جنگنرم زمانی اثربخش است که برای انتشار آن از رسانه با ابزار مناسب سود جسته شود
چکیده
هر جنگی برای خود ابزار مخصوصی نیاز دارد. وقتی صحبت از جنگ نظامی است مطمئنا اداوات جنگی مثل توپ و تانک و ... نیاز است؛ اما جایی که جنگ نرمی در پیش باشد مطمئنا ابزار آن متفاوت از جنگ سخت خواهد بود همانطور که ماهیت آن نیز متفاوت است. در این مقاله نگاهی خواهیم داشت به ابزار های جنگ نرم و نحوهی استفاده از آنها با ما همراه باشید.
تعداد کلمات 2437/ تخمین زمان مطالعه 13 دقیقه
هر جنگی برای خود ابزار مخصوصی نیاز دارد. وقتی صحبت از جنگ نظامی است مطمئنا اداوات جنگی مثل توپ و تانک و ... نیاز است؛ اما جایی که جنگ نرمی در پیش باشد مطمئنا ابزار آن متفاوت از جنگ سخت خواهد بود همانطور که ماهیت آن نیز متفاوت است. در این مقاله نگاهی خواهیم داشت به ابزار های جنگ نرم و نحوهی استفاده از آنها با ما همراه باشید.
تعداد کلمات 2437/ تخمین زمان مطالعه 13 دقیقه
جنگنرم زمانی اثربخش است که برای انتشار آن از رسانه با ابزار مناسب سود جسته شود. انتخاب رسانه با پیامهای جنگنرم، گروههای آماج و شیوههای اتخاذ شده ارتباط دارد. چنانچه طراحان جنگنرم و کارگزار عملیات روانی بخواهد بر شهروندان عادی یک جامعه تأثیر فوری و هیجانی بر جای بگذارد، تلویزیون، رسانهی مناسبی است، اما اگر او بخواهد بر روشنفکران و تحصیل گروههای جامعه تأثیر بگذارد، رسانهای نوشتاری اثر بیشتری بر جای میگذارد. منحنی تحولات تاریخی عملیات روانی و جنگنرم عمدتاً تابعی از تحولات ابزار بوده است. بررسی تاریخی، بیانگر این است که عامل تعیینکنندهی مقاطع مختلف و ادوار مختلف با تغییر و تحول در ابزارها شناخته میشود. در نخستین سدههای میلادی و پیش از آن، به کارگیری ابزارهای سادهای همچون طبل، شیپور، آتش و ... از جمله ابزار عملیات روانی و جنگنرم بودند. تغییر ابزارها، استراتژی دیرین را که تسلط بر رفتار و نحوهی تفکر جمعیت آماج است، تغییر نداده است، بلکه صرفاً در دورههای مختلف، ابزار و روشهای تاکتیکی و عملیاتی را دگرگون ساخته است. این تغییر اساسی از زمان ظهور تلویزیون، ماهواره، اینترنت و ... به اوج خود رسید.
فناوریهای ارتباطی، اطلاعاتی جدید، مفهوم و شیوههای جنگنرم را متحول کرده و آن را وارد مرحلهی جدیدی نموده است که به جنگ اطلاعاتی یا جنگ رسانهای موسوم گردیده است.
اصولاً یکی از ارکان پیش برد جنگنرم در طول تاریخ، ابزار و وسایل ارتباطی، اطلاعاتی بوده است، بهطوری که جنگ جهانی اول را جنگ روزنامهای، جنگ جهانی دوم را جنگ رادیویی، جنگ ویتنام را جنگ تلویزیونهای سیاه و سفید، جنگ دوم خلیجفارس را جنگ تلویزیونهای ماهوارهای و جنگ سوم خلیجفارس را جنگ رسانههای مدرن نامیدهاند. نکتهی محوری در خصوص ابزارهای جنگنرم نقش و جایگاه هر کدام از متغیرهای یادشده در پروژهی جنگنرم است که در میان شش ابزار جنگنرم، سازمانهای مردم نهاد از اهمیتی بیشتر برخوردارند. سازمانهای غیردولتی بهترین عامل برای کسب قدرت بسیج اجتماعی و تغییر و دگرگونی به حساب میآیند، زیرا بدون حساسیت در سیستم سیاسی حاکم شروع به فعالیت میکنند و دامنهی فعالیتهای خود را گسترش میدهند.نقش فناوریهای ارتباطی - اطلاعاتی جدید در عملیات روانی و جنگنرم به گونهای گسترش یافته که صاحبنظران، اصطلاح جنگ رسانهای را مورد استفاده قرار میدهند و در شرایط فعلی استراتژیستهای نظامی در عملیات روانی به جنگ رسانهای متوسل میشوند. اگر جنگنرم را فرایند رقابت بر سر قدرت بسیج اجتماعی میان دولت و گروههای غیردولتی معرفی کنیم، هر عاملی که بتواند میزان قدرت بسیج دولت را به نفع گروههای خواهان تغییر سیستم سیاسی کاهش دهد، ابزار براندازی نرم به شمار میآید.
نکتهی محوری در خصوص ابزارهای جنگنرم نقش و جایگاه هر کدام از متغیرهای یادشده در پروژهی جنگنرم است که در میان شش ابزار جنگنرم، سازمانهای مردم نهاد از اهمیتی بیشتر برخوردارند. سازمانهای غیردولتی بهترین عامل برای کسب قدرت بسیج اجتماعی و تغییر و دگرگونی به حساب میآیند، زیرا بدون حساسیت در سیستم سیاسی حاکم شروع به فعالیت میکنند و دامنهی فعالیتهای خود را گسترش میدهند. این ابزار عبارتند از: (مرادی، ۱۳۸۷).
١. سازمانهای غیردولتی همگرا؛
۲. رسانهها (اینترنت، شبکههای ماهوارهای، مطبوعات)؛
٣. نخبگان سیاسی، علمی، اجتماعی؛
۴. پتانسیل واگرایی موجود در جامعه (مانند اقوام و اقلیتهای مختلف اجتماعی)؛
۵. جنبشهای اجتماعی مانند جنبش زنان، دانشجویان و...؛
۶. اپوزیسیون خارج از حاکمیت به عنوان عوامل ابزاری و موقتی
الیاسی (۱۳۸۸) معتقد است با تأمل در ویژگیهایی جنگنرم میتوان ابزارهای اعمال آنها را شرح داد. غرب با بهرهگیری از فرایندهای سیاسی، ابزارهای فرهنگی و هنری ابزارهای رسانهای و اطلاعرسانی، گروهها، افراد و دستهجات مختلف، فرایندهای اطلاعاتی و فرایندهای آموزشی، علمی و فنآوری میکوشد تا:
١. ارزشهای فرهنگی غرب را در جامعهی ایران گسترش دهد،
۲. بر ترجیحات چندگانهی مردم ایران تأثیر بگذارد،
٣. بر روحیه، اراده، انگیزش منزلت و نظرات افراد و کارگزاران نظامی و غیرنظامی نظام تأثیر بگذارد و سرانجام زمینهی تغییرات و دگرگونیهای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی را در ایران فراهم سازد و از آن طریق اهداف خویش را محقق سازد. مهمترین ابزارهای جنگنرم عبارتند از:
فناوریهای ارتباطی، اطلاعاتی جدید، مفهوم و شیوههای جنگنرم را متحول کرده و آن را وارد مرحلهی جدیدی نموده است که به جنگ اطلاعاتی یا جنگ رسانهای موسوم گردیده است.
اصولاً یکی از ارکان پیش برد جنگنرم در طول تاریخ، ابزار و وسایل ارتباطی، اطلاعاتی بوده است، بهطوری که جنگ جهانی اول را جنگ روزنامهای، جنگ جهانی دوم را جنگ رادیویی، جنگ ویتنام را جنگ تلویزیونهای سیاه و سفید، جنگ دوم خلیجفارس را جنگ تلویزیونهای ماهوارهای و جنگ سوم خلیجفارس را جنگ رسانههای مدرن نامیدهاند. نکتهی محوری در خصوص ابزارهای جنگنرم نقش و جایگاه هر کدام از متغیرهای یادشده در پروژهی جنگنرم است که در میان شش ابزار جنگنرم، سازمانهای مردم نهاد از اهمیتی بیشتر برخوردارند. سازمانهای غیردولتی بهترین عامل برای کسب قدرت بسیج اجتماعی و تغییر و دگرگونی به حساب میآیند، زیرا بدون حساسیت در سیستم سیاسی حاکم شروع به فعالیت میکنند و دامنهی فعالیتهای خود را گسترش میدهند.نقش فناوریهای ارتباطی - اطلاعاتی جدید در عملیات روانی و جنگنرم به گونهای گسترش یافته که صاحبنظران، اصطلاح جنگ رسانهای را مورد استفاده قرار میدهند و در شرایط فعلی استراتژیستهای نظامی در عملیات روانی به جنگ رسانهای متوسل میشوند. اگر جنگنرم را فرایند رقابت بر سر قدرت بسیج اجتماعی میان دولت و گروههای غیردولتی معرفی کنیم، هر عاملی که بتواند میزان قدرت بسیج دولت را به نفع گروههای خواهان تغییر سیستم سیاسی کاهش دهد، ابزار براندازی نرم به شمار میآید.
نکتهی محوری در خصوص ابزارهای جنگنرم نقش و جایگاه هر کدام از متغیرهای یادشده در پروژهی جنگنرم است که در میان شش ابزار جنگنرم، سازمانهای مردم نهاد از اهمیتی بیشتر برخوردارند. سازمانهای غیردولتی بهترین عامل برای کسب قدرت بسیج اجتماعی و تغییر و دگرگونی به حساب میآیند، زیرا بدون حساسیت در سیستم سیاسی حاکم شروع به فعالیت میکنند و دامنهی فعالیتهای خود را گسترش میدهند. این ابزار عبارتند از: (مرادی، ۱۳۸۷).
١. سازمانهای غیردولتی همگرا؛
۲. رسانهها (اینترنت، شبکههای ماهوارهای، مطبوعات)؛
٣. نخبگان سیاسی، علمی، اجتماعی؛
۴. پتانسیل واگرایی موجود در جامعه (مانند اقوام و اقلیتهای مختلف اجتماعی)؛
۵. جنبشهای اجتماعی مانند جنبش زنان، دانشجویان و...؛
۶. اپوزیسیون خارج از حاکمیت به عنوان عوامل ابزاری و موقتی
الیاسی (۱۳۸۸) معتقد است با تأمل در ویژگیهایی جنگنرم میتوان ابزارهای اعمال آنها را شرح داد. غرب با بهرهگیری از فرایندهای سیاسی، ابزارهای فرهنگی و هنری ابزارهای رسانهای و اطلاعرسانی، گروهها، افراد و دستهجات مختلف، فرایندهای اطلاعاتی و فرایندهای آموزشی، علمی و فنآوری میکوشد تا:
١. ارزشهای فرهنگی غرب را در جامعهی ایران گسترش دهد،
۲. بر ترجیحات چندگانهی مردم ایران تأثیر بگذارد،
٣. بر روحیه، اراده، انگیزش منزلت و نظرات افراد و کارگزاران نظامی و غیرنظامی نظام تأثیر بگذارد و سرانجام زمینهی تغییرات و دگرگونیهای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی را در ایران فراهم سازد و از آن طریق اهداف خویش را محقق سازد. مهمترین ابزارهای جنگنرم عبارتند از:
الف. رسانهها
جنگنرم، به ویژه در بعد سیاسی، بدون بهرهگیری فراگیر از انواع رسانهها محقق نمیشود. رواج روزافزون شبکههای ماهوارهای، گسترش سرسام آور سایتهای اینترنتی و پرشمار شدن تعداد نشریات و روزنامه و افزایش میلیونی شمارگان آنها، اعمال جنگنرم و تأثیرگذاری بر نگرشها و نظرات مخاطبان آماج را روز به روز سهلتر میکند. از همین روی گفته میشود که رسانهها کار را برای حکومتها دشوار کردهاند. به ویژه اگر رسانههایی که از آنها تحت عنوان استکبار رسانهای یاد میشود، عملیات رسانهای خویش را معطوف یک کشور سازند، آن را با تهدیدات فراوانی روبهرو میسازند. (گرامر، ۲۰۰۷)
الیاسی و همکاران (۱۳۸۸) در تحقیقی که با هدف بررسی جنگنرم رسانههای خارجی در حوادث بعد از انتخابات «دهم ریاستجمهوری ایران» نشان داده شده، رسانههای خارجی، به ویژه رسانههای انگلستان (نظیر تلویزیون فارسی بیبیسی، رادیو بیبیسی و سرویس جهانی بیبیسی) و رسانههای آمریکا (به ویژه تلویزیون صدای آمریکا و سایت اینترنتی آن و نیز رادیو فردا و شبکهی سیانان)، با تدابیر از پیش اندیشیده شده، عملیات روانی گستردهای را علیه جمهوری اسلامی طراحی و اجرا نمودهاند.
1. آن رسانهها با استفاده از اصولی نظیر تکرار، ادعا، سرایت، حیثیت منبع، القا و بهرهگیری از فنونی نظیر تهییج، دروغ بزرگ، شایعه، نامگذاری، تبخیر، تشابه و تداعی، بزرگنمایی، تحقیر، تخدیر، تقطیع و غیره میکوشیدند (و همچنان میکوشند تا به بزرگنمایی اعتراضات داخل و خارج ایران بپردازند و آن را به عنوان یک جنبش فراگیر اجتماعی، تحت عنوان «جنبشسبز» به منزلهی حرکت فراگیر مردم ایران علیه نظام معرفی نمایند.
2. آن رسانهها با نمایش مکرر چهرهی فرماندهان ناجا و همزمان ساختن نمایش این چهرهها با ضرب و شتم چند نفر از معترضان توسط افراد ملبس به لباس پلیس، چنین به مخاطبان القا میکردند که عامل اصلی خشونتهای رخ داده در روزهای بعد از انتخابات، حکومت است.
3. رسانههای مورد بررسی (به ویژه بیبیسی و صدای آمریکا در روزهای پس از انتخابات از ابتکارات ویژهای نیز استفاده نمودند. چه، زمانی که خبرنگاران و گزارشگران آنها از ادامهی فعالیت در ایران باز ماندند، بلافاصله از خبرنگاران، عکاسان، گزارشگران و فیلمبرداران «آماتور» استفاده کردند. این افراد آماتور به سرعت اخبار و گزارشات مربوط به کنشهای اعتراضآمیز داخل ایران را به آن شبکهها منتقل مینمودند و آن رسانهها نیز بلافاصله مبادرت به پخش آن میکردند. این گزارشگران آماتور که در سراسر ایران سازماندهی شدهاند، در طول دو ماه پس از انتخابات صدها گزارش تصویری، تلفنی و نوشتاری برای شبکههای خارجی تهیه و ارسال نمودند.
4. استفادهی فراگیر از کارشناسان متخصص، از جمله ابتکارات دیگر رسانههای فارسی و غیر فارسی خارجی بود. در طول هفتاد روز پس از انتخابات، دو شبکه تلویزیونی صدای آمریکا و بیبیسی با بهرهگیری از بیش از صد کارشناس ایرانی مبادرت به تهیه، فرمول بندی و معرفی روشهای انجام اعتراض علیه نظام نمودند.
5. استفاده از عباراتی نظیر «دولت کودتا»، «مرگ جمهوری اسلامی و نظام ولایت فقیه»، «مهندسی انتخابات»، «دیکتاتور» و تشبیه مسئولان کشور به موسولینی، استالین و هیتلر و نیز تکرار مکرر عبارات «جنبشسبز»، «جنبش اعتراضی مردم ایران» و «جنبشمدنی» و جز آن، از جمله ترفندها و روشهایی بود که شبکههای بیبیسی، صدای آمریکا، سی آنان، العربیه و الجزیره با بهرهگیری از آنها میکوشیدند تا بر افکار عمومی داخل و خارج ایران تأثیر بگذارند.
6. نظرسنجیهای به عمل آمده در اروپا و آمریکا بیانگر تأثیر آن رسانهها در «دستکاری افکار عمومی» و «تهییج» ملتها و دولتهای آمریکایی و اروپایی علیه ایران است. همچنین برخی شواهد نشان میدهد که در روزهای پس از انتخابات از تعداد مخاطبان رسانهی ملی به صورت معناداری کاسته شده و بر تعداد مخاطبان و استفاده کنندگان از رسانههای بیگانه افزوده شده است.
7. خلاصه آنکه، بررسی رسانههای خارجی آشکار ساخت که پس از انتخابات، کشورهای اروپایی و آمریکایی از تمام توان رسانهای و حتی دیپلماتیک خود بهره گرفتند تا مردم ایران را ترغیب به انجام یک کنش فراگیر اجتماعی علیه نظام بنمایند و افکار عمومی جهان را برای حمایت از آنان تهییج نمایند.
8. به برخی شواهد درستی این ادعا را نمایان میسازد
• جستوجوگر گوگل بلافاصله پس از انتخابات، نرمافزار مترجم خود را فعال نمود تا امکان ترجمهی پیامهای فارسی به زبانهای دیگر و یا از زبانهای دیگر به فارسی را فراهم سازد؛ اقدامی که قرار بود چند ماه بعد صورت گیرد.
• سایتهای توئیتر و فیس بوک امکان بهرهگیری فزونتر را برای کاربران ایرانی فراهم ساختند، به گونهای که این دو سایت به رسانهای برای معترضان تبدیل شدند.
• شبکهی تلویزیونی بیبیسی از روز انتخابات تا چند روز پس از و در آن برنامههای خود را از هفت ساعت به ۲۴ ساعت افزایش داد.
• رؤسای چند کشور اروپایی و آمریکا به صورت مستقیم علیه، نظام موضعگیری کرده و شایعهی تقلب در انتخابات را به عنوان واقعیت به شهروندان خود معرفی نمودند.
• بلافاصله پس از پروژهی قتل ساختگی کسانی همچون ندا آقاسلطان، صحنهی قتل در هزاران سایت و رسانهی خارجی با استفاده از همهی ابزارها و ظرفیتها (فیلم، پویانمایی، طرحهای گرافیکی، طنز، متن و...) انعکاس یافت.
الیاسی و همکاران (۱۳۸۸) در تحقیقی که با هدف بررسی جنگنرم رسانههای خارجی در حوادث بعد از انتخابات «دهم ریاستجمهوری ایران» نشان داده شده، رسانههای خارجی، به ویژه رسانههای انگلستان (نظیر تلویزیون فارسی بیبیسی، رادیو بیبیسی و سرویس جهانی بیبیسی) و رسانههای آمریکا (به ویژه تلویزیون صدای آمریکا و سایت اینترنتی آن و نیز رادیو فردا و شبکهی سیانان)، با تدابیر از پیش اندیشیده شده، عملیات روانی گستردهای را علیه جمهوری اسلامی طراحی و اجرا نمودهاند.
1. آن رسانهها با استفاده از اصولی نظیر تکرار، ادعا، سرایت، حیثیت منبع، القا و بهرهگیری از فنونی نظیر تهییج، دروغ بزرگ، شایعه، نامگذاری، تبخیر، تشابه و تداعی، بزرگنمایی، تحقیر، تخدیر، تقطیع و غیره میکوشیدند (و همچنان میکوشند تا به بزرگنمایی اعتراضات داخل و خارج ایران بپردازند و آن را به عنوان یک جنبش فراگیر اجتماعی، تحت عنوان «جنبشسبز» به منزلهی حرکت فراگیر مردم ایران علیه نظام معرفی نمایند.
2. آن رسانهها با نمایش مکرر چهرهی فرماندهان ناجا و همزمان ساختن نمایش این چهرهها با ضرب و شتم چند نفر از معترضان توسط افراد ملبس به لباس پلیس، چنین به مخاطبان القا میکردند که عامل اصلی خشونتهای رخ داده در روزهای بعد از انتخابات، حکومت است.
3. رسانههای مورد بررسی (به ویژه بیبیسی و صدای آمریکا در روزهای پس از انتخابات از ابتکارات ویژهای نیز استفاده نمودند. چه، زمانی که خبرنگاران و گزارشگران آنها از ادامهی فعالیت در ایران باز ماندند، بلافاصله از خبرنگاران، عکاسان، گزارشگران و فیلمبرداران «آماتور» استفاده کردند. این افراد آماتور به سرعت اخبار و گزارشات مربوط به کنشهای اعتراضآمیز داخل ایران را به آن شبکهها منتقل مینمودند و آن رسانهها نیز بلافاصله مبادرت به پخش آن میکردند. این گزارشگران آماتور که در سراسر ایران سازماندهی شدهاند، در طول دو ماه پس از انتخابات صدها گزارش تصویری، تلفنی و نوشتاری برای شبکههای خارجی تهیه و ارسال نمودند.
4. استفادهی فراگیر از کارشناسان متخصص، از جمله ابتکارات دیگر رسانههای فارسی و غیر فارسی خارجی بود. در طول هفتاد روز پس از انتخابات، دو شبکه تلویزیونی صدای آمریکا و بیبیسی با بهرهگیری از بیش از صد کارشناس ایرانی مبادرت به تهیه، فرمول بندی و معرفی روشهای انجام اعتراض علیه نظام نمودند.
5. استفاده از عباراتی نظیر «دولت کودتا»، «مرگ جمهوری اسلامی و نظام ولایت فقیه»، «مهندسی انتخابات»، «دیکتاتور» و تشبیه مسئولان کشور به موسولینی، استالین و هیتلر و نیز تکرار مکرر عبارات «جنبشسبز»، «جنبش اعتراضی مردم ایران» و «جنبشمدنی» و جز آن، از جمله ترفندها و روشهایی بود که شبکههای بیبیسی، صدای آمریکا، سی آنان، العربیه و الجزیره با بهرهگیری از آنها میکوشیدند تا بر افکار عمومی داخل و خارج ایران تأثیر بگذارند.
6. نظرسنجیهای به عمل آمده در اروپا و آمریکا بیانگر تأثیر آن رسانهها در «دستکاری افکار عمومی» و «تهییج» ملتها و دولتهای آمریکایی و اروپایی علیه ایران است. همچنین برخی شواهد نشان میدهد که در روزهای پس از انتخابات از تعداد مخاطبان رسانهی ملی به صورت معناداری کاسته شده و بر تعداد مخاطبان و استفاده کنندگان از رسانههای بیگانه افزوده شده است.
7. خلاصه آنکه، بررسی رسانههای خارجی آشکار ساخت که پس از انتخابات، کشورهای اروپایی و آمریکایی از تمام توان رسانهای و حتی دیپلماتیک خود بهره گرفتند تا مردم ایران را ترغیب به انجام یک کنش فراگیر اجتماعی علیه نظام بنمایند و افکار عمومی جهان را برای حمایت از آنان تهییج نمایند.
8. به برخی شواهد درستی این ادعا را نمایان میسازد
• جستوجوگر گوگل بلافاصله پس از انتخابات، نرمافزار مترجم خود را فعال نمود تا امکان ترجمهی پیامهای فارسی به زبانهای دیگر و یا از زبانهای دیگر به فارسی را فراهم سازد؛ اقدامی که قرار بود چند ماه بعد صورت گیرد.
• سایتهای توئیتر و فیس بوک امکان بهرهگیری فزونتر را برای کاربران ایرانی فراهم ساختند، به گونهای که این دو سایت به رسانهای برای معترضان تبدیل شدند.
• شبکهی تلویزیونی بیبیسی از روز انتخابات تا چند روز پس از و در آن برنامههای خود را از هفت ساعت به ۲۴ ساعت افزایش داد.
• رؤسای چند کشور اروپایی و آمریکا به صورت مستقیم علیه، نظام موضعگیری کرده و شایعهی تقلب در انتخابات را به عنوان واقعیت به شهروندان خود معرفی نمودند.
• بلافاصله پس از پروژهی قتل ساختگی کسانی همچون ندا آقاسلطان، صحنهی قتل در هزاران سایت و رسانهی خارجی با استفاده از همهی ابزارها و ظرفیتها (فیلم، پویانمایی، طرحهای گرافیکی، طنز، متن و...) انعکاس یافت.
بیشتر بخوانید: جنگ نرم
ب. منابع و متون مختلف آموزشی
منابع و متون مختلف آموزشی از جمله ابزارهای نیرومند ایجاد و تغییرات اجتماعی و سیاسی در کشورهای آماج هستند. (گرامر، ۲۰۰۷) سیاستمداران کشورهای غربی با نفوذ در دانشمندان، اساتید و مؤلفان کتابهای درسی دانشگاهی، رمانها و متون آموزشی زبان آنان را ترغیب میکنند تا در نوشتههای خویش کشورهای آماج را به عنوان نماد تمامیت خواهی، عقب ماندگی و جز آن معرفی نمایند و علت اصلی آن ویژگیها را به ناکارآمدی نوع حکومت نسبت دهند. همچنین انتشار کتب تاریخی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی مروج اندیشههای لیبرالیسم و دمکراسی غربی نیز از جمله ابزارهای اعمال جنگنرم است. متون آموزشی زبان نیز از جمله ابزارهای افزایش قدرتنرم کشور عامل و تحمیل تهدید بر کشور آماج است. الیاسی (۱۳۸۸) با بررسی برخی متون آموزشی زبان مؤسسات مشهور کشور، دریافته که در آن متون بسیاری از مفاهیم، ارزشها و هنجارهای جوامع غربی، به عنوان تنها مفاهیم و ارزشهای مقبول و جهانشمول، به فراگیران کشور آموزش داده میشوند.
ج. تولیدات فرهنگی - هنری
تحقیقات مختلف آشکار ساخته است که یکی از عوامل اثرگذار بر ذهن و روان مردم کشورهای مختلف، فیلمهای سینمایی و سایر محصولات فرهنگی – هنری اعم از تئاتر، انواع هنرهای تجسمی و ... است. مهمترین عاملی که اثر هنرهای نمایشی را در تغییرات فرهنگی مضاعف میسازد، همانندسازی، است. مخاطبان هنرهای نمایشی خود احساس هنرپیشهها و بازیگران آن هنرها میپذیرند و ارزش ها، رفتار و نقشهای آنان را «درونی میسازند.»
به باور گافمن (۱۹۸۹)، مخاطبان هنرهای نمایشی میکوشند تا در اندیشه، زبان، رفتار و شیوهی تعامل اجتماعی، همانند «بازیگران نقش ها» گردند. به عبارت دقیق تر، آنان «سبک زندگی خود را با بازیگران کلیدی هنرهای نمایشی و فیلمهای سینمایی همانند میسازند. به همین سبب در سالیان اخیر حجم فیلمهای سینمایی در بازار ایران به صورت حیرتآوری افزایش یافته است. گاهی حتی فیلمهای آمریکایی و اروپایی پیش از اکران در کشورهای سازنده، با زیرنویس و یا حتی دوبلهی فارسی در اختیار تماشاگران ایرانی قرار میگیرند. پژوهشها نشان میدهد (الیاسی، ۱۳۸۸) بخش عمدهای از فیلمهای جدیدالورود به ایران، در پی اشاعهی «سبک زندگی آمریکایی» در ایران هستند.
به باور گافمن (۱۹۸۹)، مخاطبان هنرهای نمایشی میکوشند تا در اندیشه، زبان، رفتار و شیوهی تعامل اجتماعی، همانند «بازیگران نقش ها» گردند. به عبارت دقیق تر، آنان «سبک زندگی خود را با بازیگران کلیدی هنرهای نمایشی و فیلمهای سینمایی همانند میسازند. به همین سبب در سالیان اخیر حجم فیلمهای سینمایی در بازار ایران به صورت حیرتآوری افزایش یافته است. گاهی حتی فیلمهای آمریکایی و اروپایی پیش از اکران در کشورهای سازنده، با زیرنویس و یا حتی دوبلهی فارسی در اختیار تماشاگران ایرانی قرار میگیرند. پژوهشها نشان میدهد (الیاسی، ۱۳۸۸) بخش عمدهای از فیلمهای جدیدالورود به ایران، در پی اشاعهی «سبک زندگی آمریکایی» در ایران هستند.
د. سازمانهای مردم نهاد
گرچه سازمانهای مردم نهاد (NGO) دارای کارکردهای مختلفی هستند، اما بهزعم کارشناسان غربی (فریدمن، ۲۰۰۸) مهمترین کارکرد آنها در ایران افزایش مطالبات سیاسی، مبارزه برای احقاق حقوق، مبارزهی آرام با نظام حاکم، انسجام مخالفان سیاسی و ترویج اندیشههای غربی است. به همین سبب افزایش روزافزون این نهادها و گسترش قلمرو فعالیت آنها، میتواند به تهدیدی نرم علیه جمهوری اسلامی ایران تبدیل شوند.
ه. فرایندهای اطلاعاتی
بهرهگیری از عوامل اطلاعاتی، جاسوسان و نشر اطلاعات گزینش شده توسط آنان نیز از جمله ابزارهای اعمال جنگنرم است. سازمانهای جاسوسی غرب با بهرهگیری از جاسوسان در لباسهای مختلف، گردشگر، رایزن، پژوهشگر، کارکنان سفارت خانههای غربی، مأموران حقوق بشر، ناظران آژانسهای بینالمللی و جزء آن ضمن جمعآوری اطلاعات از جامعهی هدف، مبادرت به اشاعهی برخی ارزشهای فرهنگی غرب در جامعه و نیز تقویت اپوزیسیون نظام حاکم میشوند
و. روشنفکران و دانشآموختگان غرب
جوزف نای (۲۰۰۶) معتقد است یکی از ابزارهای اثرگذار در ترویج ارزشهای غربی در جوامع دیگر استفاده از تحصیل کردگان دانشگاههای آمریکا است. برخی از این افراد در حین تحصیل در جوامع غربی ارزشها و هنجارهای آن جوامع را درونی ساخته و پس از انتقال به کشورهای خویش، آنها را اشاعه میدهند. چنین ادعایی مورد تأیید مردمشناسان فرهنگی نیز قرار گرفته است. چه آنان (پهلوان، ۱۳۸۲) نشان دادهاند که یکی از عوامل اثرگذار در «فرهنگپذیری» روشنفکران هستند.
ز. موسیقی غربی
موسیقی از جمله ابزارهایی است که به صورت ناهشیارانه بر ذهن و حالات روانشناختی مخاطبان تأثیر میگذارد و آنان را مستعد پذیرش برخی پیامهای تبلیغاتی میکند. به همین سبب در سالهای اخیر رسانههای فارسیزبان غرب مبادرت به پخش و اشاعهی انواع آهنگهای غربی در میان مخاطبان ایران، به ویژه نوجوانان و جوانان، نمودهاند.
ح. بازیهای رایانهای
بازی وسیلهای است برای انتقال ارزشهای جامعهپذیری و اشاعهی فرهنگی (منصور و دادستان، ۱۳۸۰) چه، زمانی فرد نه تنها مفاهیم مندرج در بازی را میآموزد، بلکه آن را به عمل نیز تبدیل مینماید. شواهد پژوهشی (برک، ترجمهی سید محمدی، ۱۳۸۳) نشان میدهد که کودکان و نوجوانان بیش از سایر گروههای از بازی تأثیر میپذیرند. به همین سبب در سالهای اخیر صدها بازی رایانهای توسط کمپانیهای غربی تهیه و وارد بازار ایران شده است. در بسیاری از آن بازیها فرد از نظر فرهنگی درگیر کنشی میشود که مغایر ارزشهای جامعهی خویش است. به عنوان مثال، او باید در نقش سرباز آمریکایی به مبارزه با سرباز ایرانی بپردازد. چه در غیر آن صورت امتیازی نمیگیرد.
ت. نظرسنجیها
مؤسساتی همچون گالوپ، هریس، وی پی او، بیبیسی و جز آن هرچند وقت یکبار مبادرت به نشر گزارشاتی مینمایند که ادعا میشود حاصل نظرسنجیهای صورت گرفته پیرامون موضوعات مختلف و بر روی شهروندان ایرانی است. اغلب یافتههای نظر سنجی به منظور القای باورهای سیاسی، شکلدهی به ترجیحات فرهنگی و اجتماعی و تغییر نظرات مردم ایران انتشار مییابند.
غرب در جنگنرم خود علیه جمهوری اسلامی افزون بر ابزارهای پیش گفته از ابزارهای متعدد دیگری نیز استفاده میکند. برخی آن ابزارها عبارتند از:
۱. نهادها و سازمانهای بینالمللی فعال در جنگنرم
۲. سفارتخانهها و کنسولگریهای کشورهای غربی
٣. سازمانها و تشکلهای حقوقی و فعال در عرصهی حقوق بشر
۴. آژانسها و بنگاههای خبری جهانی
۵. روشنفکران، نویسندگان و مترجمان غربگرا
۶. مدیران، مسئولین و نخبگان غربگرا
۷. روزنامهنگاران و هنرمندان غربگرا
۸. مطبوعات و نشریات کثیرالانتشار جهانی
۹. تشکلهای صنفی و قومی واگرا
۱۰. شبکههای اجتماعی در فضای مجازی
۱۱. وبلاگها و تالارهای گفتوگو در فضای مجازی
۱۲. احزاب و گروههای سیاسی معارض
۱۳. گروهها و تشکلهای دانشجویی غربگرا
۱۴. مؤسسات و گروههای فرهنگی – هنری
۱۵. مؤسسات تولید اسباب بازی
۱۶. مراکز پژوهشی و نظریهپرداز در جهت جنگنرم
۱۷. مراکز تولید و عرضهی مواد مخدر سنتی و صنعتی
۱۸. مؤسسات تولید نمادها و مدهای مغایر ارزشهای اسلامی
۱۹. ناشران کتب شبهه افکن در مسائل اعتقادی و مروج خرافات
۲۰. ناشران کتب رمانهای سیاسی و داستانهای غیراخلاقی و مبتذل
۲۱. اتحادیهها، اصناف و سندیکاهای غربگرا
۲۲. مجلات شبهه افکن اعتقادی و مروج سبکزندگی غربی.
منبع: کتاب اصول و مبانی جنگ نرم؛ علی محمد نائینی؛ انتشارات ساقی، چاپ سوم، 1391ش.
غرب در جنگنرم خود علیه جمهوری اسلامی افزون بر ابزارهای پیش گفته از ابزارهای متعدد دیگری نیز استفاده میکند. برخی آن ابزارها عبارتند از:
۱. نهادها و سازمانهای بینالمللی فعال در جنگنرم
۲. سفارتخانهها و کنسولگریهای کشورهای غربی
٣. سازمانها و تشکلهای حقوقی و فعال در عرصهی حقوق بشر
۴. آژانسها و بنگاههای خبری جهانی
۵. روشنفکران، نویسندگان و مترجمان غربگرا
۶. مدیران، مسئولین و نخبگان غربگرا
۷. روزنامهنگاران و هنرمندان غربگرا
۸. مطبوعات و نشریات کثیرالانتشار جهانی
۹. تشکلهای صنفی و قومی واگرا
۱۰. شبکههای اجتماعی در فضای مجازی
۱۱. وبلاگها و تالارهای گفتوگو در فضای مجازی
۱۲. احزاب و گروههای سیاسی معارض
۱۳. گروهها و تشکلهای دانشجویی غربگرا
۱۴. مؤسسات و گروههای فرهنگی – هنری
۱۵. مؤسسات تولید اسباب بازی
۱۶. مراکز پژوهشی و نظریهپرداز در جهت جنگنرم
۱۷. مراکز تولید و عرضهی مواد مخدر سنتی و صنعتی
۱۸. مؤسسات تولید نمادها و مدهای مغایر ارزشهای اسلامی
۱۹. ناشران کتب شبهه افکن در مسائل اعتقادی و مروج خرافات
۲۰. ناشران کتب رمانهای سیاسی و داستانهای غیراخلاقی و مبتذل
۲۱. اتحادیهها، اصناف و سندیکاهای غربگرا
۲۲. مجلات شبهه افکن اعتقادی و مروج سبکزندگی غربی.
منبع: کتاب اصول و مبانی جنگ نرم؛ علی محمد نائینی؛ انتشارات ساقی، چاپ سوم، 1391ش.