به این ترتیب میتوان ادعا کرد که زبان نیز مانند سایر اعضای بدن انسان قادر است در صورت تخلف از قوانین و احکام الهی به یکی از ابزارهای ارتکاب گناه تبدیل شود. البته این از عضو بدن انسان مانند سایر اعضا و جوارح او در صورت پیروی از دستورات شرع مقدس به وسیله و ابزاری برای اطاعت تبدیل خواهد گردید. بنابراین چگونگی مراقبت از این عضو بدن در جلوگیری از انجام گناه درست مانند سایر اعضا و جوارح انسان خواهد بود و تفاوت چندانی با آنها ندارد.
البته با توجه به این موضوع که گناهان زبان برخلاف گناهانی که با دست و پا انجام میشوند چندان قابل لمس نیست، معولا مانند آنها جدی گرفته نمیشود. به عنوان مثال برخی از مردم بسیار راحتتر از آن که دست به دزدی بزنند، دروغ میگویند. به این دلیل که دروغ گفتن برخلاف دزدی کردن کار چندان قابل لمسی نیست و به همین دلیل در نزد برخی از مردم عادی و کم اهمیت جلوه میکند. حال آن که شاید ضرر و زیانی که برخی از دروغها به دیگران وارد میکنند بسیار بیشتر از گناهانی نظیر دزدی باشد.
انواع و اقسام گناهان زبان
گناهان زبان انواع مختلفی را در بر میگیرد که در بخش پایانی این مطلب به هفتاد مورد از آنها اشاره خواهیم نمود. در مجموع هر عمل ناپسندی که با زبان بتوان آن را انجام داد این قابلیت را دارد تا به عنوان یکی از گناهان زبان شناخته شود. به عنوان مثال غیبت یکی از ناپسندترین کارهایی است که میتوان آن را به کمک زبان خود انجام داد. این عمل زشت از جمله گناهان زبان است که افراد مومن و معتقد به شدت از انجام آن نهی و منع شدهاند.به عنوان مثال میتوان به آیه 12 سوره حجرات اشاره نمود که در مورد این عمل ناپسند هشدارهایی در آن مشاهده میشود و غیبت را به خوردن گوشت برادر تشبیه کرده است: «و هیچ یک از شما در مورد دیگری غیبت نکند. آیا کسی از شما دوست دارد که گوشت برادر مردهی خود را بخورد؟ به یقین همه شما از این امر کراهت دارید»
علاوه بر قرآن پیامبر اسلام نیز به آسیبهای غیبت اشاره کرده است: «کسانی در روز قیامت میآیند و به نامهی اعمال خود نگاه میکنند و اثری از کارهای نیکی که کردهاند را در آن نمیبینند. سپس میپرسند: کجاست کارهای شایستهی من که در دنیا انجام داده بودم؟ و به آنها پاسخ داده میشود: تو غیبت مردم را کردی، به دلیل غیبتهای تو کارهای ثوابی که انجام داده بودی در نامهی عمل کسانی که غیبت آنها را کردی به ثبت رسیده است»
به طور کل آثار و تبعاتی که گناهان زبان با خود به همراه دارند تا اندازهای جدی است که برخی از بزرگان دین سکوت را به پیروان خود توصیه کردهاند و بر این نکته تاکید ورزیدهاند که بیهوده سخن گفتن عمل چندان پسندیدهای نیست و بهتر است انسان پیش از آن که واقعا نیاز باشد لب به سخن نگشاید. در مجموع باید تعادل مناسبی میان سکوت و سخن گفتن انسان برقرار باشد. تعادلی که آن را از زبان مولای متقیان هم میشنویم: «خوشبخت و رستگار آن کسی است که علم و عمل او و دوستی و دشمنی و گرفتن و رها کرد او در کنار سخن گفتن و سکوتش و همچنین رفتار و گفتار او تنها بر اساس رضای الهی صورت بگیرد و آن شخص بر خلاف امر پروردگار قدمی برندارد»
چگونگی پیشگیری از گناهان زبان
یکی از روشهای موثری که برای پیشگیری از گناهان زبان میتوان به کار بست آن است که افراد ارتباط خود با خدا را تقویت کنند. در این حالت میتوان زمینههای اصلی حادث شدن اکثر گناهان از جمله گناهان زبان را از بین برد. علاوه بر آن آشنایی کامل با اثرات ناخوشایندی که انجام گناهان مختلف میتواند از خود به جا بگذارد نیز یکی دیگر از عوامل پیشگیری از گناه به شمار میرود. همچنین توجه به آثار مثبتی که ترک کردن گناهان مختلف قادر به ایجاد آنها در انسان و اطرافین او است هم میتواند در این راه بسیار موثر عمل کند. به این ترتیب بهترین راه برای پیشگیری از گناهان زبان مانند غیبت، سخن چینی یا حرف نابهجا آن است که صاحبان زبان از آن مراقبت کنند تا به این گناهان و آسیبها و آفتهای ناشی از آن دچار نشوند. از دیگر روشهای موثر برای مقابله با گناهان برخورداری انسان از اراده قوی است. به این معنی که برای پرهیز از انجام گناه باید تصمیم راسخ گرفت و آن تصمیم را به طور کامل و بدون سستی و تزلزل اجرا کرد.
بر اساس آنچه در آیات قرآن و روایات مذهبی آمده است یکی از بهترین روشهای موجود برای پیشگیری از انجام گناهانی که به زبان مربوط میشوند پرهیز از زیاده گویی و خودداری از سخنان اضافه، بیمعنی، بیمورد و بیهوده است.
همان گونه که در سطور پیشین این متن نیز به آن اشاره شد یکی از دلایل مهمی که به آفتهای مربوط به گناهان زبان بیتوجهی میشود دست کم گرفتن این آفتها و نادیده انگاشتن آنها توسط افراد است. به این دلیل که بسیاری از مردم حرف را با عمل یکی نمیدانند و از همین رو اهمیت چندانی به کلماتی که از دهانان خارج میشود نمیدهند.
در صورتی که اگر یک فرد آگاه این موضوع را مد نظر قرار دهد که سخنان و صحبتهای او نیز بخشی از اعمال و کردار او به شمار میرود و درست به همان اندازه هم برای او مسئولیت ایجاد میکند، از انجام اعمالی نظیر پرگویی که در نهایت به بی اخلاقیهایی مانند دروغ، غیبت و رنجاندن دیگران میانجامد پرهیز خواهد کرد.
روایت میشود هنگامی که حضرت علی (ع) با یک فرد پرحرف مواجه شد به نکوهش این صفت پرداخت و به او توصیه کرد: «تو بر فرشتگان حافظ خود با این پر حرفی کتابی بس طولانی را املا میکنی. پس تنها از آنچه به تو سود میرساند سخن بگو و از گفتن سخنان واهی اجتناب کن.»
یکی از دلایلی که باید به هر روش ممکن از انجام گناهان زبان اجتناب کرد و در صورت اعتیاد به آنها راهی برای درمان قطعی و همیشگی این گناهان یافت نقش مهم کلمات بیان شده توسط انسان در سرنوشت نهایی و اخروی او است. تا جایی که عدهای معتقدند زبان انسان نقش مهم و بهسزایی در این حقیقت که او در نهایت یک فرد بهشتی محسوب میگردد یا این که باید به جهنم وارد شود ایفا مینماید.
در همین راستا حضرت علی (ع) به این نکته اشاره میکند که: «تا زمانی که سخن را بر زبان جاری نکردهای اختیار آن به دست تو خواهد بود. ولی هرگاه سخن را بر زبان آوردی دیگر این تویی که در بند آن گرفتار میشوی، پس اکنون از زبان خود مانند طلا و نقرهای که اندوختهای محافظت کن. چه بسا سخنانی وجود دارد که نعمتی را از انسان سلب میکند»
آن حضرت نصیحت خود را این گونه ادامه میدهد: «پس هر چه نمیدانی از گفتن آن خودداری کن. خداوند بر اعضا و جوارح تو چیزهایی را واجب کرده که روز قیامت از آنها پرسش خواهد کرد. در آن روز هر آن کس که زبانش بر او حکومت کند خوار و خفیف خواهد شد. پس هر آن کس که اکنون پر حرف شد خطایش هم زیادتر میشود. و هر کس این چنین باشد حیای او هم کاهش خواهد یافت. و هر آن کس که حیای او کاهش یابد، دوری گزیدنش از گناهان و امور شبههناک نیز کم خواهد شد. در نهایت دل او میمیرد و هر آن کس که دلش مرد وارد دوزخ می شود»
با توجه به این توصیهها اگر فردی به گناهان زبان دچار است باید هر چه زودتر این گناهان را ترک کرده و از آنها دوری کند. از جمله روشهای موثر برای درمان اعتیاد به این گناهان تمرین و تلقین است. علاوه بر آن افرادی که به این گناهان آلودهاند میتوانند با نذر و نیاز نسبت به درمان و ترک آنها امیدوار باشند.
همچنین افراد علاقهمند به ترک این قبیل گناهان میتوانند با جریمه کردن خود در صورت ارتکاب مجدد آنها در درمان اعتیادشان بکوشند. به عنوان مثال هر بار که بیش از اندازه پر حرفی کردند مقداری فلفل تند روی زبان خود بگذارند تا یادشان بماند که دیگر نباید این عمل را تکرار کنند. البته در انجام این تنبیهات جزیی نباید زیادهروی کرد و با سختگیری بیمورد به خود آسیب وارد ساخت.
در عمل باید افراد پر حرف یا دروغگو تلاش کنند تا با اتکا به روشهای تشویقی و تنبیهی خود را از دچار شدن به پرحرفی و دروغگویی و آفتهای مربوط به این اعمال برهانند و به تدریج گناهان زبان را به طور کامل کنار بگذارند. در مجموع برای دور نگه داشتن خود از انجام اعمال ناپسند باید صبر و حوصلهی فراوانی به خرج داد و نباید بلافاصله در انتظار مواجه شدن با نتایج قطعی بود. چرا که اگر یک فرد به عمل ناپسندی عادت کرده باشد مدت زمان زیادی طول میکشد تا از انجام آن دست بردارد. بنابراین اگر هدف اصلی شما دوری گزیدن از پرحرفی است باید سعی کنید تا هر بار کمتر از بار قبل حرف بزنید و به تدریج از میزان پرگویی خود بکاهید.
علاوه بر آن باید پایه و ریشهی اصلی اعمال ناپسند را هم مد نظر قرار داد و تلاش کرد تا آن ریشه را به طور کامل از بین برد. به عنوان مثال یکی از دلایلی که موجب پرحرفی افراد مختلف میشود تلاش ناخودآگاه آنها برای جلب نمودن توجه دیگران است. بنابراین اگر شما پرحرفی خود را ریشهیابی کنید به طور حتم در درمان آن توفیق بیشتری به دست خواهید آورد.
هفتاد مورد از گناهان زبان
برای پایان دادن به این مطلب به اتفاق یکدیگر پنجاه مورد از گناهان زبان که در برخی متون مذهبی به آنها اشاره شده است را از نظر میگذرانیم. این گناهان عبارتند از:غیبت
سخت چینی و خبرکشی که آن را نمیمه نیز میگویند
دروغ
دو زبانی
بهتان و افترا
قذف (نوعی دشنام است که توسط آن افراد دیگر را به اعمالی نظیر زنا یا لواط متهم میکنند)
افشا کردن اسرار مومنان
دشنام دادن
لعن و نفرین کردن
طعن زدن و شماتت نمودن
سخریه و استهزا یا همان مسخره کردن دیگران
مدح بیجا کردن و چاپلوسی نمودن
اظهار خشم
غنا
کثرت مزاح و خنده یا شوخی بیجا کردن و از حد گذراندن آن
انجام مرا و جدال به معنی مجادله یا دعوای لفظی با دیگران
خصومت ورزیدن
سوال عوام از امور مشکله
تکلم بدون علم
تکلم بی فایده یا بیهوده سخن گفتن
منکر خدا شدن
غیر خدا را پرستش کردن
دروغ بستن به خدا
تکذیب آیات خدا
کفران نعمت
از خدا شکوه کردن
اظهار ناامیدی کردن از خدا
به خدا دشنام دادن
دادن نسبتهایی نظیر داشتن فرزند به خدا
دادن نسبت بی عدالتی به خدا
ادعای خدایی کردن
از خدا درخواست بیجا کردن
ذکر دعای خیر برای ستمگران
نفرین کردن دیگران
چون و چرا کردن در کار خدا
گفتن سخنانی از این قبیل که خدا به قتل بسیاری از انسانهای نیکوکار به دست انسانهای پلید راضی است
اظهار دوستی کردن با دشمنان خدا
منکر رسالت پیامبر شدن
پیامبر را مجنون خواندن
فاش کردن اسرار امامان معصوم
از سخن امامان عیبجویی کردن
تعیین زمان برای ظهور امام زمان
ادعای امامت کردن
حلال خدا را حرام دانستن
حرام خدا را حلال دانستن
احکام را با قیاس سنجیدن
به ناحق شهادت دادن
تفسیر به رای کردن قرآن
مومن را خوار کردن و خوار شمردن
فاسق را عزیز شمردن
ترساندن افراد مومن
اظهار فقر و تنگدستی کردن
راز خود را به دیگران گفتن
به پدر و مادر غر و لند کردن
به کسی نسبت زنا دادن
عیبجویی کردن
خلافکار را تشویق کردن
مومنان را با القاب زشت نامیدن
به مال و منال دیگران غبطه و حسرن خوردن
وعده دروغ دادن به دیگران
صفات نیک زنان را به نامحرمان گفتن
با زن نامحرم شوخی کردن
فال بد زدن
عذرتراشی کردن برای ظلم ظالمان
سخن برادر مسلمان خود را قطع کردن
پیشگویی کردن و خود را غیبگو نامیدن
منت کشیدن
با خواندن قرآن کسب روزی کردن
امر سلطانها را امر خدا دانستن
در کیفیت خدا سخن گفتن
منبع: سایت ستاره