1. حل مسئله چیست؟
2. ناتوانی در حل مسئله چه پیامدهایی را به دنبال دارد؟
3. تفکر تونلی چیست؟
4. راهبردهای اساسی در مواجه شدن با مشکلات چه میباشد؟
5. انواع راهبردهای هیجانمدار کدامند؟
مهارت حل مسئله، چرا؟
آیا کسی را تا به حال دیدهاید که هیچ گونه گرهی در کارهایش نیافتاده باشد. ممکن نیست کسی را بیابید که در زندگیاش با گرفتاری یا مشکلی روبهرو نشده باشد. چالش و مشکل، سنت قطعی خداوند در زمین است. ما خاکیان در رنج و سختی آفریده شدهایم. (1) جوهرهی جان ما، باید جلای رنج را برای صیقل یافتن تحمل کند. انسان با دست و پنجه نرم کردن با این گونه سختیها، دردسرها و تنیدگیهاست که ساخته میشود.؟ (2)افرادی در زندگی خود موفقترند که مهارت حل مسئله را به طور ویژه یاد گرفته و به کار میبرند. سختیها، مشکلات، مصیبتها، رنجها و دردها، همه و همه ورزش روحی و ابزار آزمایشی است از الطاف الهی، تا ما انسانها با انتخابگری خود به رهیافتگی و رشد دست یابیم. «آزمایش الهی، صفات انسانی را از نهانگاه قوه و استعداد به صفحهی فعلیت و کمال بیرون میآورد. آزمایش خدا تعیین وزن نیست؛ افزایش دادن وزن است». (3)
وَلَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنْفُسِ وَالثَّمَرَاتِ وَبَشِّرِ الصَّابِرِینَ، الَّذِینَ إِذَا أَصَابَتْهُمْ مُصِیبَةٌ قَالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَیهِ رَاجِعُونَ؛ أُولَئِکَ عَلَیهِمْ صَلَوَاتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَرَحْمَةٌ وَأُولَئِکَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ؛ (4) بیشک همهی شما را با چیزی از ترس، گرسنگی، و کاهش در مالها و جانها و میوهها، آزمایش میکنیم، و به استقامتکنندگان بشارت ده! آنها که هرگاه مصیبتی به ایشان میرسد، میگویند: «ما از آن خداییم و به سوی او بازمیگردیم». اینها همانهایند که الطاف و رحمت خدا شامل حالشان شده و آنان هدایت یافتگاناند؟
اندر بلای سخت پدید آید *** فضل و بزرگمردی و سالاری (5)
هنر زندگی در توانایی و مهارت کنار آمدن با مشکلات و حل آنهاست. کسب توانایی لازم برای مشکلگشایی و برخورداری از مهارت حل موفقیتآمیز مسائل ما را توانا میسازد به طور سازنده با مشکلات زندگی برخورد کنیم. حل مسئله، مهارتی است که رضامندی از زندگی و پیشرفت و تکامل در گرو آن است. در واقع هنگامی میتوان طعم خوشبختی و لذت زندگی را چشید که بتوان با مشکلات روبه رو شد و آنها را حل کرد. آن هنگام میتوانیم این وعدهی الهی را تجربه کنیم که پایان دشواری، آسانی است: إِنَّ مَعَ العُسرِ یُسراً. (6)
همه عمر تلخی کشیده است سعدی *** که نامش برآمد به شیرین زبانی
مشکلنگشایی!
ممکن است بپرسید رویکرد ناکارآمد در مشکلگشایی یا ضعف در مهارت حل مسئله، چه مشکلاتی را در پی دارد؟ استفاده از شیوههای غیرسازنده و ضعف یا ناتوانی در مهارت حل مسئله، سلامت جسمی و روانی، کارآمدی و روابط شایستهی افراد را به مخاطره میاندازد. این ناکارآمدی موجب ناامیدی، افسردگی و اضطراب شده و با بسیاری از مشکلات مهم، از جمله تعارضهای زناشویی، طلاق، خودکشی، اعتیاد، بیبندوباری، ناسازگاریها و شکستهای شغلی و تحصیلی، آسیبهای اجتماعی، بزهکاری و فرزندان ناصالح مرتبط است. (7) به نمونههای زیر که برای افراد بسیاری رخ داده، توجه کنید. این افراد در رویارویی با مشکلات خود ناکارآمد رفتار کردهاند و به مشکلات حاد دیگری دچار شدهاند:افرادی در زندگی خود موفقترند که مهارت حل مسئله را به طور ویژه یاد گرفته و به کار میبرند.
لادن در خانوادهی آشفتهای زندگی میکند. خانهی آنها بسیار کوچک است و خواهر و برادر کوچکش بسیار پرسروصدایند. از سوی دیگر، مادر لادن پیوسته داد و فریاد میکشد؛ زیرا به شدت با همسرش اختلاف دارد و به احتمال زیاد به زودی از هم جدا میشوند. به همین دلیل، لادن که نمیتواند خوب درس بخواند و مطالعه را کنار گذاشته است. او برای گریز از محیط خانواده، با دوستش به خیابان میرود و بیشتر وقت خود را به گشت و گذار و تفریح میگذراند. البته این امر زمینهی انحرافات اخلاقی وی را نیز فراهم آورده است. لادن میکوشد تاحدامکان از محیط آشفتهی خانواده دور باشد و بهترین راه حلی را که به ذهنش رسیده، اجرا کرده است.
کامران هفت سال است که با مهری ازدواج کرده و ثمرهی آن یک فرزند پنج ساله است. او ابتدای ازدواج فکر میکرد اشتغال همسرش مشکلی برایشان ایجاد نمیکند. اما طولی نکشید که نارضایتی خود را با بهانهگیریها و زد و خورد نشان میدهد. مهری نیز به هیچ وجه کوتاه نمیآید و اصرار دارد که به کارش باید ادامه دهد و در نتیجه به مشاجره با او میپردازد. همین تعارضات باعث شده است تا کامران شبها دیر به خانه برگردد و به فکر طلاق دادن همسرش بیافتد.
نرگس دختر بسیار بااستعداد و پرتوانی است و به احتمال زیاد، در کنکور رتبهی خوبی به دست خواهد آورد. با این حال، معیار بسیار سختی را برگزیده است. او میگوید:
من حتماً باید دانشگاه صنعتی شریف پذیرفته شوم، وگرنه جای دیگری نخواهم رفت. این معیار، او را به اندازهای مضطرب ساخته که تمرکز خود را از دست داده است و نمیتواند مانند گذشته با کیفیت و تمرکز مطالعه کند.
بیشتر بخوانید: مشکلات مهم در زندگی زناشویی کدام اند؟
در همهی موارد بالا، افراد سبکهایی غیرسازنده در مشکلگشایی دارند و در فرایند حل مسئله ضعیفاند. لادن نمیتواند راهحلی مناسب و سالم برای درس خواندن خود بیابد. به همین دلیل به خیابانگردی و وقتگذرانی روی آورده است. کامران به دلیل ناتوانی در حل مشکل خود به پرخاشگری و طلاق دادن همسرش روی میآورد. نرگس نیز دچار مشکلی است که به آن «تفکر تونلی» میگویند. در این خطای ذهنی، فرد تنها یک یا دو راه برای حل مسئله خود دارد و به جز آن نمیتواند به راهحلهای دیگر بیندیشد. به همین دلیل، دچار دردسر میشود. نام دیگر تفکر تونلی «عجز ذهنی» است؛ بدین معنا که ذهن ماهیت سیال بودن خود را از دست میدهد و به جای آنکه در پی به دست آوردن راهحلهای متعدد و فراوان باشد، خود را به یک یا دو راه حل محدود میکند.
تعریف مهارت مشکلگشایی و حل مسئله
مشکلگشایی یا حل مسئله، (8) آسان کردن کارهای دشوار و چیره شدن بر آنهاست. (9) حل مسئله به صورت عملیاتی، رویکردی منظم و متوالی، و فرایندی آگاهانه، منطقی، تلاشبر و هدفمند است. این مهارت به فرد کمک میکند به طور سازنده با مشکلات استرسزا کنار آید و به گونهای مؤثر مسائل زندگی خود را حل کند. در واقع مهارت حل مسئله یا مشکلگشایی فرایندی شناختی رفتاری، عاطفی است که طی آن، فرد یا گروه میکوشد شیوه و راهبردی سازگارانه برای مقابله با راهحلی مؤثر برای یک مسئله با مشکل خاص شناسایی کند و به کار برد. (10) بنابراین در حل مسئله هم نحوهی برخورد با مشکل مهم است و هم شیوهی مدیریت و حل و فصل کردن آن. یعنی ابتدا باید یاد گرفت که چه موضعی به هنگام بروز مشکل اتخاذ کرد و سپس به شیوهی درست، طی مراحلی، راه حل مناسب برای آن پیدا کرد.رویارویی با مشکل
مطالعات نشان میدهد که مهم نیست افراد در زندگی با مشکل، دردسر، گرفتاری، انتخاب و ... روبه رو نشوند، بلکه مهم آن است که در رویارویی با این گونه موقعیتها بتوانند با شیوهای درست عمل کنند. برخی افراد حتی قادر به برطرف کردن مسائل روزمرهی خود نیستند و در برابر کوچکترین مشکل پریشان، دستپاچه و آشفته میشوند. برای چیرگی بر سختیها و مشکلات، به جای فرار، وحشت و خودباختگی بهترین راه رویارویی و مقابله با آنهاست. (11)معمولاً هر مشکلی با نوعی تنیدگی (استرس) همراه است. وقتی فردی به مشکلگشایی میپردازد، به گونهای مقابله (12) میکند. منظور از مقابله کردن یا کنار آمدن، تلاشهایی است که فرد برای مدیریت رویدادها و موقعیتهایی که به نظر مشکل آفرین و تنشزا میرسند، انجام میدهد تا به سازگاری نزدیک شود. به عبارت دیگر، اقدامات، برنامهریزیها و راهبردهایی که فرد به کار میبرد تا بر مشکلات چیره شود و آنها را از میان بردارد، یا به کمترین حد رساند یا تحمل کند. (13)
چگونه با مشکل خود روبهرو شویم؟
برای اینکه بتوانیم کارکردی مؤثر و رضایتبخش در چیرگی بر مشکلات داشته باشیم، بهتر است شیوه و راهبردی مناسبتر برای رویارویی با آنها برگزینیم. افراد در برخورد با مشکلات تفاوتهایی چشمگیر با یکدیگر دارند. برخی با به کارگیری شیوهی «اجتنابی»، برای رها شدن از وضعیت فشارانگیز روانی، به صورت کوتاه مدت از مشکل استرسزا کنارهگیری میکنند و به فعالیتهای سنجیدهی دیگری میپردازند، تا فراغت روانی به دست آورند. این شیوه، هرچند به طور موقت میتواند برای تجهیز منابع شخصی سازنده باشد، همچون شیوههای ناسازندهی «واکنشی»، در دراز مدت به طور انفعالی و سرکوبگرانه ظهور مییابد. افراد معمولاً در روبه رو شدن با مشکلات، از دو گونه راهبرد اساسی بهره میبرند، که عبارتاند از:الف) راهبرد هیجان مدار (متمرکز بر هیجان)؛
ب) راهبرد مسئله مدار (متمرکز بر مشکل).
راهبرد متمرکز بر مشکل (مسئلهمدار)، رویارویی فعال، تکلیفمدارانه و با فکر و برنامهی مبتکرانه و اقدامهای عملی برای حذف، تغییر یا کاهش موقعیتهای استرسآفرین، در جهت کنترل و بهبود وضعیت و حل مسئله است. راهبرد متمرکز بر هیجان (هیجانمدار)، شامل کوششهایی برای تنظیم خُلق و احساسات، حفظ تعادل عاطفی، مدیریت هیجانها (مانند خشم و ترس) و کنترل و کاهش تنشها و پیامدهای ایجاد شده در اثر موقعیت تنشزاست. راهبرد متمرکز بر مشکل میتواند به درون یا بیرون معطوف باشد. هدف راهبردهای مقابلهای معطوف به بیرون، تغییر موقعیت یا رفتارهای دیگران است و راهبردهای مقابلهای معطوف به درون، شامل کوششهایی است که برای بررسی دوبارهی نگرشها و نیازهای خود و کسب مهارتها و پاسخهای تازه به عمل میآید.
ضعف یا ناتوانی در مهارت حل مسئله، بهداشت روانی افراد را به مخاطره میاندازد و به ناهنجاریها و پیامدهای منفی بسیاری دامن میزند! هنگامی که شخصی با مشکلی روبهرو میشود، تعادل روانی و آرامش خود را از دست میدهد و نمیتواند به درستی با آن برخورد کند. مقابلهی هیجانمدار به کمک او میآید تا بتواند نخست آرامش و تعادل روانی خود را بازیابد و سپس به مقابلههای مسئلهمدار بپردازد، وگرنه ممکن است فرد به علت نداشتن آرامش و تعادل روانی مناسب از مقابلههای ناسالم و خطرناک استفاده کند؛ یا برای بیرون آمدن از موقعیت استرسزا، راهحلهای شتاب زده و نسنجیده را به کار گیرد. بنابراین ترکیب این دو راهبرد اغلب مفیدتر خواهد بود. برای مثال، وقتی با همسرتان در تصمیمگیری برای دیدن یک برنامهی تلویزیونی اختلاف و مشاجره داشته باشید، نخست میکوشید خونسردی خود را حفظ کنید و بر اعصابتان مسلط باشید (هیجانمدار) و سپس با استفاده از مهارتهای حل مسئله، با هم به نتیجه برسید که کدام برنامه برایتان مفید است (مسئله مدار). (14)
راهبردهای هیجانمدار سازگارانه و ناسازگارانه
راهبردهای متمرکز بر هیجان، میتوانند سالم (سازگارانه) و ناسالم (ناسازگارانه) باشند. مقابلههای هیجانمدار ناسازگارانه، نه تنها به حل مسئله نمیانجامند، بلکه آسیبهای اجتماعی و روانی را نیز در پی دارند. در برابر، مقابلههای هیجان مدار سازگارانه، در رویارویی با موقعیتهای بغرنج به کاهش استرس و ناراحتی میانجامند، ولی چون هیجانمدارند، با وجود تسکین بخشی به فرد، اقدام عملی کافیای در جهت حل مسئله نیستند.نمونههایی از مقابلههای هیجانمدار سازگارانه عبارتاند از:
تخلیه هیجانی و ابراز احساسات، مانند گریه کردن، خواندن سرود، شوخی و طنزپردازی؛
گفت و گوی درونی، مانند دلداری دادن به خود؛
آرمیدگی و ورزش جسمی و تفریحات سالم و بانشاط؛
مثبتاندیشی (دادن معنای مثبت به آنچه رخ داده)؛ چه بسا آنچه را شر میپندارید به خیر شما باشد؛ (15)
استفاده از شبکه حمایت عاطفی- اجتماعی (ایجاد و حفظ دوستیها و همنشینیهای همدلانه و درددل کردن با دوستان، آشنایان و...).
نمونههایی از مقابلههای هیجانمدار ناسازگارانه عبارتاند از:
اعتیاد و پناه بردن به مواد مخدر و الکل؛
دوستیها و روابط ناسالم، فرار از منزل و بزهکاری؛
خودکشی، خشونت، و پرخاشگری به دیگران؛
خیالپردازی و پناه بردن به خرافات، فالگیری و...
خودارضایی و انحرافات جنسی.
صبر جمیل؛ استقامتی زیبا در برابر مشکلات
حالتهای هیجانی منفی که به صورت جزع و بیتابی کردن در برابر مشکلات نمود مییابد، آمادگی روانی و استقامت لازم را برای انجام مراحل حل مسئله با مشکل جدی روبه رو میسازد. جزع به معنای بیقراری، خودباختگی، ناامیدی و انفعال در برابر مشکلات است. افراد جزوع، شتاب زده و عجولاند؛ قدرت مهار و کنترل خود را ندارند؛ زود دستپاچه میشوند و حوصله لازم را برای رسیدن به مقصد ندارند؛ در نتیجه، دچار خطا میشوند. (16)ضعف یا ناتوانی در مهارت حل مسئله، بهداشت روانی افراد را به مخاطره میاندازد و به ناهنجاریها و پیامدهای منفی بسیاری دامن میزند!
اساسیترین برنامه برای رویارویی با چنین موقعیتی، افزایش تابآوری و ایجاد صفت «صبر» در شخصیت آدمی است:
صبر و شکیبایی، ضد جزع و بیتابی، عبارت است از: ثبات نفس، آرامش و عدم اضطراب در سختیها و مصیبتها، به صورت پایداری و استقامت در برابر آنها، به طوری که از گشادگی خاطر و نشاط، اطمینان و آرامشی که پیش از آن داشت، بیرون نرود و زبان خود را از شکایت و اعضای خود را از حرکات ناهنجار، نگاه دارد. (17)
صبر، یک پایگاه نیرومند درونی برای استقامت و ایستادگی در برابر مشکلات است. قرآن از صبر حضرت یعقوب به «صبر جمیل»، (18) یعنی شکیبایی خالی از کفران و ناسپاسی یاد میکند و آثار فراوانی را برای آن برمیشمارد.
افراد بردبار در برابر ناملایمات و مشکلات از عواطف و هیجانات متأثر نمیشوند و واکنشی رفتار نمیکنند. مهار امور از دست انسان صبور خارج نمیشود و وی با عقلانیت و تفکر تصمیم میگیرد. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) شاخصهای افراد صبور را این گونه معرفی کردهاند: «بردبار سه نشانه دارد: نخست اینکه کسل و تنبل نمیشود؛ دوم بیقراری نمیکند؛ سوم از خدا گله و شکایت نمیکند؛ زیرا اگر کسل شود، حق را ضایع کرده است، و اگر بیتابی کند، ادای شکر نکرده است، و اگر از خدا شکایت کند، نافرمانی و گناه کرده است». (19)
بنابراین برای افزایش بردباری و صبرورزی، باید این سه شاخص اصلی را در خود ایجاد کرد و ارتقا داد.
شیوههای واکنشی و سرکوبگرانه
حل مسئله به اتخاذ رویکردی فعال و خردورزانه، نه منفعلانه و هیجانی نیازمند است. باید بدانیم که مسئلهگشایی نقطهی مقابل پاسخهای سرکوبگرانه و واکنشی (شتاب زده) است. این دو سبک مقابلهای در برخورد با مشکلات زندگی مفید به نظر نمیآیند.1. شیوههای سرکوبگرانه و اجتنابی
در این شیوه، افراد به انکار، تسلیم و بازداری مقابله و مواجهه، سازش و مقابلهی منفعلانه به صورت عقب نشینی، پرهیز از فکر کردن و گفت و گو دربارهی مشکل، فرار و دوری جستن از مسئله و زمان صرف نکردن برای حل آن، بی خیالی، دست برداشتن از تلاش، درماندگی و ناامیدی روی میآورند. باید توجه داشت که انکار موقعیت استرسزا به رفتار اجتنابی، انفعال در مقابله با آن و ناتوانی در به کارگیری توانمندیهای بالقوه و ابتکار عمل فرد میانجامد و مسئله حل نشده باقی میماند.2. شیوههای واکنشی و شتابزده (تکانشی و هیجانی)
اقدام سریع و نسنجیده برای حل مشکل، بسنده کردن به راه حلهای مربوط به تجربههای گذشته برای حل مشکلات جدید؛ یا انجام دادن رفتارهای تکانشی که بدون فکر و ناگهانی انجام میشوند و معمولاً با پشیمانی همراهاند؛ مثل دادوبیداد کردن از جمله شیوههای واکنشی و هیجانی میباشند. (20)راهبردهای مذهبی چیرگی بر مشکلات
یکی از شیوههای مهم در مقابله و مشکلگشایی، رویکردها و راهبردهای دینی و معنوی است. مذهب و معنویت از نیازهای اساسی بشر است، که متأسفانه در دیدگاههای دین گریزانه از آن غفلت شده است. امروزه روان شناسان دینی به این بعد مهم انسانی، از نظر گستره، اهمیت، آثار، کارکرد و... بیشتر توجه میکنند. هرچند دین کارکردهای بنیادی و فراگیر روان شناختی بسیار دارد، آثار مقابلهای و مشکلگشایی آن، از دیرباز میان روان شناسان مسلم بوده است. مذهب میتواند بخشی از ساخت مرکزی هر فرایند مقابله باشد، و منابعی برای افراد در مقابله با موقعیتهایی که مضر یا تهدید کنندهاند فراهم سازد و به آنها کمک کند موقعیتها را به شکلی متفاوت ارزیابی کنند و توانایی آنها را در مقابله با این شرایط افزایش دهد. (21)یافتههای علمی پیوسته نشان دادهاند که زندگی مذهبی، بسیار غنی و چندبعدی است و با رویارویی فعال مقابل رخدادهای زندگی، کارآمدی افراد را در مشکلگشایی چند برابر میکند. گرایشها و راهبردهای مذهبی و معنوی، گذشته از آثار فراروان شناختی و الهی، با دخالتهای شناختی، هیجانی و رفتاری خود، در هر در حوزهی مسئلهمدار و هیجانمدار، آثار مقابلهای و سلامت آفرین دارد. (22) به عبارت دیگر، راهکارهای مذهبی موجب تغییری چشمگیر در افکار، احساسات و رفتار انسان میشود و او را در چیرگی بر مشکل و حل مسئله یاری میرساند. آنچه درپی میآید، برخی از مهمترین آثار عملی دینداری و ایمان مذهبی است: (23)
کمک به افراد در دستیابی به معنا و هدف زندگی؛
بامعنا دانستن رخدادهای منفی زندگی و تفسیر خیراندیشانه و مثبت آنها؛
مثبت اندیشی و امید به آینده؛
احساس کفایت، اطمینان، اعتماد به نفس، کنترل درونی و تسلط بر خود؛
ارتباط نزدیک با خدا و صمیمیت با دیگران؛
برخورداری از حمایتهای معنوی الهی اولیا و متدینان؛
تکیه بر پایگاه امن الهی و کسب آرامش روحی- روانی؛
رویارویی فعال با مشکلات، نه گریز و بازایستی و کوشش برای سازگاری؛
خردورزی، دوراندیشی و بهرهمندی از هدایتهای درونی و بیرونی.
دین به منزلهی یک روش زندگی، با آموزههای اخلاقی و فقهی خود و تجهیز بینشی، عاطفی و رفتاری افراد، میزان رفتارهای انطباقی و سازگاری فردی، بین فردی و اجتماعی انسانها را افزایش میدهد. آموزههای اسلامی، با تأکید فراوان بر رفتارهای زیر روند مشکلگشایی را تسهیل میکند: کوشش در جهت خودسازی (تهذیب نفس)، رشد و تعالی و تغییر خود، بهبود روابط بین فردی، برقراری ارتباطات خویشاوندی (صلهی رحم) و اجتماعی (با همسایگان و دوستان در مناسک عبادی و اجتماعی و ...) و برخورداری از حمایتهای عاطفی، فکری و عملی دیگران، مسئولیتپذیری و تلاش در رویاروی فعال با مشکلات و مسائل و تأثیر آنها در کمال انسان، خردورزی و تیزبینی در حل مسائل، و الگوبرداری از پیشوایان و ارائه راهبردهای خود. راهکارهای معنوی (مانند تفکر و مراقبه، نیایش و دعا، توکل و توسل، زیارت و ذکر مصیبت و...)، با فعالسازی احساسات معنوی و رفتارهای مذهبی، ارتباط نزدیک و صمیمی با قادر مطلق، یعنی همان منبع حمایت عاطفی امن را فراهم میکند. همچنین با توجه بخشی به معناداری و هدفمند بودن زندگی، نظم فوق العادهی جهان هستی، علم و قدرت مطلق آفرینندهی آن، جهان ماورای طبیعت و... و با شکلدهی دوبارهی شناخت از ماهیت رخدادهای زندگی، تفسیری مثبت و تصویری روشن از رویدادهای زندگی ارائه میکند. بدین ترتیب، این راهکارها از تنشزایی و استرس مشکلات میکاهند و میتوانند روند چیرگی بر مشکلات و حل مسائل بعدی را آسان سازند و سلامت و بهزیستی روان را به ارمغان آورند. (24)
حال که با توجه به مطالب علمی پیشگفته، باورمان به استراتژیهای رویارویی دینی با مشکلات راسختر شد، میکوشیم:
ما نیز از آن دسته افراد بیشماری (86 درصد) باشیم که فعالیتهای مذهبی را برای چیرگی بر مشکلات خود برمیگزینند.؟ (25)
از آن دسته افرادی باشیم که هنگام روبه رو شدن با مشکلی که- برای مثال- به فلج شدن یا طلاق میانجامد، با تفسیر مثبت مسائل، رایجترین پاسخشان در مقابل پرسش «چرا من؟» این باشد: «حتماً خدا مصلحت دیده است». (26)
از آن دسته افرادی نباشیم که در اثر غفلت و روی گردانی از یاد خدا، با زندگیای سخت و تنگ روبه رو میشوند: وَمَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِکْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَةً ضَنْکًا. (27) بدانیم که با خداآگاهی، رفتارهای خداپسندانه و زهد پیشگی، بسیاری از مشکلات از زندگی ما رخت برخواهد بست.
با ذکر و یاد خدا و بهرهمندی از حمایتهای معنوی و جامعهی مذهبی (مکانهای مقدس و زیارتی و روحانیان یا متدینان)، در برابر استرس و تنشهای برآمده از مشکلات آرامش یابیم و خود را برای حل مسئله آماده سازیم: أَلاَ بِذِکرِ الله تَطمَئنُّ القُلُوبُ؛ (28) «آگاه باشید؛ تنها با یاد خدا دلها آرام میگیرد».
با تقویت ایمان راسخ، توکل (29) و تسلیم در برابر گزینش (قضا و قدر) خدا، (30) به مشیت و حکمت برتر خداوند توجه داشته باشیم و سختیها و مشکلات زندگی را به منزلهی رخدادی برای آزمایش و فرصتی برای رشد و بالندگی بپذیریم.
از پذیرش مسئولیت و رویارویی با مشکلات شانه خالی نکنیم و از تلاش دست برنداریم. با امید به گشایش الهی، باور داشته باشیم که خدا با ماست و در دستیابی به راه درست رهنمودمان خواهد کرد: وَالَّذِینَ جَاهَدُوا فِینَا لَنَهْدِینَّهُمْ سُبُلَنَا وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِینَ. (31)
با آگاهی از ارتباط همیشگیمان با وجود برتر الهی و توجه به معانی صفات عالی او چون حکیم، علیم، رحیم، جواد، جبار، مقدر، رازق، قادر و مؤمن، و تجلی و رشد آنها در خود، به وجومان وسعتی بیکران بخشیم و به استواری و توان خود در برابر مشکلات و حل مسائل زندگی بیفزاییم.
با تقویت معرفت نسبت به عوامل کنترلکننده و ایجاد سازگاری تقوا، (32) صبر، حلم، شکر، یاد مرگ، گذشت، صلح و...) و به عمل درآوردن آنها در سطح رفتار، در مشکلگشایی خود، روشن بینی و توانافزایی کنیم.
با استمداد از نیایش، استغفار، توسل، ذکر مصیبت، قرائت قرآن (33) و دعا (البته با اعتقاد به اینکه زمان استجابت آن در دست خدای حکیم است)، گشایش امور و حل مشکلات را از عالم الغیب بجوییم. امام صادق (علیه السلام) میفرمایند: «هنگامی که مشکل مهمی برای امام علی (علیه السلام) پیش میآمد، به نماز برمیخاست. سپس این آیه را تلاوت میفرمود: وَ استَعِینُوا بِالصَّبر ِوَ الصَّلَاةِ». (34) آری! نماز انسان را به قدرتی لایزال پیوند میدهد که همهی مشکلات برای او آسان است. همین احساس سبب میشود انسان در برابر رخدادها نیرومند و خونسرد باشد. (35)
ذکرها و دعاهای ویژه موقعیتهای تنشزا، مشکلات، سختیها، مصیبتها و...، در کتابهای دعایی چون مفاتیح الجنان و صحیفهی سجادیه وجود دارد که آثاری فراوان در مشکلگشایی دارند. نمونهای از آنها، دعای کوه استواری در برابر گردباد مشکلات و سختیها، امام حسین (علیه السلام) است: یَا عُدَّتِی عِندَ شِدَّتِی وَ یَا غَوثِی فِی کُربَتِی، احرُسنِی بِعَینِکَ الَّتِی لَا تَنَامُ وَ اکنُفنِی بِرُکنِکَ الَّذِی لَا یُرَام؛ «ای نیروبخش من هنگام دشواریهایم، و ای پناه من هنگام اندوهناکیام! مرا با چشم همیشه بیدارت حفظ فرما و در سایهی توانمندی خللناپذیر خویش جای ده».
مهم نیست که در کوچه پس کوچههای زندگی با پستی و بلندیهای دردسر ساز روبهرو نشویم، بلکه مهم آن است که در مواجهه با این گونه موقعیتها بتوانیم به شیوهای صحیح عمل کنیم. ربیع که آن را از امام صادق (علیه السلام) روایت میکند، گوید: «هرگز پیشامد دشواری برای من رخ ننمود، جز اینکه این دعا را خواندم و به برکت آن برطرف شد». (36)
مهم نیست که در کوچه پس کوچههای زندگی با پستی و بلندیهای دردسر ساز روبهرو نشویم، بلکه مهم آن است که در مواجهه با این گونه موقعیتها بتوانیم به شیوهای صحیح عمل کنیم.
از سیره عملی مشکلگشایی امامان معصوم (علیهم السلام) الگوبرداری کنیم و به تناسب موقعیت، از راهبردهای گوناگون بهره جوییم. مقابله با نقشهی کفار مبنی بر کشتن رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) نمونهای از این مشکلگشایی است: آماده شدن برای هجرت به اذن پروردگار (مقابله و اقدام فعال)؛ مشورت و تصمیم گیری دربارهی راهکار سفر با اصحاب و درخواست همراهی آنها (جست وجوی حمایت اجتماعی، به دلایل عملی و هیجانی)؛ برنامهریزی برای سفر مخفیانه؛ حرکت در زمان معین و شبانه؛ اجرای راهکارها به صورت جانشینی حضرت علی (علیه السلام) و استراحت در محل خواب ایشان؛ استمداد و توکل به خدا در همهی مراحل و... .
به هنگام رویارویی با مشکل، به جای اجتناب و احساس درماندگی یا اقدامهای شتابزده و واکنشی، از ترکیبی از راهبردهای هیجان محور سازگارانه و مسئله محور فعال استفاده کنیم. درایت و مهارت امیر مؤمنان علی (علیه السلام) در حل مسئله به اندازهای بوده است که حتی دشمنانشان به آن اعتراف کردهاند. آنان هنگام پیش آمدن مسائل پیچیده به ایشان مراجعه میکردند. عمربن خطاب پس از حل مشکلی به دست آن حضرت گفت: «اگر على نبود، عمر هلاک میشد»، و گفت: «خدایا، مرا برای روبهرو شدن با هیچ مشکلی که علی برای حل آن حاضر نباشد، باقی مگذار». (37) امثال آن قضایا نشان این است که حضرت علی (علیه السلام) در هیچ موقعیتی از حمایت مسلمانان دست برنمیداشتند.
بیشتر بدانیم
انواع سبکهای حل مسئله
به طور کلی، افراد در رویارویی با مشکل از شش شیوه و سبک حل مسئله استفاده میکنند، که عبارتاند از:1. سبک خلاقانهی حل مسئله
گویای برنامهریزی و در نظر گرفتن راه حلهای متنوع بنابر موقعیت مسئلهزاست.2. سبک اعتمادی
بیانگر اعتقاد در توانایی فرد برای حل مسائل است.3. سبک گرایشی (روی آوردی)
نگرش مثبت به مشکلات و تمایل به مقابلهی رودررو با آنها را نشان میدهد.به هنگام رویارویی با مشکل، به جای اجتناب و احساس درماندگی یا اقدامهای شتابزده و واکنشی، از ترکیبی از راهبردهای هیجان محور سازگارانه و مسئله محور فعال استفاده کنیم.
4. سبک درماندگی
نشان بییاوری فرد در موقعیتهای مسئلهزاست. احساس درماندگی، استفاده از امکانات عقلانی و روان شناختی را ناممکن میسازد و موجب میشود که افراد از منابع فردی و اجتماعی خود کمتر بهره ببرند.5. سبک مهارگری
به تأثیر کنترلکنندههای بیرونی و درونی در موقعیت مسئلهزا اشاره دارد. این گونه افراد مسائل را خارج از کنترل خود فرض میکنند و تصور میکنند که عوامل محیطی یا ضعفهای درونی باعث بروز مشکل شدهاند و نمیتوان آنها را حل و فصل کرد.6. سبک اجتنابی
گویای تمایل به نادیده گرفتن مشکلات به جای مقابله با آنهاست. این گونه افراد مشکلات را انکار میکنند یا ادعا میکنند چیزی نیست و باید با مسائل ساخت.سه سبک نخست، شیوههای سازندهی حل مسئله و سه سبک بعدی، شیوههای غیرسازندهاند. شیوههای سازنده با رضامندی از زندگی، عاطفهی مثبت، انگیزه پیشرفت و حمایت اجتماعی رابطه دارند و شیوههای غیرسازنده با نگرانی، افسردگی، نومیدی، دشمنی و استرس شغلی مرتبطاند. (38) بنابر این، به هنگام بروز مشکل، به جای انکار و اجتناب و یا احساس ناتوانی و درماندگی، بکوشید تا با اتخاذ سه سبک نخست، با اعتماد به تواناییهای خود و اعتقاد به استعدادهای خدادادی و استمدادهای الهی، و با نگاهی مثبت در دست و پنجه نرم کردن با مسئله، برنامهای مناسب، جهت یافتن راه حلهای خلاقانه طرحریزی کنید.
سبکها و رویکردهای افراد مذهبی در مشکلگشایی
گرایشها و فعالیتهای مذهبی میتواند راه میانبری باشد که از طریق آن افراد بتوانند راهبردی جدید را برای حل مسائل خویش به کار گیرند. فرایند مشکلگشایی مذهبی به چگونگی تشخیص مشکلات، راهحلهایشان و تثبیت حس کنترل مربوط میشود. (39) به طور کلی، دین با انکار پوششی موقعیتها ارتباط ندارد و به جای تشویق به انکار، تفسیر دوبارهی رخدادهای منفی را از طریق دیدگاه مقدس و خیراندیشانه تقویت میکند. چنانچه فردی از رویارویی فعالانه با مشکلات و حالتهای نامساعد بپرهیزد و تنها منتظر بماند که خداوند وضعیت دشوار او را بهبود بخشد، با نوعی بدکارکردی به ظاهر مذهبی روبهرو خواهد بود. (40) مراقب باشید که از سبک مذهبی مثبت بهرهمند شوید نه از نوع منفی آن. گروهی که هنگام روبه رو شدن با رخدادها آن را آزمایش الهی میپندارند و به خداوند و مذهب خوشبیناند، بر روش مذهبی مثبتاند؛ گروه دیگر که این رخدادها را تنبیه الهی یا مداخله شیطان و عوامل منفی دیگر در نظر میگیرند، از سبک مذهبی منفی سود میجویند. استراتژیهای مشکلگشایی مذهبی مثبت، بازتاب دهندهی نوعی محبت و دلبستگی روزافزون و ارتباط امنیت بخش با خدا و احساس ارتباط معنوی با دیگران است. در واقع، شیوهی اندیشیدن فردی مذهبی دربارهی خداوند، ادراک او را از دنیا شکل خواهد داد و رفتارهایش را متأثر خواهد ساخت. یعنی رویداد را کاملاً طبیعی و بر خیر و رشد و تعالی خود ببینیم، اقدامهای مناسب در حل مسئله خواهیم داشت؛ در مقابل اگر آن را بزرگترین بدشانسی و وسیلهی انتقام روزگار از ما فرض کنیم، مأیوسانه از حرکت باز میایستیم و استرسهای مضاعفی را متحمل میشویم. این موضوع خود بر تجربههای فرد از زندگی، سبک و شکل آن، چگونگی روبه رو شدن با مسائل و مشکلات زندگی و نوع راهبردهای حل مسائل روزمره تأثیر خواهد داشت. از این رو، برای نمونه، اگر افراد مفهوم نیکخواهی و لایتناهی بودن خداوند را درک کنند و از پیشامدهای ناخوشایند ارزیابیای خیراندیشانه، نه بدبینانه داشته باشند، به رویکردهای مذهبی مثبت و درنتیجه مقابلهی مسئلهمدار روی میآورند. اما اگر تصور خداوندی تنبیه گر و دور از دسترس شکل گیرد، به رویکردهای منفی روی میآورند و دنیا را تیره و تار میبییند که همه چیز بر علیه آنهاست و در نتیجه احساس بدبختی و درماندگی و ناامیدی میکنند، که آن به نوبهی خود بزرگترین مانع در رفتن به سوی یافتن راه حل مناسب است. (41)با مباحث عاطفی ناتمام مانده زندگی نکنید و به جای سازش با مسائل، با هدف و انگیزه کافی برای حل و فصل آنها اقدام کنید. افراد مذهبی با مشکل خود، به شیوههای گوناگون برخورد میکنند: در «رویکرد تفویضی»، افراد مسئولیت حل مسئله را به خدا واگذار میکنند و برای یافتن راه حل دست به دامان او میشوند؛ در «رویکرد خود جهت ده» افراد گمان میکنند که خدا مهارتها و منابع حل مسئله را به طور مستقل به آنها واگذار کرده است؛ و در «رویکرد مشارکتی» افراد احساس میکنند در مسئولیت حل مسئله با خدا مشارکت دارند. آموزههای دینی افراد را فرامیخواند تا برای حل مسائل خود، از شیوهی درست، یعنی مشارکتی یا توکل مدارانه استفاده کنند. (42)
بیشتر بخوانید: حل مشکل در زندگی خانوادگی چگونه است؟
تکیه بر منبع امن الهی
کسی که دارای روح توکل است، هرگز نومیدی را به خود راه نمیدهد؛ هنگام بروز مشکلات احساس ضعف و زبونی نمیکند؛ در برابر رخدادهای سخت، مقاوم است؛ و همین فرهنگ و باور چنان قدرت روانیای به او میدهد که میتواند بر مشکلات پیروز شود.ما برای رویارویی با مسائل زندگی و رسیدن به کامیابی، به دو دسته از عوامل نیازمندیم:
1. فراهم آوردن اسباب طبیعی؛
2. فراهم ساختن وضعیت روانی ویژه تا بتوانیم با مسائل بهتر روبه رو شویم.
گاهی نگرانی، ترس و ضعف اراده موجب میشود نتوانیم از راهحلهای ممکن به طور مطلوب استفاده کنیم. در این گونه موارد، توکل و واگذاری کارها به خداوند میتواند در کاهش نگرانی و تقویت اراده، نقشی مؤثر داشته باشد. (43)
با مباحث عاطفی ناتمام مانده زندگی نکنید و به جای سازش با مسائل، با هدف و انگیزه کافی برای حل و فصل آنها اقدام کنید.
راهبردهای مذهبی تغییر قابل توجهی در افکار، احساسات و رفتار انسان ایجاد میکند و او را در حل مسئله و غلبه بر بحران یاری میرساند. باید توجه داشت که منظور از توکل بر خدا، این نیست که فرد منفعل باشد و از تلاش و رویارویی عادی با مشکل دست بردارد و همهی مسئولیت آن را به خدا بسپارد، بلکه فرد متوکل با نگرش مثبت به نتیجه عمل خویش و تلاش فراوان، در جهت رسیدن به هدفش میکوشد. این کوشش، برخاسته از منبع ایمنی بخشی الهی و تکیه گاه استواری است که در آن، هیچگونه شکستی را نمیتوان تصور کرد. در پرهیزکاری، دعا خواندن و دیگر فعالیتهای مذهبی نیز چنین است. باید عبادت با کوشش همراه باشد. اگر با این حال درها به روی انسان بسته شد، خداوند گشودن آنها را تضمین فرموده است. بنابر احادیث، دعای افراد واداده و بیتلاش پذیرفته نمیشود. (44)
نکتههای ویژه، پیش از آغاز حل مسئله
پیش از انجام مراحل حل مسئله، بهتر است به نکتههایی ویژه توجه کنیم.1. شما مدیر زندگی هستید
شما میکوشید به گونهای زندگیتان را اداره کنید که بر کیفیت آن بیفزایید. دنیا مکانی شرارتآمیز نیست. نیازی نیست که از آن بترسیم. کافی است آن را اداره کنیم. راه اداره کردن آن نیز استفاده از راهبردی قوی برای چیرگی بر مشکلات است.2. حل وفصل مسائل، به جای سازش با آنها
اگر مسائل را به حال خود بگذارید، آن قدر دوام میآورند که شما در برابر آنها کرخت میشوید. برخی، از پذیرش مسئولیتهای خود در زندگی میگریزند. بهتر است به این جملهی حکیمانه توجه کنیم که «دعا نکنید مسئولیتهایی همسان با قدرتتان به شما عطا شود. دعا کنید قدرتی همسان با مسئولیتهایی که بر دوش دارید به شما عطا شود».3. با مباحث عاطفی نیمهکاره زندگی نکنید
اگر میخواهید سررشتهی امور زندگی خود را به دست گیرید، باید رنجش، خشم، ناراحتی یا سردرگمی خود را شناسایی کنید. آن را با کسی که با او در تبادل و تعاملید در میان بگذارید. باید با مشکل روبه رو شوید و سپس پروندهی آن را ببندید. کارتان را به فردا یا ساعات آیندهی امروز نسپارید. اگر زمینه فراهم است، هم اکنون دست به کار شوید. به این فرمایش گهربار مولایمان علی (علیه السلام) گوش و دل بسپاریم: «عاقل کسی است که امروز به فکر فردایش باشد؛ و در رهایی بخشی به آنچه بر گردنش است بکوشد؛ و به آنچه چاره و گریزی از آن نیست که باید انجام شود، عمل کند». (45)4. با هدف و انگیزه کافی با مشکلات گلاویز شوید
به اصل معنا در زندگی ارج نهید و خداوند را هیچ گاه فراموش نکنید. مدیریت مؤثر بر زندگی بدین معناست که بر تلاشهای خود بیفزایید. تسلیم ناامیدی و افکار منفی نشوید و با اراده، تصمیم خود را به انجام برسانید. (46)راهبردهای مذهبی تغییر قابل توجهی در افکار، احساسات و رفتار انسان ایجاد میکند و او را در حل مسئله و غلبه بر بحران یاری میرساند.
نمایش پی نوشت ها:
1. لَقَد خَلَقنَا الإِنسَانَ فِی کَبَدٍ؛ «ما انسان را در رنج آفریدیم [و زندگی او پر از رنجهاست]!» (بلد،4).
2. مرتضی مطهری، مجموعه آثار، ج23، ص751.
3. همان، ج1، ص206.
4. بقره (2)، 155-157.
5. رودکی
6. انشراح (94)، 6.
7. آلن کار، روان شناسی مثبت، ص401.
8. Problem solving.
9. علی اکبر دهخدا، لغت نامه، واژه مشکلگشایی.
10. ر.ک: مصطفی زارعان و همکاران، «رابطهی هوش هیجانی و سبکهای حل مسئله با سلامت عمومی»، مجلهی روان پزشکی و روان شناسی بالینی ایران، سال سیزدهم، ش2، به نقل از: نزو، 1987م؛ نزو و دزیولا، 2001.
11. مرتضی مطهری، یادداشتهای استاد مطهری، ج2، ص25.
12. Coping.
13. کریس لین کلینکه، مجموعهی کامل مهارتهای زندگی، ترجمهی شهرام محمدخانی، ص28، به نقل از: لازاروس و فولکمن، 1984.
14. ر.ک: همان، ص29.
15. وَعَسَى أَنْ تَکْرَهُوا شَیئًا وَهُوَ خَیرٌ لَکُمْ وَعَسَى أَنْ تُحِبُّوا شَیئًا وَهُوَ شَرٌّ لَکُمْ وَاللَّهُ یعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ؛ «چه بسا چیزی را خوش نداشته باشید، حال آنکه خیر شما در آن است؛ یا چیزی را دوست داشته باشید، حال آنکه شر شما در آن است؛ و خدا میداند، و شما نمیدانید» (بقره، 216).
16. ر.ک: محمدباقر مجلسی، بحار الانوار، ج79، ص144.
17. ملامهدی نراقی، جامع السعادات، ج3، ص280.
18. یوسف (12)، 18 و 83.
19. محمدباقر مجلسی، بحار الانوار، ج68، ص86.
20. کریس لین کلینکه، مجموعهی کامل مهارتهای زندگی، ترجمهی شهرام محمدخانی، ص95.
21. کتایون حسنی واجاری و هادی بهرامی احسان، نقش مقابلهی مذهبی و خوشبختی معنوی در تبیین سلامت روان»، ص248، مجله روان شناسی، سال نهم، ش3، به نقل از: پارگامنت، 1990.
22. ریموند اف. پالوتزین و کریستال ال. پارک، کتاب مرجع روان شناسی دین و معنویت، ترجمهی حمزه عبدی و همکاران، به نقل از: پارگامنت و همکاران، 2005. نیز ر.ک: راضیه نصیرزاده و کاظم رسولزادهی طباطبایی، «بررسی رابطهی باورهای مذهبی با راهبردهای مقابله با تنیدگی در دانشجویان»، افق دانش، دوره15، ش2، ص36.
23. آلن کار، روان شناسی مثبت، ص409؛ سیده زهرا قیامی، بررسی رابطهی سبکهای دلبستگی با سبکهای مقابلهی مذهبی»، مجلهی روان شناسی و علوم تربیتی، سال سی و پنجم، ش1، ص224.
24. ر.ک: علی پاکیزه، «بررسی مقایسهای سلامت روانی دانشجویان و تأثیر فعالسازی مفهوم معنویت بر آن»، در: مجموعه مقالات چهارمین سمینار سراسری بهداشت روانی دانشجویان، به نقل از: آکوچکیان، 1382؛ حسینیان و همکاران، 1383؛ سردارپور گودرزی و سلطانی زرندی، 1381.
25. ریموند اف. پالوتزین و کریستال ال. پارک، کتاب مرجع روان شناسی دین و معنویت، ترجمهی حمزه عبدی و همکاران؛ به نقل از: آیل و همکاران، 1999.
26. همان، به نقل از: مبلومن و ورتمن، 1977.
27. طه (20)، 124.
28. رعد (13)، 28.
29. هود (11)، 123. امام حسن (علیه السلام) میفرمایند: «هرکس به نیک گزینی خدا برای خود مطمئن شود، جز آنچه را خدا برایش گزیده [و پیش آورده] است، آرزو نمیکند» (محمدباقر مجلسی، بحار الأنوار، ج75، ص106).
30. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج2، ص47.
31. عنکبوت (29)، 69.
32. «هر کس تقوای الهی پیشه کند، خداوند راه نجاتی [در حل مشکلات] برای او فراهم میکند و کار را بر او آسان میسازد!» (طلاق، 2 و 4). توضیح اینکه علت بروز برخی مشکلات در زندگی، بیتقوایی و گناه است، که با پرهیزکاری، میتوان از آنها پیشگیری کرد و در حل مشکلات و ناسازگاریها به درستی کوشید. نباید هنگام بروز رخدادها و بحرانهای زندگی دستپاچه شد و زبان به شکوه گشود؛ یا برای حل مشکلات به بیتقواییها توسل جست، بلکه باید با نیروی تقوا و خویشتن داری به جنگ آنها رفت و در حلشان کوشید و حل نهایی را از خدا خواست (ر.ک: ناصر مکارم شیرازی و همکاران، تفسیر نمونه، ج24، ص235-236).
33. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در حدیثی فرمودند: «من آیهای را میشناسم که اگر همهی انسانها دست به دامن آن زنند، برای حل مشکلات آنها کافی است: وَمَنْ یتَّقِ اللَّهَ یجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا وَیرْزُقْهُ مِنْ حَیثُ لَا یحْتَسِبُ وَمَنْ یتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِکُلِّ شَیءٍ قَدْرًا». ابوذر غفاری میگوید: «ایشان آن را پیوسته میخواندند» (محمدباقر مجلسی، بحار الأنوار، ج67، ص281).
34. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج3، ص480.
35. ناصر مکارم شیرازی و همکاران، تفسیر نمونه، ج1، ص219.
36. حسن بن ابی الحسن دیلمی، ارشاد القلوب، ج2، ص183.
37. شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج28، ص108؛ محمدباقر مجلسی، بحار الانوار، ج30، ص678.
38. مصطفی زارعان و همکاران، «رابطهی هوش هیجانی و سبکهای حل مسئله با سلامت عمومی»، روان پزشکی و روان شناسی بالینی ایران، به نقل از: کسیدی و لانگ، 1996.
39. آلن سی. شرمن و استفانی سیمونتون، «سنجش دینداری و معنویت در پژوهشهای مربوط به سلامت»، ترجمهی علیرضا شیخ شعاعی، نقد و نظر، سال نهم، ش1 و 2، ص308.
40. مطالعات نشان داده است که افراد مذهبی به گونهای شگفتآور از فرایندهای شناختی دربارهی رخدادها و فقدانها (مثل مرگ ناگهانی فرزند) بیشتر استفاده میکنند و به جای انکار آن رخداد، به طور فعال بر تجربههای خود میافزایند (ریموند اف. پالوتزین و کریستال ال. پارک، کتاب مرجع روان شناسی دین و معنویت، ترجمه حمزه عبدی و همکاران، به نقل از: مکینتاش، سیلور و ورتمن، 1993).
41. سیده زهرا قیامی، بررسی رابطهی سبکهای دلبستگی با سبکهای مقابلهی مذهبی»، مجلهی روان شناسی و علوم تربیتی، سال سی وپنجم، ش1، ص224، به نقل از: تاراکشوار و پارگامنت، 2001؛ راضیه نصیرزاده و کاظم رسولزادهی طباطبایی، بررسی رابطهی باورهای مذهبی با راهبردهای مقابله با تنیدگی در دانشجویان»، افق دانش، دورهی 15، ش2، ص37.
42. در این روش فرد با همهی توان میکوشد، ولی نتیجه را به خدا وامیگذارد. محمدصادق شجاعی، توکل به خدا، راهی به سوی حرمت خود و سلامت روان، ص195؛ ریموند اف. پالوتزین و کریستال ال. پارک، کتاب مرجع روان شناسی دین و معنویت، ترجمهی حمزه عبدی و همکاران، به نقل از: پارگامنت، 1988.
43. محمدصادق شجاعی، توکل به خدا، راهی به سوی حرمت خود و سلامت روان، ص34.
44. ناصر مکارم شیرازی و همکاران، تفسیر نمونه، ج24، ص238.
45. إِنَّ العَاقِلَ مَن نَظَرَ فِی یَومِهِ لِغَدِهِ وَ سَعَى فِی فَکَاکِ نَفسِهِ وَ عَمِلَ لِمَا لَا بُدَّ مِنهُ وَ لَا مَحِیصَ لَهُ عَنهُ (محدث نوری، مستدرک الوسائل، ج12، ص150).
46. فلیپ مکگرا، مهارتهای زندگی، ترجمه مهدی قراچه داغی، ص143-153.
نورعلیزادهی میانجی، مسعود؛ (1393)؛ این گره با دست باز میشود، قم: مؤسسهی آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، چاپ اول.