چکیده
کلینی (م 329 ق) در کتاب شریف کافی در «ابواب التاریخ»، به شرح حال ائمه (علیهم السلام) پرداخته و بابى را به مولد امام جواد (علیه السلام) اختصاص داده است. وی در این باب، آگاهیهای مربوط به امام را در دو بخش تنظیم کرده است. ابتدا در پنج سطر به دادن آگاهیهای کلی و بدون سند درباره امام پرداخته که این اطلاعات بیشتر ماهیت گاهشماری دارد. در ادامه، دوازده روایت به گونه مسند درباره تواناییها و علم امام آورده است. در این نوشتار، ضمن بررسی اطلاعات کلی درج شده توسط کلینی و جست جو در منابع آن، به گونههای روایات وی درباره امام جواد (علیه السلام) خواهیم پرداخت. کلینی روایاتی را انتخاب کرده که منزلت قدسی امام را نشان میدهد و بر توانایی و علم کامل ایشان تأکید میکند.مقدمه
کتاب کافی، از جمله مهمترین کتابهای حدیثی شیعه است که در عصر غیبت صغرا و نزدیک به دوران حضور ائمه تدوین شده و در شمار کهنترین منابعی به شمار میآید که به شرح حال ائمه پرداخته است. کلینی این کتاب را از میان حجم انبوهی از روایات برجای مانده در کتب حدیث پیشینیان گرد آورده و در این گردآوری، میان گرایشهای درون گروهی شیعه به گونهای تلفیق نمود. در عصر وی، دو گرایش در زمینه منزلت و ویژگیهای ائمه وجود داشت: گرایشی که بر منزلت قدسی و ویژگیهای فوق العاده ائمه (علیهم السلام) تأکید میکرد و گرایشی که ویژگیهای طبیعی و امتیازات معنوی و اخلاقی ایشان را برجسته نشان میداد. کلینی در گزینش احادیث و روایات مربوط به امام جواد (علیه السلام)، بیشتر احادیث و گزارشهایی را بازتاب داده که بر ویژگیهای فوق العاده امام تأکید میکرده است. این نحوه رفتار کلینی، به جهت نوع خاص زندگی امام جواد (علیه السلام) و روایات و گزارشهای برجای مانده مربوط به آن حضرت بود. امام جواد (علیه السلام) در خردسالی به امامت رسیدند و برای اثبات امامت ایشان به گزارش اقدامات خارق العادهای نیاز بود که میتوانست منزلت و موقعیت امام را تثبیت نماند. مأمون در مراسم زفاف امام جواد (علیه السلام)، آوازه خوانی به نام مُخارق را مأموریت داد تا برای آزار امام نزد وی تاروتنبور بنوازد. مخارق نیز بیمحابا چنین کرد. امام فریادی بر او کشیدند و همین موجب تعطیل کار او و مرگش شد. در این روایت، بر توانایی و تصرف امام بر افراد تأکید شده است.الف) آگاهیهای کلی
کلینی پیش از آوردن احادیث و روایات مربوط به امام جواد (علیه السلام) ، در پنج سطر اطلاعات کلی از امام برای مخاطب خویش بیان میکند که بدون سند و منبع است. این چند سطر به عنوان مدخل باب «مولد ابی جعفر محمد بن علی الثانی (علیه السلام)» به شمار میرود که او پیش از آوردن روایات بدان اقدام کرده و روشی است که درباره دیگر ائمه نیز بدان ملتزم بوده و در شرح حال ایشان نیز به فراخور اطلاعات موجود، کلیاتی درباره آنها داده است. این پنج سطر قلم خود کلینی است و متن روایت نیست و شامل آگاهیهایی به شرح زیر است:1. ولادت امام در ماه رمضان سال 195 قمری؛
2. درگذشت امام در پایان ماه ذی القعده سال 220 قمری در حالی که 25 سال و دو ماه و هیجده روز داشتند؛
3. دفن امام در بغداد، در مقابر قریش نزد قبر جدش موسی بن جعفر(علیه السلام)؛
4. احضار آن حضرت به بغداد توسط معتصم در اوایل سال 220 قمری؛
5. مادرش کنیزی به نام سَبیکه از نوبه بود که برخی نام او را خیزران نیز گفتهاند. گفته شده که وی از اهل بیت ماریه، مادر ابراهیم پسر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بود.
درباره این اطلاعات، میان برخی از نویسندگان هم عصر کلینی اجماع و اتفاق بوده و در برخی موارد، اختلافاتی میان نویسندگان پیش از کلینی وجود داشته است که در ادامه به بررسی این موارد پرداخته میشود:
محور اول
در این که امام در سال 195 قمری متولد شده اختلافی نیست؛ اما در ماه تولد و روز آن اختلاف است. برخی ماه رمضان و برخی ماه رجب را ماه تولد ذکر کردهاند. روایت احمد بن عیاشی جوهری (م 401 ق) که بر پایه دعایی است که از ناحیه مقدسه رسیده، تولد امام را در دهم رجب ذکر میکند. (2) کلینی روایت تولد در ماه رمضان را ترجیح داده و انتخاب کرده است. از روز تولد، که برخی نیمه رمضان و برخی هفدهم یا نوزدهم ذکر کردهاند نیز گذر کرده و بدان متعرض نشده است.محور دوم
کلینی وفات امام را در ماه ذیالقعده میداند اما براساس برخی اقوال، این حادثه در ماه ذی الحجه رخ داده است (3). یک روایت در این باره از علی بن مهزیار (4) نقل گردیده که به محمد بن سنان منتهی میشود و کلینی نیز هنگام نقل روایات آن را گزارش کرده است (روایت شماره 12). براساس این روایت، وفات امام در ششم ذی الحجه سال 220 قمری رخ داده و سن امام در این هنگام، 25 سال و سه ماه و دوازده روز بوده است. اما کلینی در توضیحات آغازین و منتخب خویش، به این گزارش اعتنایی نکرده و بر اطلاعاتی تکیه کرده که همخوان با روایت علی بن مهزیار نیست. او وفات امام را در آخر ذی القعده (نه ششم ذی الحجه) نوشته و سن امام را در این هنگام 25 سال و دو ماه و هیجده روز (نه سه ماه و دوازده روز) آورده است.کلینی اطلاعات مربوط به زمان وفات را نه از روایت نصر جهضمی (م 250 قمری که در کتاب تاریخ اهل البیت منعکس شده) و نه از کتاب علی بن مهزیار برگرفته، زیرا روایات این دو بر وفات امام در ذی الحجه تصریح میکنند. عبارات کلینی در این مورد، شباهت بسیاری به کتاب المقالات و الفرق، سعد بن عبدالله اشعری قمی (م 301 ق) و فرق الشیعه (م 310 ق) دارد. (5) محتمل است گزارش کلینی، بر این دو کتاب متکی بوده و یا این که نویسندگان یاد شده، از منبع مشترکی استفاده کرده باشند که اینک برای ما ناشناخته است. البته سعد بن عبدالله در شمار مشایخ کلینی قرار داشته و گمانه قوی آن است که از کتاب وی بهره برده باشد.
محور سوم
دفن امام در بغداد در مقابر قریش نزد قبر جدش موسی بن جعفر (علیه السلام). روایات در این مورد با یک دیگر اختلافی ندارند و به دفن امام در مقابر قریش اشاره کردهاند. کلینی دقیقتر مکان دفن را بغداد و نزد قبر جدش موسی بن جعفر (علیه السلام) ذکر کرده است.محور چهارم
احضار امام توسط معتصم در اوایل سال 220 قمری. منابع حدیثی پیش از کلینی، به این موضوع اشارهای نکردهاند. چنین مطلبی در فرق الشیعه نوبختی (م 310) وجود دارد. (6)محور پنجم
کلینی در این محور، به ترکیب اطلاعات و گزارشها دست زده است. او اختلافی را یاد کرده که در نام مادر امام جواد (علیه السلام) بوده و سبیکه و خیزران را نام مادر ایشان دانسته و نسب وی را ذکر کرده که به ماریه میرسد. منابع پیش از کلینی همچون تاریخ اهل البیت ابن ابی الثلج، به نام سبیکه و خیزران اشاره کردهاند. (7)از بررسی بخش اول نوشته کلینی که در پنج سطرآمده، به جمع بندی ذیل میتوان دست یافت:
1. این چند سطر قلم خود کلینی است و آگاهیها ماهیت گاه شماری دارد.
2. کلینی سعی کرده از میان اخبار، خبری را انتخاب و گزارش کند که رواج و شیوع داشته است، هرچند روایات معارض آن نیز وجود داشته باشد.
3. وی از درج اختلاف اقوال پرهیز کرده و به ندرت به این موارد پرداخته است، چنان که درباره نام مادر امام جواد (علیه السلام)، ابتدا نام سَبیکه و در ادامه نام خیزران را نیز ذکر میکند. هم چنین با تعبیر «رُوِی»، اظهار میدارد که وی از اهل بیت ماریه بوده است.
4. کلینی با استفاده از منابع متعدد، توانسته این گزارش مختصر را عرضه نماید. هر چند از منابع خویش یاد نکرده و گزارشها را به گونه مسند نیاورده است. به نظر میرسد او در دادن این نوع اطلاعات که ماهیت گاه شماری و اطلاعات عمومی داشته، نیاز و لزومی به ذکر سند و منبع نمیدیده است چنان که در شرح حال دیگر ائمه نیز چنین شیوهای را پیش گرفته و سندی به دست نداده است.
ب) روایات
کلینی پس از دادن اطلاعات و آگاهیهای کلی درباره امام جواد (علیه السلام)، در ادامه دوازده روایت نقل کرده که مضمون و موضوع روایات به شرح ذیل است:1. طی الارض مرد شامی به کمک امام جواد (علیه السلام) برای زیارت مسجد کوفه، مکه و مدینه. دستگیری و بازداشت وی توسط کارگزاران حکومت عباسی برای ادعای طی الارض و سرانجام آزادی او از زندان با کمک امام. در این روایت بر قدرت و توانایی امام تأکید شده است.
2. مردی از مریدان امام تلاش میکرد خاکی به عنوان تبرک از اثر قدم حضرت بردارد، ولی امام به گونهای رفتار کردند که مانع وی شد. این روایت درصدد است تا آگاهی امام از درون و ضمیر افراد را نشان دهد.
3. امام جواد (علیه السلام) در برابر علی بن اسباط فَطَحی مذهب، براین که امامت میتواند به کودک نیز تعلق گیرد، به آیه: «آتیناه الحکم صبیا) استناد فرموده و حکم امامت و نبوت را یکی دانستهاند. امام در این روایت، خود را برگزیده از سوی خداوند معرفی میفرمایند.
4. مأمون در مراسم زفاف امام جواد (علیه السلام)، آوازه خوانی به نام مُخارق را مأموریت داد تا برای آزار امام نزد وی تاروتنبور بنوازد. مخارق نیز بیمحابا چنین کرد. امام فریادی بر او کشیدند و همین موجب تعطیل کار او و مرگش شد. در این روایت، بر توانایی و تصرف امام بر افراد تأکید شده است.
بیشتر بخوانید: زندگی نامه امام جواد علیه السلام
5. شناسایی رقعههای به هم آمیخته توسط امام و بهبود بیماری که به خوردن گِل عادات داشت با دعای امام. این روایت بر دانش و قدرتمندی امام تأکید میکند.
6. امام از تشنگی فردی که به دیدار وی آمده، آگاه بودند و میدانستند که وی از طلب و خوردن آب به جهت شک وی به مسموم بودن آب، پرهیز میکند. از این رو امام، ضمن طلب آب برای وی، ابتدا خود از آب نوشیدند تا وی به سلامت آب اطمینان کند. این روایت، آگاهی امام از ضمیرو درون افراد را بیان میکند.
7. امام در یک مجلس، در حالی که ده سال داشتند، به سی هزار مسأله پاسخ دادند. این روایت دانش مطلق امام را نشان میدهد.
8. آگاهی امام جواد (علیه السلام) از ناسپاسی دعبل خزاعی هنگام دریافت هدیه از پدرش امام رضا (علیه السلام). روایت بر علم امام از پیشینه امور خبر میدهد.
9. نفرین امام بر عُمر بن فرج رُخَّجی، پس از شهادت حضرت، محقق شد و او گرفتار زندان و مرگ گردید. روایت بر این نکته تأکید میکند که دعای امام مستجاب است.
10. بارور شدن درخت سِدر خشک شده با وضوی امام در پای آن. این روایت، توانایی امام بر تصرف در جمادات را انعکاس میدهد.
11. علم امام به بدهی پدرش به افراد و پرداخت آن به همان میزان. روایت بر آگاهی امام از گذشته امور تأکید میکند.
12. روایت علی بن مهزیار در مورد اطلاعات کلی درباره امام؛ امام هنگام درگذشت 25 سال داشته، وفاتش در سال 220 بوده و بعد از پدرش نوزده سال زندگی کرده است. این روایت هر چند به صورت مسند و در قالب روایت است، ماهیت آن سال شمار و از سنخ اطلاعات بخش اول است.
راویان دوازده روایت و موضوع آن:
ردیف |
صدر سند |
انتهای سند |
موضوع |
موضوع کلی |
1 |
احمد بن ادریس قم |
علی بن خالد |
طی الارض مرد شامی با امام |
توانایی امام |
2 |
حسین بن محمد اشعری |
عبدالله بن رزین |
قصد برداشتن خاک از اثر پای امام |
علم امام |
3 |
حسین بن محمد اشعری |
علی بن اسباط |
قصد توصیف قامت امام |
علم الهی امام |
4 |
علی بن محمد علان |
محمد بن ریان بن صلت |
آوازه خوانی مخارق |
قدرت و توانایی |
5 |
علی بن محمد علان |
داوود بن قاسم جعفری، ابو هاشم |
شناسایی رقعهها |
علم و توانایی |
6 |
حسین بن محمد اشعر |
علی بن محمد هاشمی |
ضمیر خوانی امام |
علم امام |
7 |
علی بن ابراهیم |
ابراهیم بن هاشم |
پاسخ به سی هزار مسأله |
علم امام |
8 |
علی بن محمد علان |
دعبل خزایی |
عدم سپاس دعبل |
علم امام |
9 |
حسین بن محمد اشعری |
محمد بن سنان |
دعا علیه عمر رخجی |
استجابت دعا |
10 |
احمد بن ادریس قمی |
داود بن قاسم جعفری، ابو هاشم |
بارور شدن درخت خشک |
قدرت و توانایی |
11 |
عده من اصحابنا |
مطرفی |
علم امام به بدهی پدرش |
علم امام |
12 |
سعد بن عبدالله قمی |
محمد بن سنان |
اطلاعات کلی درباره امام |
سال شمار امام |
کلینی این روایات را از مشایخ قمی خویش نقل کرده که عبارتاند از:
1. حسین بن محمد اشعری چهار روایت؛
2. علی بن محمد علان کلینی سه روایت؛
3. احمد بن ادریس قمی دو روایت؛
4. علی بن ابراهیم بن هاشم قمی یک روایت؛
5. سعد بن عبدالله قمی و عبدالله بن جعفر حمیری یک روایت؛
6. عده من اصحابنا یک روایت.
راویان قمی در صدر همه اسناد این دوازده روایت، قرار دارند و انتهای سند به افراد مختلفی میرسد و نامها مشترک نیست. از بررسی نامهای موجود در صدر و انتهای سند و توجه به خاستگاه ایشان، میتوان به این نتیجه رسید که کلینی روایات کوفیان و بغدادیان درباره امام جواد (علیه السلام) را که به تأیید مشایخ قم نیز رسیده بود گزینش و روایت کرده است.
از میان این دوازده روایت، تنها روایت اول و سوم با متن مشابه در بصائرالدرجات صفار قمی (م 290 ق) آمده است. دیگر روایات در منابع چاپ شده پیش از کافی هم چون محاسن برقی یافت نشد. (8).
موضوع اصلی همه این روایات، درباره دانش و توانایی امام است. تأکید بر این دو ویژگی امام، بدان جهت بود که آن حضرت در خردسالی به امامت رسیدند و چنین تصور میشد که ایشان با این شرایط سنی، شایستگی این مقام را ندارد. روایات با تأکید بر دانش و توانایی امام، درصدد، نشان دادن صلاحیت و شایستگی کامل امام برای این مقام هستند.
ملاحظات و اشکالات
ملاحظات و اشکالاتی بر برخی از روایات کلینی به نظر میرسد که به شرح ذیل است:1. در روایت اول، علی بن خالد که راوی اصلی روایت است، اظهار میکند که در «عسکر» بوده که مرد شامی از زندان با کرامت و اعجاز امام رها شده است. عسکر به طور معمول، به شهر سامرا اشاره دارد. این شهر به عنوان منطقه اداری در دوران امام جواد (علیه السلام) هنوز پایه ریزی نشده بود و زندان و دستگاه اداری در آن جا مستقر نبود تا این حادثه در آن جا رخ دهد. معتصم این شهر را در سال 221 قمری و پس از شهادت امام جواد (علیه السلام) به عنوان پایتخت برگزید و آن را تخطیط کرد و اماکن اداری را در آن پی ریخت.
این حادثه در عصر معتصم (خلافت 218 تا 227 ق) رخ داده است. در روایت، به نام محمد بن عبدالملک زیارت (173-233 ق) وزیرمعتصم و واثق اشاره شده است. او در پاسخ مرد شامی که دستگیر شده بود، مینویسد: «همان کسی که تو را براین کار (طی الارض) قادر ساخت، از او کمک بگیر». این حادثه شاید میان سالهای 218 تا 220 قمری اتفاق افتاده باشد که امام جواد (علیه السلام) نیز در قید حیات بودهاند. البته در مکانی غیر از سامرا.
2. براساس روایت دوم، عبدالله بن رزین که از هواخواهان امام بود، تلاش کرد برای تبرک، از خاک پای امام بردارد که امام با رفتارها و تدابیرش مانع آن شدند. مشکل روایت این است که تبرک، موضوعی پذیرفته شده در فرهنگ شیعه است، (9) اما این روایت، مخالفت امام با این عمل را نشان میدهد. ضمن آن که امام، رفتارش را به جهت نیت و قصد یک فرد که هنوز محقق نشده تغییر میدهند، حتی با نعلین نماز میگزارند تا خاک زیر پایش برداشته نشود. روایت فاقد اطلاعات دیگری است که نشان دهد رفتار این گونه امام احتمالاً به جهت سوء برداشتهایی بوده که نااهلان حاضر در صحنه از اقدام عبدالله بن رزین میکردهاند یا این که امام درصدد بوده تا با اندیشههایی که به غلو نزدیک بود، مقابله نمایند. کتابهای رجالی درباره گرایشهای عبدالله بن رزین سخنی نگفتهاند و او تنها به واسطه همین روایت شناخته شده است.
3. بر اساس روایت هفتم، امام در یک مجلس در ده سالگی به سی هزار مسأله پاسخ میدهند. این اتفاق در سال 205 قمری و سه سال پس از شهادت امام رضا (علیه السلام) رخ داده، زیرا تولد امام در سال 195 قمری بوده است. پاسخ دادن به این میزان سؤال در یک جلسه به طور معمول شدنی نیست و تردیدپذیر است. روایت میخواهد توانایی علمی امام را نشان دهد که بدین گونه و با این تعابیر بیان شده است. بسیار بعید مینماید که این رقم را ناسخان و کاتبان بعدی کتاب کافی افزوده و یا تصحیف کرده باشند، همین رقم با اندیشهای که پشت سر این روایت قرار دارد سازگارتر است. (10)
4. روایت نهم درباره هلاکت عمربن فرج رخجی است که سیزده سال پس از شهادت امام جواد (علیه السلام) و در سال 233 قمری به دست متوکل رخ داد. نام محمد بن سنان زاهری مکنی به ابوجعفر در اسناد کتاب کافی پرتکرار است و بیش از چهارصد بار تکرار شده است. او در شمار اصحاب امام رضا (علیه السلام) و امام جواد (علیه السلام) قرار داشت (11) و در سال 220 قمری درگذشت. (12) چنانچه او راوی و گزارشگر اصلی این روایت باشد، نمیتواند رخدادی را شاهد باشد که سیزده سال پس از مرگش رخ داده است. بنابراین یا در اسناد کافی جابهجایی صورت گرفته و یا این که محمد بن سنان به فرد دیگری اشاره دارد که ناشناخته است.
نتیجه
کلینی در شرح حال امام جواد (علیه السلام) که با عنوان «باب مولد ابی جعفر محمد بن علی الثانی» بدان پرداخته، پس از دادن آگاهیهای مختصری درباره آن حضرت، دوازده روایت درباره آن امام گردآورده است. وی در شرح حال دیگر ائمه (علیهم السلام)، هرچند تلاش کرده میان دو دیدگاه رایج میان شیعیان درباره تواناییهای ائمه تلفیق نماید، در شرح حال امام جواد (علیه السلام) چنین نکرده و تنها بر منزلت قدسی، توانایی و علم ویژه امام تأکید کرده است. این بدان جهت بوده که امام جواد (علیه السلام) در سنین خردسالی به امامت رسیدند و ضرورت ایجاب میکرد که به تواناییهای امام و دانش ویژه آن حضرت به طور برجسته توجه شود. از این رو روایات مربوط به امام جواد (علیه السلام) در متون و منابع، بیشتر با این ملاحظه گردآوری و گزارش شده و کلینی نیز همین روایات را بازتاب داده است.نمایش پی نوشت ها:
1. استادیار پژوهشگاه حوزه و دانشگاه.
2. مصباح المتهجد، ج2، ص805؛ اقبال الاعمال، ج3، ص215.
3. تاریخ اهل البیت، ص85.
4. علی بن مهزیار کتابهای بسیاری داشته که نجاشی آنها را برشمرده است (رجال نجاشی، ص253). المزار از جمله کتابهای وی است که به نظر میرسد نقلهای مربوط به وفات ائمه که کلینی در کافی آورده، همه برگرفته از همین کتاب باشد.
5. فرق الشیعه، ص91؛ المقالات و الفرق، ص99.
6. نک: فرق الشیعه، ص91.
7. تاریخ اهل البیت، ص123.
8. بصائر الدرجات، ص238 و 403.
9. نک: کتاب التبرک، ص146.
10. روایت با همین رقم در انتقادیترین چاپ کافی موجود است که دارالحدیث منتشر کرده است.
11. رجال طوسی، ص344 و 364.
12. رجال نجاشی، ص328.
نمایش منبع ها:
ابن ابی الثلج، تاریخ اهل البیت نقلا عن الائمه، قم، آل البیت، 1410 ق.
ابن طاووس، اقبال الاعمال، چاپ دوم، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1409 ق.
احمدی میانجی، التبرک، تهران، نشر مشعر.
اشعری قمی، سعد بن عبدالله، المقالات و الفرق، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، 1360ش.
صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات، قم ، کتابخانه مرعشی نجفی، 1404 ق.
طوسی، محمد بن الحسن، جال طوسی، قم ، جامعه مدرسین، 1373 ش.
طوسی، محمد بن حسن مصباح المتهجد، بیروت، مؤسسه فقه الشیعه، 1411 ق.
کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، قم، چاپ دارالحدیث، 1429 ق.
نجاشی، احمد بن علی، رجال نجاشی، قم، جامعه مدرسین، 1365ش.
نوبختی، حسن بن موسی، فرق الشیعه، بیروت، دارالاضواء، 1404ق .
مجموعه مقالات همایش سیره و زمانه امام جواد (علیه السلام)، (1395)، قم: انجمن تاریخپژوهان حوزه علمیه قم، چاپ اول.