حکومت مهدوي
برخي ويژگي هايي که در روايات براي حکومت جهاني آن امام غايب به چشم مي خورد، چنين است:
امام جعفر صادق(عليه السلام)، خود در زمان امامتش، بنا بر بعضي روايات، از لباس هاي لطيف نيز استفاده مي کرد. به همين سبب، مورد طعن و انتقاد بعضي از مقدس مآب ها واقع مي شد. ايشان در اينجا مي فرمايد اگر ما به حکومت برسيم، سهمي جز خوردن خوراک هاي ناگوار و پوشيدن جامه هاي تن آزار نداريم که اين بيانگر اهميت ويژه زمامداري و حکومت بر مسلمانان و وظيفه مهم کارگزاران حکومت اسلامي است. نشان مي دهد که پذيرفتن مسئوليت حکومت مردم، تعهد مضاعفي را بر عهده پذيرنده اين مسئوليت مي آورد؛ يعني او را ناچار مي سازد که زندگاني خويش را با ضعيف ترين طبقه هاي اجتماع هماهنگ سازد تا درد آنها را با تمام وجود احساس کند و همت خويش را در بهبود بخشيدن زندگي آنان به کار گيرد.
سياست در اين روايت، پيروي از امام عادل و در آمدن به آيين پيامبر مقدمه اي براي رسيدن به وضع مطلوب اقتصادي، آسودگي از رنج طلب و رهايي از بار سنگين زندگي بيان شده است. نکته ظريفي که از اين موضوع به دست مي آيد، اين است که تأمين رفاه اقتصادي و سامان بخشيدن به وضعيت معيشتي مردم يک جامعه، نه تنها با اهداف الهي و ارزش هاي معنوي آن جامعه منافات ندارد، بلکه تحقق اين اهداف، زمينه و بستر مناسبي براي رسيدن به رشد و توسعه اقتصادي و تأمين رفاه و آسايش عمومي مردم جامعه است.
منبع: اشارات، شماره 123
1-ساده زيستي کارگزاران حکومت
امام جعفر صادق(عليه السلام)، خود در زمان امامتش، بنا بر بعضي روايات، از لباس هاي لطيف نيز استفاده مي کرد. به همين سبب، مورد طعن و انتقاد بعضي از مقدس مآب ها واقع مي شد. ايشان در اينجا مي فرمايد اگر ما به حکومت برسيم، سهمي جز خوردن خوراک هاي ناگوار و پوشيدن جامه هاي تن آزار نداريم که اين بيانگر اهميت ويژه زمامداري و حکومت بر مسلمانان و وظيفه مهم کارگزاران حکومت اسلامي است. نشان مي دهد که پذيرفتن مسئوليت حکومت مردم، تعهد مضاعفي را بر عهده پذيرنده اين مسئوليت مي آورد؛ يعني او را ناچار مي سازد که زندگاني خويش را با ضعيف ترين طبقه هاي اجتماع هماهنگ سازد تا درد آنها را با تمام وجود احساس کند و همت خويش را در بهبود بخشيدن زندگي آنان به کار گيرد.
2-قاطعيت با کارگزاران و مهرباني با زيردستان
3-تأمين رفاه اقتصادي مردم
سياست در اين روايت، پيروي از امام عادل و در آمدن به آيين پيامبر مقدمه اي براي رسيدن به وضع مطلوب اقتصادي، آسودگي از رنج طلب و رهايي از بار سنگين زندگي بيان شده است. نکته ظريفي که از اين موضوع به دست مي آيد، اين است که تأمين رفاه اقتصادي و سامان بخشيدن به وضعيت معيشتي مردم يک جامعه، نه تنها با اهداف الهي و ارزش هاي معنوي آن جامعه منافات ندارد، بلکه تحقق اين اهداف، زمينه و بستر مناسبي براي رسيدن به رشد و توسعه اقتصادي و تأمين رفاه و آسايش عمومي مردم جامعه است.
4-گسترش عدالت و مساوات
منبع: اشارات، شماره 123