دانشنامه جهان اسلام در يک نگاه
چکيده
واژگان کليدي: فرهنگ لغت، دائره المعارف، فرهنگ نگاري، دانشنامه
انديشمندان در تکاپوي کاوش و توليد انديشه هماره با پرسش هايي مواجه بوده اند. در اختيار داشتن منابع و مستندها به منزله ي پيمودن نيمي از مسير پاسخ به اين گونه پرسش هاست؛ و نيم ديگر آن نيز از راه پژوهش، انديشه ورزي و ژرف نگري فراهم مي آيد.
بدين خاطر«مرجع شناسي» به ويژه در عصر «انفجار اطلاعات» و گسترش شگفت انگيز دانستني ها وآگاهي هاي بشري، از جايگاه بالا و اهميت خطيري برخوردار است. در اهميت دائره المعارف ها و کتاب هاي مرجع همين بس که موجبات رشد و اعتلاي فرهنگي جامعه را فراهم مي آورند و راهنماي اهل تحقيق اند.
هنگامي مکه مؤلف، محقق، دانش پژوه و يا حتي استادي بخواهد درباره ي مطلبي به تحقيق و پژوهش دست بزند، در اولين گام به دائره المعارف و دانشنامه ها نگاه مي کند و به مدخلي مراجعه مي کنند که پاسخ پژوهش او را بدهد.
در دائره المعارف کليد کار به دست او داده مي شود و طرح و نقشه ي کلي تحقيق براي او ترسيم مي شود و مفيدترين دانستني ها و آگاهي ها در ارتباط با موضوع تحقيق که شامل تعريف، ديدگاه ها، استدلال ها، مراجع و منابع دست اول که خمير مايه ي کار هستند در اختيارش گذارده مي شود تا در گام بعدي به آنها مراجعه کند. بدين سان فرهنگ نامه و دائره المعارف هر چند پاسخ نهايي محقق نيست اما راهنما و جهت دهنده ي پژوهشگر است.
دائره المعارف و فرهنگ نامه ها پاسدار ميراث فرهنگي و نشانگر هويت علمي يک جامعه اند به گونه اي که بود و نبود آنها نشان از زنده بودن يا رکود و پژمردگي «علمي - فرهنگي» جامعه است.
در جستار حاضر که به منظور آشنايي با « دانشنامه جهان اسلام» به رشته ي تحرير درآمده، مناسب ديده شد قبل از پرداختن به معرفي دانشنامه مورد نظر کلياتي پيرامون « دائره المعارف نگاري» ارائه شود.
1. تعريف ها
واژه فرهنگ يا فرهنج به معاني « نيکويي، تربيت، وقار، شکوهمندي، علم و معرفت، علم فقه و شريعت و همچنين به عنوان کتابي که محتوي لغت باشد »(1) به کار رفته است و « اسمي است مرکب از پيشوند فر يا فرا ، (Fra) که سانسکريت آن ، (Pra) و لاتيني آن، (Pro) و «هنگ» که ريشه باستاني آن ثنج،(sanj) يا ثنگهه، (sangha) است، در زبان اوستايي به معني کشيدن و فرهيختن و بيرون کشيدن و ادب گرفتن است.»(2) اين واژه در فارسي باستان معني ادب و پرورش را مي دهد و در فارسي نو به معني تعليم و تربيت، عقل و دانش خوب و نيک و کتاب لغت و در مفهوم عام و کلي که گستره اي وسيع دارد و تمام شؤون زندگي را در بر مي گيرد به کار رفته است .
در فارسي نو از اين واژه ترکيب هاي متعددي مانند فرهنگ نامه، فرهنگستان و فرهنگ آموز ساخته اند. اما در اينجا مراد از فرهنگ همان معني « کتابي که محتوي لغت است» مي باشد و از اين نظر برابر کلمه، (Dictionary) در زبان انگليسي و ،(Dictionnaire) در فرانسه مي باشد که طرح ساختي و محتواي آن تفاوت هاي اساسي با دايره المعارف دارد.
2-1. فرهنگ نامه:
فرهنگ نامه کتابي است که در آن دانش و فرهنگ باشد.(3) فرهنگ نامه را معادل دائره المعارف در عربي، (Encyclopedia) و، (Encyclopedie) در فرانسه دانسته اند و آن کتابي است که در آن آگاهي هاي برگزيده اي از همه رشته ها يا رشته اي خاص از دانش بشري بصورت مقالاتي، حسب موضوع کوتاه و بلند فراهم آمده است و مراجعه کننده به آن مي تواند پاسخ پرسش خود را در زمينه مورد نظر به آساني بيابد.
3-1. دائره المعارف
اين واژه ترجمان عربي لفظ به لفظ واژه ي فرانسوي "Encyclopedie" يا واژه ي انگليسي "Encyclopaedia" است . (4)
و در اصطلاح گزيده اي فشرده از دانستني ها و آگاهي هاي دقيق، موثق، طبقه بندي شده و روزآمد از همه ي حوزه هاي معرفتي دانش بشري يا حوزه اي خاص است که زبدگان رشته هاي مختلف آن را گردآوري کرده اند و سپس با نظمي خاص ( الفبايي، رده اي، موضوعي) مرتب شده است.
تصوري که امروز دانش آموختگان غرب از دائره المعارف دارند گسترده تر از آن چيزي است که در بالا ذکر شد.
« دائره المعارف ها» امروزه به کتاب مرجعي گفته مي شود که در بردارنده ي گزيده اي فراگير از همه ي حوزه هاي دانش بشري ( دائره المعارف عمومي) يا حوزه اي خاص از دانش است ( دائره المعارف تخصصي) که اين حوزه خاص نيز يا يک رشته از دانش بشري است يا گروهي از دانش هاي مربوط به هم ( مانند فرهنگ نامه ي علوم اسلامي) که مطالب يا مقالات آن را مؤلفاني متخصص و زبده نوشته و ويراستاران ماهر و دانشمند آن را ويراسته اند ( علمي و شکلي) و مدخل هاي آن بر اساس نظامي خاص ( الفبايي، رده اي، موضوعي) طبقه بندي شده است که امکان دارد همراه تصويرهاي گويا، نقشه ها، و جدول هاي آماري باشند، و نيز داراي سيستم ارجاع متقابل و فهرست موضوعي الفبايي باشند. (5)
4-1. دانشنامه
دانشنامه واژه اي است فارسي که آن را به نامه اي حاوي دانش و علم که در آن از دانستني ها سخن رفته باشد، تعريف کرده اند و مترادف با فرهنگ نامه است. اين واژه در زبان و ادبيات فارسي پيشينه اي ديرينه دارد چنان که ابن سينا نام کتابي را که نخستين دائره المعارف علوم فلسفي در ايران است « دانشنامه ي علايي» گذارد. (6)
دانشنامه را مي توان گزيده هايي از دانستني ها و آگاهي هاي بشري دانست که در يک جا
جمع آوري شده و براي عموم فرهيختگان قابل درک و فهم است و مراجعه به آن سهل و آسان است.
وارن پريس سر ويراستار دائره المعارف « بريتانيکاي جديد» دو تعريف براي دانشنامه دارد و
مي گويد: « دانشنامه چيزي کمي بالاتر از کتاب مرجع است که چيزهايي را که وجود دارند بتوان در آن ديد.» و در تعريف ديگر مي گويد: « دانشنامه کاري است فرهنگي درون حلقه اي از تعليم که کمابيش نزديک است به آنچه آموزش و پرورش آزاد تصور مي شود». (7)
2. تفاوت فرهنگ و دائره المعارف
مي يابيم، اما اگر به ذيل همين مدخل در دايره المعارف نگاه کنيم اطلاعات زيادي درباره تاريخ، اصول عقايد، اعمال مذهبي و... به دست خواهيم آورد. البته طبقه بندي ره شناختي فرهنگ ها و دايره المعارف ها نيز فرق مي کند.
پس به طور خلاصه دائره المعارف به لحاظ شمول به عمومي و تخصصي تقسيم مي شوند.
- دائره المعارف عمومي : کتاب مرجعي است که در آن اطلاعات و آگاهي هايي در همه ي زمينه هاي فرهنگ و معارف بشري در شکل مقالاتي ( مختصر يا مفصل) گردآوري شده است مانند دائره المعارف بزرگ ژاپن.
- دائره المعارف تخصصي يا اختصاصي: کتاب مرجعي است يا مقالات تخصصي در رشته اي خاص که به منظور برآوردن نياز دانش پژوهان در زمينه اي خاص تهيه مي شود مانند دائره المعارف فلسفه. برخي «دائره المعارف تخصصي» و « دانشنامه» را مترادف يکديگر دانسته اند.
3. تاريخچه دائره المعارف نگاري
برخي بر اين باورند که تاريخ دائره المعارف نويسي در شرق طولاني تر از غرب است و اولين دائره المعارف را به چيني ها منسوب مي نمايند. (8)
1-3. تحولات دائره المعارف نويسي
آنچه اهميت دارد اين است که در طول تاريخ دائره المعارف نويسي سه دوره ي عمده وجود دارد:
الف. دوره آغازين
اين دوره از آغاز تا اوايل قرن هفدهم به طول انجاميد، دائره المعارف هايي که در اين سال ها نوشته شده کمترين شباهت را به دائره المعارف هاي امروزين داشته و از دو ويژگي برخوردارند:
- نخست اين که کاري فردي هستند(نه گروهي) و در بردارنده ي ديدگاه دانشمندي خاص اند.
- دوم اين که، اين تأليفات کتاب مرجع به اصطلاح امروزين نبوده اند بلکه به منظور تعليم و يا تفريح « باسواد» ها يا قشر خاصي از آنان نوشته شده اند.
ب. دوره ي تحول
شروع قرن هفدهم همزمان بود با تحول در سبک نگارش دائره المعارف ها که از آن به عنوان نقطه ي عطفي در تاريخ دائره المعارف نويسي ياد مي شود. در اين برهه از زمان « فرانسيس بيکن» به قصد تأليف دائره المعارفي به سبک جديد آثارش را به روش علمي طبقه بندي کرد.
ثمره ي تلاش او رهنمودي گرانقدر در زمينه ي نگارش دائره المعارف ها تلقي شد و راه را براي نويسندگان بعدي هموار ساخت به گونه اي که با شروع قرن هيجدهم دائره المعارف هايي با شکل و شمايل امروزين به رشته تحرير درآمد.
ج- دوره ي شکوفايي
اين دوره از آغازين روزهاي قرن نوزدهم ميلادي شروع شد و تاکنون ادامه دارد. همه ي شاخصه هاي اصلي دانشنامه هاي نوين که عبارت اند از: « گزيده گويي، جامع نگري، مستند نويسي، فشرده نويسي، ايجاز، ريزکردن مطالب، ارجاع به منابع دست اول، طبقه بندي و نظم، ارجاع هاي دوطرفه، ويراستاري هاي سطح عالي، مصور بودن، و داشتن فهرست موضوعي در اين زمان ابداع شد.» (9)
2-3. دائره المعارف نگاري در جهان اسلامي
تاريخ اسلام، تاريخ ظهور و گسترش علم و فرهنگ درخشاني است که تا تاريخ بشر وجود دارد زندگي از آن گرمي و نشاط مي گيرد.
جرج سارتون در کتاب «مقدمه بر تاريخ علم» دوره هاي تاريخ علم را به ادوار پنجاه ساله تقسيم کرده و هر دوره را به نام يکي از برجستگان علم نام گذاري مي کند، از سال 750 تا1100 ميلادي يعني 350 سال از تاريخ علم را با نام هايي چون جابر، خوارزمي، رازي، مسعودي، ابوالوفاه، بيروني و خيام مزين مي کند و در ادوار بلافصل بعدي نيز گر چه چهره هاي غربي اندک اندک خودنمايي مي کنند ولي درخشش ابن رشدها، طوسي ها، و ابن نفيس ها چشم گير است. اين افراد زبدگان حوزه هاي شيمي، جبر، پزشکي و جغرافيا مي باشند.
دايره المعارف نويسي در تمدن اسلامي سابقه اي کهن دارد و در دوره اي بيش از هزار سال، مسلمانان آثار بسياري در اين زمينه تاليف کرده اند. در نهضت علمي عظيمي که از قرن دوم هجري آغاز شد و در قرن سوم و چهارم هجري به اوج خود رسيد، دانشمندان مسلمان در همه انواع علوم و فنون، تحقيقات عميق و گسترده اي انجام دادند، دانش هاي نو پديد آوردند و در هر يک از فروع معارف بشري کتاب ها و رساله ها نوشتند.
برخي بر اين عقيده اند که دائره المعارف نويسي در جهان اسلام از قرن سوم هجري از زماني شروع شد که « ابن قتيبه» نخستين دائره المعارف جهان اسلام را با نام « عيون الاخبار» در موضوعاتي چون قدرت، جنگ، شرافت، شخصيت، يادگيري، زيباشناسي، دوستي، عبادت، غذا و زنان به نگارش درآورد.
اين نهضت علمي در قرن چهارم با نگارش دائره المعارف هايي چون «الفهرست» ابن نديم «رسائل اخوان الصفا» دنبال شد و تاکنون ادامه دارد.
ايرانيان در روند رشد علم در جهان اسلام سهم به سزايي داشته اند و دائره المعارف هاي زيادي در جهان اسلام به عربي و فارسي تأليف و تدوين نموده اند. قديمي ترين دائره المعارف گونه در ايران «دينکرت» است که دائره المعارف ديني زرتشتي به زبان پهلوي است که در قرن دوم و سوم هجري در نه جلد منتشر شد. در قرن سوم هجري «ابوحفض سغدي» نخستين فرهنگ لغت فارسي را نوشت؛ ايرانيان با ترجمه ي آثار عربي به فارسي توانستند خدمات متقابلي به اسلام و ايران انجام دهند. (10)
براي سهولت مراجعه و نيز تقسيم و طبقه بندي علوم که مولود گسترش علوم در قرن چهارم و تنوع موضوع و کثرت آثار علمي بود، نياز به دو گونه تاليف پديد آمد:
يکي تدوين فهرستي از کتب و رسائل براي اطلاع از نوشته هاي علم گوناگون و احوال و آراي علما و مولفان در علم که الفهرست ابن نديم نمونه بارز اين گونه آثار است و ديگر تاليف آثاري در تعريف و تقسيم انواع علوم و فنون و بيان موجز مصطلحات آن ها، که کهن ترين نمونه هاي آن احصاء العلوم ابونصر فارابي و مفاتيح العلوم خوارزمي است.
در يک قرن اخير و از زمان آشنايي مسلمانان با شيوه هاي جديد دايره المعارف نويسي، چندين دايره المعارف در کشورهاي اسلامي منتشر شده است. در بسياري از اين آثار از شيوه دايره المعارف غربي تقليد و موارد بسياري از آن ها ترجمه و اقتباس شده است. علاوه بر اين دائره المعارف هاي عمومي با گسترش شاخه هاي علوم، دائره المعارف هايي نيز براي موضوعاتي خاص از جمله اسلام و تمدن اسلامي نگاشته شد.
تدوين دائره المعارف درباره ممالک اسلامي و فرهنگ آن در اروپا به ده ها سال پيش باز
مي گردد. اين دائره المعارف ها به طور طبيعي بيشتر به حوزه هايي پرداخته اند که با آنها تماس بيشتري داشته و در چند سال اخير مورد توجه آنها بوده اند . در نتايج منابع بسيار جدي دايره المعارفي، از جمله دايره المعارف چاپ ليدن، در زمينه هايي دچار کمبود اطلاعات هستند، از جمله اين موارد اطلاعات مربوط به فلات قاره ايران، آسياي ميانه و قفقاز و نيز درباره مذهب تشيع است.
دايره المعارف هاي کشورهاي اسلامي نيز که تعدادي از آنها ترجمه دايره المعارف ليدن هستند، از جمله دايره المعارف اسلامي ترکي و دايره المعارف اسلام اردو، اضافاتي درباره موضوعات مربوط به هر کشور خاص داشته، و طبيعي است که به مسائل و حوزه هاي مورد نظر ما نپرداخته باشند. پس از انقلاب اسلامي بنياد دايره المعارف اسلامي براي پر کردن اين خلاء عظيم به کار دائره المعارف نويسي در حوزه اسلامي و مذهب شيعه پرداخته است که دانشنامه جهان اسلام از آن جمله است.
با توجه به تغيير اوضاع اجتماعي و سياسي طي دو دهه اخير در جهان و از جمله در شمار قابل توجهي از کشورهاي اسلامي و ضرورت آشنا کردن مردم با تاريخ و گذشته هاي آن، که دچار گسست شده، دانشنامه جهان اسلام به دو وجه نظر دارد:
اول اطلاع رساني درباره تاريخ، فرهنگ وتمدن ايران و ديگر کشورهاي اسلامي به خوانندگان فارسي زبان؛ دوم رساندن اطلاعات مربوط به حوزه تمدني ايراني و مذهب تشيع تأکيد خاصي مي شود و از سوي ديگر سعي بر اين است که خلاء اطلاعاتي موجود در جامعه ايران در باب جوامع اسلامي کمتر شناخته شده را تا حد امکان برطرف نمايد.
4. معرفي دانشنامه جهان اسلام:
پس از انقلاب شکوهمند اسلامي وفراهم آمدن بستر فعاليت هاي پژوهشي با در نظر گرفتن پيشينيه ي درخشان فرهنگ و تمدن ايراني و اسلامي وبا توجه به محدوديت مدخل هاي دائره المعارف هاي موجود و ناکافي بودن آنها در گستره ي علوم اسلامي و نيز هجوم فرهنگ هاي بيگانه به فرهنگ و آموزه هاي اصيل اسلامي نياز به تلاشي گسترده و نو، به منظور شناساندن فرهنگ و تمدن اسلامي به دين پژوهان احساس مي شد، از اين رو در سال 62 با اشاره مقام معظم رهبري که در آن زمان عهده دار رياست جمهوري اسلامي ايران بودند يکي از حرکت هاي بنيادين در زمينه طراحي نظام اطلاع رساني معارف اسلامي که بر اساس آن اطلاعات مربوط به علوم اسلامي سازماندهي و به شيوه اي نو و کارآمد با بهره گيري از ابزار فني مدرن، دسترسي به آنها سهل و آسان گردد، تهيه و تدوين فرهنگ نامه هايي با اصول و ضوابط علمي بود.
آنچه ضرورت اين کار را دو چندان مي کرد اين بود که ويرايش جديد «دايره المعارف اسلام» در غرب مانند ويرايش هاي قبلي آن با برخي غرض ورزي ها و اشتباهات اساسي همراه بود .
در راستاي پاسخگويي به اين نياز فراگير بنياد دائره المعارف اسلامي تاسيس گرديد.
بنياد دائره المعارف اسلامي، نهادي است غيرانتفاعي که هدف اصلي آن تدوين و نشر دانشنامه جهان اسلام است. اين بنياد در سال 1362 در تهرات تاسيس شد و در حوزه مطالعات جهان اسلام و ايران فعاليت خود را آغاز کرد و به تدريج به يکي از کانون هاي اصلي و معتبر دانشنامه نگاري در قلمرو جهان اسلام تبديل شد. از همان سال هاي آغازين به کوشش جمعي از زبده ترين استادان و پژوهشگران آئين نامه ها و ضوابط تأليف، ترجمه، ويرايش، کتاب شناسي و آماده سازي مقالات تدوين شد تا زمينه ي دستيابي به دائره المعارفي مرجع و معيار فراهم آيد. بنياد در کارنامه فعاليت هاي خود علاوه بر انتشار ده جلد از دانشنامه جهان اسلام، تاکنون آثار ديگري هم داشته است.
2-4. ساختار تشکيلاتي
ساختار تشکيلاتي اداري بنياد داراي چهار رکن است:
1) رياست عالي
2) هيئت امنا
3) هيئت مديره
4) هيئت مشاوران علمي
3-4. رياست بنياد
رياست عالي بنياد بر عهده مقام معظم رهبري آيت الله سيد علي خامنه اي است. اين بنياد بنا به تصميم ايشان در هنگام عهده داري نخستين دوره ي رياست جمهوري ( 1364-1360) تأسيس شد و همچنان از حمايت ايشان برخوردار است.
4-4. هيات امنا
هيئت امنا مرکب از چهارده نفر استادان برجسته حوزه و دانشگاه هاي ايران هستند: نصرالله پور جوادي ( مديرعامل 1369-1364)، غلامعلي حداد عادل (مديرعامل از 1374 تاکنون)، غلامعلي خوشرو، جعفر سبحاني، عبدالکريم سروش، سيد جعفر شهيدي، جمال الدين شيرازيان، حسن طارمي راد ( معاون علمي از 1376)، ابوالقاسم گرجي، صادق لاريجاني، مهدي محقق ( مديرعامل 1364-1362)، سيد مصطفي مير سليم ( رئيس هيئت امنا؛ مديرعامل 1374-1369)، علي اکبر ولايتي، مرحوم محمد هادي معرفت نيز از جمله اين افراد بودند.
اهم وظايف و اختيارات هيئت امنا مطابق اساسنامه عبارت است از تعيين خط مشي دانشنامه، ضوابط و معيارهاي علمي، رسيدگي به صلاحيت معاونان و مشاوران، تغيير در اساسنامه و بررسي مسائل خاص.
5-4. هيات مديره
هيئت مديره مرکب از رئيس هيئت امنا، مديرعامل و معاونان اوست. مديرعامل به پيشنهاد هيئت امنا و تصويب رياست عالي برگزيده مي شود. عزل و نصب معاون علمي،معاون اجرايي، تاسيس بخشهاي مختلف بنياد و اداره امور علمي و اجرايي از وظايف و اختيارات اوست. سازمان علمي بنياد زير نظر معاون علمي و واحدهاي اداري مالي و پشتيباني زير نظر معاون اجرايي فعاليت مي کنند.
6-4. مشاوران
هيئت مشاوران علمي، بر اساس اساسنامه به پيشنهاد مديرعامل و تصويب هيئت امنا انتخاب مي شوند. مشاوران را طيف متنوع و گسترده اي از متخصصان، کارشناسان و صاحب نظران در زمينه هاي مختلف علوم و معارف اسلامي تشکيل مي دهند . شماري از اين مشاوران به صورت تمام وقت يا پاره وقت با بنياد همکاري دارند و شماري ديگر کارشناسان ايراني و غير ايراني اند که در صورت لزوم از آنان نظرخواهي مي شود. اولين شوراي علمي، به منظور تدوين و اجراي برنامه عملي و علمي به رياست مهدي محقق و با حضور فتح الله مجتبائي، علي اشرف صادقي و عبدالحسين آذرنگ و دو استاد فقيد عباس زرياب خوئي ( متوفي بهمن 1373) و احمد طاهري عراقي ( متوفي 1370) تشکيل شد. در چند سال اخير که بر شمار اعضاي هيئت علمي تمام وقت در گروه هاي علمي بنياد افزوده شده، از هده مشاوران علمي خارج از بنيادکاسته شده است .
7-4. گروه هاي علمي
سازمان علمي بنياد مرکب از ده گروه علمي . شش واحد علمي پشتيباني و دو بخش دفتر آموزش حين خدمت و دفتر سازمان و دريافت مقالات است. هر يک از گروه هاي علمي از چند شاخه ي اصلي تشکيل شده و هر شاخه عهده دار تأليف تعداد معيني مقاله تا پايان کار تدوين دانشنامه جهان اسلام است. در هر گروه مسئول شاخه وظيفه سفارش، تأليف، ارزيابي و ويرايش استنادي مقالات شاخه ي خود را بر عهده دارد. بنابراين، در گروه هاي علمي هر فرد داراي تخصص ويژه اي در قلمرو کار خود است. مولفان همکار خارج از بنياد که اينک به حدود چهارصد نفر مي رسند، تأليف مقالات را بر اساس نظر مسئول شاخه به انجام مي رسانند.
پس از اين مرحله، کار واحدهاي علمي ( کتاب شناسي، مدخل، ويرايش و ترجمه، تصوير، اعلام) بر اساس گردش کار تعريف شده در بنياد به آماده سازي مقالات و نشر دانشنامه مي پردازند. مسئوليت نظارت بر حسن انجام کار سازمان علمي بنياد بر عهده معاون علمي است.
5. معرفي دانشنامه
علت شروع دانشنامه از حرف «ب» اين است که در سال هاي قبل از انقلاب دانشنامه ايران و اسلام تا اندازه اي مقالات حرف «الف» را تاليف کرده بود و اهل علم يازده جلد از آن را در اختيار داشتند و ديگر اين که دايره المعارف بزرگ اسلامي تاليف خود را از حرف «الف» آغاز کرده بود و شروع حرف «ب» در دانشنامه جهان اسلام مي توانست تا مدتي لااقل مکمل فعاليت هاي آن دايره المعارف باشد.
اگر چه امروزه کلمه «دايره المعارف» در زبان هاي فارسي و عربي و اردو رواج دارد، ولي بنياد دايره المعارف اسلامي به دليل قدمت و اصالت کلمه «دانشنامه» و استعمال آن براي کتاب هاي دايره المعارف گونه در آثار قدما ( مانند دانشنامه علائي ابن سينا و دانشنامه شاهي محمد امين استرآبادي) اين ترکيب فارسي ساده و رسا را بر اصطلاح «دايره المعارف» ترجيح داد و از آن رو که اين دانشنامه مباحث مربوط به جهان اسلام را شامل مي شود عبارت «جهان اسلام» را بدان افزود.
بخشي از مقالات اين دانشنامه، بخصوص آن چه درباره اسلام و ايران و ادب فارسي است، اختصاصا براي دانشنامه تأليف شده است که هم مولفان ايراني و هم محققان مسلمان کشورهاي ديگر در آنها مشارکت داشته اند. بخشي ديگر از مقالات، خاصه حوزه هايي که در ايران متخصص ندارد، ترجمه از منابع و مراجع مختلف است. برخلاف دانشنامه ايران و اسلام و دائره المعارف هاي عربي و ترکي و اردو که ملتزم به ترجمه از يک منبع يعني دائره المعارف اسلام بوده اند، دانشنامه جهان اسلام بدون چنان التزامي با تحقيق و کاوش در دائره المعارف هاي مختلف، مقاله هاي محققانه تر و مناسب تر را ترجمه کرده و در دانشنامه جهان اسلام آورده است. گاه نيز از تلفيق دو يا چند مقاله معتبر مقاله اي جامع تر با ساختاري مناسب تر پرداخته است.
نام نويسنده (يا نويسندگان) در پايان هر مقاله آمده است و اگر مقاله از دائره المعارف هاي ديگرترجمه شده باشد نام آن مأخذ (يا مأخذ) پس از نام نويسنده مقاله به اختصار ذکر شده است. در برخي از مقالات که نوشته يا پرداخته چند تن از اعضاي هيئت علمي بنياد دايره المعارف اسلامي است. به عبارت «د.ج. اسلام» ( دانشنامه جهان اسلام) يا گروه « گروه علمي» بسنده و از ذکر نام ها خودداري شده است. تکمله ها و تعليقه هائي که بر مقالات ترجمه اي افزوده شده به دو گونه است: گاه با عنوان «تکلمه» در ذيل مقاله اصلي آمده و گاه در ميان دو قلاب {} در مواضعي مناسب از مقاله اصلي گنجانده شده است. براي کنترل کيفيت مقاله ها در دانشنامه جهان اسلام يک گردش کار تنظيم شده و بر اجراي آن انضباط بسيار دقيقي حاکم است.
بر اساس برنامه ريزي هاي انجام شده پيش بيني مي شود دانشنامه جهان اسلام تا سال 1400 شمسي در چهل جلد به پايان رسد. اينک ده شماره منتشر شده است و در آينده مدخل هايي از ميان اين مجموعه ، انتخاب و به زبان هاي عربي و انگليسي ترجمه خواهد شد.
درباره قلمرو مقاله هاي دانشنامه جهان اسلام توجه خوانندگان را به نکات زير جلب مي کنيم:
الف) در مباحث جغرافيايي جهان اسلام، با توجه به زبان مرکز نشر دانشنامه، در مورد ايران علاوه بر استان ها و مراکز استان ها براي شهرها نيز مقاله نوشته مي شود. روستاهايي که پيشينه شايان توجه فرهنگي دارند، و يا حادثه مهمي در آنها روي داده، ذکر مي شود. در حالي که درباره ساير کشورها قرار کلي بر اين است که به کشورها، مراکز آنها و شهرهايي که سابقه تاريخي در دوره اسلامي دارند، اکتفا شود. سرزمين هايي که قبلا اسلامي بوده اند و اينک اسلامي نيستند ( مانند اسپانيا) يا مناطقي که اسلامي بودن آنها در معرض ترديد و تهديد قرار دارد ( مانند فلسطين اشغالي، شبه قاره هند، بوسني و هرزگوين، و کشورهاي آسياي ميانه که فرهنگ و تمدن اسلامي در آنها سابقه طولاني دارد و پس از فروپاشي اتحاد شوروي سابق به استقلال رسيده اند ) کوشش بر آن است که مدخل ها با نگاهي بازتر گزيده شود تا پيشينه فرهنگ اسلامي در اين مناطق بهتر معلوم گردد.
بعضي از اعلام جغرافيايي در دوره هاي مختلف اسم هاي گوناگون داشته اند که نشان دهنده برخي از مشخصات آنهاست. چنانچه نياز به تفکيک اين دوره ها باشد، اين اعلام ذيل نام هاي مختلفشان خواهند آمد، مانند باب الابواب و دربند يا مهر جانقذق، بدره و دره شهر يا بحر فارس يا خليج فارس که هر کدام مدخل مستقل دارند.
ب ) در مورد انتخاب کتاب ها، فقط مواردي معرفي مي شود که در «قدر اول»اند. مقصود از «قدر اول» کتاب هايي هستند که در ميان کتاب هاي مشابه به دليلي فضل تقدم دارند، مثلا دهها سال بلکه چند قرن مورد توجه دانشمندان قرار گرفته و نقدها و شروح و حواشي بسيار بر آن نوشته شده است، يا در زمان طولاني در حوزه هاي آموزشي، کتاب درسي بوده است، يا قديمي ترين کتاب فارسي در رشته اي خاص به شمار مي رود، يا در انتقال علوم به حوزه اسلام و برعکس، در انتقال علوم از حوزه اسلامي به نقاط ديگر سهم مهمي داشته است. ساير کتاب ها و آثار علمي در ضمن شرح حال پديد آوردندگان آنها درج شده است .
ج) در مورد اشخاص، دايره ي انتخاب کمي وسيع تر است. مثلا اشخاص تا «قدر سوم» و گاهي رتبه هاي پايين تر در حوزه هاي گوناگون علم و تمدن اسلامي معرفي مي شوند و در اين باره تقدم زماني، تأثيرگذاري سياسي اجتماعي و آثار علمي، از ملاک هاي انتخاب است. از ديگر ملاکها در انتخاب کتاب ها و اشخاص به ايراني و شيعه بودن به سبب انتظاري که از اين دانشنامه مي رود، توجه بيشتري شده است، زيرا شرح حال بسياري از بزرگان جهان اسلام در منابع دائره المعارفي ديگر يافت مي شود، اما درباره مسائل ايران و تشيع، احتمالا خوانندگان به اين دانشنامه بيشتر مراجعه خواهند کرد.
د ) دانش هاي جهان اسلام را مي توان به چهار دسته تقسيم کرد که به ترتيب اهميت عبارت اند از :
1) علومي که اصالتا و صرفا اسلامي اند، مانند فقه، و تفسير، حديث و کلام.
2) علومي که در دوره اسلامي رشد و شکوفايي و توسعه يافته اند، مانند رياضيات، نجوم، فلسفه و طب.
3) علومي که مقدمه شناخت اسلامي تلقي مي شوند، مانند زبان و ادبيات عربي.
4) دانش ها و هنرهاي رايج در سرزمين هاي اسلامي، مانند موسيقي و نقاشي.
بديهي است حجم مقاله هاي دانشنامه، با ارتباط آنها با اسلام نسبت مستقيم دارد؛ بدين معنا که مسائل علوم اسلامي به مراتب بيش از مسائل علوم رايج در سرزمين هاي اسلامي مطرح خواهد شد.
هـ) در برخي از علوم، مانند فلسفه، شماري از برجستگان، فيلسوفان و عالمان غير مسلمان که مسلمانان متأثر از آنها بوده اند، يا به گونه اي مسلمانان بر آنها تاثير گذاشته اند، معرفي مي شوند.
و ) بخش ديگري از مدخل هاي دانشنامه مربوط به اموري است که درزندگي عمومي و سرنوشت جمعي مسلمانان و نيز در فرهنگ و تمدن اسلامي تأثيري عميق و ماندگار به جا نهاده است. از اين قبيل است فعاليت گروه ها و جمعيت ها و احزاب به سبب نقشي که در سياست، اقتصاد و فرهنگ داشته اند. در اين زمينه به حوادث و وقايع و اشخاص متعلق به يکصد سال اخير - که دوره بيداري مسلمانان و عصر پيدايي نهضت هاي اسلامي در مقابل استعمار است - توجه بيشتري شده است. واقعيت هاي مربوط به انقلاب اسلامي ايران نيز نه تنها از آن حيث که بخشي مهم و سرنوشت ساز از تاريخ ايران را تشکيل مي دهد، مورد توجه است، بلکه از آن جهت که نشانه تحرک و گرايش شديد مسلمانان به استقلال و بازگشت به اصالت هاي فرهنگي و تمدني خويش است، در دانشنامه، با رعايت اصول و ضوابط علمي حاکم بر مقالات، جاي خاص خود را دارد. همچنين خارجياني که در ايران و کشورهاي اسلامي حضور و نقش شايان ذکر و توجه داشته اند، در دانشنامه ذکر شده اند، مانند برادران شرلي، لرد بالفور، باسکرويل و شوستر.
ز ) در گزينش مدخل هاي دانشنامه مسائلي که به نحوي در جامعه و تاريخ مسلمان حضوري نسبتا ديرپا، و در فرهنگ و تمدن اسلامي، به نحوه مثبت يا منفي، نقش داشته اند، مانند آداب و رسوم قومي، ديني، جشن ها و اعياد، درخت ها و اشيائي که با اعتبار نوع خود، ارزش فرهنگي و تمدني دارند، مانند سرو، گردو و خوراکي هايي که در متون ديني ذکر شده اند، مانند انجير و انار، گياهان دارويي و نام درختاني که در کتاب هاي علمي مسلمانان مطرح شده اند. البته در همه اين مدخل ها، جنبه انتقادي و بررسي همه جانبه رعايت شده است.
در انتخاب مدخل ها و چگونگي ضبط آنها نيز قواعد و مقررات خاصي تدوين شده است.
ح ) در تدوين مقاله ها، مولفان و اعضاي هيئت علمي از شيوه نامه ويرايش در دانشنامه جهان اسلام تبعيت مي کنند. اين شيوه نامه ابتدا توسط استاد احمد سميعي گيلاني تدوين شد و سپس تجربه هايي که در خلال کار بدست آمد، بدان افزوده شد.
پینوشتها:
1. مجله کيهان فرهنگي، سال سيزدهم، خرداد و تير 75، شماره 127.
عنوان مقاله: تاريخچه دائره المعارف نگاري در جهان، نويسنده: محمد حسين قرشي.
2. دانشنامه جهان اسلامي، ج 1، تهران، 1375، بنياد دائره المعارف اسلامي.
3. خبرنامه بنياد دائره المعارف اسلامي، سال اول، شماره اول، مهرماه 1377، نشر بنياد دائره المعارف اسلامي مدير مسؤول: غلامعلي حداد عادل.
4. مقاله «دائره المعارف ها و واژه نامه ها» از دائره المعارف بريتانيکا ، ج 18، (385-365) ويرايش 1985.
5. همان.
6. محمد حسين قرشي، مقاله ي « تاريخچه ي دائره المعارف نگاري در جهان» کيهان فرهنگي، سال سيزدهم، شماره 127، ص 30.
7. پريس - وان: يادداشت هايي در جهت دانشنامه جديد، ترجمه احمد بيرشک، تهران، موسسه مطالعات و تحقيقات،1367، ص 499.
8. نورالله مرادي، مقاله «دائره المعارف ها را بشناسيد» نشر دانش، شماره 5، سال 1360،ص51.
9. هوشنگ اعلم، مقاله ي «عنوان هاي اصلي و فرعي دائره المعارف نويسي در غرب» کيهان فرهنگي، سال سيزدهم، شماره 127، ص (47-44).
10. محمد حسين قرشي، مقاله « تاريخچه دايره المعارف نگاري در جهان»، کيهان فرهنگي، سال سيزدهم، شماره 127، ص 25.
/خ