قرباني بي گناه
نويسنده: دکتر بدري السادات بهرامي
مردم معمولا مطابق افکار و احساساتشان رفتار مي کنند ، در واقع افکار ما در مورد ديگران ، نوع رفتار ما با آنان را تعيين مي کند. فرضيات شما درباره ي همسرتان و روابط شما بر سلامت زندگي مشترک تاثير مي گذارد. اگر افکار و احساسات شما تحريف شوند يا اگر «افکار پنهاني» شما تصورات منفي شمارا تقويت کنند به زودي دچار مشکلات زناشويي خواهيد شد.
مثلا اگر مردي خيلي بداخلاق وارد خانه شده و فرياد بزند که خانه خيلي شلوغ و کثيف است؛ همسرش به فکر فرو مي رود که چون اين واکنش نامتناسب با شرايط خانه است حتما در محل کارش اتفاقي افتاده که اين قدر ناراحت است و ممکن است در چنين حالتي با او شوخي کند.
برخورد همدلانه او (در بهترين حالت) ، به شوهرش کمک خواهد کرد تا علت اصلي ناراحتي اش را کشف کند که شايد در آن روز گرفتاري هاي زيادي داشته است و بدين ترتيب جنگ و دعوا راه نخواهد افتاد، در حالي که در خانه ي ديگري مردي خيلي بداخلاق وارد خانه مي شود و فرياد مي زند خانه خيلي شلوغ و کثيف است، همسرش هم فرياد مي زند که تو هميشه بداخلاقي! چه کسي گفته که نظافت خانه وظيفه من است و اين واکنش تدافعي به حمله متقابل منجر مي شود و تعارضات را افزايش مي دهد. ما اغلب هنگام عصبانيت دچار ناراحتي و سوء تفاهم مي شويم و بدين ترتيب دچار افکار ناراحت کننده مي شويم.
به طور کلي اين افکار را شايد بتوانيم به دو دسته تقسيم کنيم
1- قرباني بي گناه 2- خشم به جا
ممکن است شما هنگام دعوا خود را يک قرباني بي گناه بدانيد، در اين مواقع دچار ترس مي شويد و همسر خود را غول مهاجمي مي بينيد که به شکلي ظالمانه با ما بدرفتاري مي کند. در اين شرايط کسي که خود را قرباني بي گناه مي داند از فرط ترس و ناراحتي حتي نمي تواند از خودش دفاع کند.
بي گناه تصور کردن خودمان چند فايده دارد: 1- بدين ترتيب شما با شانه خالي کردن از زير بار مسئوليت تعارضات، نيازي به اقدام از طرف خودتان براي نجات زندگي مشترکتان احساس نخواهيد کرد، اما مشکل همين جاست وقتي شما از بهبود و اصلاح مشکلتان طفره مي رويد، اوضاع بدتر خواهد شد.
2- ممکن است شما هنگام دعوا يا عصبانيت سرزنش کنيد و چون آزرده خاطر و عصباني هستيد سعي کنيد انتقام بگيريد، بديهي است که اين نوع افکار به حل مشکلات زناشويي کمک نمي کنند، شما بايد براي جلوگيري از طرز فکر قرباني بي گناه و خشم به جا تلاش زيادي کنيد و خودآگاهي تان را افزايش دهيد. بدترين پيامد يک سناريوي منفي دروني اين است که باعث مي شود هيجانتان سرريز شود، يعني به قدري از منفي بودن همسرتان ناراحت شويد که احسا س کنيد داريد جوش مي آوريد و به شدت ناراحت و آزرده شويد . در اين حالت ممکن است به شدت جبهه گيري کنيد و يا متخاصم و انزواطلب شويد، به مجرد اينکه احساس کنيد نمي توانيد خودتان را کنترل کنيد بحث شما فايده اي نخواهد داشت زيرا طبيعتا در گفتگوهاي تند و تيز اسير افکار و احساسات مختلفي مي شويد . تا وقتي شدت اين افکار و احساسات زياد نباشد مي توانيد آنها را مهار کنيد .
در درون هر يک از ما يک دستگاه اندازه گيري منفي گرايي تعاملات وجود دارد، وقتي سطح تعاملات منفي بالا مي رود جان به لب مي شويم .
جان به لب رسيدن بستگي دارد به مقدار فشاري که در بيرون از خانه بر ما وارد آمده است و هر چه اين فشsار بيشتر باشد زودتر از کوره در خواهيد رفت.
جان به لب شدن، يعني همان زماني که به شدت هيجان زده مي شويم و مي خواهيم همه چيز تمام شود. گاهي ممکن است به طرف مقابل حمل کنيم و از او انتقام، بگيريم، گاهي از صحنه حمل کنيم و از او انتقام بگيريم، گاهي از صحنه فرار مي کنيم، گاهي هم ساکت مي شويم، معمولا در اين مواقع نمي توانيم افکارمان را سر و سامان دهيم و احساس مي کنيم خشم و عصبانيت طرف مقابل بي جهت است. سرريز شدن هيجانات در گرما گرم جر و بحث ها و گفتگوهاي ناخوشايند، چندان عجيب نيست، اما تکرار آن لطمه ي شديدي به افکار شما در مورد همسرتان و ازدواجتان مي زند و نظر بدي در مورد همسر پيدا مي کنيد.
منبع: ماهنامه تخصصي دنياي سلامت شماره 32
/س
مثلا اگر مردي خيلي بداخلاق وارد خانه شده و فرياد بزند که خانه خيلي شلوغ و کثيف است؛ همسرش به فکر فرو مي رود که چون اين واکنش نامتناسب با شرايط خانه است حتما در محل کارش اتفاقي افتاده که اين قدر ناراحت است و ممکن است در چنين حالتي با او شوخي کند.
برخورد همدلانه او (در بهترين حالت) ، به شوهرش کمک خواهد کرد تا علت اصلي ناراحتي اش را کشف کند که شايد در آن روز گرفتاري هاي زيادي داشته است و بدين ترتيب جنگ و دعوا راه نخواهد افتاد، در حالي که در خانه ي ديگري مردي خيلي بداخلاق وارد خانه مي شود و فرياد مي زند خانه خيلي شلوغ و کثيف است، همسرش هم فرياد مي زند که تو هميشه بداخلاقي! چه کسي گفته که نظافت خانه وظيفه من است و اين واکنش تدافعي به حمله متقابل منجر مي شود و تعارضات را افزايش مي دهد. ما اغلب هنگام عصبانيت دچار ناراحتي و سوء تفاهم مي شويم و بدين ترتيب دچار افکار ناراحت کننده مي شويم.
به طور کلي اين افکار را شايد بتوانيم به دو دسته تقسيم کنيم
1- قرباني بي گناه 2- خشم به جا
ممکن است شما هنگام دعوا خود را يک قرباني بي گناه بدانيد، در اين مواقع دچار ترس مي شويد و همسر خود را غول مهاجمي مي بينيد که به شکلي ظالمانه با ما بدرفتاري مي کند. در اين شرايط کسي که خود را قرباني بي گناه مي داند از فرط ترس و ناراحتي حتي نمي تواند از خودش دفاع کند.
بي گناه تصور کردن خودمان چند فايده دارد: 1- بدين ترتيب شما با شانه خالي کردن از زير بار مسئوليت تعارضات، نيازي به اقدام از طرف خودتان براي نجات زندگي مشترکتان احساس نخواهيد کرد، اما مشکل همين جاست وقتي شما از بهبود و اصلاح مشکلتان طفره مي رويد، اوضاع بدتر خواهد شد.
2- ممکن است شما هنگام دعوا يا عصبانيت سرزنش کنيد و چون آزرده خاطر و عصباني هستيد سعي کنيد انتقام بگيريد، بديهي است که اين نوع افکار به حل مشکلات زناشويي کمک نمي کنند، شما بايد براي جلوگيري از طرز فکر قرباني بي گناه و خشم به جا تلاش زيادي کنيد و خودآگاهي تان را افزايش دهيد. بدترين پيامد يک سناريوي منفي دروني اين است که باعث مي شود هيجانتان سرريز شود، يعني به قدري از منفي بودن همسرتان ناراحت شويد که احسا س کنيد داريد جوش مي آوريد و به شدت ناراحت و آزرده شويد . در اين حالت ممکن است به شدت جبهه گيري کنيد و يا متخاصم و انزواطلب شويد، به مجرد اينکه احساس کنيد نمي توانيد خودتان را کنترل کنيد بحث شما فايده اي نخواهد داشت زيرا طبيعتا در گفتگوهاي تند و تيز اسير افکار و احساسات مختلفي مي شويد . تا وقتي شدت اين افکار و احساسات زياد نباشد مي توانيد آنها را مهار کنيد .
در درون هر يک از ما يک دستگاه اندازه گيري منفي گرايي تعاملات وجود دارد، وقتي سطح تعاملات منفي بالا مي رود جان به لب مي شويم .
جان به لب رسيدن بستگي دارد به مقدار فشاري که در بيرون از خانه بر ما وارد آمده است و هر چه اين فشsار بيشتر باشد زودتر از کوره در خواهيد رفت.
جان به لب شدن، يعني همان زماني که به شدت هيجان زده مي شويم و مي خواهيم همه چيز تمام شود. گاهي ممکن است به طرف مقابل حمل کنيم و از او انتقام، بگيريم، گاهي از صحنه حمل کنيم و از او انتقام بگيريم، گاهي از صحنه فرار مي کنيم، گاهي هم ساکت مي شويم، معمولا در اين مواقع نمي توانيم افکارمان را سر و سامان دهيم و احساس مي کنيم خشم و عصبانيت طرف مقابل بي جهت است. سرريز شدن هيجانات در گرما گرم جر و بحث ها و گفتگوهاي ناخوشايند، چندان عجيب نيست، اما تکرار آن لطمه ي شديدي به افکار شما در مورد همسرتان و ازدواجتان مي زند و نظر بدي در مورد همسر پيدا مي کنيد.
منبع: ماهنامه تخصصي دنياي سلامت شماره 32
/س