تحقيقات مسلمين و تابش نور علم از شرق به غرب

مسلمانان پس از ترجمه و نقل علوم بيگانگان ، به تحقيق وپژوهش پرداختند و آن دانش ها را شرح و بسط دادند و ابتکاراتي بر آن افزودند و مباحثي را مطرح کردند که در اصل علمي که از ديگران به اسلام وارد شده بود وجود نداشت . مثلاً فلسفه که از يونان به حوزه ي علوم اسلامي وارد شد مسلمانان مباحثي را در آن مطرح کردند که به ذهن فلاسفه ي يونان خطور نکرده بود .
چهارشنبه، 20 خرداد 1388
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
تحقيقات مسلمين و تابش نور علم از شرق به غرب
تحقيقات مسلمين و تابش نور علم از شرق به غرب
تحقيقات مسلمين و تابش نور علم از شرق به غرب





مسلمانان پس از ترجمه و نقل علوم بيگانگان ، به تحقيق وپژوهش پرداختند و آن دانش ها را شرح و بسط دادند و ابتکاراتي بر آن افزودند و مباحثي را مطرح کردند که در اصل علمي که از ديگران به اسلام وارد شده بود وجود نداشت . مثلاً فلسفه که از يونان به حوزه ي علوم اسلامي وارد شد مسلمانان مباحثي را در آن مطرح کردند که به ذهن فلاسفه ي يونان خطور نکرده بود .
فروغي مي نويسد : « در تمام مدت سلطنت بني اميه در ممالک اسلامي ، گفت وگويي از علم و حکمت نبود ؛ اما همين که دوره ي عباسيان رسيد ، براي اهل نظر نسيم آزادي وزيد و مردم آن کشورها که تحت تمدن ايراني و يوناني بودند دوباره به ميدان تحقيق و معرفت پا گذاشتند و به يک نهضت علمي همت گماشتند که به اندک زماني ، تقريباً نظير نهضت علمي يونان شد و در گرم کردن اين هنگامه ، ايرانيان به اختصاص دخالت تامه داشتند و از فخر و شرفي که نصيب مسلمين شده داراي بهره ي وافي مي باشند . نخست نهضت مزبور از ترجمه ي کتب علمي و فلسفي يوناني و ايراني و سرياني و هندي به زبان عربي و فرا گرفتن آن معلومات آغاز شد و مي توان گفت در نيمه ي دوم قرن دوم هجري و تقريباً قرن سوم ، اشتغال مهم اهل فضل و دانش همين بوده است . سپس در قرن چهارم و پنجم ، فضلا و حکماي [ اسلام ] عالم علم را با تحقيقات خود روشن ساختند و در قرون بعد هم با آن که به واسطه شيوع فتنه و فساد اوضاع روزگار چندان سازگار نبود ، دانش طلبان ما از سعي و کوشش دست باز نداشتند و در هر رشته از تحقيقات علمي آثار نفيس از خود به يادگار گذاشتند. »(1)
استاد شهيد مطهري از کتاب انتقال علوم يوناني به عالم اسلام اثر ديس اوليتري نقل کرده : « آن چه از يونانيان به اعراب ( مسلمين ) رسيد تنها به صورت اصلي و دست نخورده به ديگران انتقال نيافت ، بلکه بايد گفت که علوم يوناني در محيط عربي ( اسلامي ) براي خود نشو و نماي خاصي داشته باشد . در نجوم و رياضيات ، کارهاي يونانيان و هنديان را در هم آميختند و به آنها نظم و سامان تازه بخشيدند و به همين جهت، پيشرفت قابل توجهي در اين دو رشته ي علم به دست عربي زبانان صورت گرفت ، مي توان گفت که علم جبر و مثلثات مستوي و کروي از علومي است که وسيله ي علماي عربي ( اسلامي ) ايجاد شده و توسعه يافته است . در ارصاد فلکي و تهيه ي کتاب هاي زيج ، مهارت کامل داشتند و تنها به اين هم بسنده نکردند که آن چه از يونانيان گرفتند توسعه دهند ؛ بلکه زيج ها و رصدهاي قديمي را مورد تدقيق قرار دادند و آن ها را اصلاح کردند . »
استاد مطهري پس از نقل سخن بالا به تحقيق در تاريخ علوم و به ويژه فلسفه پرداخته و گفته است که تحقيق در اين مورد کار کساني نيست که با محيط اسلام کاملاً آشنا نيستند و متأسفانه دانشمندان اسلامي هم در اين باره تحقيقي نکرده اند ، بلکه بيان برخي از فلاسفه ي اسلامي ، چون شيخ اشراق و حاج ملا هادي سبزواري ، سبب گمراهي بعضي شده است . مثلاً مسئله ي اصالت وجود يا ماهيت را مطرح مي کنند و آن را به اشراقي و مشائي نسبت مي دهند و اين سبب مي شود که کسي تصور کند که اين مسئله مورد اختلاف افلاطون و ارسطو بوده ، در حالي که اصلاً اين مبحث براي آنها مطرح نبوده و حتي در کتاب بوعلي سينا که رئيس مشائيون اسلامي است ديده نمي شود ؛ بلکه اين موضوع و بسياري از مباحث فلسفي ديگر بعدها در ميان فلاسفه ي اسلامي مطرح گرديده و از ابتکارهاي علماي اسلامي است . »(2)
علما و فلاسفه ي اسلامي علوم ديگران ، از جمله فلسفه ي يونان را به صورت مواد خام گرفتند و آن را تجزيه و تحليل کردند و بر آن از خود مباحثي را افزودند و بسط و توسعه دادند و به کمال رساندند .
مسلمين علاوه بر آن که علوم بيگانه را بسط و توسعه دادند ، در بعضي مواقع از آن علوم علم جديدي را نيز پايه گذاري کردند ؛ مثلاً از فلسفه ، علم کلام را استخراج نمودند .
« مهم ترين تأثير فلسفه در اسلام آن بود که علماي اسلامي از فلسفه ، علم کلام را در آوردند و براي تأييد مسلک هاي مختلف ديني خويش به آن استناد نمودند که از جمله سيد مرتضي ، زمخشري ، يا ملاني و غيره مي باشند . طايفه ي معتزله بيش از ساير طوايف اسلامي به علم کلام توجه داشتند . »(3)
همچنين ، مسلمانان طب يونان ، ايران ، هند ، کلده ، و عرب را جمع کردند و چيزهايي از خود بر آن افزودند و اين مطلب از کتب طبي اسلامي به خوبي آشکار مي گردد ؛ مثلاً ، چه بسا که در کتب طبي اسلامي ، چيزهايي از نظريات جالينوس و بقراط و غيره ذکر شده و از آن انتقاد گرديده و يا آن را توضيح داده اند و درست و نادرستش را بيان نموده اند . به علاوه ، کتاب هايي را که ترجمه کرده اند به فصل ها و بخش هايي مرتب ساخته اند .
جرجي زيدان مي نويسد : « مسلمانان نظريات تازه اي خلاف نظر اطباي قديم داشته اند » . او نمونه هايي از آن را ياد کرده و از ابتکارها و اختراع هاي مسلمين مواردي بر شمرده و سپس گفته است : « بنا به اظهار محققين فرنگ ، عرب ها براي نخستين بار داغ کردن موضع زخم را در طب به کار بردند ، چنان که اکنون نيز آن طريقه معمول مي باشد . به همين قسم ، براي اولين بار ، تشخيص بيماري سل را از راه ناخن مريض درک کردند و معالجه ي يرقان و زردي را توصيف نمودند و براي معالجه ي ديوانگان ، مقدار زيادي افيون تجويز کردند و براي جلوگيري از خون ريزي ، آب سرد استعمال کردند. »(4)
جرجي زيدان نيز از پيشرفت مسلمين در داروسازي ياد کرده و چنين گفته :
« و فرنگيان که در رستاخيز علمي اخير خود ، در فن داروسازي مطالعه و تحقيق نمودند دريافتند که عرب ها پايه گذار اين علم بودند و براي نخستين بار ، طريقه ي داروسازي را ترتيب داده و داروهاي تازه اي پيدا کردند ...
البته پيشرفت عرب ها در داروسازي به واسطه ي پيشرفت آنان در شيمي و گياه شناسي بوده و شکي نيست که عرب ها با تجربيات و عمليات خويش ، علم جديد شيمي را پايه گذاري کرده اند ... دانشمندان فرنگ اقرار دارند که عرب ها اسيدنيتريک ، اسيد سولفوريک ، اسيد نيترو ، هيدروکلريک ، پتاس ، جوهر نشادر ، نمک نشادر ، نيترات و ... الکل و غيره را کشف کردند. »
علاوه بر اين ، علماي شيمي اسلامي چيزهايي کشف و اختراع کرده اند که خبرش به ما رسيده ، اما از چگونگي آن اطلاع نداريم . مثلاً ابن اثير در ضمن شرح واقعه ي زنگيان ( سال 269 هـ . ق ) مي گويد : « عرب ها موادي داشتند که وقتي آن را به چوب مي ماليدند چوب نمي سوخت ولي ابن اثير نام آن ماده را نبرده است . احتمال قوي مي رود که عرب ها باروت را اختراع کرده اند و نخستين مردمي هستند که موضوع تقطير ، ذوب شدن ، متبلور شدن ، تبديل مايعات و جوشاندن را دانستند. »(5)

پزشکي و بيمارستان

مسلمانان در طب پزشکي ، مخصوصاً طب باليني و داروشناسي ، پيشرفت قابل توجهي کردند و در جهان از نخستين کساني هستند که به ساختن و تأسيس بيمارستان پرداختند و ابتکاراتي در مورد معالجه ي بيماران داشتند و حتي براي جراحي ، بيمار را بي هوش مي کردند ؛ چنان که ويل دورانت نوشته :
« مسلمانان چون از تشريح موجودات زنده يا پيکر اموات ابا داشتند ، جراحي از همه ي علوم ضعيف تر و طب باليني و داروشناسي از همه ي رشته ها قوي تر بود . مسلمين عنبر ، کافور ، فلوس ، ميخک ، جيوه ، سناي مکي بر علم قرابادين(6) کهن افزودند و مرکبات طبي تازه اي چون اقسام شربت و گلاب و امثال آن را بر صف داروها افزودند. »
ويل دورانت ادامه مي دهد که : « نخستين بار ، داروخانه به وسيله ي مسلمانان ايجادشد و هم آن ها نخستين مدرسه ي داروشناسي را بنياد کردند . طبيبان مسلمان به شست وشو ، مخصوصاً به هنگام تب ، و به حمام بخار اهميت فراوان مي دادند . پزشکي کنوني به معالجات آن ها درباره ي آبله و سرخک چيز تازه اي نيفزوده است . بي هوشي به وسيله ي استنشاق را در بعضي امور جراحي به کار مي بردند و از حشيش و ديگر مواد مخدر ، براي ايجاد خواب عميق استفاده مي کردند . نام سي و چهار بيمارستان را که در آن دوره در قلمرو اسلام برپا بوده است مي دانيم که ظاهراً همگي به شيوه ي انجمن علمي و بيمارستان ايراني جندي شاپور به وجود آمد . بزرگ تر از همه ي بيمارستان ها در قلمرو اسلام بيمارستاني بود که سال 88 هـ . ق ( 978 م ) بيست و چهار طبيب در آن جا بود ... طبيباني بودند که همه روزه به زندان ها سر مي زدند و زندانيان را معالجه مي کردند. »(7)

تأثير نهضت علمي اسلام بر نهضت علمي اروپا

با توجه به بحث ها و تحليل هاي گذشته ، مي توان گفت که از دستورها و توصيه هاي اسلام درباره ي فراگيري علم ، نهضت علمي نيرومندي پايه گذاري شد و با گذشت دو سه قرن ، اين نهال برومند رشد و نمو کرد و شاخ و برگ آن سراسر جهان اسلام را زير پوشش قرار داد وچنان به بار نشست که در مدت کوتاهي ، کتاب هاي فراوان در رشته هاي مختلف علمي اعم از معارف الهي و فلسفه و طب و بهداشت و جغرافيا و فيزيک و شيمي و غير آنها تأليف و تصنيف شد که بخشي از آن به صورت ترجمه و بخش ديگري به صورت تحقيقات جديد دانشمندان اسلام در آن رشته هاي علمي انتشار مي يافت .
اين نکته بسيار قابل توجه است که به اعتراف صريح مورخان غربي ، نهضت علمي اروپا از نهضت علمي مسلمين مايه گرفت و اروپاييان از اين حيث ، خود مديون دانشمندان اسلام هستند . دکتر « ماکس ميرهوف » مي گويد : « علوم عرب ( مسلمانان ) مانند ماه تاباني بود که تاريک ترين شب هاي اروپاي قرون وسطي را روشن ساخت و چون علوم جديد ظاهر گشت ، ماه بي رنگ شد ؛ ولي همان ماه بود که ما را در شب هاي تار هدايت کرد تا به اين جا رسانيد و مي توانيم بگوييم هنوز هم تابش آن با ماست. »(8)
و در جاي ديگر ، همين پژوهنده مي نويسد : « خلاصه ، به اين وسيله ( ترجمه ي کتب دانشمندان اسلام ) ، علوم شرق مانند باران رحمت بر خاک خشک اروپا باريد و آن را حاصلخيز ساخت و کم کم ، اروپاييان با علوم شرق آشنا شدند. »(9)
و نيز از پروفسور « گيب » ، استاد زبان عربي در دانشگاه لندن ، در مقاله اي که تحت عنوان « نفوذ ادبياتاسلامي در اروپا » نگاشته نقل مي کند :
« هنگامي که به گذشته نظر افکنيم ، مي بينيم علوم و ادبيات به منزله ي خميرمايه اي براي تمدن غرب بود ؛ به گونه اي که نفوذ روحيات و افکار شرق روح تاريک مردم قرون گذشته ي غرب راروشن ساخت و آن ها را به جهان وسيع تري هدايت نمود. »(10)
جرجي زيدان نيز درباره ي تأثير تمدن اسلام در علوم بيگانه (دخيل ) ، چنين مي نويسد :
« همين که تمدن اسلام نضج گرفت و علوم تازه ميان مسلمانان منتشر شد ، دانشمنداني از ميان مسلمانان برخاستند که افکار و عقايدشان از صاحبان اصلي علوم در پاره اي موارد عالي تر بود و در واقع ، علوم مزبور با تحقيقات جديد علماي اسلام رنگ تازه به خود گرفت ؛ مطابق مقتضيات محيط و مناسب با تمدن اسلام پيشرفت کرد و همين که فرنگيان براي اقتباس علوم يونان قيام کردند ، ناچار قسمت عمده ي آن را از زبان عربي با رنگ و بوي ( صبغه ي ) اسلام ترجمه و اقتباس نمودند. »(11)
خلاصه ، روزگاري اروپا در جهل مطلق به سر مي برد در حالي که مسلمانان به درجات علمي بالايي رسيده بودند و داراي کتابخانه هايي عظيم و دانشمنداني فرهيخته بودند و اگر زماني فلسفه و منطق و برخي علوم ديگر از يونان به اسلام وارد شد، روزي هم رسيد که از اسلام علم و دانش به غرب بازگشت . فروغي در اين زمينه مي نويسد :
«از دوره اي که مورخين اروپا قرون وسطي مي نامند ، بساط علم و حکمت برچيده بود و ناداني چنان غلبه داشت که اولياي دين هم از سواد و کمال بي بهره بودند ؛ چنان که شارل کبير ، پادشاه فرنگ ( امپراطوري شارلماني ) که در آخر قرن هشتم تقريباً بر همه ي اروپا سلطنت داشت و مردي هوشمند بود و در ترويج معارف همت مي ورزيد ، چون خواست تحصيل کمالي کند و مکتب و مدرسه اي داير نمايد ، با رنج فراوان از گوشه و کنار ، دو سه نفر از اهل فضل پيدا کرده پيش خود خواند و در سن کهولت خواندن و نوشتن آموخت و فرزندان و اعضاي خاندان خويش را شخصاً تعليم کرد و مدارس چند تأسيس نمود ؛ وليکن مساعي شارلماني نتيجه ي کامل نبخشيد ، چه هنوز اروپا چنان که بايد ، امن نشده و طبايع آن مردم براي سير در عوالم تمدن مستعد نگرديده بود. »(12)

توجه اروپاييان به علوم مسلمانان

پس از ظهور عصر رنسانس و آزاد شدن دانش پژوهان از قيد و بند کليسا و به امنيت رسيدن انديشمندان ، اروپا بيدار گشت و از علوم مسلمانان بهره ي خوبي گرفت و بر قله هاي دانش صعود کرد . بنا به نوشته ي محمدعلي فروغي ، « در قرن دهم ، از فضلا کسي که قابل ذکر است ژربر فرانسوي است که در پايان عمر به مقام پاپي رسيد ... .او يکي از نخستين کساني است که از مسلمانان ، کسب معرفت نموده ؛ يعني به اسپانيا ( اندلس ) که آن زمان مملکتي اسلامي بود رفته نيز دانشمندان آن سرزمين به زبان عربي کسب علم نموده و در رياضيات و هيئت و نجوم داراي مقامي شد و چون به فرانسه برگشت ، به نشر معلوماتي که در اسپانيا فرا گرفته بود همت گماشت و از آن پس ، دانش طلبان اروپا ممالک اسلامي را منبع علم و حکمت شناختند؛ به آن جا مسافرت کردند و به تحصيل زبان عرب و معلومات مسلمانان پرداختند و همچنان که مسلمانان با ترجمه کتب يونانيان ، کليد خزانه ي علم را يافتند ، اروپاييان نيز با ترجمه ي کتب عربي ، مفتاح دانش را به دست آوردند .
« در رياضيات و هيئت و نجوم ، کتاب حساب موسي خوارزمي و مساحه الاشکال پسر موسي بن شاکر و و رسايل ابومفسر بلخي و محمد بن جابر تباني و هيئت فرغاني و صور عبدالرحمن صوفي اصفهاني و مناظر و مرايا و رساله ي باد و باران يعقوب کندي و در جغرافيا ، نزهه المشتاق ادريسي و تقويم البلدان ابوالفداء و در طب ، کمال الصناعه و ساير کتب علي بن عباس مجوسي ، طبيب عضدالدوله ي ديلمي و کتاب حاوي و طب منصوري محمد بن زکرياي رازي و قانون شيخ الرئيس ، ابوعلي سينا و کتاب جراحي و کتاب الترياق ابوالقاسم زهراوي و همچنين کليات ابن رشد اندلسي و رسايل فارابي و ابوعلي سينا در فلسفه و مقاصد الفلاسفه ي غزالي به زبان لاتين ترجمه شد ( چون زبان اروپايي براي اداي مطالب علمي ، پخته و ورزيده نشده بود ، به زبان لاتين ترجمه مي کردند ) و بعد از اختراع چاپ ، بعضي از آن ها مکرر چاپ شده . قانون شيخ الرئيس در همان سال ها سه مرتبه تکرار يافته. »(13)

صنعت کاغذ سازي

طبق نوشته ي ويل دورانت ، صنعت کاغذ سازي از مسلمانان به غرب رسيد . در آغاز ، مسلمانان اين صنعت را از چينيان آموختند و سال ها بلکه قرن ها گذشت که اين صنعت در ميان مسلمانان رايج بود و سپس به کشورهاي غربي ، چون ايتاليا و آلمان و انگلستان رسيد : « وقتي مسلمانان سمرقند را گشودند ( 92 هـ . ق / 712 م ) ، تهيه ي خمير کتان و ديگر گياهان الياف دار را از چينيان آموختند که از آن خمير ، صفحات بسيار نازکي مي ساختند و خشک مي کردند . اين صنعت به خاور نزديک آمد و درزماني که هنوز بردي ( پاپيروس ) فراموش نشده بود ، به جاي کاغذ پوستي به کار رفت .
نخستين کارخانه ي کاغذسازي در قلمرو اسلام به سال 178 هـ . ق ( 794 م ) در بغداد ، به دست فضل بن يحيي ، وزير هارون الرشيد ، گشوده شد . آن گاه مسلمين اين صنعت را به سيسيل و اسپانيا بردند و از آن جا ، به ايتاليا و فرانسه رسيد . پيش از آن ، کاغذ در سال105 م در چين به کار رفت و سپس در سال 89 هـ . ق ( 707 م ) ، در مکه و در سال 184 هـ . ق ( 800 م )، در مصر ، و در سال 339 هـ . ق ( 950 م ) ، در اسپانيا و در سال 494 هـ. ق ( 1105 م ) ، در قسطنطنيه و در سال 393 هـ . ق ( 1102 م )، در سيسيل و در سال 548 هـ . ق ( 1154 م ) ، در ايتاليا و در سال 626 هـ . ق(1228 م ) ، در آلمان و در سال 709 هـ . ق(1309 م ) ، در انگلستان. »(14)
همين نويسنده در جاي ديگري از کتاب خود مي نويسد :
«تا سال 236 هـ . ق (850 م ) ، مهم ترين آثار يوناني در رياضيات و نجوم و طب به عربي در آمده بود . ترجمه ي عربي کتاب بطليموس ( المجسطي ) ناميده شد ... .انتقال مستمر علوم و فلسفه از مصر و هند و بابل از راه يونان و روم شرقي به قلمرو شرقي اسلام و اسپانيا و از آن جا به شمال اروپا و آمريکا از حوادث مهم و جالب تاريخ جهان بوده است. »(15)

پی‏نوشتها:

1 ـ محمد علي فروغي ،سير حکمت در اروپا ، تهران ، انتشارات زوار ، چاپ سوم ، 1372 ، ج 1 ، ص 104 .
2ـ مطهري ،مجموعه آثار ،تهران ،انتشارات صدرا ، چاپ اول ، دي 78 ، رمضان 1420 ، چ 5 ،ص23 .
3 ـ جرجي زيدان ،تاريخ تمدن اسلام ،ص 599 .
4 ـ همان ،ص 605 .
5 ـ جرجي زيدان،تاريخ تمدن اسلام ،ص 606 .
6 ـ مأخوذ از يوناني ،علم به خواص ادويه و گياهان دارويي و نام کتابي در خواص ادويه و گياهان دارويي ، حسن عميد ، فرهنگ فارسي عميد ،چاپ نوزدهم ( 1379 ) ،مؤسسه انتشارات امير کبير ،تهران ، ص 963.
7 ـ ويل دورانت ، تاريخ تمدن ، ج 4 ، کتاب دوم ، ص 315 .
8 ـ ماکس ميرهوف ،ميراث اسلام ، به قلم سيزده نفر از مستشرقين و استادان دانشگاه هاي انگلستان ، ترجمه ي مصطفي علم ، چاپ خودکار ايران ، تهران ، 1325 ، ص 134 .
9 ـ همان ، ص 111 .
10ـ همان ، ص 81 .
11ـ جرجي زيدان ، تاريخ تمدن اسلام ، ص 598 .
12ـ فروغي ، سير حکمت در اروپا ، ص 106 .
13ـ فروغي ،سير حکمت در اروپا ، ص 107 .
14ـ ويل دورانت ، تاريخ تمدن ، ج 4 ، کتاب دوم ، ص 303 .
15ـ ويل دورانت ، تاريخ تمدن ، ج 4 ، کتاب دوم ، ص 309 .

منبع: کتاب نگرش اسلام به ساير اديان و ملل




نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
موارد بیشتر برای شما
معرفی خوشنویسان معروف قرآن کریم
معرفی خوشنویسان معروف قرآن کریم
بررسی مرقع و قطاع در خوشنویسی
بررسی مرقع و قطاع در خوشنویسی
خیابانی: آقای بیرانوند! من بخواهم از نام بردن تو معروف بشوم؟ خاک بر سر من!
play_arrow
خیابانی: آقای بیرانوند! من بخواهم از نام بردن تو معروف بشوم؟ خاک بر سر من!
توضیحات وزیر رفاه در خصوص عدم پرداخت یارانه
play_arrow
توضیحات وزیر رفاه در خصوص عدم پرداخت یارانه
حمله پهپادی حزب‌ الله به ساختمانی در نهاریا
play_arrow
حمله پهپادی حزب‌ الله به ساختمانی در نهاریا
مراسم تشییع شهید امنیت وحید اکبریان در گرگان
play_arrow
مراسم تشییع شهید امنیت وحید اکبریان در گرگان
به رگبار بستن اتوبوس توسط اشرار در محور زاهدان به چابهار
play_arrow
به رگبار بستن اتوبوس توسط اشرار در محور زاهدان به چابهار
دبیرکل حزب‌الله: هزینۀ حمله به بیروت هدف قراردادن تل‌آویو است
play_arrow
دبیرکل حزب‌الله: هزینۀ حمله به بیروت هدف قراردادن تل‌آویو است
گروسی: فردو جای خطرناکی نیست
play_arrow
گروسی: فردو جای خطرناکی نیست
گروسی: گفتگوها با ایران بسیار سازنده بود و باید ادامه پیدا کند
play_arrow
گروسی: گفتگوها با ایران بسیار سازنده بود و باید ادامه پیدا کند
گروسی: در پارچین و طالقان سایت‌های هسته‌ای نیست
play_arrow
گروسی: در پارچین و طالقان سایت‌های هسته‌ای نیست
گروسی: ایران توقف افزایش ذخایر ۶۰ درصد را پذیرفته است
play_arrow
گروسی: ایران توقف افزایش ذخایر ۶۰ درصد را پذیرفته است
سورپرایز سردار آزمون برای تولد امیر قلعه‌نویی
play_arrow
سورپرایز سردار آزمون برای تولد امیر قلعه‌نویی
رهبر انقلاب: حوزه‌ علمیه باید در مورد نحوه حکمرانی و پدیده‌های جدید نظر بدهد
play_arrow
رهبر انقلاب: حوزه‌ علمیه باید در مورد نحوه حکمرانی و پدیده‌های جدید نظر بدهد
حملات خمپاره‌ای سرایاالقدس علیه مواضع دشمن در جبالیا
play_arrow
حملات خمپاره‌ای سرایاالقدس علیه مواضع دشمن در جبالیا