ترجمه و شرح (فعلي الأطائب من اهل بيت محمد و علي صلي الله عليهما و آلهما فليبک الباکون)

(پس- شايسته است- و بايد بر پاکان اهل بيت محمد و علي- که رحمت خدا بر ايشان و آل ايشان باد- گريه کنندگان گريه کنند). شرح- به موجب روايات عديده از طريق خاصه و عامه که بسياري از آنها در کفاية الخصام نقل شده که خلقت اشياء به برکت وجود آنان عليهم السلام بود، و ايشان علت غائي خلقت مخلوقات حقند و اگر مقصود حق تعالي وجود آنان نبود مخلوق را خلق نمي کرد.
يکشنبه، 31 خرداد 1388
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
ترجمه و شرح (فعلي الأطائب من اهل بيت محمد و علي صلي الله عليهما و آلهما فليبک الباکون)
ترجمه و شرح (فعلي الأطائب من اهل بيت محمد و علي صلي الله عليهما و آلهما فليبک الباکون)
ترجمه و شرح (فعلي الأطائب من اهل بيت محمد و علي صلي الله عليهما و آلهما فليبک الباکون)


ترجمه و شرح دعاي ندبه (24)

(پس- شايسته است- و بايد بر پاکان اهل بيت محمد و علي- که رحمت خدا بر ايشان و آل ايشان باد- گريه کنندگان گريه کنند).
شرح- به موجب روايات عديده از طريق خاصه و عامه که بسياري از آنها در کفاية الخصام نقل شده که خلقت اشياء به برکت وجود آنان عليهم السلام بود، و ايشان علت غائي خلقت مخلوقات حقند و اگر مقصود حق تعالي وجود آنان نبود مخلوق را خلق نمي کرد.
و با آنکه خداوند به طهارت آنان عليهم السلام خبر داد «انما يريد الله ليذهب عنکم الرجس أهل البيت و يطهرکم تطهيرا»- احزاب آيه ي 33- و به مودت و محبت آنان هم توصيه شده که فرمود: «قل لا أسألکم عليه أجرا الا المودة في القربي»- شوري آيه ي 23- و با آن همه سفارشاتي که نبي اکرم درباره ي آنان فرمود، بنگريد، سرانجام منافقان امت با آنان چه کردند که حضرت علي بن الحسين عليهما السلام در خطبه ي خود قبل از ورود به شهر مدينه براي مردم مدينه که در آنجا ازدحام کرده بودند مي فرمايد: «أبو عبدالله الحسين کشته شد، و زن و فرزندانش هم اسير شدند و سر او را بر نيزه در بلاد بگرداندند، اين مصيبتي است که مانند آن هيچ مصيبتي نيست. آي مردم کدام يک از شما است که پس از شهادت او شادي نمايد، و کدام دلي است که براي او نسوزد و اندوهگين نشود، و کدام چشمي است که سرشک اشک خود را در مصيبت او نگهدارد و از ريزش اشک چشم خود جلوگيري کند تا آنکه فرمود: اي مردم کدام قلبي است که از شهادت او شکسته نشود، و کدام دلي است که براي او دلسوزي نکند و ناله سر ندهد، و کدام گوشي است که داستان اين شکاف و ويراني و رخنه اي که در عالم اسلام پديد آمده بشنود و کر نشود.
اي مردم ما رانده شدگان و پراکندگان و آوارگان دور از خانه و وطنيم و با ما مانند مردم ترک و ديلم رفتار شد، در صورتي که نه گناهي مرتکب شده بوديم، و نه عمل ناپسند و خلافي از ما سر زده بود، و نه بدعت ناروائي در اسلام پديد آورده بوديم، ما اينگونه مصيبت و حادثه را در گذشتگان نشنيديم، و اين جنايتي است که تاکنون سابقه نداشته (1)».
با توجه به فضائل و مناقب آن بزرگواران، و مصائب وارده ي بر ايشان شايسته و سزاوار است کساني که به آنان ايمان دارند و علاقمندند در مصائبشان بگريند. در مجلد دهم بحار ص 63 از حضرت رضا عليه السلام روايت شده که فرمود: «هر کس که مصائب ما را ياد آورد و خود بگريد و بگرياند چشم او گريان نشود در آن روز که چشمها گريان است، و در درجات بهشتي با ما باشد (2)».
در روايت ديگر حضرت رضا عليه السلام به ريان بن شبيب فرمود: «اگر خواستي براي مصيبتي گريه کني پس گريه کن براي حسين بن علي عليهما السلام که او را همانند گوسفند سر بريدند و هيجده نفر از اهل بيت او را که همانند ايشان در روي زمين نبودند با او شهيد کردند» و در آخر فرمود: « اگر بخواهي که در درجات بهشت با ما باشي به حزن و اندوه ما محزون شو و به فرح و شادماني ما شادمان باش، و پيوسته به ولايت و علاقمندي نسبت به ما ملازم باش- که بر فرض محال- اگر کسي سنگ (جمادي) را دوست بدارد و بدان علاقمند باشد خدا او را روز قيامت با همان سنگ محشور گرداند (3) ».
(فليندب النادبون)
(پس ندبه کنندگان ندبه کنند).
شرح- ندبه که همان نوحه سرائي است که عبارت از ذکر و يادآوري اعمال و اخلاق و صفات پسنديده کسي است که از دست رفته، و ماتم گرفتن براي او و دوري از اوست و در اصطلاح فارسي همان زبان گرفتن است، چنانکه حضرت زينب سلام الله عليها پس از شهادت برادر عزيزش هنگامي که چشمش به بدن پاره پاره ي او و ديگر شهيدان افتاد ندبه سر داد، و از حميد بن مسلم ازدي- وقايع نگار حادثه کربلا در سپاه کوفيان- نقل شده که گفت: «از چيزهائي که فراموش نمي کنم گفتار زينب دختر فاطمه سلام الله عليها است وقتي که از کنار جسد برادرش گذشت و او را با آن حال بر روي خاک افتاده ديد ناله اش بلند شد و گفت: «يا محمداه يا محمداه صلي عليک ملائکة السماء» اين حسين است که به خون آغشته و اعضايش قطعه قطعه شده است يا محمداه- اي واي محمد- و دخترانت اسير و فرزندانت شهيد شدند، و باد صبا خاکهاي بيابان را بر آن بدنها مي پراکند» راوي - حميد بن مسلم- گويد: به خدا قسم- چنان ندبه کرد- که دشمن و دوست را به گريه آورد. (4).
(و لمثلهم فلتذرف الدموع)
(و براي مانند ايشان شايسته و سزاوار است که سرشک اشک از ديدگان جاري شود).
شرح- کلمه دزف به معناي جاري شدن اشک چشم است.
(و ليصرخ الصارخون و يضج الضاجون و يعج العاجون)
(و بايد ناله کنندگان ناله کنند و شيون کنندگان شيون کنند و فرياد کنندگان فرياد زنند).
شرح- هر چند در معاني اين الفاظ و کلمات در زبان عربي خصوصياتي ملحوظباشد، ولي در ترجمه فارسي آن مترادف و به يک معنا در مي آيند، و منظور آنست که شايسته آنان ناله و زاري و ضجه و شيون از دل بر کشيدن است.
(اين الحسن و اين الحسين)
(حسن و حسين- فرزندان علي- عليهم السلام- کجايند و چه شدند).
شرح- أما الحسن «فشهيد فوق الجنازة قد شکت أکفانه بالسهام» و (حسن آن شهيدي که بالاي جنازه (تابوت) کفنش از تيرهاي دشمن سوراخ گشت).
ولادت اين بزرگوار در شب پانزدهم ماه مبارک رمضان و بنا به قول مشهور سال سوم هجري در مدينه منوره واقع شد و به سال پنجاهم هجري به سن چهل و هفت سالگي مسموم و از اين عالم رحلت فرمود.
و أما الحسين «و قتيل بالعراء قد رفع فوق القناة رأسه»
(أما حسين آن شهيدي که کشته او در بيابان کربلا که پس از شهادت سرش بالاي نيزه رفت).
الجسم منه بکربلاء مضرج
و الرأس منه علي القناة يدار
(بدن شريفش در سرزمين کربلا آغشته به خون رها شده، و سرش بر نيزه نصب (و در بلاد) گردانده شد) (5).
تولد اين بزرگوار هم بنا به قول مشهور سوم ماه شعبان به سال چهارم هجري در مدينه منوره واقع شد، و شهادتش هم روز دهم ماه محرم سال شصت و يک هجري به سن پنجاه و شش سالگي بعد از زوال ظهر وقت عصر اتفاق افتاد.
شيخ طوسي در مصباح المتهجد، و سيد بن طاووس در اقبال (6) روايت کرده اند که فرماني از ناحيه مقدسه به قاسم بن علاء همداني وکيل حضرت امام حسن عسکري عليه السلام بيرون آمد که مولاي ما امام حسين عليه السلام روز پنج شنبه سوم ماه شعبان متولد شد و در آن روز چيزي نخور و روزه بدار و اين دعا را بخوان: «اللهم اني أسألک بحق المولود في هذا اليوم الموعود بشهادته قبل استهلاله و ولادته» بار الها از تو مي خواهم به حق کسي که در اين روز متولد شده که بيش از استهلال (7) و ولادتش وعده ي شهادتش داده شده ...).
درباره ي فضائل و مناقب اين دو بزرگوار روايات زيادي از خاصه و عامه از رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم نقل شده که در حد تواتر و اجماع فريقين است، و مرحوم مجلسي در مجلد دهم بحارالانوار (8) بابي را به فضائل و مناقب آن دو بزرگوار اختصاص داده است و از جمله اين فضائل که اجماع فريقين است:
1- دوستي و محبت نسبت به آنان است که فرمود: «من أحب الحسن و الحسين فقد أحبني، و من ابغضهما فقد أبغضني» البته اين مضمون به عبارات مختلفه در موارد متعدده است. 2- اظهار علاقمندي رسول خدا و بوسيدنشان و چه بسا آن دو را مي طلبيد و در آغوش مي کشيد و به زانوي خود مي نشانيد و مي بوئيد و مي بوسيد (9). 3- خطاب «أبو الريحانتين» به پدرشان علي عليه السلام مي کرد و او را بدين لقب که پدر دو ريحانه است ملقب ساخته بود و مي فرمود: «الولد الصالح ريحانة، و ريحانتاي الحسن و الحسين». 4- جمله ي معروف و مشهوري است که مي فرمود: «الحسن و الحسين سيدا شباب أهل الجنة» (10). 5- جمله «الحسن و الحسين امامان قاما أو قعدا» (11).
و در مجلد دهم بحار ص 75 (12) از ابي ذر غفاري نقل شده که گويد: «رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم را ديدم و در حالي که حسين عليه السلام را مي بوسيد و مي گفت: «کسي که حسن و حسين و ذريه آنان را (روي خلوص نيت و خالي از غل و غش) دوست بدارد آتش (جهنم) صورت او را نسوزاند اگر چه بر فرض محال گناهانش بقدر تل ريگي باشد مگر اينکه گناهي باشد که آن گناه او را از ايمان خارج کند».
و در خصوص فرزندش حضرت حسن عليه السلام فرمود: «اين فرزند سروري است که اميد است خداوند عزوجل به وسيله او ميان دو گروه از مسلمانان صلح ايجاد کند» (13).
و در خصوص فرزند ديگرش حضرت حسين عليه السلام فرمود: «حسين مني و انا من حسين» (14)
(و اين ابناء الحسين)
(و کجايند فرزندان حسين؟ و چه شدند؟).
شرح- منظور از جمله ابناء الحسين همان نه نفر امامان برحقند که از اولاد و نسل اويند. (15)، و همه ي آنان از اوصياء و حجج الهي هستند که هشت نفر از ايشان بوسيله زهر و شکنجه شهيد شدند، و نهمي آنان حضرت ولي عصر- عجل الله تعالي فرجه الشريف- است که فعلا از نظر مردم غائب است.
(صالح بعد صالح و صادق بعد صادق)
(که هر يک صالحي پس از صالح ديگر و صادقي بعد از صادق ديگر هستند).
شرح- صالح يعني شايسته و لايق، و به کسي گفته مي شود که در اثر مجاهدت کوشش در راه حق و پيروي فرمانهاي الهي صلاح و شايستگي مقام انسانيت و کمال آن را پيدا کند. و در تفسير اين آيه ي مبارکه «و صالح المؤمنين»- تحريم آيه ي 4- از طريق خاصه و عامه نقل شده (16) که چون اين آيه نازل شد رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم دست علي عليه السلام را گرفت و فرمود: «اين است صالح مؤمنين».
و اولياي خدا و ائمه ي اطهار از مصاديق کامل آيه ي و صفاتشان همانند جدشان علي بن ابي طالب عليهم السلام است «لأنهم نور واحد». و البته بايد زمامداران و پيشوايان مؤمنين بدين صفت متصف باشند.
کلمه ي صادق از صدق به معني راستي است. و شايسته کسي است که در اعمال و گفتارش صادق باشد نه فقط در گفتار تنها، گرچه کسي که در گفته هايش صادق و راستگو باشد در اعمالش نيز چنين است زيرا صداقت در عمل و سخن از اثرات دروني انسان و پاکي ضمير اوست.
در تفسير مجمع البيان ذيل آيه مبارکه «کونوا مع الصادقين»- توبه آيه ي 119- از ابن عباس نقل شده که گويد «کونوا مع علي و أصحابه»، و از حضرت باقر عليه السلام روايت شده که فرمود: «کونوا مع آل محمد» و تفسير صافي از کتاب کافي از حضرت رضا عليه السلام روايت کرده فرمود: «الصادقون: الأئمة» يعني مصداق أتم و اکمل صادقون امامانند.

پي نوشت :

1. 45 بحارالانوار جديد ص 58. و نفس المهموم قمي ص 254 نقل از ملهوف.
2. 44 بحار جديد ص 278 نقل از امالي صدوق و عيون الاخبار و به اين مضامين روايات ديگري است. با توجه به جمله «بکي و أبکي» که خود بگريد و هم بگرياند.
3. 44 بحار جديد ص 285 نقل از عيون الاخبار و امالي صدوق و ريان خال معتصم عباسي است، و محتوي روايت را با توجه به راوي حديث و شخص ريان بايد در نظر گرفت.
4. تاريخ طبري، و مقتل ابوبکر خوارزمي جزء دوم ص 39. و ملهوف سيد بن طاووس که با زياداتي آمده است.
5. گويند اين شعر از بشير بن حذلم محافظ اهل بيت از شام به مدينه است که قبل از ورود به شهر مدينه به دستور امام چهارم در مسجد پيغمبر سرود و بدين وسيله مردم را از آمدن اهل بيت آگاه ساخت.
6. مرحوم مجلسي در مجلد 101 بحارالانوار چاپ جديد ص 347 آن را نقل کرده و ذيل آن دعاي «اللهم أنت متعالي المکان» که آخرين دعاي آن بزرگوار در روز عاشورا بوده از دو کتاب مصباح و اقبال نقل مي کند و شايسته است اين دعا هم خوانده شود.
7. استهلال مصدر استهل به معناي بلند کردن صدا به نماياندن چيزي است، و به اولين صداي نوزاد هم گفته مي شود. و در اينجا کنايه از اين است که شهادت آن بزرگوار از روز اول به قلم تقدير رفته بود.
8. 43 جديد ص 261.
9. در مجلد 43 جديد ص 295 از مناقب نقل شده که ابوهريره روزي امام حسن عليه السلام را در راه ديد و به او گفت آن موضعي از بدنت را که جدت پيغمبر مي بوسيد به من بنمايان؟ حضرت پيراهن خود را کنار زد و شکم خود را نشان داد، و ابو هريره خم شد و ناف شکم او را بوسيد. البته اين گونه روايت هم نقل شده که پيغمبر شکم آن دو را مي بوسيد.
10. و روايت در اين باره متعدد است و روايت فوق را مرحوم مجلسي در جلد 43 بحار ص 309 از کافي مرحوم کليني نقل مي کند و اصل روايت چنين است: «قال رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم الولد الصالح ريحانة من الله قسمها بين عباده و ان ريحانتي من الدنيا الحسن و الحسين». و پيغمبر اسلام علي عليه السلام را ابو الريحانتين خطاب مي کرد.
11. در 43 بحار جديد ص 291 آمده که صاحب مناقب گويد: «همه أهل قبله (يعني مسلمانان از هر فرقه و مسلک) بر اين سخنان پيغمبر صلي الله عليه و آله و سلم اجماع دارند».
12. 43 ص 269 نقل از کامل الزيارات ابن قولويه قمي. جلمه ي «بر فرض محال» در عبارت فوق ترجمه جمله «و لو کانت» است که در روايت به صورت «لو» امتناعيه آمده است.
13. 43 بحار جديد ص 289 نقل از مناقب و أعلام الوري و کشف الغمه از کتاب حلية الاولياء ابو نعيم اصفهاني.
14. 43 بحار ص 296 از مناقب از سنن ابن ماجه، و ص270 نقل از کامل الزيارة و أعلام الوري و ارشاد مفيد.
15. مرحوم مؤلف در توضيح جمله ي «أين أبناء الحسين» اشاره به فرزندان بلاواسطه- علي اکبر و علي اصغر- و شهادت آن دو را ذکر مي کند و بعد به سخنان در متن مي پردازد که منظور از (ابناء) همان امامانند که از نسل او مي باشند، و جملات بعدي دعا هم آن را تأييد مي کند.
16. به تفاسير مجمع البيان و برهان و قمي و در المنثور سيوطي مراجعه شود.

منبع: كتاب شرحي بر دعاي ندبه




نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط