برگردان: بهاءالدین بازرگانی گیلانی
روستایی شدن دنیای که توسط رومیها به شدت به شهری شدن و مدنیت روی کرده بود، به این معنا است که روند زوال و فروپاشی خیابانها، کارگاهها، بازارها و مراکز تجاری، سیستمهای آبرسانی و امثالهم، نوعی فرهنگ واپسگرای تکنیکی که به ویژه بر سنگ به عنوان مادهی اولیه استوار بود را تثبیت و تحکیم بخشید و چوب بار دیگر از قدر و ارج برخوردار گردید. جریان معکوس رویکرد جمعیتهای شهری به سوی روستاها قادر نیست خلائی را که از طریق زوال جمعیتی شناختی ایجاد شده است پر کند. Villa، واحد بزرگ روستایی، به جای شهر، urbs هستهی اصلی شئون اقتصادی و اجتماعی جوامع را تشکیل میدهد. «واحدهای مسکونی - بهرهوری» عبارت از mansus است که بسیار متغیر بوده و اساساً شامل قطعه زمینی مکفی است که قادر به تغذیه و تأمین صرفاً یک خانوار میباشد.
اقتصاد مبتنی بر پول به عقب میرود و مبادلات پایاپای بار دیگر رونق میگیرد. مبادلات بازرگانی با مناطق دوردست به استثنای اقلامی ضروری نظیر نمک تقریباً به کلی از میان میرود.
گرچه تمایلات هرچه بیشتری برای متوقف کردن زوال بیشتر شهرها نشان داده میشود، لیکن این امر صرفاً به برخی مرکزیتهای عمده شهری نظیر تور، رمس (1)، لیون، تولوز، سویل، ماینتس، میلان یا راونا که مراکز اقامتی اسقفها و یا برخی سلاطین مقتدر بربر بودند محدود باقی میماند.
پادشاهی و قوانین بربرها
دو عامل دیگر که به فرآیند وحدت و یکپارچگی دنیایی که بربرها آن را به چنگ آورده و احداث کردند کمک نمود دارای ماهیت سیاسی و حقوقی بوده است.شاه در رأس شاکلهی جدید سیاسی ظاهر میگردد. شاه - شخصی که مورد انزجار رومیان است -، فقط یک رئیس قبیله محسوب میشود و حاکمی فاقد قدرت و نفوذ میباشد. پادشاهان آنگلوسکسونها، فرانکها از کلوویس به بعد، پادشاهان بورگونی، گوتهای شرقی (وجههی تئودریک در راونا یک استثناء است) ویزیگوتها و لومباردها از قدرت خیلی محدودی برخورداراند، سلاطینی که فقط با سرخاب امپراتوری روم بزک شدهاند. دوران مجد و عظمت پادشاهان اروپایی نه اکنون که بعدها فرا خواهد رسید.
قوانین و فرامینی که این سلاطین صادر میکنند قویاً از عرف و سنن بربرها تأثیر پذیرفتهاند. قوانین مذکور شامل سلسله تعرفهها، جریمهها، جبرانهای پولی و یا بدنی در قبال خسارات ناشی از جرم و جنایت میباشد. مجازاتها نیز براساس تعلقات قومی و مراتب اجتماعی متخلفان به انحاء متمایزی به مورد اجرا گذاشته میشود.
نباید فریب این قبیل قوانین را خورد، چه آنها اساساً به اشکال بسیار کلی پردازش شدهاند. ویژگی مذکور حتی شامل فرمانی میشود که تئودریک کبیر پادشاه اوستروگوتها، به عنوان آخرین میراث واقعی سنن رومیان در مغرب زمین صادر کرد و هم البته بیشتر شامل قانون سالیکی (2) فرانکها که تحت حکومت کلوویس به لاتین تدوین و اعلان گردید میشد. قانون گوندوبادا Lex Gundobada در آغاز قرن ششم از سوی گوندوبادا پادشاه بورگینیونها اعلام شد. رسومات حقوقی گوتهای غربی از سوی سلاطین این طایفه، ابتدا توسط ائوریک (484-466)، (3) سپس از سوی لئوویگیلد (586-568) (4) به صورت قانون تنظیم و تدوین و سپس توسط رکسسوینث (672-649) (5) تجدید گردید و آن شامل سلسله قوانینی بود که هم گوتهای غربی و هم رومیان از آن تبعیت میکردند. قوانین مذکور جایگزین قانون Brevarium آلاریک پادشاه گوتهای غربی (506) شده بود که این خود نوع ساده شدهی قانون سال 438 تئودوسیانوس Codex Theodosianus امپراتور روم برای رومیان بود، دقیقاً همانند Lex Romana Burgundionum، که قوانین رومی برای بورگینیونها محسوب میشد. منشور شاه روثاری (643) (6) برای لومباردها توسط جانشینانش در چندین نوبت تکمیل گردید. فرانکها در اوایل قرن هشتم قوانین موسوم به Lex Alamannorum و اواسط همین قرن قوانین Lex Baiuvariorum (7) را خلق کردند. «De correctione rusticorum - تأدیب و اصلاح دهقانان» نیز کتاب دستورات و راهنمائیها نوشته مارتین قدیس، اسقف اعظم براگا (8) بود که از سال 579 براساس قوانین شوراهای کلیسایی تدوین گردید و برنامهای برای مبارزه با اخلاقیات خشن و ناهنجار دهقانان ساکن در شمال پرتغال امروزی به شمار میرفت.
اینگونه قانونگذاری بربرها که بر بقایای حقوق رومی بنا نهاده شده بود، در اوایل قرون وسطی و البته در یک اروپای ملتزم به حقوق و قوانین نیز تداوم و گسترش یافت.
پینوشتها:
1. Reims
2. Lex Salica قانون منسوب به فرانکها که اعضاء اناث خانواده و اعقاب آنها را از تصدی مناصب و عناوین خاندان فرانکی منع میکرد. غرض از قانون مذکور این بود که قلمرو و ممالک تحت سلطهی خاندان از طریق ازدواج به دست بیگانگان نیفتد - مترجم.
3. Eurick
4. Leovigild
5. Reccesvinth
6. Rotharis پادشاه لومباردها از 636 تا 652 م. از سلسله «آرودوس» که پیشتر دوک «برشیا» بود. او بخشهایی از قلمرو امپراتوری بیزانس را در نواحی جنوبی ایتالیایی امروزی تصرف کرد و در 641 جنوا را هم فتح کرد - مترجم.
7. مجموعه قوانین قبیلهای فرانکها برای مردم منطقه «باواری (باواریای کهن)» میباشد. این قانون زمانی اعمال میشد که حاکمیت فرانکها (مخصوصاً بعد از شورش باواریاییها در سال 743) بر این منطقه بسیار مقتدرانه بود. بخشهایی از قوانین مذکور از قوانین ویزیگوتی ائوریک و از قوانین آلمانی Lex Almannorum اقتباس شده بود و لذا مؤخر بر قوانین مذکور بوده است - مترجم.
8. Braga شهر واقع در ایالت مینیو در شمال غربی پرتغال. در قرون وسطی مقر سراسقفهای مقتدری بود و کلیسای جامع قدیمی دارد - مترجم.
لوگوف، ژاک؛ (1391)، اروپا، مولود قرون وسطی (بررسی تاریخی فرآیند تکوین و تکامل اروپا در قرون وسطی (سدههای 4 تا 16 میلادی)، ترجمهی بهاءالدین بازرگانی گیلانی، تهران: انتشارات کویر، چاپ دوم.