چکیده:
همان طور که در روایات مختلف ذکر شده است، در روز قیامت در پیشگاه خداوند، وقتی فرد حسنات خود را در نامه اعمالش نمى بیند، به او گفته مى شود پروردگار تو عملی را فراموش نمى کند و جا نمى گذارد، اعمال تو با غیبت کردن از بین رفته است. به بیان دیگر، غیبت حسنات را مى خورد، همانطور که آتش هیزم را مى¬خورد. از سوی دیگر بدگمانی است که، کارها را فاسد میکند و انسان را به بدیها بر میانگیزاند.
تعداد کلمات: 650 کلمه/ زمان تقریبی مطالعه: 3 دقیقه
همان طور که در روایات مختلف ذکر شده است، در روز قیامت در پیشگاه خداوند، وقتی فرد حسنات خود را در نامه اعمالش نمى بیند، به او گفته مى شود پروردگار تو عملی را فراموش نمى کند و جا نمى گذارد، اعمال تو با غیبت کردن از بین رفته است. به بیان دیگر، غیبت حسنات را مى خورد، همانطور که آتش هیزم را مى¬خورد. از سوی دیگر بدگمانی است که، کارها را فاسد میکند و انسان را به بدیها بر میانگیزاند.
تعداد کلمات: 650 کلمه/ زمان تقریبی مطالعه: 3 دقیقه
حدیثه اسفندیار
مجلس سوم: گوشت برادر مردهات را میخوری
همین که وارد مجلس شدند، نگاه غضبناکش به سمت او و دخترش برگشت. الله اکبر...، لبش را برچید و درحالی که حاج خانم داشت درباره حرمت غیبت کردن، صحبت میکرد، سرش را به نشانه تأسف تکان داد:
- عجب دوره و زمانهای شده، آخرالزمان که می گویند همین است!
- مگر چی شده؟ نکند ریگی به کفشش داشت؟
- ریگ که چه عرض کنم، کلوخه ... هروز صبح علی الطلوع، شال و کلاه می کند، سر خیابان می رود، سوار یک ماشین با شیشههای دودی می شود و آخر شب با همان ماشین به خانه برمی گردد!
سوره حجرات آیه 12:
ای کسانی که ایمان آوردهاید، از بعضی از گمانها در حق یکدیگر اجتناب کنید که برخی ظنّ و گمانها معصیت است و نیز هرگز (از حال درونی هم) تجسس مکنید و غیبت یکدیگر روا مدارید، آیا هیچ یک از شما دوست دارد که گوشت برادر مرده خود را خورد؟ البته کراهت و نفرت از آن دارید (پس بدانید که مثل غیبت مؤمن به حقیقت همین است) و از خدا پروا کنید، که خدا بسیار توبه پذیر و مهربان است.
- پس حسابی زاغ سیاهش را چوب زدی؟
- کجا می رود این همه ساعت؟
- یه قصری اون بالا مالاها، که تا حالا تو خواب هم ندیدین.
- نکند یواشکی شوهر کرده؟
- چه ساده این! شوهر چیه؟ این مارمولک ها را من خوب میشناسم، دم به تله نمی دهند، فقط دنبال تلکه کردن مردای خرپول بدبختند.
- دور از جون، ما تو محله مرد داریم، جوون داریم، یکی نیست به او بگوید بشین تو خونه، بچهات را بزرگ کن.
-لا اقل اگر از دیگران حیا نمیکنی، از دخترت حیا کن!
- ای بابا، کجای کارین! زنه روزهایی که مدرسه دخترش تعطیله، او را هم با خودش می برد.
- پس دختره هم دستش با ننهاش تو یک کاسه است؟
- پس فردا، او هم میخواهد جا پای مادرش بگذارد!
- اصلاً از کجا معلوم دخترش باشد؟ شاید او را جای دخترش جا زده که راحتتر بتواند هر غلطی می خواهد بکند.
- بچه بیچاره...
- حالا این حرفا را ول کنید، بعد از مجلس می خواهم با حاج خانم صلاح و مشورت کنم ببینیم چیکار می شود کرد!
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) می فرمایند:
هر کس زن یا مردی را غیبت کند، تا چهل روز نماز و روزهاش پذیرفته نمیشود.
(بحارالانوار، ج 72، ص 25مجلس چهارم: شکستن حرمت مؤمن
همین که وارد مجلس روضه مادر حاج خانم شدند، او و دخترش که مشغول پذیرایی بودند، با لبخند گرمی به استقبالشان رفتند. حاج خانم داشت درباره حرمت مؤمن صحبت میکرد...؛ آنها هاج و واج به او، دخترش، حاج خانم و مادرش -که آلزایمر داشت- نگاه میکردند.
حالا فهمیدند که چرا حاج خانم به بهانه دوری مسیر، پسرش را– با ماشین شیشه دودی- دنبالشان فرستاده بود تا آنها را به مجلس مادرش بیاورد.
او پرستار مادر پیر حاج خانم بود
سوره حج آیه 38:
پس کسی را که خداوند مدافع اوست٬ چگونه انسان به خود جرأت میدهد که پرده از اسرارش بدرد و رازش را فاش کند یا عیبش را آشکار سازد، و یا بی دلیل به او تهمت وارد نموده و آبروی او را بریزد و به حیثیّتش صدمه برساند