دعاهایی که دعا نیستند!!

گروهى از مردم مى‏ خواهند دست از تلاش و کوشش در زندگی بردارند، و راه دنیا را برای خود و دیگران تغییر داده به دعا پناه برند، چنین دعاهایى هرگز مستجاب نمى‏ گردد، چون بسیاری از امور جزو سنتهای الهى است.
سه‌شنبه، 4 دی 1397
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: حمید حنائی نژاد
موارد بیشتر برای شما
دعاهایی که دعا نیستند!!

دعا در اصل براى این است که در محضر خدا باشیم که واسطه نباشد.

چکیده
گروهى از مردم مى‏ خواهند دست از تلاش و کوشش در زندگی بردارند، و راه دنیا را برای خود و دیگران تغییر داده به دعا پناه برند، چنین دعاهایى هرگز مستجاب نمى‏ گردد، چون بسیاری از امور جزو سنتهای الهى است.
تعداد کلمات: 1190/ تخمین زمان مطالعه: 6 دقیقه.

دعا
 
نویسنده: حمید حنائی نژاد
 

دعا موضوعش و زمینه‏ اش در جایى است که هیچ واسطه‏ اى در کار نباشد، و دعاخوان و داعى و کسى که دعا مى‏ خواند احیانا به آن مرتبه مى‏ رسد که خود را در محضر خدا احساس مى ‏کند و با خدا سخن مى‏ گوید.اصولا دعا بگونه ‏اى باید باشد که واسطه نباشد، دعا در اصل براى این است که در محضر خدا باشیم که واسطه نباشد. توسل مسئله دیگرى است، توسل غیر از دعاست، توسل این است که ما بندگان عزیز الاهى را واسطه بین خود و خدا قرار مى ‏دهیم که خداوند ما را مورد عنایت خود قرار دهد، اصولا دعا موضوعش و زمینه‏ اش در جایى است که هیچ واسطه‏ اى در کار نباشد، و دعاخوان و داعى و کسى که دعا مى‏ خواند احیانا به آن مرتبه مى‏ رسد که خود را در محضر خدا احساس مى ‏کند و با خدا سخن مى‏ گوید، دعا وسیله بسیار نزدیکى است که انسان را با خدا، نزدیک کند، یعنى رابطه انسان را با خدا برقرار کند، در قرآن به این مسئله ضمن آیات مختلف و با تعبیرات مختلف توجه شده است.( موسوی تبریزی، سید محسن، تقوی و اخلاق قرآنی، 1388ش، ص 374).
 

چرا خداوند رحیم و مهربان برخی از دعاها را مستجاب نمى‏ کند؟!.

بسیار مى‏ شود که انسان در تشخیص مصالح و مفاسد خود به اشتباه مى‏ افتد، گاه با تمام وجودش مطلبى را از خدا مى‏ خواهد که به هیچ وجه صلاح او نیست!.عدم استجابت بعضى از دعاها علل و عوامل دیگرى نیز دارد، از جمله اینکه بسیار مى‏ شود که انسان در تشخیص مصالح و مفاسد خود به اشتباه مى‏ افتد، گاه با تمام وجودش مطلبى را از خدا مى‏ خواهد که به هیچ وجه صلاح او نیست، حتى ممکن است خود او بعدا واقف به چنین امرى بشود، این درست به این مى ‏ماند که گاهى بیمار یا کودک غذاهاى رنگینى از پرستاران خود مى‏ طلبد که اگر به خواسته او عمل کنند بیماریش افزون مى‏ شود، و یا حتى جان او را به خطر مى‏ افکند، در اینگونه موارد خداوند رحیم و مهربان دعا را مستجاب نمى‏ کند و براى آخرت او ذخیره مى‏ سازد.(مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، 1374ش، ج20، ص 151).
 

دعائى که مستجاب نمى ‏شود و به هدف اجابت نمى ‏رسد، یکى از دو چیز را فاقد است.

دعائى که مستجاب نمى‏ شود و به هدف اجابت نمى ‏رسد، یکى از دو چیز را فاقد است: اول این است که دعا دعاى واقعى نیست، و امر بر دعا کننده مشتبه شده، دوم این است که دعا، دعاى واقعى هست، لیکن در دعا خدا را نمى‏ خواند، به این معنا که به زبان از خدا مسئلت مى ‏کند، ولى در دل همه امیدش به اسباب عادى یا امور وهمى است. دعائى که مستجاب نمى‏ شود و به هدف اجابت نمى ‏رسد، یکى از دو چیز را فاقد است: اول این است که دعا دعاى واقعى نیست، و امر بر دعا کننده مشتبه شده، مثل کسى که اطلاع ندارد خواسته ‏اش نشدنى است، و از روى جهل همان را درخواست مى‏ کند، یا کسى‏ که حقیقت امر را نمى‏ داند، و اگر بداند هرگز آنچه را مى‏ خواست درخواست نمى‏ کرد، مثلا اگر مى‏ دانست که فلان مریض مردنى است و درخواست شفاى او درخواست مرده زنده شدن است هرگز درخواست شفا نمى‏ کند، و اگر مانند انبیا این امکان را در دعاى خود احساس کند، البته دعا مى‏ کند و مرده زنده مى ‏شود، ولى یک شخص عادى که دعا مى‏ کند از استجابت مایوس است، و یا اگر مى ‏دانست که بهبودى فرزندش چه خطرهایى براى او در پى دارد دعا نمى‏ کرد، حالا هم که از جهل به حقیقت حال دعا کرده مستجاب نمى‏ شود. دوم این است که دعا، دعاى واقعى هست، لیکن در دعا خدا را نمى‏ خواند، به این معنا که به زبان از خدا مسئلت مى ‏کند، ولى در دل همه امیدش به اسباب عادى یا امور وهمى است، امورى که توهم کرده در زندگى او مؤثرند. پس در چنین دعائى شرط دوم (اذا دعان، در صورتى که مرا بخواند) وجود ندارد، چون دعاى خالص براى خداى سبحان نیست، و در حقیقت خدا را نخوانده چون آن خدایى دعا را مستجاب مى ‏کند که شریک ندارد، و خدایى که کارها را با شرکت اسباب و اوهام انجام مى ‏دهد، او خداى پاسخگوى دعا نیست، پس این دو طایفه از دعا کنندگان و صاحبان سؤال دعاشان مستجاب نیست، زیرا دعایشان دعا نیست، و یا از خدا مسئلت ندارند چون خالص نیستند.(طباطبائی، موسوی همدانی، ترجمه تفسیر المیزان، 1378ش، ج2، صص 45-46 با اندکی تلخیص).
 

بیشتر بخوانید: حکایت امیرمؤمنان علی (ع) و اعرابی.


حکایت امیرمؤمنان علی (ع) و اعرابی.

برخى از روایات، دعایى براى برطرف شدن دردشکم، دعایى دیگر براى درد کمر و دعایى دیگر براى درد چشم و دندان و ... آمده است. این‏گونه روایات، یا جعلى است، زیرا با واقعیّت تضاد دارد و درد را هم برطرف نمى‏ کند و یا این‏که مقصود از آنها این است که شخص با توکل بر خدا به معالجه بپردازد.در برخى از روایات، دعایى براى برطرف شدن دردشکم، دعایى دیگر براى درد کمر و دعایى دیگر براى درد چشم و دندان و ... آمده است. این‏گونه روایات، یا جعلى است، زیرا با واقعیّت تضاد دارد و درد را هم برطرف نمى‏ کند و یا این‏که مقصود از آنها این است که شخص با توکل بر خدا به معالجه بپردازد. نقل شده است که امیر مؤمنان علیه السّلام گذرش به مردى اعرابى افتاد. در کنار این مرد، شترى قرار داشت که به بیمارى گال مبتلا بود. امام علیه السّلام به وى فرمود: مگر این شتر را درمان نمى ‏کنى؟ اعرابى گفت: بله یا امیر مؤمنان، آن را درمان مى‏ کنم. امام علیه السّلام فرمود: با چه چیزى؟ اعرابى گفت: به وسیله دعا. امام علیه السّلام فرمود: به همراه دعا، مقدارى از قطران‏ [1] بر زخم‏هاى آن بمال. رازى در تفسیر خود مى‏ گوید: خداوند سبحان به بنده‏ اش مى‏ گوید: من با این‏که مطلقا از تو بى‏ نیازم، دعایت را اجابت مى‏ کنم. تو نیز دعایم را اجابت کن با این‏که تو از هرجهت به من نیاز دارى. چه بزرگ است این بخشش و کرم.(مغنیه، محمد جواد، دانش، ترجمه تفسیر کاشف، 1386ش، ج1، ص 510).
 

مرحوم کاشفی سبزواری معتقد است که اغلب علماء دعا را حمل بر عبادت کرده اند!.

اغلب علماء دعا را فرود آورده ‏اند بر عبادت و مؤید این است که خداى مى‏ فرماید إِنَّ الَّذِینَ یَسْتَکْبِرُونَ‏ به درستى آنان که سرکشى مى ‏نمایند عَنْ عِبادَتِی‏ از پرستش من‏ سَیَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ‏ زود باشد که درآورده شوند به دوزخ.وَ قالَ رَبُّکُمُ‏ و گفت پروردگار شما ادْعُونِی‏ بخوانید مرا أَسْتَجِبْ لَکُمْ‏ تا اجابت کنم از براى شما معنى اجابت آنکه مرا پرستید تا ثواب دهم شما را اغلب علماء دعا را فرود آورده ‏اند بر عبادت و مؤید این است که خداى مى‏ فرماید إِنَّ الَّذِینَ یَسْتَکْبِرُونَ‏ به درستى آنان که سرکشى مى ‏نمایند عَنْ عِبادَتِی‏ از پرستش من‏ سَیَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ‏ زود باشد که درآورده شوند به دوزخ و حفص رح بصیغه معلوم خواند یعنى به دوزخ درآیند داخِرِینَ‏ بیچارگان و خوارشدگان و گویند دعا بمعنى استغاثه است یعنى فریاد خواهید بمن بوقت درماندگى تا شما را به فریاد رسم و بقول جمعى مراد از دعا سؤال است یعنى بخواهید تا بدهم که خزائن رحمت من مالامال است و کرم من بخشنده آمال، کدام گدائى دست نیاز پیش آورده که نقد مراد بر کف امیدش ننهادم و کدام محتاج زبان سؤال گشاده که رقعه حاجتش بتوقیع اجابت موشح نساختم بیت‏:
بر آستان ارادت که سر نهاد شبى‏          که لطف دوست به رویش هزار در نکشاد
و گفته‏ اند که دعا بمعنى ثنا است و استجابت بمعنى قبول یعنى مرا ستایش کنید تا به فضل کامل خود ثناى ناقص شما را قبول کنم یا مراد از دعا توبه است چه تائب خدا را مى‏ خواند بوقت رجوع با او و از اجابت پذیرفتن توبه باشد یعنى توبه کنید تا بپذیرم بیت‏:
گر توبه کنى پذیرم از روى کرم‏            وانگه ز سر جریمه ‏ات درگذرم.(کاشفی سبزواری، حسین بن علی، جلالی نائین، مواهب علیه، 1369ش، ص 1061).
    

پی نوشت:

[1] . قطران ماده‏اى است که از شیره چوب به‏دست مى‏آید و در دامپزشکى براى درمان امراض عفونى به کار مى‏رود.
 
منابع:
1- موسوی تبریزی، سید محسن، تقوی و اخلاق قرآنی، ایران، قم، انتشارات نور علی نور، چاپ اول، 1388ش.
2- مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ایران، تهران، انتشارات دارالکتب الإسلامیة، چاپ سی و دوم، 1374ش.
3- طباطبائی، موسوی همدانی، ترجمه تفسیر المیزان، ایران، قم، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم،چاپ یازدهم، 1378ش.
4- مغنیه، محمد جواد، دانش، ترجمه تفسیر کاشف، ایران، قم، مؤسسه بوستان کتاب، چاپ دوم،1386ش.
5- کاشفی سبزواری، حسین بن علی، جلالی نائین، مواهب علیه، ایران، تهران، سازمان چاپ و انتشارات اقبال، چاپ اول،1369ش.

 



مقالات مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.