مظهر صداقت

صراحت و صداقت، یعنی بدون تزویر و حیله‌ صحبت کردن و برای رسیدن به اهداف خود هر سخنی را هرچند کذب نگفتن، و این صفت، از ویژگی‌های ممتاز و افتخار آمیز پیامبر اکرم صلی‌الله علیه وآله بوده است. تعداد کلمات 715/ تخمین زمان مطالعه 3 دقیقه
سه‌شنبه، 10 مهر 1397
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: جواد دلاوری
موارد بیشتر برای شما
مظهر صداقت
صداقت و راستگویی شاخصه مهم انسان مؤمن
 
چکیده:
صراحت و صداقت، یعنی بدون تزویر و حیله‌ صحبت کردن و برای رسیدن به اهداف خود  هر سخنی را هرچند کذب نگفتن، و این صفت، از ویژگی‌های ممتاز و افتخار آمیز پیامبر اکرم صلی‌الله علیه وآله بوده است.

تعداد کلمات 715/ تخمین زمان مطالعه 3 دقیقه
صداقت پیامبر
تهیه و تولید: جواد دلاوری
صراحت و صداقت، یعنی بدون تزویر و حیله‌ صحبت کردن و برای رسیدن به اهداف خود  هر سخنی را هرچند کذب نگفتن، و این صفت، از ویژگی‌های ممتاز و افتخار آمیز پیامبر اکرم صلی‌الله علیه وآله بوده است.
پس به همان میزانی که تزویر و توجیه‌گری و فریبکاری و تصنّعی سخن گفتن، گفتار را کم تأثیر یا بی‌تأثیر می‌کند، صراحت و صداقت آن را نافذ و تأثیرگذار می‌گرداند.
همانطور که خداوند متعال از رسولش مى‌خواهد که به مردم بگوید:
«من نیز بشرى مثل شما هستم».1و این جمله بیانگر صادق بودن پیامبر بوده و اگر پیامبر نکته و راهکاری به مردم می‌دهد به خاطر خود آنها بوده است و خیر آنها را می‌خواهد و در آیه دیگر خداوند متعال می‌فرماید:
«من زمان فرا رسیدن قیامت را نمى‌دانم و علم آن نزد خداست».2 این آیه در مقام این نکته است که بیان بدارد که پیامبر نیز مانند شما یک انسان بوده و گاهی از برخی مسائل اطلاع ندارد و لذا این خود نشانگر صداقت او خواهد بود.
 و در سوره مبارکه انعام خداوند از لسان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می‌فرماید:
«من به شما نمى‌گویم که گنج‌هاى خدا نزد من است و نه آنکه از غیب آگاهم و نمى‌گویم که من فرشته‌ام».3 این آیه نیز بیانگر بعد دیگری از صداقت رسول خدا خواهد بود چرا که ایشان هیچگاه وعده‌های دروغین به انسانها نداده و همیشه تلاش نموده است که آنها را به درستی و با توجه به واقعیت راهنمایی کند، این در حالی است که شاید این گونه برخوردها گرچه در ظاهر از ارزش انسان مى‌کاهد و در نظر دیگران فردى عادى جلوه مى‌کند، اما فاصله‌ها را از بین مى‌برد از این رو، مردم شیفته صداقت هستند.
این دستورات الهی به پیامبرش در واقع چراغ راه ما خواهد بود و اگر هر فرد اینگونه سعی کند خود را به مخاطبین نزدیک کند و با رفتار صادقانه می‌تواند به اهداف الهی دست پیدا کنند. در واقع هر چقدر رفتار انسان الهی باشد تأثیرش نیز مستقیم و الهی خواهد بود.
برخی از دانشمندان علم ارتباطات نیز به این مطلب صحه گذاشته و فردی مثل (کوکو- و- د- پرپ) می‌گوید: «شنوندگان امروزی، از ناطق چه می‌خواهند؟ اوّل، این که سخنران بی‌ریا و راستگو باشد؛ دوم، این که آن چه را می‌داند خوب بداند. سوم، این که بیانات او توأم با احساسات درونیش باشد. چهارم، با تأکید ساده و طبیعی، درباره موضوع، سخن بگوید».4
و لذا صداقت از صفات مهم انسانیت است و انسان صادق، جایگاه خاصى در بین مردم دارد. زیرا همه، صداقت و راستى را دوست دارند. چرا که پرده پوشى‌ها و نگفتن حقایق عاملى مؤثر در جدایى هر فرد با مخاطب است.
طبیعى است که هر انسانى بر همه علوم مسلط نیست، بسیارى از مطالب را نمى‌داند و نقص‌ها و ضعف‌هایى در او وجود دارد. سعى در پوشاندن این کمبودها بخاطر جلوگیرى از لطمه‌دار شدنِ شخصیتِ اجتماعى، نشانى از بى‌صداقتى است.
هنگامى که رسول اللّه علیهم السلام معاذ را راهى یمن مى‌کنند بر صداقت در گفتار تأکید مى‌فرمایند چرا که عامل مهمی در موفقیت او همین صفت است.
و به همین جهت است که، سخنان هر انسان مومن باید بر اساس علم و صداقت باشد و آنچه را نمى‌داند دنبال نکند که گوش و چشم و دلها همه در مقابل این سخنان مسئولند:
«و چیزى را که بدان علم ندارى دنبال مکن، زیرا گوش و چشم و قلب، همه مورد پرسش واقع خواهند شد».5
در نتیجه این بحث باید بیان نمود که، راستگویی و صداقت می‌تواند از اعمال نیکوی انسانی و نزد دین و خرد از جایگاه ویژه‌ای برخوردار باشد، چرا که فطرت پاک انسان ایجاب می‌کند که پیام‌فرست سالم و متعادل، دل و زبانش یکسو و هماهنگ باشد، ظاهر و باطنش یکی باشد و آنچه را باور دارد بر زبان جاری کند. و با استفاده از این ویژگی‌های ممتاز می‌تواند بر مخاطب خود اثر گذار بوده و معارف الهی را نشر دهد.

پی نوشت:

1. قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِّثْلُکُمْ: کهف، 110.
2. قُلْ إِنَّمَا عِلْمُهَا عِندَ اللّهِ: اعراف، 187.
3. قُل لاَّ أَقُولُ لَکُمْ عِندِی خَزَآئِنُ اللّهِ وَلا أَعْلَمُ الْغَیْبَ وَلا أَقُولُ لَکُمْ إِنِّی مَلَکٌ: انعام، 50.
4. عالم زاده، 1387، ص 185.
5. وَلاَ تَقْفُ مَا لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ کُلُّ أُولـئِکَ کَانَ عَنْهُ مَسْؤُولاً: 36.

منابع:
  1. قرآن کریم
  2. کارنگی، دیل(1387) ناطقین زبر دست و روش نفوذ آن ها در مردم(دکتر ضیاء عالم زاده، مترجم). تهران: انتشارات کانون معرفت.


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.