نویسنده: اوری روبین
مترجم: امیر مازیار
مترجم: امیر مازیار
مصدری از ریشهی عربی أ ل ف که مفسران مسلمان و نیز پژوهشگران جدید آن را به شیوههای گوناگونی توضیح دادهاند. این واژه در سورهای از قرآن (قریش: 1-2) آمده است و با نام قریش مرتبط شده و با «کوچ زمستان و تابستان» در پیوند است.
غالب توضیحات تفسیری بر این رأی مبتنیاند که «اِلاف قریش» کوچ زمستانی و تابستانی قبیلهی قریش را توصیف میکند. در این توضیحات به دامنهی اصلی معانی ریشهی أ ل ف توجه شده است، که عبارتاند از «آمد و شد عادتی (به یک مکان)» یا «مأنوس شدن (با چیزی)» یا «لذت بردن (از کسی یا چیزی)». حرف اضافه «لِ» را که پیش از «اِلاف قریش» آمده هماهنگ با تفاسیر فوق توضیح دادهاند و آن را حاکی از شگفتی (به «اِلاف» قریش بنگر!) یا علت یا مقصود دانستهاند. در معنای اخیر «لِ» با مفهوم لطف خداوند مرتبط است و با آیات بعدی این سوره پیوند یافته است («برای «اِلاف» قریش .... آنان را به عبادت فراخوان و...»). براین اساس، «اِلاف قریش» را اشاره به این معنا دانستهاند که قریش کوچ خود یا آمادگیشان برای کوچ را برپا نگاه دارند. اِلاف (همچنین «ایلاف» و «اِلف») را به معنای «حفاظت» نیز فهمیدهاند، یعنی سفری با ایمنی تضمین شده، که نهایتاً نام یکی از ضمانتهای امنیتیای شد که رهبران قریش (پسران عبدمناف) بنابر گزارشها از شاهان روم، ایران، حبشه و یمن گرفته بودند- این ضمانت قریش را قادر میساخت تا کوچ خود را با امنیت به انجام رساند. توضیح دیگر این است که امنیت قریش در کوچهای خود برآمده از شأن قدسی ایشان در مقام یکی از اقوام خدا بوده است که در منطقه مقدس (حرم) مکه، در نزدیکی کعبه، ساکن بودند. اِلاف در اینجا به معنای حفاظت الهی است و قرائت «ایلاف»، مصدر باب افعال، نیز که دلالت بر این امر دارد که خدا قریش را به کوچشان خو داده، مؤید این نظر است. درک واژهی «اِلاف» در معنای حفاظت الهی به خوبی با آیات بعدی این سوره (قریش: 3-4) نیز همراهی دارد که در آنها امر شده است که قریش باید «خداوند این خانه» را بپرستد، همان (خدایی) که در گرسنگی غذایشان داد و از ترس آسوده خاطرشان کرد». در این حال، عبادت خدا شکری است به سبب اِلافی که خداوند به قریش ارزانی داشته است. دامنهی کرم الهی که در واژهی «اِلاف» مندرج است همچنین با موضع مکه در مقام مرکزی برای زیارت و تجارت گسترش یافته بود. گفته شده است که قریش، جدای از منافعی که در خارج از مکه در طی کوچهای زمستانی و تابستانی به دست میآوردند، از آن بهرهمند میشدند. مفسران مسلمان در ادامه توضیح دادهاند که، به لطف موقعیت مرکزی مکه، قریش حتی میتوانستند تصمیم به اقامت در مکه و لغو کوچشان بگیرند. خصیصهی این تفاسیر از «اِلاف» به روشنی نشانگر لزوم ترفیع مقام مکه به رستهی مرکزی جهانی است.
حرف اضافه «لِ» را که پیش از «اِلاف قریش» آمده هماهنگ با تفاسیر فوق توضیح دادهاند و آن را حاکی از شگفتی (به «اِلاف» قریش بنگر!) یا علت یا مقصود دانستهاند. در معنای اخیر «لِ» با مفهوم لطف خداوند مرتبط است و با آیات بعدی این سوره پیوند یافته است («برای «اِلاف» قریش .... آنان را به عبادت فراخوان و...»). از آنجا که این سوره گاه بخشی از سورهی فیل تلقی میشد، این «لِ»- در معنای حاکی از علت یا مقصود- با نابودی اصحاب فیل نیز مرتبط شده است و هر دو سوره را مبتنی بر مفهوم رحمت خدا دانستهاند: «(خداوند اصحاب فیل را نابود کرده است) برای «اِلاف» قریش». «لِ» را همچنین حاکی از دستور دانستهاند و در این مورد، قرائت متفاوتی که صورت فعلی دارد بر جای «اِلاف» نشسته است: «لِیألَف» یا «لِتألَف». این قرائت معنای آیات 1 و 2 را به این صورت درمیآورد: «قریش را (به عبادت خدا) بگمار همانگونه که ایشان بر کوچ زمستانی و تابستانی مداومت داشتند». به این ترتیب، پیام واژهی «اِلاف» کاملاً دینی میشود: تداوم/استمرار؟ در عبادت خدا.
منابع تحقیق:
خواننده گرامی! منابع مقاله را در نسخه ی چاپی ملاحظه فرمایید.
منبع مقاله :
مک اولیف، جین دَمن؛ (1392)، دائرةالمعارف قرآن (جلد اول آ-ب)، ترجمهی حسین خندقآبادی و دیگران، تهران: انتشارات حکمت، چاپ اول.