نویسندگان: مارگارت. آ. نولز و پیتر. جی. سلبی
مترجم: حبیب الله علیخانی
مسئله ی سرطان
در سال 2000، سرطان در 10 میلیون نفر در سرتاسر دنیا، تشخیص داده شد و این بیماری منجر به مرگ 6.2 میلیون نفر در این سال شد. این میزان از سال 1990، در حدود 22 % افزایش یافته است. سرطان حدود 10 % از کل مرگ و میر اتفاق افتاده در دنیا را شامل می شود و پس از مریضی های قلبی، در رتبه ی دوم بیماری های کشنده در جوامع توسعه یافته، قرار گرفته است. اگر چه سرطان عموماً به عنوان یک مشکل اصلی در کشورهای توسعه یافته، مطرح می شود، حدود دو سوم از تمام سرطان ها، در سه چهارم از جمعیت جهان اتفاق می افتد که در کشورهای در حال توسعه، زندگی می کنند. در جهان، حدود 22 میلیون نفر زمانی را با سرطان به سر کرده اند. پیش بینی می شود که در سال 2020، تعداد موارد ابتلا به سرطان در جهان از 5 میلیون به 15 میلیون در هر سال برسد. این مورد به طور قابل توجهی به افزایش طول عمر جمعیت های انسانی، پیشرفت در درمان سایر بیماری ها و همچنین رویه های کنونی در جلوگیری از مصرف دخانیات و زندگی های ناسالم، وابسته می باشد. این عوامل منجر به افزایش در بروز برخی از اشکال سرطانی شده است. برای زنان (شکل 3b)، میزان بروز سرطان های پستان، کولورکتوم (روده ی بزرگ)، تخمدان و لنفوم غیر هوکچی، در کشورهای توسعه یافته، کمتر از کشورهای در حال توسعه است. در کل، میزان بروز بر پایه ی سن برای تمام سرطان ها، در حدود 2.5 برابر در کشورهای بیشتر توسعه یافته، بیشتر از کشورهای کمتر توسعه یافته است.
شکل 2 نشاندهنده ی نرخ رخداد سرطان های متداول در مردان و زنان (به صورت مجزا) می باشد. سرطان های مربوط به ریه، شکم، کبد، مری و مثانه، در مردان بیشتر متداول هستند، که این مسئله به صورت قابل توجهی، نشاندهنده ی فاکتورهای ریسک اصلی و تفاوت ها در حساسیت بیماری می باشد.
شکل 4 نشاندهنده ی میزان بروز استانداردسازی شده با زمان برای سرطان سینه و در جمعیت های انتخاب شده در بین سال های 1975 تا 1990 میلادی است. میزان بروز گاهاً تا سه برابر نیز شده است و در آسیا و آمریکای جنوبی کمترین و در آمریکای شمالی، بیشترین آمار را دارد. میزان بروز نیز در طی 30 سال گذشته در دنیا تغییر کرده است. این تغییر در برخی از کشورها مانند کشورهای آمریکای شمالی، تا یک درصد و در برخی کشورها مانند کشورهای ارواپایی، تا 5 % نیز می رسد. این افزایش ممکن است تا حدی به دلیل تشخیص کامل تر و سیستم ثبت مدون تر، رح دهد اما افزایش قابل توجهی در کشورهایی مشاهده شده است که قبلاٌ فاکتور بروز پایینی داشته اند. علت این مسئله، افزایش واقعی در میزان بروز می باشد.
در عوض، اگر چه سرطان شکم هنوز هم چهارمین سرطان متداول در جهان است، هم بروز و هم مرگ و میر آن، در طی 50 سال گذشته، کاهش داشته است. برای مثال، در ژاپن، میزان مرگ و میر ناشی از سرطان شکم، از دهه ی 1950 تاکنون، نصف شده است. در حقیقت، میزان کاهش این بیماری 1 % در سال بوده است؛ اگر چه این بیماری هنوز هم جزء سرطان های متداول در دنیاست. نرخ مرگ و میر ناشی از سرطان همچنین در سایر کشورهای با میزان بروز بالا، کاهش یافته است (مانند کشورهای اروپای شرقی و شمالی). همچنین این نرخ مرگ و میر در کشورهای با میزان بروز پایین مانند ایالات متحده نیز کاهش یافته است (شکل 5). دلایل مربوط به این کاهش قابل توجه در مرگ و میر، به درستی فهمیده نشده است اما این تصور وجود دارد که در حقیقت این مسئله به تغییرات ایجاد شده در الگوها غذایی و روش های محافظت از غذا، مرتبط می باشد.
یکی دیگر از دلایل این مسئله، کاهش در میزان نفوذ عفونت های بوجود آمده از هلیکوباکتر پیلاری می باشد.
استفاده از مطالب این مقاله، با ذکر منبع راسخون، بلامانع می باشد.
منبع مقاله :
Introduction to the Cellular and Molecular Biology of Cancer/ Margaret A. Knowles and Peter J. Selby
مترجم: حبیب الله علیخانی
مسئله ی سرطان
در سال 2000، سرطان در 10 میلیون نفر در سرتاسر دنیا، تشخیص داده شد و این بیماری منجر به مرگ 6.2 میلیون نفر در این سال شد. این میزان از سال 1990، در حدود 22 % افزایش یافته است. سرطان حدود 10 % از کل مرگ و میر اتفاق افتاده در دنیا را شامل می شود و پس از مریضی های قلبی، در رتبه ی دوم بیماری های کشنده در جوامع توسعه یافته، قرار گرفته است. اگر چه سرطان عموماً به عنوان یک مشکل اصلی در کشورهای توسعه یافته، مطرح می شود، حدود دو سوم از تمام سرطان ها، در سه چهارم از جمعیت جهان اتفاق می افتد که در کشورهای در حال توسعه، زندگی می کنند. در جهان، حدود 22 میلیون نفر زمانی را با سرطان به سر کرده اند. پیش بینی می شود که در سال 2020، تعداد موارد ابتلا به سرطان در جهان از 5 میلیون به 15 میلیون در هر سال برسد. این مورد به طور قابل توجهی به افزایش طول عمر جمعیت های انسانی، پیشرفت در درمان سایر بیماری ها و همچنین رویه های کنونی در جلوگیری از مصرف دخانیات و زندگی های ناسالم، وابسته می باشد. این عوامل منجر به افزایش در بروز برخی از اشکال سرطانی شده است. برای زنان (شکل 3b)، میزان بروز سرطان های پستان، کولورکتوم (روده ی بزرگ)، تخمدان و لنفوم غیر هوکچی، در کشورهای توسعه یافته، کمتر از کشورهای در حال توسعه است. در کل، میزان بروز بر پایه ی سن برای تمام سرطان ها، در حدود 2.5 برابر در کشورهای بیشتر توسعه یافته، بیشتر از کشورهای کمتر توسعه یافته است.
اپیدمولوژی توصیفی از بیشتر سرطان های متداول
شکل 1 نشاندهنده ی تعدادی سرطان های تشخیص داده شده و میزان مرگ و میر ناشی از این سرطان ها در سرتاسر دنیا می باشد. سرطان ریه متداول ترین نوع سرطان است که در واقع تعداد موارد ابتلا به آن در حدود 1.2 میلیون و تعداد مرگ و میر برابر 1.1 میلیون بوده است. این سرطان 12 % از کل سرطان های تشخیص داده شده (17 % در مردان و 7 % در زنان) را تشکیل می دهد. سرطان پستان، دومین سرطان شایع دنیاست و بیش از 1 میلیون مبتلا در سال دارد که این سرطان نیز حدود 10 % کل سرطان های تشخیص داده شده در سال می باشد. در میان زنان، سرطان پستان حدود 28 % کل سرطان های تشخیص داده شده در سال است، اگر چه این سرطان مرگ و میر کمتری دارد (14 % در زنان و 6 % در کل). علت این مسئله، قابلیت پیش بینی میزان و نحوه ی پیشرفت این سرطان می باشد. سرطان های کولورکتوم (روده ی بزرگ)، شکم، کبد و پروستات نیز در سرتاسر دنیا متداول هستند و هر کدام موارد ابتلای جدید 500000 مورد در سال را دارند. سرطان گردن رحم، مری، مثانه و لنفوم غیر هوکچین (non-Hodgkin lymphoma (NHL) نیز هر کدام تعداد موارد جدید 200000 مورد در سال را دارند.بیشتر بخوانید: علل سرطان سینه و راه های پیشگیری از آن
تغییرات جغرافیایی در نرخ سرطان
یک مقایسه سن ایجاد در جمعیت های مختلف نشان می دهد که برخی از سرطان ها، در برخی کشورها، بیشتر متداول هستند. شکل 3a و 3b نشاندهنده ی میزان بروز 10 سرطان مختلف در کشورهایی می باشد که بیشتر توسعه یافته، نام گرفته اند (مانند آمریکای شمالی، اروپا و استرالیا). همچنین این میزان بروز در کشورهای کمتر توسعه یافته (مانند آفریقا، هند، آسیا و آمریکای جنوبی) نیز مورد بررسی قرارگ گرفته است. این مسئله بر اساس جنسیت نیز آورده شده است. برای مردان (شکل 3a) میزان بروز سرطان پروستات، مری و مثانه، 4 برابر بیشتر است در حالی که در میزان بروز سرطان های کبد و مری در کشورهای توسعه یافته، دو برابر است. برای زنان (شکل 3b)، میزان بروز سرطان های پستان، کولورکتوم (روده ی بزرگ)، تخمدان و لنفوم غیر هوکچی، در کشورهای توسعه یافته، کمتر از کشورهای در حال توسعه است. در کل، میزان بروز بر پایه ی سن برای تمام سرطان ها، در حدود 2.5 برابر در کشورهای بیشتر توسعه یافته، بیشتر از کشورهای کمتر توسعه یافته است، اگر چه، افراد بیشتری در کشورهای در حال توسعه وجود دارد که سرطان در آنها تشخیص داده می شوند. علت این مسئله، تمرکز جمعیت جهان در این ناحیه می باشد. تفاوت ها در توزیع میزان بروز سرطان میان کشورهای در حال توسعه و توسعه یافته، این پیشنهاد را می دهد که سرطان های خاصی بوسیله ی فاکتورهایی تحت تأثیرند که به غربگرایی (مانند زمان شروع سیگار، وعده ی غذایی غربی و یا نحوه ی زندگی) وابسته اند. به هر حال، با افزایش غربی گرایی در جوامع در حال توسعه، حاشیه ی بروز سرطان در این نواحی افزایش یافته است و بدین صورت، سرطان به یک مسئله ی سلامت عمومی و کلی، تبدیل شده است.بیشتر بخوانید: تغذیه و پیشگیری از سرطان
تغییرات زمانی در میزان بروز سرطان
در داخل جمعیت های انسانی نیز یک مقایسه میان میزان بروز استانداردسازی شده با سن، و همچنین نرخ مرگ و میر مربوطه در طی گذر زمان، نشان می دهد که میزان بروز بسیاری از سرطان های متداول، در طی 50 سال گذشته، تغییر کرده است. این مسئله نشان می دهد که بیشتر سرطان ها، بوسیله ی فاکتورهای محیطی (که در اینجا، به صورت فاکتورهای رفتاری، تولید مثل و فاکتورهای مربوط به نحوه ی زندگی طبقه بندی می شوند) ایجاد می شوند و بنابراین، قابل پیش گیری می باشند.شکل 4 نشاندهنده ی میزان بروز استانداردسازی شده با زمان برای سرطان سینه و در جمعیت های انتخاب شده در بین سال های 1975 تا 1990 میلادی است. میزان بروز گاهاً تا سه برابر نیز شده است و در آسیا و آمریکای جنوبی کمترین و در آمریکای شمالی، بیشترین آمار را دارد. میزان بروز نیز در طی 30 سال گذشته در دنیا تغییر کرده است. این تغییر در برخی از کشورها مانند کشورهای آمریکای شمالی، تا یک درصد و در برخی کشورها مانند کشورهای ارواپایی، تا 5 % نیز می رسد. این افزایش ممکن است تا حدی به دلیل تشخیص کامل تر و سیستم ثبت مدون تر، رح دهد اما افزایش قابل توجهی در کشورهایی مشاهده شده است که قبلاٌ فاکتور بروز پایینی داشته اند. علت این مسئله، افزایش واقعی در میزان بروز می باشد.
مطالعه های مربوط به مهاجرت
یک مقایسه میان نرخ های مربوط به بروز بر اساس سن در جمعیت هایی که از یک کشور با میزان بروز سرطان پایین به یک کشور با میزان بروز بالا، مهاجرت کردند، راهنمای مناسبی می باشد. بر اساس این روش، می توان ارزیابی کرد که آیا تغییر در برخورد با فاکتورهای محیطی که با همگون سازی های فرهنگی تطابق دارند، بر روی نرخ ابتلا به سرطان رابطه دارد یا نه! در مورد سرطان پستان، زنان ژاپنی در ژاپن داری نرخ ابتلای یک چهارم نسبت به سفید پوستان آمریکایی، هستند، در حالی که زنانی که به آمریکا مهاجرت کرده اند، دارای نرخ ابتلای مشابه با سفیدپوستان می باشند. این اثرات قابل توجه مهاجرت، نشاندهنده ی اثر فاکتورهای محیطی بر رویط÷1 ریسک ابتلا به سرطان پستان و تفاوت ها در میان نرخ ابتلا در ژاپن و ایالات متحده، می باشد. در حقیقت، برای بیشتر سرطان ها، الگوی بیماری در میان مهاجرین و پس از چند نسل، شبیه به کشور میزبان می باشد. همانگونه که در شکل 6 مشاهده می شود، میزان نرخ ابتلا به سرطان روده ی بزرگ در آفریقا، چین و مردان دو رگه ی آمریکایی- چینی، بسیار بالاتر از این نرخ برای افرادی که در ابتدا در کشور خود زندگی می کردند. در حقیقت نرخ مربوط به ابتلا به سرطان روده ی بزرگ در میان افراد مهاجر، بالاتر از نرخ مشاهده شده در بین مردان آمریکایی است. این مسئله نشاندهنده ی این است که تغییر در نحوه ی زندگی مانند استفاده از وعده های غذایی غربی، اثر قابل توجهی بر روی توسعه ی سرطان روده دارد.منبع مقاله :
Introduction to the Cellular and Molecular Biology of Cancer/ Margaret A. Knowles and Peter J. Selby