نویسنده: حسن فرسام (1)
هزاران سال پیش از آنکه زراعت توسعه یابد، تمدن ابتدائی قبیلهها دانشی از گیاهان دارویی داشته است. در مورد اینکه کدام سرزمین زادگاه نخستین جوانههای پزشکی و داروسازی بوده است، نظرات متفاوتی وجود دارد. داروسازی و پزشکی در آغاز بیشتر مبتنی بر اعتقاد به نیروهای فراطبیعی و جادوگری بوده است و حتی گیاهان برای قوت بخشیدن به شیوه سحرآمیز بکار گرفته میشدند. در لوحهای باقیمانده از آشور بانیپال 250 داروی گیاهی و 120 داروی معدنی مشخص شده است. دیوسکورید رساله تصویری مفردات پزشکی را بر پایه تصاویر گیاهی کراتئوس در 60 سال پس از تولد مسیح نوشت و جالینوس تدوین کننده نظریه هومورال است. در اوستا نخستین پزشک تریتئه پدر گرشاسب است که از خواص گیاهان دارویی و عصاره آنها اطلاع داشته است. در دوره ماد دو مکتب پزشکی وجود داشته است:
یکی مزدیسنا و دیگری اکباتان. مکتب نخست مبتنی بر آراء زرتشت و بیشتر دستورهای بهداشتی بوده است و از گیاهان بعنوان شفادهنده یاد میکند. وجود کلمه پزشک در این مکتب نشانهای از جدا شدن تدریجی خرافات و اوهام از پزشکی است. در دوره هخامنشی نیز گنجینه پزشکی و داروسازی همان اوستا است. واژه «اوروبئشه زو» به معنای گیاه درمانی است و در وندیداد از گیاهان دارویی متعدد نام برده شده است. در دوره ساسانیان مباحث نظری و عملی در پزشکی و داروسازی و گیاه درمانی گسترش بیشتر یافته است. سفر برزویه به هند در این گسترش نقش زیادی داشته است. در مکتب جندیشاپور پزشکی و داروسازی بعدی ایران بر روی آن استوار گردید. در زمان خلفای عباسی با گسترش سریع اسلام مراکز بزرگ علمی جهان آن روز در زیر یک لوا قرار گرفت و با تلفیق علوم، حکمت و فرهنگ اقوام و ملل دیگر تمدنی جدید پایه گرفت و دانش داروسازی و پزشکی نیز یکی از درخشانترین دورههای خود را در این بخش از جهان آغاز کرد.
نخستین داروخانه در قرن 5هـ/9م پیدا شد و لفظ صیدنه یا صیدله را گرفت. ابوبکر محمد رازی از نخستین کسانی است که داروسازی را رشتهای مستقل از پزشکی ولی در رابطه با آن میداند و میتوان او را نخستین کسی دانست که به داروسازی پرداخته است. در کتاب دوم قریب 800 دارو را که بیشتر گیاهی است شرح میدهد و در ضمن مبانی نظری و عملی داروسازی را به تفضیل بیان میکند. ابوریحان محمدبن احمد بیرونی را میتوان پایهگذار داروسازی، گیاه شناسی بومی دانست. ابومنصور موفق الهروی کتاب الابنیه عن حقایق الادویه را در قرن 4 هجری به زبان فارسی نوشت با این کتاب سنت تازهای از داروشناسی در ایران آغاز میشود که تا به حال ادامه یافته است. سیداسماعیل جرجانی دائرةالمعارف پزشکی و داروسازی خود را بنام ذخیره خوارزمشاهی در اوایل سده ششم هجری نوشت و اصطلاحات فنی پزشکی را بر پایه درستی استوار ساخت. با غلبه مغولان چیزی بر پزشکی ایران افزوده نگردید. علی بن الانصاری معروف به حاج زین الدین عطار که او را بزرگترین داروسازی دوره مغول خواندهاند کتاب «اختیارات بدیعی» را نگاشت. در این دوره علاوه بر داروهای گیاهی و داروشناسی سنگها نیز مورد استفاده قرار گرفت. مظفربن محمدالحسین شفائی که معروفترین داروساز دوره شاه عباس است کتابی بنام طب شفائی در زمینه داروسازی نگاشت. این کتاب از این نظر که پایه کتاب فارماکوپئا پرسیکا نوشته فردریک آنژلوس قرار گرفته حائز اهمیت است. محمد مؤمن تنکابنی معروف به حکیم مؤمن پزشک شاه سلیمان صفوی کتاب مشهور تحفةالمؤمنین را تألیف کرد. سید حسن خان شیرازی کتاب مخزن الادویه را تألیف کرد و سید محمدحسین خان عقیلی کتاب معروف قرابادین کبیر را و تحفه حکیم مؤمن را نوشت و تا ایجاد دارالفنون از آنها استفاده میشد. پس از افتتاح مدرسه داروسازی معلمان این مدرسه داروخانهای طبق موازین اروپا در تهران دایر ساختند. در 1298 نظامنامه داروفروشی وضع گردید و رشته داروسازی در 1301 شمسی در مدرسه عالی طب ایجاد شد.
شرکتهای داروسازی گل و داروسازی عبیدی را شاید بتوان از اولین سازندگان مواد دارویی در ایران دانست. بخش داروسازی مرکزی دانشگاه تهران در سال 1321 تأسیس شد و به تهیه دارو برای بیمارستانهای دانشگاه تهران پرداخت. سال 1336 کارخانه تولید دارو و پس از آن بنگاه داروپخش ایجاد گردید. در سالهای 36-58 تولید عمده داروها برعهده شرکتهایی بود که به صورت تحت لیسانس صنایع دارویی جهان کار میکردند. داروها با نام تجارتی توسط شرکتهای دارویی و اروپا در داخل تولید میگردید. از 1360 به بعد نظام نامهای ژنریک جایگزین گردید و در حقیقت از دارالفنون به بعد پزشکی بخش مهمی از تاریخ جهانی پزشکی و داروسازی و باید با دید و برنامه مدون و سازمانی مشخص به پژوهش در آن پرداخت.
گروهی از نویسندگان، (1394) مجموعه مقالات کنگره بین المللی تاریخ پزشکی در اسلام و ایران، چاپ دوم.
یکی مزدیسنا و دیگری اکباتان. مکتب نخست مبتنی بر آراء زرتشت و بیشتر دستورهای بهداشتی بوده است و از گیاهان بعنوان شفادهنده یاد میکند. وجود کلمه پزشک در این مکتب نشانهای از جدا شدن تدریجی خرافات و اوهام از پزشکی است. در دوره هخامنشی نیز گنجینه پزشکی و داروسازی همان اوستا است. واژه «اوروبئشه زو» به معنای گیاه درمانی است و در وندیداد از گیاهان دارویی متعدد نام برده شده است. در دوره ساسانیان مباحث نظری و عملی در پزشکی و داروسازی و گیاه درمانی گسترش بیشتر یافته است. سفر برزویه به هند در این گسترش نقش زیادی داشته است. در مکتب جندیشاپور پزشکی و داروسازی بعدی ایران بر روی آن استوار گردید. در زمان خلفای عباسی با گسترش سریع اسلام مراکز بزرگ علمی جهان آن روز در زیر یک لوا قرار گرفت و با تلفیق علوم، حکمت و فرهنگ اقوام و ملل دیگر تمدنی جدید پایه گرفت و دانش داروسازی و پزشکی نیز یکی از درخشانترین دورههای خود را در این بخش از جهان آغاز کرد.
نخستین داروخانه در قرن 5هـ/9م پیدا شد و لفظ صیدنه یا صیدله را گرفت. ابوبکر محمد رازی از نخستین کسانی است که داروسازی را رشتهای مستقل از پزشکی ولی در رابطه با آن میداند و میتوان او را نخستین کسی دانست که به داروسازی پرداخته است. در کتاب دوم قریب 800 دارو را که بیشتر گیاهی است شرح میدهد و در ضمن مبانی نظری و عملی داروسازی را به تفضیل بیان میکند. ابوریحان محمدبن احمد بیرونی را میتوان پایهگذار داروسازی، گیاه شناسی بومی دانست. ابومنصور موفق الهروی کتاب الابنیه عن حقایق الادویه را در قرن 4 هجری به زبان فارسی نوشت با این کتاب سنت تازهای از داروشناسی در ایران آغاز میشود که تا به حال ادامه یافته است. سیداسماعیل جرجانی دائرةالمعارف پزشکی و داروسازی خود را بنام ذخیره خوارزمشاهی در اوایل سده ششم هجری نوشت و اصطلاحات فنی پزشکی را بر پایه درستی استوار ساخت. با غلبه مغولان چیزی بر پزشکی ایران افزوده نگردید. علی بن الانصاری معروف به حاج زین الدین عطار که او را بزرگترین داروسازی دوره مغول خواندهاند کتاب «اختیارات بدیعی» را نگاشت. در این دوره علاوه بر داروهای گیاهی و داروشناسی سنگها نیز مورد استفاده قرار گرفت. مظفربن محمدالحسین شفائی که معروفترین داروساز دوره شاه عباس است کتابی بنام طب شفائی در زمینه داروسازی نگاشت. این کتاب از این نظر که پایه کتاب فارماکوپئا پرسیکا نوشته فردریک آنژلوس قرار گرفته حائز اهمیت است. محمد مؤمن تنکابنی معروف به حکیم مؤمن پزشک شاه سلیمان صفوی کتاب مشهور تحفةالمؤمنین را تألیف کرد. سید حسن خان شیرازی کتاب مخزن الادویه را تألیف کرد و سید محمدحسین خان عقیلی کتاب معروف قرابادین کبیر را و تحفه حکیم مؤمن را نوشت و تا ایجاد دارالفنون از آنها استفاده میشد. پس از افتتاح مدرسه داروسازی معلمان این مدرسه داروخانهای طبق موازین اروپا در تهران دایر ساختند. در 1298 نظامنامه داروفروشی وضع گردید و رشته داروسازی در 1301 شمسی در مدرسه عالی طب ایجاد شد.
شرکتهای داروسازی گل و داروسازی عبیدی را شاید بتوان از اولین سازندگان مواد دارویی در ایران دانست. بخش داروسازی مرکزی دانشگاه تهران در سال 1321 تأسیس شد و به تهیه دارو برای بیمارستانهای دانشگاه تهران پرداخت. سال 1336 کارخانه تولید دارو و پس از آن بنگاه داروپخش ایجاد گردید. در سالهای 36-58 تولید عمده داروها برعهده شرکتهایی بود که به صورت تحت لیسانس صنایع دارویی جهان کار میکردند. داروها با نام تجارتی توسط شرکتهای دارویی و اروپا در داخل تولید میگردید. از 1360 به بعد نظام نامهای ژنریک جایگزین گردید و در حقیقت از دارالفنون به بعد پزشکی بخش مهمی از تاریخ جهانی پزشکی و داروسازی و باید با دید و برنامه مدون و سازمانی مشخص به پژوهش در آن پرداخت.
پینوشتها:
1- استاد دانشگاه علوم پزشکی تهران- دانشکده داروسازی
منبع مقاله :گروهی از نویسندگان، (1394) مجموعه مقالات کنگره بین المللی تاریخ پزشکی در اسلام و ایران، چاپ دوم.