حقوق کودک

فرزندان، شکوفه هاي زندگي و عامل تحکيم اساس خانواده هستند که در اسلام آداب و رسوم و قوانين و دستورهاي ارزشمندي به آنان اختصاص يافته است. از آن جا که بيان همه ي آن ها کتاب هاي مستقلي را مي طلبد، در اين درس، اندکي از حقوق انبوه کودک را يادآوري مي کنيم .
يکشنبه، 17 خرداد 1388
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
حقوق کودک
حقوق کودک
حقوق کودک


فرزندان، شکوفه هاي زندگي و عامل تحکيم اساس خانواده هستند که در اسلام آداب و رسوم و قوانين و دستورهاي ارزشمندي به آنان اختصاص يافته است. از آن جا که بيان همه ي آن ها کتاب هاي مستقلي را مي طلبد، در اين درس، اندکي از حقوق انبوه کودک را يادآوري مي کنيم .

الف- ايام بارداري

نخستين حق کودک ، «حق حيات» است که با استقرار و انعقاد نطفه در رحم مادر، شروع مي شود و پدر و مادر موظفند چنين حقي را به رسميت بشناسد و از موجوديت کودک بالقوه خويش صيانت کنند. مهم ترين وظايف پدر و مادر ، در اين راستا عبارت است از:
- امنيت و تغذيه ي کافي؛ مادر بايد در دوران بارداري از امنيت و تغذيه ي سالم برخوردار باشد، تا سلامت و رشد جنين را تأمين کند، تأثير امنيت جسمي و روحي مادر بر جنين، امري محسوس و غير قابل ترديد است و نيازي به بحث نيز ندارد. درباره ي تغذيه ي مادر نيز سخن فراوان است. دستور کلي، تغذيه ي کافي و استفاده از غذاها و ميوه هاي مقوي و خوشبو و انواع ويتامين هاي مورد نياز است و راز اين که بانوان باردار، ميل شديد به برخي از غذاها پيدا مي کنند (و يار) نيز همين است که جنين آن ها چنين غذاهايي را نياز دارد و نياز او به مادر منتقل مي شود. روايات متعددي از سوي پيشوايان معصوم (ع)، مسأله ي تغذيه ي مادر را مطرح کرده که به دو روايت از پيامبر (ص) بسنده مي کنيم؛
1- «اطعموا حبالاکم السفرجل فانه يحسن اخلاق اولادکم»(1)
به زنان باردارتان «به» بخورانيد که اخلاق فرزندانتان را نيکو مي کند.
2- «اطعموا حبالاکم اللبان فا الصبي اذا غذي في بطن امه باللبان اشتد قلبه و زيد عقله ...»(2)
به زنان حامله، کندر بخورانيد که کودک، وقتي در شکم مادر، کندر تغذيه کند دلش محکم و خردش افزون مي گردد.

ب- هنگام زايمان

زايمان و نوزاد در اسلام، آداب خاصي دارند که برخي واجب و برخي مستحب است؛ ما در اين جا به بيان آداب مهم بسنده مي کنيم.

1- زايمان

هنگام زايمان، تنها زنان بايد در کارها دخالت کنند و مردان، حق دخالت در کارهايي که مستلزم نگاه حرام است ندارند؛ مگر آن که زني حاضر نباشد و چاره اي جز دخالت مردان نباشد. البته دخالت همسر مانعي ندارد، گرچه زنان بتوانند کار وي را انجام دهند.(3)

2- غسل ولادت

مستحب است نوزاد را پس از تولد- در صورتي که برايش ضرر نداشته باشد - غسل ولادت دهند.(4)

3- خوراک مادر و نوزاد

در روايات اسلامي تأکيد شده که نخستين غذاي مادر رطب ( خرماي تازه) باشد. رسول اکرم صلي الله عليه و آله فرموده است:
«ليکن اول ما تأکله النفساء الرطب»(5)
نخستين غذاي زائو، بايد رطب باشد.
حضرت صادق عليه السلام نيز سفارش کرده که :
«حنکوا اولادکم بتربه الحسين (ع) فانه امان»(6)
کام فرزندانتان را با تربت سيدالشهدا (ع) برگيريد که امنيت آنان را تضمين مي کند.

4- آواي ملکوتي

بهتر است نخستين صدايي که به گوش نوزاد مي رسد آواي توحيد باشد و مستحب است در گوش راستش اذان و در گوش چپش اقامه گفته شود.(7)

5- نام گذاري

از حقوق لازمي که فرزند بر پدر دارد، انتخاب نام نيکوست و بهترين نام ها، نام هايي است که معناي بندگي خدا را داشته باشد مثل «عبدالله، عبدالرحيم و عبدالرحمان» و مانند آن، سپس نام هاي پيامبران و امامان عليهم السلام اولويت دارد که بهترين آن ها «محمد» است و اگر کسي داراي چهار فرزند پسر شود، مکروه است که نام يکي از آن ها را محمد نگذارد.(8)

6-اصلاح سر و ختنه

مستحب است روز هفتم، سرنوزاد را بتراشند و به وزن آن طلا يا نقره به مستمندان، صدقه دهند.(9)
ختنه کردن پسر نيز واجب است و مستحب است آن را نيز در روز هفتم تولد انجام دهند گرچه مي توان آن را به تأخير انداخت واگر تا هنگام بلوغ پسري را ختنه نکنند، بر خود او واجب مي شود اقدام کند و ختنه، شرط صحت طواف خانه ي خدا در حج و عمره است.(10)

7- وليمه و عقيقه

مستحب است پس از ولادت نوزاد وليمه دهند، چنان که مستحب است. براي ختنه کردن نيز وليمه دهند و اگر تا روز هفتم پسر را ختنه کنند، مي توان يک وليمه به نيت هر دو سنت داده شود.(11)
يکي از مستحبات مؤکد، «عقيقه» است يعني کشتن شتر يا گاو و گوسفند و صدقه دادن آن به نيت نوزاد.
مستحب است براي پسر، حيوان نر و برا ي دختر، حيوان ماده عقيقه کنند و مستحب است عقيقه در روز هفتم ولادت انجام پذيرد و هر قدر تأخير بيفتد، استحباب آن ساقط نمي شود و از هنگام بلوغ تا آخر عمر بر خود شخص مستحب است عقيقه ي خود را بدهد و پس از مرگ او نيز بر بازماندگانش مستحب است از سوي او عقيقه ي تولدش را بدهند.
عقيقه بايد حتما حيوان باشد و صدقه ي قيمت آن کافي نيست و مستحب است ران حيوان را به ماما اختصاص دهند و در پخش آن به شکل خام يا پخته مخيرند، چنان که مي توانند آن را بپزند و دست کم، ده نفر مؤمن را به خوردن آن دعوت کنند و هرچه مؤمنان بيشتر باشند بهتر است و آنان پس از صرف غذا براي کودک دعا کنند.(12)

ج- دوران شيرخوارگي

مستحب است کودک از شير مادرش تغذيه کند؛ زيرا شير مادر، با برکت تر از شير ديگران است. مگر آن که برخي جهات، مانند شرافت و طهارت شير ديگران يا خباثت مادر، شير ديگري را در اولويت قرار دهد.(13)
دوران کامل شيرخوارگي، دو سال تمام (24 ماه قمري) و تا 21 ماه نيز مي توان آن را کاهش داد، ولي در صورت امکان و بدون ضرورت، نبايد بيش از آن کاهش دهند.(14)
اگر پدر و جد کودک، توان تأمين شير او را داشته باشند، بر مادر واجب نيست کودک را به طور رايگان شير بدهد، بلکه مي تواند در ازاي شير، اجرت مطالبه کند ولي اگر کودک يا پدر و جد او تمکن مالي نداشته باشند، بر مادر واجب است توسط خود يا زن ديگري، شير کودک را تأمين کند و مخارج او را بپردازد.(15)
اگر مادر، داوطلبانه حاضر شود مجاني يا با اجرت کمتري کودک خود را شير دهد بر ديگران ترجيح دارد، ولي اگر ديگران با اجرت کمتري حاضر شوند کودک را شير دهند، پدر طفل، حق دارد او را به آنان واگذارد.(16)
در روايات متعددي از معصومين عليهم السلام، آداب و رسوم و نکاتي مهمي پيرامون شيرخوارگي اطفال بيان شده که در اين جا به دو روايت از امام صادق عليه السلام تبرک مي جوييم؛
1- «الرضاع واحد و عشرون شهرا فما نقص فهو جور علي الصبي»(17)
دوران شيرخوارگي [دست کم] 21 ماه است و هرچه از آن کاسته شود، بر کودک، ستم شده است.
2- امام به بانويي به نام ام اسحاق- که در حال شير دادن طفل خود بود- فرمود: «يا ام اسحاق لاترضعيه من ثدي واحد و ارضعيه من کليهما يکون احدهما طعاما و الاخر شرابا»(18)
اي ام اسحاق! کودکت را از يک پستان شير مده، بلکه او را از دو پستان شير بنوشان تا يکي غذا و ديگري نوشابه اش باشد.

د- حق حضانت

نگهداري و تربيت کودک تا به سن بلوغ و رشد عقلي نرسيده، بر عهده ي پدر، مادر، جد يا ديگر نزديکان اوست که از نظر فقهي به «حق حضانت» اطلاق مي شود که به ترتيب؛ به مادر، سپس پدر و بعد به ديگر نزديکان تعلق مي گيرد؛

1- مادر

مادر- به شرط آن که آزاد، مسلمان و خردمند باشد- سزاوارترين کس به نگهداري و پرورش کودک و ديگر مصالح او در دو سال شيرخوارگي است؛ بنابراين، کودک خواه پسر باشد يا دختر، خواه شير مادر بخورد يا از راه ديگري تغذيه شود بايد در دامان مادر پرورش يابد و پدر نمي تواند او را از مادر جدا کند، گر چه کودک را از شير هم باز گرفته باشند.
حضانت دختر تا هفت سالگي از آن مادر است و اگر مادر از شوهرش جدا شود تا هنگامي که ازدواج مجدد نکند، حق حضانت برايش محفوظ است و اگر مادر با فرد ديگري ازدواج کند، حق حضانت او- چه درباره ي پسر و چه درباره ي دختر- از بين مي رود.
تبصره: اگر مادر از شوهر دومش جدا شود، بعيد نيست که حق حضانت او تجديد شود و احتياط آن است که با پدر کودک صلح و سازش نمايد.(19)

2- پدر

حق حضانت پسر پس ازدو سالگي و دختر پس از هفت سالگي از آن پدر است و اگر مادر پيش از اتمام حق حضانتش از پدر جدا شود و ازدواج مجدد کند؛ حق حضانت به پدر منتقل مي شود.(20)
با مرگ پدر، حق حضانت به مادر منتقل مي شود- خواه ازدواج کند يا نکند چنان که اگر مادر در دوران حضانت خويش از دنيا برود، حق حضانت از آن پدر مي گردد.(21)

3- خويشان

با فقدان پدر و مادر، حق حضانت از آن خويشان کودک است و نخست به جد پدري او مي رسد و اگر او يا وصي او نباشد، ديگر خويشان کودک- طبق اولويت ارثي - حق حضانت مي يابند و در صورت تعدد و تساوي آن ها ميان شان قرعه انداخته مي شود.(22)
يک مسأله: حضانت با بلوغ و رشد* فرزند به پايان مي رسد و ديگر هيچ کس - حتي والدين - حق حضانت بر او را ندارند، بلکه جوان، اختيار خود را دارد، خواه پسر باشد يا دختر.(23)

پي نوشت :

1- مستدرک الوسائل، نوري، ج 15، ص 135.
2- وسائل الشيعه، ج 21، ص 405.
3- تحرير الوسيله، ج 2، ص 309، مسأله ي 1.
4- همان، ص 310، مسأله ي 2.
5- وسائل الشيعه، ج 21، ص 403.
6- مستدرک الوسائل، ج 15، ص 138.
7- تحرير الوسيله، ج 2، ص 310، مسأله ي 2.
8- همان.
9-تحرير الوسيله، ج 2، ص 310، مسأله 2.
10- همان، مسأله ي 4-5.
11- همان، مسأله 3.
12- همان، ص 311، مسأله ي 9-10.
13- تحرير الوسيله، ج 2، ص 312، مسأله ي 14.
14- همان، مسأله ي 15.
15- همان، مسأله ي 11.
16- همان، مسأله ي 12.
17- وسائل الشيعه، ج 21، ص 455.
18- وسائل شيعه، ج 21، ص 453.
19- تحرير الوسيله، ج 2، ص 312-313، مسأله ي 16.
20- تحرير الوسيله ، ج 2، ص 313، مسأله ي 16.
21- همان، مسأله ي 17.
22- همان.
(*)منظور رشد عقلي و فکري است به گونه اي که فرد بتواند خود را اداره کند.
23- همان، مسأله ي 18.

منبع:کتاب فقه خانواده




نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط