قسم به شأن قلم

در صفحات تقویم، چهاردهم تیرماه با عنوان «روز قلم» به خود جلوه ‏ای دیگر بخشیده است. نام‏گذاری این روز به نام قلم، بی ارتباط با تاریخ کهن متمدن و فرهنگ ‏ساز این سرزمین نیست. ابوریحان بیرونی در کتاب آثار الباقیه خود آورده است که چهاردهمین روز از تیرماه را ایرانیان باستان، روز تیر (عطارد) می‏ نامیدند. از طرفی سیاره تیر یا همان عطارد، در فرهنگ ادب پارسی، کاتب و نویسنده ستارگان است. به همین مناسبت این روز را روز نویسندگان می‏دانستند و گرامی می‏داشتند.
دوشنبه، 8 تير 1388
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
قسم به شأن قلم
قسم به شأن قلم
قسم به شأن قلم





ن وَ القَلَمِ وَ ما يَسطُرون ؛ اَلَّذى عَلَّمَ بِالقَلَم

علت نامگذاری روز قلم

در صفحات تقویم، چهاردهم تیرماه با عنوان «روز قلم» به خود جلوه ‏ای دیگر بخشیده است. نام‏گذاری این روز به نام قلم، بی ارتباط با تاریخ کهن متمدن و فرهنگ ‏ساز این سرزمین نیست. ابوریحان بیرونی در کتاب آثار الباقیه خود آورده است که چهاردهمین روز از تیرماه را ایرانیان باستان، روز تیر (عطارد) می‏ نامیدند. از طرفی سیاره تیر یا همان عطارد، در فرهنگ ادب پارسی، کاتب و نویسنده ستارگان است. به همین مناسبت این روز را روز نویسندگان می‏دانستند و گرامی می‏داشتند.

تاریخ نوشتن

تاریخ نوشتار، حداکثر به بیست هزار سال پیش باز می‏گردد و با محدود ساختن به نظام‏های نوشتاری مدوّن، رقمی حدود شش هزار سال پیش را نشان می‏دهد. این ارقام و آمارها فقط تخمینی است از سوی کاوشگران علمی، در صورتی که بدون شک پیشرفتی از سوی جوامع گوناگون، بدون کمک خط و زبان امکان‏پذیر نبوده است.
از جمله موادی که برای نوشتن به کار می‏رفته سنگ، چوب، پوست حیوانات، برگ درختان، استخوان، موم، ابریشم، پنبه و کاغذ را می‏توان نام برد. در طول تاریخ، نوشتن به دو صورت بوده است: یک دسته خطوطی را در برمی ‏گرفت که با استفاده از ابزارهای تیز چون سوزن، چاقو و... نوشتاری، کنده‏ کاری می ‏شد. دسته دیگر شامل خطوطی است که به وسیله قلم پر، قلم نی، قلم مو و... و با استفاده از جوهر بر سطح ماده نوشتاری ترسیم می ‏گردید. گفتنی است نسخه‏ برداری از نوشته ‏ای بر سنگ یا فلز به‏ طور منطقی، در نهایت به اختراع چاپ انجامید.

نقش قلم در زندگی انسان

يكى از مسائل مهم و ارزنده‏ اى كه هيچ ملتى ـ كه به حيات و بقاء و تكامل خويش علاقه‏ مند است ـ نمی ‏تواند از آن غفلت نمايد، مسئله نويسندگى است. زيرا نويسندگى هنرى است كه مادر بسيارى از هنرهاى ديگر محسوب می ‏شود. و از اين جهت كه فن و هنر است، نقش بسزايى در رشد و تعالى افراد و جوامع دارد و زمينه‏اى براى هنرهاى ديگر به شمار می ‏رود. به عنوان نمونه؛ تئاتر، سينما، و بسيارى از هنرهاى ديگر احتياج به نمايشنامه و سناريو دارد كه قبلاً بايد نوشته شود و اين كار به وسيله نويسندگان انجام مى‏گيرد.
يكى از مهم‏ترين رويدادهاى زندگى بشر، پيدايش خط بوده است؛ كه نيات و منويات ارزشمند و يا بی ‏ارزش بشر را ثبت نموده و براى آيندگان به يادگار گذاشته است.
قلم، سرچشمه تمدن‏هاى بشرى و منشأ پيشرفت و تكامل علوم، و بيدارى انديشه‏ ها و افكار و شكل گرفتن مذاهب، و منشأ هدايت و آگاهى بشر بوده است، بدان حد كه دوران زندگى بشر با پيدايش قلم (خط) به دوران «تاريخى» و دوران «ما قبل تاريخ» تقسيم می ‏شود. دوران تاريخ زندگى انسان از زمان اختراع خط آغاز مى‏شود؛ زمانى كه انسان توانست ماجراى زندگی ‏اش را بر صفحات نقش نمايد و سطورى بر صفحه كاغذ و شبيه آن به يادگار گذارَد.
قلم، حافظ علوم و معارف، پاسدار افكار انديشمندان، حلقه اتصال فكرى علما، و پل ارتباطى گذشته و آينده است، و حتى ارتباط آسمان و زمين نيز از طريق لوح و قلم حاصل شده است.
قلم، ابزارى است كه انسان‏هاى جدا از هم ـ از نظر زمان و مكان ـ را پيوند می ‏دهد؛ به طورى كه گويى همه متفكران اعصار گذشته را، كه در تمام نقاط زمين به سر می ‏برند، در يك كتابخانه عظيم، جمع می ‏بينيم.

قدرت قلم

بدون تردید پیشرفت‏ها، امتیازها و مزایای علمی، دینی، ادبی و فکری که جوامع پیشرفته کنونی از آن برخوردارند، مرهون کوشش و نگارش نویسندگان دیروز است و چشم‏ اندازهای امیدبخشی که در آیینه تصورات بشرِ فردا نقش می‏ بندد، به تلاش نویسندگان بشردوست امروز وابسته می‏ باشد. به قول ادیبی فرزانه: «نویسندگان توانا و متعهد گذشته، به منزله شهریاران مقتدری هستند که هم چنان از میان مقابر خویش بر ما سلطنت و حکمروایی دارند؛ زیرا قدرت قلمِ متکی بر حق و عدالت، از هر اسلحه‏ ای قوی‏تر و برنده ‏تر است».

حرمت قلم

«قلم‏» چونان «قلب‏» است که دائما خون تولید می‏کند و در شریان‏های آدمیان جاری می‏سازد . جامعه‏ای که در آن «اصحاب قلم‏» به فکر و اندیشه نپردازند و جانی تازه و دم بدم در کالبدش ندمند، جامعه‏ای است مرده و بی‏تحرک و «کتاب‏» چونان «نفس ناطقه‏» ی اجتماع است . جسم خالی از نفس، جسدی بیش نیست، چه این‏که اجتماع خالی از کتاب و «تراوشات قلم‏» مرده است و بی‏جان!
«قلم‏» ها، مسیر حرکت آدمیان در قوس صعود و نزول را ترسیم می‏کنند و فاصله‏ی مبدا تا مقصد را در حرکت اشتدادی یا تضعفی جوامع پر می‏سازند! آیه‏ی «ن، والقلم و ما یسطرون‏» که از جانب خدای حی داور نازل گشته، پیام عظمت و عزت اهل قلم است . کتاب حیات آدمیان با سطور اصحاب قلم رنگ می‏گیرد و مرقوم می‏شود .
مرکبی که از نوک قلم برسینه‏ی سپید کاغذ می‏چکد، راسم حرکت در راستای «کتاب مسطور» و «رق منشور» است . «کتاب‏» ها چونان آینه‏هایی هستند که در آن‏ها درون عالمان و فرهیختگان را می‏توان دید و از سطر سطر کتاب‏ها می‏توان راهی به سوی نور و حقیقت گشود . کتاب، چونان روزنه‏ای است که آدمی را با افق‏های دور آشنا می‏سازد و دیدگان انسان را به ساحت‏های گوناگون هستی می‏برد . مؤلفان با هرکلمه‏ای که می‏نگارند و با هرسطری که می‏نویسند، پنجره‏ای تازه می‏گشایند و چشم اندازی بدیع و نوین به آدمیان نشان می‏دهند .
آن‏چه از حکمت پیشینیان هم اینک در اختیار ماست، بردوش کتاب‏ها حمل شده و در لابه‏لای سطور و اوراق و مکتوبات اصحاب قلم محفوظ مانده است . کتاب ما را بربال قلم می‏نشاند و به جای جای تاریخ می‏برد . گذشته و حال و آینده با قلم به هم پیوند می‏خورند و در صحیفه‏ی مؤلفان و اصحاب کتب است که گذشتگان با ما و آیندگان پیوند برقرار می‏کنند و دست ما را می‏گیرند و تجربیاتشان را به ما ارزانی می‏دارند .
شیره‏ی جان اندیشمندان و فرزانگان از نوک قلم‏هایشان جاری می‏شود و در کام مخاطبان و خوانندگان ریخته می‏شود و آنان را جان و جلایی تازه می‏بخشد . نویسندگان وقتی قلم بر کاغذ می‏کشند، گویا اشک می‏ریزند و با آب دیدگان سطور کتاب جان خویش را می‏نگارند . امید که حرمت قلم را پاس داریم و آن را به ناحق برکاغذ ندوانیم!

امتیازات قلم

«قلم» سه امتیاز دارد که در «بیان» آن‏ها را نمی ‏بینیم:
1. باقی بودن:
سخن فرار می‏کند و نوشته باقی است. امیر مؤمنان علی علیه ‏السلام در سخن جالبی می‏فرماید: «دانش را با نوشتن در بند کنید» تا باقی بماند و از کفتان نرود.
2. دقیق بودن:
بیان و سخن معمولاً دقیق نیست. اگر قرار بود کتابی که هزار سال پیش نوشته شده، زبانی به ما می ‏رسید و در جایی نوشته نمی‏ شد، هیچ گاه به طور دقیق به ما نمی‏ رسید و در واقع ما کتاب دیگری را پیش روی خود می ‏دیدیم.
3. عمیق بودن:
مطالب نوشته عمیق و فکرشده است؛ در حالی که به طور معمول سخنان، بدون تأمل گفته می‏شود و کم محتواست. نویسندگان گاه یک ساعت فکر می‏کنند و یک خط می‏ نویسند، ولی در سخن نمی‏توان آن دقت را رعایت کرد.
علامه طبرسی رحمه ‏الله در این مورد می‏نویسد:«بیان دو گونه است: بیان زبان و بیان قلم. بیان زبان، با گذشت زمان کهنه می‏شود و از بین می ‏رود، ولی بیان قلم تا ابد باقی است».

قلم و روایات

پیامبر اعظم صلی‏ الله ‏علیه ‏و‏آله می فرمایند: «قلم، نعمت بزرگی از طرف پروردگار است و اگر قلم نبود، ملک و دین استوار نمی ‏شد و زندگیِ شایسته برقرار نمی‏گردید».
و در جای دیگر می فرمایند : «هر کس از من حدیثی یا مطلب علمی را بنویسد، تا وقتی آن نوشته باقی باشد، برای او حسنه می‏نویسند.»
امام علی علیه ‏السلام می فرمایند:«عقل نویسنده در قلم اوست».
و در جای دیگر می فرمایند :«عقل‏های صاحبان فضیلت در نوک قلم‏های آنان است».
برگرفته از : دیدار آشنا - مهر 1382، شماره 40
منبع: http://www.hawzah.net





ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.