امتیازات سیاسی و اقتصادی در دورة ناصرالدین شاه
نفوذ سیاسی انگلستان در ایران بعد از عقد عهدنامه پاریس مقدمة بدست آوردن امتیازات اقتصادی بزرگی برای اتباع آن دولت گردید. چنانکه در سال 1309 هجری انحصار فروش دخانیات در ایران به یکی از اتباع دولت انگلیس داده شد و همین امر مقدمه بروز نهضت جدیدی در میان طبقات مردم گردید و در نتیجه آن ناصرالدین شاه امتیاز را لغو کرد ولی انگلیسیها بعدها به گرفتن امتیازات مهمتری نایل گردیدند. که امتیاز بانک شاهنشاهی و امتیاز حق کشتیرانی در کارون مهمترین آنها بود.
امتیاز بانک شاهنشاهی
به طور کلی بررسی قاجاریه بدون تقسیم بندی امکان پذیر نیست زیرا در دوره هر کدام از پادشاهان تحولات و رخدادهایی روی می دهد که با تحولات پادشاه قبلی متفاوت بوده است ناصرالدین شاه در سال 1289 قمری به راهنمایی حاج میرزا حسین خان سپهسالار، صدراعظم خود امتیاز تأسیس خط آهن و استخراج معادن ایران، غیر از آنچه قبلاً به دیگران واگذار شده بود و غیر از معادن فلزات قیمتی و احجار کریمه، و نیز امتیاز تأسیس بانک را به شخصی به نام بارون جولیوس دورویتر که به تابعیت بریتانیا درآمده بود واگذاشت و خود عازم اروپا شد (سفر اول شاه به اروپا)
ناصرالدین شاه در پایتخت روسیه احساس کرد تزار روس و امنای دربار او از اعطای چنان امتیاز هنگفتی به یک نفر انگلیسی رنجیده اند. او حتی در انگلستان نیز با خونسردی ملکه انگلیس و رجال بریتانیا در مورد این امتیاز روبرو شد.ناصرالدین شاه پس از مراجعت به ایران، چون افکار عمومی را نیز با اعطای آن امتیاز مخالف دید امتیاز رویتر را لغو کرد. رویتر در برابر لغو امتیازی که بدست آورده بود پاداش و غرامتی دریافت نکرد. او مبلغ 40 هزار لیره را که به عنوان سپرده به شاه ایران داده بود. هنگام دریافت امتیاز تأسیس بانک شاهی، با سود آن از شاه دریافت نمود.ناصرالدین شاه برای جبران اقدام خود در مورد لغو امتیاز رویتر، امتیاز تأسیس بانک شاهنشاهی ایران را به رویتر داد . بانک جدید با سرمایة یک میلیون لیرة استرلینگ تشکیل شد و به زودی حق انحصاری نشر اسکناس و تأسیس شعب در شهرستانها و خارج از کشور ایران را بدست آورد. کمی بعد ناصرالدین شاه امتیاز استخراج معادن ایران ، غیر از طلا و نقره و احجار کرممه را بانک مزبور اعطا کرد.
امتیاز کشتیرانی در کارون
ناصرالدین شاه در سال 1306 قمری امتیاز کشتیرانی در حوضة سفلای رود کارون را به کمپانی برادران لینچ واگذار کرد. در امتیاز کشتیرانی کارون طبق فرمان و قرارداد مربوط به آن بنای هر گونه ساختمان و انبار ذغال سنگ و کالان و دکان و کاروانسرا و یا کارگاهها و کارخانجات در دو کرانه رود کارون بوسیله کمپانی لینچ ممنوع شده بود. امتیاز کشتیرانی در کارون برای کمپانی لینچ سود فراوانی دربر نداشت.برخی از شیوخ و سران عشایر بنی کعب ایران نیز در راه اقدامات و فعالیت کمپانی مزبور کارشکنی می کردند.ناصرالدین شاه انتظار داشت که هر چه بیشتر بتواند از اعطای آن امتیاز نفع مادی ببرد.صاحب امتیاز نیز ناگزیر بود در برابر حفظ امتیاز خود مبالغ هنگفتی به کیسة شخصی شاه بریزد.صاحبان امتیاز که دارای معلومات گرانبهایی از اوضاع ایران بودند سودی در این امتیاز برای خود ندیدند با تقدیم یک کشتی بخاری تقاضای الغای قرارداد مزبور شدند.
واکنش ها به امتیاز رژی
مردم ایران که در تاریخ بر اثر آشنایی یافتن با اموال و ممالک خارجه وخواندن جراید فارسی که در استانبول انتشار می یافت پس از اطلاع بر شرایط این انحصارنامه و مقایسة آن با امتیازی که دولت عثمانی در باب انحصار دخانیات خود با شرایط بهتری به شرکتی خارجی داده بود شروع به مخالفت با آن اساس کردند.و امین السلطان هر قدر خواست که با تهدید و تطمیع علمای شیعه را که به یاری مردم برخاسته و حکم تحریم استعمال دخانیات را داد بودند از راه خلاف برگرداند توفیق نیافت. مخالفت با رژی کم کم قیام مردم را بر ضد دربار و اصول استبداد پیدا کرد.
طهران حاج میرزا حسن آشتیانی (1243 - 1319) و مجتهد بزرگ ای دوره حاج میرزا حسن شیرازی در نجف برعهده داشت که هر دو جداً در برانداختن اساس امتیاز انحصار پافشاری کردند تا آنکه بالاخره شاه و امین السلطان از ترس شورش مردم و اعلان جهاد علما آن امتیازنامه را در 16 جمادی الاولی 1309 ملغی نمودند و شرکت دخانیات شاهنشاهی بساط خود را از ایران برچید. واقعه رژی و توفیقی که در راه الغای امتیاز آن نصیب ملت و علما شد به ایشان فهماند که می توان با پافشاری و قیام از اقدامات خودسرانة حکومت استبدادی و صدراعظم جلوگیری نمود. و این مقدمه ای شد برای همین گونه قیامها در ایام صدارت امین السلطان و عین الدوله در زمان مظفرالدین شاه در مقابل ملغی شدن امتیاز رژی بدبختی بزرگی برای ایران پدید آمد و آن اینکه شاه و امین السلطانن برای پرداختن خساراتی که در طی شروع به عمل شرکت انگلیسی دخانیات وارد آمده بود مجبور شدند که از بانک شاهی مبلغ 000/500 لیرة انگلیسی قرض بگیرند و به او بسپارند این اولین قرضی بود که دولت ایران از بیگانگان گرفت.با ملغی شدن امتیاز رژی و لاتاری، ملکم خان از ایران گریخت به لندن رفت و در آنجا به تأسیس روزنامه (قانون) قیام نمود و به نام قانون خواهی و تغییر وضع حکومت ایران به ذکر مظالم استبدادی پرداخت و نوشته های او از آنجائیکه پرع عامیانه بود و از خارجه نیز می رسید در مردم بی تأثیر نماند.
امتیازات روس ها در دوره ناصرالدین شاه
دولت تزاری روس در کسب امتیازات اقتصادی و سیاسی به اندازة انگلستان در ایران کامیاب نشد.اما در برابر هر امتیازی که به دولت یا اتباع انگلیس داده شد دولت روسیه فعالیت و کوششی برای اخذ امتیازی نظیر آن نشان می داد.
نخستین امتیاز مهمی که به اتباع روسیه داد شد، امتیاز بهره برداری انحصاری از مراکز صید ماهی در قسمتی از سواحل ایران در دریای خزر بود که در سال 1285 هجری قمری از طرف ناصرالدین شاه به یکی از اتباع روسیه به نام لیاتازوف داد شد و بعد از آن تاریخ نیز چندین بار تمدید گردید.سرانجام بهره برداری از صید ماهی در بندر انزلی و اطراف آن و امتداد کرانه دریای خزر تا نوشهر کنونی به دست شرکت مختلط شیلات که سرمایة آن متعلق به دولت روسیه و دولت است افتاد. سهم روسیه از این امتیاز صدی 51 سهام و ایران صدی 49 سهام بود.
کمی بعد از آن تاریخ در سال 1286 هجری قمری اجازه احداث سیم تلگراف بین الکساندر و فسکی وتهران از راه ادسا و تنلیس و تبریز به روسیه داده شد.
وزارت مالیه دولت روسیه با کسب اجازه مخصوص از دولت ایران بانک استقراضی روس را در برابر بانک شاهنشاهی ایران که امتیاز آن به اتباع انگلیس داده شده بود، در ایران دایر کرد و در معاملات اقتصادی و تجارتی رقیب سرسخت بانک شاهنشاهی گردید . بانک استقراضی یک مؤسسه ظاهراً تجارتی و در حقیقت وسیله بسط و استقرار نفوذ مالی و سیاسی روسیه تزاری در ایران بود.
این بانک بی دریغ به همة بازرگانان و پیشه وران وام می داد و در وصول آنها اعمال می ورزید.سرمایه این بانک محدود نبود و آنچه لازم داشت از وزارت دارایی و خزانه روسیه دریافت می کرد. شعاع عمل بانک استقراضی روس به تدریج توسعه یافت و به دولت و پادشاه و شاهزادگان نیز وام می داد. بدین ترتیب علاوه بر آنکه از اعطای این امتیاز سود کلانی عاید ایران نمی شد، بلکه با دادن وامهای هنگفت غالباً ضرر هم می داد. بانک استقراضی روس تا استقرار رژیم حکومت شوروی در روسیه در ایران باقی بود و طی قراردادهای منعقده بین ایران و رژیم شوروی کلیه دارایی و مطالبات آن بانک به عنوان غرامت جنگ به ایران داده شد .
واگذاری امتیاز خط آهن و شوسه به روس ها
در سال 1310 هجری قمری امتیاز احداث خط شوسه بین بندر انزلی و قزوین وبهره برداری از آن به یک شرکت روسی موسوم به شرکت بیمة حمل و نقل ایران واگذار شد.مدت این امتیاز 99 سال بود و بعدها در دورة سلطنت مظفرالدین شاه شرکت مزبور امتیاز خط شوسه بین قزوینن و همدان را نیز به دست آورد.
در حدود سال 1291 قمری اندکی بعد از آنکه بارون جولیوس دورویتر، تبعه انگلیس، امتیاز احداث خط آهن از رشت به تهرانن و از تهران به خلیج فارس را به مدت 70 سال از ناصرالدین شاه گرفت یکی از اتباع روسی به نام فن خالکنهاگن امتیاز احداث و بهره برداری خط آهن جلفا به تبریز را در طول 156 کیلومتر از شاه ایران گرفت.چون صاحب امتیاز روسی در پایان مهلت مقرر یعنی پنج سال از تاریخ امتیاز نامه نتوانست به تعهد خود عمل کند امتیاز او لغو گردید.
امتیاز نظامی روس ها در دوره ناصرالدین شاه
دولت تزاری روسیه در دروة سلطنت ناصرالدین شاه مهمترین مرکز حیاتی ایران را بدست آورد و با اعزام مستشاران نظامی و تشکیل بریگاد قزاق در سال 1297 هجری قمری نیروی دفاعی ایران را تحت اختیار خود درآورد.
بریگارد قزاق و روسای روسی آن، که طبق قرارداد استخدامی فقط تابع وزارت جنگ ایران بودند و مستخدم دولت ایران شمرده می شدند، کم کم به صورت یک نیروی مستقل وابسته به شخص شاه و دربار روسیه درآمدند و نیرویی که برای حفظ و میانت کشور از تجاوز اجانب تشکیل شده بود وسیلة موثر تحکیم بنیان رژیم استبداد سلاطین و سرکوب کردن افکار آزادی طلبان و مجری اوامر ودستورهای فرمانفرمای قفقاز و دربار روسیه تزاری شد.بعضی از روسای بریگاد قزاق منجمله لیاخوف دراجرای سیاست ضد آزادی روسیه تزاری و مبارزه با آزادی خواهان ایران نقش بزرگی را ایفا کردند.
قتل ناصرالدین شاه در ذی قعده 1313
ناصرالدین شاه مدت پنجاه سال بر ایران سلطنت کرد و در آغاز پنجاه و یکمین سال سلطنت خود بنا به عادت معمول برای زیارت بقعه حضرت شاهزاده عبدالعظیم علیهالسلام با امین السلطان صدراعظم و چند تن از درباریان روز 17 ذی قعده سال 1313 هجری قمری عازم شهر ری شد. چون از مدتی پیش اجازه داده بود که رعایا برای تقدیمن عریضه و دادخواهی مستقیماً به حضور شاه برسند و حتی هفته ای یک روز را به این امر اختصاص داده بود. هنگامیکه وارد بقعه حضرت عبدالعظیم گردید توسط مردی به نام میرزا رضای کرمانی از پای درآمد. صدراعظم با سرعت شاه را با طرز خاصی از در دیگر بقعه به کالسکه مخصوص رسانید و ترتیبی داد که هیچ کس متوجه کشته شدن شاه نشود.میرزا رضا کرمانی بلافاصله دستگیر و زندانی شد و بعداً به قتل رسید.
مرحله ششم: مظفر الدین شاه
دورة سوم سلطنت قاجاریه
در این دوره عکس العمل سلطنت مستبدانه ناصرالدین شاه و سیاست شوم انگلستان و سیاست خشن و ناهنجار روسیه تزاری و اعطاء امتیازات ناروا به بیگانگان و استقراض از خارجی توأم با انتشار آراء و عقاید سیدجمال الدین اسدآبادی و پیروان آزادمنش مکتب او در میان طبقات روشنفکر آزادیخواه ایران مقدمات نهضت سیاسی و فکری را فراهم ساخت. و طی یک انقلاب چهارساله سلطنت استبدادی قاجاریه به سلطنت مشروطه پارلمانی مبدل گردید.
در این دوره چون پادشاه شخص ضعیف النفس و بی اراده بود امتیازات زیادی به دول استعماری واگذار شد همچنین، سیاستهای خائنانه امین السلطان باعث استقراض وامهای زیان آور از دولتهای روس و انگلیس گردید.
سلطنت مظفرالدین شاه :
مظفرالدین شاه که به سال 1269 تولید یافت چهارمین پسر ناصرالدین شاه بود. او تا سال قتل پدرش قریب چهل سال در ولیعهدی به سر می برد و در این مدت با وجود سه سفر که ناصرالدین شاه به فرنگستان کرد و در غالب نقاط کشور به سیاحت پرداخت، مظفرالدین میرزا کمتر از آذربایجان خارج شد. چون مردی ضعیف النفس ، ترسو و از اواسط عمر به بعد علیل المزاج نیز بود. زمانیکه ناصرالدین شاه در حرم عبدالعظیم بدست میرزا رضای کرمانی کشته شد، امین السلطان صدراعظم ناصرالدین شاه به وسیله کلنل کاساکوفسکی رئیس سواران قزاق امنیت پایتخت را حفظ کرد.او مراتب را به سفرای روس و انگلیس ودول دیگر اطلاع داد و با حضور آنان در تلگرافخانه با مظفرالدین میرزا ولیعهد، که مقیم تبریز بود به وسیله تلگراف حضوری تماس گرفت و وفات شاه را به ولیعهد خبر داد.امین السلطان تهی بودن خزانه و عقب افتادگی جیره قراولان و نوکران دربار را به اطلاع سفرای روس و انگلیس فرستاد. امین السلطان به سفرای روس و انگلیس گفت ولیعهدی دیناری پول ندارد یا وسایل سفر خود به پایتختن و جلوس بر تخت سلطنت را فراهم کند.سفیر انگلیس تعهد کرد که به لندن تلگراف کند تا برای مبلغ مورد احتیاج دولت اعتبار لازم به بانک شاهنشاهی حواله شود. آنگاه تلگراف تسلیت مرگ شاه و نهنیت سلطنت شاه جدید از طرف درباریان تهیه و به تبریز مخابره شد. شاه جدید زمانیکه به تخت پادشاهی رسید هر کی از رجال و درباریان را در مقام خود باقی گذارد. مظفرالدین شاه امین السلطان را که قدرتی فوق العاده داشت همچنان در مقام صدارت باقی گذارد.
مرحله هفتم: مشروطه و محمد علی شاه
(1324 - 1327) دوران کوتاه مدت سلطنت محمدعلیشاه وقایع شومی را برای آزادیخواهان به بار آورد. محمدعلیشاه که در دوران پدرش مساعد و همکاری خود را با مشروطه خواهان نشان داده بود، پس از به قدرت رسیدن مخالفت علنی خود را با آنان آشکار نمود. او به کلی زیر نفوذ مستقیم روسها قرار داشت و دولت روسیه را پشتیبان شگرف حکومت خود می دانست روسها نیز که مخالف مشروطه ایران بودند. شاه جدید را در دشمنی با مجلس و مشروطه روزبروز بیشتر تقویت می کردند تا آنجا که محمد علیشاه صدراعظم متمایل به مشروطه خواهی را از صدارت انداخت، امین السلطان بیگانه پرست را به این امقام منصوب کرد. شاه و صدراعظم جدید امین السلطان به گفتة نمایندگان موقعی نمی نهادند و اقدامات و تلاشهای زیادی برای برانداختن رژیم مشروطه شاه و صدراعظم جدید نمودند مبارزهن قطعی و واقعی بین نیروهای ملی و عوامل و عناصر رژیم استبداد تا آنجا پیش رفت که شاه به عده ای از سران و اربابان روسی خود دستور داد مجلس را به توپ بستند و انقلاب خونینی را به راه انداختند.پس از سرکوب مجلس اول بسیاری از نمایندگان آزادیخواه دستگیر و عده ای تبعید شدند.اما مقاومت دلیرانه مردم در برابر استبداد محمدعلیشاه و قیام های دلاورانه آزادیخواهان بار دیگر حکومت استبدادی را سرنگون و حکومت مشروطه ملی را برقرار کرد.پیروزی آزادیخواهان در مشروطه دوم و سرکوبی رژیم استبدادی به عزل محمدعلیشاه از سلطنت و تبعید او به روسیه انجامید.
مرحله هشتم: استقرار مشروطه و احمد شاه
دوره پادشاهی احمدشاه قاجار در ایران یکی از بحرانی ترین دوره های تاریخ و در عین حال پر هرج و مرج و بی بندو بارترین دورة تاریخ قاجار است.در این دوره به دلیل کم سن بودن شاه و اوضاع آشفته و نابسامان پس از سلطنت مستبد محمدشاه شرایط اجتماعی و سیاسی ناهمگونی بر جامعه حاکم شد.دو دستگی بین سران و نمایندگان مجلس، آشفتگی سیاسی و ترورهای مخفی، خالی بودن خزانه مملکت و بحران مالی از عمده ترین مشکلات دورة اول سلطنت احمدشاه قاجار بود.این دوره از لحاظ بحرانهای بین المللی نیز قابل تأمل است. وقوع جنگ جهانی اول، وقوع انقلاب اکتبر روسیه عملاً در تحولات و آشوبهای داخل ایران بی تأثیر نبود.آنچه در این دوره قابل ملاحظه است نفوذ گسترده روس و انگلیس، در ایران است به واقع کشور ایران عملاً پس از قرارداد 1907 میلادی تحت نظر روسیه و انگلیس اداره می شد. گرچه حکومت پارلمانی (مجلس شورای ملی) وجود داشت، اما وابستگی عدة بسیاری از نمایندگان به دولتین مذکور و بی اراده بودن شخص شاه مانع از انجام کاری توسط نمایندگان مجلس می شد. به نمونه بارز این عمل را در بحران مورگان شوستر آمریکایی خواهیم دید.
دوره های سلطنت احمدشاه
قسمت اول از 1327 هجری قمری تا 1332 ه . ق : از سقوط محمد علیشاه تا تاجگذاری احمد شاه
قسمت دوم از 1332 ه .ق تا 1338 ه . ق : : از تاجگذاری احمدشاه تا کودتای سوم اسفند ماه 1299
قسمت سوم از 1338 ه . ق تا 1344 ه. ق : از کودتای سوم اسفند 1299 تا انقراض کامل سلسله قاجاریه
دوره اول سلطنت احمدشاه
تحولات دورة اول پادشاهی احمدشاه قاجار را به چند دسته باید تقسیم کرد:
آغاز سلطنت احمدشاه قاجار
مشکلات آنی که دولت جدید حکومت احمدشاه با آن روبرو بود.
حمله روس ها به آذربایجان در مشروطه
آغاز به کار مجلس دوم
مجلس دوم و پدیده حزب
حزب دموکرات و مرام سیاسی آن
حزب اعتدالیون و مرام سیاسی ان
آشفتگیها و نابسامانیهای سیاسی در اوایل دورة دولت جدید
بحران خلع اسلحه و جنایت پارک اتابک در مشروطه
آخرین تلاش محمدعلی میرزا برای تصدی مجدد تاج و تخت پادشاهی
مقابله دولت با ورود محمدعلی میرزا و هواداران او و آشوب پدید آمده ناشی از آن.
شورش سالار الدوله و سرکوب او
اوضاع مالی کشور در این دوره
استخدام مستشار مالی آمریکایی در دوره احمد شاه
اقدامات مفید مورگان شوستر
اولتیماتوم روسیه به دولت ایران
انحلال مجلس دوم مشروطه
وام ها در دوره انحلال مجلس دوم
جنایات روس ها در مشهد
فتح تهران و اولین دولت
به دنبال فتح تهران به دست مجاهدین و سقوط دولت محمد علیشاه و برکناری او از سلطنت، اجتماع بزرگی از ملیون و سران مشروطه در بهارستان تشکیل گردید و برای اداره امور کشور 22 نفر برگزیده شدند که بر هیئت دولت ریاست داشته باشند. این هیئت 22 نفری در حقیقت قائم مقام رئیس دولت بودند. ترکیب دولت جدید که می بایستی زیرنظر هیئت مدیره 22 نفری انجام وظیفه کند بدینقرار بود:
محمد ولی خان نصرالسلطنه (تنکابنی) ، سپهدار، وزیر جنگ
حاجی علی قلی خان سردار اسعدع وزیر داخله
ناصرالملک قراگزلو نامزد وزارت خارجه، عبدالحسین فرمانفرما، وزیر عدلیه، مستوفی الممالک، وزیر مالیه، سردار منصور وزیر پست و تلگراف.
ضمناً صمصام السلطنه بختیاری که در فتح اصفهان و بیرون راندن نیروهای دولتی هنرنمایی کرده بود به حکومت اصفهان ویفرم خان از گیلان به ریاست نظمیه تهران منصوب شدند.
تشکیل دولت جدید، چندان برای مردم نوید بخش و خوشحال کننده نبود. زیرا بسیاری از اینان از نزدیکان محمدعلی میرزا و در باغشاه از همدستان او بودند. دولت جدید نه تنها هیچ گونه سختگیری و فشاری بر مستبدین و ظالمین دولت محمد شاه نیاورد بلکه با آنان با ملاطفت و مهربانی برخورد کرد. به جای آنکه چوبه های دار را در کشور برپا کرده و تبهکاران سرشناس درجة اول و عمال آن همه خونریزی را به قتل رساند، دست آنان را در امور کشور بازگزارد.به عنوان نمونه عین الدوله و امثال او که عامل اصلی آن همه فجایع بودند از کیفر معاف شدند.
مشکلات اولین دولت احمدشاه
اما دولت جدید با مشکلات عدیده ای روبرو بود که در اینجا به ذکر آنهامی پردازیم:
یکی از کارهای دولت جدید تدارک پول بود. از آنجائی که عدم درخواست وام از دول بیگانه در مجلس شورای ملی تصویب شده بود، بنابراین دولت جدید نمی توانست دست گدایی به سوی دول بیگانه دراز کند و در خزانه ممکلت نیز دیناری وجود نداشت. دولت جدید ناچار شد توانگران و درباریان متمول را به زور مجاهدین وادارد تا هر کدام مبلغی به دولت جدید وام بدهند. چون ظل السلطان پدر سردار اسعد را کشته بود همین که دولت اجازة دریافت پول از توانگران را داد بختیاریها او را در رشت توقیف کردند و صدهزار تومان از او گرفتند و آزادش کردند. این بزرگترین رقم وامی بود که از متمکنین گرفته شد. دولت جدید با مشکلات و مسائل پیچیدة گوناگون داخلی و خارجی روبرو بود. ورود سربازان روسیه تزاری به آذربایجان سپس گیلان و رشت یک نمونه از مسائل خارجی بود. مسئله جواهرات سلطنتی که محمدعلیشاه نزد بانک استقراضی و بانک شاهی و دیگران گرو گذاشته بود و یا با خود برداشته بود.مسئله جواهرات سلطنتی به این ترتیب حل شد که دو دولت روس و انگلیس استراد آنرا تضمین کردند ودولت جدید کلیه املاک محمدعلی شاه را تصرف نمود و قرار شد او از ایران تبعید شود و ماهانه یک صد هزار تومان برای مخارج او و خانواده اش به غیر از احمدشاه و برادرش محمدحسین میرزا که بعدها به ولیعهدی منصوب شد از طرف دولت ایران پرداخته شود. مشروط بر آنکه هرگز به ایران بازنگردد. موضوع روابط دولت جدید با روسیه و انگلیس و سایر ممالکی که با ایران مناسبات سیاسی داشتند.
حمله روس ها به آذربایجان در مشروطه
سربازان روسی پس از سقوط دولت محمد علیشاه و روی کارآمدن احمد شاه ، به آذربایجان حمله نمودند . یکی از عمده ترین مسئله پیچیده ای که بالافاصله پس از تشکیل دولت جدید اتفاق افتاد ورود سربازان روسیه به آذربایجان و سپس به گیلان و رشت و رفتار درشت خویی و عربده جویی ستمکاری آنان و مداخله آشکار آنان در امور داخلی بود. هدف روسیه از این رفتارها و مداخله ها، آزمایش دوم برای برانداختن رژیم مشروطه و در صورت امکان تجزیه ایالات شمالی و شمال غربی از ایران بود.این مداخله نظامی با آغاز جنگ جهانی اول گسترش یافت و نیروهای عظیم سربازان روسی و قزاق و ترک قفقازی و امثال آنان وابسته به امپراطور روس از اردبیل تا قزوین وهمدان و باختران را عرصه نبرد با نیروهای عثمانی قرار دادند.آنان از هیچ گونه فجایع و جنایت خودداری نکردند. بدین ترتیب در حالیکه تهران پیروزی نهایی را جشن می گرفت و در مشهد و اصفهان مردم برای فتح تهران به دست مجاهدین به سرور و شادمانی برخاسته بودند آذربایجان در زیر بار گران فشار سیاسی و نظامی روسیه تزاری دست و پا می زد و آزادیخواهان و ملیون آن ایالت با چنان مشکلی روبرو بودند. و حتی ستارخان مبجور شد که برای فرونشاندن شورش اردبیل با مجاهدین خود به آن شهر برود
آغاز به کار مجلس دوم
پس از فتح تهران طبق طرحی که انجمن ایالتی آذربایجان به وکالت از طرف کلیه انجمنهای ایالتی ولایتی ایران قبلاً در جمادی الثانی 1327 تهیه کرده بود انتخابات در اکثر شهرستانها به صورت مستقیم آغاز شده و چون نمایندگان برگزیده شدند دومین دورة اجلاسیة مجلس شورای ملی در روز اول ذی قعده 1327 قمری / 24 آبانماه 1288 شمسی در میان تظاهرات پرشور مردم و در حالیکه پایتخت غرق در آیین بندی و چراغانی و جشن و سرور بود، افتتاح شد.مجلس دوم از روز هفتم ذیقعده رسماً شروع به کار کرد. مستشارالدوله به ریاست مجلس انتخاب گردید. یکی از مفیدترین اقدامات مجلس دوم این بد که طی جلسة پرشور از همت و فداکاری و جانفشانی مردان آزاده و دلیر قدردانی کرد.از ایستادگی علمای نحف در راه آزادی ایران و فعالیت و مردانگی طباطبائی و بهبانی و از همت و دلاوری ستارخان و باقرخان، و مجاهدین آذربایجان، تقدیر و تشکر به عمل آمد.یکی از عمده ترین پدیده ایجاد شده در مجلس دوم تشکیل حزب بود.
احزاب در مجلس دوم مشروطه
شور و هیجانی که بر اثر فتح تهران به دست مجاهدین در محافل مطبوعاتی و ملی کشور پدید آمده بود از یک طرف بازار جراید و مطبوعات را گرم و از طرف دیگر افراد و عناصر گوناگون را پیرامون دو حزب سیاسی متمرکز ساخت:
الف: حزب انقلابی دموکرات عامیون
ب: حزب اعتدالی اجتماعیون اعتدالیون
هر دو حزب در انتخابات مجلس فعالیت کردند و پس از افتتاح مجلس حزب انقلابی خود را دموکرات عامیون و حزب اعتدالی خود را اجتماعیون، اعتدالیون به مجلس معرفی نمودند. احزابی مانند اتفاقن و ترقی و امثال آن تشکیل گردیدند. ولی چون در مجلس کرسیهای زیادی نداشتند نتوانستند در سرنوشت آینده کشور مؤثر واقع شوند.
حزب دموکرات
دموکراتها 28 تن بودند و گروه انقلابی و تندرو محسوب می شدند. مرامشان :
الف: انفکاک کامل قوة سیاسی از قوة روحان.
ب: ایجاد نظام اجباری
ج: تقسیم املاک بین رعایا
د: قانون منع احتکار و تعلیم اجباری و بانک فلاحتی
ر: ترجیح مالیات مستقیم بر غیرمستقیم
ز: مخالفت با مجلس اعیان (مجلس سنا) عمده ترین صرام حزب دموکرات بود.
حزب مذکور مورد هجوم علما و گروه انبوهی از رعایا وتوده قرار گرفت. اما چون افراد فعال، صاحب عقیده، با ایمان و حرف زدن و چیز نویس در میان افراد این حزب زیاد بود و اساساً متنفذ و تندزبان بودند و نیز هوادار فقر و رنجبران معرفی گردیده بودند. موفق شدند در مجلس فراکسیون 28 نفری به وجود آورند. حزب دموکرات در خارج افراد کثیری از جواان و غیرجوانان طبقه دوم را به خود جلب کرده بود. چند روزنامه خوش قلم و موجه و مشهور به نام (ایران نو) در تهران (شفق)، در تبریز (نوبهار) در خراسان منتشر می ساخت. حزب مذکور مخالفین خود را به نام محافظه کار، ارتجاعی و آخوند و سرمایه دار و اشراف و اعیان به باد انتقاد می گرفت. سیدحسن تقی زاده، حسینقلی خان نواب، سلیمان میرزا، وحید الملک، سیدمحمدرضا مساوات روسای حزب دموکرات بودند.
حزب اعتدالیون
حزب اعتدالیون 36 تن بودند. این حزب که از طرف دموکراتها ارتجاعی خوانده می شد. هوادار روش ملایمتر و رعایت سیر تکامل بودند. این حزب اعتقادی به کشتن و از میان بردن مستبدان وهوادار روش افراطی و تندرو نبود. به همین دلیل بیشتر اعیان به این حزب پناه بردند. سپهدارن اعظم تنکابنین، یحیی دولت ابادی ،سیدعبدالله بهبانی، سیدمحمد طباطبائی و غالب متنفذین چون ناصرالملک نایب السلطنه و فرمانفرما و غالب اعیان و روحانیون چون حاج آقا شیرازی، علی اکبر دهخدا، قوام الدوله شکرالله خان و اکثریت مجلس دوم طرفدار یا عضویت این حزب شدند. خوانین بختیاری خصوصاً سردار اسعد به هر دو حزب رابطه داشت زیرا مستوفی الممالک نامزد نیابت و ریاست وزرایی دموکراتها بود با خوانین بختیاری دوستی داشت. حزب اعتدال با 24 نفر مؤتلفه و 4 نفر اتفاق و ترقی و 3 تن طراز اول (منظور علمای روحانی طراز اول است که بنابر متمم قانون اساسی می بایستی در مجلس حضور داشته باشند) و 7 نفر بی طرف ائتلاف داشتند.
آَشفتگی ها در زمان دولت اول احمدشاه
مبارزات قلمی و زبانی محافل مطبوعاتی و احزاب و کشاکش فراکسیونهای پارلمانی در حزب دموکرات و اعتدالی در مجلس و خارج از مجلس بازار تهمت و افترا را رواج داده. کشمکشهای طراحی احزاب به دسته بندیها و دسیسه کاریها مبدل گردید.
دولت تزاری روسیه طی توطئه ای احضار ستارخان و باقرخان را از تبریز به تهران از دولت ایران خواست. فاتحین تهران که روزی در کنار هم یکدل و یک جهت وارد پایتخت شده بودند، اینک که رژیم جدید استقرار یافته بود یکدلی را کنار گذاشته و هر یک راه جداگانه ای گزیده بودند.بدین ترتیب زمینه برای تشتت افکار و انحراف ملیون و آزادیخواهان از هدف، آماده شده بود. دسیسه های روس و انگلیس نیز در حمایت از افراد دولتی، آتش نفاق و اختلاف را روز به روز تیزتر و شعله آن با کشاکش سیاسی و طراحی احزاب و مطبوعات سرکش تر می گردید.کار آشفتگی سیاسی در پایتخت به حدی رسید که شب نهم جرب 1328 چهارتن مجاهد به خانه آقای آیت الله سیدعبدالله بهبانی ریخته و او را به قتل رساندند.قتل آقای سید عبدالله بهبانی اوضاع آشفته جامعه سیاسی را آشفته تر کرد هر کدام از گروههای سیاسی قتل را به یکدیگر نسبت می داند.
اعتدالیون ترورآقای بهبانی را به حزب مخالف یعنی تقی زاده نسبت دادند و تبعید او را از دولت خواستند.چندی بعد دومین ترور سیاسی در تهران اتفاق افتاد. علیمحمدخان تربیت و سید عبدالرزاق از اعضای حزب دموکرات کشته شدند. اوضاع آشفته سیاسی و افزای ترور شخصیتهای عالیمرتبه نمایندگان سیاسی روسی و انگلیس به دولت فشار آوردند که هر چه زودتر اسلحه را از مجاهد بگیرند.جریان خلعن سلاح مجاهدین توطئه ای بود از طرف دول روس و انگلیس که منجر به دردناکترین صحنة آشفته سیاسی گردد و آن پیشامد پارک اتابک بود.
بحران خلع اسلحه و جنایت پارک اتابک در مشروطه
وقتی دولت طی جلسه ای در مجلس شورای ملی از عموم مجاهدین خواست که اسلحه های خود ظرف 48 ساعت پس از انتشار آگهی دولت به مأمورین نظمیه یا لشکر تحویل دهند. در صورت امتناع تنبیه می شوند. ستارخان و باقرخان در وهله اول و سایر سران مجاهدین در وهلة دوم با این امر موافقت کردند. اما چون مسئله خلع اسلحه پیشنهاد دولت روس و انگلیس بود عده ای از سران مجاهد وابسته به دولت از تحویل اسلحه خودداری کردند. از جمله بفرم خان ارصنی، سردار اسعد، حیدرخان عموادغلو که متنفذین دستگاه دولت و پشتیبان سیاست انگلیسی در ایران بودند.
روز 27 رجب 1328 یعنی یک روز پس از اعلام دولت در خلع اسلحه، دولت ستارخان را از پارک اتابک (محل سکونت ستارخان و باقرخان) به مهرآباد دعوت کردند و مأمورین دولت به دربانان پارک خواستند که موضوع دعوت ستارخان به گوش مجاهدین نرسد.
اما مجاهدین از این امر مطلع شده، دسته دسته به پارک اتابک هجوم آورده و شور و غوغا در پارک برپا کردند. مجاهدین اجتماع کننده در پارک اتابک نسبت به اعمال تبعیضی دولت در اجرای قانون منع اسلحه اعتراض نمودند. ستارخان و باقرخان نیز از پیمان شکنی یاران قدیمی خود (سردار اسعد، بفرم خان ارمنی) و رقبای کنونی خود و رفتار دولت ناراضی بودند اعتراض کردند.ایستادگی مجاهدین در پارک اتابک مأمورین دولتی را به مبارزه کشانده و پس از گفتگوی بسیار قرار شد مجاهدین اسلحه خود را تحویل دولت دهند، مشروط بر اینکه نیمی از حقوق پس افتادة مجاهدین را دولت بپردازد و نیم دیگر را ستارخان تضمین کرد که پس از چندی بپردازد.درست زمانیکه مجاهدان اسلحه خود را یک یک تحویل ستارخان می دادند، دو تن از اتباع عثمانی وارد پارک شدند ضمن تحریک مردم آشوب و غوغان در پارک به راه انداختند.در این موقع بختیاریهای هوادار سردار اسعد از بیرون به پارک حمله بردند و طی جنگ اندوهبار عده ای از مجاهدین کشته شدند، قریب دویست نفر دستگیر شدند.
ستارخان گلوله خورد و به همراه باقرخان دستگیر شده و عاقبت زحمت آن همه مبارزه و فداکاری را بر تن خسته خود احساس کرد.
آخرین تلاش محمدعلی میرزا
محمد علی میرزا شاه مخلوع قاجار، چند ماه پس از تبعید از ایران به فکر تصرف تاج و تخت از دست رفته شد.او در پایتختهای اروپا ضمن سیر و سیاحت با ایادی و هواداران خود از ایرانی و بیگانه ملاقات و گفتگو کرده وپس از گفتگو با یکی از نمایندگان روسیه تزاری در حرکت به ایران مصمم گردید.حرکت ناگهانی سپهدار، رئیس الوزراء به رشت، توقف او در آن شهر و نابسامانی کار دولت و دروغ پراکنی و شایعه سازی هواداران محمدعلی میرزا در تهران و ولایت و امتناع دولت از توقیف عناصر شناخته شده مشروط که نام چهل تن از آنان را شهربانی به هیئت دولت فرستاده و تقاضای توقیف آنان را نموده بود. این حقیقت را نشان داد که سپهدار و عده ای از وزیران او در نهان از محمدعلی میرزا هواداری می کنند.در این زمان علاوه عمال دولت هوادار محمد علی میرزا عده ای از ترکمانان مرزهای شمالی هوادار محمدعلی میرزا، برای ورود او خود را بسیج کرده بودند. شاه مخلوع با لباس مبدل از راه روسیه خود را به دشت گرگان رسانید. او مقدار زیادی مهمات جنگی در صندوقهایی که همراه داشت و روی آنها مارک آب معدنی زده بود با خود آورده بود. از طرف دیگر برادر او سالار الدوله نیروی داوطلبی از کرد و لر و شهری و دهقان در غرب ایران فراهم کرده و پس از تصرف باختران به همدان تاخت و دست به قتل و غارت تاراج اموال ملاکان آن نواحی گشود
مقابله دولت با ورود محمدعلی میرزا
هواداری آشکار سپهدار از محمدعلی میرزا موجب سقوط کابینه او شد وبه جای او حاجی نجف قلی صمصام السطنه وزیر جنگ به نخست وزیری منصوب شد.
دولت جدید وزرای طرفدار شاه مخلوع را کنار گذاشت و وزارت جنگ را نیز شخصاً برعهده گرفت.دولت سه ستون برای دفع محمدعلی میرزا و سالار الدوله آماده کرد.
الف: یکی را به فرماندهی سران بختیاری به همدان جلو سالار الدوله فرستاد.
ب: دسته دیگر از مجاهدان گیلان را که میرزا کوچک خان جنگلی نیز همراه او بود به مازندران اعزام نمود.ج: دسته سوم را به همت یفرم خان ارمنی برای کمک و امداد به نیروی دوم با شاهرود اعزام کرد.مجلس شورای ملی طی اعلامیه ای برای اعدام یا دستگیر ساختن محمدعلی میرزا، یکصد هزار تومان و برای شعاع السلطنه (برادر محمدعلی میرزا) 25 هزار تومان و برای سالار الدوله 25 هزار تومان جایزه نقدی تعیین نمود.علی رغم کمکهای فراوان که روسها به محمدعلی میرزا می کردند، از جمله در اکثر نقاط آذربایجان نیروهای ضد آزادی را علیه نیروهای دولتی تقویت می کردند سرانجام شاه مخلوع خود را در محاصره نیروهای اعزامی دولت قرار گرفت.
اما ارشد الدوله از سران سپاه او تا 48 کیلومتری پایتخت پیش راند و سالار الدوله نیز به سوی پایتخت در حرکت بود.چالاکی و هنرنمایی بفرم خان و سردار بختیاری به پیشروی نیروی ارشد الدوله پایان بخشید و با اسارت او امید و آرزوی شاه مخلوع بر باد رفت.
شورش سالار الدوله
درگیرودار شکست محمدعلی میرزا، وی و برادرش شعاع السلطنه گریختند و خود را به کشتی رسانید و به جانب گوشتپه روانه شدند.اما سالار الدوله، عده ای فئودالهای غرب مانند داودخان کلهر و پسرانش نظرعلی خان پشیسکوهی (پدرزن سالارالدوله) و سردار اشرف پسر والی پیشکوه و عده ای از شاهزادگان و عناصر مرتجع مناطق ایل نشین غرب ایران که همگی هوادارا سالارالدوله بودند باعث شدند که سالار الدوله بر همدان و باختران مسلط گردید.سالارالدوله برادر خود عضدالسلطان را به حکومت باختران منصوب نمود. سالارالدوله در اواخر شعبان 1329 از راه باختران و همدان و نهاوند و بروجرد عازم تهران شد. نیروهای اصلی سالارالدوله بیش از سه یا چهار هزار تن نبودند، لیکن هر چه پیش می راند بر عدة همراهان او افزوده می شد. امیرنظام حکمران همدان و امیرافخم بختیاری حاکم بروجرد که نیروی مسلح و پول کافی دولت را در اختیار داشتند در جلوگیری از سالار تعلل روا داشتند و هر دو شکست خوردند و توپخانه ومهمات دولتی به دست سالار افتاد. فرماندهان دولت مشروطه یعنی سردار محتشم، سردار بهادر بختیاری و یفرم خان، یکی پس از دایگری با نیروهای زیر فرمان خود بر سالارالدوله تاختند و نیروهای او را تا حدود نوبیژن پیش رانده بودند درهم شکستند. سالارالدوله از میدان جنگ به سمت غرب گریختم و بار دیگر سر راه خود به غارت اموال مردم دست زد. بدین ترتیب آخرین تلاش محمدعلی میرزا و برادرانش برای اعاده رژیم استبدادی به جایی نرسید.
ایران در ابتدای سلطنت احمدشاه
از هم گسیختگی رشته امور مالی کشور، طی انقلاب بزرگ سپس تحمیل هزینه های سنگین جنگهای داخلی و نبرد با استبداد و بالاخره تدارک سپاه و مهمات برای بیرون راندن محمدعلی میرزا و یارانش از ایران و از همه مهمتر هزینة تجهیز نیروی ژاندارم و تقویت پلیس و تأمین حقوق عقب افتاده کارکنان دولت، خزانه را با فقر مالی عجیبی روبرو و دولت جوان مشروطه را با مشکلات بسیار مواجه ساخته بود.در آن میان دولت دوست و همجوار ایران یعنی روسن و انگلیس راه هرگونه و امخواهی از دول یا شرکتها و سرمایه داران کشورهای بی طرف را بر دولت مشروطه بسته بودند و اصرار داشتند که ایران اگر وام می خواهد فقط و فقط از روس و انگلیس باید وام بگیرد.
ناتوانایی دولتمردان در برابر تهدیدات دولتین مذکور، دشواریها و ویرانیهای شدیدی را برای کشور به بار آورد.
استخدام مستشار مالی آمریکایی در دوره احمد شاه
در کابینة مستوفی الممالک که دموکراتهای انقلابی به زمامداری رسیده بوند ، دولت ایران به این نتیجه رسید که با استخدام مستثار خارجی به ساماندهی امور بپردازد و با تقویت نظام دخل و خرج ممکلت گامی در جهت بهبود اوضاع و تقویت بنیة مالی کشور بردارد. اما چون خاطرة تلخ نوز بلژیکی در اذهان غالب مردم و سیاسیون باقی مانده بود، این بار مجلس تصمیم گرفت تا به دور از گردونه سیاسی دو دولت رقیب در ایران (روس و انگلیس) از دولت آمریکا مدد جوید تا بدین وسیله از دخالت و سلطة دولتهای مذکور رهایی یابد.دولت ایران در تاریخ 22 ذیحجه 1328 ه . ق به میرزا علیقلی خان ؟؟ الدوله کاردار ایران در واشنگتن دستور داد قراردادی برای اعزام یک مستشار مالی به ایران امضاء کند.طی این قرارداد مستر مورگان شوستر همراه با هیئتی به ایران آمد و زمام امور مالیه ایران را بدست گرفت.مجلس شورای ملی که به حسن نیت شوستر و همراهانش اطمینان کامل کرده بود در بارة هر نوع اقدام برای اصلاح امور مالی ایران به او اختیارات داد.
اقدامات مفید مورگان شوستر
یکی از اقدامات مفید شوستر این بود که چون به نیروی قزاق اعتماد نداشت، یک گارد ژاندارم مخصوص گمرک و مالیه تأسیس کرد و فرماندهی آنرا به میجر.س. ب. استوکس وابسته نظامی سابقه بریتانیا در ایران سپرد. دولت روسیه با این انتصاب به شدت مخالفت ورزید.دولت انگلیس که هنوز در طریق همکاری با روسیه تزاری گام بر می داشت به استوکس امر کرد که ایران را ترک گوید و به هندوستان برود.
بدین ترتیب شوستر در نخستین اقدام خود با کارشکنی دو دولت همسایه و مخالفت علنی روسیه مواجه گردید.یکی دیگر از مخالفین شوستر مسیو مرنارد (معاون نوربلژیکی که رئیس تشکیلات گمرک خانه ایران بود) که با 30 نفر بلژیکی تشکیلات گمرک را اداره می کرد.همچنین دولت سپهدار در تلاش بود تا از بانک شاهی مبلغ 000/200/1 لیره انگلیس از طریق مرناد استقراض کند که مورگان از آن جلوگیری کرد.مصادره اموال شعاعم السلطنه، شاهزادة یاغی قاجار که توسط دولت ابلاغ گردیده بود از دیگر اقدام شوستر بود که آتش خشم روسی ها را شعله ور کرد.اقدامات مورگان که از اسراف و تبذیرها و ولخرجیهای دولت جلوگیری می کرد موجب بیمناک شدن وزیران و درباریان نیز گردید. در این موقع دولت روسیه نخستین فشار سیاسی خود را برای اخراج شوستر از ایران به دولت و مجلس شورا وارد ساخت.
اولتیماتوم روسیه
حادثه مصادر اموال شعاع السلطنه بهانه روسها را تشدید کرد.
هنگامیکه ژاندارمهای تحت فرمان شوستر به محل باغ (باغ شعاع السلطنه واقع در تهران) رفتند با مقاومت قزاقهای روس رو به رو گشتند و روسها به بهانة اینکه املاک شعاع السلطنه در گرو بانک روس است از تحویل آن خودداری ورزیدند.
برخورد تند دسته ژاندارم و شوستر با قزاقان روس، منجر به صدور اولتیاتوم به دولت ایران در اخراج شوستر شد.براثر کوشش و فعالیت حزب دموکرات که از اقدامات شوستر حمایت می کرد، شوستر به فعالیت خود داده دارد.روسها خواستار اخراج فوری شوستر از ایران شدند ودولت تزاری روس ضمن فرستادن دومین اولتیماتوم خود به مجلس شورای ملی و دولت دربارة اخراج شوستر، نیروهای خود را در آذربایجان و ایالات شمالی و خراسان به مانورهای جنگی واداشت.روسها در مشهد آستان قدس رضوی را گلوله باران کردند ودر تبریز و اردبیل به جان آزادیخواهان افتادند. اوضاع و آشوب پدید آمده ناشی از سیل اعتراضات مردم و جنبشها و شورشهای ولایات در حمایت از شوستر در کشور مجلس دوم را مجبور به منحل کرد قرار شوستر و اخراج آن از ایران کرد.
انحلال مجلس دوم مشروطه
پس از اخراج شوستر از ایران در شرایط مالی وخیمی قرار گرفت. روسها نواحی شمال و شمال غربی شرقی ایران را گرفته بودند.بر اثر اختلاف بین نمایندگان مجلس به ویژه حزب اعتدالیون و انقلابیون پس از اخراج شوستر از ایران مجلس دوم منحل شد. از طرف دولت و ناصرالملک نایب السلطنه (احمدشاه پس از مرگ عضدالملک) تمام روسای حزب دموکرات و جمعی از افراد جناح چپ حزب اعتدالی به قم تبعید شدند.روسها در ایالات و ولایات شمالی ایران بر ستم و بیدادگری خود افزودند جراید آزادیخواه را بستند و نویسندگان آنها را به تهران و ولایات مرکزی و جنوبی تبعید کردند. دورة فترت که با انحلال مجلس دوم آغاز شد و تا رسیدن احمدشاه به سن رشد قانونی در حدود سه سال و کسری طول کشید. در این مدت ناصرالملک همچنان زمامدار ایران بود و به میل خود کابینه هایی بر سر کار می آورد و از صدور فرمان انتخابات و تشکیل مجلس سوم خوداری می کرد.
وام ها در دوره انحلال مجلس دوم
دولت مشروطه جزء از دولت روس و انگلیس نمی توانست وام بگیرد. به همین جهت پس از گفتگوهای کشاکشهای بسیار دو فقره وام یکی از روسیه به وسیلة بانک استقراضی و دیگری از دولت انگلیس بوسیله بانک شاهی دریافت کرد.وام اول به مبلغ 100/111/1 لیره انگلیسی نقره (معادل 60 میلیون تومان) به مدت 15 سال با فرع هفت درصد ضمانت شده روی عایدات گمرکات کلیه ایران به استثنای فارس و خلیج فارس. این وام را بانک استقراضی روس به دولت دارد.وام دوم به مبلغ 000/250/1 لیره انگلیسی طلا با ربع 5 درصد به مدت 50 سال از بانک شاهنشاهی ضمنانت شده روی عایدات گمرکات خلیج فارس و بنادر بوشهر و بندر خرمشهر و بندر عباس و شهر اهواز وهمچنین عایدات تلگرافخانه تا شعبان 1347 قمری درگرو این وام قرار گرفت.
جنایات روس ها در مشهد
پس از انحلال مجلس و سرکوب دموکراتها، روسیه تزاری روز به روز بر دامنة نفوذ خود در ایران و مداخله در امور ایران افزود.در مشهد به تحریک مفسدین آشوبی به راه انداخت و جمعی را واداشت که در مسجد وصحن رضوی گرد آمده علیه حزب دموکرات و مشروطه خواهان و سرانجام بر ضد حکومت مرکزی و به هواداران محمدعلی میرزا قیام کردند.این گروه عده ای بیگانه از مردم را کشتند و بهانه اینکه حکمران مشهد ونیروی دولت از خلع سلاح آشوبگران درمانده اند، خود روسها دست به کار شدند.پس از تبعیدن سران حزب دموکرات انقلابی که ملک الشعرای بهار از آنجمله بود. روسها صحن آستان رضوی را با نیروی خود اشغال و گنبد آستانه را گلوله باران کردند. این امر بر کینة مردم نسبت به روسها بیش از پیش افزود و این کینه در خلال جنگ جهانی اول به صورت هواداری ملت ایران از نیروی عثمانی جلوه گر شد.
وضعیت مردم در زمان مشروطه
حکومت مشروطه در میان تودة مردم و طبقه دهقانان تحولات عمیق به جای نگذارد . چرا که حوادث و وقایع شوم دوران سلطنت ناصرالدین شاه و مظفرالدین شاه چنان آثار عمیقی در روحیه مردم و اموال اجتماعی ملت ایران باقی گذاشته بود که تنها با تغییر رژیم سیاسی و برطرف کردن آن آثار امکان پذیر نبود.ایران زیربار قروض کمرشکن و قیود سیاسی و اقتصادی دول استعماری به سختی می نالید و در آن ایام تنها یک حکومت مقتدر ملی و متکی به افکار عمومی می توانست علاوه بر اصلاح امور داخلی به سیاست خارجی ایران نیز سرو صورتی بدهد و قیود سیاسی واقتصادی را از دست و پای مردم بردارد ولی حکومت مشروطه ایران، هر چند رکن اعظم آن، یعنی مجلس شورای ملی را مردی پرشور و وطن دوست و با ایمان تشکیل داده بودند. اما آن امتیاز را نسبت به حکومتهای سابق نداشت که از عهده انجام چنان اصلاحاتی برآید.
در واقع جزء از جنبة قانونگذاری، در ماهیت حکومت ایران نسبت به دوران استبداد و در ماهیت عناصر تشکیل دهند آن نسبت به هیئت حاکمه دورة استبداد تغییر اساسی روی نداده بود.
منبع: ویکی پدیا/خ