آمریکا بزرگترین مروج همجنسبازی در سراسر جهان است
چکیده
با دقت در عرصه فرهنگسازی جهانی، به مواردی خاص برخواهیم خورد که نظامهای غربی، بهخصوص نظام آمریکا، با تغذیه از سرمایههای مالی و انسانی یهود، بهشدت و با اصراری بسیار عجیب، سعی در گسترش و تبلیغ آنها در میان مردمِ خود و دیگر ملتها دارند؛ یکی از این موارد که شدیداً مورد توجه نظام فرهنگسازی غرب و بهویژه ایالات متحده بوده، «همجنسبازی» است.
تعداد کلمات 1537/ تخمین زمان مطالعه 8 دقیقه
با دقت در عرصه فرهنگسازی جهانی، به مواردی خاص برخواهیم خورد که نظامهای غربی، بهخصوص نظام آمریکا، با تغذیه از سرمایههای مالی و انسانی یهود، بهشدت و با اصراری بسیار عجیب، سعی در گسترش و تبلیغ آنها در میان مردمِ خود و دیگر ملتها دارند؛ یکی از این موارد که شدیداً مورد توجه نظام فرهنگسازی غرب و بهویژه ایالات متحده بوده، «همجنسبازی» است.
تعداد کلمات 1537/ تخمین زمان مطالعه 8 دقیقه
شایان توجه است که موضوع حمایت از همجنسبازی، مرز نگرشها و گرایشهای سنتی سیاسی را نیز درنوردیده و به نظر میرسد به صورت یک سیاست استراتژیک همگانی برای نظامهای غربی درآمده است؛ از همین رو میبینیم که محافظهکاران در انگلستان، سیاستهای مشابهی با دموکراتها در آمریکا در مورد حمایت از همجنسبازی در پیش گرفته است. ترویج همجنسبازی یک استراتژی فرهنگی مهم و هدفدار برای غرب و بهخصوص آمریکا است. در آمریکا شبکه سیانان گزارش داده است که ۵۳ درصد مردم خواهان قانونیشدن همجنسبازی در ایالتهای این کشور هستند.
در واقع در غرب و بهخصوص آمریکا، دستگاه فرهنگسازی غرب در حال کسب موفقیت و رسیدن به اهداف خود در تبدیل همجنسبازی از یک پدیده شنیع و غیر اخلاقی به یک موضوع عادی اجتماعی است. تا جایی که هم اکنون هرگونه موضعگیری علیه همجنسبازی و همجنسبازان در غرب، جرم محسوب شده و فردِ مخالف، توهینکننده محسوب شده و تحت پیگرد قانونی قرار میگیرد.
با اینکه همجنسبازی از نظر علمی یک انحراف جنسی است، برنامههای تبلیغی غرب سعی میکنند آن را به عنوان یک اتفاق ژنتیکی مطرح کنند. این تلاش از آنجا نشئت میگیرد که در صورت قبول ژنتیکی بودن این انحراف، دیگر نمیتوان به افراد منحرف خرده گرفت، زیرا ژنتیک امری است که از دست آنان خارج بوده و این افراد بدون اینکه حق انتخابی داشته باشند، با این گرایش زاده شدهاند؛ در نتیجه راه بر هرگونه اعتراض بسته خواهد شد. این در حالی است که هیچ تحقیقی مسائل علمی این مطلب را اثبات نکرده و نتایج تحقیقات همواره عکس آن چیزی است که در رسانههای آمریکایی ترویج میشود.
حذف نام پدر و مادر از پاسپورت آمریکاییها و انگلیسیها، یکی از این موارد است که به جای آن، از عبارات والدا و والد ۲ استفاده میشود. از سوی دیگر دولتهای آمریکا پرورشگاهها را تحت فشار قرار دادهاند تا به زوجهای همجنسباز فرزند اعطا کنند. در قدمی دیگر درخواست مضحک و تمسخرآمیز از کلیسا برای انجام مراسم ازدواج همجنسبازان بر اساس موازین مذهبی همواره از سوی نظام آمریکا مطرح میشود که شدت تحقیر کلیسا و آیینهای مذهبی مسحیت از سوی سیاستمداران را به نمایش میگذارد.با اینکه همجنسبازی از نظر علمی یک انحراف جنسی است، برنامههای تبلیغی غرب سعی میکنند آن را به عنوان یک اتفاق ژنتیکی مطرح کنند. این تلاش از آنجا نشئت میگیرد که در صورت قبول ژنتیکی بودن این انحراف، دیگر نمیتوان به افراد منحرف خرده گرفت، زیرا ژنتیک امری است که از دست آنان خارج بوده و این افراد بدون اینکه حق انتخابی داشته باشند، با این گرایش زاده شدهاند؛ در نتیجه راه بر هرگونه اعتراض بسته خواهد شد. این در حالی است که هیچ تحقیقی مسائل علمی این مطلب را اثبات نکرده و نتایج تحقیقات همواره عکس آن چیزی است که در رسانههای آمریکایی ترویج میشود.
جالب توجه است که همچون کمک به فقرا، سیلزدگان و گرسنگان، همجنسبازان نیز از سوی برنامهریزان اجتماعی آمریکا در ردیف افراد مستحق کمک قرار گرفته و انجام این کار از طریق وارد کردن سازمانهای خصوصی شناختهشده برای مردم سراسر جهان، به صورت یک ارزش جلوه داده میشود. از همین رو، مدیرعامل «مؤسسه آمازون» ۳ میلیون و ۵۰۰ هزار دلار به کمپینی کمک کرده که در راه دفاع از قانون ازدواج همجنسبازهای ایالت واشنگتن آمریکا فعالیت میکند. «استیوپالمرها»، مدیرعامل مایکروسافت و «بیل گیتس»، بنیانگذار مایکروسافت نیز هرکدام ۳۰۰ هزار دلار به حمایت از قانونی شدن ازدواج همجنسبازها اختصاص دادهاند.
اینترنت توانسته است در مدتی کوتاه، عادات و روشهای زندگی افراد را دچار دگرگونی کند و قدرت آن را دارد که حتی اصول و باورهای اخلاقی و رفتار جنسی افراد را نیز تغییر دهد. سوءاستفاده از اینترنت در جستجوهای جنسی، زمینهساز ابتلا به اختلالهای جنسی، از جمله همجنسبازی است.
علاوه بر سایتهای فراوان تبلیغکننده همجنسبازی، شبکههای اجتماعی مانند فیسبوک نیز در تکاپو برای عادی نشان دادن زندگی جنسی دو همجنس با هم دیگر هستند. اخیراً فیسبوک، آیکن ازدواج دو همجنس را به امکاناتش اضافه کرده است و برخی از افراد دخیل در سطوح مدیریتی آن، خود همجنس باز بوده و اقدام به ازدواج با همجنسِ خود کردهاند. علاوه بر دنیای اینترنت، در برخی از بازیهای رایانهای که قشر درگیر با آن را اکثر نوجوانان تشکیل میدهند، امکان ازدواج همجنسان در بازی وجود دارد و کاربر بازی، آزادی ازدواج با هرکسی را دارد.
فضای آثار ادبی در یک دهه اخیر مملؤ از مضامین همجنسبازانه بوده است. پیشتر نوشتن در مورد همجنسبازی نوعی انحراف اخلاقی شناخته میشد، اما در طول سه دهه اخیر دستگاه فرهنگسازی آمریکایی، تغییرات اساسی در نگاه جامعه به این پدیده ایجاد کرده است، تا جایی که در آمریکا و کانادا با کمک سرمایه داران یهودی جوایز ادبی بینالمللی با موضوع همجنسبازی تأسیس شده است که میتوان به جایزه ادبی «داین اوگیلوی» در کانادا و جایزه ادبی الامبادا، در آمریکا اشاره کرد. همچنین در عرصه فیلم نیز جشنواره فیلمهایی با موضوع همجنسبازان، هرساله در شهرهایی از آمریکا، مانند: سیاتل، نیویورک و فیلادلفیا برگزار شده و به فیلمهای برگزیده جایزه داده میشود.
«هالیوود» از دهه ۵۰، به یکی از بزرگترین و مؤثرترین ابزارهای فرهنگی برای وارد کردن همجنسبازی به زندگی بشر تبدیل شده است. در آثار هالیوود همجنسبازی، عادیسازی شده و به آن مشروعیت داده میشود. افراد هم جنسباز از هر طبقهای، به صورت کاملاً مثبت به تصویر کشیده میشوند. رهبران و سیاستمداران بزرگ، قهرمانان و افراد مؤثر در آثار هالیوود، میتوانند همجنسباز باشند. ترویج همجنسبازی در فیلمهای کمدی هالیوود، که دارای مخاطب فراوان جهانی است، جایگاه مهمی دارد؛ جایگاهی که سعی بر قبحزدایی و یا به گفته خودشان تابوشکنی از همجنسبازی دارند؛ تلاش دارد که از روابط همجنسبازان فیلمهای مثبتی ارائه دهد. «هاوارد برگمن»، مسؤول تبلیغات هالیوود که خود را «پیشکسوت همجنسبازی» معرفی میکند، بارها از مضامین همجنسبازی در آثار هالیوود دفاع کرده است.
در واقع در غرب و بهخصوص آمریکا، دستگاه فرهنگسازی غرب در حال کسب موفقیت و رسیدن به اهداف خود در تبدیل همجنسبازی از یک پدیده شنیع و غیر اخلاقی به یک موضوع عادی اجتماعی است. تا جایی که هم اکنون هرگونه موضعگیری علیه همجنسبازی و همجنسبازان در غرب، جرم محسوب شده و فردِ مخالف، توهینکننده محسوب شده و تحت پیگرد قانونی قرار میگیرد.
با اینکه همجنسبازی از نظر علمی یک انحراف جنسی است، برنامههای تبلیغی غرب سعی میکنند آن را به عنوان یک اتفاق ژنتیکی مطرح کنند. این تلاش از آنجا نشئت میگیرد که در صورت قبول ژنتیکی بودن این انحراف، دیگر نمیتوان به افراد منحرف خرده گرفت، زیرا ژنتیک امری است که از دست آنان خارج بوده و این افراد بدون اینکه حق انتخابی داشته باشند، با این گرایش زاده شدهاند؛ در نتیجه راه بر هرگونه اعتراض بسته خواهد شد. این در حالی است که هیچ تحقیقی مسائل علمی این مطلب را اثبات نکرده و نتایج تحقیقات همواره عکس آن چیزی است که در رسانههای آمریکایی ترویج میشود.
حذف نام پدر و مادر از پاسپورت آمریکاییها و انگلیسیها، یکی از این موارد است که به جای آن، از عبارات والدا و والد ۲ استفاده میشود. از سوی دیگر دولتهای آمریکا پرورشگاهها را تحت فشار قرار دادهاند تا به زوجهای همجنسباز فرزند اعطا کنند. در قدمی دیگر درخواست مضحک و تمسخرآمیز از کلیسا برای انجام مراسم ازدواج همجنسبازان بر اساس موازین مذهبی همواره از سوی نظام آمریکا مطرح میشود که شدت تحقیر کلیسا و آیینهای مذهبی مسحیت از سوی سیاستمداران را به نمایش میگذارد.با اینکه همجنسبازی از نظر علمی یک انحراف جنسی است، برنامههای تبلیغی غرب سعی میکنند آن را به عنوان یک اتفاق ژنتیکی مطرح کنند. این تلاش از آنجا نشئت میگیرد که در صورت قبول ژنتیکی بودن این انحراف، دیگر نمیتوان به افراد منحرف خرده گرفت، زیرا ژنتیک امری است که از دست آنان خارج بوده و این افراد بدون اینکه حق انتخابی داشته باشند، با این گرایش زاده شدهاند؛ در نتیجه راه بر هرگونه اعتراض بسته خواهد شد. این در حالی است که هیچ تحقیقی مسائل علمی این مطلب را اثبات نکرده و نتایج تحقیقات همواره عکس آن چیزی است که در رسانههای آمریکایی ترویج میشود.
جالب توجه است که همچون کمک به فقرا، سیلزدگان و گرسنگان، همجنسبازان نیز از سوی برنامهریزان اجتماعی آمریکا در ردیف افراد مستحق کمک قرار گرفته و انجام این کار از طریق وارد کردن سازمانهای خصوصی شناختهشده برای مردم سراسر جهان، به صورت یک ارزش جلوه داده میشود. از همین رو، مدیرعامل «مؤسسه آمازون» ۳ میلیون و ۵۰۰ هزار دلار به کمپینی کمک کرده که در راه دفاع از قانون ازدواج همجنسبازهای ایالت واشنگتن آمریکا فعالیت میکند. «استیوپالمرها»، مدیرعامل مایکروسافت و «بیل گیتس»، بنیانگذار مایکروسافت نیز هرکدام ۳۰۰ هزار دلار به حمایت از قانونی شدن ازدواج همجنسبازها اختصاص دادهاند.
اینترنت توانسته است در مدتی کوتاه، عادات و روشهای زندگی افراد را دچار دگرگونی کند و قدرت آن را دارد که حتی اصول و باورهای اخلاقی و رفتار جنسی افراد را نیز تغییر دهد. سوءاستفاده از اینترنت در جستجوهای جنسی، زمینهساز ابتلا به اختلالهای جنسی، از جمله همجنسبازی است.
علاوه بر سایتهای فراوان تبلیغکننده همجنسبازی، شبکههای اجتماعی مانند فیسبوک نیز در تکاپو برای عادی نشان دادن زندگی جنسی دو همجنس با هم دیگر هستند. اخیراً فیسبوک، آیکن ازدواج دو همجنس را به امکاناتش اضافه کرده است و برخی از افراد دخیل در سطوح مدیریتی آن، خود همجنس باز بوده و اقدام به ازدواج با همجنسِ خود کردهاند. علاوه بر دنیای اینترنت، در برخی از بازیهای رایانهای که قشر درگیر با آن را اکثر نوجوانان تشکیل میدهند، امکان ازدواج همجنسان در بازی وجود دارد و کاربر بازی، آزادی ازدواج با هرکسی را دارد.
فضای آثار ادبی در یک دهه اخیر مملؤ از مضامین همجنسبازانه بوده است. پیشتر نوشتن در مورد همجنسبازی نوعی انحراف اخلاقی شناخته میشد، اما در طول سه دهه اخیر دستگاه فرهنگسازی آمریکایی، تغییرات اساسی در نگاه جامعه به این پدیده ایجاد کرده است، تا جایی که در آمریکا و کانادا با کمک سرمایه داران یهودی جوایز ادبی بینالمللی با موضوع همجنسبازی تأسیس شده است که میتوان به جایزه ادبی «داین اوگیلوی» در کانادا و جایزه ادبی الامبادا، در آمریکا اشاره کرد. همچنین در عرصه فیلم نیز جشنواره فیلمهایی با موضوع همجنسبازان، هرساله در شهرهایی از آمریکا، مانند: سیاتل، نیویورک و فیلادلفیا برگزار شده و به فیلمهای برگزیده جایزه داده میشود.
«هالیوود» از دهه ۵۰، به یکی از بزرگترین و مؤثرترین ابزارهای فرهنگی برای وارد کردن همجنسبازی به زندگی بشر تبدیل شده است. در آثار هالیوود همجنسبازی، عادیسازی شده و به آن مشروعیت داده میشود. افراد هم جنسباز از هر طبقهای، به صورت کاملاً مثبت به تصویر کشیده میشوند. رهبران و سیاستمداران بزرگ، قهرمانان و افراد مؤثر در آثار هالیوود، میتوانند همجنسباز باشند. ترویج همجنسبازی در فیلمهای کمدی هالیوود، که دارای مخاطب فراوان جهانی است، جایگاه مهمی دارد؛ جایگاهی که سعی بر قبحزدایی و یا به گفته خودشان تابوشکنی از همجنسبازی دارند؛ تلاش دارد که از روابط همجنسبازان فیلمهای مثبتی ارائه دهد. «هاوارد برگمن»، مسؤول تبلیغات هالیوود که خود را «پیشکسوت همجنسبازی» معرفی میکند، بارها از مضامین همجنسبازی در آثار هالیوود دفاع کرده است.
بیشتر بخوانید: رنگین کمان بیرنگ
یکی از وعدههای انتخاباتی اوباما، اعطای آزادی به همجنسبازان در ارتش آمریکا بود. قانون «نپرس، نگو» موجب محدودیت استخدام همجنسبازان در ارتش آمریکا میشد که در یک حرکت تبلیغاتی برای انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۱۲ توسط اوباما لغو شد. اوباما ادعا میکرد این کار را برای برقراری برابری بین همجنسبازان و دیگر اقشار جامعه انجام داده است و گفت:
من ملتزم به برقراری برابری همجنسبازان با دیگر اقشار جامعه هستم. من همیشه و در همه حال از اتحادیه همجنسبازان حمایت خواهم کرد و لغو قانون «نگو و نپرس» نشاندهنده حمایتهای من از این گروه است.
فعالان اتحادیه همجنسبازان نیز، متقابلاً حمایتهای خود را از اوباما در انتخابات ۲۰۱۲ ریاستجمهوری آمریکا ابراز داشتهاند. اوباما که خود متهم به همجنسبازی است، در توجه به همجنسبازی گوی سبقت را از رؤسای جمهور پیشین آمریکا ربوده است!
به دنبال حمایتهای مقامات آمریکایی از همجنسبازان در آمریکا و سخنرانی انتخاباتی اوباما در میان همجنسبازان آمریکایی، مدارس ایالت کالیفرنیا نیز آموزش همجنسبازی را وارد دروس خود کردند. به پیشنهاد یک دانشگاه یهودی در کالیفرنیا، آموزش همجنسبازی به کتب درسی دانشآموزان اضافه شده و تدوین این کتابها نیز از سوی همین دانشگاه انجام گرفته است. این آموزش برای کلیه دانشآموزان مدارس کالیفرنیا اجباری است.
همچون اکثر مفاسد گریبانگیر بشر، در اینجا نیز سرمایههای مالی و انسانی یهود در خدمت فرهنگسازی گسترده برای اشاعه همجنسبازی بوده که در سه حوزه فرهنگی هنری، تبلیغی و سیاسی فعال بوده است. این فعالیتها از تأسیس جوایز ادبی اختصاصی برای نویسندگانی که با موضوع همجنسبازی مینویسند، تا حمایت سیاسی اجتماعی رژیم صهیونیستی از همجنسبازها در کشورهای مختلف، بهخصوص کشورهای اروپایی دامنه داشته است. بر اساس یک نظرسنجی که از سوی «آمریکن ایرلاینز» و پایگاه اطلاعرسانی «گی سیتی» به انجام رسیده است، «تل آویو» از نظر همجنسبازان، محبوبترین شهر روی زمین محسوب میشود.همجنسبازی مفسدهای است که از لحاظ اجتماعی به فروپاشی کانون خانواده، انقراض نسل و فساد جامعه منجر میشود. با تغییر تعریف خانواده و باز کردن راه برای مضحکهای به نام ازدواج همجنسان و ترویج و کمک به توسعه این پدیده شنیع، نظام شیطانی آمریکا در تلاش است، در کنار ضربات مهلکی مانند ترویج فمینیسم و اشاعه پورنوگرافی، ضربهای دیگر بر پیکر خانواده بزند.
به انقیاد کشیدن انسان و رام کردن او در تمامی جوانب وجودیاش در برابر خواستههای شیطانی نظام سلطه جهانی، هدف غایی نظام آمریکایی است. این نظام برای رسیدن به این هدف، از تمامی ظرفیتهای خود استفاده کرده و برنامهریزیهای دقیق و بلندمدتی برای آن انجام داده است. تغییر طبیعت انسان و گرایشهای او برای ساختن یک موجود مسخ شده تهی از روح پرسشگر و معترض و طغیانکننده، که در برابر هرگونه خواسته سیستم سیاسی و فرهنگی رام است، بدون از هم گسستن خانواده ممکن نخواهد بود.
از بُعد روانشناختی، فرد همجنسباز یک فرد پذیرنده است که آماده پذیرش هرگونه خواسته و دستوری است. با نگاهی به زندگی افراد همجنسباز معروف، بهخصوص در عرصه هنر و سیاست، به خوبی مشخص است که این افراد تا چه اندازه در خدمت نظام سیاسی و فرهنگی ضد انسانی آمریکایی هستند. در واقع به نظر میرسد نظم نوین جهانی در حال تربیت نیروی انسانی ویژهای برای خود در میان ملتهای مختلف است که کاملاً رام بوده و هیچگونه حس مقابله درونی در آنها وجود نداشته باشد. حمایت همزمان سرمایهداران یهود از جبهههای مختلف نظم نوین جهانی و سیاستمدارن مدافع همجنسبازی و نیز خود همجنسبازان نشاندهنده وجود برنامهای درازمدت و بسیار دقیق برای آماده کردن جمعیتی منقاد، رام و سربهزیر برای دستیابی به اهداف بعدی است.
همجنسبازی مفسدهای است که از لحاظ اجتماعی به فروپاشی کانون خانواده، انقراض نسل و فساد جامعه منجر میشود. با تغییر تعریف خانواده و باز کردن راه برای مضحکهای به نام ازدواج همجنسان و ترویج و کمک به توسعه این پدیده شنیع، نظام شیطانی آمریکا در تلاش است، در کنار ضربات مهلکی مانند ترویج فمینیسم و اشاعه پورنوگرافی، ضربهای دیگر بر پیکر خانواده بزند.
از این رو است که نهاد خانواده روزبهروز در آمریکا و غرب، بیشتر رو به نابودی میگذارد و رشد صفر یا منفی جمعیت آن، به مشکل بزرگی برای سیاستمداران غرب بدل شده است. بسیاری از کارشناسان معتقدند دولت آمریکا با هدف کنترل جمعیت جهان، دست به اقداماتی همچون ترویج همجنسبازی میپردازد تا مسیر ازدواج و باروری را در مردم خود و مردم کشورهای دیگر مختل کند.
منبع: اسرار شیطان (ناگفتههایی از ایالات متحده آمریکا)، صالح قاسمی، تهران، نشر سلمان پاک، 1395.