نویسنده: پل کاب
مترجم: امیر مازیار
مترجم: امیر مازیار
نام یک مکان یا احتمالاً یک قبیله. این واژه با قوم عاد و از اینرو، توسعاً با داستان هود پیامبر مرتبط است. تنها یک بار در قرآن به ارم اشاره شده است آن هم در آیات 6-7 فجر: «مگر ندانستهای که پروردگارت با عاد چه کرد؟ [و با] ارم دارای ستونهای بلند» (اَلَم تَرَکیف فَعلَ ربُّک بِعادِ اِرمَ ذاتِ العِماد). برخی از مفسران دورهی کلاسیک ارم را در مقابل- و از اینرو مترادف با- قوم عاد تفسیر کردهاند. در نظر ایشان، ارم بر قبیلهای کهن دلالت دارد که زیر مجموعهای از عاد بودند (ابن خلدون قویاً از این نظر دفاع کرده است؛ نک. Ibn Khaldun-Rosenthal, i, 25-28). افزون بر این، برخی ارم را جدّ «نبطیها» یعنی آرامیها میدانند (مثلاً طبری، تاریخ، 220/1). در این صورت «دارای ستونهای بلند» (ذاتِ العِماد) صفتی برای قبیله فهمیده میشود، به معنی «دارای ستون خیمهها» یا اخیرتر «قوم دارای اعتماد» (Ahmed Ali, al-Quran). اکثر قریب به اتفاق مفسران اِرم «دارای ستونهای بلند» را نام مکانی میدانند: شهر مرکزی سرزمین قوم عاد، که به سبب خشم خداوند نابود شد. ظن غالب در باب مکان این شهر آن است که در یمن باشد. طبق این دیدگاه، پادشاهی از قوم عاد به نام شدّاد شهری در بیابان نزدیک عدن در رقابت با بهشت ساخت: توصیف شکوه ارم بسیار متفاوت، اما همواره با ذکر جزئیات است. اما پیش از آنکه شدّاد و قوم او بتوانند در شهر جدید ساکن شوند، خدا او و قومش را به سبب غرورشان به همراه شهر ارم نابود ساخت. اما اکثر قریب به اتفاق مفسران اِرم «دارای ستونهای بلند» را نام مکانی میدانند: شهر مرکزی سرزمین قوم عاد، که به سبب خشم خداوند نابود شد. ظن غالب در باب مکان این شهر آن است که در یمن باشد. طبق این دیدگاه، پادشاهی از قوم عاد به نام شدّاد شهری در بیابان نزدیک عدن در رقابت با بهشت ساخت: توصیف شکوه ارم بسیار متفاوت، اما همواره با ذکر جزئیات است. اما پیش از آنکه شدّاد و قوم او بتوانند در شهر جدید ساکن شوند، خدا او و قومش را به سبب غرورشان به همراه شهر ارم نابود ساخت. این داستان یمن بنیاد داستانهای بعدی را ایجاد کرده است، نظیر داستان اغلب بازگو شدهی ابنقِلابه، شبانی سرگردان که گفته شده در دورهی خلیفهی اموی معاویه (د. 60) خرابههای برجاماندهی ارم را کشف کرد یا داستان کشف مقبرهی شدّاد به دست دو جستوجوگر بیباک که آن را در کوهی مقابل دریا یافتند. دیگران (نظیر رَبَعی، فضائل، 20) ترجیح میدهند که ارم را همان دمشق پیش از اسلام بدانند و شاید در این امر متأثر از پیوند آن با ارم (aram) در کتاب مقدس و، بیشک ستونهای شگفت آن بودند. همچنین برخی دیگر (نظیر زمخشری، اساس) ارم را اسکندریه میدانند. قوت سنت یکی دانستن ارم با یک مکان و نه یک قوم با ورود این واژه به فرهنگنامههای اصلی جغرافیایی عرب تأیید میشود: ابوعبید بکری، یاقوت حموی و ابن عبدالمنعم حمیری.
منابع تحقیق:
خواننده گرامی! منابع مقاله را در نسخه ی چاپی ملاحظه فرمایید.
منبع مقاله :
مک اولیف، جین دَمن؛ (1392)، دائرةالمعارف قرآن (جلد اول آ-ب)، ترجمهی حسین خندقآبادی و دیگران، تهران: انتشارات حکمت، چاپ اول.
منابع تحقیق:
خواننده گرامی! منابع مقاله را در نسخه ی چاپی ملاحظه فرمایید.
منبع مقاله :
مک اولیف، جین دَمن؛ (1392)، دائرةالمعارف قرآن (جلد اول آ-ب)، ترجمهی حسین خندقآبادی و دیگران، تهران: انتشارات حکمت، چاپ اول.