سلامت سه بعدي
نويسنده: فاطمه ميرزائي
بهداشت رواني، سازگاري فرد با محيط خود و استفاده مناسب از تواناييها و قابليتهاي خويش است. سلامت رواني هر يك از ما در سه بعد جسمي، رواني و اجتماعي تحقق مييابد و اگر در يك بعد با مشكل مواجه شود بقيه ابعاد نيز تحتالشعاع قرار ميگيرند. بر اين اساس بهداشت رواني خانواده، كمك به همه افراد خانواده در جهت رشد و تكامل و بهرهگيري از استعدادها و قابليتهاي هر فرد در موفقيت، شادابي و سازگاري و سازندگي بيشتر است.
ما به عنوان انسان موجوداتي اجتماعي هستيم كه بهطور متقابل بر يكديگر تأثير ميگذاريم. هر فرد در اجتماع زندگي ميكند و نميتواند بهطور كامل مطابق خواستههاي خود رفتار كند. خانواده كه مهمترين و مداومترين واحد اجتماعي است، بيشترين تأثير را بر هر يك از ما دارد. ما در خانواده به دنيا ميآييم، رشد ميكنيم و عادات زندگي را ميآموزيم. خانواده سالم كه از افراد سالم تشكيل شده است ميتواند جامعهاي سالم را بهوجود آورد. در اين مقاله به نقش و اهميت خانواده در سلامت رواني افراد و عوامل مؤثر بر بهداشت رواني خانواده خواهيم پرداخت.
از آنجا كه جسم و روان ابعادي از تماميت وجود انسان است، بهداشت رواني همانند بهداشت جسماني، كاربرد دانش براي بهبود وضعيت سلامت جسم و روان و اقدام اساسي بهمنظور پيشگيري از هر نوع اختلال و تلاشي در جهت اقدام سريع در هنگام بروز اختلال است به بيان ديگر بهداشت روان را ميتوان در اين سه بعد خلاصه كرد:
1ـ تلاش در جهت تقويت نقاط مثبت و اصلاح ضعفها
2ـ پيشگيري از بروز اختلالات و ناهنجاريهاي رفتاري و رواني
3ـ درمان به موقع و سريع اختلالات رواني
خانواده در عملكرد خود به عنوان يك نظام اجتماعي باعث ميشود كه اعمال و رفتار مطلوب و نامطلوب هر يك از اعضا بر ديگران تأثير گذار و از آنان تأثير پذيرد. به اين جهت تأمين بهداشت رواني در خانواده از اهميتي والا برخوردار است، زيرا جامعه سالم از خانوادههاي سالم تشكل ميشود و خانواده سالم از افراد سالم.
1ـ حفظ تندرستي افراد خانواده: شامل خواب كافي، رژيم غذايي مناسب، فعاليتهاي بدني لازم، برنامهريزي منظم كاري، برنامهريزي اقتصادي، برنامه براي استراحت و اوقات فراغت و...
2ـ تلاش براي شناخت و درك رفتار خود: يعني اينكه فرد بكوشد تا نسبت به انگيزهها، رغبتها، تواناييها و استعدادهاي خود و شرايط محيط، شناخت كافي به دست آورد.
3ـ تلاش براي ايجاد و حفظ روابط سالم و سازنده با ديگران (بهطور عام)
4ـ تلاش براي ايجاد روابط صميمانه و سالم و معنيدار با افراد خاص در زندگي (مثل پدر، مادر، همسر و...)
5ـ بهكارگيري شيوههاي صحيح كنترل خود همراه با متانت و آرامش در مواجهه با استرسها (فشارها)ي مختلف زندگي
6ـ برنامهريزي در جهت حل و رفع مشكلات و نگرانيهاي خويش
7ـ كسب و رشد مهارتها در جهت كسب امنيت شغلي
8ـ اختصاص ساعات منظمي به كار و فعاليت بدني و برنامهريزي سالم براي اوقات فراغت
9ـ صرف نيرو براي بهبود شرايط و موقعيت در زمان حال
10ـ رشد و تقويت اعتقادات مذهبي و عمل به آنهابه طور كلي تصوير سلامت هر خانواده به سلامت روان افراد آن وابسته است.
در اين ميان سلامت روان و امنيت عاطفي زن بيش از بقيه افراد، خانواده را تحت تأثير قرار ميدهد. زن در دورهها و مراحل مختلف زندگي خويش مثل بارداري، زايمان و مهمتر از آنها در پرورش و تربيت نسل، محور خانواده و تأمينكننده اصلي تندرستي اعضا در ابعاد جسماني و رواني است.
منشأ اختلالات رواني در خانواده عمدتاً در موقعيت و وضعيت «خانواده» فرد است تا خود فرد. رفتار ناهنجار هريك از ما بيشتر به عنوان نشانهاي از اختلال و بيماري در درون خانواده است و صرفاً حاصل وضعيت فردي ما نيست. بر اين اساس، درمان نيز شامل درمان كل خانواده بهعنوان يك سيستم و الگوي متقابل كاركردها و ارتباط درون خانواده است، زيرا اعتقادات بر اين است كه در يك خانواده ناسالم و بيمار است كه يك فرد داراي مشكل و اختلال ميشود و در حالي كه بقيه افراد قادر هستند به كاركردهاي اجتماعي خويش ادامه دهند، با ارائه كمكهاي ضروري و مشاورههاي اساسي به فرد دچار مشكل، ديگر اعضاي خانواده نيز ناگزير خواهند بود تا الگوي جديد ارتباط و تبادل نظر را با يكديگر تجربه كنند و بنابراين كل مجموعه خانواده دچار تغيير و تحول خواهد شد.
بنابراين نوع و كيفيت رابطه زن و شوهر و شبكه ارتباطي والدين و فرزندان از عوامل مؤثر و تعيينكننده در خوشبختي افراد در زندگي است.
خانواده، مسئوليت ايجاد فضاي مناسب جهت تشويق و ترغيب اعضاي خود در تلاش و سازندگي در انجام وظايف فردي، خانوادگي و اجتماعي را به عنوان يك شهروند عهدهدار است و از جايگاه خود در زنجيره بيپايان سازندگي نسلها به خوبي واقف است.
برگرفته از كتابهاي:
مشاوره ازدواج و خانواده درماني / شكوه نوابي نژاد
شيوههاي ارتباط و تبادل نظر / شكوه نوابي نژاد
مقدمهاي بر جامعهشناسي خانواده / باقر ساروخاني
منبع: روزنامه اطلاعات
/خ
ما به عنوان انسان موجوداتي اجتماعي هستيم كه بهطور متقابل بر يكديگر تأثير ميگذاريم. هر فرد در اجتماع زندگي ميكند و نميتواند بهطور كامل مطابق خواستههاي خود رفتار كند. خانواده كه مهمترين و مداومترين واحد اجتماعي است، بيشترين تأثير را بر هر يك از ما دارد. ما در خانواده به دنيا ميآييم، رشد ميكنيم و عادات زندگي را ميآموزيم. خانواده سالم كه از افراد سالم تشكيل شده است ميتواند جامعهاي سالم را بهوجود آورد. در اين مقاله به نقش و اهميت خانواده در سلامت رواني افراد و عوامل مؤثر بر بهداشت رواني خانواده خواهيم پرداخت.
از آنجا كه جسم و روان ابعادي از تماميت وجود انسان است، بهداشت رواني همانند بهداشت جسماني، كاربرد دانش براي بهبود وضعيت سلامت جسم و روان و اقدام اساسي بهمنظور پيشگيري از هر نوع اختلال و تلاشي در جهت اقدام سريع در هنگام بروز اختلال است به بيان ديگر بهداشت روان را ميتوان در اين سه بعد خلاصه كرد:
1ـ تلاش در جهت تقويت نقاط مثبت و اصلاح ضعفها
2ـ پيشگيري از بروز اختلالات و ناهنجاريهاي رفتاري و رواني
3ـ درمان به موقع و سريع اختلالات رواني
خانواده در عملكرد خود به عنوان يك نظام اجتماعي باعث ميشود كه اعمال و رفتار مطلوب و نامطلوب هر يك از اعضا بر ديگران تأثير گذار و از آنان تأثير پذيرد. به اين جهت تأمين بهداشت رواني در خانواده از اهميتي والا برخوردار است، زيرا جامعه سالم از خانوادههاي سالم تشكل ميشود و خانواده سالم از افراد سالم.
عوامل مؤثر بر بهداشت رواني خانواده
1ـ حفظ تندرستي افراد خانواده: شامل خواب كافي، رژيم غذايي مناسب، فعاليتهاي بدني لازم، برنامهريزي منظم كاري، برنامهريزي اقتصادي، برنامه براي استراحت و اوقات فراغت و...
2ـ تلاش براي شناخت و درك رفتار خود: يعني اينكه فرد بكوشد تا نسبت به انگيزهها، رغبتها، تواناييها و استعدادهاي خود و شرايط محيط، شناخت كافي به دست آورد.
3ـ تلاش براي ايجاد و حفظ روابط سالم و سازنده با ديگران (بهطور عام)
4ـ تلاش براي ايجاد روابط صميمانه و سالم و معنيدار با افراد خاص در زندگي (مثل پدر، مادر، همسر و...)
5ـ بهكارگيري شيوههاي صحيح كنترل خود همراه با متانت و آرامش در مواجهه با استرسها (فشارها)ي مختلف زندگي
6ـ برنامهريزي در جهت حل و رفع مشكلات و نگرانيهاي خويش
7ـ كسب و رشد مهارتها در جهت كسب امنيت شغلي
8ـ اختصاص ساعات منظمي به كار و فعاليت بدني و برنامهريزي سالم براي اوقات فراغت
9ـ صرف نيرو براي بهبود شرايط و موقعيت در زمان حال
10ـ رشد و تقويت اعتقادات مذهبي و عمل به آنهابه طور كلي تصوير سلامت هر خانواده به سلامت روان افراد آن وابسته است.
در اين ميان سلامت روان و امنيت عاطفي زن بيش از بقيه افراد، خانواده را تحت تأثير قرار ميدهد. زن در دورهها و مراحل مختلف زندگي خويش مثل بارداري، زايمان و مهمتر از آنها در پرورش و تربيت نسل، محور خانواده و تأمينكننده اصلي تندرستي اعضا در ابعاد جسماني و رواني است.
منشأ اختلالات رواني در خانواده عمدتاً در موقعيت و وضعيت «خانواده» فرد است تا خود فرد. رفتار ناهنجار هريك از ما بيشتر به عنوان نشانهاي از اختلال و بيماري در درون خانواده است و صرفاً حاصل وضعيت فردي ما نيست. بر اين اساس، درمان نيز شامل درمان كل خانواده بهعنوان يك سيستم و الگوي متقابل كاركردها و ارتباط درون خانواده است، زيرا اعتقادات بر اين است كه در يك خانواده ناسالم و بيمار است كه يك فرد داراي مشكل و اختلال ميشود و در حالي كه بقيه افراد قادر هستند به كاركردهاي اجتماعي خويش ادامه دهند، با ارائه كمكهاي ضروري و مشاورههاي اساسي به فرد دچار مشكل، ديگر اعضاي خانواده نيز ناگزير خواهند بود تا الگوي جديد ارتباط و تبادل نظر را با يكديگر تجربه كنند و بنابراين كل مجموعه خانواده دچار تغيير و تحول خواهد شد.
بنابراين نوع و كيفيت رابطه زن و شوهر و شبكه ارتباطي والدين و فرزندان از عوامل مؤثر و تعيينكننده در خوشبختي افراد در زندگي است.
خانواده، مسئوليت ايجاد فضاي مناسب جهت تشويق و ترغيب اعضاي خود در تلاش و سازندگي در انجام وظايف فردي، خانوادگي و اجتماعي را به عنوان يك شهروند عهدهدار است و از جايگاه خود در زنجيره بيپايان سازندگي نسلها به خوبي واقف است.
برگرفته از كتابهاي:
مشاوره ازدواج و خانواده درماني / شكوه نوابي نژاد
شيوههاي ارتباط و تبادل نظر / شكوه نوابي نژاد
مقدمهاي بر جامعهشناسي خانواده / باقر ساروخاني
منبع: روزنامه اطلاعات
/خ