بررسی روابط معنایی با شمول معنایی

شمول معنایی در ترجمه قرآن

مبحث روابط معنایی با رابطه شمول معنایی که نخستین و مهم‌ترین رابطه معنایی است، در سنت منطق و اصول در معارف اسلامی، عموم و خصوص مطلق خوانده شده است؛ معناشناسان به معنای اخص زیرشمول و
دوشنبه، 7 اسفند 1396
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: علی اکبر مظاهری
موارد بیشتر برای شما
شمول معنایی در ترجمه قرآن
 شمول معنایی در ترجمه قرآن

نویسنده: احمد پاکتچی
مبحث روابط معنایی با رابطه شمول معنایی (1) که نخستین و مهم‌ترین رابطه معنایی است، در سنت منطق و اصول در معارف اسلامی، عموم و خصوص مطلق خوانده شده است؛ معناشناسان به معنای اخص زیرشمول و به معنای اعم شامل اطلاق می‌کنند.
به عنوان نمونه‌ای از شمول معنایی در ترجمه می‌توان به واژه نهر عربی و امکان ترجمه آن به دو واژه رود و جوی / جویبار در فارسی اشاره کرد، بدین معنا که نهر عربی نسبت به رود فارسی و نسبت به جوی فارسی شمول معنایی دارد و مترجم ناچار است بسته به بافت سخن، یکی از دو گزینه را به عنوان معادل انتخاب کند؛ در مواردی مانند آیه زیر، این گزینه جوی یا جویبار است:
(ثُمَّ قَسَتْ قُلُوبُکُمْ مِنْ بَعْدِ ذلِکَ فَهِیَ کَالْحِجَارَةِ أَوْ أَشَدُّ قَسْوَةً وَ إِنَّ مِنَ الْحِجَارَةِ لَمَا یَتَفَجَّرُ مِنْهُ الْأَنْهَارُ وَ إِنَّ مِنْهَا لَمَا یَشَّقَّقُ فَیَخْرُجُ مِنْهُ الْمَاءُ وَ إِنَّ مِنْهَا لَمَا یَهْبِطُ مِنْ خَشْیَةِ اللَّهِ وَ مَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ) (بقره / 74).
ترجمه پاینده: از پس این، دلهایتان سخت شد که چون سنگ بود یا سخت‌تر، که بعضی سنگ‌ها جوی‌ها از آن بشکافد و بعضی از آنها دو پاره شود و آب از آن درآید و بعضی سنگ‌ها از ترس خدا فرود افتد و خدا از آنچه می‌کنید، غافل نیست.
غالب ترجمه‌های فارسی از همین معادل برای نهر در این آیه استفاده کرده‌اند، ولی معدودی از مترجمان، به جای آن واژه چشمه را به کار برده‌اند که معادل عربی آن عین است و اساساً ربط مستقیمی به نهر ندارد؛ مانند:
ترجمه بروجردی: سپس با این معجزه بزرگ هم چنان دل‌هایشان مانند سنگ سخت بلکه سخت‌تر از آن شد زیرا از سنگ‌ها چشمه‌ها می‌جوشد و آب تراوش می‌نماید و بعضی از ترس خدا فرو ریزند و در هم می‌شکنند، ولی باید بدانند خداوند از اعمال آنان غافل نیست.
و طیفی از مترجمان نیز از انتخاب بین دو واژه زیر شمول گریخته، همان واژه نهر عربی را در ترجمه به کار برده‌اند که البته در فارسی نیز به عنوان یک وامواژه شناخته شده است و کاربرد آن ایجاد ناهنجاری نمی‌کند؛ مانند:
ترجمه الهی قمشه‌ای: پس با این معجزه باز چنان سخت دل شدید، که دل‌هایشان چون سنگ یا سخت‌تر از آن شد، چه آنکه از پاره‌ای سنگ‌ها نهرها بجوشد و برخی دیگر از سنگ‌ها بشکافد و آب از آن بیرون آید و پاره‌ای از ترس خدا فرود آیند. و (ای سنگدلان بترسید که) خدا از کردار شما غافل نیست.
به هر حال آشکار است که آنچه از سنگ بیرون می‌جهد، می‌توان نهری کوچک، یعنی جویبار باشد، در حالی که در برخی آیات دیگر، مانند آیه‌ای که درباره کشتی رانی در نهر سخن می‌گوید، تردیدی نیست که نهری با حجم بزرگی از آب مقصود است و قاعدتاً در فارسی باید به رود ترجمه گردد. مثالی برای این کاربرد آیه زیر است:
(اللَّهُ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ وَ أَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَرَاتِ رِزْقاً لَکُمْ وَ سَخَّرَ لَکُمُ الْفُلْکَ لِتَجْرِیَ فِی الْبَحْرِ بِأَمْرِهِ وَ سَخَّرَ لَکُمُ الْأَنْهَارَ) (ابراهیم/ 32).
برخی از مترجمان که برداشت آنان از آیه عطف رودها به دریاها برای کشتی‌رانی بوده است، در ترجمه نهر به رود تردید نکرده‌اند؛ مانند:
بروجردی: آن خدایی است که آسمان‌ها و زمین را بیافرید و از آسمان باران را فرو بارید تا به وسیله آب انواع روئیدنی و موجبات برای خوراک و روزی شما فراهم گردد و کشتی را بامر خود مسخر شما کرد تا دریاها را در نوردید و از روی رودخانه با آن کشتی‌ها عبور کنید.
برخی در برداشت یاد شده احتیاط کرده‌اند و درباره کیفیت تسخیر نهرها مانند خود آیه به وضوح سخن نگفته‌اند، اما همچنان با تلویح به همان معنا، گزینه رود را برای ترجمه انتخاب کرده‌اند؛ مانند:
آیتی: خداست که آسمان‌ها و زمین را آفرید و از آسمان باران نازل کرد و بدان باران برای روزی شما میوه‌ها رویانید و کشتی‌ها را رام شما کرد تا به فرمان او در دریا روان شوند و رودها را مسخر شما ساخت.

بیشتر بخوانید: معناشناسی در زمانی واژگان از قرآن


برخی از مترجمان نیز همچنان با استفاده از وامواژه نهر، و با این شیوه از انتخاب بین دو زیرشمول گریخته‌اند:
ارفع: خداست که آسمان‌ها و زمین را خلق کرده و از آسمان آبی فرستاد تا به وسیله آن میوه‌های مختلف را روزی شما کند و کشتی را به خدمت شما درآورد تا به اجازه پروردگار در دریاها سیر کند و نیز نهرها را مسخّر شما کرد.
اما در این میان هستند مترجمانی که به کلی کاربرد کشتی رانی برای رود را کنار نهاده، به دیگر فواید نهرها توجه کرده‌اند و حتی به خود اجازه داده‌اند که نهر را در آیه به جوی ترجمه کنند؛ مانند:
پاینده: خدا [ی یکتا] ست که آسمان‌ها و زمین را آفرید و از آسمان آبی نازل کرد و با آن میوه‌ها پدید آورد برای روزیتان و کشتی را بخدمتتان گماشت که باذن خدا بدریا می‌رود و جوی‌ها را بخدمتتان گماشت. مبحث روابط معنایی با رابطه شمول معنایی (1) که نخستین و مهم‌ترین رابطه معنایی است، در سنت منطق و اصول در معارف اسلامی، عموم و خصوص مطلق خوانده شده است؛ معناشناسان به معنای اخص زیرشمول و به معنای اعم شامل اطلاق می‌کنند. نمونه دیگر از رابطه شمول معنایی را می‌توان در خصوص واژه قرآنی شجر مشاهده کرد که در آن واژه عربی باز نسبت به معادل‌های فارسی‌اش شمول معنایی دارد؛ زیرا شجر در عربی بر هر گیاه دارای ساقه اطلاق می‌شود و معادل آن در فارسی می‌تواند درخت یا بوته باشد و مترجم باید در رویارویی با بافت، انتخاب خود را انجام دهد. آنچه مورد شجر را از نهر جدا می‌سازد، آن است که واژه شجر در فارسی به عنوان یک وامواژه وارد نشده و مترجم نمی‌توان مانند نهر، از خود واژه عربی به عنوان هم ارز استفاده کند.
در موردی مانند شجری که آدم از خوردن میوه آن منع شده، بافت کمکی به انتخاب نمی‌کند و روایات نیز از گندم گرفته تا انگور و سیب را درباره جنس آن شجر گفته‌اند، (2) پس به اعتبار آن که مترجم میوه آن شجر را چه بداند، باید درخت یا بوته را انتخاب کند.
(وَ قُلْنَا یَا آدَمُ اسْکُنْ أَنْتَ وَ زَوْجُکَ الْجَنَّةَ وَ کُلاَ مِنْهَا رَغَداً حَیْثُ شِئْتُمَا وَ لاَ تَقْرَبَا هذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَکُونَا مِنَ الظَّالِمِینَ‌) (بقره/ 35)
اما آنچه در عمل رخ داده این است که قریب به اتفاق مترجمان فارسی، به سبب شهرت معنای درخت بر واژه عربی شجر، همان درخت را به عنوان معادل در این آیه برگزیده‌اند و در این باره جایی برای تردید ندیده‌اند؛ اوج غلبه معنای درخت، آن گاه آشکار می‌شود که حتی مترجمی که راه به ترجمه تفسیری گشوده و جنس گندم را برای شجره ممنوعه معین کرده، از تعبیر "درخت گندم" استفاده کرده که برای یک فارسی زبان شگفتی‌آور است:
یاسری: و گفتیم: ای آدم! تو و زنت در بهشت بمانید و بخورید از اطعمه بهشت رایگان و بی‌زحمت هر جای بهشت که می‌خواهید بروید، و هر چه می‌خواهید بخورید، ولی نزدیک مشوید به این درخت گندم که اگر نزدیک این درخت رفتید و خوردید از ستمکاران به نفس خود باشید.
موردی استثنایی مربوط به ترجمه‌ای است که مترجم در باور تفسیری خود که آن را درون پرانتز بروز داده، مصداق گندم را برای شجره ممنوعه مصداق مرجع شمرده و بر همین اساس، با اتخاذ تصمیمی در مقام ترجمه، واژه شجره را نه تنها به بوته ترجمه کرده، بلکه راه به ترجمه تفسیری درون متن گشوده و وصف "کوچک" را نیز بدان علاوه کرده است:
خسروانی: بآدم گفتیم: ای آدم تو و جفت خودت در بهشت سکنی گزینید و از هر چه میل دارید با سعه خاطر و به طور گوارا و از هر مکان که خواهان باشید بخورید، لکن برای خوراک نزدیک این بوته کوچک نشوید که از نزدیک شدن به آن و تناول از آن در زمره ستمکاران خواهید بود.
در مواردی که درخت بودن شجر واضح است، مانند آنجا که سخن از درخت زیتون به میان می‌آید، مترجمان فارسی دشواری در انتخاب واژه درخت در ترجمه ندارند، مانند:
(وَ شَجَرَةً تَخْرُجُ مِنْ طُورِ سَیْنَاءَ تَنْبُتُ بِالدُّهْنِ وَ صِبْغٍ لِلْآکِلِینَ‌) (مؤمنون/20)
(اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ کَمِشْکَاةٍ فِیهَا مِصْبَاحٌ الْمِصْبَاحُ فِی زُجَاجَةٍ الزُّجَاجَةُ کَأَنَّهَا کَوْکَبٌ دُرِّیٌّ یُوقَدُ مِنْ شَجَرَةٍ مُبَارَکَةٍ زَیْتُونَةٍ لاَ شَرْقِیَّةٍ وَ لاَ غَرْبِیَّةٍ یَکَادُ زَیْتُهَا یُضِی‌ءُ وَ لَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَارٌ نُورٌ عَلَى نُورٍ یَهْدِی اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ یَشَاءُ وَ یَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ وَ اللَّهُ بِکُلِّ شَیْ‌ءٍ عَلِیمٌ‌) (نور / 35)
اما مواردی نیز وجود دارد که به وضوح آشکار است واژه قرآنی شجر اشاره به بوته دارد و آن در آیه‌ای است که به بوته کدو اشاره می‌شود:
(وَ أَنْبَتْنَا عَلَیْهِ شَجَرَةً مِنْ یَقْطِینٍ‌) (صافات /146)
با وجود اینکه در این مورد نیز به نظر می‌رسد نباید مشکلی برای مترجمان فارسی در انتخاب واژه بوته به عنوان هم‌ارز وجود داشته باشد، ولی شاید این شهرت که شجر معادل همیشگی درخت تلقی شده، گاه مترجمان را به مسیری دیگر برده است، به طوری که معدودی از مترجمان فارسی، حتی در این آیه شجر را به درخت ترجمه کرده و با کمال شگفتی برای یک فارسی زبان، از "درخت کدو" سخن به میان آورده‌اند، مانند:
ترجمه الهی قمشه‌ای: و (در آن صحرا) بر او درختی از کدو رویانیدیم (تا به برگش سایه‌بان و پوشش کند).
قرشی: و بر او درخت کدو رویاندیم.
ترجمه بروجردی: و در آن صحرا برای او درخت کدویی رویانیدیم.
ترجمه اشرفی: و رویانیدیم بر او درختی از کدو.
معدودی از مترجمان نیز از انتخاب یکی از دو تک واژه طفره رفته، با استفاده از معنایی عامتر مانند گیاه مشکل را حل کرده‌اند، با توجه به اینکه گیاه خود نسبت به شجر به هر دو معنایش شمول معنایی دارد و عام‌تر از آن است، مانند:
ترجمه بیان السعادة: و بر سر او (برای سایه افکنی) گیاهی از (قسم) کدو رویاندیم.
رضایی: و بر فراز او گیاهی از (نوع) کدو برویاندیم.
هر دو مثال نهر و شجر، مربوط به نوعی از رابطه شمول معنایی بود که واژه عربی اعم از واژه‌های معادل در زبان مقصد است، اما حالت عکس نیز امکان‌پذیر است و در بسیاری از موارد، این واژه زبان مقصد مانند فارسی است که نسبت به واژه عربی شمول معنایی دارد. در چنین مواردی، مترجمان با مشکل انتخاب از میان دو یا چند معنای زیرشمول مواجه نیستند و با توجه به عام بودن واژه در زبان خود، اساساً مشکلی احساس نمی‌کنند؛ اما این خود متن ترجمه است که با اشکالی رو به می‌شود و در آن نوعی کاستی معنایی رخ می‌دهد، زیرا با انتقال از معنای خاص به معنای عام، عمل یک یا چند مؤلفه از مؤلفه‌های معنایی واژه مبدأ از دست خواهد رفت و ترجمه به طور قهری با کاستی معنایی رو به رو خواهد شد، در حالی که در حالت عکس که در نهر و شجر دیده می‌شد، این افزایش معنایی بود که در ترجمه رخ می‌داد.
به عنوان نمونه‌ای از ترجمه خاص به عام در ترجمه‌های فارسی می‌توان به واژه‌های عربی ثور و بقره اشاره کرد که ناظر به دو جنس مذکر و مؤنث از جانوری به نام گاو است، (3) حال آن که در فارسی واژه گاو معنای شامل دارد و تمایزی از حیث جنسیت در آن نیست. در چنین مواردی که اختلاف معنایی میان معنای شامل با معنای زیر شمول در حد یک مؤلفه و آن هم مؤلفه‌ای شناخته شده مانند جنسیت است، می‌توان با افزودن یک صفت، مثلاً نر یا ماده در ترجمه، کاهش معنایی رخ داده در انتقال از ثور به کار را جبران کرد. چنین رخدادی را می‌توان در موارد زیر مشاهده کرد:
(وَ إِذْ قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُکُمْ أَنْ تَذْبَحُوا بَقَرَةً قَالُوا أَ تَتَّخِذُنَا هُزُواً قَالَ أَعُوذُ بِاللَّهِ أَنْ أَکُونَ مِنَ الْجَاهِلِینَ‌) (بقره/67).
با وجود آنچه درباره امکان جبران کاستی ترجمه با افزودن صفت وجود دارد، مترجمان فارسی در ترجمه این آیه، غالباً جنسیت گاو را نادیده گرفته‌اند، این در حالی است که سیاق آیه نشان می‌دهد که روشن شدن تمام خصوصیات این گاو از رنگش و سنش و نوع کارکردنش در روند داستان اهمیت داشته و پر واضح است که جنسیت آن گاو نیز اگر پراهمیت‌تر از خصوصیات بعدی نباشد، کم اهمیت نیست که بخواهد به کلی نادیده گرفته شود. به هر روی تنها معدودی از ترجمه‌های فارسی با افزودن صفتی به جنس گاو اشاره کرده‌اند، مانند:
خسروانی، و زمانی که موسی به قوم خود فرمود: خدا امر می‌فرماید که ماده گاوی را سر ببرید. گفتند: ما را به مسخره گرفته‌ای. گفت: پناه می‌برم به خدا که در زمره نادانان باشم.
کاویان‌پور، فارسی: بخاطر بیاورید هنگامی که موسی بقوم خود گفت: خدا به شما امر می‌کند که ماده گاوی را بکشید. گفتند: آیا ما را به مسخره گرفته‌ای؟ موسی گفت: بخدا پناه می‌برم از اینکه (با مسخره کردن مردم) از جاهلان باشم.
تشکری: گفت موسی به قوم خود که خدا خواسته ذبح ماده گاوی را.

پی‌نوشت‌ها:

1. Hyponymy.
2. سیوطی، 1314، ج1 ص 52-53.
3. البته در عربی، "البقر" بدون تاء تأنیث در پایان آن نیز وجود دارد که هم می‌تواند به عنوان معنای نشان دار با جنسیت مؤنث به کار برده شود (مثلاً بقره/70) و هم می‌تواند به صورت بی‌نشان، بر جنس گاو بدون تمایز بین مؤنث و مذکر دلالت کند (مثلا انعام/ 144).

منبع مقاله :
پاکتچی، احمد، (1392)، ترجمه‌شناسی قرآن کریم، تهران: دانشگاه امام صادق (ع)، چاپ دوم.
 


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
موارد بیشتر برای شما
بررسی مرقع و قطاع در خوشنویسی
بررسی مرقع و قطاع در خوشنویسی
خیابانی: آقای بیرانوند! من بخواهم از نام بردن تو معروف بشوم؟ خاک بر سر من!
play_arrow
خیابانی: آقای بیرانوند! من بخواهم از نام بردن تو معروف بشوم؟ خاک بر سر من!
توضیحات وزیر رفاه در خصوص عدم پرداخت یارانه
play_arrow
توضیحات وزیر رفاه در خصوص عدم پرداخت یارانه
حمله پهپادی حزب‌ الله به ساختمانی در نهاریا
play_arrow
حمله پهپادی حزب‌ الله به ساختمانی در نهاریا
مراسم تشییع شهید امنیت وحید اکبریان در گرگان
play_arrow
مراسم تشییع شهید امنیت وحید اکبریان در گرگان
به رگبار بستن اتوبوس توسط اشرار در محور زاهدان به چابهار
play_arrow
به رگبار بستن اتوبوس توسط اشرار در محور زاهدان به چابهار
دبیرکل حزب‌الله: هزینۀ حمله به بیروت هدف قراردادن تل‌آویو است
play_arrow
دبیرکل حزب‌الله: هزینۀ حمله به بیروت هدف قراردادن تل‌آویو است
گروسی: فردو جای خطرناکی نیست
play_arrow
گروسی: فردو جای خطرناکی نیست
گروسی: گفتگوها با ایران بسیار سازنده بود و باید ادامه پیدا کند
play_arrow
گروسی: گفتگوها با ایران بسیار سازنده بود و باید ادامه پیدا کند
گروسی: در پارچین و طالقان سایت‌های هسته‌ای نیست
play_arrow
گروسی: در پارچین و طالقان سایت‌های هسته‌ای نیست
گروسی: ایران توقف افزایش ذخایر ۶۰ درصد را پذیرفته است
play_arrow
گروسی: ایران توقف افزایش ذخایر ۶۰ درصد را پذیرفته است
سورپرایز سردار آزمون برای تولد امیر قلعه‌نویی
play_arrow
سورپرایز سردار آزمون برای تولد امیر قلعه‌نویی
رهبر انقلاب: حوزه‌ علمیه باید در مورد نحوه حکمرانی و پدیده‌های جدید نظر بدهد
play_arrow
رهبر انقلاب: حوزه‌ علمیه باید در مورد نحوه حکمرانی و پدیده‌های جدید نظر بدهد
حملات خمپاره‌ای سرایاالقدس علیه مواضع دشمن در جبالیا
play_arrow
حملات خمپاره‌ای سرایاالقدس علیه مواضع دشمن در جبالیا
کنایه علی لاریجانی به حملات تهدیدآمیز صهیونیست‌ها
play_arrow
کنایه علی لاریجانی به حملات تهدیدآمیز صهیونیست‌ها