یکی از جلوههای جنگ نرم سیل شبهاتی است که از طرق مختلف به صورت بیوقفه، انقلاب و ملت ایران را هدف قرار داده است. در این جا به برخی شبهات فرهنگی و اجتماعی رایج در فضای مجازی و حقیقی پیرامون انقلاب و ملت ایران میپردازیم.
شبهۀ 13 ـ اسلامیتر بودن حکومت پهلوی نسبت به حالا
از پدر پرسیدم برای چی انقلاب کردید؟ پاسخ داد: برای اسلام.
گفتم: مگه اون زمان نماز نمیخوندی؟ ... چرا
مگه مسجد نمیرفتی؟ ... چرا
مگه مکه نمیرفتی؟ ... چرا
مگه محرم، تکیه و دسته نبود؟ ... چرا بود.
مگه زنت حجاب نداشت؟ ... چرا داشت.
مگه نزول بد نبود؟ ... خیلی بد بود.
مگه ناموس محلتون حرمت نداشت؟ ... چرا زیاد داشت.
مگه صدای اذان از رادیو پخش نمیشد؟ ... چرا میشد.
گفتم خب پس چه تغییری ایجاد کردید؟
کمی درنگ کرد و هیچ پاسخی نداشت.
گفتم: اما امروز فرزند تو نماز نمیخواند؛ از حج متنفر و از کربلا بغض دارد؛ از حجاب گریزان و از چشم هیز و نامرد مردان محله در فغان است؛ نزول بیداد میکند؛ بانکهای اسلامی را ببین! دختران انقلابی فاحشه را نشانت بدهم؟ مساجد خالی و پارتیهای آنچنانی شبانه را؟ شاه غارت کرد؟ چقدر؟ جان بچهت چقدر خورد؟ چقدر برد؟ در این ایام شکوهمند چقدر از پول من و تو به جیب آخوند رفت؟
اسلام آمد، اما از نوع جدیدش همانیکه جماعت آخوند میخواستند باشد!
پدر دیگه از تهدید کسی نمیترسم. حرفم را با منطق و ادب خواهم گفت، هر جا که باشم. دیگه زمان آن فرا رسیده که ما برای خود کاری کنیم پدر. سوغات انقلاب شما برای ما فقط ذلت بود و فلاکت و دشمنی با همه دنیا. من به فرزندم حقیقت را خواهم گفت!
پاسخ شبهه:
1- مواردی چون نماز، مسجد و مکهرفتن تمام اسلام نیستند، بلکه بخش اندکی از اسلام هستند.
2- با به تخت نشستن رضاشاه، تکیهها بسته و عزاداری ممنوع شد. اما محمدرضا شاه نتوانست مانند پدرش روند تعطیلی هیئتها را کاملاً حفظ کند، به گونهای که به باور بسیاری کلید انقلاب اسلامی از محرم 1342 به خاطر همین محدودیتها در ایران زده شد.[1]
3- حجاب فردی در دوره محمدرضاشاه در پارهای از موارد آزاد بود؛ اما در بیشتر مشاغل، مدارس و دانشگاهها و برخی مراکز عمومی ممنوع بود. ضمن اینکه با ترویج فساد در جامعه و تقبیح نمادهای مذهبی چون حجاب، بسیاری از خانوادهها به دنبال راهی برای حفظ حجاب نوامیسشان بودند. کشف حجاب در عصر رضاشاه به زور سر نیزه و در عصر محمدرضا به پشتیبانی تبلیغات گسترش یافت.[2]
4- برخلاف ادعای نویسنده، نه تنها نزول بد دانسته نمیشد و رایج بود، بلکه بنگاههایی در شهرهای مختلف رسماً نزولخواری میکردند.
5- برخلاف ادعای نویسنده، نوامیس مردم حرمت نداشتند و در خیابانها و محلات از سوی اوباش، افراد مست، افراد تحریکشده در سینماهای پخشکننده فیلمهای مستهجن و... مورد تعرض قرار میگرفتند.
«روز روشن اراذل و اوباش، زنان و دختران را از سطح شهر میربودند و با زور به شهر نو (مراکز فساد) میبردند و رژیم اقدامی به عمل نمیآورد.»[3]
6- اذان پخش میشد؛ اما رادیوی کشور مسلمان قبل و بعد از پخش اذان، ساعتها ترانههای مبتذل و آواز زنان را پخش میکرد!
7- با طرح موارد بالا سعی شده جامعه آن روز را جامعه دینی معرفی کنند، در حالی که اینها تنها بخشی از دین بوده و جنبههای ظلمستیز و حقطلبانه واقعی دین را در بر نداشته و ضرری برای فاسدین و فاسقین ندارند!
- رواج قوانین ظالمانه، فسادهای مختلف، مبارزه علنی با دین و نمادهای آن، تقبیح و برخورد با امر به معروف و نهی از منکر بخشهایی از روی دیگر سکه میباشد.
- این انقلاب مصداق بارز امر به معروف و نهی از منکر بود؛ حضرت علی(ع) میفرمایند: «همه کارهاى خوب و جهاد در راه خدا، در برابر امر به معروف و نهى از منکر چون قطرهاى است در دریاى عمیق.»[4]
8- مواردی که در قسمت دوم شبهه مطرح شده عمومیت ندارد و نویسنده خصوصیات خود و همفکرانش را تعمیم داده است:
- عموم جوانان در ارتباط با خدا و اهل نماز هستند و این را در نمازخانههای دانشگاهها و مساجد و... میتوان دید.
- حضور پر تعداد جوانان در حج تمتع و عمره بهصورت آزاد، دانشجویی و دانشآموزی و حضور پرشمار آنان در کاروانهای زیارتی کربلا و راهپیمایی اربعین، نشانه عشق و علاقه جوانان به حج و کربلای معلی میباشد.
- نگاههای ناپاک حاصل تلاشهای ضدفرهنگی و مفسدهانگیز علاقهمندان به تفکر شاه میباشد.
- اگرچه ایراداتی بر سیستم بانکی کشور وارد است، اما این ایرادات قابل قیاس با دوره پیش از انقلاب و رسمیت ربا نیست.
- واژه فاحشه انقلابی غلط است! انقلابی یعنی کسی که تفکر انقلابی دارد و اساس انقلاب ما، اسلام است. در اسلام فحشا و روابط نامشروع حرام است. پس اگر کسی به سمت این مسائل رفت خودبخود از دایره انقلابیبودن خارج است.
- نویسنده، مساجد و حضور جوانان را ندیده که اینطور اظهار نظر نموده است.
- تعداد پارتیها آنقدر اندک است که همان اندک علاقهمندان به آن هرنوع هزینهای میکنند تا یک پارتی پیدا و در آن شرکت کنند!
- حداقل ثروتی که شاه موفق به انتقال آنها به خارج از کشور شد 31 میلیارد دلار بود.[5]
- اسلام، جدید یا قدیم ندارد! دین و مکتبی است که با قرآن و روایات و اسنادش حفظ شده و هر مطلبی را میتوان با مبانی دین مقایسه کرد.
- برای آگاهی از بخشی از دستاوردهای پرشمار انقلاب اسلامی لینک زیر را مطالعه فرمایید:[6]
9- این متن مشخصاً در راستای تخریب وجهه اسلام و انقلاب اسلامی آنهم در آستانه دهه فجر تهیه و منتشر شده است و استدلالات ضعیف همراه با مغلطه، روش کاری نویسنده میباشد.
10- نویسنده ضمن ایجاد شبهه، در پایان قصد دارد مخاطب را وادار به اعتراض به بهانههای واهی نماید.
حقجو و حقطلب باشیم.[7]
شبهۀ 14ـ ارج نهادن حکومت شاه به دانش و دانشمند
بابام زمان شاه دیپلم گرفته زیرش نوشتن:
«به پاس تلاش و مجاهدت ١٢سالهتان براى کسب علم و دانش، این تصدیق به شما اهدا میگردد تا هم از مزایاى قانونى آن بهرهمند شوید و هم نقشى در عمران و آبادانى میهن عزیزمان ایران ایفا کنید.»
حالا ما رفتیم دکتری گرفتیم زیرش نوشتن:
«این مدرک بنا به درخواست نامبرده صادر گردیده و هیچگونه ارزش قانونى دیگرى ندارد.»
پاسخ شبهه:
1- این متن که در خصوص مدارک آموزش عالی فعلی نوشته شده است، صحت ندارد! عبارت «بنا به درخواست نامبرده صادر گردیده...» بر روی مدرک موقت درج میشود نه اصل دانشنامه اشخاص!
2- زیر دانشنامه که در حقیقت مدرک اصلی تحصیلات عالی در کشور است این عبارت درج شده است:
«توفیق نامبرده را در توأم کردن علم و عمل و خشیت و تقوی و کسب رضای خالق و تلاش در خدمت به خلق آرزومند است.»
حقجو و حقطلب باشیم.[8]
شبهۀ 15ـ انفجار سینمای قم به دستور سیداحمد خمینی
«روزنامه کیهان: سینمای قم به دستور سید احمد خمینی منفجر شد.»
نقل از آیتالله لاهوتی)
پاسخ شبهه:
1- ادعای صورت پذیرفته در شایعه فاقد سند میباشد.
2- به فرض صحت بیان مطلب فوق از طرف مرحوم لاهوتی، با توجه به تغییر موضع و مرام ایشان در اواخر عمر و عدم ثبات شخصیت و تأثیرپذیری از اطرافیان خصوصاً منافقین، اظهارات ایشان قابل استناد نمیباشد.
3- بنابر قرائن موجود انفجار سینمای قم توسط «تهرانىکیا» از اعضاى مجاهدین خلق و مسئول شاخه بازار آن سازمان انجام گرفته است.[9]
4- انفجار و اعمال تروریستی اصولاً جزو مشی مبارزاتی حضرت امام(ره) و به تبع آن نزدیکان ایشان نبوده است.
5- بین حضرت امام(ره) و منسوبین ایشان با منافقین هیچ گونه ارتباطی وجود نداشته است.
لذا انتساب این امر به مرحوم حاج احمد آقا امکانپذیر نمیباشد.
حقجو و حقطلب باشیم.
پینوشت
1. http://yon.ir/5Uj5n
2. http://yon.ir/Ax0AK
3. خاطرات من و فرح پهلوی، چاپ سوم، مؤسسه انتشارات به آفرین، تهران، 1381، ج 3، ص 493
4. نهجالبلاغه (صبحی صالح) ص 542، ح 374
5. http://yon.ir/otoXg
6. http://yon.ir/z6qTg
7. http://shayeaat.ir/post/126
8. http://shayeaat.ir/post/37
9. http://yon.ir/NvMMy) و (http://yon.ir/3uQ5Z
مطالب مرتبط
مهشکن | شبهات فرهنگی و اجتماعی (بخش سوم)
مهشکن | شبهات فرهنگی و اجتماعی (بخش دوم)
مهشکن | شبهات فرهنگی و اجتماعی (بخش اول)
مهشکن | شبهات اقتصادی (بخش اول)
مهشکن | شبهات اقتصادی (بخش دوم)