نویسنده: دوپویی ترور نویت
ترجمه: پیروز ایزدی
ترجمه: پیروز ایزدی
جنگ پلوپونز در یونان باستان اتفاق افتاد و آتن و امپراتوری آن را با رقیب دیرینه اش، یعنی اسپارت و متحدین آن از جمله تبس (1)، کورینث و مگارا (2) درگیر کرد. نتیجه نهایی آن، پایان دورانی بود که آتن یک قدرت بزرگ محسوب می شد. بین سال های 404 تا 431 پیش از میلاد، از سیسیل تا سواحل آسیای صغیر و از هلسپونت (3) و تراس تا رودس یک رشته عملیات بزرگ مقیاس با زدو خوردهای سنگین رخ داد. این نخستین جنگی بود که توسط یک مورخ سطح بالا، به صورت عینی مشاهده شد. این جنگ در طول تاریخ، به عنوان نمونه یک جنگ بین یک دموکراسی بازرگانی و یک آریستوکراسی کشاورزی و جنگی بین یک ابرقدرت دریایی و یک ماشین نظامی قاره ای معروف شده است. تاریخ توسیدید، خود تاریخی کلاسیک به شمار می رود که برای نسل ها، بخشی از مبانی آموزش صحیح را تشکیل می داده است.
شهرهای کنفدراسیون بوئیوتی (4)، به رهبری تبی ها (5)، از ابتدا متحد اسپارت بودند. در مرحله آخر جنگ، سیراکیوز و سایر شهرهای سیسیل کمک های فعالی ارائه دادند. ایران در ابتدا خود را کنار کشید و برای سلطه مجدد بر شهرهای یونانی سواحل آسیایی آتن آنها را آزاد کرده بود، منتظر کسب فرصت شد. سرانجام ایران پشتیبانی مالی و لجستیکی بسیار مهم و حساس به اسپارت ارائه می داد که باری تهاجم دریایی بسیار مورد نیاز بود. آتن در میان بسیاری از اعضای امپراتوری خود نامحبوب بود، اما به خاطر تفوّق دریایی اش کنترل بیشتری را در دست داشت.
این جنگ را می توان به سه دوره عمده یا پنج مرحله تقسیم کرد:
1- جنگ آرشیدامی (6): مرحله «1» 427-431؛ مرحله «2»، 426-421؛
2- جنگ سیسیل: 421-413؛
3- جنگ ایوانی یا دکلی (7): مرحله «1» 412-408؛ مرحله «2» 407-404؛
دلیل زیربنایی جنگ، ترس اسپارت از قدرت فزاینده آتن تحت رهبری پریکلس بود (این قضاوت نهایی خود ترسیدید است). مسأله ای که باعث شروع جنگ شد این بود که کورینث یعنی متحد عمده دریایی اسپارت، از این نگران بود که آتن پیوندهای بازرگانی آن را با غرب و به ویژه با سیسیل قطع سازد. کورینثی ها تحت حمایت مگارا که بر اثر تحریم اقتصادی پریکلس تقریباً ورشکست شده بود و همچنین اجینا (8) که یکی از اعضای ناراضی امپراتوری آتن محسوب می شد، قرار داشتند. اما در صورتی که اسپارت اشتیاقی به جنگ از خود نشان نمی داد، آنگاه صلح می توانست دوام پیدا کند.
جنگ بین قدرت های عمده نظامی و دریایی در یونان، بعید بود که به سرعت به نتیجه قطعی برسد. اسپارت، متکی به استراتژی سنتی جنگ های یونانیان بود. وی با تهاجم به آتیکا و نابودسازی محصولات، امید داشت که آتن را وادار کند که یا در جست و جوی صلح برآید و یا این که وارد نبردی مرحله به مرحله شود که معمولاً یونانیان تصمیم داشتند به آن دست بزنند. آن به لحاظ تعداد نفرات و نیز به لحاظ انضباط و کارایی رزمی نیروها، به طور قطع از نیروهای اسپارتی - تبی ضعیف تر بود. اشکال استراتژی اسپارت این بود که آتن بر خلاف دیگر شهرهای یونان امکان نداشت از طریق محاصره دچار قحطی شود و یا این که به واسطه اشغال موقتی مزارع شهروندانش، وادار به درگیری و زدو خورد گردد. مواد غذایی آتن، عمدتاً از مصر و کریمه تأمین می شد. با این وجود، اسپارتی ها در تعقیب استراتژی نابود سازی خود نسبت به پیروزی سریع مطمئن بودند.
پریکلس، استراتژی معکوسی را دنبال می کرد. او تنها خواهان حفظ وضع موجود بود؛ کسب فتوحات، ورای امکانات آتن قرار داشت. وی با اطلاع از این که که دیوارهای شهرش غیرقابل نفوذ بوده و آتن را به دریا و در پیرائیوس (9) متصل می کنند و نیز نیروی دریایی اش قادر به تأمین امنیت تدارک مواد غذایی است، استراتژی تدافعی فرسایش را اتحاذ کرد. هنگامی که اسپارتی ها هجوم بردند، جمعیت روستایی آتیکا به شهر نقل مکان کردند. ناوگان آتن، امنیت امپراتوری را در مقابل شورش داخلی و حمله خارجی حفظ می کرد و برای یورش ناگهانی به سواحل پلوپونز، دست به اقدامات تهاجمی زد. در بهار و پاییز، ارتش زمینی آتن سرزمین های متحدین اسپارت (به ویژه مگارا) را در برزخ کورنیت ویران کرد؛ و این در حالی بود که اسپارتی ها در خانه خود باقی مانده بودند و از محصولاتشان مراقبت می کردند. در صورتی که مگارا باز پس گرفته می شد، آنگاه دسترسی زمینی اسپارت به آتیکا غیرممکن می شد و متحدین تبی آنها، جرأت نمی کردند بدون کمک از شمال به سمت پایین حرکت کنند.
استراتژی پریکلس، ضعف هایی نیز داشت. او از این بابت می ترسید که تلفات زیاد، آثار بدی بر روی احساسات عمومی یک دموکراسی داشته باشد و این امر در صورتی که او به عملیات نظامی تهاجمی تجاوزگرانه تری دست می زد، غیرمحتمل نبود. وی از فرصت دست زدن به اقدامات دریایی و زمینی مختلط، برای شدت بخشیدن به جنگ در خاک اسپارت (با مخاطره اندک و شتاب بخشیدن به آثار فرسایش بر اسپارت) غافل ماند. روحیه مردم آتن در برابر تحمل فشار ضعیف بود و اسپارتی ها در مواجهه با شکست، سرسخت و مقاوم بودند تا این که به منابع خارجی کافی برای برگرداندن ورق به نفع خود به زیان آتن دست یافتند.
در این میان عامل شانس نیز وارد کار شد. در ژوئن 430، طاعون (که همراه غلات از مصر و لیبی آمده بود) شهر را که مملو از پناهندگان روستایی شده بود، ویران کرد. پریکلس خود در 429 درگذشت و کلئون (10) جانشین او شد. مگارا علی رغم این که دچار قحطی شده بود، همچنان مقاومت می کرد. یورش های ناگهانی دریایی آتنی ها به سواحل متحدین اسپارت، آنقدر ضعیف بود که نمی توانست باعث ناراحتی اسپارت شود. بنابراین، این آتن بود که از جنگ فرسایشی بیشتر صدمه می دید. منابع مالی عظیم آتن، دچار نقصان شد و مالیات های سنگین تری که از امپراتوری مطالبه می شد باعث به وجود آمدن ناآرامی و شورش شد.
آتن ابتدا در 430 پیشنهاد صلح کرد؛ اما اسپارت امتناع ورزید. در 430-429 پوتیدایئا (11) سرانجام تسلیم شد و در پاییز 429 آتن در دو نبرد بزرگ دریایی در چالسیس (12) و نوپاکتوس (13) پیروز شد. در ژوئن 428 میتیلن (14) در لسبوس (15) شورش کرد و به وسیله آتن مجبور به تسلیم شد. اما به تلافی این امر، متحد آتن یعنی پلاتئا (16) به یک ارتش تبی در ماه اوت تسلیم شد. در 426 آتن در کورسیرا (17) مسلط بود؛ این امر جنگ را به یک بن بست تقریبی کشاند.
در سال 425 آتن در جزیره اسفاکتریا (24)، به بزرگ ترین پیروزی خود دست یافت. یک ناوگان آتنی تحت فرماندهی دموستن، راه نیروی دریایی اسپارت در خلیج ناوارینو (25) را سد کرد و ارتباط نیروی 420 نفره اسپارتی مستقر درجزیره را با جهان قطع کرد. آتن، ناوگان دشمن را تسلیم ساخت و برای سال ها اسپارت را بدون نیروی دریایی گذاشت. آتنی ها جزیره را تسخیر کردند و 292 اسیر از جمله 120 اسپارتی را گرفتند و با خود به آتن بردند. این امر برای اسپارت لکه ی ننگ بی سابقه ای محسوب می شد. مسأله گروگان گیری این اسرا، نه تنها آتیکا را از حملات اسپارت ایمن ساخت، بلکه توسط آتنی ها نیز مورد استفاده قرار گرفت. تا این که اسپارت در جست و جوی صلح برآمد. اما کلئون به شکل احمقانه ای پیشنهاد صلح اسپارت را رد کرد.
در 424، کلیه نقشه های تهاجمی آتنی ها با شکست روبه رو شد. براسیداس (26) فرمانده جدید اسپارت سپس با تمام سرعت از بوئتیا و تسالی (27) گذشت و به چالسیدیس (28) رسید و برای شورش و دادن آزادی، دست به تحریک زد. آمفیپولیس (29) تسلیم شد، نیروهای تقویتی آتن به رهبری کلئون رسیدند و براسیداس از آمفیپولیس خارج شد. آتنی ها شکست خوردند، اما هر دو ژنرال یعنی دو نفر از متعصب ترین هواداران عاملان جنگ تهاجمی در نبرد مردند. تا آوریل 421، ینسیاس به پیمان صلحی بین آتن و اسپارت دست یافته بود که امید داشت به جنگ پایان دهد.
شهرهای کنفدراسیون بوئیوتی (4)، به رهبری تبی ها (5)، از ابتدا متحد اسپارت بودند. در مرحله آخر جنگ، سیراکیوز و سایر شهرهای سیسیل کمک های فعالی ارائه دادند. ایران در ابتدا خود را کنار کشید و برای سلطه مجدد بر شهرهای یونانی سواحل آسیایی آتن آنها را آزاد کرده بود، منتظر کسب فرصت شد. سرانجام ایران پشتیبانی مالی و لجستیکی بسیار مهم و حساس به اسپارت ارائه می داد که باری تهاجم دریایی بسیار مورد نیاز بود. آتن در میان بسیاری از اعضای امپراتوری خود نامحبوب بود، اما به خاطر تفوّق دریایی اش کنترل بیشتری را در دست داشت.
این جنگ را می توان به سه دوره عمده یا پنج مرحله تقسیم کرد:
1- جنگ آرشیدامی (6): مرحله «1» 427-431؛ مرحله «2»، 426-421؛
2- جنگ سیسیل: 421-413؛
3- جنگ ایوانی یا دکلی (7): مرحله «1» 412-408؛ مرحله «2» 407-404؛
دلیل زیربنایی جنگ، ترس اسپارت از قدرت فزاینده آتن تحت رهبری پریکلس بود (این قضاوت نهایی خود ترسیدید است). مسأله ای که باعث شروع جنگ شد این بود که کورینث یعنی متحد عمده دریایی اسپارت، از این نگران بود که آتن پیوندهای بازرگانی آن را با غرب و به ویژه با سیسیل قطع سازد. کورینثی ها تحت حمایت مگارا که بر اثر تحریم اقتصادی پریکلس تقریباً ورشکست شده بود و همچنین اجینا (8) که یکی از اعضای ناراضی امپراتوری آتن محسوب می شد، قرار داشتند. اما در صورتی که اسپارت اشتیاقی به جنگ از خود نشان نمی داد، آنگاه صلح می توانست دوام پیدا کند.
جنگ آرشیدامی
مرحله «1»: 431-427 ق.مجنگ بین قدرت های عمده نظامی و دریایی در یونان، بعید بود که به سرعت به نتیجه قطعی برسد. اسپارت، متکی به استراتژی سنتی جنگ های یونانیان بود. وی با تهاجم به آتیکا و نابودسازی محصولات، امید داشت که آتن را وادار کند که یا در جست و جوی صلح برآید و یا این که وارد نبردی مرحله به مرحله شود که معمولاً یونانیان تصمیم داشتند به آن دست بزنند. آن به لحاظ تعداد نفرات و نیز به لحاظ انضباط و کارایی رزمی نیروها، به طور قطع از نیروهای اسپارتی - تبی ضعیف تر بود. اشکال استراتژی اسپارت این بود که آتن بر خلاف دیگر شهرهای یونان امکان نداشت از طریق محاصره دچار قحطی شود و یا این که به واسطه اشغال موقتی مزارع شهروندانش، وادار به درگیری و زدو خورد گردد. مواد غذایی آتن، عمدتاً از مصر و کریمه تأمین می شد. با این وجود، اسپارتی ها در تعقیب استراتژی نابود سازی خود نسبت به پیروزی سریع مطمئن بودند.
پریکلس، استراتژی معکوسی را دنبال می کرد. او تنها خواهان حفظ وضع موجود بود؛ کسب فتوحات، ورای امکانات آتن قرار داشت. وی با اطلاع از این که که دیوارهای شهرش غیرقابل نفوذ بوده و آتن را به دریا و در پیرائیوس (9) متصل می کنند و نیز نیروی دریایی اش قادر به تأمین امنیت تدارک مواد غذایی است، استراتژی تدافعی فرسایش را اتحاذ کرد. هنگامی که اسپارتی ها هجوم بردند، جمعیت روستایی آتیکا به شهر نقل مکان کردند. ناوگان آتن، امنیت امپراتوری را در مقابل شورش داخلی و حمله خارجی حفظ می کرد و برای یورش ناگهانی به سواحل پلوپونز، دست به اقدامات تهاجمی زد. در بهار و پاییز، ارتش زمینی آتن سرزمین های متحدین اسپارت (به ویژه مگارا) را در برزخ کورنیت ویران کرد؛ و این در حالی بود که اسپارتی ها در خانه خود باقی مانده بودند و از محصولاتشان مراقبت می کردند. در صورتی که مگارا باز پس گرفته می شد، آنگاه دسترسی زمینی اسپارت به آتیکا غیرممکن می شد و متحدین تبی آنها، جرأت نمی کردند بدون کمک از شمال به سمت پایین حرکت کنند.
استراتژی پریکلس، ضعف هایی نیز داشت. او از این بابت می ترسید که تلفات زیاد، آثار بدی بر روی احساسات عمومی یک دموکراسی داشته باشد و این امر در صورتی که او به عملیات نظامی تهاجمی تجاوزگرانه تری دست می زد، غیرمحتمل نبود. وی از فرصت دست زدن به اقدامات دریایی و زمینی مختلط، برای شدت بخشیدن به جنگ در خاک اسپارت (با مخاطره اندک و شتاب بخشیدن به آثار فرسایش بر اسپارت) غافل ماند. روحیه مردم آتن در برابر تحمل فشار ضعیف بود و اسپارتی ها در مواجهه با شکست، سرسخت و مقاوم بودند تا این که به منابع خارجی کافی برای برگرداندن ورق به نفع خود به زیان آتن دست یافتند.
در این میان عامل شانس نیز وارد کار شد. در ژوئن 430، طاعون (که همراه غلات از مصر و لیبی آمده بود) شهر را که مملو از پناهندگان روستایی شده بود، ویران کرد. پریکلس خود در 429 درگذشت و کلئون (10) جانشین او شد. مگارا علی رغم این که دچار قحطی شده بود، همچنان مقاومت می کرد. یورش های ناگهانی دریایی آتنی ها به سواحل متحدین اسپارت، آنقدر ضعیف بود که نمی توانست باعث ناراحتی اسپارت شود. بنابراین، این آتن بود که از جنگ فرسایشی بیشتر صدمه می دید. منابع مالی عظیم آتن، دچار نقصان شد و مالیات های سنگین تری که از امپراتوری مطالبه می شد باعث به وجود آمدن ناآرامی و شورش شد.
آتن ابتدا در 430 پیشنهاد صلح کرد؛ اما اسپارت امتناع ورزید. در 430-429 پوتیدایئا (11) سرانجام تسلیم شد و در پاییز 429 آتن در دو نبرد بزرگ دریایی در چالسیس (12) و نوپاکتوس (13) پیروز شد. در ژوئن 428 میتیلن (14) در لسبوس (15) شورش کرد و به وسیله آتن مجبور به تسلیم شد. اما به تلافی این امر، متحد آتن یعنی پلاتئا (16) به یک ارتش تبی در ماه اوت تسلیم شد. در 426 آتن در کورسیرا (17) مسلط بود؛ این امر جنگ را به یک بن بست تقریبی کشاند.
مرحله «2»: 426-421 ق.م
در 426، آتن تحت رهبری کلئون و دموستن شروع به عملیات فعال تری کرد. علی رغم ادامه مقاومت از سوی طبقات بالا به رهبری نیسیاس (18)، آنها استراتژی تهاجمی قدرتمندی را آغاز کردند. نیروهای آتنی سعی کردند جنگ را به بوتیا (تبس)، اسپارت و حتی سیسیل بکشانند، اما کلیه تهاجمات با شکست روبه رو شد. یک ارتش بزرگ اسپارتی، آمفیلوچیان آگروس (19) را محاصره کرد. دموستن دو پیروزی بزرگ در اولپا (20) و ایدومن (21) بدست آورد. این امر، باعث از بین رفتن تفوق اسپارت شد. آرکانیا (22) و آبراکیا (23) را از جنگ خارج ساخت و راه را برای ورود نیروی دریایی آتن به سیسیل هموار کرد.در سال 425 آتن در جزیره اسفاکتریا (24)، به بزرگ ترین پیروزی خود دست یافت. یک ناوگان آتنی تحت فرماندهی دموستن، راه نیروی دریایی اسپارت در خلیج ناوارینو (25) را سد کرد و ارتباط نیروی 420 نفره اسپارتی مستقر درجزیره را با جهان قطع کرد. آتن، ناوگان دشمن را تسلیم ساخت و برای سال ها اسپارت را بدون نیروی دریایی گذاشت. آتنی ها جزیره را تسخیر کردند و 292 اسیر از جمله 120 اسپارتی را گرفتند و با خود به آتن بردند. این امر برای اسپارت لکه ی ننگ بی سابقه ای محسوب می شد. مسأله گروگان گیری این اسرا، نه تنها آتیکا را از حملات اسپارت ایمن ساخت، بلکه توسط آتنی ها نیز مورد استفاده قرار گرفت. تا این که اسپارت در جست و جوی صلح برآمد. اما کلئون به شکل احمقانه ای پیشنهاد صلح اسپارت را رد کرد.
در 424، کلیه نقشه های تهاجمی آتنی ها با شکست روبه رو شد. براسیداس (26) فرمانده جدید اسپارت سپس با تمام سرعت از بوئتیا و تسالی (27) گذشت و به چالسیدیس (28) رسید و برای شورش و دادن آزادی، دست به تحریک زد. آمفیپولیس (29) تسلیم شد، نیروهای تقویتی آتن به رهبری کلئون رسیدند و براسیداس از آمفیپولیس خارج شد. آتنی ها شکست خوردند، اما هر دو ژنرال یعنی دو نفر از متعصب ترین هواداران عاملان جنگ تهاجمی در نبرد مردند. تا آوریل 421، ینسیاس به پیمان صلحی بین آتن و اسپارت دست یافته بود که امید داشت به جنگ پایان دهد.
پی نوشت ها :
1- Thebes
2- Megara
3- Hellespont
4- Boeotian confederacy
5- Theban
6- Archidamian war
7- Decelean
8- Aegina
9- piraeus
10- cleon
11- potidaea
12- chalcis
13- Naupactus
14- Mitylene
15- Lesbos
16- plataea
17- corcyra
18- Nicias
19- Amphilochian Agros
20- olpae
21- idomene
22- Arcania
23- Abracia
24- sphacteria
25- Navarino Bay
26- Brasidas
27- Thessaly
28- chalcidice
29- Amphipolis