نویسنده: مونا صدّیقی
مترجم: سعید عدالت نژاد
مترجم: سعید عدالت نژاد
زنی که همسرش درگذشته است. قرآن در آیات 234-235 بقره از بیوهها در خطاب به مردان مؤمنی که میمیرند و همسرانشان را برجا میگذارند (یَذَرون ازواجاً) سخن میگوید. اصطلاح بیوه معادل عربی در قرآن ندارد، گرچه این مفهوم در وضع حقوقی «ثَیّبات» در آیهی 5 تحریم مندرج شده است و به هر زنی اشاره دارد که باکره نیست و آمیزش جنسی داشته است، چه قبلاً ازدواج کرده باشد، چه مطلّقه باشد و چه بیوه باشد. از آنجا که هرگونه فسخ ازدواجی که به آمیزش رسیده باشد یا حتی فسخ ازدواج آنهایی که احتمال آمیزش داشتهاند نیاز به این دارد که همسر یک دورهی انتظار (عِدّه) را بگذراند، از اینرو، این دورهی انتظار برای بیوهها هم هست. قرآن دقیقاً مدت چهار ماه و ده روز را به عنوان عِدّه بیوه تعیین میکند. در این آیهی خاص، همسران پیامبر به دلیل حسادتهایشان نصیحت شدهاند و به آنان گفته شده است که ممکن است زنانی دیگر جایگزین آنان شوند. این مطلب با فهرست بلندی از صفات پسندیده و کلمات «ثَیّبات» و «اَبکاراً» (باکرهها)، در پایان آیه دنبال میشود. مجاورت این دو کلمه به این معناست که این صفات به هر دو گروه از زنان متعلق است، «زنانی که بکارت و دوشیزگی آنان زائل شده است و باکرهها» (طبری، تفسیر، ذیل آیه).
اولین ارجاع به وضع حقوقی خاص بیوهها از سیاق آیات مربوط به ازدواج و طلاق برمیآید. از آنجا که هرگونه فسخ ازدواجی که به آمیزش رسیده باشد یا حتی فسخ ازدواج آنهایی که احتمال آمیزش داشتهاند نیاز به این دارد که همسر یک دورهی انتظار (عِدّه) را بگذراند، از اینرو، این دورهی انتظار برای بیوهها هم هست. قرآن دقیقاً مدت چهار ماه و ده روز را به عنوان عِدّه بیوه تعیین میکند. این مدت از عِدّه زن مطلّقه، که سه دورهی قاعدگی یا پاکی است، بیشتر است (بقره: 228). مسئلهی اولیهی حقوقی در مورد بیوه و همچنین زن مطلّقه این است که معلوم شود آیا زن از شوهر خود باردار است یا خیر. در چنین مواردی، بیوه تا زمانی که وضع حمل نکرده است نباید ازدواج مجدد کند. اما به محض اینکه وضع حمل کرد آزاد است ازدواج مجدد کند و نیاز به نگاه داشتن مدت کامل عِدّه نیست.
در مورد بیوهها، زمان عِدّه طولانیتر است، زیرا این دوره فرصتی برای سوگواری همسر متوفی هم هست. اما در قرآن هیچگونه دلالتی مبنی بر اینکه به موقعیت زن بیوه به عنوان ننگ اجتماعی یا نقص باید نگریسته شود وجود ندارد. انتظار میرود بیوگی به عنوان یک وضع موقت درک شود. آیهی 235 بقره صریحاً با مردانی سخن میگوید که تمایل به تقاضای ازدواج با بیوهها دارند. شایسته است آنان همین که زن عدّه خود را گذراند آشکارا و نه پنهانی این درخواست را مطرح کنند.
آیهی 240 بقره توضیح میدهد که مردان چه چیزهایی را باید برای بیوههایشان به عنوان حمایت مالی یا محل سکونت به ارث بگذارند. بیوه باید حق داشته باشد از یک سال نفقه و اقامت کامل در خانهی همسرش برخوردار باشد. اما اگر خودش ترک خانه را انتخاب کرد مختار است. آیهی 12 نساء به حق ارث بیوه اشاره دارد، که اگر فرزندی نداشته باشد یک چهارم و اگر دارای فرزند باشد یک هشتم اموال همسرش را به ارث میبرد.
در بحثهای فقهی دربارهی مَهر (مالی که شوهر به زن در ازدواج پرداخت میکند)، بیوگی، در کنار ازدواج همراه با آمیزش و طلاق، یکی از سه وضعیتی است که در آن باید مَهر کامل به همسر پرداخت شود. حتی اگر شوهر قبل از ازدواجی که منجر به آمیزش شود فوت کند، بیوه حق مَهر کامل دارد، زیرا «با مرگ شوهر ازدواج به اتمام میرسد. چرا که استقرار و استواری هر چیزی با اتمام آن ممکن است و استقرار هر چیزی ایجاد نمیشود مگر با لحاظ تمام آثار آن».
منابع تحقیق :
خواننده گرامی! منابع مقاله را در نسخه ی چاپی ملاحظه فرمایید.
منبع مقاله :
مک اولیف، جین دَمن؛ (1390)، دائرةالمعارف قرآن (جلد اول آ-ب)، ترجمهی: حسین خندق آبادی، مسعود صادقی، مهرداد عباسی، امیر مازیار، تهران: انتشارات حکمت.
اولین ارجاع به وضع حقوقی خاص بیوهها از سیاق آیات مربوط به ازدواج و طلاق برمیآید. از آنجا که هرگونه فسخ ازدواجی که به آمیزش رسیده باشد یا حتی فسخ ازدواج آنهایی که احتمال آمیزش داشتهاند نیاز به این دارد که همسر یک دورهی انتظار (عِدّه) را بگذراند، از اینرو، این دورهی انتظار برای بیوهها هم هست. قرآن دقیقاً مدت چهار ماه و ده روز را به عنوان عِدّه بیوه تعیین میکند. این مدت از عِدّه زن مطلّقه، که سه دورهی قاعدگی یا پاکی است، بیشتر است (بقره: 228). مسئلهی اولیهی حقوقی در مورد بیوه و همچنین زن مطلّقه این است که معلوم شود آیا زن از شوهر خود باردار است یا خیر. در چنین مواردی، بیوه تا زمانی که وضع حمل نکرده است نباید ازدواج مجدد کند. اما به محض اینکه وضع حمل کرد آزاد است ازدواج مجدد کند و نیاز به نگاه داشتن مدت کامل عِدّه نیست.
در مورد بیوهها، زمان عِدّه طولانیتر است، زیرا این دوره فرصتی برای سوگواری همسر متوفی هم هست. اما در قرآن هیچگونه دلالتی مبنی بر اینکه به موقعیت زن بیوه به عنوان ننگ اجتماعی یا نقص باید نگریسته شود وجود ندارد. انتظار میرود بیوگی به عنوان یک وضع موقت درک شود. آیهی 235 بقره صریحاً با مردانی سخن میگوید که تمایل به تقاضای ازدواج با بیوهها دارند. شایسته است آنان همین که زن عدّه خود را گذراند آشکارا و نه پنهانی این درخواست را مطرح کنند.
آیهی 240 بقره توضیح میدهد که مردان چه چیزهایی را باید برای بیوههایشان به عنوان حمایت مالی یا محل سکونت به ارث بگذارند. بیوه باید حق داشته باشد از یک سال نفقه و اقامت کامل در خانهی همسرش برخوردار باشد. اما اگر خودش ترک خانه را انتخاب کرد مختار است. آیهی 12 نساء به حق ارث بیوه اشاره دارد، که اگر فرزندی نداشته باشد یک چهارم و اگر دارای فرزند باشد یک هشتم اموال همسرش را به ارث میبرد.
در بحثهای فقهی دربارهی مَهر (مالی که شوهر به زن در ازدواج پرداخت میکند)، بیوگی، در کنار ازدواج همراه با آمیزش و طلاق، یکی از سه وضعیتی است که در آن باید مَهر کامل به همسر پرداخت شود. حتی اگر شوهر قبل از ازدواجی که منجر به آمیزش شود فوت کند، بیوه حق مَهر کامل دارد، زیرا «با مرگ شوهر ازدواج به اتمام میرسد. چرا که استقرار و استواری هر چیزی با اتمام آن ممکن است و استقرار هر چیزی ایجاد نمیشود مگر با لحاظ تمام آثار آن».
منابع تحقیق :
خواننده گرامی! منابع مقاله را در نسخه ی چاپی ملاحظه فرمایید.
منبع مقاله :
مک اولیف، جین دَمن؛ (1390)، دائرةالمعارف قرآن (جلد اول آ-ب)، ترجمهی: حسین خندق آبادی، مسعود صادقی، مهرداد عباسی، امیر مازیار، تهران: انتشارات حکمت.