بازشناسي تحريف
نويسنده:دكتر نقي زاده
مطالعه و بررسي صفحات پر حجم تاريخ و ياد كرد حوادث تلخ و شيرين آن از عوامل رهيافت به تجربيات پيشينيان است كه آئينه ها را پيش روي مي نهد و نيك و بد را در برابر ديدگان نسل ها مجسم مي سازد.
اما در اين ميان ارزش ياد كرد همه حوادث و ماجراها يكسان نيست و نمي توان ميزان اثرگذاري رخدادها بر انديشه ها و افكار آدميان را در يك سطح و يك اندازه برآورد نمود.
حماسه عاشورا نه فقط برگه اي زرين از صفحات دفتر تاريخ كه يك مكتب و يك فرهنگ است. كتابي است گرانسنگ كه چونان كلام جاودانه الهي محكماتي دارد و متشابهاتي، ظهري دارد و بطني، تفسيري و تاويلي، هم هدايت مي كند و هم گمراه، تا رويكردها و نگرش ها چگونه باشد و شگفتا كه اين مجموعه نيز همانند آيات بينات الهي از گزند كج انديشي ها و مواضع نابخردانه جاهلان و تند بادهاي شبهه افكنان مصون نمانده است آنان به مصداق «يحرفون الكلم عن مواضعه» (1) كوشيده اند تا مگر واقعيت صحنه هاي حماسه آفرين و سيماي نوراني پيشواي آزاد مردان را واژگونه جلوه دهند و دريغ و درد كه در اين راه به موفقيت هايي نيز دست يافته اند. اين نوشته ماجراي تحريف در نهضت عاشوراي حسيني را مورد بررسي قرار داده است.
«حرف»، «انحرف» و «احرورف» نيز به همين معنا به كار رفته اند.
گفته مي شود، تحريف عبارت است از تغيير حرف، كلمه يا جمله اي از يك معنا به معناي ديگري كه با معناي اصلي مشابهتي داشته باشد. همان گونه كه يهود معاني تورات را به مفاهيم مشابهي دگرگون مي ساختند و خداوند درباره آنها با تعبير «يحرفون الكلم عن مواضعه» ياد نمود. (2)
راغب اصفهاني مي گويد: «تحريف الشي امالته كتحريف القلم. و تحريف الكلام ان تجعله علي حرف من الاحتمال يمكن علي الوجهين، قال الله عزوجل: يحرفون الكلم.» (3)
تحريف يك چيز، كج كردن آن است مثل كج كردن قلم و مايل ساختن آن، بدين معنا كه آن را در گوشه اي از احتمال قرار دهي كه بتوان بر دو وجه حملش نمود، و به عبارت ديگر كلام صريح را در ورطه احتمال افكندن است.
گويا راغب اصفهاني اين معنا را از كاربرد كلمه تحريف در آيه شريفه «ثم يحرفونه من بعد ما عقلونه و هم يعلمون» (4) برداشت كرده است.
به تصور نگارنده بايد نوع سومي هم به دو قسم پيشين افزود كه عبارت از تحريف موضعي است، زيرا ممكن است هم متن لفظ و هم معنا بر جاي خود استوار بمانند ولي از جايگاه اصلي خود تغيير يافته و در محل ديگري قرار بگيرد و به پديده اي خطرساز تبديل گردد. به گفته مولوي:
موضع رخ، شه نهي ويراني است
موضع شه، پيل هم ناداني است
به عنوان مثال در فرهنگ ديني، جهاد اكبر با همه عظمت و اهميتي كه از آن برخوردار است، اگر در موضع جايگاه جهاد اصغر «مبارزه با دشمن» قرار گيرد، خسارت بار خواهد بود و روح حماسه درموضع دشمن ستيزي و مواجهه فعال با دشمنان را از مومنان سلب و ملتي را زبون و درون گرا خواهد ساخت. تغيير موضع مفاهيمي چون صلح، جنگ، عفو، انتقام و رحمت نيز چنين است.
كتاب هاي آسماني انبياي گذشته به هر سه نوع تحريف گرفتار آمده اند اما به اعتقاد مسلمانان ساحت مقدس قرآن كريم همواره از نوع اول تحريف مصون بوده و تغييري كه حجيت و اعتبار آن را مخدوش كند در آن رخ نداده است، اما سوگمندانه حوزه روايات و نيز صفحات تاريخ اسلام شاهد بروز آفت هايي از هر سه نوع بوده است، برخي از احاديث، دچار تحريف و يا تصحيف گشته و حديث شناسان مواردي را تحت عنوان حديث محرف يا مصحف بازشناسي نموده اند. (6)
اما در اين ميان ارزش ياد كرد همه حوادث و ماجراها يكسان نيست و نمي توان ميزان اثرگذاري رخدادها بر انديشه ها و افكار آدميان را در يك سطح و يك اندازه برآورد نمود.
حماسه عاشورا نه فقط برگه اي زرين از صفحات دفتر تاريخ كه يك مكتب و يك فرهنگ است. كتابي است گرانسنگ كه چونان كلام جاودانه الهي محكماتي دارد و متشابهاتي، ظهري دارد و بطني، تفسيري و تاويلي، هم هدايت مي كند و هم گمراه، تا رويكردها و نگرش ها چگونه باشد و شگفتا كه اين مجموعه نيز همانند آيات بينات الهي از گزند كج انديشي ها و مواضع نابخردانه جاهلان و تند بادهاي شبهه افكنان مصون نمانده است آنان به مصداق «يحرفون الكلم عن مواضعه» (1) كوشيده اند تا مگر واقعيت صحنه هاي حماسه آفرين و سيماي نوراني پيشواي آزاد مردان را واژگونه جلوه دهند و دريغ و درد كه در اين راه به موفقيت هايي نيز دست يافته اند. اين نوشته ماجراي تحريف در نهضت عاشوراي حسيني را مورد بررسي قرار داده است.
تحريف چيست؟
«حرف»، «انحرف» و «احرورف» نيز به همين معنا به كار رفته اند.
گفته مي شود، تحريف عبارت است از تغيير حرف، كلمه يا جمله اي از يك معنا به معناي ديگري كه با معناي اصلي مشابهتي داشته باشد. همان گونه كه يهود معاني تورات را به مفاهيم مشابهي دگرگون مي ساختند و خداوند درباره آنها با تعبير «يحرفون الكلم عن مواضعه» ياد نمود. (2)
راغب اصفهاني مي گويد: «تحريف الشي امالته كتحريف القلم. و تحريف الكلام ان تجعله علي حرف من الاحتمال يمكن علي الوجهين، قال الله عزوجل: يحرفون الكلم.» (3)
تحريف يك چيز، كج كردن آن است مثل كج كردن قلم و مايل ساختن آن، بدين معنا كه آن را در گوشه اي از احتمال قرار دهي كه بتوان بر دو وجه حملش نمود، و به عبارت ديگر كلام صريح را در ورطه احتمال افكندن است.
گويا راغب اصفهاني اين معنا را از كاربرد كلمه تحريف در آيه شريفه «ثم يحرفونه من بعد ما عقلونه و هم يعلمون» (4) برداشت كرده است.
انواع تحريف:
به تصور نگارنده بايد نوع سومي هم به دو قسم پيشين افزود كه عبارت از تحريف موضعي است، زيرا ممكن است هم متن لفظ و هم معنا بر جاي خود استوار بمانند ولي از جايگاه اصلي خود تغيير يافته و در محل ديگري قرار بگيرد و به پديده اي خطرساز تبديل گردد. به گفته مولوي:
موضع رخ، شه نهي ويراني است
موضع شه، پيل هم ناداني است
به عنوان مثال در فرهنگ ديني، جهاد اكبر با همه عظمت و اهميتي كه از آن برخوردار است، اگر در موضع جايگاه جهاد اصغر «مبارزه با دشمن» قرار گيرد، خسارت بار خواهد بود و روح حماسه درموضع دشمن ستيزي و مواجهه فعال با دشمنان را از مومنان سلب و ملتي را زبون و درون گرا خواهد ساخت. تغيير موضع مفاهيمي چون صلح، جنگ، عفو، انتقام و رحمت نيز چنين است.
كتاب هاي آسماني انبياي گذشته به هر سه نوع تحريف گرفتار آمده اند اما به اعتقاد مسلمانان ساحت مقدس قرآن كريم همواره از نوع اول تحريف مصون بوده و تغييري كه حجيت و اعتبار آن را مخدوش كند در آن رخ نداده است، اما سوگمندانه حوزه روايات و نيز صفحات تاريخ اسلام شاهد بروز آفت هايي از هر سه نوع بوده است، برخي از احاديث، دچار تحريف و يا تصحيف گشته و حديث شناسان مواردي را تحت عنوان حديث محرف يا مصحف بازشناسي نموده اند. (6)
پي نوشت ها:
-1 النساء، 46.
-2 ر.ك: ابن منظور، لسان العرب، ج 9، ص 44،45 .
-3 راغب اصفهاني، المفردات، ماده حرف.
-4 البقره، 157.
-5 ر.ك: به خويي، البيان في تفسير القرآن، ص 200 -197، مولف محترم از شش نوع سخن گفته است.
-6 ر.ك: غفاري، در اسارت في علم الدرايه، ص -42 ؛43 شانه چي، علم الحديث، ص 182.