تأثیر دین ناقد در ترجمه‌های نقاد

در سنت‌های ترجمانی بنیادینی در فضای یک زبان، زبان مشترک بین پیروان دو دین نیست و هدف تنها معرفی یک متن مقدس به پیروان دینِ غیر است که عموماً با دیدگاه انتقادی نیز همراه است. طیفی از نمونه‌ها از این
يکشنبه، 6 اسفند 1396
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: علی اکبر مظاهری
موارد بیشتر برای شما
تأثیر دین ناقد در ترجمه‌های نقاد
 تأثیر دین ناقد در ترجمه‌های نقاد

نویسنده: احمد پاکتچی
در سنت‌های ترجمانی بنیادینی در فضای یک زبان، زبان مشترک بین پیروان دو دین نیست و هدف تنها معرفی یک متن مقدس به پیروان دینِ غیر است که عموماً با دیدگاه انتقادی نیز همراه است. طیفی از نمونه‌ها از این مقوله را می‌توان در ترجمه‌هایی از قرآن کریم به زبان‌های اروپایی دنبال کرد که نویسندگان آنها موضعی انتقادی نسبت به اسلام داشته‌اند و هدفشان از ارائه ترجمه‌ای از قرآن، معرفی آن به منظور مقابله بوده است. این ترجمه‌ها غالباً توسط افرادی با انگیزه‌های مذهبی مسیحی فراهم آمده‌اند که برجسته‌ترین شاخص آن ترجمه مراچی (1) (1612- 1700 م) از قرآن کریم به زبان لاتینی است.
در بین مسلمانان نیز ترجمه‌هایی این چنین از کتب عهدین وجود داشته است؛ از جمله باید به ترجمه‌ای از اناجیل چهارگانه اشاره کرد که توسط خاتون آبادی از علمای دوره صفوی صورت گرفته است. مترجم سعی دارد تا حد ممکن در متن کتاب باورهایی را که از نظر یک مسلمان کفر تلقی می‌شود، تحمل کند و نقد را به تعلیقاتی واگذارد که در پایان متن به آن ضمیمه شده است؛ با این وصف، باز هم نمونه‌هایی وجود دارد که خاتون آبادی در ترجمه اصل متن دست به تغییراتی زده است که از یک سنت اسلامی پیروی می‌کند. به عنوان نمونه می‌توان به ترجمه‌ای اشاره کرد که وی از آیه (انجیل یوحنا 1: 2) به دست داده است؛ متن یونانی آیه این است:
Οὗτος ἦν ἐν ἀρχῇ πρὸς τὸν θεόν.
و خاتون آبادی آن را چنین ترجمه کرده است:
این بود همیشه نزد خدا.
ترجمه ارائه شده به فارسی از سوی انجمن کتاب مقدس بریتانیا این است:
همان در ابتدا نزد خدا بود.
واژه‌ی ἀρχῇ به معنای ابتدا و اصل در یونانی کاملاً شناخته شده است (2) و ترجمه‌ی عبارت ἐν ἀρχῇ به "در ابتدا" به نظر دقیق می‌آید. اما آنچه خاتون آبادی در ترجمه آورده، ترجمه‌ای آزاد است که بیشتر با مبانی کلامی و اصطلاح‌شناسی مسلمانان در خصوص ازلی و ابدی بودن صفات خدا تطبیق دارد. به اختصار می‌توان گفت فارغ از سنت‌های ترجمانی در روابط بینامتنی ترجمه‌های کتب مقدس، هم متن کتب مقدس و هم ترجمه‌های آن، همواره نقش مؤثری در شکل‌گیری ادبیات ملل مختلف داشته‌اند؛ به خصوص باید در نظر گرفت که در دوره‌های کلاسیک، دین و متن دینی چه نقش تعیین کننده‌ای در جنبه‌های مختلف زندگی انسان و از آن جمله در فعالیت‌های ادبی داشته‌اند. باز باید یادآور شد که چنین تصرفاتی در متن ترجمه اناجیل از سوی خاتون آبادی نادر است، اما آنچه در سطح وسیعی می‌توان از سنت‌های ترجمانی اسلامی مشاهده کرد، معادل‌هایی است که وی از برخی اصطلاحات اناجیل ارائه داده که بیشتر با فهم مسلمانان از موضوعات تطبیق یافته است. به عنوان نمونه می‌توان به ترجمه γραμματεῖς در آیه (انجیل متی، 2: 4) اشاره کرد که برای آشنایان با فرهنگ یهود، ناظر به جماعتی است که به کتوویم (כתובים) شهرت داشته‌اند و به عنوان رجالی آشنا با شریعت موسی (علیه السلام) و آموزه‌های انبیا شناخته می‌شدند. همین واژه در ترجمه انجمن کتاب مقدس به "کاتبان قوم" ترجمه شده که هنوز می‌تواند بازگو کننده آن معنا باشد، یا دست کم یادآورنده مفهومی دیگر که برای مسلمانان آشنا باشد نیست؛ اما برگردان خاتون آبادی از آن واژه، به صورت "نویسندگان تورات" کاملاً آن را با درک مسلمانان تطبیق داده و آن مفهوم فرهنگی کتوویم را به فراموشی برده است.
نمونه دیگر، προφήτου در (انجیل متی، 2: 5) است که خود برگردان یونانی برای واژه נביא (نویء) است؛ این واژه اگر به اعتبار معادل یونانی‌اش ترجمه شود، باید با "پیشگو" جایگزین گردد و اگر به اعتبار اصل عبری‌اش باشد، می‌تواند با تسامح با واژه عربی نبی که در واقع از همان ریشه سامی و از همان ساخت صرفی برخوردار است. جایگزین گردد و تفاوت معنایی محدود میان دو واژه عربی و عبری نادیده گرفته شود، چه در عبری نیز غالب بر معنای نویء همان پیشگو بودن است. اما آنچه نزد خاتون آبادی رخ داده، دور شدن از اصل عبری - یونانی واژه و پیوستن به یک سنت ترجمانی اسلامی است. از آنجا که در ترجمه‌های فارسی قرآن، واژه نبی عموماً به پیامبر برگردان می‌شود، خاتون آبادی نیز بدون در نظر گرفتن این که προφήτου هیچ ارتباط معناشناسی با پیام و پیامبری ندارد، این واژه را به پیامبر ترجمه کرده است. به عنوان نمونه دیگر، باید به مفهوم کلیدی تعمید در اناجیل اشاره کرد که خاتون آبادی آنها را به غسل توبه که یک مفهوم اسلامی است، ترجمه کرده است (3) و این در حالی است که تعمید ماهیتاً ارتباطی با توبه ندارد.
در خصوص سنت‌های ترجمانی جا دارد به کتاب جوگ باسشت از کتب مقدس هندو اشاره شود که ترجمه‌ای از آن توسط ابوالقاسم میرفندرسکی باز از عالمان دوره صفوی ارائه شده و در آن، سنت‌های اسلامی در سطح گسترده‌ای بر ترجمه سایه افکنده است. آنچه در ترجمه میرفندرسکی از جوگ باسشت دیده می‌شود، فراتر از ترجمه، نوعی هماهنگ‌سازی متن با فضای اسلامی است. این که کتاب با "بسم‌الله الرحمن الرحیم" آغاز می‌شود و خطبه‌ای در ستایش و سپاس از خداوند در پی آن می‌آید، خود سبکی اسلامی است که میر به کار بسته است. نظام مصطلحات کتاب، در بردارنده برخی اصطلاحات است که اصل هندی خود را حفظ کرده‌اند، مانند برهَمَ، موجه و سُکُهپتَ، اما غالب بر کتاب اصطلاحات رایج در میان فیلسوفان و عارفان مسلمان است که از سوی میرفندرسکی، به عنوان برابر نهادِ اصطلاحات هندی انتخاب شده و مضمون کتاب را برای آشنایان با علوم عقلی اسلامی، قابل درک ساخته است. نخستین موج از ترجمه به ترکی شرقی با نخستین جریان اسلامی در ادبیات ترکی شرقی، یعنی در ادبیات دوره قراخانیان (320- ح 439 ق) آغاز می‌شود که شکل‌گیری آن با اسلامی شدن شرق آسیای مرکزی همراه بوده است؛ در صدر فعالیت‌های ادبی این جریان، تفسیر قرآن معروف به تفسیر آسیای میانه (نسخه فرهنگستان سنت پترزبورگ) قرار دارد که به زبان ترکی خاقانی است و مشتمل بر ترجمه آیات به ترکی نیز هست. در خاتمه بحث از مسائل عمومی ترجمه کتاب مقدس، باید به این ترجمه‌ها به مثابه یک حیطه از ادبیات ملل مختلف نیز توجه کرد. به اختصار می‌توان گفت فارغ از سنت‌های ترجمانی در روابط بینامتنی ترجمه‌های کتب مقدس، هم متن کتب مقدس و هم ترجمه‌های آن، همواره نقش مؤثری در شکل‌گیری ادبیات ملل مختلف داشته‌اند؛ به خصوص باید در نظر گرفت که در دوره‌های کلاسیک، دین و متن دینی چه نقش تعیین کننده‌ای در جنبه‌های مختلف زندگی انسان و از آن جمله در فعالیت‌های ادبی داشته‌اند.
در حالی که برخی از زبان‌های باستانی، مانند زبان اوستایی تنها ادبیات بازمانده‌شان نمونه‌هایی که نخستین تولیدات ادبی در آن زبان، ترجمه‎هایی از کتب مقدس بوده است. در واقع بسیاری از زبان‌های مربوط به بومیان افریقا و امریکا، از زمانی صورت مکتوب به خود گرفته و واژه‌نامه و دستور مدون یافته‌اند، که گروهی از روحانیون در صدد بر آمده‌اند کتاب مقدسی را به آن زبان ترجمه کنند و در این راستا، زمینه‌ای را برای شکل‌گیری ادبیات مکتوب در آن زبان فراهم آورده‌اند.
در ادبیات دوره‌های کهن، می‌توان به نقش پشیطا و دیگر ترجمه‌های سریانی در توسعه ادبیات سریانی اشاره کرد و اینکه چگونه در ادبیات تولید شده به این زبان، پشیطا و ترجمه‌های دیگر محوری برای توسعه ادبیات بوده است. (4) در فضای اسلامی نیز ادبیات برخی از زبان‌های اسلامی، با پیشگامیِ ترجمه‌های قرآن شکل گرفته است.
به عنوان نمونه، نخستین موج از ترجمه به ترکی شرقی با نخستین جریان اسلامی در ادبیات ترکی شرقی، یعنی در ادبیات دوره قراخانیان (320- ح 439 ق) آغاز می‌شود که شکل‌گیری آن با اسلامی شدن شرق آسیای مرکزی همراه بوده است؛ در صدر فعالیت‌های ادبی این جریان، تفسیر قرآن معروف به تفسیر آسیای میانه (نسخه فرهنگستان سنت پترزبورگ) قرار دارد که به زبان ترکی خاقانی است و مشتمل بر ترجمه آیات به ترکی نیز هست. در کنار آن، باید از چند ترجمه دیگر قرآن به ترکی خاقانی یاد کرد که در کتابخانه‌های استانبول نگهداری می‌شوند و از دستاوردهای همین جریان ادبی‌اند. (5) طیف ادبی دیگری در تاریخ ادبیات ترکی که به حلقه اردوی زرین شهرت یافته مربوط به سده‌های 8- 9 ق با مرکزیت خوارزم و زبان قپچاقی بود که در کنار آثار تألیفی و در پیشاپیش آنها، اهتمام ویژه‌ای نیز به امر ترجمه قرآن کریم در آن دیده می‌شد. (6)
به عنوان تتمه‌ای دیگر بر بحث، باید اشاره کرد رابطه بین روش‌های مطالعه کتاب مقدس و ترجمه آن که موضوع پژوهش کسانی چون ادوارد گرین استاین بوده، (7) و گونه‌شناسی و مطالعه گونه‌های ترجمه کتاب مقدس و فهم تفاوت میان ترجمه‌ها که از سوی کسانی چون للند رایکن مورد پژوهش قرار گرفته، (8) هر یک حوزه‌ای گسترده از مطالعات در خصوص ویژگی‌های عمومی ترجمه کتب مقدس است که برای تفصیل آنها در تحقیق حاضر، مجال کافی نیست.

نمایش پی نوشت ها:
1. Ludovico Maracci.
2. Liddell & Scott, 1864, p. 189.
3. خاتون آبادی، 1373، ص 267.
4. Baumstark,1922, pp. 18, 23-25, Van Peursen & Ter Haar Romeny, Text, Translation and Tradition..., 2006.
5. Inan, 1952, p. 324-327; Borovkov, 1963, introduction, Caferoğlu, 1964, p. 273.
6. Eckmann, 1964, pp. 295-296.
نیز پاکتچی، 1387 ب، ص 45.
7. Greenstein, Edward L., Essays on Biblical Method and Translation, 1989.
8. Ryken, Leland, Choosing a Bible: Understanding Bible Translation Differences, 2005.

منبع مقاله :
پاکتچی، احمد، (1392)، ترجمه‌شناسی قرآن کریم، تهران: دانشگاه امام صادق (ع)، چاپ دوم.
 


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.