محمدعلی شادی (2)
امیر مدینهای بناب (3)
چکیده
ذخایر عمدهی نفت و گاز منطقهی خلیجفارس، این منطقه را دارای اهمیت ژئواستراتژیک، ژئوپولیتیک و ژئواکونومیک در سطح بینالمللی کرده و زمینهی حرکت روابط کشورهای حاشیهی خلیجفارس را به سوی نوعی واگرایی فراهم آورده است. بررسیها نشان میدهد که عواملی، مانند اختلافات ارضی و مرزی، جنگهای منطقهیی و عدم آگاهی رهبران کشورهای منطقه از جایگاه ویژهی خلیجفارس، وجود تفکرات سنتی و قومی، پروژهی اسلامستیزی، نفوذ تفکرات و ایدئولوژیهای بینالمللی و حضور قدرتهای فرامنطقهیی و غیره، موجبات ناامنی را در این منطقه فراهم آورده است. به همین دلیل پرداختن بیش از پیش به این موضوع و یافتن راهکارهایی به منظور کاهش ناامنی و همچنین افزایش همگرایی در بین کشورهای منطقه، یکی از ضرورتهای ویژه در این حوزهی حیاتی به شمار میرود. در جهان امروز، گردشگری، صنعتی فرارشتهیی است که نه تنها متأثر از عوامل اجتماعی، طبیعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی است؛ بلکه آنها را به نوبهی خود تحت تأثیر قرار میدهد. بنابراین به نظر میرسد که در صورت بررسی و شناخت ویژگیهای مشترک عوامل یاد شده در کشورهای حوزهی خلیجفارس در چارچوب صنعت گردشگری، میتوان عوامل همگرایی این کشورها را شناسایی کرد. در این مقاله، پژوهشگران با استفاده از منابع کتابخانهیی و استفاده از جدول، شکل و نقشه به بررسی نقش و اهمیت کشورهای حوزهی خلیجفارس و عوامل همگرایی در بین کشورهای این حوزه پرداختهاند. همچنین در ادامه نگارندگان به تأثیر صنعت گردشگری و تأثیر آن در تحکیم روابط این کشورها، برای دستیابی به قدرت منطقهیی یا جهانی اشاره کردهاند.کلیدواژگان:
خلیجفارس؛ گردشگری؛ همگرایی؛ ژئوپولیتیک؛ ژئوتوریسم؛ ژئواستراتژیک.
مقدمه:
خلیجفارس، به عنوان کانون ژئوپولیتیک مهم در منطقهی استراتژیک خاورمیانه، تأثیرات چشمگیری نسبت به سایر کانونهای ژئوپولیتیک خاورمیانه، مانند دریای خزر، حوزهی مدیترانهی شرقی، قفقاز، دریای سرخ و غیره بر کشورهای حاشیهی خود داراست. نقش ژئوپولیتیک خلیجفارس از دیرزمان در تفکرات و اندیشهی کشورها و ابرقدرتها وجود داشته و بدان توجه و اذعان ویژهیی شده است. (4)در حال حاضر عواملی، مانند دیدگاههای متفاوت امنیتی و تفاوت در دیدگاههای رهبران کشورهای منطقه مبنی بر حضور آمریکا در خلیجفارس و اختلاف ارضی و مرزی بوجود آمده، باعث واگرایی و ایجاد بحرانها و چالشهایی میان کشورهای این منطقه شده است.
باید توجه داشت که در بین کشورهای حوزهی خلیجفارس، زمینههای همگرایی از جنبههای گوناگون وجود دارد. منابع عظیم انرژی و وجود اتحادیهها و کنفرانسهای اسلامی، نمونههای بارزی از این استراتژی است که در جهت همگرایی آنها صورت گرفته است.امروزه توصیهی کاربردی در جهت نحوهی تعامل بهتر، بین کشورهای حوزهی خلیجفارس و ایجاد ارتباط پایدار بر سر منافع عظیم خلیجفارس، نیازمند بررسی تأثیرات عوامل ژئوپولیتیک در منطقهی خلیجفارس است. گردشگری؛ یعنی تجارت هزارهی سوم یکی از پردرآمدترین منابع بخش اقتصاد است و از این جهت جریانهای گردشگری بینالمللی، پویاترین مبادلات اقتصادی را که ممکن است بین کشورها اتفاق بیفتد، بوجود میآورد. همگرایی، به لحاظ مفهومی، عبارت است از: تقریب و نزدیک شدن افراد به سمت نقطهیی مشخص که معمولاً به عنوان هدف مشترک آنها شناخته میشود. توسعهی گردشگری میتواند، سبب پویایی و تقویت بنیهی اقتصادی، رشد خلاقیت و نوآوری در اقتصاد و ایجاد بسترهای قانونی تاریخی شود و این امر نشان میدهد که با گسترش گردشگری، چیزی فراتر از اقتصاد بدست میآید و آن گسترش صلح و دوستی و حفظ حقوق انسان و طبیعت است. از آنجا که خلیجفارس، یکی از مهمترین مناطق استراتژیک جهان است، گردشگری میتواند از عوامل بسیار مهم در جذب سرمایه از طریق جذب گردشگر باشد. به همین دلیل برای کشورهای خلیجفارس، جذب گردشگر و ایجاد زیرساختهای مناسب برای جذب گردشگری از اهمیت فراوانی برخوردار است.
در این پژوهش نگارندگان بدنبال یافتن مؤلفههای مؤثر برای همگرایی کشورهای خلیجفارس با تأکید بر توسعهی اقتصادی در منطقه، به ویژه عامل صنعت گردشگری، در همگرایی منطقهیی هستند.
با توجه به این مقدمه، این سؤال مطرح میشود که: «چه عواملی در منطقهی خلیجفارس باعث همگرایی در بین کشورها میشود و آیا عامل اقتصادی، بخصوص توسعهی گردشگری، بر همگرایی تأثیر مثبت دارد؟».
فرضیهی این پژوهش بر پایهی شناخت عوامل همگرایی اقتصادی در منطقهی خلیجفارس و برقراری توانمندسازی منطقه، در جهت توسعهی صنعت گردشگری در بین کشورهای حوزهی خلیجفارس و همچنین ایجاد امکانات و توانمندیهای لازم برای همکاری و همگرایی اصولی با ایجاد امنیت پایدار در منطقه و شناسایی تأثیرات صنعت گردشگری بر همگرایی منطقهیی است. روش تحقیق توصیفی - تحلیلی است که در آن با استفاده از منابع کتابخانهیی و نیز ارائهی جدول و شکل به دنبال شناخت عوامل، به خصوص عامل اقتصادی و به ویژه توسعهی گردشگری است که در منطقهی خلیجفارس باعث همگرایی در بین کشورها میشود.
نظریه همگرایی (5)
همگرایی، به لحاظ مفهومی، عبارت است از: تقریب و نزدیک شدن افراد به سمت نقطهیی مشخص که معمولاً به عنوان هدف مشترک آنها شناخته میشود. واگرایی در برابر آن، عبارت است: تفکیک و جدایی از همدیگر و دور شدن آنها از هدف مشترک و حرکت به سمت هدفهای خاص (حافظنیا، 1384: 373).برای همگرایی تعاریف زیادی ارائه شده است، ارنست هاس، (6) همگرایی را اینگونه تعریف میکند. همگرایی فرایندی است که در طی آن بازیگران سیاسی در چندین واحد ملی مجزا ترغیب میشوند تا وفاداریهای فعالیتهای سیاسی و انتظارات خود را به سوی مرکز جدیدی معطوف سازند که نهادهای این مرکز از صلاحیتی برخوردارند که دولتهای ملی موجود را تحت پوشش خود میگیرد و یا چنین صلاحیتی را میطلبند. مفهوم همگرایی عمدتاً از سال 1945. م در چارچوب منطقهگرایی در اروپای غربی مطرح شد و از دههی 1950 .م بطور جدی عملی شد. از لحاظ سطح تحلیل، سه سطح را باید برای مطالعهی همگرایی در روابط بینالملل در نظر گرفت:
سطح اول، همگرایی در سطح نظام است که در آن اشاره به فرآیندی دارد که به موجب آن دولتها بخشی از قدرت تصمیمگیری سیاسی، اقتصادی و حقوقی را به نهادهای فوق ملی در مقیاس جهانی انتقال میدهند. این وضعیت ممکن است باعث بهبود کیفیت حکومتمداری داخلی و جهانی شود و ضمن بالا بردن کارآیی تصمیمگیری، در عمل هم پایهی رفتارهای جمعی را تقویت کند؛
سطح دوم، تحلیل سطح همگرایی منطقهیی است که طی آن تعدادی از دولتها که در مجاورت با یکدیگر قرار دارند، گرد هم میآیند و یک اتحادیهی سیاسی و اقتصادی فدرال را مانند، اتحادیهی اروپا بوجود میآورند. تجربهی اروپا حاکی از آن است که تا چه اندازه رسیدن به اجماع کلی در میان اعضا دشوار بوده است. شاید بتوان گفت که آیندهی همگرایی در سطوح نظام و منطقهیی به میزان قابل توجهی به درجهی موفقیت اتحادیهی اروپا بستگی خواهد داشت؛
سطح سوم، ارتباط مستقیم به ویژگیهای ساختاری دولتها دارد که مسلماً برخورداری واحدهای سیاسی از درجهی بالای توسعهی اقتصادی، فناوری، سیاسی، فرهنگی و ارتباطی بر فرآیند همگرایی تأثیر بسزایی دارد (قوام، 1384: 44).
انواع همگرایی
1. همگرایی سیاسی
همگرایی سیاسی به ادغام دو یا چند واحد سیاسی مستقل در یک واحد مستقل جدید گفته میشود. نظریهپردازان سیاسی در رابطه با مفهوم همگرایی سیاسی دیدگاههای مختلفی را ارائه میکنند؛ به طوری که جاکوب تیون و تانسکو همگرایی سیاسی را بیانگر ارتباط درونی یک جامعه با هویت و خودآگاهی میدانند. بررسیهای به عمل آمده، نشان میدهد که همگرایی سیاسی بیشتر در حکومتهای فدرالیستی حائز اهمیت است و نمونهیی که میتوان بدان استناد کرد، اروپای غربی است که پس از ایجاد اتحادیههای اقتصادی، وارد مرحلهی اتحاد سیاسی شدهاند. مهمترین عوامل تأثیرگذار در همگرایی سیاسی، در شکل شمارهی 1 مشخص شدهاند:شکل شمارهی 1: عوامل تأثیرگذار در همگرایی سیاسی (نگارندگان)
2. همگرایی اجتماعی
عواملی که موجب میشوند، جنبهی اجتماعی همگرایی تقویت یا تضعیف شود، عبارتند از:- ایدئولوژی، ارزشها و هنجارهای مشترک؛
- تاریخ، زبان و فرهنگ؛
- یکپارچگی نژادی.
بنابراین میزان همبستگی اجتماعی و یکپارچگی، موجب افزایش ظرفیت و کارآمدی همگرایی و فقدان همبستگی اجتماعی به همان نسبت، منجر به واگرایی و ناکارآمدی سیستم همگرایی میشود.
3. همگرایی اقتصادی
در پیوندهای منطقهیی، گروهبندی و همگرایی منطقهیی، روندهای اقتصادی و اتحادیههای اقتصادی لازم است. در منطقهسازی اهمیت ویژهیی به روندهای اقتصادی مستقل داده شده است که منتهی به ایجاد وابستگی متقابل اقتصادی در یک حوزهی مشخص جغرافیایی میشود و مهمترین نیروی بکار رفته در آن بازارها، تجارت خصوصی، جریان سرمایهگذاری و تصمیمگیری دولتهاست. چنانچه بلا بالاسا (7) روند همگرایی اقتصادی را در پنج مرحله طبقهبندی میکند:همگرایی اقتصادی؛ به معنای یکپارچه شدن، یکسان شدن و ادغام اقتصادی چند واحد اقتصادی مختلف است. از جمله متغیرهایی که در روند همگرایی اقتصادی مورد توجه قرار میگیرند، عبارتند از: سطح اشتغال، موازنه پرداختها، ساختار صنعتی، توزیع درآمد، توان اقتصادی و قدرت اقتصادی در مذاکرات تجاری از یک طرف و حمایت دولتی و نحوهی ارتباطات اقتصادی از طرف دیگر.
جدول شمارهی 1: روند همگرایی اقتصادی طبق نظر بلا بالاسا (فارسانی، 1371: 32)
مرحله |
ویژگیها و شاخصها |
منطقهی آزاد تجاری |
|
اتحادیه گمرکی |
|
بازار مشترک |
|
اتحادیهی اقتصادی |
|
همگرایی تمام عیار اقتصادی |
|
4. همگرایی و واگرایی منطقهیی
از فحوای کلام ادیان آسمانی و پیامبران، گرایش به همگونی و همبستگی جوامع برمیآید. در اندیشههای بزرگان، چون مارکوس اورلیوس، انیشتین، فروید و شاعرانی، چون هومر، فردوسی، تاگور، رازرپاوند و سیاستمدارانی چون، هوشی مینه، ویلی برانت، جواهر لعل نهرو، اولاف پالمه و غیره این نکته به نوعی برجسته مشخص شده است.همگرایی و واگرایی دو رفتار متضاد در روابط دولتها و یا بازیگران سیاسی است. شکلگیری، بقا و فنا فرآیند همگرایی و واگرایی تابعی از تلقین دولتها و بازیگران نسبت به منافع ملی و جمعی و فردی خود است. فرآیند همگرایی و واگرایی در ارتباط با بازیگران سیاسی و دولتها از احساس و درک هدف و منفعت مشترک و یا برعکس آن اهداف و منافع متعارض شروع میشود و سپس مراحل بعدی آن ادامه پیدا میکند و نیروهای اصلی، به عنوان یک عامل سرعتبخش به تقویت روند کمک کرده تا فرآیند آن را کامل کنند.
در فرآیند واگرایی در ارتباط با بازیگران سیاسی و دولتها اهداف و منافع متعارض شروع میشود و سپس مراحل بعدی آن ادامه پیدا میکند و نیروهای اصلی و سرعت بخش به تقویت روند کمک کرده تا فرآیند را کامل کنند. این فرایند از حیث تجلی فضایی ممکن است در مقیاسهای محلی، منطقهیی و جهانی شکل بگیرند که مرحله پایانی فرایند یاد شده، همراه با تجزیه، پیامدهایی چون تنش، جنگ و توسعهنیافتگی را تشکیل میدهد.
بیشتر بخوانید:گونه شناسی نظام های سیاسی خاورمیانه (1)
توریسم (گردشگری)
واژهی «توریسم» از دو بخش «تور»؛ به معنای سفر، گشت، مسافرت، سیاحت و «ایسم» پسوندی که اشاره به یک مکتب با اندیشهی فلسفی، مذهبی، سیاسی، ادبی و غیره دارد، ترکیب یافته است: بنابراین توریسم؛ یعنی مکتبی که پایهی فکری آن سیاحت و گردشگری است (Oxford, 1989).توریست (گردشگر)
واژهی توریست/ گردشگر نیز، مانند توریسم/ گردشگری تعاریف متعددی دارد. در واقع، هر تعریفی را که برای توریسم/ گردشگری بپذیریم، واژهی توریست/ گردشگر را هم باید بر همان اساس تعریف کنیم.در فرهنگ وبستر، توریسم و گردشگر به کسی اطلاق میشود که برای سرگرمی و تفریح، یا به قصد امور فرهنگی سفر میکند. در فرهنگهای لغت فارسی، این عبارات در وصف گردشگر آمده است: «جهان گردنده»، آنکه در اقطار عالم بسیار سفر کند، سیاح کسی است که در شهرها و کشورهای دیگر سیاحت کند و جهان را درنوردد (الوانی و دهدشتی، 1373: 18).
شکلهای عمدهی توریسم/ گردشگری
توریسم تفریحی و استفاده از تعطیلات، توریسم درمانی، توریسم فرهنگی و آموزشی، توریسم اجتماعی، توریسم ورزشی، توریسم مذهبی و زیارتی، توریسیم بازرگانی و تجارت، توریسم سیاسی.توریسم سازمان یافته و انواع آن
تورهای جامع، تورهای جامع گروهی، تورهای اختصاصی و دربستی.آثار گردشگری
در یکی از طبقهبندیهای رایج، بر اساس مثبت یا منفی بودن پیامدهای گردشگری، آثار آن را در سه بعد اقتصادی، اجتماعی فرهنگی و زیست محیطی بررسی شده است.جدول شمارهی 2: آثار گردشگری در سه بعد اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی و زیست محیطی بر اساس مثبت یا منفی بودن سفرها (www.e-unwto.org).
نوع |
مثبت |
منفی |
الف) ابعاد اقتصادی |
افزایش هزینهها |
ایجاد تورم در سطح محلی اقتصاد |
ایجاد اشتغال |
احتکار املاک |
|
افزایش عرضهی نیروی کار |
ناتوانایی در جذب گردشگر |
|
اقتصاد |
افزایش استانداردهای زندگی |
از دست رفتن فرصت برای سرمایهگذاری |
هزینههای فرصتی ناخواسته، شامل انتقال سرمایهها از بخش بهداشت و آموزش به بخش گردشگری |
||
افزایش قیمتها |
||
تجارت |
رقابت صنعت گردشگری برای جذب نیروهای انسانی محلی |
معرفی منطقه، بعنوان یک مقصد گردشگری و تجاری ممکن است عکسالعمل منفی سازمانهای فعال در مقصد را بهمراه داشته باشد |
احداث تأسیسات جدید، زیرساختها و جاذبهها |
||
افزایش میزان دسترسی به امکانات و تسهیلات |
||
ب) آثار اجتماعی |
افزایش سطح پایداری منافع |
تجاری شدن فعالیتهایی که ممکن است، ماهیت شخصی یا خصوصی داشته باشند |
سیاسی/ اداری |
جامعهی میزبان و مشارکت آنها در فعالیتهای متنوع اجتماعی/ فرهنگی |
اختلالات اجتماعی روانی |
تقویت ارزشها و سنن محلی در منطقه |
افزایش بالقوهی جرم و جذابیت |
|
افزایش غرور جامعه میزبان و تقویت روح همبستگی |
تمایل به نگرش تدافعی به جامعه |
|
افزایش آگاهی ساکنان دربارهی دیگران (آگاهی از اینکه دیگران در مورد آنها چگونه فکر میکنند) |
تغییر در ساختار جامعه |
|
تقویت شناخت و روابط بینالمللی |
احتمال دارد، نبود درک صحیح بین گردشگران و جامعهی میزبان باعث بروز تعارضات بین آنها شود. |
|
تحریف ماهیت صحیح وقایع، به منظور انعکاس ارزشهای نظام سیاسی |
||
توسعهی مهارتهای برنامهریزان |
ناتوانی در کسب اهداف |
|
سیاسی /اداری |
استشهاد اقتصادی مردم محلی، به منظور راضی نگهداشتن رجال سیاسی |
ناتوانی در کسب اهداف |
ج) آثار زیست محیطی |
توسعهی تسهیلات جدید |
آسیبهای محیطی |
احداث و بهبود زیر ساختارهای منطقه |
تغییرات در فرآیندهای طبیعی |
|
محافظت از میراث باستانی و تاریخی |
شلوغی و ترافیک |
|
راهبردهای مدیریت گردشگران |
تغییر در محیط و حیات وحش |
|
تخریب آثار باستانی |
جغرافیای خلیجفارس
1. جغرافیای طبیعی خلیجفارس
خلیجفارس بین 24- 30 درجهی عرض شمالی و 47- 57 درجهی طول شرقی در منطقهی معتدل شمالی واقع شده است. طول آن از منتهیالیه آبادان تا تنگهی هرمز نهصد کیلومتر و عرض متوسط آن نزدیک به 250 کیلومتر است. پهنترین قسمت آن به چهارصد کیلومتر و حداکثر عمق آن در تنگهی هرمز به روی رأس المسندام به 182 متر میرسد. مساحت خلیجفارس 250 هزار کیلومتر مربع است. به علت عدم وجود جریانهای دریایی، آب آن به ویژه در قسمت غربی، شیرین است. این دریای نیمه بسته، میراث تحولات زمین شناختی دوران سوم زمینشناسی است و بیش از 35 میلیون سال قدمت دارد. در زمان تشکیل، به مراتب مساحت آن بیشتر از امروز بوده است؛ به طوری که قسمت بزرگی از جلگههای برازجان، خوزستان، بهبهان تا کوههای زاگرس تا اواخر دوران سوم زمینشناسی در زیر آب قرار داشته است.خلیجفارس دارای شکلی، هلالی است. حجم آبهای آن، 5800 کیلومتر مکعب است. آب قابل ملاحظهیی که وارد خلیجفارس میشود از رودهای کارون، دجله و فرات سرچشمه میگیرد. دو رود اخیر بعد از پیوستن به هم و تشکیل اروندرود به خلیجفارس میریزند. رودهای کوچکتری، مانند بهمنشیر که شاخهیی ازکارون است نیز در انتها پس از دور زدن آبادان به خلیجفارس میریزد. همچنین رود جراحی با دو شاخه، رود شادگان که به کارون میریزد و دیگری که خود جراحی است در خورموسی به خلیجفارس میریزد. شرایط آب و هوایی خلیجفارس نیز متنوع است. حداکثر دمای ماههای گرم در این منطقه، بین 32- 34 درجهی سانتیگراد است. در زمستان، در شمال خلیجفارس، دمای هوا به پانزده درجه و در تنگهی هرمز به 21 درجهی سانتیگراد میرسد و در عمق بیست تا چهل متر هم دمای آب به 21 درجهی سانتیگراد میرسد. خلیجفارس از نظر منابع دریایی زیستی، با داشتن صدها گونهی قابل تغذیه از غنیترین دریاهای جهان است؛ به طوری که متجاوز از 340 گونهی ماهی در آبهای خلیجفارس وجود دارد. فراوانی انواع مختلفی از ماهیها در خلیجفارس، بطور چشمگیری در تغذیهی ساکنان پیرامون آن، اثری عمیق و ریشهدار بر جای گذارده است؛ تا جایی که ارکان تغذیهی مردم این منطقه را وجود ماهیان تشکیل میدهد.
بیشتر بخوانید:خلیج فارس و جاذبه های گردشگری(1)
بارندگی در سواحل خلیجفارس بسیار کم است. حجم باران در سواحل ایران بیشتر از سواحل جنوبی خلیجفارس است؛ بطوری که ریزش باران در کویت، سالانه در حدود 12/2 سانتیمتر و در مسقط تا شانزده سانتیمتر، بصره 25 سانتیمتر، بحرین به ده سانتیمتر، خرمشهر 21/3 سانتیمتر، جاسک 16/5 سانتیمتر و بوشهر تا 44 سانتیمتر میرسد.
2. جغرافیای تاریخی خلیجفارس
قدیمیترین قومی که مطالعهی زمین را آغاز کردهاند، بابلیها بودند. آنان در آثاری که از دو هزار و پانصد سال پیش آغاز کردند، زمین را صفحهی مسطحی فرض میکردند و جهان را سرزمینهای واقع در اطراف بابل و بین دو رود نیل و دجله میدانستند و از دریاها فقط خلیجفارس را میشناختند که در مجاورت آن سرزمین بود (مجتهدزاده، 1354: 15).همانطور که ظهور اولیهی تمدنهای، مانند بینالنهرین، مصر و غیره در ساحل آبها و رودخانهها بوده است، خلیجفارس نیز از دریاهای شناخته شده در دوران باستان به شمار میآید که در کنار آن تمدن ایرانی شکل گرفته و قوم آریایی میزیسته است. خلیجفارس یکی از قدیمیترین دریاهایی است که انسان متمدن شناخته است. در دوران هخامنشیان این دریا، به دریای «پارس» معروف بود. داریوش پادشاه ایرانی، نخستین ناوگان دریایی جهان را بوجود آورد. وی نخستین بار دستور حفر کانال سوئز را داد. در کتیبهیی که از داریوش در محل کانال سوئز بدست آمده، نوشته شده است: «من پارسی هستم. از پارس مصر را گشودم، من فرمان کندن این آبراه را دادم از رودی که از مصر روان است، به دریایی که از پارس آید».
از دیگر تمدنهای آن زمان تمدن یونان بود که آنها نیز بوجود خلیجفارس آگاهی داشتهاند. چهار دریایی که یونانیان آنها را از دریای بزرگ کناری (دریای تتیس) منشعب میدانستند، عبارت بودند از:
1. دریای متوسط یا خلیج روم (8) (مدیترانه امروز)
2. دریای خزر دریای کاسپین (9) (خزر امروزی)
3. دریای سرخ امروز
4. خلیجفارس (10)
موقعیت ژئوپولیتیک و ژئواکونومیک خلیجفارس
در حال حاضر موقعیت ژئواکونومیک خلیجفارس در جهان جایگاه ویژهیی است که خود متأثر از منابع و ذخایر عظیم موجود در آن است. حضور شرکتهای خارجی، سرمایهگذاریهایی که از طرف شرکتهای دول برون منطقه در آن انجام میگیرد، موقعیت ژئواکونومیک خلیجفارس را امروزه بیش از گذشته در کانون توجه جهان قرار داده است. برخی از ویژگیهای ژئوپولیتیک خلیجفارس که در کانون توجه جهانیان قرار دارد، عبارتند از:- وجود منابع عظیم نفت و گاز؛
- راه درآمدزایی از طریق فروش منابع و ذخایر برای کشورهای منطقه؛
- تأمین کنندهی سوخت کارخانجات کشورهای صنعتی،
- امکان برقراری و دسترسی به آبهای آزاد برای کشورهای منطقه؛
- تأمین معاش و مواد غذایی برای کشورهای حاشیهی آن؛
- ایجاد جایگاه ویژه برای کشورهای منطقه، بواسطهی توجه قدرتهای دنیا به خلیجفارس.
موقعیت ژئوپولیتیک و ژئواکونومیک تنگهی هرمز
تنگهی هرمز، دارای جنبههای ژئواستراتژیکی متعددی است که به طور خلاصه عبارتند از:- قرار داشتن در مسیر انتقال نفت مورد نیاز جهان غرب، به عنوان یک نقطهی کنترل و اعمال فشار؛
- تکیهگاه دفاعی شبهجزیرهی عربستان؛
- قرارداشتن در موقعیت مناسب برای ورود قدرت بری به شبهجزیرهی عربستان؛
- واقع شدن در ابتدای دهلیز فلات ایران.
این تنگه، به عنوان تکیهگاه دفاعی شبهجزیرهی عربستان، هم برای قدرت دریایی و هم برای قدرت بری، برای تقابل با یکدیگر اهمیت ممتازی دارد؛ زیرا تنگهی هرمز، بابالمندب و کانال سوئز، سه نقطهی کنترلی و تکیهگاه دفاعی شبهجزیرهی عربستان بشمار میآیند. اگر توجه کرده باشیم، بعد از بحران خلیجفارس در سال 1990 . م، نیروی دریایی آمریکا و غرب، عمدتاً پیرامون سه نقطهی مزبور و آبهای حایل بین آنها مستقر شدند و شبهجزیرهی عربستان را محاصره کردند. بدین ترتیب توسعه و پیشروی عراق مهار شد.
کشورهای حوزهی خلیجفارس
ایران
از دید جغرافیایی، این نام پهنهیی گستردهتر از کشور ایران را در برمیگیرد و سراسر فلات ایران را شامل میشود. از دید فرهنگی، این نام در برگیرندهی همهی مردمانی است که بر اساس آیینهای ایرانی زندگی میکنند و به زبانهای ایرانی (شاخهیی از زبان هند و اروپایی) گویش دارند؛ مردمی که به گویش فارسی، کردی، لری، مازندرانی، گیلک، بلوچ و غیره سخن میگویند. باور عمومی بر این است که شاخهی پارسی در آستانهی قرن هفتم پیش از میلاد مسیح، نخست ناحیهی «انزان» را در اختیار گرفتند؛ سرزمینی که کانونش را «تپهی مالیان» در فارس میدانند. آمدن دیگر کوچنشینان ایرانی، مانند «سکاها»، «سرمدها»، «هپتالیها» از شمال خاوری، به داخل این کشور، تا میانهی سدهی ششم میلادی ادامه پیدا کرد.در اواسط قرن ششم قبل از میلاد، کوروش کبیر گسترش متصرفات خود را، به عنوان یکی از بزرگترین قدرتهای جهان باستان از فارس آغاز کرد؛ به طوری که در زمان داریوش اول (522- 485 ق. م) متصرفات آنها از جلگهی سند در شرق تا یونان در غرب میرسید (اهلرز، 1365: 41). حملهی اسکندر مقدونی سبب ویرانی گسترده و انتقال تاریخ نوشتههای دوران هخامنشی شد.
ویژگی جغرافیایی و ژئوپولیتیکی ایران در ساخت اندیشهی حکومت، چنان اهمیتی دارد که بناگزیر بر تمامی جنبههای سازمان اجتماعی ایران و روانشناسی اجتماعی مردم تأثیری عظیم بر جای میگذارد. کیفیت فلات ایران بین دو حوضهی گرم و خشک عربستان سعودی و سرد و خشک روسیه قرار دارد، زمینهی ژئوپولیتیک گذرگاهی را تقویت نموده و در کل، اندیشهی حکومت در ایران را با این وضع ژئوپولیتیک و در ارتباط ویژهیی قرار داده است (محرابی، 136: 82- 88).
نقشهی شمارهی 1: منطقهی خلیجفارس (www. gulf2000. columbia. edu)
25 جزیرهی استراتژیک خلیجفارس، متعلق به ایران است. این جزایر از دهانهی تنگهی هرمز (جزیرهی هرمز و لارک) آغاز میشود و تا جزایر بونه و قبر ناخدا در شمالیترین نقطهی خلیجفارس ادامه مییابد. این مناطق موقعیت دفاعی و استراتژیک ایران و اهمیت آنها را در خلیجفارس تعیین میکنند. همچنین سه بندر، بندرعباس، بوشهر و خورموسی، سه نقطهی دریایی هستند که مقر و پایگاه نیروی دریایی ایران را با ناوها و امکانات مجهز جنگ دریایی، در جنوب کشور تشکیل میدهند.
عراق
کشور عراق کنونی در مشرق با ایران، در شمال با ترکیه، در غرب با سوریه و اردن و در جنوب با کویت و عربستان سعودی هم مرز و همسایه است. مساحت کشور عراق 438/317 کیلومترمربع و جمعیت آن بیش از 24 میلیون نفر است. این جمعیت از سه گروه کرد، عرب و ایرانیتباران تشکیل میشود. جمعیت عراق از شیعیان (55 درصد)، سنیها (30- 35 درصد)، باضافهی پنج تا شش درصد از پیروان دینهای دیگر و تعداد مسیحیان این کشور که به یک میلیون نفر میرسد، تشکیل شده است. عراق در بین کشورهای حوزهی خلیجفارس، کمترین طول سواحل را دارد. طول سواحل عراق بین 40- 58 کیلومتر و (شش درصد از کل سواحل خلیجفارس) است که کمترین طول ساحل مرتبط با آبهای آزاد را در خلیجفارس در اختیار دارد. ساحل محدود عراق در خلیجفارس که از آن به عنوان «پاشنهی آشیل استراتژیک» منطقه یاد میشود، همیشه مورد نظر رهبران عراق بوده است. به دلیل این محدودیت و بر سر حق کنترل تمامی آبراه شطالعرب (اروندرود) که تا سال 1980. م تنها راه عمدهی کشتیرانی عراق بوده، صدام حسین نزدیک یک دهه با ایران جنگید.عراق از جمله کشورهای تک محصولی است که اقتصاد این کشور به درآمد و فروش نفت بستگی دارد و بدون درآمد حاصل از نفت از جمله کشورهای فقیر در جهان خواهد بود. 96 درصد درآمد عراق از راه فروش نفت حاصل شده است.
عربستان سعودی
عربستان سعودی از شمال با کویت، عراق، اردن؛ از جنوب با جمهوری یمن؛ از غرب با دریای سرخ؛ از شرق با عمان، قطر، امارات متحده عربی و بحرین همسایه است. مساحت این کشور 214/9690 کیلومتر مربع (پهناورترین کشور منطقه خلیجفارس) است. جمعیت آن در سال 2003 .م برابر با 24/293/844 نفر بوده است که نرخ رشد جمعیت آن سالانه 3/4 درصد است و هر 22 سال دو برابر خواهد شد. پایتخت آن ریاض و طول سواحل آن در خلیجفارس حدود چهارصد کیلومتر است. ده درصد جمعیت آن را شیعیان تشکیل میدهند که عمدتاً در استانهای شرقی سکونت دارند و در مقایسه با سایر نقاط پادشاهیهای سعودی، در فقر نسبی به سر میبرند.جغرافیای عربستان سعودی بگونهیی است که یک سرزمین فلاتی را رقم زده و از سه طرف در محاصره دریا قرار گرفته است. بخش اصلی این شبهجزیره، فلات به نسبت مسطحی با بلندی اندک است. بلندی متوسط این فلات بیش از پانصد متر نیست؛ در حالی که این بلندی در بخش غربی به حدود هزار متر میرسد. بلندترین قسمت این فلات در منطقهی جنوبی حجاز و یمن و در عمان واقع شده است که بلندی قلل، گاه به سه هزار متر هم میرسد. آب و هوای شبهجزیرهی عربستان، گرم و مرطوب، در بخشهای کرانهیی و گرم و خشک در بیابانهای داخلی است. در حالی که میزان بارش سالانه نیز از پانزده سانتیمتر کمتر است. در دوران قبل از کشف و استخراج نفت، شبهجزیرهی عربستان به جزء یمن، منطقهیی فوقالعاده خشک و لم یزرع بود و جمعیت آن کم و به صورت پراکنده و قبیلهیی بود. بعلت ویژگیهای طبیعی در طول تاریخ، هیچ کشور اروپایی منافعی را در اشغال و تصرف آن احساس نکرد. از نظر اقتصادی، عربستان سعودی نیز مانند دیگر کشورهای عرب حوزهی خلیجفارس وابسته به نفت و درآمدهای نفتی است.
روابط خارجی عربستان سعودی با کشورهای حاشیهی منطقهی خلیجفارس بگونهیی است که استراتژی و سیاست همکاری همه جانبهیی را پیوند نداده است، هر چند که روابط دیپلماتیک خود را با برخی از این کشورها از دیر زمان آغاز کرده است. به عنوان نمونه:
در مارس سال 1930. م با مبادلهی تلگرافهایی بین شاه ایران و ملک عبدالعزیز پادشاه نجد - قبل از آن در عهدنامهی مودت سال 1929. م بین ایران و حجاز - سفارت ایران در جده تأسیس شد...؛ اما همچنان روابط دیپلماتیک مناسبی با کشورها برقرار نکرده است... عربستان سعودی از زمان تأسیس تا امروز، همواره سیاست گسترش بسوی خاور را دنبال کرده است. یکی از رویههای دیرینهی عربستان سعودی، دستیابی بر تمام شبهجزیرهی عربستان میباشد و مدعی است که در سدهی نوزده میلادی، شبهجزیرهی عربستان در دست وهابیها بوده است (افشار سیستانی، 1383: 108).
کویت
کشور کوچک کویت در رأس خلیجفارس واقع شده است. نام کویت، واژهیی است فارسی که چند سال پیش از جنگ جهانی اول پرآوازه شد. واژهی کویت در فارسی؛ به معنی «قلعه» و «کوتول» (نگهبان قلعه) است و کویت مصغر شدهی «کوت» و به معنی «کوچک» است و بعضی از نویسندگان میگویند کوت به زبان هندی، به معنی «قلعه» است. کوت در حدود سال 1716. م / 1128 هـ . ق توسط اعرابی که از جزیره العرب به کویت آمدهاند، بنا شده است (همو، 1376: 777). از دید جغرافیایی کویت یک کشور بیابانی است که بخشهای مهمی از آن از شن و ماسه پوشیده شده است و در غرب و جنوب آن، بلندیهایی به شکل تپهماهورهای بهم پیوسته که گاهی بلندی ارتفاعات آن به چهل متر میرسد، دیده میشود. کرانههای آن هم سطح دریاست و در باختریترین نقطهی آن، سرزمین بلندی که بین 200- 500 متر ارتفاع دارد، وجود دارد (مجتهدزاده، 1379: 575).حکومت کویت «امیرنشین» یا نوعی مونارشی (11) است و جنبه موروثی دارد. امیر کویت از خانوادهی «الصباح» انتخاب میشود. قانون اساسی دائم این کشور در شانزدهم نوامبر 1962. م با توشیح شیخ عبدالله سالم الصباح، امیر کویت بتصویب رسید. این قانون اساسی با فرمان امیر میتواند ترمیم یا ملغی شود و تاکنون چندین بار ترمیم و اصلاح شده است. کویت دارای یک مجلس ملی است که نمایندگان آن با رأی مستقیم مردم و به مدت چهار سال انتخاب میشوند.
شبهجزیرهی مسندم
شبهجزیرهی مسندم، استانی در بخش شمالی کشور عمان است. نوار ساحلی از خاک امارات متحده عربی به مسافت هفتاد کیلومتر، این استان را از خاک عمان، جدا ساخته است. مساحت شبهجزیرهی مسندم در حدود پانزده هزار کیلومتر مربع است. این استان چهرهیی کوهستانی دارد. ارتفاع کوههای شبهجزیرهی مسندم از سطح دریا از 1800 تا 2300 متفاوت است. بیشتر مناطق شبهجزیرهی مسندم کوهستانی است و فقط قسمت کوچکی از آن هموار است که یک نوار باریک و تنگ ساحلی را تشکیل داده است که با اتحاد به سمت امارات رأس الخیمه، بر پهنای آن افزوده میشود.شبهجزیرهی مسندم، دربرگیرنده بخشهای مهمی از خاک دو کشور عمان و امارات متحده عربی، به اضافهی قبایل پراهمیتی است که تا همین اواخر، زندگی سیاسی مستقلی در منطقه داشتند. سراسر شبهجزیرهی استوانه مانندی که شمالیترین نقطهاش در تنگهی هرمز، «رأس المسندم» خوانده میشود و بدنهاش بسوی داخل عربستان سعودی ادامه مییابد، نام جغرافیایی ویژهیی ندارد (همو، 1380: 307).
امارات متحده عربی (12)
<
رات متحده عربی (1 بخشهایی از سرزمین شبهجزیرهی مسندم است. قبل از تشکیل این کنفدراسیون، حاکمیت آن، میان ایرانیان و عربها به صورت چرخشی بود. از دید تاریخی، شبهجزیرهی مسندم برای چند قرن بطور اسمی تابع حکومت عمان و مسقط بود؛ اما در عمل امپراتوری ایران، به هنگام قدرت، حاکمیت بر مسندم و دیگر نقاط جنوبی خلیجفارس را تجدید میکرد.امارات متحده عربی کنونی از شمال با خلیجفارس؛ از جنوب و غرب با عربستان سعودی؛ از غرب با عمان همسایه است. مساحت این کشور 77/700 کیلومتر مربع است. سواحل این کشور در خلیجفارس بطور عمده مضرس (پیچ در پیچ) و دارای خلیجهای کوچک (خور) است. در ضمن سواحل آن کم عمق، در بعضی نقاط مردابی، دارای صخرههای زیرآبی، جزایر و جزیره نماهای (تپههای دریایی) مرجانی است. با این ویژگیها، در دوران فعالیت دزدان دریایی بومی در خلیجفارس، این سواحل ، به ویژه رأس الخیمه، به عنوان محل اسکان و پناهگاه مطمئن آنان مورد استفاده قرار گرفت. طول این سواحل بالغ بر 640 کیلومتر است (اسدی، 1381: 291- 289).
این شبهجزیره را از نظر چگونگی جنس و اختلافات طبیعی، به چهار منطقه جدا از هم میتوان تقسیم کرد:
1. بیابان ماسهیی، در کرانههای باختری خلیجفارس؛
2. ریگزارهای مرکزی، در بخش مرکزی شبه جزیره؛
3. منطقهی کوهستانی، در بخش خاوری مسندم در جهت شمالی - جنوبی. مهمترین این ارتفاعات، جبال «الحجار» است؛
4. در بخشهای کرانهیی خاوری، نوار ساحلی به نسبت باریکی در پای کوههای الحجار در مجاورت دریای عمان وجود دارد که پوشیده از شن و ماسهی نرم است. آب و هوای این سرزمین گرم و مرطوب و بطور متوسط، دارای بیش از پنجاه درصد باران سالانه، در زمستان است.
در امارات متحده عربی، نفت نقش اصلی را در اقتصاد این کنفدراسیون و توسعهی آن بر عهده دارد؛ ولی از نظر کشاورزی ضعیف است (همان: 295).
یکی از پدیدههای تجارت خارجی امارت متحده عربی، صادرات مجدد است، بدین صورت که کالا و مواد از کشورهای مختلف به بنادر آزاد «دبی» و «جبل علی» وارد میشود. آنگاه از آنجا به کشورهای مختلف حوزهی خلیجفارس، شمال آفریقا، جنوب آسیا، خاورمیانه و حتی اروپا و به آمریکا صادر میشود (حافظ نیا 1384: 245).
امارات متحده عربی از هفت امیرنشین تشکیل شده است:
1. ابوظبی (13)
این سرزمین از شمال به خلیجفارس و امیرنشین دبی؛ از شمال شرقی به شارجه؛ از مشرق به سلطاننشین عمان؛ از جنوب به سرزمین عربستان سعودی و از مغرب به خلیجفارس و شبهجزیرهی قطر محدود است. ابوظبی در جنوبیترین بخش کرانهی خلیجفارس واقع است. امیرنشین ابوظبی از دو بخش جغرافیایی ناحیهی کرانهیی بسیار پست که شامل تعداد زیادی جزیره و بریدگی ساحلی است و ناحیهی کویر نمکی در مرکز و مشرق با تپههای کوچک و بزرگ با مشخصات مناطق کویری تشکیل شده است. آل نهیان در 1761. م با یافتن آب آشامیدنی در جزیرهی ابوظبی، پایهگذار این شیخنشین شدند.این امیرنشین دارای چهارصد کیلومتر مرز در ساحل خلیجفارس است. در کنارهی سرزمین ابوظبی، جزیرهیی به نام «رائیس» وجود دارد که در سال 1959. م نفت در آن کشف و بهرهبرداری از منابع نفتی آن شروع شد و از این راه درآمد سرشاری را نصیب حاکم ابوظبی کرد (www.citiwire.net).2. دبی (14)
دبی پس از ابوظبی با 1700 مایل مربع مساحت، بزرگترین شیخنشین امارات متحده عربی است. بخش اصلی این سرزمین، بین ابوظبی در غرب و شارجه در شمال شرقی واقع است. بخش دیگر، در منطقهی کوهستانی حجاز با هفتاد مایل مربع مساحت واقع است (مجتهدزاده، 1380: 173).خلیج کوچکی به نام «الخور» دبی را به دو بخش تقسیم میکند. بخش شمالی را «دیره» و بخش جنوبی را «دبی» مینامند. بخش شمالی یا دیره در محل سکونت مردم و کاخ سلطنتی قرار دارد. از دید جغرافیایی دیره (15) به دو قسمت، شامل سرزمین ساحلی با شنهای زردرنگ و سرزمینی دیگر در طرف شارجه و ابوظبی (که دارای ناهمواری بیشتر و زمین آن نیز پوشیده از سنگ و تپههای بلند در شمال و جنوب است)، تشکیل شده است. آب و هوای آن در تابستان گرم و مرطوب و در زمستان معتدل و میزان بارندگی در این امارات کم است. مهمترین تیرهی مردم دبی «ال بوفلاسه» از قبیلهی «بنی یاس» است که «آل مکتوم» حاکمان بر دبی از این تیره هستند.
3. شارجه
شارجه از هم گسیختهترین سرزمین در امارات متحده عربی است. این امیرنشین از پنج بخش جدا از هم تشکیل شده است. که این بخشها (سرزمین اصلی در ساحل خلیجفارس، دیبه، کلبه و خورفکان در کنار دریای عمان، یک سرزمین کوچک در کوههای حجاز نزدیک وادی «خم» و منطقهی «کلبه») در مجموعه 1600 مایل مربع مساحت شارجه را تشکیل میدهند. مردم آن بیشتر از قبیلهی «قیطاب» هستند. حاکم شارجه از قبیلهی معروف «قواسم» است که در قرن هفدهم میلادی در برابر یورش پرتغالیها مقاومت کردند و تاکنون حکومت خود را بر شارجه حفظ کردهاند (www.corporate.sharjahtourism.ae)4. رأس الخیمه (16)
معروف است که لشگریان نادرشاه افشار، برای برقراری امنیت دوباره در خلیجفارس، پس از عبور از تنگهی هرمز، در این سرزمین «خیمه» زدند و به همین دلیل بعداً به «رأس الخیمه» معروف شد. رأس الخیمه تا سال 1866 .م با شارجه یک سرزمین یکپارچه بود؛ اما شیخ، حمد بن عبدالله که از سوی شیخ سلطان بن صقر به حکومت رأسالخیمه رسیده بود، نسبت به شارجه ادعای استقلال کرد و با پادرمیانی نمایندهی سیاسی بریتانیا، به صورت شیخنشین جداگانهیی درآمد. این سرزمین از حکومتهای تک شهری مسندم است که 1200 مایل مربع مساحت دارد و شامل دو بخش و چند جزیره، مانند جزایر «العمرا» و «نبوی» است (مجتهدزاده، 1380: 176- 177).5. عجمان (17)
عجمان از نظر وسعت کوچکترین شیخنشین شبهجزیرهی مسندم، با وسعت 150 مایل مربع که به سه بخش مجزا تشکیل شده است. سرزمین اصلی عجمان و بخشهای «منامه» و «مصفوف» در منطقهی کوهستانی الحجار قرار دارند، بر طبق روایت مردم، در زمان نادرشاه افشار، بخشی از نیروهای وی که به این منطقه آمده بودند، در این محل باقی ماندند. عربها که ایرانی را «عجم» میگفتهاند، نام عجمان را از آنان گرفتند. حضور نیروهای ایرانی در این شیخنشین باعث شد که عجمان نام گیرد (همان: 177). این شیخنشین در سواحل خلیجفارس دارای مرزی بطول ده مایل است.امالقوین (18)
امالقوین نسبت به بقیهی امارات، سرزمین یکپارچهیی را شامل میشود. قلمرو خانوادهی «المعلی»، قرنها در این منطقه وجود داشت و یکی از کهنترین موجودیتهای شبهجزیرهی مسندم است. قلمرو این خانواده در زمان قدیم «امالقوه» (مادر قدرت و نیرو) نامیده میشده است. (همان، 1380: 374). وسعت سرزمینی آن 840 کیلومتر مربع است (افشار سیستانی، 1376: 683).فجیره (19)
سرزمین این شیخنشین فاقد مرز ساحلی در خلیجفارس میباشد و دارای سواحلی، به طول نود کیلومتر در دریای عمان است. این منطقه، بدلیل داشتن آب و هوای لطیف، باغهای میوه، وجود قلعههای قدیمی در کنارههای ساحل و مساجد قدیمی از جاذبههای توریستی برخوردار است. فجیره تا سال 1901.م موجودیت سیاسی نداشت؛ در حالی که بندر فجیره قرنها از مهمترین نقاط کرانهی شرقی مسندم بود. عبدالله بن خیس الشرقی، حاکم منطقه، در سال 1866. م با خودداری از پرداخت مالیات بر شارجه، قبایل بخش خاوری مسندم را به قیام علیه حاکمیت شارجه تشویق کرد. با حوادثی که از این تاریخ بوقوع پیوست، سرانجام شیخ محمد بن حمد الشرقی، در سال 1952. م قراردادی را با بریتانیا امضا کرد و جدایی فجیره از شارجه را بطور رسمی اعلام کرد (مجتهدزاده، 1380: 180).عمان
کشور عمان کنونی، در حال حاضر با 320/000 کیلومتر مربع مساحت (همان: 379)؛ از شمال (نقطه شمالی کشور عمان رأس المسندم از قسمت عمده سرزمین عمان جدا افتاده است)، به تنگهی هرمز، خلیجفارس و دریای عمان احاطه شده، بخش دیگر سرزمین عمان از شرق با دریای عمان و دریای عرب؛ از غرب با امارات متحده عربی و عربستان سعودی؛ از جنوب با جمهوری یمن همسایه است. پایتخت آن شهر مسقط (الهی، 1384: 167) و حکومت عمان سلطنتی مطلقه و شاه بالاترین قدرت اجرایی و حکومتی کشور است.اقتصاد کشور عمان نیز همانند سایر کشورهای منطقه، به نفت متکی است و نفت 88 درصد صادرات و 48/1 درصد تولید ناخالص ملی را به خود اختصاص میدهد.
بحرین
از دید جغرافیایی سرزمین بحرین بیابانی است که آب و هوای آن نیز گرم و خشک بوده و جزئی از مناطق گرم خلیجفارس بشمار میآید. بلندترین ارتفاع آن قلهی «دخان»، حدود 140 متر ارتفاع دارد. کشور بحرین دارای باران کم و پراکنده است؛ به طوری که آبیاری کشاورزی بیشتر توسط چاههای طبیعی انجام میگیرد. قبل از کشف نفت مردم این جزیره از طریق کشاورزی و صید مروارید امرار معاش میکردند. صید مروارید، در آبهای خلیجفارس مجاور بحرین، فعالیت اقتصادی عمدهیی در چهار هزار سال اخیر، حداقل تا سال 1930 . م که نفت کشف شد، در آن سرزمین بوده است. بنابراین صید مروارید که منبع درآمد مردمان بحرین بوده، جنبهی جهانی داشته است. چنانکه «منامه»، برای یک قرن بزرگترین مرکز صید مروارید جهان بوده است (مؤسسهی مطالعات و پژوهشهای بازرگانی، 1364: 63).بحرین همواره از نظر استراتژیکی و موقعیت ژئوپولیتیک، در جایگاه مهمی در منطقهی خلیجفارس قرار داشته است. کشور کنونی بحرین پس از یک رشته تغییر و تحولات سیاسی منطقهیی، با به رأی گذاشتن و انجام همهپرسی تحت نظر سازمان ملل متحد، میان مردم ساکن جزیرهی بحرین، مبتنی بر استقلال یا تحت مالکیت ایران بودن، در تاریخ چهاردهم اوت 1971.م. استقلال یافت. این کشور متشکل از 33- 35 جزیرهی بزرگ و کوچک است که در مدخل ورودی خلیج «سلوا» در حدود 24 کیلومتری مشرق سواحل شرقی عربستان سعودی (منطقهی الحساء) و 28 کیلومتری غرب شبهجزیرهی قطر قرار دارد. جزیرهی اصلی و بزرگ آن به نام «بحرین» تقریباً به شکل گلابی است که به صورت شمالی - جنوبی قرار گرفته است. عرض آن بین 13- 25 کیلومتر و طول آن حدود پنجاه کیلومتر و مساحت کل جزایر 684/9 کیلومترمربع است. بحرین از شمال با خلیجفارس؛ از شرق با قطر و از جنوب و غرب با عربستان سعودی همسایه است.
قطر
کشور کنونی قطر ، به صورت شبهجزیرهیی در خلیجفارس واقع است که از جنوب با خاک عربستان سعودی هم مرز است. شبهجزیرهی قطر با پهنهیی در حدود 11521 کیلومتر مربع به صورت زایدهیی برگی شکل، به صورت عمود بر کرانهی جنوبی دریای پارس، در 160 مایلی جزیرهی کیش قرار دارد. درازای این کشور 160 مایلی جزیرهی کیش قرار دارد. درازای این کشور 160 کیلومتر و پهنای آن هشتاد کیلومتر است. پایتخت آن، شهر دوحه، در شرق کشور قرار دارد. طول سواحل آن در خلیجفارس 563 کیلومتر است. این شبهجزیره؛ از دشتهای رسوبی به نسبت هموار تشکیل شده و در شرق آن، سطح زمین مرتفعتر از غرب آن است. در سواحل شمال شرقی آن در ناحیهی «فریوط» ارتفاعی بچشم میخورد که مانند آن نیز به صورت تپه ماهورهایی در شبهجزیرهی دیده میشود. علاوه بر خاک شبهجزیرهیی، عمان شامل چند جزیره است که مهمترین آنها جزیرهی «حالول» است. آب و هوای این کشور گرم و مرطوب است؛ بطوری که دمای هوا در تابستان به 45 تا پنجاه درجهی سانتیگراد بالای صفر نیز میرسد. میزان بارش کم و پراکنده و فقط محدود به چند ماه زمستان است. ساکنان قطر تا قبل از کشف و استخراج نفت، بطور سنتی، از راه صید مروارید، ماهیگیری و دامداری قبیلهیی زندگی میکردند. کار مردم مناطق درونی، دامداری بیابانی و نیمه بیابانی بود و تا اوایل قرن بیستم، انسانی را به نام برده خرید و فروش میکردند. قطر امیرنشین است و حکومت آن به صورت موروثی به خانوادهی «آل ثانی» تعلق دارد (اسدی، 1381: 284).حضور اکثریت سنیها و فرقه افراطی «وهابی» (در حدود 75 درصد از جمعیت آن)، در شکلگیری ارتباط با همسایگان شیعهنشینی چون ایران و عراق و حتی بحرین عامل مهمی بوده است.
بیشتر بخوانید:اسلامگرایی در خلیج فارس (قطر، کویت و امارات)
گردشگری در کشورهای حوزهی خلیجفارس
خلیجفارس، خلیج وسیع و زیبایی است که بعد از خلیج مکزیک و خلیج هودسن، سومین خلیج بزرگ جهان به شمار میآید. خلیجفارس؛ از طریق تنگهی هرمز و دریای عمان به اقیانوس هند میپیوندد و از غرب به دلتای رودخانهی اروندرود که حاصل پیوند دو رودخانهی دجله و فرات و پیوستن رود کارون بدان است، ختم میشود. با این اوصاف، عجیب نیست اگر خلیجفارس را مهمترین خطهی آبی منطقه بدانیم، به خصوص که منابع سرشار نفت و گاز هم این خلیج نیلگون را بیش از هر چیز اهمیت میبخشد. ایران در قلب خاورمیانه قرار گرفته و چون پلی دریای مازندران، یعنی زیباترین دریاچهی جهان را به خلیجفارس وصل میکند. خلیجفارس با حدود 130 جزیرهی بزرگ و کوچک، یکی از بهترین نقاط گردشگری ایران به شمار میرود، به ویژه که در تقسیمبندیهای سیاسی، جزایر شمالی خلیجفارس (که کم و بیش قابل سکونت هستند)، در مالکیت ایران و جزایر جنوب و شمال غرب (که مرجانی، سنگی و غیرمسکونی هستند) در مالکیت کشورهای عربی قرار دارند. بدین ترتیب فرصت و ظرفیت گردشگری در جزایر ایرانی خلیجفارس بسیار افزایش یافته است.فرصتهای گردشگری ایران
ایران در قلب خاورمیانه قرار گرفته و چون پلی دریای مازندران، یعنی زیباترین دریاچهی جهان را به خلیجفارس وصل میکند. همچنین ایران، به عنوان چهارراهی بر سر راه شرق و غرب، پیوندگاه تجلیات فرهنگی، معنوی و سیاسی جهان شرق و غرب است.یکی از دلایل ضعف و نارسایی موجود در صنعت جهانگردی ایران، نبود تعادل بین گروههای توریستی که سالانه از مرزهای کشور خارج میشوند و افرادی که از کشورهای خارج به ایران میآیند، است. تعداد مسافرینی که برای گذراندن اوقات فراغت به خارج از کشور میروند، بطور متوسط بیش از ده برابر افرادی است که کشورهایشان را به مقصد ایران ترک میکنند. چنین جریانی بیانگر این واقعیت است که شرایط لازم برای جذب توریست به داخل کشور وجود ندارد و اولویتهای برنامهریزی باید در جهت جلب گردشگران برای سفر به ایران باشد.
بسیاری از جزیرههای غیرمسکونی متعلق به ایران، به عنوان زیستگاه مرجانها و محل تخمگذاری پرستوهای دریایی و لاکپشتها و غیره از اهمیت ویژهیی برخوردارند. از آنجا تا به اروندرود (در مرز عراق)، ایران جزایر غیرمسکونی زیادی وجود دارد که از آن جمله میتوان، به «امالکرم»، «نخیلو»، «جبرین»، «امالسیله»، «جزیرهی فارسی»، «خارکو»، «بونه»، «دارا» و «قبرناخدا» اشاره کرد.
بزرگترین جزیرهی خلیجفارس «قشم» است که با 115 کیلومتر طول بین ده تا 65 کیلومتر عرض، وسعتی دو برابر کشور بحرین را به خود اختصاص داده است؛ اما بعد از جزیرهی قشم، جزایر بوبیان (کویت و بحرین)، بزرگترین جزایر منطقه هستند؛ اما هیچ یک به اندازهی قشم، خارک و کیش سوابق دیرینهی تاریخی و یا تجاری ندارد.
جزیرهی کیش، مهمترین مقصد گردشگری خلیجفارس است. جزیرهیی که بهترین امکانات و جاذبههای رفاهی، تفریحی و تجاری را در خود دارد و گردشگران زیادی را هم از کشورهای دیگر جذب میکند.
بعد از کیش و قشم، جزیرهی لاوان مقصد بسیاری از گردشگران است. این جزیره از شمال شرقی به بندر «مقام»؛ از شرق به جزیرهی «شتور» و از جنوب به حوزههای نفتی «رسالت»، «رشادت» و «سلمان» محدود میشود. وسعت لاوان 76 کیلومتر مربع است و پس از جزایر قشم و کیش بزرگترین جزیرهی ایران در آبهای خلیجفارس به شمار میرود.
جزیرهی هندورابی از نظر سیاحت و ایرانگردی از زیرمجموعههای جزیرهی کیش است که با 22/8 کیلومتر مربع مساحت، در فاصلهی 325 کیلومتری بندرعباس و 133 کیلومتری بندر لنگه و در حد فاصل بین دو جزیرهی کیش و لاوان قرار گرفته است. محیط زیست جزیره، بدلیل بسته بودن آن محدود است و موجوداتی از قبیل انواع پرندگان کوچک، پرندگانی مهاجر، مانند باز و شاهین و انواع کمی خزنده و موش صحرایی در آنجا یافت میشود
جدول شمارهی 3: اطلاعات عمومی مربوط به کشورهای حاشیهنشین خلیجفارس در سال 2003 .م (www.cia.gov)
کشور |
پایتخت |
مساحت |
حکومت |
دین |
مذهب |
تاریخ استقلال |
زبان |
جمعیت |
ایران |
تهران |
1/648/195 |
جمهوری اسلامی |
اسلام |
شیعه |
- |
فارسی |
80/000/000 |
امارات متحده عربی |
ابوظبی |
77/700 |
امیرنشین |
اسلام |
سنی |
1971. م |
عربی |
2/580/000 |
بحرین |
منامه |
669 |
امیرنشین |
اسلام |
سنی |
1971. م |
عربی |
691/000 |
عراق |
بغداد |
437/552 |
جمهوری |
اسلام |
شیعه – سنی |
1932. م |
عربی |
24/000/000 |
عربستان سعودی |
ریاض |
2/240/000 |
پادشاهی |
اسلام |
وهابی |
1932.م |
عربی |
24/293/844 |
عمان |
مسقط |
300/000 |
سلطنتی |
اسلام |
ابضیه |
- |
عربی |
2/807/125 |
قطر |
دوحه |
11/400 |
امیرنشین |
اسلام |
سنی |
1971.م |
عربی |
817/052 |
کویت |
کویت |
27/818 |
امیرنشین |
اسلام |
سنی |
1961.م |
عربی |
2/183/161 |
صنعت گردشگری کویت
مسئولان کویتی بدنبال ارتقای صنعت گردشگری در این کشور هستند و میخواهند با استفاده از راهکارهای جدید از این صنعت، یک منبع درآمد دائمی، برای کویت فراهم آورند.شمار زیادی از بخشهای دولتی و خصوصی در تهیهی راهبرد توسعهی گردشگری کویت مشارکت داشتهاند. این راهبرد، شامل یک طرح بازاریابی خارجی و تهیهی یک پلان مفصل از همهی تسهیلات گردشگری است. چنانچه کویت بخواهد به صنعت گردشگری خود سر و سامانی ببخشد، اجرای این راهبرد ضروری است. مهمترین رکن راهبرد پیشنهادی، ایجاد هزاران شغل در گردشگری و تشویق بخش خصوصی به راهاندازی طرحهای منحصر به فرد گردشگری است. کویت بخاطر مشی اعتدالی - دینی، شناخته شده است و همین امر به این کشور امکان میدهد که گردشگرانی را از سراسر جهان جهت خود جذب کند.
بیشتر بخوانید:آشنایی با ماهی های خلیج فارس و دریای عمان
صنعت گردشگری دبی
شهر نسبتاً کوچک دبی که از جزیرهی «پرنس ادوارد» کانادا هم کوچکتر و تعداد شهروندان آنها تنها یک میلیون و چهارصد هزار نفر است، مهد پروژههای متعدد معماری است که هر یک در نوع خود بینظیر و اعجابانگیز است. از جملهی آنها میتوان به بلندترین آسمان خراش کرهزمین، اولین هتل لوکس زیر آبی دنیا و بزرگترین مجموعهی جزایر مسکونی ساختهی دست بشر که اگر از بالا به آن نگاه شود، نقشهی جهان در آن دیده میشود، اشاره کرد.پروژهی در دست ساخت دیگری که بخشی از آن را دولت دبی و بخش دیگر را شرکت «دبی لند» (20) راهاندازی میکند، «دبیلند» نام دارد که فضای پارکهای «دیزنی ورلد» (21) یا «لاس وگاس» (22) را به یاد میآورد. این مجموعهی در حال ساخت، مجموعهیی تفریحی است که بسیار مجهزتر از آنهاست. این پروژه که تنها ده دقیقه از فرودگاه بینالمللی دبی فاصله دارد، زمینی به مساحت 280 کیلومتر مربع را به خود اختصاص داده است و شش «ورلد» (23) یا «دنیا» را که هر یک ویژگیهای منحصر بفردی دارند، در بر میگیرد. یکی از این دنیاهای دبیلند که برای خانوادهها جذابیت زیادی خواهد داشت، «دنیای جذابیتها و تجربیات» (24) نام دارد. این «دنیا» مجهز به ترن هوایی، موج سواری و سایر بازیهای مکانیکی است. «دنیای گردش و ورزش» (25) انواع مختلفی از استادیومها را در بر دارد و طراحی آن را شرکت آلمانی «فون گرکن مارگ و شرکا» بر عهده داشته است. علاوه بر این مراکز ورزشی مختلف در این دنیا ساخته شده است. «داون تاون» (26) دنیای دیگری از این مجموعه است که یک مرکز تفریحی مجهز به تئاتر، سینما، رستوران و مراکز بولینگ است. «دنیای اکوتوریسم» که محیطهای طبیعی و ساختارهای زیستمحیطی را به نمایش میگذارد، قرار است، فوق مدرنترین مرکزی باشد که به آینده نظر دارد. «دنیای تفریح و تعطیلات» (27) که چشمههای آب معدنی دارد و «دنیای خردهفروشی و سرگرمی» (28) که نوعی خردهفروشی در آن انجام میگیرد از جملهی دیگر دیدنیهای این مرکز هستند.
صنعت گردشگری عراق
شهرهای مذهبی عراق، همزمان با افزایش پنج برابری زائران عمدتاً ایرانی، شاهد رشد برق آسای صنعت هتلداری و رشد سطح اقتصاد نجف و شهرها و روستاهای اطراف آنها هستند. مقامات عراقی گردشگری مذهبی را ستون فقرات تمام صنعت گردشگری در تمام اشکال آن در کشور عراق میدانند.با سفر سالانه بیش از یک میلیون زائر (عمدتاً ایرانی) به شهرهای مقدس نجف و کربلا و رشد برقآسای ساخت و ساز هتلها و ایجاد اشتغال در رستورانهای بخش حمل و نقل، گردشگری مذهبی به ستون فقرات گردشگری عراق مبدل شده و سطح اقتصادی این شهرها رونق گرفته است.
مسئلهی امنیت، همچنان بزرگترین چالش بر سر راه توریسم عراق است؛ اما توریسم در عراق توان بالقوهیی برای تحول و مشارکت در ترمیم هویت ملی و کمک به بازسازی اعتماد ملی و غلبه بر برخی از مشکلات و مخاطرات فرقهیی و نیز ایجاد تسامح و تساهل اجتماعی و فرصتهای مناسب اقتصادی، به ویژه برای جوانان جویای کار عراقی دارد. عراق مقصد جالبی است که باید منتظر بماند تا توسط تورگردانها و مؤسسات توریستی جهان و نیز توریستهای شخصی شناخته و معرفی شود.
صنعت گردشگری قطر
کشور امیرنشین قطر با طول 160 کیلومتر و عرض 55 تا نود کیلومتر و مساحتی بالغ بر 11/440 کیلومتر مربع، به شکل شبهجزیرهیی در خلیجفارس واقع شده است. این کشور از جنوب در جمع شصت کیلومتر مربع با کشور عربستان مرز مشترک خاکی دارد. این کشور دارای شرایط آب و هوایی نیمهبیابانی با تابستانهای بسیار گرم و مرطوب است، به صورتی که درجهی حرارت آن تا بیش از 46 درجه میرسد. مهمترین جاذبههای گردشگری قطر در شکل شمارهی 2 آمده است:شکل شمارهی 2: مهمترین جاذبههای گردشگری قطر (www. alamto. com)
صنعت گردشگری عربستان
خانهی کعبه، مسجد پیامبر، آرامگاه پیامبر اسلام و قبرستان بقیع از جاذبههای مذهبی عربستان به حساب میآیند. شهر خشتی عربستان که حتی در انجیل هم بدان اشاره شده و شهر سنگی «نباتین» که کارشناسان آن را همرده با شهر تاریخی «پترا» در اردن میدانند از جاذبههای تاریخی این کشور هستند. که در سالهای اخیر مورد توجه گردشگران خارجی قرار گرفتهاند. قدمت تاریخی عربستان و جاذبهی گردشگری مذهبی این کشور، صنعت گردشگری عربستان را تا جایی رونق داده که این صنعت همرده با صادرات نفت و گاز مهمترین منبع درآمد عربستان محسوب میشود.نتیجهگیری
جاذبههای گردشگری کشورهای حوزهی خلیجفارس، موجبات همگرایی کشورهای منطقه را فراهم خواهند آورد. عامل اقتصادی از جمله عواملی است که در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفت. عامل اقتصادی تأثیر بسزایی در همگرایی کشورهای خلیجفارس ایجاد میکند و این همگرایی میتواند در قالب گردشگری بروز نماید؛ زیرا در جهان ژئواکونومی و نظم نوین جهانی که ابرقدرتها هر یک به گمان خود تعریفی از آن دارند، دستیابی به یک همگرایی منطقهیی در منطقهی ژئوپولیتیک خلیجفارس امری ضروری به نظر میرسد. در بحث اقتصادی میتوان به صنعت گردشگری اشاره کرد؛ زیرا گردشگری به عنوانی یکی از سریعترین بخشهای اقتصادی در حال رشد است.ایران، عربستان و عراق در بعد مذهبی و با تأکید بر ایدئولوژی اسلامی هر ساله پذیرای هزاران گردشگرند که این عمل به انتقال سرمایه میانجامد. ایجاد درآمد و انتقال سرمایه به این کشورها باعث توسعهی اقتصادی کشورهای مورد نظر میشود و منبع درآمد غنی برای آنهاست. دبی به عنوان یکی از مراکز تجاری جهانی با جذب توریسم تجاری به جذب سرمایه و بازارهای جهانی دست مییابد؛ حتی با وجود مشکلات سیاسی و نزاعهای مقطعی که گاهی در بین این کشورها بوجود آمده است، هنوز انتقال زائر در این کشورها انجام میپذیرد که این خود پاسخی است به این سؤال که عامل اقتصادی و توسعهی گردشگری باعث میشود که کشورهای حوزهی خلیجفارس با وجود مشکلات سیاسی و با چشمپوشی از برخی موانع و مسائل، به فکر همگرایی و اتحاد در بین کشورهای خود باشند و به وحدت با الهام از آیهی «وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعاً وَ لاَ تَفَرَّقُوا» (سورهی آل عمران: آیهی 103) که شعار قرآنی این کشورهای اسلامی است، بیندیشند.
از ادبیات پژوهش و همچنین تجزیه و تحلیل انجام شده، استنباط میشود که چنانچه در کشورهای حوزهی خلیجفارس همگرایی بوجود آید، میتواند موجب رشد سریعتر صنعت گردشگری شود. همگرایی فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی در بین کشورها باعث میشود که این کشورها روابط صمیمانهتری بین خود برقرار کنند و این، تأثیری مثبت بر صنعت گردشگری میگذارد.
با توجه به اهمیت روزافزون منطقهی خلیجفارس و نقش کلیدی و مؤثر صنعت گردشگری بر حیات اقتصادی جهان و منطقه و نیز با توجه به وجوه مشترکی که بین کشورهای مسلمان منطقه وجود دارد، لزوم یک اتحاد دستهجمعی برای رسیدن به یک امنیت دستهجمعی برای بالا بردن سطح زندگی مردم منطقه و همچنین ایجاد صلحی پایدار و حساب شده بین مسلمانان منطقه از هر زمان دیگری احساس میگردد. بنابراین میبایست تمام کشورهای منطقه، زیر پرچم اسلام جمع شوند و در این صورت است که به چشمانداز یک منطقهی مستقل میتوان امید بست.
از سوی دیگر همگرایی منطقهی خلیجفارس، با توجه به منابع سرمایهیی و پولی، امکانات مناسب معدنی و فضایی، حمل و نقل آبی و دسترسی به بازار فروش مناطق ریملند (29) و آفریقا میتوانند به یک مجتمع عظیم صنعتی و مکمل یکدیگر تبدیل شود که این در پرتو اتحاد منطقهیی و امنیت جمعی قابل وصول است که منجر به گسترش صنعت توریسم و گردشگری است.
در پاسخ به سؤالات فرعی در این پژوهش، تأکید بر همگرایی اقتصادی است که به صورتهای متفاوت از جمله گردشگری بروز پیدا میکند. همگرایی سیاسی در بین کشورهای منطقه با توجه به اختلافات سیاسی ضعیف و متزلزل است؛ اما با وجود مشترکات مذهبی، میتوانند زیر لوای پرچم اسلام به یک صلح پایدار دست یابند. در این پژوهش کوشش شد که با شناسایی عوامل همگرایی، به اهمیت و منزلت منطقه افزوده شود و نیز کشورهای منطقه هر چه بیشتر در یک پیوند همه جانبه اقتصادی - سیاسی شریک شوند که این منجر به رشد و توسعهی گردشگری در منطقهی خلیجفارس میشود.
در پاسخ به سؤال وضعیت گردشگری در کشورهای منطقهی خلیجفارس در این پژوهش با کنار گذاردن اختلافات سیاسی و مرزی، صنعت گردشگری، به ویژه گردشگری مذهبی، درآمد بالایی را برای کشورهای مسلمان خلیجفارس از جمله ایران، عربستان و عراق که جایگاههای زیارتی فراوانی را به خود اختصاص دادهاند، کسب میکند و به دلیل مشترکات دینی و ایدئولوژی اسلامی در صنعت گردشگری به پیشرفتهای قابل توجهی نائل آمدهاند.
از مناطقی که بستری مناسب برای همگرایی دارد، منطقهی خلیجفارس، به عنوان کانون ژئوپولیتیک در منطقهی استراتژیک خاورمیانه است که هم دارای منابع انرژی غنی و تواناییهای اقتصادی در زمینه صنعت گردشگری است؛ اما حضور ابرقدرتها در این منطقه، باعث ایجاد تفرقه و اختلاف بین کشورهای منطقه شده است.
گردشگری یکی از پردرآمدترین بخشهای اقتصادی است که به تجارت هزارهی سوم موسوم است و جریانهای گردشگری بینالمللی، پویاترین مبادلات اقتصادی را که ممکن است، بین کشورها اتفاق بیفتد، بوجود میآورد. بنابراین توسعهی گردشگری میتواند، سبب پویایی و تقویت بنیهی اقتصادی، رشد خلاقیت و نوآوری در اقتصاد و ایجاد بسترهای تاریخی شود. این امر نشان میدهد که با گسترش گردشگری چیزی فراتر از اقتصاد بدست میآید و آن گسترش صلح و دوستی و حفظ حقوق انسان و طبیعت است. از آنجا که خلیجفارس یکی از مهمترین مناطق استراتژیک جهان است، گردشگری میتواند از عوامل بسیار مهم در جذب سرمایه از راه جذب گردشگر باشد. به همین دلیل برای کشورهای خلیجفارس، جذب گردشگر و ایجاد زیرساختهای مناسب برای جذب گردشگر از اهمیت فراوانی برخوردار است.
ایران جزء ده کشور مستعد جذب گردشگر به شمار میآید و یکی از معدود کشورهایی است که صاحب ریشههای قوی عناصر فرهنگی - مدنی و مناظر زیبای طبیعی و غیره است؛ با این وجود تاکنون در صنعت گردشگری آن توفیقات زیادی پیدا نشده است. در حال حاضر در نظام اقتصادی کشور، به مسئله کسب درآمد از طریق صادرات غیرنفتی توجه زیادی میشود و در این میان جهانگردی، به عنوان صادرات نامرئی میتواند از طریق برنامهریزیهای اصولی مدنظر باشد.
وجود اماکن مقدس مکه و مدینه در عربستان سعودی، باعث نفوذ قابل ملاحظهی این کشور در میان مسلمانان و منطقهی خلیجفارس شده است. از طرفی این کشور با درآمدهای نفتی قابل توجه، تلاش کرده حضور اقتصادی خود را در میان ملل مسلمان تقویت کند. بنابراین نه تنها از نظر تاریخی و اسلامی و نیز از نظر انرژی، دو کشور ایران و عربستان سعودی با افزایش همگرایی از توانایی فراهم آوردن زمینههای همگرایی اسلامی در دنیای اسلام برخوردارند؛ بلکه میتوانند در از بین بردن تفکر مربوط به ژئوپولیتیک اسلام هم مؤثر بوده و تنها ژئوپولیتیک جهان اسلام را مطرح کرده و تعقیب نمایند.
بنابراین با توجه به مسائل مطرح شده، راهکارهایی که به دنبال میآید، برای بهبود اوضاع سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و در نتیجه توسعهی همه جانبه، به ویژه توسعهی صنعت گردشگری ارائه میشود:
1. نفت، به عنوان مهمترین منبع تحصیل ارز برای کشورها، اصلیترین منبع درآمد دولتهای منطقه است؛ به نحوی که نفت و گاز به تنهایی نزدیک به 85 درصد کل نیازهای کشورهای منطقه را تأمین میکنند. بدین لحاظ باید سیاستهای نفتی هماهنگ با یکدیگر، برای افزایش قیمت نفت و حفظ میزان آن اتخاذ شود. همچنین باید تلاش شود که با توافق همهی اعضای آن، به ویژه عربستان سعودی، سازماندهی جدیدی برای سازمان اوپک انجام گیرد. سیاستهای نفتی کشورهای منطقه باید بر اساس اجماع و مصالحه با دیگر کشورهای عضو اوپک اتخاذ شود؛
2. تلاش برای آگاهسازی مردم در مورد مفهوم شهروند اقتصادی، برقراری دموکراسی، آزادی بیان، چاپ و نشر، اجازهی حضور گستردهتر احزاب مختلف، برقراری عدالت اقتصادی و اجتماعی عملی نه فقط لفظی، دوری جستن از هرگونه القای تفکرات شخصی دولتمردان، بجای منافع ملی در درون کشورهای منطقه؛
3. برخورد اصولی و منطقی با سرمایهگذاری خارجی در درون کشورها در جهت رشد و پیشرفت اقتصادی کشورها؛ زیر اقتصاد امن داخلی، باعث ایجاد امنیت در منطقه و درون کشورها میشود؛
4. زدودن ذهنیتهای منفی تاریخی و قبولاندن این موضوع که هیچکدام از کشورهای حوزهی خلیجفارس، هرگز قصد سلطه بر منطقه را ندارند و این موضوع تبلیغات سوء کشورهای غربی و برون منطقهیی است؛
5. ایجاد بازار مشترک اسلامی در کشورهای حوزهی خلیجفارس؛
6. ایجاد مراکز تلویزیونی و رسانهیی مشترک؛
7. ایجاد مراکز دانشگاهی و علمی مشترک؛
8. تبادل اطلاعات و فناوری میان کشورهای حوزهی خلیجفارس؛
9. گسترش راههای ارتباطی و مواصلاتی میان خلیجفارس؛
10. همگرایی علمی و موضعگیری مشترک اسلامی در رویارویی با تهدیدات و چالشهای عمومی جهان اسلام؛
11. بازسازی ساختارهای اقتصادی و همکاری گستردهی اقتصادی بین کشورهای عضو؛
12. اتحاد خلیجفارس با تأکید بر ایدئولوژی اسلامی در منطقهی خلیجفارس؛
13. جلوگیری از تهاجم فرهنگی به وسیلهی ارتقای سطح آگاهی مردم منطقه و حفظ ارزشهای بومی و ایدئولوژی اسلامی در منطقهی خلیجفارس؛
14. احترام به ارزشهای قبایل بومی و استفاده از مشارکت آنها در امور سیاسی کشورهای منطقهی خلیجفارس؛
15. جلوگیری از اختلافات داخلی در کشورها و در سطح بینالمللی منطقهی خلیجفارس؛
16. برقراری ارتباط بین کشورهای منطقه بر اساس مشترکات موجود بین کشورها و فرهنگهای بومی؛
17. استفادهی کشورهای منطقه از توانمندیهای خود، برای برنامهریزی در صنعت گردشگری؛
18. جلوگیری از گروهبندیهای منطقهیی که موجب بروز اختلافات منطقهیی میشود؛
19. طراحی و تدوین سیاستها و برنامههای کلان امنیتی توسط دولتهای منطقه؛
20. جلوگیری از رزمایش گروههای تروریستی در منطقهی خلیجفارس؛
21. تأکید دولتها بر توسعهی صنعت گردشگری در منطقه که خود نیز میتواند زمینهی همگرایی کشورها، در منطقهی خلیجفارس باشد؛
22. اتخاذ سیاستهای درست برای ایجاد هر چه بیشتر اتحاد و یکپارچگی ملل، توسط کشورهای منطقه خلیجفارس؛
23. توازن قوا بین سه کشور ایران، عراق وعربستان و تقویت کشورهای ضعیف منطقهی خلیجفارس؛
24. با توجه به اینکه کشورهای ایالات متحده امریکا، انگلیس، فرانسه، آلمان و چین برای فروش تسلیحات نظامی به کشورهای منطقه از هم سبقت میگیرند، طرح تحریم خرید تسلیحات نظامی در دستور کار کشورها قرار بگیرد که این مسئله یک امر ضروری به نظر میرسد؛ هم اکنون بودجههای دفاعی کلانی توسط این کشورها صرف خرید تسلیحات نظامی میشود؛
25. ایجاد روابط برادرانه و دوستانه میان کشورهای مسلمان منطقه و عدم گرایش به پانهای مختلف و رفع تبعیضات بین عرب و فارس و اقدام به احساساتزدایی از سیاست خارجی کشورهای منطقه و هدایت حس ناسیونالیسم و قومگرایی در جهت درست و منطقی آن؛
26. اسلام، به عنوان ایدئولوژی و دین واحد بر ملتهای منطقه باید حامل پیام وحدت بین آنها باشد. در این مورد باید از تعصبات خشک و بیمورد دوری کرد و از این طریق از رقابت ایدئولوژی و جنگ سرد اسلامی دوری جسته و کانون تشنج را از بین برد؛
27. برگزاری نمایشگاههای بینالمللی و سالانه در کشورهای منطقه، برای رسیدن به تعاملات بیشتر فرهنگی و اقتصادی؛
28. اتخاذ سیاستهایی که موجب ممانعت از دخالت و نفوذ دولتهای بیگانه در منطقهی خلیجفارس شود؛
29. برنامهریزی در طرحهای گردشگری در منطقهی خلیجفارس و عقد قراردادهای مربوطه در این زمینه با مشارکت همهی کشورهای منطقه؛
30. اتخاذ سیاستهای اصولی و طرح برنامههای مبتنی بر تحقیقات و مدیریت عملی کشورهای منطقهی خلیجفارس؛
31. نشریات، بروشورها و نقشههایی که از سوی سازمانهای جهانگردی چاپ و منتشر میشوند از جمله ابزاری هستند که موجب تکامل صنعت گردشگری میشوند. اینگونه نشریات و یا بروشورها که در مورد شهرها و کشورها، به همراه جاذبههای جهانگردی به چاب میرسند، معمولاً خیلی خلاصه هستند و بیشتر حجم آنها به تصاویری از مناظر تاریخی و باستانی و دیگر جاذبههای جهانگردی اختصاص مییابد. در این نشریات و بروشورها باید سعی شود، حداکثر اطلاعات مورد نیاز جهانگردان، بخصوص اطلاعات مربوط به قیمتها، وضع راهها، هتلها و غیره به اختصار بیان شود.
پینوشتها:
1. استادیار و مدیر گروه جغرافیای دانشگاه آزاد اسلامی (واحد گرمسار).
2. مدرس دانشگاه آزاد اسلامی (واحد گرمسار)؛ نویسنده مسئول؛ 3. دانشجوی دکترای جغرافیای سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی (واحد گرمسار).
4. در قرن پانزدهم میلادی، آلبورکرک، دریاسالار مهاجم پرتغالی اعلام کرد که بر سه تنگهی باب المندب، هرمز و مالاکا مسلط است و وی بر جهان حکم خواهد راند (جعفری ولدانی، 1384: 12).
5. Convergence Theory.
6. Ernst Hass.
7. Béla Balassa.
8. Roman Gulf.
9. Caspian Sea.
10. Persian Gulf.
11. Monarchi.
12. United Arab Emirates.
13. Abu Dhabi.
14. Dubai.
15. Deira.
16. Ras al-Khaimah.
17. Ajman.
18. Umm Al Quwain.
19. Fujairah.
20. Dobey Land.
21. Disney World.
22. Las Vegas.
23. Word.
24. Attractions and Experience.
25. Sports and Outdoor World.
26. Downtown.
27. Leisure and Vacation Word.
28. Entertainment Word and Retail
29. این نظریه در مباحث ژئوپولیتیک از اهمیت ویژهیی برخوردار است. نظریهی تئوری سرزمین حاشیهیی «ریملند» از نیکلاس اسپایکمن است. این تئوری به سرزمینهای حاشیهیی اروپا، خاورمیانه، آسیای جنوبی و خاور دور اهمیت بسیار میدهد و آنها را همچون کلیدهای امنیت ایالات متحده آمریکا تلقی میکند. به نظر این دانشمند تسلط بر هر یک از این مناطق، احاطه بر جهان جدید را به صورت یک امکان درمیآورد.
- اسدی، بیژن؛ خلیجفارس و مسائل آن، تهران: انتشارات سمت، 1381.
- افشار سیستانی، ایرج؛ جغرافیای تاریخی دریای پارس، تهران: انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و هنر اسلامی، چاپ اول، 1376.
- ــــ ؛ جغرافیای تاریخی قطر، تهران: انتشارات بینالمللی الهدی، چاپ اول، 1383.
- الوانی، سید مهدی؛ دهدشتی، زهره؛ اصول و مبانی جهانگردی، تهران: انتشارات بنیاد مستضعفان و جانبازان انقلاب اسلامی، 1373.
- الهی، همایون؛ خلیجفارس و مسائل آن، تهران: انتشارات سمت، چاپ اول، 1384.
- اهلرز، اکارت؛ ایران مبانی یک کشورشناسی جغرافیایی، ترجمهی محمدتقی رهنمایی، تهران: انتشارت مؤسسهی جغرافیایی کارتوگرافی سحاب، جلد اول، چاپ اول، 1365.
- جعفری ولدانی، جعفر؛ ژئوپولیتیک جدید دریای سرخ و خلیجفارس، تهران: انتشارات وزارت امور خارجه، چاپ دوم، 1384.
- حافظنیا، محمدرضا؛ خلیجفارس و نقش استراتژیک تنگهی هرمز، تهران: انتشارات سمت، چاپ چهارم، 1384.
- فارسانی، سلیمان؛ تحلیل بر منطقهگرایی و نقش آن در حفظ صلح و امنیت، تهران: دانشگاه شهید بهشتی، 1377.
- قرآن کریم.
- قوام، عبدالعلی؛ روابط بینالملل نظریهها و رویکردها، تهران: انتشارات قومس، چاپ اول، 1384.
- مجتهدزاده، پیروز؛ جغرافیای تاریخی خلیجفارس، تهران: انتشارات دانشگاه تهران، چاپ اول، 1354.
- ــــ ؛ ایدههای ژئوپولیتیک و واقعیتهای ایرانی (مطالعه روابط جغرافیا و سیاست در جهان دگرگون شونده)، تهران: انتشارات نی، چاپ اول، 1379.
- ــــ ؛ خلیجفارس کشورها و مرزها، تهران: انتشارات عطایی، چاپ اول، 1380.
- محرابی، علیرضا؛ ژئوپولیتیک و تحول اندیشهی حکومت در ایران، تهران: نشر انتخاب، چاپ اول، 1386.
مقاله
- مؤسسهی مطالعات و پژوهشهای بازرگانی؛ «بحرین نظری اجمالی به کشورها»، فصلنامهی پژوهشهای بازرگانی، شمارهی هجدهم، اسفند 1364.
منبع انگلیسی:
Oxford Advanced Learners Dictionary, Oxford University Press, 1989.
منابع اینترنتی
http://www.e-unwto.org/doi/abs.
- http://gulf2000.columbia.edu.
- http://citiwire.net/wp-content/uploads.
- http://corporate.sharjahtourism.ae.
- https://www.cia.gov.
- http://www.alamto.com.
منبع مقاله :
فصلنامهی تخصصی مطالعات خلیجفارس، سال دوم، شمارهی سوم (پیاپی 7)، 1395.