خدمت رسانى و خوبى به مردم
نويسنده:زهرا نساج
طليعه سخن
امام خمينى (رحمت الله علیه) بارها مسئولين نظام را در راه خدمت و نيكى به مردم تشويق كردند واز اين كه خود خدمت گزار ملت باشد اظهار رضايت مىنمود. ايشان در دستورالعملى چنين به فرزند خويش نگاشتهاند: آنچه گفتم بدان معنا نيست كه خود را از خدمت به جامعه كناركشى و گوشهگير و كلّ بر خلق اللّه باشى كه اين از صفات جاهلان متنسّك است يا درويشان دكان دار... از زير بار مسئوليت انسانى، كه خدمت به حق در صورت خدمت به خلق است، شانه خالى مكن. [1]
اين تعبير امام خمينى (رحمت الله علیه) از نگرشى ژرف سرچشمه مىگيرد كه انسان حقيقت جو خدمت به خلق را جداى از بندگى خالق نمىبيند و در واقع مردم را عيال خدا مىداند و از خدمت به آنها سرباز نمىزند.چنان چه اين ديد به صورت فرهنگ درآمده و مسئولان با عزمى راسخ در پى انجام وظايف محوله گام بردارند مردم با دل گرمى بيشتر در امر حفاظت از نظام در صحنه حاضر مىگردند.
امام على (علیه السلام) درباره نيكى و خدمت به خلق مىفرمايد: اين را بدان كه در جلب خوش بينى مسئولان نسبت به كارمندان و زير دستان و شهروندان چيزى كار سازتر از خدمت به آنان و كاستن هزينههاى
زندگيشان و حذف تحميل هانيست. پس در اين زمينه طورى رفتار كن كه با تكيه برآن خوش بينى و اعتماد زير دستانت فراهم شود. [2]
خدمت رسانى
اين عمل چندان با اهميت است كه پيامبر اكرم (علیه السلام) ميزان محبوبيت نزد خدا را وابسته به آن دانسته و مىفرمايد: بهترين مردم كسى است كه براى ديگران سودمندتر باشد. [3]
از ديگر وجوه خدمت به خلق، بُعدِ عبادى آن است، زيرا عبادت تنها به روزه گرفتن و نمازخواندن محدود نمىشود و چنان چه فكر، قلب و اعضا در خدمت حق باشند و اعمال خالصانه در راه رضاى خدا انجام پذيرد داشتن روحيه خدمت گذارى نيز زمينه ساز عبادت پروردگار است:
در آموزههاى دينى خدمت به مردم وظيفه هر فرد مسلمان و جزء برنامههاى اصلى پيامبران و اساس اخلاق اسلامى است. اهميت اين مطلب به حدى است كه پيامبر اكرم (علیه السلام) كسانى را كه با بى توجهى و غفلت از پذيرش اين مسئوليت شانه خالى مىكنند، مسلمان نمىداند:«من اصبح لايهتم بامور المسلمين فليس منهم و من سمع رجلا ينادى يا للمسلمين فلم يجبه فليس بمسلم؛ [4] كسى كه در هر صبحگاه به امور مسلمين همت نگمارد و در انديشه كارهاى آنان نباشد از آنها نيست و كسى كه بشنود مردى فرياد مىزند و كمك مىطلبد و به او كمك نكند مسلمان نيست».
از آن جا كه زندگى اجتماعى بر پايه ارتباطات سنجيده و در سايه خيرخواهى وعلاقه به هم نوع، پايه ريزى گرديده و بر اساس تعاون و خدمت به هم قوام مىيابد، لازم است افراد به فكر منفعت خويش نباشند ودر پى ارضاى غرايز شخصى قدم برندارند، بلكه به نفع ديگران نيز گام بردارند، درد آنها را درد خود دانسته و در درمانش بكوشند. چنين انديشه مثبتى موجب مىشود تيرگىها و مشكلات از آسمان زندگى انسانها كنار رفته و درد دردمندان به داروى جانبخش طبيبان دوّار (خدمت گزاران) درمان شود و به مدد دستهاى تواناى آنها جامعهاى پيشرو، سالم و سربلند به وجود آيد.
خوبى و احسان
از ثمرات احسان، رفع كدورتها، حذف دشمنىها و به وجود آوردن فضايى است كه همه از احساس يك رنگى و همدلى لذت مىبرند. اين انديشه كه انسان در افق ديدش بندگان خدا را نيز جاى دهد، برخاسته از طبعى عالى و جوهره انسانى است كه خداوند به بشر ارزانى داشته است. وقتى دردى از مسلمانان وجوان آدمى را بيدار مىكند و او را با آغوشى باز و نيرويى خستگىناپذير به مساعدت هم نوعان مىكشاند، انسانيت معنا مىيابد كه:
بنى آدم اعضاى يكديگرند
كه در آفرينش زيك گوهرند
چو عضوى به درد آورد روزگار
دگر عضوها را نماند قرار
كسانى كه استطاعت دارند ولى در دستگيرى از مستمندى قدمى بر نداشته و كوچكترين زحمتى را تقبل نمىكنند و حتى از اقداماتى كه در اين زمينه صورت مىگيرد ممانعت به عمل مىآورندافرادى فرومايه و بى احساسند كه خداوند آنها را به عقوبت سخت مبتلا مىگرداند، زيرا خداوند همان گونه كه خود با فضل و رحمت با مردم رفتار كرده از انسانها نيز خواسته تا با هم به نيكى برخورد كنند و فضل و بخشش را فراموش نكنند: «ولا تنسوا الفضل بينكم». [6]
پاداش احسان
«ان احسنتم احسنتم لانفسكم و ان اسأتم فلها». [7] اگر نيكى كنيد به خود كردهايد و اگر بدى كنيد به خود كردهايد.
در شرع مقدس از عمل نيك به معروف تعبير شده و نيكوكاران اهل معروفاند، يعنى خوبى كرده و به خوبى فرمان مىدهند و اين از بالاترين فضايل و كمالات انسانى است. امام باقر (علیه السلام) فرمود: «محبوبترين مردم پيش خدا كسى است كه معروف را دوست بدارد و خودش هم به مردم نيكى كند». [8]
در روايات آمده است كه در بهشت درى است كه فقط نيكوكاران از آن وارد مىشوند، افرادى كه در دنيا مازاد ثروت خويش را در جهت رفع مشكلات قشر آبرومند جامعه صرف مىكنند و با باران خير و نيكى كوير عطشناك جانهاى نيازمند را سيراب مىسازند و با اين عمل، خدا و پيامبرش را خرسند مىگردانند. نيكوكاران در دنيا عزيز و سربلندند و در آخرت نيز از خوبان هستند. پيامبر اكرم (علیه السلام) فرمود: «نيكوكاران در دنيا در آخرت نيز نيكوكار شناخته مىشوند، زيرا در عرصه محشر كه كفّه حسنات و اعمال خير آنها در ميزان [9] سنجش سنگينى مىكند از ثوابها و حسنات خود مقدارى را به گناه كاران مىبخشند و باعث رهايى آنها مىشوند».
به چه كسى نيكى كنيم
گرچه در احسان نمودن مرزى وجود ندارد و در پرتو آن انسانهاى خوب و بد بهرهمند و سيراب مىشوند، اما نبايد از نظر دور داشت كه كمك به ظالمين و ستم گران در حيطه وظايف مسلمين نمىباشدو چنان چه شخصى از كمك رسانى به كافر خوددارى كرد مورد مؤاخذه قرار نمىگيرد، در حالى كه كوتاهى در مورد انسانهايى كه مسلمان، مؤمن و نيازمند هستند مذمت شده و عذاب الهى به دنبال خواهد داشت.
امام سجّاد (علیه السلام) در اين باره به فرزندش فرمود: هركس تقاضاى خير و نيكى از تو نمايد، از احسان به او دريغ مكن، زيرا اگر تقاضا كننده لايق آن نيكى باشد تو به حقيقت دست يافتهاى و اگر شايستگى آن را نداشته باشد تو در پاسخ به خواستهاش مراتب بزرگوارى خود را ابراز داشتهاى. [11]
احسان و خدمت به خلق تنها بخشيدن مال و رفع دردهاى مادى و دنيوى نيست، بلكه بخشش و كمكهاى معنوى و اصلاح امور اخلاقى و اجتماعى مردم از عالىترين نوع احسان است. راهنمايى و نجات اشخاصى كه به بيراهه رفتهاند و دستگيرى از آنها به اميد رهايى و هدايت، ارزندهترين كارى است كه نيكوكاران انجام مىدهند.
انواع احسان
قسم ديگر احسان آن است كه انسان به كسى نيكى كند كه او را نمىشناسد و قبلاً نيز خير ونيكى از او دريافت نكرده است. اين خوبى كه يك طرفه و بدون مقدمه است، احسان ابتدايى گويند. خداوند متعال در گسترهاى بى نهايت اين گونه به بندگانش نيكى مىكند. او آغاز كننده هر احسانى است، بدون آن كه بندگانش احسانى كرده ويا استحقاق آن را داشته باشند.
بالاترين مرتبه احسان در بين مردم اين است كه نسبت به شخصى كه بدى كرده نيكى شود.خداوند اين برخورد كريمانه را به پيروان مكتب اسلام توصيه كرده و فرموده: هميشه بدى را به بهترين شيوه - خير و نيكى - پاداش ده. [13]
بدىها را با خوبى پاسخ دادن سبب مىشود كه دشمنى و كدورت از بين برود و دوستى و مهربانى در روابط انسانها حاكم گردد. امام صادق (علیه السلام) نيز در كسب اين اخلاق شايسته فرموده است: مىخواهيد شما را به بهترين اخلاق دنيا و آخرت راهنمايى كنم؟ يكى اين كه اگر كسى به تو ظلمى كرده او را ببخشى و اگر كسى با تو قطع رابطه كرد با او رفت و آمد كنى و با كسى كه به تو بدى كرده احسان ورزى. [14]
آداب احسان
الف - شتاب در نيكى:
يكى از آداب احسان، شتاب در اين عمل است. از دست دادن وقت و منتظر نگه داشتن نيازمندان، سبب پشيمانى و حسرت مىشود و آدمى را از پاداش شايسته و آرامش وجدان محروم مىسازد.
شتاب در احسان همانند ميوهاى بر درخت است، همان طورى كه درخت پس از ميوه دادن گوارايى و سودش بر همگان آشكار مىگردد، احسان در وقت نيازمندى هم لذت بخش و گواراست. امام على (علیه السلام) مىفرمايد: «برطرف كردن نيازهاى مردم پايدار نيست مگر به سه چيز: 1- كوچك شمردن خدمت، تا خدا آن را بزرگ نمايد،2- پنهان داشتن آن، تا خدا آن را آشكار سازد، 3- شتاب در برآوردن نياز، تا براى محتاج گوارا و مسرت بخش باشد». [15]
ب - منع منت گذارى
از جمله آفات احسان و خدمت به مردم منت گذارى است كه با اين كار ماهيت عمل، باطل مىگردد. خداوند متعال در سوره بقره آيه 264 مىفرمايد: «ولا تبطلوا صدقاتكم بالمنّ و الاذى»؛ صدقاتى كه مىدهيد و احسانهايى كه به مردم مىكنيد با منت و اذيت از بين نبريد.
بزرگان دين كه در موقعيتهاى مختلف به رفع مشكلات و گرفتارىهاى مردم اقدام مىكردند به پيروان خويش آموختهاند كه براى حفظ آبروى اشخاص در پنهان احسان كرده و از منت گذارى بپرهيزند. اگر انسان درك كند كه به خاطر حضور حاجتمندى كه بر او وارد شده و مورد احسان واقع گرديده به چه مقام و فضيلتى در بارگاه الهى نائل مىگردد هيچ گاه نيكىهايش را با منت ضايع نمىكند.
شاد كردن مؤمن
امام باقر (علیه السلام) فرمود: «يك لبخند بر روى چهره برادر ايمانى حسنهاى است در نامه عمل تو و رفع گرفتارى از او حسنهاى ديگر است و خداوند با هيچ عمل و عبادتى همچو شادكردن يك مؤمن پرستش نشده است». [16]
اسلام با دستورات عالى و جاودانى براى ساخت جامعهاى سالم و پرنشاط، انسانها را به شاد زيستن در كنار هم دعوت نموده است، زيرا در جامعهاى كه غم و اندوه فراوان باشد زندگى ديگران نيز دستخوش خمودگى و آسيب مىگردد.
اجتماع بشرى مانند يك پيكر است كه با اختلال يك عضو، سلامتى و نظمش بهم مىخورد و براى برگشت دوباره سلامتى نياز به همكارى و هماهنگى ديگر اعضا است. بنابراين وجود افراد نيازمند و درمانده، سلامتى روحى و روانى جامعه را خدشه دار مىكند كه همه توان مندان مىبايست در رفع اين مشكل بكوشند.
امروزه مشكلات اقتصادى از جمله دغدغه خانوادههاست و چه بسا افرادى كه اين غم و اندوه را در دل خويش پنهان ساخته و صورت هايشان را با سيلى سرخ نگه داشتهاند.
از رسول اكرم (علیه السلام) پرسيدند: كدام كارها نزد خدا محبوبتراست؟ فرمود: دنبال سرور و شادى يك مسلمان بودن. سؤال شد: چگونه؟ فرمود: با سير كردن شكم او، رفع غم و اندوه و پرداخت بدهىهايش. [17]
بر آوردن حاجات مردم
خداوند متعال بندگانى را كه در روى زمين در برآوردن نيازمندىهاى مردم تلاش مىكنند به اجر و پاداش فراوانى وعده داده است و به تعداد گام هايى كه در اين راه بر مىدارند نيز حسنه مىدهد. پيامبر اكرم (علیه السلام) فرمود: هر كس در انجام حاجات برادر دينىاش بكوشد مثل آن است كه هزار سال، خداوند را عبادت كرده به اين ترتيب كه روزها را روزه و شبها را به نماز ايستاده باشد. [18]
اشخاصى كه با بىتوجهى در مقابل گرفتارى و مصائب ديگران روزگار مىگذرانند، در حالى كه مىتوانند پناهگاه حاجت مندان باشند در اين زمينه كوتاهى كرده و به ذلت و خوارى و عذاب الهى مبتلا مىشوند. امام صادق (علیه السلام) فرمود: هر مؤمنى كه دست رد بر سينه برادر نيازمندش بزند با اين كه مىتواند از پيش خود يا ديگران نياز او را برآورد، خداوند روز قيامت او را با روى سياه و چشم كبود و دستهاى به گردن بسته محشور مىكند و سپس گفته مىشود: اين است خيانت كارى كه به خدا و پيامبرش خيانت كرده، آنگاه او را به دوزخ مىبرند. [19]
بر اساس سيره عملى ائمه معصوم (علیه السلام) مىبايست در اولين فرصت نياز ديگران را برآورده ساخت و قبل از درخواست آنها اقدام نمود تا آبرويشان خدشه دار نگردد.
مردى از انصار به محضر امام حسين (علیه السلام) شرفياب شد تا حاجتش را با امام مطرح كند آن حضرت فرمود: برادر آبروى خود را حفظ كن و درخواست خويش را شفاهى و رو در رو بيان نكن، حاجت را در نامهاى بنويس تا به خواست خدا برآورده سازم. [20]
انديشه كار سازى در امور مسلمانان و اقدامات عملى در اين رابطه علاوه بر پاداش ارزشمند، اين مطلب را به اثبات رسانده كه با گره گشايى از كار مردم خداوند در لحظات تنهايى و گرفتارى با امداد غيبيش انسان را نجات مىدهد:
تو نيكى مىكن و در دجله انداز
كه ايزد در بيابانت دهد باز
روزى امام على (علیه السلام) به كميل فرمود: به خانوادهات دستور بده تا در تحصيل مكارم اخلاق بكوشند و در تاريكىهاى شب به انجام حاجات مردم و رفع نيازمندىهاى آنها بپردازند. سوگند به خدايى كه جان من در دست اوست! هيچ كس بر دل انسان مؤمنى سرور و شادمانى وارد نمىكند مگر آنكه خداوند از اين عمل خير مايه لطفى مىآفريند كه در موقع نزول بلا و به هنگام گرفتارى سريعتر از سرعت سيلاب در سراشيبى به امداد او مىرسد و او را از گرفتارى نجات مىدهد. [21]
تقدّم رفع حاجت مردم بر هر كارى
پي نوشت ها:
[1]. صحيفه نور، ج 20، ص 130.
[2]. نهج البلاغه فيض الاسلام، ص 1000.
[3]. نهج الفصاحه،ص 315.
[4]. اصول كافى، ج 2، ص 164.
[5]. سوره نحل، آيه 90.
[6]. سوره بقره، آيه 237.
[7]. سوره اسراء، آيه 7.
[8]. فروع كافى، ج 4، ص 65.
[9]. ثواب الاعمال،ص 127.
[10]. مستدرك، ج 2، ص 67.
[11]. الروضةالكافى، ص 153.
[12]. سوره الرحمن، آيه 60.
[13]. اصول كافى باب عفو.
[14]. سوره فصلت، آيه 34.
[15]. نهج البلاغه(فيض)، ص 1131.
[16]. اصول كافى، ج 2، ص 189.
[17]. قرب الاسناد، ص 68.
[18]. بحار،ج 74، ص 315.
[19]. اصول كافى، ج 2، ص 367.
[20]. بحارالانوار، ج 78، ص 118.
[21]. همان، ج 74، ص 314.
[22]. سفينة البحار، ج 1، ص 353.
/خ