خدمات آل بويه به فرهنگ و تمدن اسلامي
اين شکوفايي ، از متن تعاليم و اسلام جوشيده بود ؛ اما نقش برخي از حکومتها را در اين باره نبايد ناديده گرفت . توجه سامانيان و آل بويه به فرهنگ و دانش در دستيابي به چنين پيشرفتي سهم شاياني داشته است . مقدسي در وصف سامانيان مي گويد : خدا ، ايشان را پيروزي بخشيد که خوش رفتارترين شاهان و فرهنگ پرورترين ايشانند . »(1) همچنين سجستاني در ستايش فضاي ايجاد شده در دوران حکومت عضد الدوله مي گويد :
اين پادشاه ، سزاوار آن است که تمام خلق و خاصه اهل دانش و فرهنگ ، او را تمجيد و براي بقاي ملکش دعا کنند . (2)
اين پيشرفتها بيشتر در عرصه ي فرهنگي بود و متأسفانه در عرصه هاي ديگر ، به خصوص در بخش اقتصادي ، توفيق چنداني حاصل نشد و در برخي از برهه ها حتي شاهد بحران اقتصادي نيز هستيم . اين ، همان تعارضي است که آدام متز در تحقيقات خود نتوانسته است در رفع آن توفيق يابد ؛(3) هر چند جوئل ، متوجه اين نکته بوده و تلاش کرده است تا به آن پاسخ دهد .(4 )
در ادامه به بررسي عملکردهاي فرهنگي و اجتماعي آل بويه مي پردازيم .
1-6 . خدمات فرهنگي
در اين زمينه لازم است نخست ، سهم دانشمندان ، و آنگاه نقش کتاب و کتابخانه ها در اين دوره ، مورد بررسي قرار گيرد .
دوران آل بويه ، دوران سر برآوردن دانشمندان در علوم مختلف و نيز توسعه ي کتابخانه ها و تأليف کتاب است .
اين موضوع در وهله ي اول ، ارتباط مستقيم با حاکمان آل بويه داشت ، زيرا برخي از آنان ، خود از اهل دانش و يا دوستدار آن بودند و(5) از اين رو، بسياري از دانشمندان را در وزارت و يا امور ديگر به خدمت مي گرفتند .
از جمله حکمرانان دانشمند آل بويه ، عضد الدوله بوده که از اسا تيد بزرگي چون : ابوعلي فارسي ، ابوالفضل بن عميد ، ابوسليمان سجستاني ، ابوالحسين صوفي و ابن علم بهره برد(6 )و در علوم مختلف از جمله رياضيات و هندسه ، هيأت و نجوم ، سياست و مملکتداري متبحر شد و در نحو و ادبيات عرب ، يد طولاني داشت و خود را شاگرد کوچک سرآمد نحويان ، ابوعلي فارسي مي دانست و بدان افتخار مي کرد .(7 )
عضد الدوله ، در ادامه ي سياست توجه به علما ، حقوقي براي فقها ، محد ثان و پزشکان، مهندسان ، رياضيدانان و ... مقرر کرده بود و قسمتي از قصر خود را به حکما و فلاسفه اختصاص داده بود . (8)
همچنين در قصر بزرگ خود در شيراز ، کتابخانه اي داير کرد که مقدسي از آن به عظمت ياد کرده است( 9 )و زماني که به بغداد رفت ، آن کتابخانه را نيز با خود ، بدان جا منتقل کرد و گفته شده هر کتابي که تا آن زمان نوشته شده بود ، در کتابخانه ي وي يافت مي شد .(10 )
از ديگر امراي فرهنگ دوست آل بويه مي توان از شرف الدوله ، بهاء الدوله و تاج الدوله پسران عضد الدوله و نيز مجدالدوله نام برد .
شرف الدوله به علم هيأت و نجوم ، علاقه ي زيادي داشت و به همين سبب ، رصد خانه ي معروف بغداد را با همکاري ويجن ( ربيژن ) بن رستم که در هندسه و هيأت ، سرآمد بود ، بنا کرد .(11 )
مجد الدوله نيز آنقدر به مطالعه ي کتاب اشتغال داشت که از تدبير امور مملکت ، باز ماند و اين موضوع ، باعث آشفتگي اوضاع و سقوط حکومت او شد .(12 )
حضور فعال و گسترده ي دانشمندان بزرگ قرن چهارم و پنجم هجري در دربار آل بويه و فراهم نمودن امکانات علمي و رفاهي براي آنان ، گواه راستيني بر نقش مؤثر اين خاندان شيعي در به ثمر رساندن رنسانس اسلامي است .
قفطي ، شمار زيادي از اين دانشمندان را نام برده(13 )که تعدادي از آنان ، مناصب وزارت ، قضاوت ، دبيري و منصبهاي ديگري داشته اند ؛ مانند ابوالفضل بن عميد ، وزير رکن الدوله ، که مسکويه از مراتب فضل و دانش او بسيار سخن گفته است ،(14 )صاحب بن عباد ، وزير مؤيد الدوله و فخر الدوله ،(15 )ابوالسحاق ابراهيم بن هلال صابي ، دبير عضد الدوله ، قاضي تنوخي ، سيدمرتضي ، نقيب طالبيان ، و ابو علي مسکويه ي رازي ، خازن عضد الدوله و ابن ماکولا ( ملقب به يمين الدوله وزيرجلال الدوله ) . افزون بر اين ، عصر آل بويه ، عصر کتاب و کتابخانه بود . حجم عظيمي از کتابهايي که در علوم و فنون مختلف ( اعم از : فقه ، تفسير ، حديث ، تاريخ ،جغرافي ، رياضي ، نجوم ، طب ، فلسفه ، کلام و شعر ، لغت و .... ) به رشته ي تحرير درآمده . گواه درخشش و بسط و گسترش فرهنگ و علوم و توجه به آن در اين برهه از تاريخ است . فهرستي از اين مکتب با نام مؤلفان آنها را مي توان در الفهرست ابن نديم ملاحظه کرد .(16)
کافي است بدانيم که تعدادي از کتابهاي مهم شيعه در همين دوران ، تأليف شده اند مانند کتاب من لايحضره الفقيه ، تأليف ابوجعفر محمد بن علي بن بابويه ، معروف به شيخ صدوق ، و الاستبصار و تهذيب الأحکام تأليف ابوجعفر محمد بن حسن ، معروف به شيخ طوسي ، که هر سه از کتب اصول چهارگانه شيعه به شمار مي روند . همچنين کتاب الشفاء ، القانون و الاشارات شيخ الرئيس ابو علي بن سينا .
برخي از اين کتب براي عضد الدوله نوشته و به او هديه شده اند، مانند کتاب الايضاح و التکملة در نحو ، تأليف ابو علي فارسي ،(17 )و التاجي در تاريخ خاندان بويه ، تأليف ابواسحاق صابي ،(18 )و کتاب ملکي در طب ، تأليف علي بن عباس اهوازي ، که پيش از تأليف کتاب قانون ، مهم ترين مرجع و کتاب درسي در علم پزشکي بوده است.(19 )
نقش امرا و وزراي آل بويه در تأسيس کتابخانه ها قابل توجه است . علاوه بر کتابخانه ي عضدي ، کتا بخانه ي حبشي ، فرزند معز الدوله در بصره ، از اهميت ويژه اي برخوردار بوده است . که علاوه بر جزوات غير مجلد ، داراي پانزده هزار جلد کتاب بوده است.(20 )کتابخانه ي ابوالفضل بن عميد ، وزير دانشمند رکن الدوله در ري نيز از چنان اهميتي برخوردار بود که ابوعلي مسکويه ، از دانشمندان برجسته ي قرن چهارم ، رياست آن را بر عهده داشت.(21 )تعداد کتابهاي اين کتابخانه ، بيش از صد بار شتر بود که در علوم و فنون مختلف ، نوشته شده بود .(22 )
از ديگر کتابخانه هاي مهم ، کتابخانه ي صاحب بن عباد بود که کتا بها يش به صد بار شتر مي رسيد.(23 )بيشتر اين کتابها از آثار فلسفي و کلامي بود که سلطان محمود غزنوي پس از تصرف ري ، تمام آنها را آتش زد .(24 )
همچنين ابومنصوربن مافنه ، وزير ابوکاليجار ، کتابخانه اي در فيروزآباد داير کرد که هفت هزار جلد کتاب داشت.(25)
درسال 383 ، در اولين « دارالعلم »که مشابه مدارس نظاميه بغداد بود ، به همت شاپور فرزند اردشير ، وزير بهاء الدوله ، تأسيس شد و آن را با کتابخانه ي بزرگي که داشت ، وقف علاقمندان کسب دانش کرد.(26 )اين دارالعلم ، داراي صد نسخه ي قرآن خوش خط و ده هزار و چهارصد مجلد کتاب بود که غالبا به خط مؤلف ، نوشته شده بود .
اين فعاليتها و خدمات فرهنگي که در سايه ي سياستها و حمايتهاي امراي آل بويه به انجام رسيد ، سبب رونق دانش شد ، آنچنان که مسکويه در اين زمينه مي گويد : دانشهاي مرده ، زنده شد ، مردان آن – که پراکنده بودند – گرد آمدند ،جوانان به آموختن ، و پيران به آموزش دادن پرداختند ، ذوقها به جوش آمد ، بازار کساد دا نش ، رونق گرفت و هزينه ي سنگين اين کارها ، همه از بيت المال پرداخت مي شد .(27)
2-6 . خدمات اجتماعي
الف ) امنيت .
تعصبات شديد فرقه اي و مذهبي ميان اهل تسنن و تشيع از يک سو ، و حنبليان و حنفيان از ديگر سو ، نقش مهمي در برهم زدن امنيت داشت ، به طوري که گاه ، مساجد و محله هاي بغداد به آتش کشيده مي شد و حتي عده اي کشته مي شدند .(29)
در اين آشوبها ، « عياران بغداد » – که گروهي هتاک بودند – با سوء استفاده از اوضاع ، به اموال و خانه هاي مردم دستبرد مي زدند و گاه محله ها و بازار را آتش مي زدند و اين ، سبب تورم مي شد.(30)
وقتي عضد الدوله وارد بغداد شد ، يکي از سياستهاي مهمي که در پيش گرفت ، سياست ايمن سازي محيط بغداد بود . وي در اين زمينه تلاش فراوا ني کرد ، از جمله قصد خوانان و به تعبير ابن کثير ، نابخردان از اهل تسنن(31) را که با طرح مباحث اختلاف برانگيز در تحريک و دامن زدن و به اختلافات فرقه اي نقش مهمي ايفا مي کردند . ، از اين گونه کارها باز داشت .
عضد الدوله ، گرچه خود به شيعه معتقد بود ؛ اما به خوبي مي دانست اين ا ختلافات، علاوه بر اينکه مشکلي از جامعه را حل نمي کند ، بلکه امنيت آن را نيز به خطر خواهد انداخت . از اين رو ، با اينکه به علماي شيعه ، از جمله شيخ مفيد ، احترام مي گذاشت ، ولي برخي از علماي اماميه ، زيدي و نيز اهل سنت را به شهرهاي ديگر تبعيد نمود و يا آنان را از مقام خود ، عزل کرد..(32 )نمونه ي آن ، تبعيد پدر سيد مرتضي به شيراز است و يا عزل قاضي تنوخي که حنفي متعصبي بود و بر شافعيان بسيار سخت مي گرفت . (33)
از اقدامات عضد الدوله برمي آيد که براي او ميان کساني که اقدام به برهم زدن امنيت مي کردند . ، فرقي قائل نبود آن فرد و يا گروه را از هر فرقه و مذهبي که مي بود ، تأديب مي کرد . از همين رو ، در ماجراي درگيري مسلمانان با مجوسيان شيراز – که اموال مجوسيان به غارت رفت – عضد الدوله ، گروهي را براي آرام کردن اوضاع و تأديب مسلمانان و بازگرداندن اموال غارت شده ، به شيراز فرستاد.(34 )نتيجه ي اين تلاشهاي او و برخي ديگر از امراي آل بويه از جمله معز الدوله ، رکن الدوله و بهاء الدوله ، بازگرداندن آرامش به قلمروشان بود .(35)
ب ) آباداني
با اينکه تعصب مقدسي در جاي جاي کتابش أحسن التقاسيم مشهود است و هر جاتوانسته از آل بويه ، به خصوص عضد الدوله به بدي ياد کرده ؛( 36 )اما خدمات ارزنده و قابل توجه او را ستوده است .(37)
بيشتر گزارشها حکايت از آباداني بغداد و شيراز دارد. مسکويه رازي که خود از نزديک ، شاهد اين تلاشها بوده ، گزارش نسبتا مفصلي از آ باداني اين شهر ها ارائه داده است .(38 )با توجه به مجموعه گزارشها ، خلاصه اي از اين تلاشها و خدمات که در شهرهاي مختلف انجام گرفته ، ارائه مي شود .
خدمات عضد الدوله در بغداد ، مرکز خلافت ، بسيار بود . مسکويه ، شهر بغداد را پيش از اقدامات عضد الدوله به شهر نيم سوخته و نيمه ويران که به صورت تپه اي در آمده بود ، توصيف کرده است .( 39 )او در سال 369 ق ، تصميم به آباد سازي بغداد گرفت . وي ابتدا به تعمير و بازسازي مساجد جامع و سپس ديگر مساجد ، همت گماشت و هزينه ي سنگيني براي اين کار صرف کرد .(40)
از مهم ترين خدمات اجتماعي عام المنفعه اي که عضد الدوله به سال 371 و يا 372 در بغداد انجام داد ،ساختن بيمارستان بزرگ عضدي است (41 )که وي براي تجهيز آن ، 24 پزشک ماهر که در دوران خود ، سرآمد پزشکان به شمار مي رفتند ، بدان جا آورد ؛ کساني چون جبرئيل بن عبدالله بن بختيشوع ، ابو يعقوب اهوازي و هارون بن صاعد صابئي .(42 )همچنين ، مقدار زيادي دارو و سايل و تجهيزات براي آن بيمارستان فراهم نمود .(43 )
عضد الدوله براي زيبا سازي شهر ، دستور داد خانه هاي مخروبه ي بازمانده از جنگها بازسازي شود و به کساني که توانايي مالي نداشتند ، وام داد و زمينهاي زيادي را به بوستانهاي تفريحي تبديل کرد و باغهاي رها شده اي را که ويرانه و لانه ي سگان و جايگاه خاکروبه و مردار شده بود ، با سبزه و گل ، آباد کرد . به گفته ي مسکويه ، اين گلها از فارس و ديگر شهرها به بغداد آورده مي شد . همچنين نهرهاي زيادي که خشک شده و به زير خاک رفته بود ، لايروبي کرد و آب در آنها جاري شد . نيز راه ها و پلهاي زيادي ساخت .(44 )
افزودن بر بغداد ، آل بويه اقدامات عمراني مهمي در شهرهاي ديگر انجام دادند . سد عظيم « بند امير » و يا « بند عضدي » بر رودخانه ي کر ( واقع درحد فاصل شيراز و اصطخر ) که سبب رونق کشاورزي آن منطقه شد(45 )و نيز سدي در اصطخر(46) و سرايي براي سمساران در کازرون(47) و ارتباط نهر اهواز و نهر دجله ( رود کارون و اروند رود ) با ايجاد نهري به طول 24 کيلومتر ( چهار فرسنگ )(48 )و ساختن بازاري در رامهرمز (49 )و بازسازي و تجديد پلها و مساجد و ديگر امور عام المنفعه ، از جمله خدمات اجتماعي آنان بوده است .(50)
عضد الدوله ، کاروانهاي حاجيان را از پرداخت ماليات ، معا ف کرد و در هر منزلگاهي براي آنان آبشخور ساخت . چاه هاي زيادي را حفر کرد و چشمه هاي خشک را به آب رسانيد ، پرده ي کعبه را تهيه مي کرد ، براي حفاظت شهر مدينه ، بارويي دور آن ساخت و به مجاوران شهر و بينوايان آن رسيدگي کرد ، خواربار ايشان را از راه دريا و خشکي تأمين نمود و همين خدمات اجتماعي را براي زيارتگاه هاي نجف، کربلا و کاظمين نيز انجام داد . (51)
عضد الدوله ، در اوج قدرت ، در کنار خدمات رفاهي در شهرها ، به وضعيت روستائيان نيز توجه مي کرد ، بدين سان که روستاها را به نمايندگاني امين سپرد تا به وضع آنها ، رسيدگي کنند و بازرساني بر آنان گماشت تا بر کارهايشان نظارت کنند . وي فرمان داد زمان گرفتن خراج را از هنگام پيش از درو غله به نوروز معتضدي ( خرداد ماه ) (52 )به تأخير اندازند . اين موضوع براي کشاورزان ، بسيار مهم بود ؛ زيرا تا پيش از اين ، دولت ، خراج را در ايام نوروز ايراني مي ستاند، در حالي که محصول نرسيده بود و مردم ، مجبور بودند از ديگران وام بگيرند و يا محصول خود را پيش فروش کنند .(53)
متأسفانه ، پس از عضد الدوله ، آباداني جز در موارد اندک ، متوقف شد . در سال 383 ق ، بهاء الدوله پلي در سوق الثلاثاء(54 )ساخت( 55 )و در سال 413 ق ، مؤيد الملک ابو علي رخجي ، وزير مشرف الدوله ، بيمارستاني در واسط تأسيس کرد .(56) درباره ي شرف الدوله نيز گفته اند به انجام دادن کارهاي خير ، رغبت داشت و سنت مصادره ي اموال را برداشت . (57)
پيش از اين نيز معز الدوله ، نهرهاي رفيل و بادوريا(58 )را مرمت و باز سازي کرد و حتي خود در اين کار ، مردم را همراهي کرد و با اين اقدام زندگي آنها را بهبود بخشيد .(59) وي در بغداد نيز مي خواست بيمارستاني بسازد ؛ ولي پيش از آن درگذشت.(60 )همچنين با فرستادن وزير خود مهلبي به اهواز و بصره و اقدامات مهمي که در آنجا انجام داد ، موجب آباداني اين دو شهر شد .(61) به سبب اين تلاشها ، مردم معز الدوله را دوست مي داشتند .(62) صمصام الدوله نيز براي دفع دشمنان دور شيراز ، بارويي ساخت .(63)
خلاصه
به يقين ، دولت آل بويه در عرصه هاي فرهنگي ، سياسي و اجتماعي در ايران و عراق توانست خدمات بسيار قابل توجهي انجام دهد . از نظر سياسي ، هر چند اين دولت به مذهب تشيع گرامي داشت و حتي مي خواست خلافت عباسي را بر چيده ، دولتي علوي بر روي کار آورده ؛ اما ظهور اين دولت قدرتمند در ايران و عراق ، در کنار دو دولت بزرگ و قدرتمند ديگر شيعه ، يعني حمدانيان و فاطميان ، سبب شکوه و عظمت جهان اسلام در برابر خطرهاي خارجي شد . از نظر فرهنگ به دليل اينکه بيشتر حاکمان آل بويه ، خود از اهل علم ودوستدار آن بودند ، نه تنها به علماي شيعه که با توجه به سياست کل نگرشان بلکه به همه ي علماي اسلام از فرق و مذاهب مختلف و حتي غير مسلمان ،توجه خاص نموده ، زمينه هاي رشد و توسعه و بالندگي آنان را فراهم کردند ؛ به طوري که مسکويه از اوضاع و شرايط به وجود آمده ، به « زنده شدن علم » تعبير کرده و سجستاني ، آزادي عقيده را آن اندازه بيان مي کند که علماي هر فرقه بدون نتقيه مي توانستند به بيان عقايد خود بپردازند و رشد کتاب و کتابخانه و تأسيس رصدخانه ها ، از جمله ي اين خدمات علمي و فرهنگي است و به يقين مي توان گفت که حکومت آل بويه ، نقش مهمي در به ثمر رسيدن تمدن شکوهمند جهان اسلام در قرن چهارم و پنجم داشته است .
از نظر اجتماعي نيز نقش اين خاندان حکومتگر شيعي بسيار مهم است . ايجاد امنيت داخلي و نيز راه ها و آباداني در شهرها و حتي شهرکها و روستاها ، ايجاد بيمارستان ، سد سازي ، پل سازي ، حفر چاه در راه ها ، مرمت نهرها ، فراهم نمودن اسباب آسايش و راحتي کاروانهاي حج ، تعميرات اساسي در حرمين شريفين و شهرهاي مقدس کاظمين ، کربلا و نجف ، از فعاليتهاي اجتماعي آنان بوده است .
پی نوشت:
1-أحسن التقاسيم في معرفه الأقاليم ، ج 2 ، ص 494 .
2-سجستاني ، عبدالله بن سليمان ، صوان الحکمه ، ص 386 .
3-تمدن اسلامي در قرن چهارم هجري ... ، ج 1 ، ص 6 .
4-احياي فرهنگي در عهد آل بويه ، ص 63 . رابرت س . لوپز مدلل ساخته است که رنسانس اروپا با وجود عظمت فرهنگي خود ، دوره ي مضيقه ي اقتصادي بود ( همان ، ص 62 ) .
5-مسلم است حاکمي که تمام همتش صرف خوشگذراني و عياشي است و بويي از علم نبرده ، نه ارزش علم و عالم را مي فهمد و نه بدان توجهي خواهد داشت . تاريخ دولتها نشان مي دهد که هر اندازه حاکمان و سياستمداران به علم و عالمان توجه نشان داده اند . جوامع آنان نيز با پيشرفت و شکوفايي قرين بوده است .
6-قفطي علي بن يوسف ، تاريخ الحکماء ، ص 315 و 386 ؛ تجارب الأمم ، ج 6 ، ص 341 .
7-همان ؛ فرج المهموم في تاريخ علماء النجوم ، ص 145 ؛ تاريخ بغداد ، ج 7 ، ص 275 – 276 .
8-تجارب الأمم ، ج 6 ص 481 .
9-أحسن التقاسيم في معرفه الأقاليم ؛ ج 2 ، ص 668 – 669 .
10-همان .
11- تاريخ الحکماء ، ص 107 و 479 .
12- الکامل في التاريخ ، ج 8 ، ص 170 .
13- تاريخ حکماء ، ص 107 ، 205 ، 207، 251،319،353 ، 561 ، 479 ، 534 ، 541، 452 ،548 ،549،553، 562 و 589 .
14- تجارب الأمم ، ج 6 ، ص 338 – 341 .
15- وي هجده سال و يک ما ه ، وزارت آن دو را بر عهده داشت ( ر . ک : معجم الأدباء ، ج 6 ص 171 ) .
16- وي به سبب رونق کتا ب به شغل وراقي – که چيزي شبيه کتابفروشي و نسخه برداري از کتابها بوده – مشغول بودو اين کتاب ارزشمند را نگاشت که علاوه بر ذکر نام کتابهايي که تا آن زمان تأليف شده بود ، به شرح حال کوتاهي از نويسندگان آنها نيز پرداخته است .
17- معجم الأدباء ، ج 7 ص 238 ؛ وفيات الأعيان .... ، ج 4 ص 51 .
18-تاريخ الحکماء ، ص 108 ؛ الکامل في التاريخ ، ج 7 ، ص 401 ؛ وفيات الأعيان ..... ، ج 4 ، ص 51 .
19- همان ، ص 231 .
20- همان .
21- تجارب الأمم ، ج 6 ص 301 ؛ الکا مل في التاريخ ، ج 8 ، ص 304 ق . در سال 355 جنگجويان خراساني سني مذهبي که به بهانه ي جهاد با روم ، وارد ري شده بودند ، آشوب به پا کردند ، و خانه ي ابن عميد به غارت رفت . وي از ميان اموالش تنها سراغ کتابخانه اش را از مسکويه گرفت و از سلامت آنا شادمان شد 0 تجارب الأمم ، ج 6 ص 278 . )
22-همان ، ص 278 .
23- مرآه الجنان و عبره اليقظان ، ج 2 ص 318 ؛ همچنين ، ر .ک أحسن التقاسيم في معرفه الأقاليم ، ج 2 ص 583 .
24-المنتظم ... ، ج 15 ؛ ص 196 . ابن جوزي مي گويد : وقتي کسي را مي خواستند به دار آويزند ، کتابها را به زير پاي او مي گذاشتند و به آتش مي کشيدند .
25- همان ، ج 15 ، ص 282 ؛ الکامل في التاريخ ، ج 8 ص 253 .
26- المنتظم ... ، ج 14 ، ص 366 ؛ همان ، ج 7 ، ص 464 ؛ البدايه و النهايه ، ج 11 ، ص 333 .
27- تجارب الأمم ، ج 6 ، ص 481 – 482 .
28- تجارب الأمم ، ج 6 ، ص 477 .
29-الکامل في التاريخ ، ج 7 ، ص 330 . منازعات برخي از مذاهب اهل تسنن با هم ، کمتر از نزاع ميا ن اهل سنت و شيعيان نبود . به طوري که درگيري شديد ميان حنفيان و شافعيان ، سبب شده بود تا اين دو فرقه ، در دو منطقه ي جدا از هم در ري زندگي کنند . همين موضوع ، يکي از دلايل پيشرفت در اين شهر بوده است . ( ر . ک : تاريخ تشيع در ايران ، ج 2 ص 499 ) .
30- تاريخ بغداد ، ص 32 . عبدالعزيز دوري بر اين باور است که نهضت عياران در نتيجه ي وضع زندگي دشوار آنها و هرج و مرج سياسي بود و قيام آنان بر ضد توانگران و فرمانروايان صورت مي گرفت . به همين دليل ، فعاليتهاي آنان بيش از همه متوجه توانگران ، بازاريان ، دستگاه انتظامي اشراف بود ( همان ، ص 31 – 32 ) .
31- البدايه و النهايه ؛ ج 11 ، ص 348 .
32 – احياي و فرهنگي در عهد آل بويه ، ص 81 .
33- الکامل في التاريخ ، ج 7 ، ص 391 – 400 . البته اين بدان معنا نيست که عضد الدوله ، سياست سرکوب رهبران فرقه هاي مذهبي را در پيش گرفته بود ؛ چرا که اين ، خود موجبات تنش درجامعه را فراهم مي ساخت ؛ بلکه او از طرح مباحث بيهوده از طرف بي خردان و نيز از اقدامات خشونت آميزافراطيان جلوگيري نمود ؛ و گرنه دوران عضدالدوله در مباحثه و مناظره ي مسائل کلامي ، فلسفي و ديگر علوم ، يکي از دورانهاي در خشان تمدن اسلامي است و سياست تسامح و تساهل وي در اين جهت بوده است . سجستاني به فضاي بسيار مطلوب علمي که در آن ، هر فرقه اي بدون تقيه مي توانست عقايد خود را مطرح کند . اشاره کرده و از عضد الدوله ، ستايش و تمجيد نموده است . ( صوان الحکمه، ص 386 ) . در ادامه ي اين سياست ، بر خي از علماي اديان ديگر از نزديکان او بودند و نصر بن هارون نصراني يکي از وزراي او بود که عضد الدوله و به او مبلغ زيادي داد تا با آن به فقرا و کليساهاي مسيحيان رسيدگي کند ؛ ( تجارب الأمم ، ج 6 ، ص 482 )
34- الکامل في التاريخ ، ج 7 ، ص 390 .
35- تجارب الأمم ، ج 6 ص 341 ؛ المنتظم ... ، ج 15 ، ص 33 و 37 ؛ احياي فرهنگي در عهد آل بويه ، ص 76 و 81 .
36- أحسن التقاسيم في معرفه الأقاليم ، ج 1 ، ص 338 و ج 2 ، ص 669 .
37- همان ، ج 2 ، ص 605 .
38- تجارب الأمم ، ج 6 ص 477 – 482 .
39-همان ، ص 477 .
40-همان، ص 477- 478.
41-المنتظم ..... ، ج 14 ، ص 289 ؛ الکامل في التاريخ ، ج 7 ص 401 ؛ تاريخ الحکما ء ، ص 205 ؛ النجوم الزاهره ، ج 4 ، ص 141 .
42- تاريخ الحکما ء ، ص 205 ، 326 ، 459،461،541،543،544،548،584و 587.
43- المنتظم .....، ج 14 ، ص 289 ؛ الکامل في التاريخ ج 7 ، ص 401 .
44- تجارب الأمم ، ج 6 ، ص 477 – 479 .
45- مستوفي ، حمد الله ، نزهه القلوب ، ص 109 ، 115 ، 124 ، 219 ؛ أحسن التقاسيم .... ، ج 2 ، ص 661 . اصطخري مي گويد از سد عظيمي که قيصر روم به دستور شاپور ذو الأکتاف بر روي آب شوشتر ساخته بود ، محکم تر نبود ؛ اما مستوفي مي گويد بند امير عضد الدوله از سد شوشتر محکم تر بوده است ( نزهه القلوب ، ص 109 ) .
46- نزهه القلوب ،ص 132.
47-أحسن التقاسيم في معرفه الأقاليم ، ج 2 ، ص 646 .
48-همان ، ص 626 .
49- همان ص 617 .
50- تجارب الأمم، ج 6 ص 338 و 477 – 479 ؛ أحسن التقاسيم في معرفه الأقاليم ، ج 2 ، ص 613 – 614 ، 661 و 663 – 666 .
51- نزهه القلوب ، ص 12 و 32 ؛ تجارب الأمم ، ج 6 ،ص 481 . ابن زهره مي گويد : « عضد الدوله ، بارگاه علي ( ع ) را ساخت که تا سال 753 ق برپا بوده است ( ر . ک : غايه الاختصار في بيوتات العلويه المحفوظه من الغبار ، ص 161 ) .
52-درباره ي نوروز معتضدي و تاريخچه ي آن . ر . ک : تجارب الأمم ، ج 6 ص 480 . با توضيحات عيلنقي منزوي .
53- تجارب الأمم ، ج 6 ، ص 480 .
54- مکاني است در بغداد و پيش از آنکه منصور عباسي بغداد را بنا کند ، مردم کلو اذي و اين منطقه ، ما هانه، سه شنبه اي را در اينجا بازار راه مي انداختند ؛ بدين مناسبت ، اين منطقه « سوق الثلاثاء » ناميده شد ( معجم البدان ، ج 3 ، ص 283 . )
55-المنتظم ، ج 14 ، ص 365 – 366 ؛ البدايه و النهايه ، ج 17 ، ص 356 .
56- همان ، ج 15 ، ص 153 .
57- همان ، ج 14 ، ص 340 .
58- دهستاني است از شهرها و بخشهاي واقع در غرب بغداد . به اين دهستانها « طسوج » مي گفتند . ياقوت ميگويد : در روزگار ما ، بادوريا از شهرکهاي نهر عيسي بن علي است ( معجم البلدان ، ج 2 ، ص 317 ) براي اطلاع بيشتر از کيفيت تقسيمات شهري و استاني در قديم ، ر. ک : الأنساب ، ماده « طسوج » .
59- تجارب الأمم ، ج 6 ص 210 – 211 .
60-المنتظم .... ، ج 14 ، ص 175 .
61 – همان ، ج 6 ، ص 163 – 164 و 167 – 168 .
62- همان ، ص 210 .
63-نزهه القلوب ، ص 114 .
منبع: دولتها و خاندانها و آثار علمي و فرهنگي شيعه تاريخ تشيع 2
/خ