نویسنده: سعید کاوه
فردی که در زندگی با همسری ناسازگار مواجه میشود، برای کنترل وضعیت موجود در رفع نگرانیهایی که در ارتباط با چنین وضعی برایش ایجاد میشود، افکار مختلف و متنوعی به ذهنش خطور میکند. تعداد درمانگران و متخصصینی که بتوانند روی امور ارتباطی کار کنند. یا مهارت لازم در زوج درمانی و خانواده درمانی داشته باشند، به مراتب کمتر از متخصصینی است که توانایی و تبحر در روان درمانی انفرادی دارند. این امر دلایل مختلفی دارد که به بعضی از مهمترین آنها اشاره میشود. او سعی میکند که با توسل به آنها به نحوی شرایط آزاردهنده موجود را سامان بخشد، که البته بعضی از این افکار هیچ گونه پایه و اساس علمی و درستی ندارد.
در رویارویی با همسر ناسازگار، شخص به دلیل این که شرایط بسیار آزاردهندهای را تجربه مینماید، ترجیح میدهد که حفظ آبرو کرده تا دیگران از مشکلات وی باخبر نشوند. به همین دلیل معمولاً با افکار خود پیش میرود، تا شاید راهی از بنبست ایجاد شده توسط همسر ناسازگار به زندگی بهتر و سالمتر بیابد. اغلب نیز چنین افکاری، به دلیل این که از پشتوانهی علمی و تجربی لازم برخوردار نیستند، نمیتواند زندگی با همسر ناسازگار را به وضعیتی به نسبت مطلوب برساند.
در درجهی اول بایستی سعی و تلاش بر این امر متمرکز باشد که از یک فرد متخصص کمک گرفته شود. در کتاب «روانشناسی ناسازگاری همسران» نکاتی در ارتباط با انتخاب یک زوج درمانگر یا مشاور خانواده ارائه شده است. در اینجا سعی میشود از تکرار مطالب خودداری شود، ولی هم چنان ممکن است که همپوشیهایی وجود داشته باشد.
ویژگیهای درمانگر یا متخصصی که میتواند در مواجهه با همسر ناسازگار برای شما مفید باشد، به شرح زیر است:
1- چنین متخصص یا درمانگری بایستی رشتهی تحصیلی دانشگاهی حداقل در سطح کارشناسی ارشد (فوق لیسانس) در رشتهی روانشناسی و رشتههای مرتبط داشته باشد.
2- گرایشهایی از روانشناسی که بر امر درمان متمرکز هستند، شامل روانشناسی مشاوره و روانشناسی بالینی است. هم چنین رشتهی مشاوره و راهنمایی و نیز تخصص روان پزشکی در رشته پزشکی تمرکز بر امر درمان روانی دارد. ترجیحاً بایستی به درمانگران و متخصصینی که این گرایشها را دارند، مراجعه نمود.
3- هر فردی که گرایشهای فوق را گذرانده باشد، دلیل بر متخصص بودن و توانمند بودن وی در آن حرفه نیست. آن چه که تخصص یک فرد را تعیین میکند، نتایج عملکرد او در کار درمان است.
4- مشکلات روان شناختی که افراد بدان مبتلا هستند، یا در درون و یا در ارتباط آنها با سایرین است. اقداماتی که در جهت درمان یا برطرف نمودن مشکلات درونی صورت میگیرد، روان درمانی نامیده میشود. هم چنین درمان یا برطرف نمودن مشکلات ارتباطی میان همسران، زوج درمانی و رفع کردن مشکلات ارتباطی میان والدین و فرزندان و یا هر یک از اعضای خانواده با یکدیگر خانواده درمانی نامیده میشود. زوج درمانی و خانواده درمانی اصطلاحاً مشاورهی خانواده، و فردی را که اقدام به چنین اموری مینماید، مشاور خانواده مینامند.
البته مشاوران خانواده ممکن است در هر دو زمینه مهارت نداشته باشند، بلکه برخی در مشاوره با زوجها و برخی دیگر در درمان خانوادهها مهارت دارند. لازم به توضیح است که مشاورین خانوادهای که در ارتباط با زوجها مهارت بیشتری داشته باشند، بهتر میتوانند در ارتباط با همسر ناسازگار کمکهای مؤثرتری را ارائه نمایند.
5- تعداد درمانگران و متخصصینی که بتوانند روی امور ارتباطی کار کنند. یا مهارت لازم در زوج درمانی و خانواده درمانی داشته باشند، به مراتب کمتر از متخصصینی است که توانایی و تبحر در روان درمانی انفرادی دارند. این امر دلایل مختلفی دارد که به بعضی از مهمترین آنها اشاره میشود.
الف: روان درمانی انفرادی سابقه طولانیتری نسبت به خانواده درمانی و زوج درمانی دارد.
ب: درسها و مطالب آموزشی در نظام آموزش عالی بیشتر بر روان درمانی انفرادی متمرکز است.
ج: خانواده درمانی و زوج درمانی، پدیدههای جدیدتری در امر درمان هستند. بنابراین متخصصینی که به این گرایشها تسلط داشته باشند، تعدادشان کمتر است.
د: زوج درمانی و خانواده درمانی به مراتب پیچیدهتر و مشکلتر از روان درمانی انفرادی است.
6- درمانگران و متخصصین موجود در زمینهی روانشناسی با گرایشهای درمانی، معمولاً در دو بعد آموزشی و درمانی تبحر دارند. در حال حاضر افرادی هستند که در هر دو زمینه توانایی دارند. یعنی هم در آموزش و هم در امر درمان مشغول به کارند. ولی بعضی از متخصصین توانایی بیشتری در آموزش و بعضی دیگر توانایی بهتری در امر درمان دارند. به عبارت دیگر گروهی از متخصصین، اصول و علوم رفتاری و روان شناختی را میدانند. بعضی دیگر توانایی بیشتری در کاربرد همان اصول و فنون در درمان و بهبود امور درونی و ارتباطی دارند.
7- لزوماً گرانترین و مشهورترین متخصصین و درمانگران، مجربترین و کارآمدترین آنها نیستند.
8- حیطهی درمان روان شناختی، یکی از زمینههایی است که افراد غیرمتخصص و سایر متخصصین از حوزههای دیگر و غیر مرتبط بدان علاقه نشان میدهند. بنابراین پیش از انتخاب یک درمانگر از مدارج علمی، تحصیلات دانشگاهی و توانایی و تبحر او در امر درمان خصوصاً زوج درمانی مطمئن شوید.
چنین افرادی معمولاً از مقداری مطالعه کتابهای روانشناسی و موضوعهای مرتبط بهره مند و از توانایی کلامی بسیار خوبی نیز برخوردار هستند به نحوی که مردم و افراد ناآگاه و غیر مطلع متوجه عدم تخصص آنها در زمینهی درمان نمیشود. ولی درمانگران و متخصصین آگاه و مجرب متوجه میشوند که آنها اطلاعات لازم و توانایی مداوا و درمان را ندارند.
البته فردی که به حداقلی از اصول انسانی، معنوی و تهذیب نفس پایبند باشد، در کار و تخصصی که علم و تبحر لازم را ندارد، خود را داخل نکرده و اظهارنظرهای درمانی و کارشناسانه ارائه نمینماید. زیرا گاهی چنین اظهارنظرهای به ظاهر درمانی و کارشناسانه نه تنها ارائه طریق نمیکند، بلکه باعث گمراهی و آسیب نیز میشود.
9- درمانگر و متخصصی میتواند برای شما مفید باشد که بتوانید یکدیگر را بفهمید و به خوبی با هم ارتباط برقرار نمایید. او بتواند مشکلات شما را متوجه شود و راه کارهای مؤثر و سازندهای نیز جهت بهبود در این زمینه ارائه کند.
10- چنانچه پس از چند جلسه متوجه شدید که تغییر چندانی به وجود نیامده، لازم است درمانگر را عوض کنید.
11- معمولاً متخصصین و درمانگرانی که در یک زمینه کار میکنند، بهتر یکدیگر را میشناسند. آنها اغلب میدانند که کدام درمانگر توانایی بهتری برای هر مشکل خاصی دارد و میتواند به شما در آن زمینه درمانگر کارآمدی را معرفی نماید.
به هیچ عنوان عنان و اختیار تصمیمگیریها را به متخصص و درمانگر واگذار نکنید. خودتان در تمام موارد با متخصص مربوطه همراه باشید. ببینید که در هر مرحلهای به دنبال چیست و چرا اقدامات خاصی را میخواهد به انجام برساند.
حتی در تعمیر وسایل الکتریکی و مکانیکی و خدمات پزشکی، چشم بسته صحبتها و تشخیصها را نپذیرید، بلکه در تمام مراحل علتها را بپرسید. این حق شماست که علت تشخیص و اقداماتی را که فرد متخصص میخواهد انجام دهد، بدانید.
چنانچه در وضعیت و شرایطی هستید که به درمانگر و متخصص مجرب دسترسی ندارید و از افراد غیرمتخصص کمک فکری میگیرید، گوش به زنگ باشید که بین راهنماییهایی که معمولاً از روی احساسات ارائه میشود تا راهنماییهایی که پایه و اساس منطقی بیشتری دارند، تفکیک قایل شوید. این نکته را نیز به خاطر داشته باشید که دنبال نمودن راه کارهای احساسی معمولاً مشکلات را بیشتر میکند.
در رویارویی با همسر ناسازگار، شخص به واسطه این که مقدار زیادی از نیروی ذهنیاش را در درگیریها و ناآرامیها از دست میدهد و نیز به دلیل این که از تمامی راه کارهای موجود مطلع نیست و اغلب از آگاهیهای مورد نیاز در این زمینه برخوردار نیست، لذا لازم است که برای کمک به خود، فرزندان و همسر ناسازگار و به عبارتی خانواده، از متخصصین و درمانگران مجرب و مرتبط کمک گرفته شود. مواظب باشید که در تله این فکر و شناخت اشتباه گرفتار نشوید و به خاطر داشته باشید که به تنهایی از عهدهی رو به راه نمودن امور و یافتن راه بر نمیآیید و نیاز به کمک کارشناسانه و تخصصی دارید.
منبع مقاله :
سعید کاوه، (1386) روانشناسی همسر ناسازگار، تهران: انتشارات سخن، چاپ اول.
در رویارویی با همسر ناسازگار، شخص به دلیل این که شرایط بسیار آزاردهندهای را تجربه مینماید، ترجیح میدهد که حفظ آبرو کرده تا دیگران از مشکلات وی باخبر نشوند. به همین دلیل معمولاً با افکار خود پیش میرود، تا شاید راهی از بنبست ایجاد شده توسط همسر ناسازگار به زندگی بهتر و سالمتر بیابد. اغلب نیز چنین افکاری، به دلیل این که از پشتوانهی علمی و تجربی لازم برخوردار نیستند، نمیتواند زندگی با همسر ناسازگار را به وضعیتی به نسبت مطلوب برساند.
در درجهی اول بایستی سعی و تلاش بر این امر متمرکز باشد که از یک فرد متخصص کمک گرفته شود. در کتاب «روانشناسی ناسازگاری همسران» نکاتی در ارتباط با انتخاب یک زوج درمانگر یا مشاور خانواده ارائه شده است. در اینجا سعی میشود از تکرار مطالب خودداری شود، ولی هم چنان ممکن است که همپوشیهایی وجود داشته باشد.
ویژگیهای درمانگر یا متخصصی که میتواند در مواجهه با همسر ناسازگار برای شما مفید باشد، به شرح زیر است:
1- چنین متخصص یا درمانگری بایستی رشتهی تحصیلی دانشگاهی حداقل در سطح کارشناسی ارشد (فوق لیسانس) در رشتهی روانشناسی و رشتههای مرتبط داشته باشد.
2- گرایشهایی از روانشناسی که بر امر درمان متمرکز هستند، شامل روانشناسی مشاوره و روانشناسی بالینی است. هم چنین رشتهی مشاوره و راهنمایی و نیز تخصص روان پزشکی در رشته پزشکی تمرکز بر امر درمان روانی دارد. ترجیحاً بایستی به درمانگران و متخصصینی که این گرایشها را دارند، مراجعه نمود.
3- هر فردی که گرایشهای فوق را گذرانده باشد، دلیل بر متخصص بودن و توانمند بودن وی در آن حرفه نیست. آن چه که تخصص یک فرد را تعیین میکند، نتایج عملکرد او در کار درمان است.
4- مشکلات روان شناختی که افراد بدان مبتلا هستند، یا در درون و یا در ارتباط آنها با سایرین است. اقداماتی که در جهت درمان یا برطرف نمودن مشکلات درونی صورت میگیرد، روان درمانی نامیده میشود. هم چنین درمان یا برطرف نمودن مشکلات ارتباطی میان همسران، زوج درمانی و رفع کردن مشکلات ارتباطی میان والدین و فرزندان و یا هر یک از اعضای خانواده با یکدیگر خانواده درمانی نامیده میشود. زوج درمانی و خانواده درمانی اصطلاحاً مشاورهی خانواده، و فردی را که اقدام به چنین اموری مینماید، مشاور خانواده مینامند.
البته مشاوران خانواده ممکن است در هر دو زمینه مهارت نداشته باشند، بلکه برخی در مشاوره با زوجها و برخی دیگر در درمان خانوادهها مهارت دارند. لازم به توضیح است که مشاورین خانوادهای که در ارتباط با زوجها مهارت بیشتری داشته باشند، بهتر میتوانند در ارتباط با همسر ناسازگار کمکهای مؤثرتری را ارائه نمایند.
5- تعداد درمانگران و متخصصینی که بتوانند روی امور ارتباطی کار کنند. یا مهارت لازم در زوج درمانی و خانواده درمانی داشته باشند، به مراتب کمتر از متخصصینی است که توانایی و تبحر در روان درمانی انفرادی دارند. این امر دلایل مختلفی دارد که به بعضی از مهمترین آنها اشاره میشود.
بیشتر بخوانید: اشتباهات رایج قبل از ازدواج
الف: روان درمانی انفرادی سابقه طولانیتری نسبت به خانواده درمانی و زوج درمانی دارد.
ب: درسها و مطالب آموزشی در نظام آموزش عالی بیشتر بر روان درمانی انفرادی متمرکز است.
ج: خانواده درمانی و زوج درمانی، پدیدههای جدیدتری در امر درمان هستند. بنابراین متخصصینی که به این گرایشها تسلط داشته باشند، تعدادشان کمتر است.
د: زوج درمانی و خانواده درمانی به مراتب پیچیدهتر و مشکلتر از روان درمانی انفرادی است.
6- درمانگران و متخصصین موجود در زمینهی روانشناسی با گرایشهای درمانی، معمولاً در دو بعد آموزشی و درمانی تبحر دارند. در حال حاضر افرادی هستند که در هر دو زمینه توانایی دارند. یعنی هم در آموزش و هم در امر درمان مشغول به کارند. ولی بعضی از متخصصین توانایی بیشتری در آموزش و بعضی دیگر توانایی بهتری در امر درمان دارند. به عبارت دیگر گروهی از متخصصین، اصول و علوم رفتاری و روان شناختی را میدانند. بعضی دیگر توانایی بیشتری در کاربرد همان اصول و فنون در درمان و بهبود امور درونی و ارتباطی دارند.
7- لزوماً گرانترین و مشهورترین متخصصین و درمانگران، مجربترین و کارآمدترین آنها نیستند.
8- حیطهی درمان روان شناختی، یکی از زمینههایی است که افراد غیرمتخصص و سایر متخصصین از حوزههای دیگر و غیر مرتبط بدان علاقه نشان میدهند. بنابراین پیش از انتخاب یک درمانگر از مدارج علمی، تحصیلات دانشگاهی و توانایی و تبحر او در امر درمان خصوصاً زوج درمانی مطمئن شوید.
چنین افرادی معمولاً از مقداری مطالعه کتابهای روانشناسی و موضوعهای مرتبط بهره مند و از توانایی کلامی بسیار خوبی نیز برخوردار هستند به نحوی که مردم و افراد ناآگاه و غیر مطلع متوجه عدم تخصص آنها در زمینهی درمان نمیشود. ولی درمانگران و متخصصین آگاه و مجرب متوجه میشوند که آنها اطلاعات لازم و توانایی مداوا و درمان را ندارند.
البته فردی که به حداقلی از اصول انسانی، معنوی و تهذیب نفس پایبند باشد، در کار و تخصصی که علم و تبحر لازم را ندارد، خود را داخل نکرده و اظهارنظرهای درمانی و کارشناسانه ارائه نمینماید. زیرا گاهی چنین اظهارنظرهای به ظاهر درمانی و کارشناسانه نه تنها ارائه طریق نمیکند، بلکه باعث گمراهی و آسیب نیز میشود.
9- درمانگر و متخصصی میتواند برای شما مفید باشد که بتوانید یکدیگر را بفهمید و به خوبی با هم ارتباط برقرار نمایید. او بتواند مشکلات شما را متوجه شود و راه کارهای مؤثر و سازندهای نیز جهت بهبود در این زمینه ارائه کند.
10- چنانچه پس از چند جلسه متوجه شدید که تغییر چندانی به وجود نیامده، لازم است درمانگر را عوض کنید.
11- معمولاً متخصصین و درمانگرانی که در یک زمینه کار میکنند، بهتر یکدیگر را میشناسند. آنها اغلب میدانند که کدام درمانگر توانایی بهتری برای هر مشکل خاصی دارد و میتواند به شما در آن زمینه درمانگر کارآمدی را معرفی نماید.
به هیچ عنوان عنان و اختیار تصمیمگیریها را به متخصص و درمانگر واگذار نکنید. خودتان در تمام موارد با متخصص مربوطه همراه باشید. ببینید که در هر مرحلهای به دنبال چیست و چرا اقدامات خاصی را میخواهد به انجام برساند.
حتی در تعمیر وسایل الکتریکی و مکانیکی و خدمات پزشکی، چشم بسته صحبتها و تشخیصها را نپذیرید، بلکه در تمام مراحل علتها را بپرسید. این حق شماست که علت تشخیص و اقداماتی را که فرد متخصص میخواهد انجام دهد، بدانید.
چنانچه در وضعیت و شرایطی هستید که به درمانگر و متخصص مجرب دسترسی ندارید و از افراد غیرمتخصص کمک فکری میگیرید، گوش به زنگ باشید که بین راهنماییهایی که معمولاً از روی احساسات ارائه میشود تا راهنماییهایی که پایه و اساس منطقی بیشتری دارند، تفکیک قایل شوید. این نکته را نیز به خاطر داشته باشید که دنبال نمودن راه کارهای احساسی معمولاً مشکلات را بیشتر میکند.
در رویارویی با همسر ناسازگار، شخص به واسطه این که مقدار زیادی از نیروی ذهنیاش را در درگیریها و ناآرامیها از دست میدهد و نیز به دلیل این که از تمامی راه کارهای موجود مطلع نیست و اغلب از آگاهیهای مورد نیاز در این زمینه برخوردار نیست، لذا لازم است که برای کمک به خود، فرزندان و همسر ناسازگار و به عبارتی خانواده، از متخصصین و درمانگران مجرب و مرتبط کمک گرفته شود. مواظب باشید که در تله این فکر و شناخت اشتباه گرفتار نشوید و به خاطر داشته باشید که به تنهایی از عهدهی رو به راه نمودن امور و یافتن راه بر نمیآیید و نیاز به کمک کارشناسانه و تخصصی دارید.
منبع مقاله :
سعید کاوه، (1386) روانشناسی همسر ناسازگار، تهران: انتشارات سخن، چاپ اول.