نویسنده: جاناتان بروکوپ
مترجم: سعید عدالت نژاد
مترجم: سعید عدالت نژاد
اشخاصی که در جنگ به اسارت گرفته میشوند و جانشان در دست اسیر کننده است. براساس شریعت اسلامی، اسیر ممکن است کشته، برده یا در مقابل فدیه آزاد شود. قرآن به صراحت از افراد دربند با عنوان «أسیر» (جـ أسری، اُساری یا اُسراء) یاد میکند، که معنای لغوی آن عبارت است از «کسی که بسته شده است» (نک. بقره: 185؛ کهف: 73؛ انشراح: 5، 6). «رَقَبه» (جـ رِقاب)، در لغت به معنای «پسِ گردن»، شش بار در قرآن به کار رفته است (نک. بقره: 177؛ مائده: 89؛ توبه: 60؛ محمد: 4؛ مجادله: 3؛ بلد: 13) و به طورکلی بر دربندشدگان یا بردگان دلالت میکند (نک. برده و بردهداری)؛ فعل «تَأسِرون» (به اسارت میگیرید) در آیهی26 احزاب آمده است.
قواعد جنگهای پیش از اسلام صرفاً شامل گروههای کوچک مهاجم میشد و نه شامل جنگهای تمام عیار. محمد (صلی الله علیه و آله و سلم)، که پس از مهاجرت به مدینه در نبردهای خویش ضد مکیان برای رسیدن به غنیمتهای قابل توجه از چنین حملههایی استفاده میکرد،(1) با این قواعد آشنا بود. اشارات آیات مدنی قرآن به اسیران همگی در سیاق این حملههاست و ممکن است پارهای از آنها مثل آیهی26 احزاب به وقایع خاصی اشاره کند؛ مفسران این مورد را به کشتار و به بردگی گرفتن افراد قبیلهی بنیقُرَیظه در مدینه مربوط دانستهاند. اشارههای دیگر مبهمترند، ولی به نظر میرسد به برنامهای جنگی در حملههای خشنتر پیش از اسیر گرفتن اشاره دارد. (نک. انفال: 67)
بیشتر بخوانید: قوانین جنگ
در دورهی مکه، تنها اشاره به کلمهی اسیر در فهرست اعمالی است که «بندگان خدا» باید انجام دهند: «از روی دوستی خدا، آنها غذای خود را به فقیران، یتیمان و اسیران میدهند» (انسان: 8). بحثهایی در میان مفسران بر سر اینکه این آیه به اسرا اشاره دارد یا به زندانیان وجود دارد،(2) اما دو فهرست مشابه در آیات 177 بقره و آیهی 60 توبه را بررسی کنید. آیهی اول میگوید: «پرهیزکاران کسانیاند که به خدا و روز جزا، فرشتگان، کتابها و پیامبرن ایمان دارند و ثروت خویش را از روی دوستی خدا با خویشان، یتیمان، فقیران، در راه ماندگان، سائلان و بردگان (رِقاب) تقسیم میکنند». در این مورد، زمخشری (د. 538؛ کشاف، 217/1-218) و دیگران تقسیم ثروت با رقاب [فی الرقاب] را چنین تفسیر کردهاند: «کمک به بردگان مُکاتَب... یا آزاد کردن اسیران (فکّ الأسراء)». آزاد کردن اسیران جنگی در دورهی نزول آیات قرآن معقول به نظر میرسد، اما محققان جدید در وجود بردهی مُکاتَب (بردهای که برای آزادی خویش با مولایش به قراردادی تن داده است) در آن دوره تردید کردهاند (Brockopp, 183-291; Crone, 64-76). علاوه بر این، محققان همچنان دربارهی طرق تفکیک قائل شدن جامعهی مکه میان اسیران، بردگان، مَوالی و حُلَفا، که همهی آنها ارتباط پیوستهای با واحد قبیله داشتند، اختلاف دارند.
قواعد جنگهای پیش از اسلام صرفاً شامل گروههای کوچک مهاجم میشد و نه شامل جنگهای تمام عیار. محمد (صلی الله علیه و آله و سلم)، که پس از مهاجرت به مدینه در نبردهای خویش ضد مکیان برای رسیدن به غنیمتهای قابل توجه از چنین حملههایی استفاده میکرد،(1) با این قواعد آشنا بود. اینکه اسیران منبعی شناخته شده برای بردگی بودهاند در ماجرای اسارت و فروش یوسف در داستان قرآنی او نمایان است (یوسف: 19-20). در میان بسیاری از صحابهی پیامبر که برده بودند، فقط صُحَیب بن سِنان (د. 38) بود که واقعاً اسیر بود، اگرچه قولها در اینجا متناقض است (نک. ابن اسحاق، سیرة، 488/1-489). در خلال فتوحات اسلامی در سالهای پس از وفات پیامبر، مدینه و دمشق پُر از هزاران اسیر بود و بازارهای مهم برده فروشی در این شهرها و شهرهای دیگر ایجاد شده بود. از آنجا که در فقه اسلامی برده کردن مسلمانانی که در نقاط دوردست اسیر شدهاند حرام است، مناطق غیرمسلمان همواره به عنوان مرکزی برای بردهگیری مورد توجه بودهاند.
پینوشتها:
1- در این جنگها پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) نه آغازگر بود و نه چنین انگیزهای داشت.
2- از نظر مفسران شیعه این آیه مدنی و در فضایل اهل بیت است.
خواننده گرامی! منابع مقاله را در نسخه ی چاپی ملاحظه فرمایید.
منبع مقاله :
مک اولیف، جین دَمن؛ (1392)، دائرةالمعارف قرآن (جلد اول آ-ب)، ترجمهی حسین خندقآبادی و دیگران، تهران: انتشارات حکمت، چاپ اول.