چکیده:
یکی از نکتههایی که در فرزندپروری اهمیت دارد، این است که کودکان متناسب با جنسیتشان تربیت شوند. اگر کودکی با توجه به جنسیت خود پرورش نیابد (تربیت دختران با شیوههای پسرانه و پسران با شیوههای دخترانه)، ممکن است در آینده در پیداکردن هویت جنسی ثابت خود دچار مشکل شود.
تعداد کلمات: 1248 / زمان تخمین شده برای مطالعه: 6 دقیقه
یکی از نکتههایی که در فرزندپروری اهمیت دارد، این است که کودکان متناسب با جنسیتشان تربیت شوند. اگر کودکی با توجه به جنسیت خود پرورش نیابد (تربیت دختران با شیوههای پسرانه و پسران با شیوههای دخترانه)، ممکن است در آینده در پیداکردن هویت جنسی ثابت خود دچار مشکل شود.
تعداد کلمات: 1248 / زمان تخمین شده برای مطالعه: 6 دقیقه
نویسنده: کبری خدابخش دهقی
یکی از نکتههایی که در فرزندپروری اهمیت دارد، این است که کودکان متناسب با جنسیتشان تربیت شوند. اگر کودکی با توجه به جنسیت خود پرورش نیابد (تربیت دختران با شیوههای پسرانه و پسران با شیوههای دخترانه)، ممکن است در آینده در پیداکردن هویت جنسی ثابت خود دچار مشکل شود.
بنابراین باید با پسران و دختران بهگونهای رفتار شود تا باعث تقویت و پررنگتر شدن خصوصیات آنها و نقشی که در آینده خواهند پذیرفت،شود.به دختر خود به چشم همسر و مادر آینده و به پسر خود به چشم همسر و پدر آینده و به علاوه پذیرنده مسئولیت های اجتماعی نگاه کنید.
تربیت دختر و پسر باید نزد پدر و مادر فرق داشته باشد، هیچگاه نباید دختران را مانند پسران تربیت کرد، پسر باید به گونهاى پرورش یابد، که در زندگى آینده، یک مرد پر استقامت و با عقل در مقابل امواج زندگى باشد.چرا برخى از والدین، سعى دارند بجاى تربیت و تقویت عقل پسران خود، به سر و وضع آنها و زیبائى نامعقول آنها بپردازند، به گونهاى که بچه حس زیبائى او بیش از عقلش تقویت مىشود.لباسهاى بچهها باید زیبا و روشن باشد، اما ناهنجار و سبک نباشد، پسرها باید سردى و گرمى، شکست و استقامت و تلاش را، در خانواده تمرین کنند.
نباید فراموش کرد که پسران، رفتار با جنس مخالف را از مادر میآموزند و دختران از پدر یاد میگیرند. بنابراین، اگر پدری طبیعت وجودی دختر خردسالی را نشناسد و آنطور که خودش میخواهد، با او رفتار کند، این مساله بین پدر و دختر، فاصله میاندازد.
هیچ گاه هیچ دختر یا پسری نباید به خاطر جنسیتش تحقیر یا تشویق شود. باید به جنسیت فرزندانمان نگاهی منطقی و طبیعی داشته باشیم. توجه داشته باشیم طوری رفتار نکنیم تا دخترها از جنسیت خود بیزار شوند و یا به پسر ها، اعتماد به نفس کاذب داد، اگر چنین ذهنیتی در اندیشه و باور خودمان وجود داشته باشد، خطر انتقال آن به دخترمان بسیار بیشتر خواهد بود.
تفاوت رفتاری دختر و پسر
پسربچهها و دختربچهها حتی در برابر مشکلات هم واکنشهای متفاوتی دارند. یک پسربچه در مواجهه با مشکل اول خودش را به جایی میرساند که تنها باشد و حتی برای حل مشکلش سراغ مادرش نمیرود اما اولین واکنش دختربچهها گریهکردن و پناه بردن به آغوش مادر است. این مساله بیانگر آن است که دخترها برای حل مشکلاتشان به نیرو یا عاملی به غیر از خودشان روی میآورند اما پسربچهها دوست دارند مشکل را به تنهایی حل کنند. وقتی محققان رفتار دختربچهها و پسربچهها را روی یک منحنی بردند و آمار گرفتند، متوجه شدند دختربچهها علاقه بیشتری به انجام کارهای گروهی و فعالیتهای جنبی دارند اما پسربچهها در صورتی به کارهای گروهی تن میدهند که رییس یا رهبر گروه باشند و دیگران از آنها حرفشنوی داشته باشند.
یک نوزاد دختر از همان ابتدای تولد، بیشتر تمایل دارد که به رنگها و حالتها نگاه کنید؛ به همین خاطر، معمولا چهره انسانها از اولین انتخابهای او به حساب میآید.
اما یک نوزاد پسر بیشتر به دنبال چیزهای متحرک است؛ مثلا ماشینی که به دور خود میچرخد به راحتی میتواند همه توجه یک پسربچه را به خود جلب کند.
همین تفاوتها در نقاشی آنان نیز رخ مینماید. دختربچهها برای ترسیم اسامی و کلماتی که در ذهنشان وجود دارد از رنگهای متعددی استفاده میکنند؛ اما پسربچهها برای به تصویرکشیدن صحنه جنگها و تصادف ماشینها، رنگهای آبی، سیاه و نقرهای را بیشتر به کار میبرند.
کودکان دختر، چهرهها را با دقت بررسی میکنند؛ به همین خاطر قادر هستند علائم غیرکلامی مانند حالتها و تن صدا را بهتر درک کنند اما پسرها، در مقایسه با دخترها، علاوه بر اینکه دیرتر شروع به حرف زدن میکنند و دایره واژگان محدودتری دارند، در برقرارکردن ارتباط میان کلمات و احساسات هم تبحر زیادی ندارند.
برخلاف دختران که ریز و درشت وقایع و احساسات خود را بیان میکنند، پسران اهمیت زیادی به این قضیه نمیدهند. مهارت برقرارکردن ارتباط چشمی در پسرها، در مقایسه با دخترها، معمولاً کمتر است و عملاً ارتباطهای چشمی کوتاهتری دارند.
قدرت شنوایی دختر بسیار حساس است و میتواند جملات انتقادآمیز و یا حتی تبعیض کلامی را هم تشخیص دهد و مرکز کلامی مغز دختران سریعتر از پسران تکامل مییابد. این توانایی بدان معناست که یک دختر به راهکارهای آموزش نظم و ترتیب مانند تشویق و هشدار که به طور مثال در جملهای مانند «آن کار را نکن» بیان میشود، بهتر پاسخ میدهد. در سالهای اول زندگی پسرهای شاخ شمشادتان، چنین به نظر میرسد که حس لامسه آنها قویتر است.کمحرفاماعملگراهستند. تفاوتهاییکهدرمولفههای رشد دختران و پسران وجود دارد، در برخی موارد و به اشتباه، ناهنجاری رفتاری تلقی میشود.
پسران بیشتر از دختران تمایل به ریسک کردن دارند. در حقیقت بخش رضایتمندی در مغز پسران با رفتارهای مخاطرهآمیز تحریک میشود. به علاوه پسران بیشتر پرخاشگر هستند و از در دست گرفتن اشیا بیشتر احساس رضایتمندی میکنند و به رویکردها و فعالیتهای عملی برای یادگیری و ایجاد انضباط نیاز دارند. همچنین پسرها، در سنین پایین کمتر به حرفهای والدینشان گوش میکنند، اگر چه این ویژگی لزوما در همه جای جهان صدق نمیکند. شنوایی پسران به هنگام تولد، به اندازه شنوایی دختران قوی نیست و به طور کلی تمایل کمتری به کلامی بودن دارند. اما در عوض، بیشتر به طور غریزی و بی اختیار یاد میگیرند. بههمیندلایل،شایدکنترلکردنپسرهادرسنینکودکیازنظرفیزیکیسختترباشد. شایددورانمدرسهآنهانیزنسبتبهدخترهادردسرسازترباشد.
از زمان کودکی دخترها بیشتر از پسرها محتاط، علاقمند به خشنود کردن دیگران و بیشتر علاقمند به گوش دادن هستند. قسمتی از این ویژگیها به این دلیل است که مناطق مربوط به کلام در مغز دختران سریعتر رشد میکنند. همچنین دختران بیشتر حالتهای چهرهها را بررسی میکنند و بیشتر چیزهایی مثل تن صدا و کلام را.
معمولا دختربچهها زودتر از پسربچهها راه میافتند و حتی مهارت بهتری در کنترل تحریکات رودهای و مثانه خود دارند. علاوه بر این، نسبت به پسرها اجتماعیتر هستند و در یک سال اول تولد بیشتر با اطرافیان رابطه برقرار میکنند و رفتار دوستانهتر و آرامتری نشان میدهند درحالی که پسرها بیش از احساسات دیگران به داشتهها و وسایلشان توجه نشان میدهند زیرا آنها ترجیح میدهند در خودشان به مکاشفه بپردازند تا احساسات جمعی را درک کنند.
دختربچهها حین بازی کمتر با همسالان خود درگیر میشوند و مشکلات رفتاری پیدا میکنند. معمولا رفتارهای رقابتی و سرکشی پسرها بیش از دخترهاست به همین دلیل بیشتر شاهد درگیری آنها با همسالانشان هستید.
با توجه به اینکه در دختران ارتباط بین دو نیمکره با موفقیت بیشتری برقرار میشود بنابراین تواناییهای کلامی دختران بسیار بالاتر است. معمولا در 7-6سالگی، هنگامی که کودکان آموزش جدی را شروع میکنند، به طور مقطعی، پسران از لحاظ ذهنی کمی عقبتر از دختران هستند و درنتیجه «هماهنگی حرکتی ظریف» مثل نگهداشتن مداد یا استفاده از قیچی دیرتر در آنها شکل میگیرد. البته هرچند دختربچهها در مهارتهایی مانند صحبت کردن، خواندن و نوشتن بهتر از پسربچهها هستند و این ویژگی را در خود حفظ میکنند و پسربچهها دیرتر به مهارتهای کلامی میرسند، اما آنها هم خیلی زود و از سنین پایین تواناییهای تصویرسازی و خیالپردازیشان را در خود بروز میدهند.
در دورههای پیش دبستانی، دختر تازه وارد، از سوی دیگر دختران پذیرفته میشود وهمه خیلی زود اسم او را یاد میگیرند.درحالی که یک پسر تازه وارد، معمولا از سوی پسران دیگر نادیده گرفته میشود وفقط زمانی عضو گروه میشود که دیگران به ترتیب سلسله مراتب براین عقیده باشند که او ممکن است به درد بخورد.درپایان روز تعداد کمی از پسران اسم فرد جدید یا دیگرخصوصیات او را به یاد میآورند.
اگر به دختربچه چهارسالهای یک خرس عروسکی یا یک اسباب بازی هدیه بدهید، آن را بهترین دوست خود میکند. اما اگر همان اسباب بازی را به یک پسربچه بدهید، ممکن است آن را تکه تکه کند تا دریابد که چگونه کار میکند وهمان طور تکه تکه رها میکند وسراغ اسباب بازی دیگری میرود تا آن راهم از هم باز کند.
منبع: راسخون
بنابراین باید با پسران و دختران بهگونهای رفتار شود تا باعث تقویت و پررنگتر شدن خصوصیات آنها و نقشی که در آینده خواهند پذیرفت،شود.به دختر خود به چشم همسر و مادر آینده و به پسر خود به چشم همسر و پدر آینده و به علاوه پذیرنده مسئولیت های اجتماعی نگاه کنید.
تربیت دختر و پسر باید نزد پدر و مادر فرق داشته باشد، هیچگاه نباید دختران را مانند پسران تربیت کرد، پسر باید به گونهاى پرورش یابد، که در زندگى آینده، یک مرد پر استقامت و با عقل در مقابل امواج زندگى باشد.چرا برخى از والدین، سعى دارند بجاى تربیت و تقویت عقل پسران خود، به سر و وضع آنها و زیبائى نامعقول آنها بپردازند، به گونهاى که بچه حس زیبائى او بیش از عقلش تقویت مىشود.لباسهاى بچهها باید زیبا و روشن باشد، اما ناهنجار و سبک نباشد، پسرها باید سردى و گرمى، شکست و استقامت و تلاش را، در خانواده تمرین کنند.
نباید فراموش کرد که پسران، رفتار با جنس مخالف را از مادر میآموزند و دختران از پدر یاد میگیرند. بنابراین، اگر پدری طبیعت وجودی دختر خردسالی را نشناسد و آنطور که خودش میخواهد، با او رفتار کند، این مساله بین پدر و دختر، فاصله میاندازد.
هیچ گاه هیچ دختر یا پسری نباید به خاطر جنسیتش تحقیر یا تشویق شود. باید به جنسیت فرزندانمان نگاهی منطقی و طبیعی داشته باشیم. توجه داشته باشیم طوری رفتار نکنیم تا دخترها از جنسیت خود بیزار شوند و یا به پسر ها، اعتماد به نفس کاذب داد، اگر چنین ذهنیتی در اندیشه و باور خودمان وجود داشته باشد، خطر انتقال آن به دخترمان بسیار بیشتر خواهد بود.
تفاوت رفتاری دختر و پسر
پسربچهها و دختربچهها حتی در برابر مشکلات هم واکنشهای متفاوتی دارند. یک پسربچه در مواجهه با مشکل اول خودش را به جایی میرساند که تنها باشد و حتی برای حل مشکلش سراغ مادرش نمیرود اما اولین واکنش دختربچهها گریهکردن و پناه بردن به آغوش مادر است. این مساله بیانگر آن است که دخترها برای حل مشکلاتشان به نیرو یا عاملی به غیر از خودشان روی میآورند اما پسربچهها دوست دارند مشکل را به تنهایی حل کنند. وقتی محققان رفتار دختربچهها و پسربچهها را روی یک منحنی بردند و آمار گرفتند، متوجه شدند دختربچهها علاقه بیشتری به انجام کارهای گروهی و فعالیتهای جنبی دارند اما پسربچهها در صورتی به کارهای گروهی تن میدهند که رییس یا رهبر گروه باشند و دیگران از آنها حرفشنوی داشته باشند.
یک نوزاد دختر از همان ابتدای تولد، بیشتر تمایل دارد که به رنگها و حالتها نگاه کنید؛ به همین خاطر، معمولا چهره انسانها از اولین انتخابهای او به حساب میآید.
اما یک نوزاد پسر بیشتر به دنبال چیزهای متحرک است؛ مثلا ماشینی که به دور خود میچرخد به راحتی میتواند همه توجه یک پسربچه را به خود جلب کند.
همین تفاوتها در نقاشی آنان نیز رخ مینماید. دختربچهها برای ترسیم اسامی و کلماتی که در ذهنشان وجود دارد از رنگهای متعددی استفاده میکنند؛ اما پسربچهها برای به تصویرکشیدن صحنه جنگها و تصادف ماشینها، رنگهای آبی، سیاه و نقرهای را بیشتر به کار میبرند.
کودکان دختر، چهرهها را با دقت بررسی میکنند؛ به همین خاطر قادر هستند علائم غیرکلامی مانند حالتها و تن صدا را بهتر درک کنند اما پسرها، در مقایسه با دخترها، علاوه بر اینکه دیرتر شروع به حرف زدن میکنند و دایره واژگان محدودتری دارند، در برقرارکردن ارتباط میان کلمات و احساسات هم تبحر زیادی ندارند.
برخلاف دختران که ریز و درشت وقایع و احساسات خود را بیان میکنند، پسران اهمیت زیادی به این قضیه نمیدهند. مهارت برقرارکردن ارتباط چشمی در پسرها، در مقایسه با دخترها، معمولاً کمتر است و عملاً ارتباطهای چشمی کوتاهتری دارند.
قدرت شنوایی دختر بسیار حساس است و میتواند جملات انتقادآمیز و یا حتی تبعیض کلامی را هم تشخیص دهد و مرکز کلامی مغز دختران سریعتر از پسران تکامل مییابد. این توانایی بدان معناست که یک دختر به راهکارهای آموزش نظم و ترتیب مانند تشویق و هشدار که به طور مثال در جملهای مانند «آن کار را نکن» بیان میشود، بهتر پاسخ میدهد. در سالهای اول زندگی پسرهای شاخ شمشادتان، چنین به نظر میرسد که حس لامسه آنها قویتر است.کمحرفاماعملگراهستند. تفاوتهاییکهدرمولفههای رشد دختران و پسران وجود دارد، در برخی موارد و به اشتباه، ناهنجاری رفتاری تلقی میشود.
پسران بیشتر از دختران تمایل به ریسک کردن دارند. در حقیقت بخش رضایتمندی در مغز پسران با رفتارهای مخاطرهآمیز تحریک میشود. به علاوه پسران بیشتر پرخاشگر هستند و از در دست گرفتن اشیا بیشتر احساس رضایتمندی میکنند و به رویکردها و فعالیتهای عملی برای یادگیری و ایجاد انضباط نیاز دارند. همچنین پسرها، در سنین پایین کمتر به حرفهای والدینشان گوش میکنند، اگر چه این ویژگی لزوما در همه جای جهان صدق نمیکند. شنوایی پسران به هنگام تولد، به اندازه شنوایی دختران قوی نیست و به طور کلی تمایل کمتری به کلامی بودن دارند. اما در عوض، بیشتر به طور غریزی و بی اختیار یاد میگیرند. بههمیندلایل،شایدکنترلکردنپسرهادرسنینکودکیازنظرفیزیکیسختترباشد. شایددورانمدرسهآنهانیزنسبتبهدخترهادردسرسازترباشد.
از زمان کودکی دخترها بیشتر از پسرها محتاط، علاقمند به خشنود کردن دیگران و بیشتر علاقمند به گوش دادن هستند. قسمتی از این ویژگیها به این دلیل است که مناطق مربوط به کلام در مغز دختران سریعتر رشد میکنند. همچنین دختران بیشتر حالتهای چهرهها را بررسی میکنند و بیشتر چیزهایی مثل تن صدا و کلام را.
معمولا دختربچهها زودتر از پسربچهها راه میافتند و حتی مهارت بهتری در کنترل تحریکات رودهای و مثانه خود دارند. علاوه بر این، نسبت به پسرها اجتماعیتر هستند و در یک سال اول تولد بیشتر با اطرافیان رابطه برقرار میکنند و رفتار دوستانهتر و آرامتری نشان میدهند درحالی که پسرها بیش از احساسات دیگران به داشتهها و وسایلشان توجه نشان میدهند زیرا آنها ترجیح میدهند در خودشان به مکاشفه بپردازند تا احساسات جمعی را درک کنند.
دختربچهها حین بازی کمتر با همسالان خود درگیر میشوند و مشکلات رفتاری پیدا میکنند. معمولا رفتارهای رقابتی و سرکشی پسرها بیش از دخترهاست به همین دلیل بیشتر شاهد درگیری آنها با همسالانشان هستید.
با توجه به اینکه در دختران ارتباط بین دو نیمکره با موفقیت بیشتری برقرار میشود بنابراین تواناییهای کلامی دختران بسیار بالاتر است. معمولا در 7-6سالگی، هنگامی که کودکان آموزش جدی را شروع میکنند، به طور مقطعی، پسران از لحاظ ذهنی کمی عقبتر از دختران هستند و درنتیجه «هماهنگی حرکتی ظریف» مثل نگهداشتن مداد یا استفاده از قیچی دیرتر در آنها شکل میگیرد. البته هرچند دختربچهها در مهارتهایی مانند صحبت کردن، خواندن و نوشتن بهتر از پسربچهها هستند و این ویژگی را در خود حفظ میکنند و پسربچهها دیرتر به مهارتهای کلامی میرسند، اما آنها هم خیلی زود و از سنین پایین تواناییهای تصویرسازی و خیالپردازیشان را در خود بروز میدهند.
در دورههای پیش دبستانی، دختر تازه وارد، از سوی دیگر دختران پذیرفته میشود وهمه خیلی زود اسم او را یاد میگیرند.درحالی که یک پسر تازه وارد، معمولا از سوی پسران دیگر نادیده گرفته میشود وفقط زمانی عضو گروه میشود که دیگران به ترتیب سلسله مراتب براین عقیده باشند که او ممکن است به درد بخورد.درپایان روز تعداد کمی از پسران اسم فرد جدید یا دیگرخصوصیات او را به یاد میآورند.
اگر به دختربچه چهارسالهای یک خرس عروسکی یا یک اسباب بازی هدیه بدهید، آن را بهترین دوست خود میکند. اما اگر همان اسباب بازی را به یک پسربچه بدهید، ممکن است آن را تکه تکه کند تا دریابد که چگونه کار میکند وهمان طور تکه تکه رها میکند وسراغ اسباب بازی دیگری میرود تا آن راهم از هم باز کند.
منبع: راسخون