الهیات پویش
چکیده:
تصویری که رویکرد فلسفه یونان از وجود خدا ترسیم می کند تصویر خدایی ابدی است؛ یعنی خدایی که خارج از زمان است، تغییر ناپذیر و ایستاست و علت همه امور محسوب می شود، منتها از آنها تأثیر نمی پذیرد یا محرک نامتحرک است. اما این تصویر با تصویر خدای کتاب مقدس متضاد است.
تعداد کلمات: 1003 کلمه / تخمین زمان مطالعه:5 دقیقه
تصویری که رویکرد فلسفه یونان از وجود خدا ترسیم می کند تصویر خدایی ابدی است؛ یعنی خدایی که خارج از زمان است، تغییر ناپذیر و ایستاست و علت همه امور محسوب می شود، منتها از آنها تأثیر نمی پذیرد یا محرک نامتحرک است. اما این تصویر با تصویر خدای کتاب مقدس متضاد است.
تعداد کلمات: 1003 کلمه / تخمین زمان مطالعه:5 دقیقه
نویسنده: تونی لِین
ترجمه: روبرت آسریان
ترجمه: روبرت آسریان
پس از جنگ جهانی اول فلسفه پویشه توسط آلفرد نورث وایتهد و چارلز هارت شورن بسط و تکامل یافت. بسیاری از عالمان الهی، این فلسفه را که در مورد خدا نیز نگرشی خاص ارائه میدهد، پذیرفتند و در نتیجه الهیات پویش پدید آمد. مشهورترین نمایندگان این الهیات جی. بی. کاب ، اس. ام. اوگدن ، و دبلیو. ان. پتنگر هستند. این نگرش الهیاتی خصوصا در ایالات متحده، نگرشی مطرح است و در کلیسای کاتولیک نیز شکلی از آن را می توان در آثار تیاردو شاردن مشاهده کرد.
به طور کلی در فلسفه یونان ، وجود و پایایی به عنوان اصل و اساس، و صیرورت و تغییر به عنوان فرع و امور نسبتا غیرواقعی، در نظر گرفته می شدند. بر اساس فلسفه یونان، خدا وجودی تغییر ناپذیر و بنابراین، وجودی رها از عواطف و رنج و به دور از ساحت صیرورت و تغییر تلقی می شد. بر اساس این نگرش، رستگاری، فرایند گریز از ساحت صیرورت و تبدیل شدن به موجودی تأثیرناپذیر و مصون از هرگونه رنج، همانند خدا، محسوب می شود. بر اساس این تفکر، خدا در ابدیتی تغییر ناپذیر و خارج از زمان ( که خود پدیده ای فرعی و موقت محسوب می شد) ساکن است. استلزامات این نظریه فلسفی را می توان با توجه به نگرش ما نسبت به خودمان نشان داد. آیا «من» فردی هستم که در طول هفتاد سال در مجموعه ای از شرایط و تجارب زندگی کرده ام؟ اگر چنین است، این پدیده «من» چیست؟ زیرا من در طول هفتاد سال عمیقا تغییر کرده ام. فلسفه پویش بر این باور است که مسئله اصلی و واقعی ترین امر، پدیدۀ «من» نیست که به عنوان یک جوهر یا فردیت در طول زمان به وقوع پیوسته است، بلکه امر اصلی و محوری مجموعه تجاربی است که فرایند زندگی مرا شکل داده است. مفهوم «من» به عنوان فردیتی که در طول زمان گذر می کند، نه یک وهم، بلکه یک انتزاع است. از دیدگاه این فلسفه، واقعیت اصلی، فرایند زندگی من است و مفهوم «من» در مقام یک فرد، انتزاعی، ثانوی، و فرعی است. از نظر فلسفه پویش، فرایند صیرورت و تغییر، امری اساسی و غایی محسوب می شود. همانگونه که مشاهده می شود، نگرش فلسفه پویش درست نقطه مقابل نگرش فلسفه یونان است. این فلسفه با شرایط جهان معاصر بسیار تناسب و همخوانی دارد که در آن، واقعیت در چارچوبی تکاملی و به شکلی پویا و آشکار شونده و نه به شکلی ایستا و از پیش داده شده در نظر گرفته می شود.
بیشتر بخوانید : خطا در کتاب مقدس؟
تصویری که رویکرد فلسفه یونان از وجود خدا ترسیم می کند تصویر خدایی ابدی است؛ یعنی خدایی که خارج از زمان است، تغییر ناپذیر و ایستاست و علت همه امور محسوب می شود، منتها از آنها تأثیر نمی پذیرد (یا محرک نامتحرک است. اما این تصویر با تصویر خدای کتاب مقدس متضاد است. خدایی که عمل میکند و در بطن زمان با ما ارتباط ایجاد می کند، به شکلی پویا در وقایع این جهان خود را درگیر کرده است، و از قوم خود متأثر می گردد تا حدی که حتی از رفتار قوم خود اندوهگین می شود. الهیات فلسفی سنتی، نگرش فلسفه یونان را در مورد خدا پذیرفته و در پی آن بوده است تا بین این نگرش و تصویر کتاب مقدس در مورد خدا سازگاری به وجود آورد. آنسلمه بدون هیچگونه پرده پوشی اقدام به این کار کرد. وی سؤال می کرد که خدا چگونه می تواند هم مهربان باشد (تعلیم کتاب مقدس) و هم عاری از هرگونه عاطفه و احساس (تعلیم فلسفه یونان)؟ پاسخ وی این بود که خدا در ارتباط با تجربه ای که ما از او داریم مهربان است، اما به خودی خود و به تنهایی عاری از عاطفه و مهربانی است.
پس از جنگ جهانی اول فلسفه پویشه توسط آلفرد نورث وایتهد و چارلز هارت شورن بسط و تکامل یافت. بسیاری از عالمان الهی، این فلسفه را که در مورد خدا نیز نگرشی خاص ارائه میدهد، پذیرفتند و در نتیجه الهیات پویش پدید آمد. مشهورترین نمایندگان این الهیات جی. بی. کاب ، اس. ام. اوگدن ، و دبلیو. ان. پتنگر هستند. این نگرش الهیاتی خصوصا در ایالات متحده، نگرشی مطرح است و در کلیسای کاتولیک نیز شکلی از آن را می توان در آثار تیاردو شاردن مشاهده کرد.زیرا هنگامی که تو ما را در وضعیت فلاکت بارمان می نگری ما مهربانی تو را تجربه می کنیم، اما تو احساس مهربانی را تجربه نمیکنی. بنابراین، تو هم مهربان هستی؛ زیرا درماندگان را نجات می دهی و بر گناهکاران رحم میکنی و هم عاری از مهربانی؛ زیرا مهربانی و همدردی تو نسبت به درماندگان بر تو تأثیر نمی گذارد.) آنسلم، پروسلوگیون ۸)
مبحث فوق، موردی متناقض نما در مورد وجود خدا نیست، بلکه بیان تعارض آشتی ناپذیری است که بین نگرش کتاب مقدس در مورد خدا به عنوان وجودی مهربان و نگرش فلسفه یونان در مورد خدا به مثابه وجودی تأثیر ناپذیر وجود دارد.
الهیات پویش، خداباوری سنتی را رد می کند و مفهومی دوقطبی از خدا را جایگزین آن می سازد. این مفهوم بر اساس تمایز بین «وجود انتزاعی» و فعلیت انضمامی است. برای مثال، قهرمان معروف ورزش های دهگانه، دیلی تامپسون به عنوان یک ورزشکار زبده وجود انتزاعی» دارد، در حالی که مهارت و زبدگی وی در طرق مختلفی چون دویدن، پرش ارتفاع، وزنه، و غیره دیده می شود که این پدیده ها را می توان «فعلیت انضمامی» او دانست. الهیات پویش به یک معنا دیدگاه های فلسفه یونان را در مورد خدا به عنوان وجودی ابدی، تغییر ناپذیر، و علت همه امور می پذیرد؛ اما همه این ویژگی ها را به وجود انتزاعی او مربوط می داند.
مولتمان، آموزهای اجتماعی را بر اساس تثلیث بیان میکند که در آن به تثلیث توجهی جدی می شود. وی با دیدن یکی از شمایل های مشهور قرن پانزدهم روسیه که در آن سه شخص در هماهنگی و همدلی با یکدیگر تصویر شده اند، برای نوشتن این کتاب الهام یافت.) مولتمان ادعا می کند یگانه پرستی سنتی باعث به وجود آمدن نگرش مستبدانه و سرکوبگرانه در کلیسا و جامعه می شود. اما مولتمان آموزه اجتماعی تثلیث و توحیدی را که مبتنی بر تثلیث است به کار می گیرد تا آموزهای «مبتنی بر تثلیث را در مورد ملکوت خدا» شرح و بسط دهد. وی در این مورد به آراء یواکیم فیوره نیز استناد میکند و در نهایت، «آموزهای مبتنی بر تثلیث در مورد آزادی» مطرح می کند. از نظر مولتمان آموزۂ تثلیث بخشی از الهیات انتزاعی نیست، بلکه بنیانی برای مأموریت رهایشگرانه کلیسا در جامعه امروزی به حساب می آید.
ادامه دارد..
منبع:
تاریخ تفکر مسیحی، تونی لِین، ترجمه روبرت آسریان، چاپ پنجم، فروزان روز، طهران (1396)
پس از جنگ جهانی اول فلسفه پویشه توسط آلفرد نورث وایتهد و چارلز هارت شورن بسط و تکامل یافت. بسیاری از عالمان الهی، این فلسفه را که در مورد خدا نیز نگرشی خاص ارائه میدهد، پذیرفتند و در نتیجه الهیات پویش پدید آمد. مشهورترین نمایندگان این الهیات جی. بی. کاب ، اس. ام. اوگدن ، و دبلیو. ان. پتنگر هستند. این نگرش الهیاتی خصوصا در ایالات متحده، نگرشی مطرح است و در کلیسای کاتولیک نیز شکلی از آن را می توان در آثار تیاردو شاردن مشاهده کرد.زیرا هنگامی که تو ما را در وضعیت فلاکت بارمان می نگری ما مهربانی تو را تجربه می کنیم، اما تو احساس مهربانی را تجربه نمیکنی. بنابراین، تو هم مهربان هستی؛ زیرا درماندگان را نجات می دهی و بر گناهکاران رحم میکنی و هم عاری از مهربانی؛ زیرا مهربانی و همدردی تو نسبت به درماندگان بر تو تأثیر نمی گذارد.) آنسلم، پروسلوگیون ۸)
مبحث فوق، موردی متناقض نما در مورد وجود خدا نیست، بلکه بیان تعارض آشتی ناپذیری است که بین نگرش کتاب مقدس در مورد خدا به عنوان وجودی مهربان و نگرش فلسفه یونان در مورد خدا به مثابه وجودی تأثیر ناپذیر وجود دارد.
الهیات پویش، خداباوری سنتی را رد می کند و مفهومی دوقطبی از خدا را جایگزین آن می سازد. این مفهوم بر اساس تمایز بین «وجود انتزاعی» و فعلیت انضمامی است. برای مثال، قهرمان معروف ورزش های دهگانه، دیلی تامپسون به عنوان یک ورزشکار زبده وجود انتزاعی» دارد، در حالی که مهارت و زبدگی وی در طرق مختلفی چون دویدن، پرش ارتفاع، وزنه، و غیره دیده می شود که این پدیده ها را می توان «فعلیت انضمامی» او دانست. الهیات پویش به یک معنا دیدگاه های فلسفه یونان را در مورد خدا به عنوان وجودی ابدی، تغییر ناپذیر، و علت همه امور می پذیرد؛ اما همه این ویژگی ها را به وجود انتزاعی او مربوط می داند.
مولتمان، آموزهای اجتماعی را بر اساس تثلیث بیان میکند که در آن به تثلیث توجهی جدی می شود. وی با دیدن یکی از شمایل های مشهور قرن پانزدهم روسیه که در آن سه شخص در هماهنگی و همدلی با یکدیگر تصویر شده اند، برای نوشتن این کتاب الهام یافت.) مولتمان ادعا می کند یگانه پرستی سنتی باعث به وجود آمدن نگرش مستبدانه و سرکوبگرانه در کلیسا و جامعه می شود. اما مولتمان آموزه اجتماعی تثلیث و توحیدی را که مبتنی بر تثلیث است به کار می گیرد تا آموزهای «مبتنی بر تثلیث را در مورد ملکوت خدا» شرح و بسط دهد. وی در این مورد به آراء یواکیم فیوره نیز استناد میکند و در نهایت، «آموزهای مبتنی بر تثلیث در مورد آزادی» مطرح می کند. از نظر مولتمان آموزۂ تثلیث بخشی از الهیات انتزاعی نیست، بلکه بنیانی برای مأموریت رهایشگرانه کلیسا در جامعه امروزی به حساب می آید.
ادامه دارد..
منبع:
تاریخ تفکر مسیحی، تونی لِین، ترجمه روبرت آسریان، چاپ پنجم، فروزان روز، طهران (1396)
بیشتر بخوانید :
نقش محوری صلیب
شورای ترنت
اعتراف نامه دوم لندن