نقش دين و دين داري در کاهش جرم

«بيشتر عالمان، دين را مجموعه اي از آموزه ها و دستورهايي تعريف کرده اند که خداوند از راه پيامبران براي هدايت بشر فرستاده است. اين آموزه ها شامل سه بخش [باورها] ، [اخلاقيات] و [احکام] است . دين داري نيز عبارت است از پاي بندي فرد به دين پذيرفته خويش. اين پاي بندي در مجموعه اي از باورها، احساس ها، کارهاي فردي و جمعي که گرد خداوند (امر
پنجشنبه، 31 ارديبهشت 1388
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
نقش دين و دين داري در کاهش جرم
نقش دين و دين داري در کاهش جرم
نقش دين و دين داري در کاهش جرم

نويسنده: حسين بافکار

مفهوم شناسي دين و دين داري

«بيشتر عالمان، دين را مجموعه اي از آموزه ها و دستورهايي تعريف کرده اند که خداوند از راه پيامبران براي هدايت بشر فرستاده است. اين آموزه ها شامل سه بخش [باورها] ، [اخلاقيات] و [احکام] است .
دين داري نيز عبارت است از پاي بندي فرد به دين پذيرفته خويش. اين پاي بندي در مجموعه اي از باورها، احساس ها، کارهاي فردي و جمعي که گرد خداوند (امر قدسي) و ارتباط ايماني با اوست، سامان مي پذيرد».(1)
برخي از انديشمندان غربي مانند گلاک و استارک با بررسي پژوهش هاي ديني، دينداري را در بردارنده جنبه هاي زير دانسته اند:
1. جنبه اعتقادي يا باورهاي ديني.
2. کارهاي ديني که شامل شعاير و مناسک و پرستش و دعاست.
3. بعد تجربي دين که در موقعيت هاي برتر ايجاد شده، فر ، خود را با شعور برتر رو به رو مي بيند.
4. دانش ديني(آگاهي فرد مؤمن از دين پذيرفته او).
5. پي آمدها (اين بعد از دين بر رفتار روزمره و غير ديني افراد اشاره مي کند. (2) )
از ديدگاه اين دو دانشمند در همه دين ها با وجود تفاوت هايي که در امور جزئي وجود دارد، عرصه هاي مشترکي به چشم مي خورد که دين داري در آن آشکار مي شود. اين عرصه ها شامل جنبه هاي اعتقادي، کارهاي ديني، فکري، عاطفي و پي آمدهاي است .
علامه محمد تقي جعفري تقسيم بندي گلاک و استارک را از دين داري، يکي از عالي ترين تقسيم بندي ها مي داند و توجه آن را براي پژوهشگران ضرورت درجه اول دانسته است.(3)

پيام متن:

دين داري تنها به اعتقاد نيست، بلکه به عمل نياز است بدون آگاهي از دستورهاي ديني نيز نمي توان از آسيب هاي بي ديني در امان بود.

نقش دين در کاهش جرم و کج روي اجتماعي

يکي از عواملي که در پيش گيري و يا کاهش جرم و کج روي اجتماعي، تأثير بسزايي دارد، دين داري و ايمان به خداوند است «هنگامي که آدمي دور از چشم آشنايان، همسايگان و ديگران است، نه قانون و نه افکار عمومي و نه هيچ چيز اجتماعي ديگر، کارهاي وي را کنترل نمي کند، بلکه در اين حالت، کنترل کار در پرتو ايمان به قدرتي صورت مي گيرد که در همه مکان ها و زمان ها شاهد آدميان است و به رفتار پسنديده و نيک پاداش مي دهد و بدي و گناه را مجازات مي کند». (4)
نويسنده ديگري در اين باره مي نويسد :
«پرورش درست مذهبي که بر مبناي علمي استوار باشد و داشتن ايمان کامل، بزرگ ترين عامل بازدارنده جنايي است». (5)
همچنين فرويد و رايزمن معتقدند:
عواملي وجود دارند که انسان را به طور دروني از کارهاي نامشروع و خلاف باز مي دارند. يکي از مهمترين اين عوامل دين است. دين با ايجاد يک سامانه کنترل دروني قوي در انسانها آنها را از انجام دادن کارهاي خلاف و نامشروع باز مي دارد و سبب مي شود که آدميان خود را از لحاظ دروني کنترل کنند. اين، قوي ترين و مؤثرترين کنترل است، آن هم بدون هزينه نيروي انتظامي. (6)
به عقيده علامه طباطبايي نيز:
هر چند قوانين و مقررات عادلانه اي وضع شود و احکام جزئي سخت وتهديد کننده هم وجود داشته باشد، در عين حال، جلوي تخلف و ارتکاب جرم را به وسيله اخلاق فاضله انساني نمي توان گرفت. قوانين ومقررات، از تخلف و نافرماني در امان نمي ماند مگر اينکه بر پايه اخلاق فاضله انساني قرار داده شود و اخلاق نيز نمي تواند سعادت انساني را تضمين کند و او را به کارهاي شايسته وادارد، جز در صورتي که متکي بر توحيد [دين توحيدي] باشد . (7)

پيام متن:

در پرتو دين داري به گونه اي انسان پرورش مي يابد که وي نه تنها در حضور ديگران، بلکه در خلوت نيز از جرم و گناه مي پرهيزد.

برخي از آموزه هاي ديني و نقش آنها در پيش گيري از جرم

1. ياد خدا

يکي از اين پيام هاي دين، ياد خداست. ياد خدا و حاضر و ناظر دانستن او به سبب حيامند ساختن انسان، وي را از بزه ها و جرم ها باز مي دارد و به روح او ايمني مي بخشد.
استاد شهيد مرتضي مطهري در اين باره مي گويد:
هر اندازه که ايمان مذهبي انسان بيشتر باشد، بيشتر به ياد خداست و هر اندازه که انسان به ياد خداوند باشد، کمتر معصيت مي کند. معصيت کردن ونکردن، داير مدار علم و آگاهي نيست، بلکه داير مدار غفلت و تذکر است. به هر اندازه که انسان غافل باشد، يعني خداوند را فراموش کرده باشد، بيشتر معصيت مي کند و هر اندازه که خداوند بيشتر به يادش بيايد، کمتر معصيت مي کند. عصمت، نهايت درجه ايمان است و ايمان به هر اندازه که بيشتر باشد، انسان بيشتر به ياد خداوند است. اگر کسي که دائم الحضور باشد و هميشه خداوند در نظرش باشد، طبعا هيچ وقت گناه نمي کند. البته ما يک چنين دائم الحضوري غير از معصومين عليهم السلام نداريم . .. و عبادت براي اين است که انسان زود به زود به ياد خداوند بيفتد و هر چه که انسان بيشتر به ياد خدا باشد، بيشتر پاي بند اخلاق وحقوق خواهدبود. (8)

پيام متن:

اگر حس کنيم که چشماني هميشه بيدار، همواره مراقب ماست . شرم حضور او ما را از هر آنچه سبب ناخشنودي اوست، باز مي دارد.

2.وضع قوانين استوار ومطمئن

يکي از کارکردهاي دين در پيش گيري از جرم و بزه، وضع قوانين سازنده و استوار است که از جمله آنها مي توان به امر معروف و نهي از منکر اشاره کرد .
امر به معروف و نهي از منکر، يکي از اصول عملي پيشرفته دين اسلام است که همانند نماز و روزه و حج بر مسلمانان واجب است . عملي شدن اين اصل در جوامع اسلامي، ساز وکار بسيار نيرومندي براي کنترل کج روي هاي اجتماعي به وجود مي آورد.
در واقع، دين اسلام با سفارش به امر به معروف ونهي از منکر، افراد دين دار را موظف مي کند در برابر رفتار مجرمانه افراد احساس مسئوليت کنند و سکوت اختيار نکنند و با گفتار و رفتار مناسب پاسدار فضيلت ها و نيکي ها در جامعه باشند واز گسترش هر گونه هنجار شکني و کج روي و جرم و بزه در اجتماع پيش گيري کنند.
بي گمان، اگر دو واجب امر به معروف و نهي از منکر به درستي، صورت مي گرفت، اکنون از بسياري از جرم ها و بزه ها خبري نبود و دامان جامعه از بسياري از آلودگي هاي برخاسته از تبه کارها پاک بود.

پيام متن:

در جامعه جرم ها و بزه هاي فراواني رخ مي دهد؛ زيرا ديگران در برابر آنها احساس مسئوليت نکرده و در نتيجه امر به معروف و نهي از منکر نمي کنند.

3. پرورش وجدان يا نفس سرزنش گر

يکي از کارکردهاي دين براي رويارويي با کج روي و پيش گيري از جرم، بيدار نگه داشتن و پرورش وجدان يا همان نفس سرزنش گر هست که بعضي از دانشمندان اخلاق آن را وجدان اخلاقي يا پليس مخفي نيز مي نامند. ويژگي اين نفس اين است که صاحبش را در صورت انجام گناه و جرم، زير تيغ سرزنش قرار مي دهد و در نتيجه، سبب پشيماني او مي شود و زمينه را براي رها کردن خلاف کاري ها آماده مي سازد. اهميت اين نفس تا آن جاست که خداوند در قرآن به آن سوگند ياد مي کند و مي فرمايد :
«و لا اقسم بالنفس اللوامه ؛ و سوگند به نفس لوامه [و سرزنش گر]».(قيامت : 2)
اگر نهال وجدان آدمي همواره بر اثر دستورهاي ديني آبياري شود، ميزان گناه و جرم آدمي به کمترين اندازه ممکن خواهيد رسيد.

پيام متن:

اگر عامل دروني - همانند وجدان - به بانگ بيدار باش و سرزنش آدمي در برابر لغزش هايش بر نخيزد، از دست عوامل بيروني همانند موعظه، قانون، شرم از آبرو، چه بر خواهد آمد؟

4. باور به روز رستاخيز

دين در دين داران اين باور را پديد مي آورد که زندگي انسان منحصر به دنياي کنوني نيست، بلکه سرانجام او به جهاني ديگر به نام رستاخيز و معاد پايان مي يابد؛ روزي که در آن تنها، مهمان عملکردهاي خويش خواهد بود و آنچه را از نيک و بد انجام داده، خواهد ديد.
علامه طباطبايي در اين باره مي فرمايد:
انسان معتقد به معاد، مي داند که اعمالش همواره تحت کنترل و ظاهر و باطن اعمالش پيش خداي دانا و بينا روشن است و روزي را در پيش دارد که با کمال دقت به حساب وي رسيدگي خواهد شد. اين عقيده، کاري را در انسان انجام مي دهد که از دست صد هزار پليس مخفي و مأمور آگاهي بر نمي آيد؛ زيرا همه آنها از بيرون کار مي کنند و اين نگهبان ، نگهبان داخلي است که هيچ سري را نمي توان از وي پوشانيد.(9)
همين طور پترسون و دوستانش بر اين باورند که:
در اديان، اعتقاد به جاودانگي و کسب آمادگي براي آن مشوق و ممد فعال اخلاقي است. سخن گفتن درباره رستاخيز و قيامت، در واقع ،سخن گفتن درباره قدرت فائق آمدن بر گناه و رهايي انسان از گناه است. (10)
به هر حال، دين با تبيشير و انذار و تأکيد بر اين نکته که انسان پاداش يا کيفر کارهاي نيک و بد دنيوي را در روز رستاخيز خواهد ديد، انسان را ترغيب مي کند که مراقب رفتارهاي خويش باشد و خود را از لغزش ها و جرم ها که سبب گرفتاري او در روز رستاخيز خواهد شد، باز دارد.

پيام متن:

فرهنگ سازي درباره باورمندي به روز رستاخيز، يکي از عوامل سالم سازي جامعه از ارتکاب جرم و بزه است .

دليل کج روي برخي به ظاهر دين داران

«گاهي ديده مي شود برخي افرادي که دم از دين داري مي زنند، به گناه دست مي يازند و مرتکب جرم مي شوند. اين گونه افراد در واقع دين دار نيستند و درک درستي از دين ومباني آن ندارند. آنها يا از روي تقليد و از سر هم رنگي با جماعت مراسمي انجام مي دهند، ولي روح ديني ندارند يا انسان هايي رياکار و دورو هستند. آنها به سبب ترسي که از مردم دارند يا به سبب طمعي که به مال مردم مي ورزند يا به علت ضعف در شخصيتشان، وضع ظاهر و قيافه و رفتار و کردار خود را در جامعه دين داران، شبيه دين داران مي سازند که بتوانند اعتماد مردم را جلب کنند و خواسته هاي حيواني و پست خود را در زير پوشش دين ومذهب ارضاکنند. اين در حالي است که دين داران واقعي، حتي در سخت ترين شرايط نيز از مرز تقوا و عفت و پاکي تجاوز نخواهد کرد».(11)

پيام متن:

دين دار واقعي، هيچ گونه ميانه اي با رياکاري و به دنبال منفعت شخصي بودن ندارد و پشت سپر دين به انواع لغزش ها و جرم ها دست نمي يازد.

پي نوشت :

1- محمد رضا طالبان، دين داري و بزهکاري، تهران، مؤسسه پژوهشي فرهنگ و هنر و ارتباطات، 1380، صص 49 و 50.
2- حميد رضا انوري، پايان نامه کارشناسي ارشد (پژوهشي راجع به تقديرگرايي)، تهران، دانشگاه علامه طباطبايي، 1373، ص 53.
3- ژان پل ويلم، جامعه شناسي اديان، برگردان: عبدالرحيم گواهي، تبيان، 1377، چ 1، ص 81.
4- ساموئل کينگ، جامعه شناسي، برگردان :مشفق همداني، تهران امير کبير، 1349، چ 4 ، ص 121.
5- مهدي کي نيا، مباني جرم شناسي، تهران، چاپ دانشگاه، 1369، چ 2، ص 241.
6- فرامرز رفيع پور، آناتوي جامعه، تهران، شرکت سهامي انتشار، 1378، چ 1، ص 38.
7- علامه طباطبايي، بررسي هاي اسلامي، به کوشش: سيد هادي خسرو شاهي، قم، هجرت، 1355، چ 2، صص 60 و 61.
8- مرتضي مطهري، گفتارهاي معنوي، قم، صدرا، 1346، چ 2، صص 85-88.
9- علامه طباطبايي، بررسي هاي اسلامي، ص 123.
10- پترسون و ديگران، عقل و اعتقاد ديني، برگردان : احمد نراقي و ابراهيم سلطاني، تهران، طرح نو، 1377، ص 323.
11- مير محمود ساعي، اخلاق و تربيت اسلامي 1، تهران، دانشگاه پيام نور ،1372، چ 4 ، صص 196.

منبع: برگرفته از ماهنامه طوبي 26




نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.