تعدادی از اندیشمندان شاخص در غرب در پدیدآوردن نوعی نظرگاه که در آن باید از هویّت مسلمانان هراسید، از قرون وسطا تا سالهای پایانی جنگ سرد و سالهای آغازین دوران پس از آن، نقش اساسی داشتند که به تعدادی اشاره میکنیم.
تعداد کلمات 1919/ تخمین زمان مطالعه 10 دقیقه
بید معزز، نویسنده دیگر قرون وسطا، روی اعراب بادیهنشین و جنگطلبی آنان تکیه فراوان دارد و آنان را مردمی گستاخ، جنگطلب و جاهل میشناساند و در مجموع با استفاده از کلمه ساراسنها که در فرهنگ اروپایی به معنای اعراب بادیهنشین و بربر است، حضرت محمد(ص) و اسلام را وصف میکند.[2]
اما دانته و کمدی الاهی او هم حلقهای از همین حلقات است. دانته در این کمدی، خواننده را همراه یک راهنما به دوزخ و برزخ و بهشت میبرد و نشان میدهد دشمنان مسیحیت، گرفتار چه شکنجههایی هستند! و در کمدی خویش حضرت محمد(ص) را چون گناهکاری که با دستان خود، سینه چاک شدهاش را از هم میدرید تصویر کشیده است. از نظر دانته، گناه پیامبر عبارت بود از: ترویج مذهب دروغین، ادعای نزول وحی که نوعی شیادی کفرآمیز بود و بذر اختلاف را در جهان پاشید.[3]
البته بیست سال پیش از تدوین کمدی الاهی، صلیبیها واپسین دژ خود آکر در فلسطین را از دست دادند. بنابراین، دانته همچنان تحت سیطره شکستهای ناشی از جنگهای صلیبی بود.
مارتین لوتر، پیامبر اکرم را برای اعتقاد به خدای یگانه و امتناع از به رسمیت شناختن ربانیت مسیح، به استهزا میگرفت و وی را به دعوای دروغین پیامبری متهم میکرد و او را به خاطر «نعوذ بالله» دریافت متون مقدس از شیطان و نه از خدا، با شخص پاپ، یکی میدانست.[4]جان دمشقی، از نخستین کسانی است که در کتاب De Haeresibus Liber، بهرهگیری پیامبر از ثروت خدیجه، عشق فراوانش به جنگ و میل جنسی گسترده او را مطرح میکند! وی معتقد است: پیامبر(ص) بهوسیله بدعتگذار مشکوک مسیحی اغوا شد، و بعد به اغوای عرب پرداخت.
اثر منظوم جان لید گیت، که میان سالهای ۱۴۳۰- ۱۴۳۸ سروده شده و عنوانش، سقوط شاهزادگان است در بخشی با نام ماحومت، پیامبر دروغین، حضرت محمد را جادوگری میداند که برای تحقق اهدافش با زن ثروتمندی ازدواج کرده و با استفاده از ثروت او آهنگ جنگ با هراکلیوس، امپراتور بیزانس میکند و دیار او را تا سرحد اسکندریه تصرف مینماید.
آب دو ورتو فرانسوی در سال ۱۷۲۴ رسالههایی با عنوان دربارۀ مؤلف قرآن نوشت که تکرار همان انتقادهای قرون وسطایی بود؛ از جمله آنکه: حضرت محمد(ص) با لبه شمشیر به تبلیغ اسلام پرداخت و طرفدار بی بند و باری بود. وی تاکید دارد که محمد مخفیانه، مضامین کتب مقدس عهد عتیق و عهد جدید را مطالعه میکرد و از آنها در بنیادافکنی طرح جدیدش کمک میگرفت. وی همچنین ازدواج با زنی ثروتمند یا تفسیر وحی به بیماری صرع و دیگر مطالب کینهتوزانهای را که در قرون وسطا بود در این کتاب آورد.
ژان آنتوان گوئر، در کتابی که در سال ۱۷۴۷ به چاپ رساند حضرت محمد(ص) را جاهطلب معرفی کرد که با تحریف دین، آن را ابزاری برای ارضای امیال خود استفاده میکند. وی مینویسد: هرگاه محمد در فصاحت کم میآورد، به زور متوسل میشد! او پیامبر اسلام را با کرامول مقایسه کرده، وجه مشابهت را تزویر و دورویی پنهانی آن دو میداند.[5]
در دایرهالمعارفی که دیدرو و دلامبر، نظارتش را عهدهدار بودند و میانه قرن هیجدهم انتشار یافت، مدخلی هم به محومت اختصاص یافت که آمیختهای از ستایش و سرزنش اما در هم تنیده بود. هم زمان با تمجید از آن حضرت به لحاظ قدرت و تهور، اما باز انتقاد از تمایلات جنسی و نیز تأیید چندهمسری و نیز سیاست فریب و ادعای دروغین نبوت در مقیاس همان انتقادهای قرون وسطایی را مطرح میکند.
مشهورترین نویسنده عصر روشنگری فرانسه بلکه اروپا، ولتر است. او مخالف تحجر و تعصب در هر شکل و رنگ و مذهب بود. مشهورترین اثر وی که خودش هم آن را بهترین کار خود میشناخت نمایشنامه محومت یا تحجر(Mahomet ou le Fantisme ) بود که در سال ۱۷۳۸ نوشت و سه سال بعد به صحنه آمد. این داستان ساختگی که بر اساس ذهنیت قدیمی موجود نسبت به حضرت محمد(ص) در اروپا نوشته شده است، از آن حضرت جنگجویی خون آشام، تشنه قدرت و فاتحی غارتگر و توطئهاندیش ترسیم میکند که از سر جاهطلبی، نزدیکترین دوستانش را هم از سر راه بر میدارد. ابوسفیان، عمر، زید بن حارثه و چند نفر دیگر در این نمایش نامه بازی میکنند و پیامبر(ص) چنان تصویر میشود که هنگام ستیز برای دستیابی به قدرت، از هرگونه عذاب وجدان عاری است و برای رسیدن به اهدافش، زنا با محارم را هم روا میشمرد![6]
یکی دیگر از اسلامهراسان و اسلامستیزان معروف، ایگناس گلدزیهر (Ignaz Goldziher )خاورشناس معروف مجارستانی یهود بود. در شهر یونید در سال ۱۸۵۰م متولد شد و در سال ۱۹۲۱م، درگذشت. وی کتابهایی با موضوع تعارض نصوص قرآن کریم به نگارش در آورده و ادعا میکند تعارض آشکاری بین آیات مکی و مدنی وجود دارد. همچنین ادعا کرده بود دعوت حضرت محمد شاه در دوران نخست بعثت، به خویشان و نزدیکان و مردم مکه خلاصه میشد، اما وقتی به مدینه در آمد، تعدیلی ماهوی در دعوت او پدید آمد و همه مردم عالم موضوع دعوتش قرار گرفتند؛ او اظهار کرد: پیامبر اسلام ته نمیدانست چه میکند. او نمیدانست دین او فراگیر و جهان شمول خواهد شد و برای همین آن را با اصول مناسب با چنین گستردگی مجهز نساخت.[7]
علی دشتی، کتاب معروف بیست و سه سال را که توهینهای زیادی به آموزهها و شخصیتهای اسلامی میکند تحت تأثیر کتاب «سخنرانیهایی در مورد اسلام» نوشته است. در جای جای کتاب دشتی به این کتاب ارجاع داده شده است. کتاب ضداسلامی سخنرانیهایی درباره اسلام، اثر «اگناس گلدزیهر» یهودی است.
سلمان رشدی، حلقه شوم دیگری از زنجیره اسلامهراسان، رمان موهن آیات شیطانی را به سفارش ناشری یهودی نام بردار به «گیلتون رینکن» نوشت. ناشر فارسی آیات شیطانی هم «نشر نیما» با مدیریت یک یهودی به نام «داوود نعمتی» است. این رمان با الهام از افسانه «غرانیق» نوشته شده است که اتفاقاً سازندگان این افسانه نیز راویانی یهودی همچون «محمدبن کعب قرظی» هستند. سلمان رشدی با داستان واهی افسانه غرانیق، معروف به آیات شیطانی، سند نبوت را زیر سؤال برده است. خلاصهای از کتاب آیات شیطانی چنین است.
بیشتر بخوانید: هجمه سلمان رشدی و ادامه استراتژی اسلام ستیزی در غرب
داستان سرایان آوردهاند: پیامبر(ص) پیوسته در این آرزو بود که میان او و قریش همبستگی صورت گیرد، از جدایی قوم خویش نگران بود. در یکی از روزها که کنار کعبه نشسته و در این اندیشه فرو رفته بود و گروهی از قریش نزدیکش بودند، سوره «نجم» بر وی نازل گردید. پیامبر همانگونه که سوره بر او نازل میشد، آن را تلاوت میفرمود: « وَالنَّجْمِ إِذَا هَوَى * مَا ضَلَّ صَاحِبُکُمْ وَمَا غَوَى * وَمَا یَنْطِقُ عَنِ الْهَوَى * إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْیٌ یُوحَى * عَلَّمَهُ شَدِیدُ الْقُوَى...» تا رسید به آیه «أَفَرَأَیْتُمُ اللَّاتَ وَالْعُزَّى * وَمَنَاةَ الثَّالِثَةَ الْأُخْرَى»[8]، که شیطان در این میانه دخالت نمود و بی آنکه پیامبر(ص) پیببرد، به او القا کرد: «تلک الغرانیق العلی و ان شفاعتهن لترتجی»[9] سپس بقیه سوره را ادامه داد. مشرکان که گوش فرا میدادند تا این عبارت را که وصف الهه (بتها) میکرد و امید شفاعت آنها را نوید میداد - شنیدند، خرسند شدند و موضع خود را به مسلمانان تغییر داده، دست برادری و وحدت به سوی آنان دراز کردند. و همگی شادمان گشتند و این پیشآمد را به فال نیک گرفتند. این خبر به حبشه رسید. مسلمانان که بدانجا هجرت کرده بودند، از این پیشآمد خشنود شده، همگی برگشتند و در مکه با مشرکان برادرانه به زندگی و همزیستی خویش ادامه دادند. پیامبر نیز بیش از همه از این توافق و هماهنگی خرسند شده بود. شب هنگام که پیامبر(ص) به خانه برگشت، جبرئیل فرود آمد، از او خواست تا سوره نازل شده را بخواند.[10] پیامبر خواند تا رسید به عبارت یادشده. ناگهان جبرئیل نهیب زد: ساکت باش! این چه گفتاری است که بر زبان میرانی؟ آنگاه بود که پیامبر(ص) به اشتباه خود پی برد و دانست فریبی در کار بوده و ابلیس تلبیس خود را بر وی تحمیل کرده است. پیامبر(ص) از این امر به شدت ناراحت، و از جان خود سیر گردید. پیامبر گفت: «عجبا! بر خدا دروغ بستهام، چیزی گفتهام که خدا نگفته است، آه! چه بدبختی بزرگی»![11]سلمان رشدی، حلقه شوم دیگری از زنجیره اسلامهراسان، رمان موهن آیات شیطانی را به سفارش ناشری یهودی نام بردار به «گیلتون رینکن» نوشت. ناشر فارسی آیات شیطانی هم «نشر نیما» با مدیریت یک یهودی به نام «داوود نعمتی» است. این رمان با الهام از افسانه «غرانیق» نوشته شده است که اتفاقاً سازندگان این افسانه نیز راویانی یهودی همچون «محمدبن کعب قرظی» هستند. سلمان رشدی با داستان واهی افسانه غرانیق، معروف به آیات شیطانی، سند نبوت را زیر سؤال برده است.
یکی از اسلامهراسان معاصر، برنارد لوئیس است. لوئیس در سالهای آخر جنگ سرد که نظام دو قطبی در حال فروریختن بود و خیزش مسلمانان در سراسر جهان در ابعاد سیاسی و اجتماعی مشاهده میشد، اولین کسی بود که سال ۱۹۸۸م. در سخنرانی سالانه موقوفه ملی علوم انسانی، رگههایی از تفکر اسلامستیزی را عرضه داشت. برنارد لوئیس طی مصاحبهای که با یکی از خبرگزاریها در تاریخ 20/5/2005 انجام داد، وی گفت: اعراب و مسلمانان قومی فاسد هستند که دیگران را نیز فاسد کرده به تباهی میکشانند، نمیتوانی آنها را متمدن کنی و اگر آنها را به حال خود رها کنی دنیا را با امواج تروریسم بشری خود که تمدنها را نابود میکند و از بین میبرد، غافلگیر میکنند، و جوامع بشری را تباه میسازند، بههمین دلیل تنها راه حل مسالمتآمیز برای برخورد با آنها اشغال مجدد کشور و استعمار سرزمینهایشان و از بین بردن فرهنگ مذهبی و اجتماعی آنهاست.[12]
همچنین در فهرست اسلامهراسان باید از توماس آکویناس، مونتگمری وات، فیلیپ روند و... هم نام برد.
فیلیپ روند، نویسنده غربی در مقاله خود با عنوان «نقطه نظر غربی: مسلمانان، بمب انفجاری هستند»[13] با بیان این مطلب که: «اسلام بسیاری از مردم، بهویژه مردم اروپا را به سوی خود جذب میکند» نوشت: «آنچه غرب را بیشتر از پیش نگران میسازد این است که: حضور اسلام در غرب هر روز تقویت میشود و به قول بعضی غربیها اسلام به بمب ساعتی تبدیل شده است».[14]
افزون بر افراد نام برده شده، جریانهای مقابله با اسلام و هادیان امواج اسلامهراس و اسلامستیزی در جوامع غربی را میتوان در گروههای مختلفی به شرح زیر دستهبندی کرد:
گروههای فوق هر یک به دلیلها و شیوههای مستقل و خاص با اسلام و مسلمانان در تضاد و مقابله هستند.
۱.گروههای صهیونیستی؛
۲.مسیحیان صهیونیست (جریانهای پروتستان فعال در امریکا)؛
٣.جریانهای کاتولیک صلیبی؛
۴. جریانهای قومی ارتدکس متضاد با مسلمانان (همانند جریانهای تندرو صرب)؛
۵. لائیکهای مهاجر از کشورهای اسلامی؛
۶. ایدئولوژیهای انحرافی و ضد اسلامی (همانند بهائیت و مارکسیسم)؛
۷. بودائیان میانمار و تایلند و بوتان؛
۸. هندوهای هند و نپال؛
۹. حاکمان مسلمان که گسترش اسلام سبب براندازی حکومت آنان میشود؛ مانند آذربایجان، تاجیکستان و ترکمنستان.
نمایش پی نوشت ها:
[1] مینو صمیمی، محمد(ص) در اروپا، ترجمه عباس مهرپویا، اقتباس از: ص ۱۸۳.
[2] همان، ص ۱۸۴.
[3] همان، ص ۱۹۹.
[4] همان، ص ۲۵۳.
[5] همان، اقتباس از فصل «محمد(ص)به عنوان ضدمسیح»، ص ۲۳۷.
[6] همان، ص ۲۷۱ و ۲۹۷.
[7] مرکز جهانی اطلاع رسانی آل البیت. به نقل از کتاب سخنرانی هایی در مورد اسلام اگناس گلدزیهر.
[8] نجم، آیات ۱-۲۰؛ به من خبر دهید آیا بتهای «لات» و «عزی». (۱۹) و «منات» که سومین آنهاست (دختران خدا هستند)؟! (۲۰)
[9] غرانیق جمع «غرنوق» به معنای جوانی شاداب، ظریف و زیباست. اساسا اسم مرغ آبی سفید و ظریف است با گردن بلند و با نام «قو» معروف است. معنای عبارت چنین می شود: این پرندگان زیبا که بلند پروازند از آنها امید شفاعت می رود. مقصود، سه بت معروف: لات، عزی و منات بزرگ ترین بت های عرب است.
[10] از همینجا روشن می شود که این خبر ساختگی است، زیرا اگر درست باشد که شب هنگام به پیامبر وحی شد که این کلمات از تلبیس ابلیس است، چگونه ممکن است در یک روز با وسایل و امکانات آن روز خبر به مسلمانان حبشه برسد و در این فاصله کوتاه به مکه باز گردند.
[11] کاوه حقیقی، بررسی حکم و فتوای امام خمینی در باره سلمان رشدی از نگاه فقه سیاسی،Ki _ kaveh @ yahoo . com
[12] مرکز مطالعات و اطلاعات فرهنگ استراتژیک، تئوریسین امریکا طراح خطرناک ترین طرح قرن، نویسنده: حسن . پورامیرآباد – 4/8/ 1390.
[13] حسن السعید، اسلام و غرب، ترجمه شاکر کسرائی، ص ۱۵ و ۱۹.
[14] میر احمدرضا حاجتی، عصر امام خمینی، ص ۳۷۳.