آثار دنيوي و اخروي موسيقي (-)

يکي از عواملي که باعث اختلال اعصاب سمپاتيک و پاراسمپاتيک مي باشد موسيقي است. به دليل اينکه موسيقي داراي زير و بم هاي عجيب و غريب و ارتعاشات متنوع و گوناگون است، موجب مي گردد تعادل حاصل بين اعضاي سمپاتيک و پاراسمپاتيک از بين برود؛ در نتيجه اصول زندگي حيواني يعني جذب، هضم، ترشحات، ضربان قلب و فشار خون را مختل نموده و انسان را در پرتگاه نيستي قرارمي دهد. اکنون به برخي از عواقب آن مختصرا اشاره مي نماييم.
شنبه، 3 مرداد 1388
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
آثار دنيوي و اخروي موسيقي (-)
آثار دنيوي و اخروي موسيقي (-)
آثار دنيوي و اخروي موسيقي (-)





آثار دنيوي موسيقي

يکي از عواملي که باعث اختلال اعصاب سمپاتيک و پاراسمپاتيک مي باشد موسيقي است. به دليل اينکه موسيقي داراي زير و بم هاي عجيب و غريب و ارتعاشات متنوع و گوناگون است، موجب مي گردد تعادل حاصل بين اعضاي سمپاتيک و پاراسمپاتيک از بين برود؛ در نتيجه اصول زندگي حيواني يعني جذب، هضم، ترشحات، ضربان قلب و فشار خون را مختل نموده و انسان را در پرتگاه نيستي قرارمي دهد. اکنون به برخي از عواقب آن مختصرا اشاره مي نماييم.

1-بيماري ماني (نوعي جنون )

آهنگهاي شورانگيز، مهيج و افراطي مي تواند اعصاب را به قدري تحريک کند و نظام آنها را مختل نمايد که انسان را دچار اغتشاشات و آشفتگي هاي رواني نمايد، در نتيجه فعاليت هاي بي موقع، خوشيهاي ناگهاني، خنده هاي بي جا، پرگويي، اداي سخنان مسخره و هذيان آميز و عصبانيت از آدمي سر مي زند و در اثر ادامه اين حالت ممکن است شخص به مرض ماني مبتلا گردد.

2- پارانويا ( خالي بافي)

بيماري ديگري که ممکن است بر استماع موسيقي مترتب باشد؛ پارانويا مي باشد. شخص مبتلا به اين بيماري ادعاهاي بي مورد و خالي از حقيقت و پوچ و بي فائده مي نمايد و خود را از هر حيث و از هر لحاظ برتر و بلند مرتبه تر از ديگران مي داند.

3-سيکلوتمي (تضاد روحي)

اگر شنونده اي از آهنگهاي شورانگيز و غم انگيز پشت سر هم استفاده کند ممکن است به مرض سيکلوتمي مبتلا شود. زيرا در اثر اين عمل بر اعصاب سمپاتيک فشار وارد مي شود و اعصاب پاراسمپاتيک ناراحت مي گردند در نتيجه يک نوع انقلاب و رولوسيون عصبي پديد مي آيد. چون اعصاب و روان در برابر دو کشمکش و مبارزه و دو حالت متضاد قرار گرفته، درنتيجه در فرد دو حالت متضاد روحي پديد مي آيد و آثار خود را ظاهر مي سازد، لذا گاهي مي خندد و ناگهان در حين خنده به گريه مي افتدو باز بعد از مدتي حالت طرب و نشاط پيدا مي کند و به شدت مي خندد و طولي نمي کشد که متأثر و گريان مي گردد.

4- ضعف اعصاب:

انسان هنگاميکه به استماع موسيقي مشغول است به تدريج ارتعاشات و زير و بم هاي آن مانند خوره، نظام اعصاب سمپاتيک و پاراسمپاتيک رامي خورد و به فساد مي کشاند.البته بايد يادآور شد که از ميان رفتن تعادل و توازن در بدن منوط به مختل شدن تعادل و توازن دو سيستم اعصاب سمپاتيک و پاراسمپاتيک است که همين عدم تعادل بين اعصاب منجر به پديد آمدن ضعف اعصاب مي شود که خود منشاء بيماريها و امراض مهلک ديگر است.

5- اختلالات دماغي:

موسيقي با مسلط شدن بر اعصاب آدمي، حمله به مرکز را شروع و بعد از کمي نبرد فاتح مي گردد و فرمانروائي بدن را به دست مي گيرد. آن وقت موسيقي اراده انسان را سلب مي کند؛ در نتيجه بي اختيار مي رقصد با ميز و صندلي ضرب مي گيرد، شانه تکان مي دهد، مي خندد و مي گريد و پس از مدتي که موسيقي بر ستاد فرماندهي کل يعني مغز و سلسله اعصاب سلطه پيدا کرد، ديگر تشکيلات و دستگاه هاي بدن دستخوش تحول و اغتشاش و آشفتگي مي گردند؛ خرد و انديشه از انسان گرفته مي شود و به تدريج نيروي دراکه ضعيف شده اختلالات دماغي، آشفتگيهاي روحي و فکري و نگرانيهاي رواني پديد مي آيد و بالاخره روزي مي رسد که نيروي خرد و انديشه به کلي فلج و آثار جنون و ديوانگي هويدا مي گردد.

6- کوتاهي عمر:

امام صادق (ع) فرمود: موسيقي برکت را از (مال، سلامتي و عمر) اهل خانه مي برد. (1)
اگر عمر طبيعي انسان را 120 سال فرض کنيم اين در صورتي است که بشر در محيطي آرام باشد و تمام وسايل راحتي و آسايش براي او فراهم باشد و اعصاب او در معرض تحريکات سوء خارجي نباشد و بهداشت او دقيقا تحت مراقبت و محافظت باشد. اما اگر اعصاب و روان انسان در معرض تحريکات و هيجانات ناشي از موسيقي باشد، يقينا عمر طبيعي خود را نخواهد نمود. از اينجا در مي يابيم که اکثر موسيقي دانان، آهنگسازان و نوازندگان چرا به 120 سالگي نرسيده اند و حتي ازنصف عمر طبيعي ( 60 سالگي) هم محروم ماندند. براي روشن شدن اين مطلب آمار طول عمر صاحبان اين مشاغل، گواه خوبي بر اين مدعا باشد. (2)

7- تأثيرات قلبي:

موسيقي با ارتعاشات و زيرو بم هاي عجيب و غريب در اعصاب قلب تأثير خطرناکي مي گذارد. به اين ترتيب که قلب از حالت عادي خارج مي شود و چه بسا ممکن است بيماريهايي توليد کند که يک عمر انسان در بدبختي و فلاکت بماند و در آرزوي داشتن يک زندگي مرفه، آسايش روحي، آسايش خاطر و صحت بدن بسوزد.

8- انتحار و خودکشي:

در پديد آمدن اختلالات رواني عواملي دخالت دارد، که يکي از اين عوامل موسيقي است و به يقين مي توانيم ادعا کنيم که اين مکار بي رحم بر ساير عوامل برتري و رجحان دارد. روي اين اصل اغلب موسيقي دانان سرانجام به وسيله ي خودکشي که در حقيقت قيام عليه انسانيت است به زندگي خود خاتمه داده اند و به نظر خود، از غم و رنج و عذاب و مشکلات زندگي خلاص شده اند. شومان يکي از موسيقي دانان مشهور مي باشد که با انداختن خود به رودخانه راين خودکشي کرد، اين يکي از مدارک مهم و زنده ي ماست.

9- بيماري فشار خون:

در بررسي علل و عوامل فشار خون به اين نتيجه رسيده اند که بزرگترين عامل ايجاد کننده بيماري فشار خون تحريکات عصبي و ضربه ها مي باشد. موسيقي يکي از عوامل ايجاد کننده تحريکات و ضربه هاي عصبي است.

10- موسيقي و فحشا:

حضرت رسول اکرم (ص) فرمود: گوش دادن به موسيقي مقدمه فساد و فحشاء است( زيرا غيرت را مي برد) (3) موسيقي از جمله عواملي است که در پيشبرد فحشا و توسعه و شيوع آن سهم و نقش دارد. اين مار خوش خط و خال با ازدياد نيروي هوسراني و شهوتراني و مختل نمودن افکار و روان و سلب حيا و شرافت و تقويت غريزه ي جنسي فاجعه اي غير قابل جبران پديد مي آورد؛ در نتيجه بازار فساد و فحشا و آميزشهاي نامشروع پرمشتري مي گردد؛ و امراض جنسي از قبيل سفليس، سوزاک، شانکر و استمنا پديد مي آيند.

11-تضعيف و تضييع حس شنوايي:

امام صادق (ع) فرمود: کسيکه نعمت ( گوش، دست، پا، چشم و قدرت ) خدا را در راه موسيقي و مانند آن به کار برد کفران نعمت کرده است. (4)
گوش، اندام شنوايي و وسيله مشخص نمودن صداها و يک عضو کم استقامت و کم مقاومت و حساس و ظريف مي باشد.
وقتيکه ارتعاشات اصوات و صداهاي مختلف، متواليا اعضاء گوش داخلي را خسته نمود؛ و در اثر ارتعاشات صوتي که متعاقبا از گوش خارجي به پرده صماخ و به وسيله گوش وسطي به گوش دروني مي رسد، مايع موجود در اين قسمت که به سلولهاي شنوايي مرتبط است مرتعش و دنباله پي هاي شنونده را که در اين مايع غوطه ورند متأثر مي سازد. لذا وقتيکه ارتعاشات زياد و متوالي شد نيروي گوش داخلي کم کم ضعيف و در اثر خستگي به تدريج حس شنوايي رو به نقصان مي گذارد.

12- تضعيف و تضييع حس بينائي:

هرگاه تحريکات خارجي از قبيل موسيقي، تعادل و توازن سيستم اعصاب را برهم زد موجب فرسودگي و ناتواني اعصاب مي گردد و در نتيجه اثرات سوء و زيان بخش و خطرناکي هويدا مي شود مخصوصا چشم که در بينائي آن اعصاب مذکور مدخليت تام و تمامي دارند در معرض آثار خانمانسوز قرار مي گيرد و کوري و محروميت از نعمت بينايي گريبان انسان را مي گيرد.

13- هيجان:

روانشناسان معتقدند که امراضي از قبيل زخم معده، کمبود ويتامين، رماتيسم، بيماريهاي اعصاب و روان، بيماري قند در مواردي و بعضي امراض مهلک ديگر، از هيجان و التهاب سرچشمه مي گيرند. علاوه بر اين هيجان اثراتي چون بي بند و باري، دنائت و مشکلات اخلاقي و اجتماعي ديگري را به دنبال خواهد داشت. اما سخن در اين است که عامل اصلي هيجان چيست؟
روانشناسان متفق القولند که موسيقي يکي از عوامل اصلي هيجان مي باشد و براي آن شواهدي ذکر مي کنند. شدت تأثير آن در ايجاد هيجان به قدري است که حتي حيوانات هم از بعضي موسيقي ها هيجان زده مي شوند.

14- سلب اراده و شکست شخصيت:

بسيار ديده شده است که مستمعين موسيقي همراه با نواهاي موسيقي بي اراده و بدون اختيار به حرکت در مي آيند و با تکان دادن دست و پا و اندام رقص خفيفي را که اراده انسان در آن مدخليت ندارد انجام مي دهند و خود را به طور همه جانبه در اختيار نغمه هاي شوم و خانمانسوز موسيقي مي گذارند و موجب شکست شخصيت خود مي گردند! چه شکستي بالاتر از اين که انسان اختيار خود را به دست نوازنده بدهد؟

15- سلب غيرت:

امام صادق ( ع ) فرمود: اگر در منزل فردي چهل روز نواي موسيقي پخش شود شيطاني به نام قضدر وارد آن منزل و مکان مي گردد و چنان در آنجا قدرت مداري مي کند، مانند صاحب خانه، و اين قدرت مداري او چنان مي باشد که غيرت و حفظ ناموس را از او برميدارد چنانکه اگر به ناموس وي هم تجاوز شود در نزد او اهميتي نخواهد داشت. (5)
موسيقي حس ناموس دوستي و غيرت را در انسان ريشه کن مي گرداند، زيرا چنان تصرفاتي در عقل و اخلاق انسان مي نمايد که انسان لحظه اي عيش و رقصيدن را بر حفظ ناموس ترجيح مي دهد.

16- موسيقي عامل جنايت:

از اثرات شوم موسيقي پاره کردن تار و پود عصبي انسان و زود ناراحت و عصباني شدن و در پي آن اقدام به زدن و کشتن است.
اين آثار شوم دنيوي موسيقي که بيان شد انسان را به ياد حديث گهربار حضرت امير (ع) مي اندازد که بعد از موعظه و نهي نوازنده و دستور به شکستن وسيله نوازندگي و امر به توبه از آن سؤال کرد: آيا مي داني که موقع نواختن، ساز، چه معنايي را مي رساند؟ عرض کرد: نه نمي دانم. حضرت فرمود: آنگاه که ساز نواخته مي شود: زبان حال او چنين است به زودي پشيمان مي شوي، اي صاحب من! به زودي وارد جهنم خواهي شد، اي نوازنده ي من! (6)

خلاصه آثار اخروي:

آثار اخروي که برنگهداري ابزار موسيقي يا شنيدن و نواختن آن و بر غنا بار مي شود عبارتند از : 1. مورد غضب الهي واقع مي شود. 2. اگر بميرد فاجر يا فاسق مرده. 3. روسياه محشور مي شود. 4. در حالي از قبر بيرون مي آيد که کور و کر و لال مي باشد. 5. در آخرت جايگاه بدي براي او خواهد بود. 6. در دست او وسيله اي از آتش ديده مي شود. 7. بالاي سر او هفتاد هزار ملک با تازيانه بر سر و صورت او مي زنند. 8. بزودي وارد جهنم خواهد شد.

پي نوشت ها:

(-)- گرفته شده از جزوه شماره ي 4 مسائل روانشناسي ديني، مرکز مشاوره حوزه علميه قم، روح روان و موسيقي.
1- وسائل، ج 12، ص 235 و مستدرک، ج 2، ص 458.
2- هنر چيست و هنرمند کيست.
3- جامع الاخبار، ص 180.
4- وسائل، ج 12، ص 233. کافي، ج 6،ص 432.
5- وسائل، ج 12، ص 231. کافي، ج 6، ص 433.
6- سفينه البحار، ج 2، ص 519. مستدرک، ج 2، ص 275.

منبع: کتاب معارف




نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.