آمریکا در تمامی نقاط جهان، قاچاق مواد مخدر را رصد میکند
چکیده
حمایت از تولید انبوه و قاچاق بینالمللی مواد مخدر در جهان توسط آمریکا صورت میپذیرد، و مردم خودِ آمریکا از آتش خانمانسوز مواد اعتیادآور در امان نبوده و بیش از ۲ میلیون معتاد حرفهای و ۲۴ میلیون مصرفکننده مواد مخدر در آمریکا وجود دارد، مشکلات استفاده از مواد مخدر در مدارس آمریکا میرود تا به یک بحران در این کشور تبدیل شود و والدین آنها از اینکه روزی مدارس آمریکایی عاری از مواد مخدر بشود، ناامید شدهاند.
تعداد کلمات 1924/ تخمین زمان مطالعه 10 دقیقه
حمایت از تولید انبوه و قاچاق بینالمللی مواد مخدر در جهان توسط آمریکا صورت میپذیرد، و مردم خودِ آمریکا از آتش خانمانسوز مواد اعتیادآور در امان نبوده و بیش از ۲ میلیون معتاد حرفهای و ۲۴ میلیون مصرفکننده مواد مخدر در آمریکا وجود دارد، مشکلات استفاده از مواد مخدر در مدارس آمریکا میرود تا به یک بحران در این کشور تبدیل شود و والدین آنها از اینکه روزی مدارس آمریکایی عاری از مواد مخدر بشود، ناامید شدهاند.
تعداد کلمات 1924/ تخمین زمان مطالعه 10 دقیقه
بر اساس یک گزارش از مرکز بررسی اعتیاد و استفاده نابهجا از داروها در دانشگاه کلمبیا، درصد جوانانی که به دبیرستان میروند و مشکلات مواد مخدر دارند از رایانکرز (Coletta Youngers) والین روزین (Eleen Rosin) در کتابی با عنوان مواد مخدر و دموکراسی در آمریکای لاتین: «تأثیر سیاستهای آمریکا» (۲۰۰۶) و همچنین رودنی استیچ ( Rodney Stich) در کتابی با عنوان «معتاد کردن آمریکا: اسب تروجان» (۲۰۰۷) با اشاره به اسناد و مدارک متعددی پرده از فعالیتهای غیر قانونی دولت آمریکا و بالاخص سازمان سیا در قاچاق مواد مخدر برداشتهاند.
به اعتقاد نویسندگان کتابهای مورد اشاره، سیا با سازمانهایی که در حوزه تجارت مواد مخدر فعالیت داشتهاند همکاری نموده تا در عوض این سازمانها اطلاعات مورد نیاز این سازمان را در اختیار آن گذارده و همچنین در پیشبرد برنامههای پنهانی به آن کمک نمایند. در عوض کارتلهای قاچاق مواد مخدر نیز میتوانستند فعالیتهای غیر قانونی خود را ادامه داده و همچنین از بازداشت و حبس مصون بمانند.
با این وجود، ارتباط بین سازمان سیا و قاچاق مواد مخدر مسئلهای شناختهشده برای افکار عمومی جهان و بالاخص آمریکا نیست. رسانههای آمریکایی تمام سعی خود را انجام دادهاند تا از سازمان سیا حفاظت کرده و مردم عادی را در بیخبری نگه دارند. کارل برنشتاین (Carl Bernstein)، ژورنالیست و محقق آمریکایی، که در افشای رسوایی واترگیت در دوران ریچارد نیکسون تأثیر بسزایی داشت، در سال ۱۹۷۷ و طی مقالهای در مجله «رولینگ استون» (Rolling Stone) بدین موضوع پرداخت.
اما رسانههای خبری آمریکا این گزارش را در بایکوت خبری قرار دادند، زیرا تمایلی نداشتند که افکار عمومی این کشور درباره این موضوع مطلع گردند. سازمان سیا نیز به صورت مداوم دست داشتن عوامل خود در تجارت مواد مخدر را انکار میکند، اما حقایق تاریخی چیز دیگری میگویند.ارتباط بین سازمان سیا و قاچاق مواد مخدر مسئلهای شناختهشده برای افکار عمومی جهان و بالاخص آمریکا نیست. رسانههای آمریکایی تمام سعی خود را انجام دادهاند تا از سازمان سیا حفاظت کرده و مردم عادی را در بیخبری نگه دارند. کارل برنشتاین (Carl Bernstein)، ژورنالیست و محقق آمریکایی، که در افشای رسوایی واترگیت در دوران ریچارد نیکسون تأثیر بسزایی داشت، در سال ۱۹۷۷ و طی مقالهای در مجله «رولینگ استون» (Rolling Stone) بدین موضوع پرداخت.
«دفتر خدمات استراتژیک» (Office of Strategic Services) و «دفتر اطلاعات نیروی دریایی» (Office of Naval Intelligence)، سازمانهای مادر سیا، روابط زیادی با مافیای ایتالیا برقرار کرده و همچنین افراد زیادی را دوران جنگ جهانی دوم از میان دنیای تبهکاران نیویورک و شیکاگو به خدمت خود درآوردند تا از آنها در راستای پیشبرد اهداف خود بهره برند. قابل ذکر است که پس از اتمام دوران ممنوعیت فروش مشروبات الکلی، دیگر قاچاق این کالا نیز از میان رفته بود و هم اکنون گانگسترهای آمریکایی به تجارت مواد مخدر و فحشا روی آورده بودند. از میان این گانگسترها و قاچاقاچیان میتوان به افراد سرشناسی چون: چارلز «لاکی» لوسیانو(Charles Lucky Luciano)، میرلانسکی (Meyer Lansky)، جوآدونیس (Joe Adonis) و فرانک کاستلو(Frank Costello) اشاره نمود. این افراد به سازمانهای اطلاعاتی آمریکا کمک میکردند تا ارتباط خود را با رهبران مافیای سیسل که توسط موسیلینی، دیکتاتور ایتالیا، تبعید شده بودند، حفظ کنند. هدف از این ارتباطات، کسب اطلاعات در مورد سواحل ایتالیا قبل از پیادهسازی نیروهای متفقین و نیز مبارزه با حزب نوظهور کمونیست ایتالیا بود.
لوسیانو که توسط پلیس فدرال دستگیر شده و در زندانی در نیویورک دوران حبس سیساله خود را سپری میکرد، توسط سازمان سیا آزاد شده و به سیسیل فرستاده شد. وی در آنجا امپراطوری هروئینی خود را بنیان نهاد. وی مواد اولیه خود را از ترکیه تهیه کرده و از مسیر لبنان به آزمایشگاههای خود در سیسیل ارسال میکرد.
«دفتر خدمات استراتژیک» و«دفتر اطلاعات نیروی دریایی» همکاری نزدیکی نیز با گانگسترهای چینی داشتند که حجم انبوهی از تریاک، مرفین و هروئین را در اختیار داشتند. بدین ترتیب سومین پایه تجارت هروئین پس از دوران جنگ در «مثلث طلایی»، یعنی منطقه مرزی بین تایلند، برمه، لائوس و چین تشکیل شد.
سازمان سیا به منظور ارائه کمکهای مالی پنهانی به نیروهای «کومینتاگ» (Koumintag) وفادار به ژنرال چیانگ کائی شک (Chiang Kai- Shek) که مشغول جنگ با کمونیستهای چینی به رهبری مائودونگ بودند، به این گروه کمک کرد تا تریاک را از چین به برمه، بانکوک و تایلند قاچاق کند. سازمان سیا برای انجام این کار از شرکت هواپیمایی «ایرآمریکا (AirAmerica)» استفاده نمود.
سازمان سیا در اولین سال تأسیس خود، پولهایی در اختیار قاچاقچیان هروئین در بندر مارسی فرانسه قرار داد تا آنها را برای نبرد علیه کمونیستها بر سر تصاحب کنترل بندرگاههای شهر بسیج نماید. در سال ۱۹۵۱، لوسیانو و قاچاقچیان فرانسه با یکدیگر متحد شدند و بدین ترتیب توانستند تا اوایل دهه ۱۹۷۰ بر تجارت جهانی هروئین استیلا یابند. سازمان سیا از میان تبهکاران سازمانیافته ژاپنی نیز به جذب نیرو پرداخت تا اطمینان حاصل نماید این کشور در مسیر کمونیسم حرکت نخواهد کرد. چندین سال بعد، گروه یاکوزا در ژاپن به عنوان منبع اصلی قاچاق «متامفیتامین» در هاوایی ظاهر شد.
در سال ۱۹۵۰، سازمان سیا پروژه پرنده آبی (Project Bluebird) را آغاز نمود تا مشخص سازد که آیا برخی داروهای خاص میتوانند روشهای این سازمان را در بازجویی بهبود بخشند یا نه. این امر باعث شد تا «آلن دالس (Allen Dulles)»، رئیس وقت سازمان سیا، در آوریل ۱۹۵۳ برنامهای برای استفاده پنهانی از مواد «بیولوژیکی و شیمیایی» به عنوان بخشی از تلاشهای سازمان برای کنترل اذهان و رفتار آغاز نماید. این پروژه که در ابتدا دارای نامهایی چون «پروژه آرتیچوک» (Project Artichoke) و «پروژه چاتر» (Project Chatter) بود تا دهههای بعدی ادامه یافت. طی این پروژه موادی چون LSD بر روی صدها نفر به صورت ناخواسته آزمایش شد.
در سال ۱۹۶۵، تاریخ بار دیگر خود را تکرار کرد. آمریکا وارد همان جنگی شده بود که فرانسه آن را در سال ۱۹۵۵ باخته بود. سازمان سیا به منظور حمایت از رژیم فاسد ویتنام شمالی که وابستگی زیادی به تجارت مواد مخدر به عنوان منبع درآمد خود داشت، چندین فروند هواپیمای -C۴۷ را برای انتقال تریاک، مرفین و هروئین به خارج از لائوس اختصاص داد. کاری که بسیار فراتر از توانمندیهای نیروی هوایی ویتنام جنوبی بود.
مواد موجود در هواپیماهای -C۴۷ سپس در هواپیماهای ویتنام جنوبی بارگیری شده و به طور مستقیم به سوی سایگون فرستاده میشدند تا در آنجا توزیع گردد. این امر نه تنها ثبات رژیم ویتنام جنوبی را تضمین میکرد، بلکه سیا را نیز قادر میساخت که نفوذ خود را در لائوس افزایش دهد.
به اعتقاد نویسندگان کتابهای مورد اشاره، سیا با سازمانهایی که در حوزه تجارت مواد مخدر فعالیت داشتهاند همکاری نموده تا در عوض این سازمانها اطلاعات مورد نیاز این سازمان را در اختیار آن گذارده و همچنین در پیشبرد برنامههای پنهانی به آن کمک نمایند. در عوض کارتلهای قاچاق مواد مخدر نیز میتوانستند فعالیتهای غیر قانونی خود را ادامه داده و همچنین از بازداشت و حبس مصون بمانند.
با این وجود، ارتباط بین سازمان سیا و قاچاق مواد مخدر مسئلهای شناختهشده برای افکار عمومی جهان و بالاخص آمریکا نیست. رسانههای آمریکایی تمام سعی خود را انجام دادهاند تا از سازمان سیا حفاظت کرده و مردم عادی را در بیخبری نگه دارند. کارل برنشتاین (Carl Bernstein)، ژورنالیست و محقق آمریکایی، که در افشای رسوایی واترگیت در دوران ریچارد نیکسون تأثیر بسزایی داشت، در سال ۱۹۷۷ و طی مقالهای در مجله «رولینگ استون» (Rolling Stone) بدین موضوع پرداخت.
اما رسانههای خبری آمریکا این گزارش را در بایکوت خبری قرار دادند، زیرا تمایلی نداشتند که افکار عمومی این کشور درباره این موضوع مطلع گردند. سازمان سیا نیز به صورت مداوم دست داشتن عوامل خود در تجارت مواد مخدر را انکار میکند، اما حقایق تاریخی چیز دیگری میگویند.ارتباط بین سازمان سیا و قاچاق مواد مخدر مسئلهای شناختهشده برای افکار عمومی جهان و بالاخص آمریکا نیست. رسانههای آمریکایی تمام سعی خود را انجام دادهاند تا از سازمان سیا حفاظت کرده و مردم عادی را در بیخبری نگه دارند. کارل برنشتاین (Carl Bernstein)، ژورنالیست و محقق آمریکایی، که در افشای رسوایی واترگیت در دوران ریچارد نیکسون تأثیر بسزایی داشت، در سال ۱۹۷۷ و طی مقالهای در مجله «رولینگ استون» (Rolling Stone) بدین موضوع پرداخت.
«دفتر خدمات استراتژیک» (Office of Strategic Services) و «دفتر اطلاعات نیروی دریایی» (Office of Naval Intelligence)، سازمانهای مادر سیا، روابط زیادی با مافیای ایتالیا برقرار کرده و همچنین افراد زیادی را دوران جنگ جهانی دوم از میان دنیای تبهکاران نیویورک و شیکاگو به خدمت خود درآوردند تا از آنها در راستای پیشبرد اهداف خود بهره برند. قابل ذکر است که پس از اتمام دوران ممنوعیت فروش مشروبات الکلی، دیگر قاچاق این کالا نیز از میان رفته بود و هم اکنون گانگسترهای آمریکایی به تجارت مواد مخدر و فحشا روی آورده بودند. از میان این گانگسترها و قاچاقاچیان میتوان به افراد سرشناسی چون: چارلز «لاکی» لوسیانو(Charles Lucky Luciano)، میرلانسکی (Meyer Lansky)، جوآدونیس (Joe Adonis) و فرانک کاستلو(Frank Costello) اشاره نمود. این افراد به سازمانهای اطلاعاتی آمریکا کمک میکردند تا ارتباط خود را با رهبران مافیای سیسل که توسط موسیلینی، دیکتاتور ایتالیا، تبعید شده بودند، حفظ کنند. هدف از این ارتباطات، کسب اطلاعات در مورد سواحل ایتالیا قبل از پیادهسازی نیروهای متفقین و نیز مبارزه با حزب نوظهور کمونیست ایتالیا بود.
لوسیانو که توسط پلیس فدرال دستگیر شده و در زندانی در نیویورک دوران حبس سیساله خود را سپری میکرد، توسط سازمان سیا آزاد شده و به سیسیل فرستاده شد. وی در آنجا امپراطوری هروئینی خود را بنیان نهاد. وی مواد اولیه خود را از ترکیه تهیه کرده و از مسیر لبنان به آزمایشگاههای خود در سیسیل ارسال میکرد.
«دفتر خدمات استراتژیک» و«دفتر اطلاعات نیروی دریایی» همکاری نزدیکی نیز با گانگسترهای چینی داشتند که حجم انبوهی از تریاک، مرفین و هروئین را در اختیار داشتند. بدین ترتیب سومین پایه تجارت هروئین پس از دوران جنگ در «مثلث طلایی»، یعنی منطقه مرزی بین تایلند، برمه، لائوس و چین تشکیل شد.
سازمان سیا به منظور ارائه کمکهای مالی پنهانی به نیروهای «کومینتاگ» (Koumintag) وفادار به ژنرال چیانگ کائی شک (Chiang Kai- Shek) که مشغول جنگ با کمونیستهای چینی به رهبری مائودونگ بودند، به این گروه کمک کرد تا تریاک را از چین به برمه، بانکوک و تایلند قاچاق کند. سازمان سیا برای انجام این کار از شرکت هواپیمایی «ایرآمریکا (AirAmerica)» استفاده نمود.
سازمان سیا در اولین سال تأسیس خود، پولهایی در اختیار قاچاقچیان هروئین در بندر مارسی فرانسه قرار داد تا آنها را برای نبرد علیه کمونیستها بر سر تصاحب کنترل بندرگاههای شهر بسیج نماید. در سال ۱۹۵۱، لوسیانو و قاچاقچیان فرانسه با یکدیگر متحد شدند و بدین ترتیب توانستند تا اوایل دهه ۱۹۷۰ بر تجارت جهانی هروئین استیلا یابند. سازمان سیا از میان تبهکاران سازمانیافته ژاپنی نیز به جذب نیرو پرداخت تا اطمینان حاصل نماید این کشور در مسیر کمونیسم حرکت نخواهد کرد. چندین سال بعد، گروه یاکوزا در ژاپن به عنوان منبع اصلی قاچاق «متامفیتامین» در هاوایی ظاهر شد.
در سال ۱۹۵۰، سازمان سیا پروژه پرنده آبی (Project Bluebird) را آغاز نمود تا مشخص سازد که آیا برخی داروهای خاص میتوانند روشهای این سازمان را در بازجویی بهبود بخشند یا نه. این امر باعث شد تا «آلن دالس (Allen Dulles)»، رئیس وقت سازمان سیا، در آوریل ۱۹۵۳ برنامهای برای استفاده پنهانی از مواد «بیولوژیکی و شیمیایی» به عنوان بخشی از تلاشهای سازمان برای کنترل اذهان و رفتار آغاز نماید. این پروژه که در ابتدا دارای نامهایی چون «پروژه آرتیچوک» (Project Artichoke) و «پروژه چاتر» (Project Chatter) بود تا دهههای بعدی ادامه یافت. طی این پروژه موادی چون LSD بر روی صدها نفر به صورت ناخواسته آزمایش شد.
در سال ۱۹۶۵، تاریخ بار دیگر خود را تکرار کرد. آمریکا وارد همان جنگی شده بود که فرانسه آن را در سال ۱۹۵۵ باخته بود. سازمان سیا به منظور حمایت از رژیم فاسد ویتنام شمالی که وابستگی زیادی به تجارت مواد مخدر به عنوان منبع درآمد خود داشت، چندین فروند هواپیمای -C۴۷ را برای انتقال تریاک، مرفین و هروئین به خارج از لائوس اختصاص داد. کاری که بسیار فراتر از توانمندیهای نیروی هوایی ویتنام جنوبی بود.
مواد موجود در هواپیماهای -C۴۷ سپس در هواپیماهای ویتنام جنوبی بارگیری شده و به طور مستقیم به سوی سایگون فرستاده میشدند تا در آنجا توزیع گردد. این امر نه تنها ثبات رژیم ویتنام جنوبی را تضمین میکرد، بلکه سیا را نیز قادر میساخت که نفوذ خود را در لائوس افزایش دهد.
بیشتر بخوانید: الکُلیترین کشور جهان
به گزارش «کریستین ساینس مونیتورة» (Christian Science Monitor) سازمان سیا در قاچاق گسترده مواد مخدر به خارج از لائوس نقش عمدهای ایفا میکرد. در مقر فرماندهی سازمان سیا در شمال لانوس یک آزمایشگاه تصفیه هروئین ایجاد شده بود. پس از یک دهه مداخله نظامی آمریکا، جنوب شرقی آسیا تبدیل به منبع تولید ۷۰ درصد از تریاک جهان و همچنین تأمینکننده عمده مواد خام برای بازار در حال ظهور هروئین در آمریکا شده بود. این در حالی است که در همان زمان (اوایل دهه ۱۹۷۰)، ۳۰ هزار نفر از سربازان آمریکایی در ویتنام معتاد به هروئین شده بودند.
با سقوط غیر قابل اجتناب دولت سایگون، مشارکت ویتنام به عنوان یکی از بزرگترین مصرفکنندگان و صادرکنندگان هروئین پایان یافت، اما منبع اصلی هروئین این کشور، یعنی لائوس به کار خود ادامه داد.
مانوئل نوریگا(Manuel Noriega)، رئیس سازمان اطلاعات پاناما و یکی از قدرتمندترین مردان این کشور، به مدت بیش از یک دهه به عنوان یکی از عمال رده بالای سازمان سیا به فعالیت میپرداخت. این در حالی است که مقامات مبارزه با مواد مخدر در آمریکا، وی را به عنوان فردی که شدیداً در امر تجارت مواد مخدر و پولشویی دست دارد، معرفی کرده بودند. نوریگا پروازهای «مواد در برابر اسلحه» را برای شورشیان کنترا تسهیل مینمود، خلبان و نیروهای محافظ در اختیار آنها قرار میداد و مکانهای امنی برای افراد کارتل و همچنین خدمات بانکی برای آنها فراهم مینمود.
مقامات آمریکایی شامل ویلیام وبستر (William Webster)، رئیس وقت سیا و چندین نفر از مقامات اداره مبارزه با موادمخدر پلیس آمریکا، نامههایی در تمجید از مبارزه وی با قاچاق مواد مخدر به وی ارسال کردند. البته وی تنها با رقبای رؤسای خود در کارتل مدلین (Medellin Cartel) مبارزه میکرد. زمانی که اداره مبارزه با مواد مخدر آمریکا در سال ۱۹۷۱ سعی نمود وی را دستگیر کند، سیا مانع این امر شد. سازمان سیا که در آن زمان توسط بوش پدر اداره میشد، سالانه صدها هزار دلار به علت فعالیتهای نوریگا در آمریکای لاتین به وی پرداخت میکردند.
پس از سقوط یکی از هواپیماهای سیا بر فراز نیکاراگوئه و پیدا شدن اسناد موجود در این هواپیما که در آنها اطلاعات بسیاری از فعالیتهای سیا در آمریکای لاتین ثبت شده بود، دولت بوش با بیمیلی واکراه در سال ۱۹۸۹ به این کشور حمله کرده و وی را ربود و البته نکته جالب توجه اینجاست که این حمله به بهانه مبارزه با مواد مخدر صورت گرفته بود. البته، تجارت مواد مخدر از طریق پاناما پس از حمله آمریکا متوقف نگشت.
از اواسط دهه ۱۹۸۰ تا کنون، درگیری سازمان سیا در قاچاق کوکائین در آمریکای مرکزی در زمان دولت ریگان، به عنوان بخشی از نبرد کنترا در نیکاراگوئه، موضوع چندین تحقیق رسمی و ژورنالیستی بوده است.در اواسط دهه ۱۹۸۰ و اوایل دهه ۱۹۹۰، سازمان سیا در تلاش برای حفظ نظامیان و سیاستمداران هائیتی بر سر قدرت، تجارت مواد مخدر توسط آنها را نادیده گرفت. در سال ۱۹۸۶، سیا با ایجاد یک سازمان جدید در هائیتی اسامی دیگری را به لیست حقوقبگیران خود افزود؛ نام این سازمان جدید «سرویس اطلاعات ملی» بود. این سازمان ظاهراً برای مبارزه با تجارت کوکائین تأسیس شده بود، اما مقامات آن خود وارد فرآیند تجارت مواد مخدر شدند و در این راه از حمایت برخی نظامیان و سیاستمداران نیز برخوردار بودند.
هواپیماهای قاچاقچیان کارتل مدلین کلمبیا برای سوختگیری در فرودگاههای تحت کنترل نیروهای کنترا فرود میآمدند. پس از انجام این کار، مواد را یا خود آنها به آمریکای شمالی منتقل میکردند و یا اینکه توسط قاچاقچیان دیگر به این مناطق میفرستادند. نیروهای کنترا میتوانستد در قبال این کار پول لازم را برای ادامه شورشهای خود علیه دولت چپگرای ساندنیستی دریافت دارند.
سازمان سیا معمولاً از همین قاچاقچیان کوکائین برای ارسال تجهیزات نظامی به نیروهای کنترا استفاده میکرد. هزینه این تجهیزات و همچنین حملونقل آنها توسط سازمان سیا و خدمات نیروهای کنترا به کارتل مدلین پرداخت میشد. در برخی موارد هیچگونه پولی ردوبدل نمیشد. کوکائین و سلاح تنها ابزار مبادله بودند. بسیاری از رهبران کنترا بعدها تبدیل به قاچاقچیان مواد با مناطق انحصاری خودشان شدند.
پس از اینکه در سال ۱۹۸۴، کنگره آمریکا کمکهای مالی خود را به نیروهای کنترا قطع نمود، سازمان سیا با همکاری فردی به نام جان هال ( John Hull) عملیات قاچاق مواد مخدر را ادامه داد. وی مراتع خود در کاستاریکا را تبدیل به فرودگاهی کوچک نمود. آنگاه سازمان سیا به صورت مستقیم در نقلوانتقال مواد مخدر وارد شده بود. بدین ترتیب در سال ۱۹۸۰، میزان کوکائینی که از کلمبیا به آمریکا قاچاق میشد دو برابر گشت و تا سال ۱۹۸۵ تعداد معتادین به کوکائین ده برابر تعداد معتادان به هروئین شده بود. سازمان سیا اجازه داد که در حدود ۱ تن کوکائین خالص وارد فرودگاه میامی شود. سیا ادعا نمود که این کار را به خاطر کسب اطلاعات در مورد کارتلهای کلمبیایی انجام داده است. اما کوکائین وارد شده در نهایت به خیابانها راه یافته و فروخته شد.
در نوامبر ۱۹۹۶، دادگاهی در میامی به محاکمه رئیس سابق مبارزه با مواد مخدر در ونزوئلا که مدت مدیدی نیز با سازمان سیا همکاری کرده بود پرداخت. ژنرال رومن گوئیان داویلا (Ramon Guillen Davila) که مقداری زیادی کوکائین از یک انبار سازمان سیا در ونزوئلا به آمریکا وارد کرده بود در دفاعیات خود ادعا نمود که تمام این عملیاتها با تأیید سازمان سیا انجام میگرفتند.
در اواسط دهه ۱۹۸۰ و اوایل دهه ۱۹۹۰، سازمان سیا در تلاش برای حفظ نظامیان و سیاستمداران هائیتی بر سر قدرت، تجارت مواد مخدر توسط آنها را نادیده گرفت. در سال ۱۹۸۶، سیا با ایجاد یک سازمان جدید در هائیتی اسامی دیگری را به لیست حقوقبگیران خود افزود؛ نام این سازمان جدید «سرویس اطلاعات ملی» بود. این سازمان ظاهراً برای مبارزه با تجارت کوکائین تأسیس شده بود، اما مقامات آن خود وارد فرآیند تجارت مواد مخدر شدند و در این راه از حمایت برخی نظامیان و سیاستمداران نیز برخوردار بودند.
منبع: اسرار شیطان (ناگفتههایی از ایالات متحده آمریکا)، صالح قاسمی، تهران، نشر سلمان پاک، 1395.