نقش يهوديان در صنعت هرزه نگاري آمريکا
نويسنده: ناتان آبرامز(1)
چکيده:
داستاني که کمتر به آن پرداخته شده است، مربوط به يهوديان و نقش آنان در صنعت فيلم هاي هرزه است که خويشاوند بدنام هاليوود شمرده مي شوند. شايد ترجيح دهيم وانمود کنيم که چنين چيزي وجود ندارد، ولي اين واقعيتي است که يهوديان سکولار، نقش بيش از حدي در سراسر صنعت فيلم هاي هرزه در آمريکا ايفا کرده اند(و هنوز هم ايفا مي کنند). دخالت يهوديان در پورنوگرافي در ايالات متحده، داراي تاريخ و پيشينهي طولاني است، همان گونه که در تبديل يک خرده فرهنگ حاشيه اي به چيزي که يک عنصر سازنده اساسي مربوط به آمريکاست، دخيل بوده اند.
فعاليت يهوديان در صنعت پورنوگرافي (هرزه نگاري) در قالب دو گروه توليدکنندگان و فروشندگان محصولات پورنوگرافي و بازيگران فيلم هاي سکسي صورت مي گيرد. هر چند يهوديان تنها دو درصد از جمعيت آمريکا را تشکيل مي دهند، ولي در پورنوگرافي برجسته و سرشناس بوده اند.
بسياري از دلالان و معامله گران هنر و ادبيات شهواني در تجارت کتاب بين سال هاي 1940-1890 يهوديان مهاجري بودند که داراي ريشه و اصل و نسب آلماني بودند. به گفته جي اي گرتزمن، (نويسنده کتابي درباره اين موضوع): «يهوديان در پخش و انتشار کالانتيانا [ادبيات داستاني و ترانه ها و لطيفه هايي با درون مايه هاي مستهجن]، رمان هاي جنسي، مجله ها و نوشته هاي بازاري سکسي، و... برجسته و مشهور بوده اند.»
معروف ترين و بدنام ترين توليدکننده و فروشنده محصولات هرزه نگاري در دوران پس از جنگ، روبي استورمن (والت ديسني صنعت پورنوگرافي) بود. براساس گزارش وزارت دادگستري آمريکا، استورمن در سراسر دهه 1970، کنترل بيشتر محصولات هرزه نگاري رايج در آمريکا را در دست داشته است. استورمن که در 1924 متولد شد، در کلولند (شرق نيويورک) بزرگ شد. وي در آغاز، مجلات و داستان هاي فکاهي مصور مي فروخت؛ وي هنگامي که پي برد که توليد و فروش مجلات سکسي، بيست برابر کتاب هاي فکاهي درآمد دارد، منحصراً به هرزه نگاري پرداخت و تا عناوين خاص، فروشگاه هاي خرده فروشي خود را راه اندازي کرد. در پايان دهه1960، استورمن به عنوان بزرگ ترين پخش کننده مجلات مستهجن مطرح بود و در اواسط دهه 1970، دارنده بيش از 200 فروشگاه کتاب مستهجن بود. استورمن همچنين شکل هاي نويني از اتاقک هاي سنتي شهر فرنگ (نوعاً يک اتاق تاريک با يک تلويزيون رنگي کوچک که در آن تماشاگر مي تواند فيلم هاي ويديويي مستهجن را تماشا کند) را عرضه کرد. گفته شده است که استورمن تنها کنترل صنعت سرگرمي- هرزه نگاري را در دست نداشت. بلکه شخص وي به معناي کل اين صنعت بود. سرانجام وي به علت فرار از پرداخت ماليات و جرايم ديگر محکوم و مجرم شناخته شد و در سال 1997 در زندان با بدنامي و بي آبرويي در گذشت. پسرش ديويد، به کسب و کار خانوادگي ادامه داد. نمونه مجسم و امروزي استورمن، يک يهودي 43 ساله اهل کلولند است که نام وي استيون هيرچ است و «دونالد ترومپ صنعت پورنوگرافي» توصيف شده است. برقرارکننده پيوند و ارتباط ميان اين دو نفر، فرد، پدر استيو، بود که کارگزار بورس و جانشين استورمن به شمار مي آمد. امروزه هيرچ گروه «وي ويد اينترتينمنت» که مايکروسافت جهان پورنوگرافي ناميده شده و توليدکننده بيشترين فيلم هاي«سکسي» در آمريکاست، اداره مي کند. تخصص وي، واردکردن فنون بازاريابي مربوط به جريان غالب و اصلي حرفه پورنوگرافي بود. در حقيقت، وي ويد، شبيه به سامانه استوديوي هاليوود در دهه هاي 1930و 1940 مي باشد؛ به ويژه در مورد قراردادهاي انحصاري با ستارگان سکس پيشه اي که از سوي هيرچ به مزدوري گرفته شده و سازمان دهي مي شوند. وي ويد موضوع يک شوي تلويزيوني در مورد پشت صحنه فيلمي بود که به تازگي از شبکه چهار پخش شد:
« دختران و پسران زيباروي يهودي»
به دنبال يک دلار
سرگرمي و نمايش فيلم هاي مستهجن نيازمند چيزي بود که يهوديان به وفور از آن برخوردار بودند: «Chutzpah» (بي شرمي، پررويي، بي حيايي و وقاحت). يهوديان اوليه اي که توليدکننده محصولات هرزه نگاري بودند، نابغه هاي بازاريابي و سرمايه گذاران و کارآفرينان جاه طلب و بلندپروازي بودند که ايستادگي، پايداري، سرسختي، فراست و اعتماد به نفس بي پايان آنان، باعث موفقيت هاي چشم گيرشان شد.
البته شمار زيادي از يهوديان شاغل در هرزه نگاري، بيشتر با انگيزه و اشتياق کسب سود به اين صنعت روي آورده بودند. درست همان گونه که همتايان آنان در هاليوود، يک کارخانه رويايي براي آمريکاييان و پرده سفيدي که بر روي آن تصاوير و پندارهاي يهوديان ثروتمند و منتفذ آمريکا نمايش داده مي شد، تهيه کرده بودند. غول ها و سلاطين پورنوگرافي هم در زمينه درک ميل و سليقه همگاني، استعداد و قريحه خود را نشان دادند. چه راهي بهتر از فراهم ساختن جوهره و خميره مايه روياها و توهمات، از طريق صنعت سرگرمي و نمايش فيلم هاي مستهجن وجود داشت؟ بازيگران به خاطر پول به اعمال منافي عفت عمومي مي پرداختند. به نظر فاکسمن که کارگردان يکي از مؤسسات توليد فيلم هاي مستهجن است: «يهودياني که وارد صنعت هرزه نگاري شدند، همان کاري را کردند که افرادي که به دنبال روياي آمريکايي بودند، انجام داده اند.»
مسائل جنسي سکولار
ياغيان جنسي
به گفته يکي از اعضاي گمنام اين صنعت که توسط مايکل جونز در مجله « جنگ هاي فرهنگي» در ماه مه 2003 نقل قول شده است: «بازيگران مرد پيشتاز در دهه 1980، نتيجه تربيت و پرورش يهودي سکولار بودند و بازيگران زن نيز نتيجه مدارس روزانه کاتوليک بود.»
افزون بر اين، لوک فورد، به عنوان يک يهودي ارتدوکس و شايعه پرداز در صنعت هرزه نگاري، در وب سايت خود چنين توضيح مي دهد: «پورنوگرافي تنها تعبير و ترجمان از شورش و طغيان عليه استانداردها و معيارها و عليه زندگي منضبط و مقرراتي مبتني بر اطاعت از تورات که نشانگر زيستن يک يهودي بر پايه دين يهود است، مي باشد.» همچنين هرزه نگاري، شورشي عليه والديني (غالباً از طبقه متوسط) است که آرزو دارند بچه هايشان حقوقدان، پزشک و حسابدار شوند.
به همان اندازه که تأثيرات مذهبي کم کم محو شد و آموزه هاي سکولار جانشين آنها گرديد، يهوديان بي قيد و بي-تعصب، به ويژه آنهايي که در منطقه خليج کاليفرنيا بودند، نيز به سکس به مثابه ابزاري جهت رهايي و آزادي شخصي و سياسي نگريستند. آمريکا آزادترين جامعه اي بود که يهوديان تا به حال شناخته بودند و اين امر، خود را با رشد صنعت هرزه نگاري نشان داد. زنان يهودي که به آميزش جنسي بر روي صفحه تلويزيون مي پردازند، مطمئناً در تضاد روشن و شديدي با تصور قالبي از «شاهزاده خانم هاي يهودي آمريکايي» قرار دارند.
انقلابيون جنسي
در اينجا سخن بر سر اين است که تلاش همه جانبه و مبارزه سنتي انقلابي نو راديکال يهوديان مهاجر در آمريکا، به جاي سياست چپ گرايانه به سمت سياست جنسي سوق داده شده است. يهوديان درست همان گونه که در جنبش هاي راديکال و بنيادي، در طول ساليان طولاني شرکت داشته اند، در صنعت هرزه نگاري هم به گونه اي نامتوازن شرکت دارند. يهوديان آمريکا، انقلابيون جنسي بوده اند. مقدار زيادي از مطالب مربوط به آزادي جنسي، از سوي يهوديان نگاشته شده است. آنهايي که در صف مقدم جنبشي بودند که آمريکا را وادار به اتخاذ يک ديدگاه ليبرال تر درباره سکس کرد، يهودي بودند. همچنين يهوديان پرچمدار انقلاب جنسي دهه1960 بودند.
ويلهلم رايش، هربرت مارکوزه و پاول کودمن، جانشين مارکس، تروتسکي و لنين شدند آن گونه که استنباط انقلابي ايجاب مي کرد. مشغله ذهني و دغدغه اصلي رايش، کار، عشق و سکس بود، در حالي که مارکوزه پيشگويي کرد که يک آرمان شهر سوسياليستي، اين امکان را براي افراد فراهم خواهد آورد که به ارضا و اقناع سکسي دست يابند. کودمن دربارهي «پيامدهاي دلنشين و عالي فرهنگي» که از قانوني کردن پورنوگرافي پيروي مي کند، مطالبي با اين مضمون نوشت: «اين امر به کل هنر ما شرافت خواهد داد و جنسيت را انساني خواهد ساخت.»
اين مرور اجمالي و مختصر و تجزيه و تحليل نقش و انگيزه هاي پشت پرده بازيگران و توليدکنندگان محصولات هرزه-نگاري، قصد دارد تا موضوعي را که در فرهنگ عمومي يهوديان آمريکايي مورد بي توجهي قرار گرفته، روشن کند. درباره اين موضوع، آثار اندکي به نگارش درآمده است. کتاب هايي همچون «تاريخچه اي از يهوديان در آمريکا» به سادگي اين موضوع را ناديده مي گيرند و شما مي توانيد يقين داشته باشيد که در سيصد و پنجاهمين سالگرد ورود يهوديان به ايالات متحده، هيچ سخني درباره پيشرفت و نوآوري يهوديان در اين زمينه گفته نشد. حتي نشريه « نيويورک تايمز» که معمولاً اهل مدارا و تسامح است، در پرداختن به اين موضوع، بيش از اندازه وزين و موقر بوده است، ولي نشريه(Heeb) که سنت شکن، عرف ستيز و چپ گراست، قصد دارد که شماره اي مختص اين موضوع منتشر کند. با در نظر گرفتن ديدگاه نسبتا تسامح گراي يهودي درباره سکس، چرا ما از نقش يهوديان در صنعت هرزه نگاري خجلت زده و شرمسار هستيم؟ ممکن است ما آن را دوست نداشته باشيم، ولي نقش يهوديان در اين حوزه مهم و چشم گير بوده است و هنگام آن فرا رسيده است که درباره آن به طور جدي بينديشيم و بنويسيم.
پي نوشت :
1-Nathan Abrams ؛ مدرس تاريخ آمريکاي نوين در دانشگاه آبردين است. وي به تازگي نگارش کتابي را دربارهي نومحافظه کاري در ايالات متحده به پايان رسانده است.