مترجم: رزیتا ملکیزاده
یونان باستان نخستین تمدن در اروپا بود. این تمدن در نزدیکی بخش شرقی دریای مدیترانه بوجود آمد. بسیاری از شهرهای قدرتمند، متفکران و دانشمندان بزرگ به دوران یونان باستان تعلق دارند. این مکان همچنین زادگاه دموکراسی بود.
در حدود 1500 سال قبل از میلاد، میسنی یا مایسینی (Mycenae) شهری قدرتمند در سرزمین اصلی جنوب یونان قدرت را بدست گرفت و مردم آن کرت را تحت کنترل درآوردند. سه قرن بعد دوریانها از شمال به یونان حمله کردند و میسنیها را به آسیا عقب راندند.
دو دولت ـ شهر قدرتمند، اسپارتا و آتن را شامل میشدند. اسپارتا قویترین و مقتدرترین دولت ـ شهر با سربازان بسیار و ارتشی عظیم بود. این شهر تنها به جنگ علاقه داشت. اسپارتا، روستاهای اطراف را متحد ساخت و ارتشهایی جهت تسخیر همسایگان خود و بازگرداندن بردگان فرستاد. مردان سرپرست و بزرگ اکثر خانوادههای یونانی بودند. خانوادههای ثروتمندتر بردههایی برای خود داشتند که از همسران این خانوادهها دستور میگرفتند. این بردهها مجبور بودند از کودکان مراقبت کنند و کارهای خانه را انجام دهند. از سوی دیگر آتن بر تجارت، علم و حوزههای دیگر متمرکز بود. این شهر نخستین شهری بود که یک دولت دموکراتیک تشکیل داد.
محل دولت شهرهای آسپارتا و آتن
در سال 430 قبل از میلاد، طاعون در آتن بروز کرد و یک سوم جمعیت آن را از بین برد. آتن پس از آنکه ضعیف و ضعیفتر شد در نهایت تسلیم ارتش اسپارتا شد.
با این حال، اسپارتا تنها سی سال بر یونان سلطه نمود. سپس از شهر قدرتمند دیگری تحت عنوان تیبز شکست خورد.
اسکندر جانشینی برای امپراطوری خود انتخاب نکرد. پس از مرگ او بسیاری از ژنرالها برای بدست آوردن قدرت با یکدیگر مبارزه کرده و امپراتوری او به قلمروهای پادشاهی بسیاری تقسیم شد.
اسکندر کبیر در نبرد
بیشتر خانوادههای یونانی قرار عروسی فرزندان خود را ترتیب میدادند. زنان معمولاً در سنین کم ازدواج کرده و مردان اغلب دیرتر به این کار اقدام میکردند
در یونان باستان، جامعه از افراد شهروند و غیر شهروند تشکیل میشد. شهروندان مردان آزاد و نجیب زادهها بودند. آنها صاحب زمین بوده و در حکومت مشارکت میکردند. افراد غیر شهروند زنان، بردگان و سربازان را تشکیل میدادند.
تنها شهروندان اجازه کسب علم و دانش داشتند. معلمان در آتن شاخههای عمومی مانند موسیقی، ریاضیات، خواندن و نوشتن را آموزش میدادند. آنها همچنین بر تمرینات جسمانی مانند دو، پرش و کُشتی تمرکز داشتند. تحصیلات در اسپارتا متفاوت بود. پسران به مدارس نظامی فرستاده میشدند تا بتوانند سربازان خوبی شوند.
مردم یونان غذاهای تهیه شده از غلات و عمدتاً گندم یا جو مصرف میکردند. نان غذای اصلی آنها بود. آنها ماهی و تخم مرغ را بخاطر پروتئین آنها مصرف کرده و میوه و سبزیجات نیز مصرف میکردند.
مردان و زنان یونانی لباسهای تهیه شده از کتان یا پشم به تن میکردند که تا زانوی آنها آویزان بود. آنها همچنین به دور کمر خود کمربند میبستند. لباس زنان معمولاً تمام پاهای آنها تا مچ را میپوشاند.
خانهها در یونان باستان کوچک بودند. به دلیل آنکه آب و هوا معتدل بود بسیاری از چیزها در خارج خانه نگهداری میشد. خانوادههای فقیر در خانههایی زندگی میکردند که از آجر خشک ساخته شده و کف آن گِل خشک و سفت بود. خانوادههای ثروتمند خانههایی با کف سنگی و اتاقهایی مجزا برای آشپزی، خواب و غذاخوری داشتند.
نمایشنامه نویسان و شاعران مشهور آثاری را به یادگار گذاشتند که هنوز هم امروزه در تئاترها اجرا میشوند. معماران ساختمانهای زیبایی را طراحی کردند.
دانشمندان، پزشکی، فیزیک، زیست شناسی و ریاضیات را مورد پژوهش قرار میدادند. آنها طبیعت را مورد مطالعه قرار داده و همچنین آزمایشاتی انجام میدادند.
محل کوه المپیوس
مردم عادی فکر میکردند که خدایان و الههها آنها را نظاره کرده و آنچه در زندگی روزمره انجام میدهند را مشاهده میکنند. آنها از طریق معابد، یعنی مکانهای مقدسی که در آن کاهنان با خدایان ارتباط داشتند، با مردم صحبت میکردند. مهمترین معبد آنها دلفی بود.
زئوس مهمترین خدای آنها بود. او و همسرش هِرا در کوه الیمپوس زندگی میکردند. سایر خدایان و الهههای آنها عبارتند بودند از:
• آفرودیت، الهه عشق
• اِروس، خدای عشق
• آپولو، خدای نور
• آرِس، خدای جنگ
• آتنا، الهه خردمندی
منبع مقاله :
برگرفته از سایت اینگیلیش آنلاین
تاریخچه
تمدنهای اژه
تمدن در شرق مدیترانه در حدود 3000 سال قبل از میلاد در جزیره کرت آغاز شد. مینوان یا مینوسیها (Minoan) ملوانانی بزرگ بودند که از طریق داد و ستد به ثروت رسیدند.در حدود 1500 سال قبل از میلاد، میسنی یا مایسینی (Mycenae) شهری قدرتمند در سرزمین اصلی جنوب یونان قدرت را بدست گرفت و مردم آن کرت را تحت کنترل درآوردند. سه قرن بعد دوریانها از شمال به یونان حمله کردند و میسنیها را به آسیا عقب راندند.
دولت ـ شهر
پس از سال 1000 قبل از میلاد دوریانها و لونیانها که در بخش شرقی یونان مستقر شدند شروع به ساخت شهرهای بزرگ کردند. این شهرها، دولت و ارتش متعلق به خود را داشتند و مستقل بودند.دو دولت ـ شهر قدرتمند، اسپارتا و آتن را شامل میشدند. اسپارتا قویترین و مقتدرترین دولت ـ شهر با سربازان بسیار و ارتشی عظیم بود. این شهر تنها به جنگ علاقه داشت. اسپارتا، روستاهای اطراف را متحد ساخت و ارتشهایی جهت تسخیر همسایگان خود و بازگرداندن بردگان فرستاد. مردان سرپرست و بزرگ اکثر خانوادههای یونانی بودند. خانوادههای ثروتمندتر بردههایی برای خود داشتند که از همسران این خانوادهها دستور میگرفتند. این بردهها مجبور بودند از کودکان مراقبت کنند و کارهای خانه را انجام دهند. از سوی دیگر آتن بر تجارت، علم و حوزههای دیگر متمرکز بود. این شهر نخستین شهری بود که یک دولت دموکراتیک تشکیل داد.
محل دولت شهرهای آسپارتا و آتن
جنگ های ایران
حدود 500 سال قبل از میلاد، امپراتوری پارسی تحت پادشاهی داریوش اول به بسیاری از شهرهای یونان در سواحل آسیا حمله کرد. تا سال 490 پیش از میلاد، پارسیها به سرزمینهای اصلی یونان حمله کردند. ارتش یونان تحت فرماندهی اسپارتان با پارسیها مبارزه کرد و آنها را شکست داد.جنگ پلوپونز
آتن تحت رهبری پریکلس به قدرتمندترین دولت ـ شهر تبدیل شده بود و کنترل اکثر بخشهای یونان را در دست داشت. پریکلس خواستار آن بود که آتن را به شهری زیبا با معابد بسیاری تبدیل سازد. هنر، فلسفه و معلومات عمومی در این شهر دارای اهمیت شد. اسپارتا تصور میکرد که آتن بیش از حد قدرتمند خواهد شد. در سال 431 قبل از میلاد، اسپارتا علیه آتن جنگ را آغاز نمود.در سال 430 قبل از میلاد، طاعون در آتن بروز کرد و یک سوم جمعیت آن را از بین برد. آتن پس از آنکه ضعیف و ضعیفتر شد در نهایت تسلیم ارتش اسپارتا شد.
با این حال، اسپارتا تنها سی سال بر یونان سلطه نمود. سپس از شهر قدرتمند دیگری تحت عنوان تیبز شکست خورد.
بیشتر بخوانید: دو خدای بزرگ زمین در یونان باستان
حکومت مقدونی
از آنجا که دولت ـ شهرهای یویان ضعیف شده بودند، پادشاهی مقدونی در شمال یونان، قویتر و قویتر شد. پس از آن که شاه فیلیپ دوم بر تمام یونان غلبه کرد، پسرش اسکندر در سال 336 قبل از میلاد قدرت را به دست گرفت. او تصمیم گرفت تا بر ایران غلبه کرده و تا آنجا که امکان دارد به شرق دور یعنی هند دسترسی یابد. اسکندر کبیر، شیوه زندگی یونانی و ایدههای یونانی را در سراسر آسیای غربی و خاورمیانه گسترش داد.اسکندر جانشینی برای امپراطوری خود انتخاب نکرد. پس از مرگ او بسیاری از ژنرالها برای بدست آوردن قدرت با یکدیگر مبارزه کرده و امپراتوری او به قلمروهای پادشاهی بسیاری تقسیم شد.
اسکندر کبیر در نبرد
حکمرانی رومی
در سال 140 قبل از میلاد، روم بر یونان و دولت ـ شهرهای آن غلبه کرد. آنها تا سال 395 پس از میلاد تحت حکومت روم بوده و سپس به بخشی از امپراتوری بیزانس تبدیل شدند.زندگی روزمره در یونان باستان
مردان سرپرست و بزرگ اکثر خانوادههای یونانی بودند. خانوادههای ثروتمندتر بردههایی برای خود داشتند که از همسران این خانوادهها دستور میگرفتند. این بردهها مجبور بودند از کودکان مراقبت کنند و کارهای خانه را انجام دهند.بیشتر خانوادههای یونانی قرار عروسی فرزندان خود را ترتیب میدادند. زنان معمولاً در سنین کم ازدواج کرده و مردان اغلب دیرتر به این کار اقدام میکردند
در یونان باستان، جامعه از افراد شهروند و غیر شهروند تشکیل میشد. شهروندان مردان آزاد و نجیب زادهها بودند. آنها صاحب زمین بوده و در حکومت مشارکت میکردند. افراد غیر شهروند زنان، بردگان و سربازان را تشکیل میدادند.
تنها شهروندان اجازه کسب علم و دانش داشتند. معلمان در آتن شاخههای عمومی مانند موسیقی، ریاضیات، خواندن و نوشتن را آموزش میدادند. آنها همچنین بر تمرینات جسمانی مانند دو، پرش و کُشتی تمرکز داشتند. تحصیلات در اسپارتا متفاوت بود. پسران به مدارس نظامی فرستاده میشدند تا بتوانند سربازان خوبی شوند.
مردم یونان غذاهای تهیه شده از غلات و عمدتاً گندم یا جو مصرف میکردند. نان غذای اصلی آنها بود. آنها ماهی و تخم مرغ را بخاطر پروتئین آنها مصرف کرده و میوه و سبزیجات نیز مصرف میکردند.
مردان و زنان یونانی لباسهای تهیه شده از کتان یا پشم به تن میکردند که تا زانوی آنها آویزان بود. آنها همچنین به دور کمر خود کمربند میبستند. لباس زنان معمولاً تمام پاهای آنها تا مچ را میپوشاند.
خانهها در یونان باستان کوچک بودند. به دلیل آنکه آب و هوا معتدل بود بسیاری از چیزها در خارج خانه نگهداری میشد. خانوادههای فقیر در خانههایی زندگی میکردند که از آجر خشک ساخته شده و کف آن گِل خشک و سفت بود. خانوادههای ثروتمند خانههایی با کف سنگی و اتاقهایی مجزا برای آشپزی، خواب و غذاخوری داشتند.
فلسفه، علم و هنر
یونان باستان به خاطر متفکران و فیلسوفان بزرگ خود معروف شد. سقراط، افلاطون و ارسطو متفکران بزرگی بودند که به دنبال توجیهات منطقی از چیزهای روزمره بودند. با این حال، بسیاری از مردم در یونان به آنچه فیلسوفان مجبور به گفتن آن میشدند، اعتقاد نداشتند. در سال 399 پیش از میلاد، سقراط به دلیل تعالیم خود و به این دلیل که به خدایان یونان اعتقاد نداشت به مرگ محکوم شد.نمایشنامه نویسان و شاعران مشهور آثاری را به یادگار گذاشتند که هنوز هم امروزه در تئاترها اجرا میشوند. معماران ساختمانهای زیبایی را طراحی کردند.
دانشمندان، پزشکی، فیزیک، زیست شناسی و ریاضیات را مورد پژوهش قرار میدادند. آنها طبیعت را مورد مطالعه قرار داده و همچنین آزمایشاتی انجام میدادند.
محل کوه المپیوس
مذهب
مردم یونان باستان به خدایان بسیاری اعتقاد داشتند. از یک سو خدایان و الههها مانند افراد عادی بودند که از خود احساسات نشان داده اما از سوی دیگر تواناییهایی داشتند که بشر قادر به انجام آنها نبود. آنها میتوانستند آینده را پیش بینی کنند و عمر جاودانه داشته باشند.مردم عادی فکر میکردند که خدایان و الههها آنها را نظاره کرده و آنچه در زندگی روزمره انجام میدهند را مشاهده میکنند. آنها از طریق معابد، یعنی مکانهای مقدسی که در آن کاهنان با خدایان ارتباط داشتند، با مردم صحبت میکردند. مهمترین معبد آنها دلفی بود.
زئوس مهمترین خدای آنها بود. او و همسرش هِرا در کوه الیمپوس زندگی میکردند. سایر خدایان و الهههای آنها عبارتند بودند از:
• آفرودیت، الهه عشق
• اِروس، خدای عشق
• آپولو، خدای نور
• آرِس، خدای جنگ
• آتنا، الهه خردمندی
منبع مقاله :
برگرفته از سایت اینگیلیش آنلاین