احمد همت

در اين نيمه شب سرد زمستاني! سلام بر قامت بلندتان و سلام بر رخ زيبايتان. ياد و خاطره‌ي سبزتان، مرا از جبهه‌ي مريوان عبور مي‌دهد و تا اورامانات پيش مي‌برد. عباس كريمي، علي اصغر رنجبران، حسين قجه‌اي! با شمايم! صداي قم‌هايتان را بر فراز ارتفاعات شمشي مي‌شنوم. قامت آسماني‌تان در برابرم صف كشيد و چهره‌ي
سه‌شنبه، 6 مرداد 1388
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
احمد همت
احمد همت
احمد همت

نويسنده: زهرا خرسندي



گزارشي كوتاه از عمليات محمد رسول‌الله (ص)

رزمندگان نبرد با شكوه محمد رسول‌الله (ص)!

در اين نيمه شب سرد زمستاني! سلام بر قامت بلندتان و سلام بر رخ زيبايتان.
ياد و خاطره‌ي سبزتان، مرا از جبهه‌ي مريوان عبور مي‌دهد و تا اورامانات پيش مي‌برد.
عباس كريمي، علي اصغر رنجبران، حسين قجه‌اي! با شمايم! صداي قم‌هايتان را بر فراز ارتفاعات شمشي مي‌شنوم. قامت آسماني‌تان در برابرم صف كشيد و چهره‌ي نوراني‌تان، قرار از دلم ربوده. در تاريكي محض و ظلمت شب، نام بلندتان را بر فراز «كاواژار» فرياد مي‌زنم! سرماي ارتفاعات سنام و شينگادور وجودم را به لرزه انداخته. حضور روحاني‌تان در جاي‌جاي اين ارتفاعات، نور مي‌پاشد و مسير غبارآلودم را روشن مي‌كند. صداي‌تان مي‌زنم! ناهيدي، نوراني، كابلي ... صدايم را مي‌شنويد؟! شعاع فريادم از مركز ديدگاه كاواژار مي‌گريزد و در اعمال دره‌ي تاور فرو مي‌نشيند. ديگر تواني برايم نمانده. بر فراز نقطه‌ي رهايي مي‌ايستم! ساعت نزديك به شش صبح است كه ناگهان طنين «لااله‌الا الله...، محمد رسول‌الله» رمز آغاز عمليات گوشم را نوازش مي‌دهد. لحظه‌اي به خود مي‌آيم! همه چيز در تاريكي مطلق فرو رفته! در اين مساحت خاموش، رد پايي از شما نمي‌يابم. شمايان رفته‌ايد و من هنوز در راه مانده‌ام ...

زمينه و علل شروع عمليات

پس از پيروزي انقلاب، مناطق مرزي ايران و عراق به ويژه كرستان، بستر حضور گروهك‌هاي ضدانقلاب گرديد. منطقه‌ي اورامانات -از جنوب مريوان تا جنوب پاوه- نيز از اين امر مستثني نبود. با وجود تلاش‌هاي بي‌وقفه‌ي سپاه پاسداران براي پاك‌سازي، هم‌چنان عناصر ضدانقلاب در اين مناطق حضور داشتند و به اين ترتيب، امنيت و منافع رژيم عراق را تأمين مي‌كردند. با آغاز جنگ، نيروهاي سپاه پاسداران مريوان، پاوه و يگان‌هايي از ارتش موفق شدند مناطق تحت نفوذ ضد انقلاب را پاك‌سازي كنند. در مقابل عراق، با مشاهده‌ي اين وضعيت با هدف ممانعت از الحاق نيروهاي دو محور مريوان و پاوه، در ارتفاع كاوه زهرا، يگان‌هاي خود را از مرز عبور داده و نوسود را اشغال مي‌كند. از طرفي نيروهاي خودي طي عملياتي به نام «روح‌الله خميني كبير» در تيرماه سال 60 ، منطقه‌ي نوسود را آزاد مي‌كنند با آزادسازي نوسود، رزمندگان بر نوار مرزي و برخي ازمواضع دشمن مسلط مي‌شوند كه اين باعث مي‌شود زمينه‌ي انجام عمليات با هدف تأمين مرز در دو منطقه‌ي نوسود و هاني گرمل، در دستور كار فرماندهان نظامي قرار گيرد. از سوي ديگر، در آذرماه سال 60، عمليات طريق‌القدس(كربلا 1) با هدف آزادسازي شهر بستان و قطع خطوط ارتباطي شمالي و جنوبي دشمن در عمق خاك ايران آغاز شد كه ضربات سختي را به دشمن وارد آورد، تا آنجا كه حضرت امام خميني(ره) در پيامي به مناسبت عمليات طريق‌القدس، فتح بستان را «فتح‌الفتوح» لقب دادند. در چنين شرايطي براي حفظ و تثبيت پيروزي بستان، به همت فرمانده نيروي زميني ارتش، شهيد سپهبد صياد شيرازي و سردار شهيد حاج محمد بروجردي فرمانده سپاه منطقه 7 كشوري، دو رشته عمليات در جبهه‌هاي غرب به اجرا درآمد. اولي به نام «مطلع‌الفجر» در جبهه‌ي گيلان غرب و ديگري به نام محمد رسول‌الله (ص) در جبهه‌ي اورامانات. در واقع عمليات مطلع‌الفجر در بيستم آذرماه سال 60 و عمليات محمد رسول‌الله (ص) در دوازدهم دي ماه همين سال، نقش تك پشيباني را براي فتح بستان ايفا كردند كه اجراي همزمان اين دو عمليات در جبهه‌هاي غرب كشور، به سردرگم ساختن فرماندهان دشمن و نهايتاً به هم ريختن آرايش جنگلي ارتش عراق در جبهه‌هاي طريق‌القدس انجاميد و به اين ترتيب فتح‌الفتوح بستان، بواسطه‌اي اين دو عمليات پشتيباني گرديد.
در اين مجال به مناسبت بيست و هفتمين سالگرد عمليات محمد رسول‌الله (ص) در دي ماه سال 1360 در جبهه‌ي اورامانات، به شرح مختصري از آن مي‌پردازيم.

مراحل مقدماتي و شناسايي عمليات محمد رسول‌الله (ص)

پس از عزيمت احمد متوسليان و ابراهيم همت به بيت‌الله الحرام و بازگشت آنان از سفر معنوي حج مهرماه سال 60 مراحل مقدماتي و آماده‌سازي اجراي عمليات محمد رسول‌الله (ص) به فرماندهي مشترك حاج احمد و حاج همت آغاز گرديد. عمليات مريوان به فرماندهي متوسليان، جبهه‌ي پاوه به فرماندهي همت.
طرح‌ريزي كلي اين عمليات از مرداد سال 60 توسط احمد متوسليان و همت آغاز شده بود كه در ادامه‌ي آن، با نزديك شدن به زمان عمليات، در آذرماه همان سال، يك اكيپ اطلاعاتي ويژه جهت شناسايي سنگرها و خط مقدم و مناطق عمقي و عقبه‌ي دشمن تشكيل شد و مسئوليت آن به عباس كريمي محول گرديد. يكي از نكات شگفت‌انگيز و قابل تأمل در مراحل شناسايي اين عمليات، ماجراي گم شدن علي اصغر رنجبران در منطقه مي‌باشد. زماني كه تيم شناسايي در برف و سرماي زمستاني مريوان، عازم ارتفاعات شينگادور مي‌شود، ميان رنجبران و بقيه‌ي نفرات فاصله مي‌افتد، از ستون عقب مي‌ماند و نهايتاً راه را گم مي‌كند. وقتي تيم شناسايي به مريوان باز مي‌گردد، عباس كريمي -مسئول گروه شناسايي- با موافقت حاج احمد بار ديگر به تنهايي و به قصد يافتن رنجبران، عازم ارتفاعات شينگادور مي‌شود. اين موضوع از آن جايي حائز اهميت است كه در آستانه‌ي آغاز عمليات، گم شدن يكي از عناصر اطلاعاتي آن هم در عمق مواضع دشمن بسيار حساس مي‌باشد. به هر حال، پس از هفت شبانه‌روز گرسنگي و تشنگي، رنجبران به طرز معجزه‌آسايي كه ديگر شرح آن در مجال اين صحبت نمي‌گنجد، راه را مي‌يابد و به مواضع خودي باز مي‌گردد. از طرفي عباس كريمي كه به تنهايي و با هدف يافتن رنجبران عازم ارتفاعات شينگادور شده بود، پس از تلاش و نااميد شدن از يافتن وي، به مواضع پشت جبهه‌ي دشمن نفوذ كرده و در آنجا مشغول شناسايي مي‌گردد كه بعدها همين مرحله از شناسايي وي در اثناي عمليات مورد بهره‌برداري قرار مي‌گيرد. گويي كه حكمت خداوند به بروز اين حوادث بوده است تا بار ديگر شناسايي خطوط و مواضع دشمن با مراجعت عباس كريمي به منطقه، كامل‌تر گردد. در اين جاست كه آيه‌ي چهلم سوره‌ي حج در ذهنم نقش مي‌بندد كه خداوند در آن، خطاب به رزمندگان اسلام مي‌فرمايد: «و هر كه خدا را ]در امر نبرد[ ياري دهد، البته خدا نيز او را ياري خواهد كرد. همانا خداوند منتهاي اقتدار و توانايي است.»

طرح كلي عمليات و مراحل اجرايي

سرانجام پس از پايان يافتن مراحل شناسايي، روز دوشنبه، هفتم دي ماه سال 60، آخرين جلسه‌ي هماهنگي فرماندهان ارتش و سپاه جهت اجراي عمليات محمد رسول‌الله (ص) در سپاه مريوان تشكيل شد. غروب روز جمعه يازدهم دي‌ماه سال 60، فرمان آماده باش سراسري و نهايي به نيروهاي حاضر در منطقه عملياتي مريوان سپاه ابلاغ گرديد. فرماندهان ارشد عمليات، محمد بروجردي، ناصر كاظمي، حاج همت، و حاج احمد متوسليان به ارتفاعات شمسي -شمشير- حركت كردند تا دستور شروع عمليات را از آنجا صادر كنند. در شب عمليات حاج احمد در جمع رزمندگان سخنراني پر شوري ايراد كرد كه مرور بخشي از آن خالي از لطف نمي‌باشد:
«امشب، شبي است كه به حول و قوه‌ي خداوند، در فرداي آن بايد صدام زبون، عاجز و ذليل به شكست خود اعتراف كند، چرا كه تاب مقاومت در برابر شما را نخواهد داشت. شما برادرهاي عزيز من، سلاح دروني را در اختيار داريد كه هيچ قدرتي در اين عالم، قادر به خلع آن از كف شما نيست. سلاحي كه از شما جداشدني نيست و بر تمام تجهيزات زميني و هوايي، شرقي و غربي مزدوران بعثي خائن است. اين سلاح «الله اكبر» كليد و رمز فتح قدس است ... همه‌ي ما مي‌دانيم كه امشب و در بين ما كساني هستند كه شب بعد، ديگر آن‌ها را در جمع خود نخواهيم ديد. چرا كه راهي را كه ما انتخاب كرديم، در نهايت منجر به دريافت هديه‌اي از جانب خدا به نام «شهادت» مي‌شود. اين راه را تمامي انبياء، اولياء و پيشوايان ما پيموده‌اند و اكنون نيز ادامه دهندگان راه آنان، ماييم. پس چه هديه‌اي بالاتر از اين كه انسان به لقاي معشوق خود، به لقاي خدا برسد و اصلاً چه هديه دهنده‌اي بالاتر از معشوق؟!...»
پس از سخنراني پرشور حاج احمد در ميان رزمندگان و ايجاد روحيه‌اي مضاعف شجاعت و ايثار در آنان، ساعت 2 بامداد دوازدهم دي‌ماه 1360، حركت به سوي محورهاي تعيين شده آغاز گرديد. پس از آن كه عقربه‌هاي ساعت از شش و نيم صبح گذشت، ناگهان طنين «لااله‌الاالله...، محمد رسول‌الله...» - رمز عمليات- از بي‌سيم به گوش رسيد و رزمندگان با صداي تكبير به سمت اهداف مورد نظر حركت كردند.

محورهاي عملياتي در جبهه‌ي اورامانات

عمليات بر دو محور شمالي و جنوبي طراحي شده بود. محور شمالي -محور پنج قله- دره تاور - كه اين محور وابسته به جبهه‌ي مريوان به فرماندهي حاج احمد متوسليان بود و حسين قجه‌اي مسئوليت فرماندهي عملياتي آن را بر عهده داشت كه قرارگاه تاكتيكي آن در قله‌ي كاواژار واقع شده بود. دو گردان از سپاه مريوان و نيروهايي از گردان 139 تيپ 84 پياده خرم‌آباد مأموريت داشتند تا با عبور از ارتفاعات اورامان تخت به مواضع دشمن در هاني گرمله و ارتفاعات مرزي هجوم برند.
در محور جنوبي -محور شمشي- طويله- كه وابسته به جبهه‌ي پاوه و به فرماندهي حاج همت بود، اسماعيل قهرماني، فرماندهي عملياتي آن را بر عهده داشت كه مقر تاكتيكي آن بر فراز قله‌ي شمسي در غرب نوسود واقع شده بود. در اين محور نيز دو گردان از سپاه پاوه و نيروهايي از گردان 139 تيپ 84 پياده خرم‌آباد با انهدام دشمن، ارتفاعات مرزي غرب نوسود و شهرك طويله را تصرف نمودند. به دليل اين كه در محور شمالي، قبل از رسيدن رزمندگان به مواضع دشمن، درگيري آغاز شده بود، با وجود آن كه بخشي از اهداف آن محور تصرف شد اما به دليل استقرار يگان‌هاي دشمن در ارتفاعات مشرف به نيروهاي خودي، مناطق تصرف شده تأمين نگرديد كه در نتيجه، هماهنگي و الحاق ميان دو محور شمالي و جنوبي ميسر نشد. نهايتاً به خاطر بروز اين مشكل در مرحله‌ي اجرايي عمليات، احمد و همت ناگزير شدند تا در اثناي عمليات، اهداف مأموريت‌ها را تغيير دهند. به همين دليل ساعت ده صبح روز دوازدهم دي‌ماه سال 60، به كليه‌ي واحدهاي درگير ابلاغ شد تا مأموريت خود را -گشتي، رزمي، برون مرزي- تلقي كنند. در نتيجه بنابر همين دستور صادره از سوي فرماندهي، رزمندگان محور جنوبي كه تا تصرف شهر طويله‌ي عراق پيش رفته بودند، منطقه‌ي تصرف شده را تخليه نمودند و به مواضع خودي عقب‌نشيني كردند.
عصر روز شانزدهم دي ماه 1360، حاج احمد متوسليان طي مصاحبه‌اي اختصاصي پيرامون اهداف و چگونگي عمليات محمد رسول‌الله (ص) مي‌گويد: «در اين عمليات، قصد ما اين بود كه در منطقه‌ي غرب، جبهه‌اي عليه ارتش عراق باز شود تا بدين وسيله ارتباط نيروهاي عراقي و خطوط دشمن را از جنوب به طرف شمال، تجزيه و قطع كنيم. كم ارتفاع‌ترين قله‌ي منطقه‌ي عملياتي محمد رسول‌الله (ص)، دو هزار و دويست متر و بيشترين آن، دو هزار و نهصد و شصت متر، بلندي دارد. اين ارتفاعات در فصل سرما، در شرايطي كه برف به ارتفاعات هشت تا نه متر بر زمين منطقه نشسته بود، به تصرف ما درآمد. قبل از آغاز عمليات، از آن جا كه سابق بر اين، هيچ راه تداركاتي در منطقه وجود نداشت، ما مجبور شديم براي تأمين تداركات نيروهاي خودمان، مهمات را به دوش كشيده، به ارتفاعات ببريم.»(1)
نكته‌اي كه حائز اهميت است اين كه حاج‌احمد در اين عمليات با مشكل كمبود تجهيزات و مهمات مواجه بود و نيروهايي كه در اختيار وي قرار داده شده بودند به لحاظ جنگ در شرايط سخت جبهه‌هاي كوهستاني غرب، آموزش كافي نديده بودند؛ اما احمد، با قدرت فرماندهي بالا و با نيروهاي جواني كه آنان را در جنگ‌هاي كوهستاني مريوان تربيت كرده بود، سختي‌هاي اين عمليات را به جان خريد. افرادي مانند قجه‌اي، ناهيدي، رضا چراغي، رنجبران، عباس كريمي و ... همگي از شاگردان مكتب احمد در غرب به شمار مي‌آيند كه در اولين عمليات برون مرزي و زمستاني سال 60، به نام محمد رسول الله (ص) در سخت‌ترين شرايط برف و سرما با ياري خدا بر مشكلات فائق آمده و سنگيني و مرارت‌هاي عمليات را بر دوش كشيدند.

نتايج و دستاوردهاي عمليات محمد رسول الله (ص)

كمبود تجهيزات و امكانات در جبهه مريوان و پاوه، كارشكني‌هاي يك سري از عوامل نفوذي ضدانقلاب در تأمين مهمات و تجهيزات، كم‌تجربگي نيروهاي بسيجي در جنگ كوهستاني و دست و پنجه نرم كردن با برف و سرماي شديد منطقه‌ي اورامانات و ... همه از عواملي بود كه به مشكلات و سختي‌هاي نبرد زمستاني محمد رسول الله (ص) مي‌افزود اما با اين وجود، اجراي آن اهداف اصلي طراحان عمليات را تأمين كرد كه اين نشانه‌ي نصرت خداوند بر رزمندگان و همچنين كارآمدي و قدرت فرماندهي بالاي اين عمليات، مي‌باشد.
شهيد سپهبد صياد شيرازي بعدها در خاطرات خود پيرامون اين عمليات گفته است:
«اين عمليات -محمد رسول الله (ص)- خيلي زيبا بود، نيرو خيلي كم به كار گرفتيم ولي از حداكثر عامل وحدت ميان ارتش و سپاه استفاده كرديم.»(2)
حجت‌الاسلام هاشمي رفسنجاني نيز كه آن زمان نماينده حضرت امام در شوراي عالي دفاع بود در يادداشت‌هاي روزانه‌ي خود، پيرامون عمليات محمد رسول الله (ص) مي‌نويسد:
«... يك‌شنبه 13 دي ]60[
خبر عمليات در طويله عراق پخش شد. نيروهاي ما براي تصرف شهرك طويله وارد ]خاك[ عراق شدند. ]آنان با وجود آن‌كه[ نتوانستند هدف را تصرف كنند ولي ضربه‌اي به دشمن وارد آوردند و صد و بيست و چهار اسير گرفتند. مرحله‌ي جديدي در جنگ است. عراق و كشورهاي حامي‌اش به وحشت افتاده‌اند.»(3)
از سوي ديگر فرماندهي جبهه پاوه يعني حاج همت نيز كه فرماندهي محور جنوبي عمليات -محور شمسي، طويله- را برعهده داشت، پس از پايان عمليات، طي مصاحبه‌اي دستاوردهاي اين نبرد را اين گونه شرح مي‌دهد:
«اين حمله، از دو سمت مريوان و نوسود، با هماهنگي از دوازده محور، صورت گرفت. عمليات در مجموع بسيار خوب و هماهنگ انجام شد به شكلي كه از دوازده محور عملياتي، ارتش عراق در هفت محور شكست خورد و مناطق تحت اشغال دشمن در اين هفت محور، به طور كلي به تصرف ما درآمد. همچنين برادرهاي ما توانستند به داخل شهر طويله‌ي عراق نفوذ كند و سه تانك عراقي را منهدم كرده و خدمه‌ي آن را به اسارت بگيرند. مناطق آزاد شده در اين عمليات عبارت بودند از: پاسگاه طويله، ارتفاع مله‌گاه، ارتفاع پشغله، ارتفاع سمت چپ پاسگاه مرزي عراق و ... طي اين عمليات ارتش بعث، هزار كشته و زخمي و صد و نود و يك اسير داده است.»(4)
و به اين ترتيب عمليات شكوهمند محمد رسول الله (ص)، با موفقيت در دستيابي به اهداف اصلي فرماندهان آن، ساعت 4 روز سيزدهم دي ماه سال 60 خاتمه يافت و با سردرگم ساختن فرماندهان ارتش بعث از جبهه‌هاي طريق‌القدس و كمك به تثبيت فتح بستان برگ زريني بر افتخارات فرماندهان عمليات گرديد. اين گونه شد كه پس از مدتي، سردار محسن رضايي- فرمانده وقت سپاه پاسداران- طي بازديدي از جبهه‌ي اورامانات، به قدرت مديريت بالا و كارآمدي و شايستگي متوسليان و همت پي برد و پيشنهاد تأسيس يك تيپ مستقل را به آنان مطرح كرد و به اين ترتيب نبرد زمستاني محمد رسول الله (ص) زمينه‌ساز تشكيل تيپ 27 محمد رسول الله (ص) -سپاه فعلي محمد رسول الله (ص)- به فرماندهي حاج احمد متوسليان گرديد. سلام و درود خدا بر تمامي شهداي لشكر 27 محمد رسول الله (ص) و بر شهيد بي‌نشان حاج احمد متوسليان.

پي نوشت :

1- مصاحبه‌اي اختصاصي با خبرنگار اعزامي مجله‌ي پيام انقلاب -سال سوم- شماره 5
2- كتاب ناگفته‌هاي جنگ -خاطرات شهيد صياد شيرازي -ص255-249
3- مصاحبه‌ي اختصاصي با خبرنگار اعزامي مجله پيام انقلاب -سال سوم- شماره 5

منبع:نشریه فکه




ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
موارد بیشتر برای شما