فرجام نيکوي زمان
اشاره:
الف- آيات قرآني:
1.سوره ي قصص، آيه ي 5: «و نريد ان نمن علي الذين استضعفوا في الارض و نجعلهم ائمه و نجعلهم الوارثين»؛ و ما اراده کرده ايم بر آنان که در روي زمين به ضعف کشيده شده اند، منت نهاده، آنها را پيشوايان و وارثان زمين قرار دهيم.
اين آيه، معروف ترين آيه درباره ي وجود حکومت مهدوي توسط حضرت حجت (عج) است. در ذيل تفسير اين آيه در کتاب تفسير برهان به نقل از حضرت امام محمد باقر و امام جعفر صادق - عليهما السلام - آمده است که آن دو بزرگوار پيرامون اين آيه فرموده اند: «اين آيه ي مبارکه مخصوص به صاحب الامري است که در آخر الزمان ظاهر مي شود و فرعونيان و جباران را نابود مي سازد و شرق و غرب جهان را به تصرف خود در مي آورد و آن را چنان که پر از ظلم و ستم شده است. مالامال از عدل مي سازد».(1)
2.سوره ي نور، آيه ي 55: «وعدالله الذين آمنوا منکم و عملوالصالحات ليستخلفنهم في الارض کما استخلف الذين من قبلهم و ليمکنن لهم دينهم الذي ارتضي لهم...»؛ خداوند به کساني از شما که ايمان آورده و عمل شايسته انجام دادند، وعده داده است که آنها را در روي زمين جانشين قرار دهد؛ چنانچه کساني را که قبل از ايشان بودند، جانشين ساخته بود و ديني را که براي ايشان پسنديده - در جهان - استقرار خواهد بخشيد.
اين آيه ي شريفه نيز بيانگر خلافت جهاني امام مهدي (عج) است و طبق تفسير بسياري از مفسرين از جمله علامه ي طباطبايي (ره) در تفسير الميزان و ... بر اصل حکومت مهدوي صحه مي گذارد. جانشيني خدا بر روي کره زمين، مبين اين مدعاست.
3.سوره ي اسراء، آيه ي 33: «و من قتل مظلوما فقد جعلنا لوليه سلطانا فلا يسرف في القتل انه کان منصورا»؛ و آن کس که مظلوم کشته شده، ما به ولي او حق حکومت [و حق قصاص] داديم پس در کشتن اسراف و زياده روي نکند که او از جانب ما «منصور» و مورد حمايت است. حضرت امام محمد باقر (ع) در تفسير اين آيه مي فرمايند: «منظور از اين جمله «و من قتل مظلوما» حسين بن علي (ع) است ... و مقصود از اين جمله «انه کان منصورا» اين است که، حضرت قائم (عج) که ولي حقيقي حسين و مردي از دودمان رسول خدا (ص) است، از دنيا نمي رود تا اين که به پيروزي کامل برسد و بر همه ي دنيا تسلط يابد و سراسر زمين را پر از عدل و داد کند، همانگونه که پر از ظلم و جور شده باشد».(2)
4.سوره ي توبه، آيه ي 33: «هو الذي ارسل رسوله بالهدي و دين الحق ليظهره علي الدين کله و لو کره المشرکون»؛ او خداوندي است که پيامبرش را با هدايت و ديني حق فرستاد تا آن را بر تمام اديان پيروز گرداند، اگر چه مشرکان ناخشنود باشند.
از مجموع روايات متواتر اسلامي برمي آيد که اين آيه ي مبارکه، مربوط به زمان ظهور امام عصر (عج) است؛ زيرا در زمان حکومت جهاني آن حضرت است که دين مقدس اسلام در سراسر زمين حاکم مي شود. به عنوان مثال؛ بايد به حديثي از حضرت امام محمد باقر (ع) اشاره کرد که حضرت در تفسير اين آيه، اشاره مي کنند که: «اين آيه ي مبارکه به هنگام خروج مهدي آل محمد - صلوات الله عليهم - تحقق مي يابد. ديگر احدي در روي زمين باقي نمي ماند، جز اين که به رسالت محمد (ص) اعتراف مي کند».(3)
5.سوره ي سجده، آيه ي 29: «قل يوم الفتح لا ينفع الذين کفروا ايمانهم و لا هم ينظرون»؛ بگو (اي پيامبر!) روز پيروزي، ديگر ايمان آوردن براي کافران سودي ندارد و به آنها هيچ مهلت داده نمي شود.
حضرت امام صادق (ع) در تفسير اين آيه مي فرمايند: «روز پيروزي، روزي است که دنيا به دست قائم (عج) فتح مي شود ...».(4)
6.سوره ي آل عمران، آيه ي 39: «افغير دين الله يبغون و له اسلم من في السماوات و الارض طواعا و کرها و اليه يرجعون»؛ آيا جز دين خدا را مي جويند؟ با آن که آن چه در آسمان ها و زمين است خواه و ناخواه تسليم او هستند و به سوي او باز گردانيده مي شوند.
اين آيه ي شريفه، بر جهاني شدن آيين توحيد و حاکميت آخرين دين بر سرتاسر جهان حکايت دارد و طبق تفاسير متعدد و معتبر، بر حکومت مهدوي (عج) صحه مي گذارد، چنانکه حضرت امام موسي الکاظم (ع) در تفسير اين آيه تأکيد مي کنند که: «اين آيه، درباره ي حضرت قائم (عج) نازل شده است. هنگامي که ظاهر شود، آيين مقدس اسلام را در شرق و غرب جهان، به يهود و نصاري و سائبان و ملحدان و مرتدان و کافران عرضه مي دارد...».(5) البته غير از اين آيات، موارد ديگري نيز در قرآن وجود دارد که به اصل حکومت مهدوي اشاره دارد که به منظور رعايت اختصار، از ذکر ساير آيات خودداري مي کنيم.
ب -روايات:
1.حضرت رسول اکرم (ص) مي فرمايند: «خلفا و اوصياي من که حجت هاي پروردگار بر مردمانند، دوازده تن مي باشند، اول آنها علي (ع) و آخر آنها پسرم مهدي (عج) است... در زمان او زمين با نور پروردگارش روشن مي شود و سلطنت او شرق و غرب جهان را فرا مي گيرد».(6)
2.حضرت امام صادق (ع) مي فرمايند: «زماني که حضرت قائم (عج) قيام کند، به عدالت حکومت مي کند و در دوران حکومت او، در روي کره ي زمين از ظلم و جور اثري يافت نمي شود... حضرت قائم (عج) در ميان مردم به حکم حضرت داوود (ع) و حکم حضرت محمد (ص) حکومت مي کند...».(7)
3.حضرت علي (ع) مي فرمايند: «صاحب پرچم محمدي (ص) و بنيانگذار دولت احمدي ظهور مي کند در حالي که شمشير در دست ددارد و جز راستي بر زبان نياورد...».(8)
4.امير المؤمنين (ع) در جاي ديگري تأکيد مي کنند: «خداوند به زودي - در آينده
- گروهي را مي آورد که آنان را دوست مي دارد و آنها نيز خدا را دوست مي دارند، کسي در بين آنان مالک جهان مي شود که در بين آنان غريب است و او مهدي (عج) است که ... زمين را بدون سختي از عدل و داد پر خواهد کرد، ... و با امينت مالک شهرهاي مسلمين مي شود، زمان مطيع و فرمانبردار او مي گردد و سخن او را مي شنود، پيران و جوانان از او فرمانبرداري خواهند نمود، زمين را از عدل و داد پر مي کند، آن گونه که از ظلم و جور پر شده باشد. آن گاه امامت او کامل و خلافتش ثابت و پا بر جا مي گردد...».(9)
5.حضرت امام محمد باقر (ع) مي فرمايند: «قائم ما به وسيله ي رعب (در دل دشمنان) ياري مي شود و با نصرت الهي تأييد مي گردد، زمين زير پايش پيچيده مي شود و گنج هاي زمين براي او ظاهر مي شود و دولت او به شرق و غرب عالم مي رسد».(10)
6. نبي مکرم اسلام مي فرمايند: «هنگامي که مهدي (عج) خروج کند، يک قطعه ابر بر او سايه مي اندازد و بالاي سرش حرکت مي کند و فرشته اي در ميان آن قرار مي گيرد و بانگ برمي آورد: اين خليفه خدا مهدي است از او پيروي کنيد».(11)
7.حضرت امام صادق (ع) تأکيد مي کنند: «براي هر قومي دولتي هست که فرار رسيدن آن را انتظار مي کشند، ولي دولت ما در آخر الزمان ظاهر مي شود».(12)
8 .حضرت ابا عبدالله الحسين (ع) مي فرمايند: «اگر جز يک روز از عمر دنيا نمانده باشد، خداوند آن روز را چندان دراز گرداند، تا مردي از اولاد من قيام کند و زمين را پر از عدل و داد نمايد، چنان که پر از ظلم و ستم شده باشد».(13)
هم چنان که ذکر شد، روايات زيادي درمورد حکومت مهدي (عج) نقل شده است که البته به چند نمونه ي آن اشاره شد. از اين روايات مي توان دريافت که حکومت جهاني امام مهدي (عج)، نه تنها مورد تأکيد و تأييد اهل بيت (ع) بوده است، بلکه به عنوان اميد و آرمان عالي آن بزرگواران در جهت احياي شريعت محمدي (ص) و آموزه هاي قرآني محسوب شده است.
حکومت مهدوي و ويژگي هاي آن:
«امانوئل کانت» فيلسوف نامدار آلماني نيز مي گويد: «ايجاد نظم جهاني، منوط به وضع يک قانون جهاني است. اين همان است که مذاهب آن را خواسته اند و اين همان است که پيامبران از دوراني بس کهن، براي تحقق بخشيدن به آن بپا خاستند و خروش ها برآوردند و بدين گونه خواستند روشنگر تاريکي ها باشند».(15)
«دانته» اديب و نويسنده ي پر آوازه ي ايتاليايي نيز بر لزوم وجود حکومت واحد جهاني تأکيد نموده و مي نويسد: «واجب است که تمام زمين و جماعاتي که در آن زيست دارند به فرمان يک امير باشند، که آن چه را مورد حاجت است مالک باشد تا جنگ واقع نشود و صلح و آشتي برقرار شود».(16)
نقطه ي اشتراک نظر اين انديشمندان، حول يک محور قرار دارد و آن اين که براي نظم بخشي به امور دنيا و ايجاد صلح، آشتي، عدالت و پرهيزکاري در اين جهان، به وجود يک حاکم و حکومت جهاني، احساس نياز مي شود. اين حکومت جهاني نه از عهده ي آمريکا و جهان غرب برمي آيد و نه آن که کشورهاي شرق و صنعتي شايستگي اين امر را دارند. اين مهم مختص به حاکمي است که علاوه ي بر پشتوانه و محبوبيت مردمي، از حمايت بي دريغ الهي نيز برخوردار باشد و از اين گذشته داراي ملکه ي عصمت، تقوي، عدالت، حريت و مديريت باشد و اين حاکم کسي نيست جز امام مهدي (عج) و حکومتي نيست جز حکومت صالحه ي مهدوي. از اين رو بايد اولين شاخصه ي حکومت مهدوي را در «جهاني بودن» آن دانست. حکومت جهاني حکومتي نيست که در گوشه اي از زمين برقرار شود، همان گونه که خداوند در آيه ي 105 سوره ي مبارکه ي انبياء مي فرمايد: «... بندگان شايسته ام وارث (حکومت) زمين خواهد شد».
ويژگي اول حکومت مهدوي، گسترش اسلام در همه ي جهان است به گونه اي که در دوران حکومت امام عصر (عج) هيچ ده، قريه يا جايي نيست مگر صداي اذان در آن جا به گوش مي رسد.
ويژگي دوم از برنامه هاي حکومت حضرت مهدي (عج) و مهم ترين برنامه اش، مبارزه ي جدي با ستم و ريشه کن کردن آن است.
از روايات اسلامي استفاده مي شود که حضرت ستم را برطرف مي کند. نه افراد نسبت به هم ظلم مي کنند، نه حکومت ها نسبت به رعيت هاي خود و نه حکومتي نسبت به حکومت ديگر.
ويژگي سوم، گسترش و اجراي عدالت در سرتاسر جهان است. در اکثر رواياتي که درباره ي حضرت حجت (عج) است، اين جمله بيشتر به چشم مي خورد: «يملأ ها قسطا و عدلا کما ملئت ظلما و جورا»
ويژگي چهارم حکومت امام عصر (عج) اين است که اسلام را در ابعاد مختلف زندگي مردم وارد مي کند؛ در يک کلام بايد گفت که حضرت جهان را به وسيله ي احکام اسلامي اداره مي کند.
شاکله حکومت مهدوي
کارگزاران: درمورد کيفيت و کميت کارگزاران و همراهان حکومت عدل امام زمان (عج)، مي توان به برخي اخبار و روايات مراجعه کرد. قدر متقن آن است که دولتمردان حکومت مهدوي از شايستگان و نخبگان جامعه مي باشند. به همين علت در بسياري از روايات، دولت امام زمان ترکيبي از پيامبران، جانشينان آنان، صالحان روزگار و امت هاي پيشين ذکر شده است. در رأس وزيران؛ يکي از پيامبران بزرگ الهي يعني حضرت عيسي بن مريم(ع) قرار دارد. حضرت مسيح به عنوان جانشين و فرمانده و مسئول در حکومت مهدوي معرفي شده است و وزراء و ساير کارگزاران اين حکومت عبارتند از: سلمان فارسي، مالک اشتر، اصحاب کهف، مقداد، ابادجانه انصاري، يوشع وصي موسي (ع) و چند نفر از قوم موسي و ...(17)
مقر حکومت: درمورد پايتخت حکومت مهدوي اقوال و احتمالات گوناگوني ارائه شده است، اما با توجه به روايات متعدد و معتبر، مي توان دريافت که مقر حکومت مهدوي شهر «کوفه» است. حضرت امام جعفر صادق (ع) از مسجد سهله - واقع در شهر کوفه - به عنوان خانه و مسکن حضرت مهدي (عج) ياد مي کند (18) و امام باقر (ع) نيز تأکيد مي کند که حضرت مهدي پس از قيام به سوي کوفه مي رود و منزلش را آن جا قرار مي دهد.(19) ابوبکر حضرمي نيز وقتي از امام صادق (ع) مي پرسد: کدام سرزمين پس از حرم خدا و حرم پيامبرش بافضيلت تر است؟ پاسخ مي شنود: «سرزمين کوفه؛ که جايگاه پاکي است و در آن مسجد سهله قرار دارد و مسجدي که همه ي پيامبران در آن نماز خوانده اند و از آن جا عدالت الهي پديدار مي گردد و قائم خداوند و قيام کنندگان پس از او از همان جا خواهند بود. آن جا جايگاه پيامبران و جانشينان صالح آنان است».(20) نبي مکرم اسلام نيز تأکيد مي کنند: «حضرت مهدي (عج) نه يا ده سال حکومت مي کند و خوشبخت ترين مردم نسبت به او، مردم کوفه هستند.»(21)
از اين روايات مي توان دريافت که شهر کوفه مقر فرمانروايي و پايتخت دولت عدل مهدوي خواهد بود.
مدت حکومت: مدت حکومت امام زمان نيز به طور دقيق مشخص نشده است. در روايتي که از حضرت رسول ذکر شده، مدت آن 9 يا 10 سال است. برخي از احاديث عمر حکومت حضرت را هفت سال و برخي ديگر، هشت، ده، نوزده، بيست و حتي تا هزار سال ذکر مي کنند. مرحوم مجلسي صاحب کتاب ارزشمند «بحارالانوار» در تفسيري و تحليل اين روايات مي گويد: «رواياتي را که درباره ي مدت حکومت امام آمده است، بايد به احتمالات زير توجيه کرد: برخي روايات بر تمام مدت حکومت دلالت دارد و برخي بر مدت ثبات و استقرار حکومت. بعضي بر طبق سال ها و روزهايي است که ما با آن آشناييم و بعضي احاديث ديگر بر طبق سال ها و ماه هاي روزگار حضرت است که طولاني مي باشد و خداوند به حقيقت مطلب آگاه است».(22)
حقوق مخالفان در حکومت مهدوي
1.در هيچ دولتي از منابع شيعي چنين مطلبي نقل نشده است که حضرت مهدي (عج) مخالفان را به ترک مذهب و پذيرش ولايت علي (ع) وا مي دارد. تنها در مواردي که از شدت عمل سخن به ميان آمده، برخورد با ناصبي ها و معاندان اهل بيت است(24) و بس و ناصب - نه هر مخالف و غير موافق عقيده و مسلک اهل بيت - کسي است که دشمني با علي (ع) و ديگر امامان را در سينه پرورانده و از اظهار سب و دشمني ابايي ندارد و در فقه شيعه، سب علي و ائمه (ع)، حکم سب پيامبر را دارد.
2.امام در همه ي مراحل دعوت و فعاليت، به تبيين اهداف و علل اقدامات خود مي پردازد و نقطه ي ابهامي را براي مردم باقي نمي گذارد. مخالفان سياسي و مذهبي، با استفاده از جو آرامي که امام ايجاد مي کند، به بيان مواضع خود مي پردازند و جواب مي شنوند. از جمله، در منزل ثعلبيه، يکي از بزرگان بني هاشم، به سيره ي امام انتقاد مي کند و خواهان دليل شرعي بر آن مي شود. امام، بر خلاف برخي از مأموران که خواهان شدت عمل با اين گونه انتقاد گرانند، به آرامي پاسخ مي دهد و با استدلال هاي مستند به سيره ي پيامبر (ص)، او را با خود همراه مي سازد.(25)
3 .امام (ع) تنها با مخالفان مذهبي و سياسي که مسلحانه عليه امام و برنامه هايشان بپاخيزند، برخورد قهرآميز دارد. درمورد آنان نيز از جاده ي انصاف بيرون نمي رود و با آنان مدارا مي کند. حضرت، پيشاپيش با مخالفان اتمام حجت مي کند و به قرآن و سنت پيامبر، با ايشان به گفت و گو مي نشيند. در مواردي که دشمن، کينه ي خود را آشکار مي سازد و به جنگ با حضرت مي پردازد، امام مهدي (ع) دستور مقابله مي دهد.(26)
پي نوشت :
1-تفسير برهان، ج3، ص 220.
2-تفسير نور الثقلين، ج 3، ص 163.
3-تفسير مجمع البيان، ج 5، ص 38.
4- منتخب الاثر، فصل 7، باب 1، ص 470.
5-تفسير عياشي، ج 1، ص 207، حديث 82 .
6-ينابيع الموده، ج 3، ص 295، باب 78.
7- بحار الانوار، ج 52، ص 338، حديث 83 .
8-ينابيع الموده، ج 3، ص 208، باب 68.
9-همان، ج 3، ص 338، باب 84 .
10- بحار الانوار، ج 52، ص 191، حديث 24.
11- منتخب الاثر، ص 448، حديث 4.
12- همان، ص 169، حديث 84 .
13- بحارالانوار، ج 51، ص 133.
14- جهان بعد از ظهور، ص 80، به نقل از مفهوم نسبيت اينيشتين، ص 35.
15-هاشمي شهيدي، سيد اسد الله، ظهور حضرت مهدي از ديدگاه اسلام و مذاهب و ملل جهان، ص 415.
16-همان، ص 414.
17-بحار الانوار، ج 36، ص 264.
18-براي اطلاع از منابع اين روايات، ر. ک: (چشم اندازي به حکومت مهدي (عج)) نجم الدين طبي، صص 170-173.
19- بحار الانوار، ج 52، ص 331.
20- همان، ص 225.
21- اعيان الشيعه، ج 2، ص 51.
22- بحارالانوار، ج 52، ص 280.
23- فروع کافي، ج 8، ص 227.
24- ر.ک: چشم به راه مهدي، جمعي از نويسندگان مجله ي حوزه، صص 394-401.
25- بحار الانوار، ج 52، ص 343.
26- همان، ص 387.
/س