بهره هاي سياسي و اخلاقي از ضيافت الهي

تاملي در رهنمودهاي امام خميني درباره ماه رمضان يكي از موضوعات بسيار مهم و حياتي در ماه مبارك رمضان اين است كه روزه و خودسازي به مسائل فردي و شخصي اختصاص نمي يابد و صحنه ها و عرصه هاي فعاليت هاي سياسي و نقش خاص روزه داري و پرورش هاي اخلاقي در ايجاد تحول و كمال در عناصر و جريان ها و گروه ها و نيز دولتمردان و مديران و كارگزاران نبايد فراموش شود.
دوشنبه، 2 شهريور 1388
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
بهره هاي سياسي و اخلاقي از ضيافت الهي
بهره هاي سياسي و اخلاقي از ضيافت الهي
بهره هاي سياسي و اخلاقي از ضيافت الهي






تاملي در رهنمودهاي امام خميني درباره ماه رمضان
يكي از موضوعات بسيار مهم و حياتي در ماه مبارك رمضان اين است كه روزه و خودسازي به مسائل فردي و شخصي اختصاص نمي يابد و صحنه ها و عرصه هاي فعاليت هاي سياسي و نقش خاص روزه داري و پرورش هاي اخلاقي در ايجاد تحول و كمال در عناصر و جريان ها و گروه ها و نيز دولتمردان و مديران و كارگزاران نبايد فراموش شود.
متاسفانه تا به حال چنين غفلت و سهل انگاري ها را كم و بيش شاهد بوده ايم و برخي از عناصر و گروه ها و نيز مديران و كارگزاران حكومتي را در بهره وري از عبادت بزرگ روزه و استفاده از ايام و ليالي پرفيض رمضان و تلاش و مجاهدت در مسير تهذيب نفس غافل يافته ايم.
اين دسته از دولتمردان و كارگزاران و مديران ـ كه در همه ادوار بوده اند و هم اينك نيز هستند ـ نگرشي سطحي به عبادات از جمله روزه دارند و نمي دانند و شايد خود را به ندانستن مي زنند كه عبادت در اسلام به طور عام و روزه به طور خاص داراي نقش و آثار جامع در همه عرصه هاي حيات فردي و اجتماعي و سياسي مي باشند و وضع و فريضه نگشته اند تا گروهي پيرمرد در گوشه خانه ها و يا مساجد به آن مشغول شوند و فعالان عرصه هاي مديريت و سياست و حكومت رابطه و پيوندي با محتواي غني و آثار و پيام هاي گوناگون آن ها ايجاد ننمايند!
يكي از خدمات بزرگ حضرت امام خميني به اسلام و جامعه اسلامي اين بود كه عبادات به ويژه نماز و روزه را از انزوا به درآورد و گردو غبار غفلت را از آن ها زدود و از كنج خانه ها و مساجد به متن جامعه و فعاليت هاي اجتماعي فرهنگي علمي اقتصادي سياسي و حكومتي وارد كرد و ابعاد فردي و تربيتي و اخلاقي طاعات الهي را در كنار ابعاد و آثار سياسي و اجتماعي آن به طور جامع و در كنار هم در رفتار و عملكردها متجلي نمود.
بديهي است همان گونه كه عبادات داراي ابعاد اجتماعي و سياسي مي باشد خودسازي و پرورش هاي اخلاقي در رمضان و با متجلي كردن آثار روزه در جان و رفتار و عملكردها نيز متناسب با حوزه ها و عرصه هاي فعاليت هاي سياسي بايد محقق گردد. در اين نگرش به طور طبيعي تمايلات و هواها و شهوات نفساني وسعتي خاص و آفات و خطرات بي شمار دارند كه هرگز با تمايلات و نفسانيت هاي فردي قابل مقايسه نمي باشند. همچنين در اين عرصه و ميدان جهاد اكبر و پرورش هاي اخلاقي براي نيل به تقوا و وارستگي مفهوم خاص دارد و داراي ابعاد مختلف مي باشد.
از انديشه هاي اخلاقي و عرفاني حضرت امام خميني در ابعاد اجتماعي و سياسي ياري مي جوئيم تا از اين رهگذر مفهوم گسترده و سياسي ضيافت الله را با عمق و ژرفاي جان درك كنيم و دريابيم كه چسان خداوند متعال همه زمامداران و دولتمردان و كارگزاران نظام هاي سياسي جهان را مخاطب قرار مي دهد و به ضيافت معنوي رمضان فرا مي خواند تا به اين وسيله از نفسانيت هاي گوناگون رهايي يابند و در پرتو آن كره ارض به آرامش برسد و بشريت از ظلم و فساد و جنايت آنها رها شود.
حضرت امام خميني اينگونه به اين موضوع مهم و حياتي مي نگرد:
“ضيافت الله در عالم ماده عبارت از اين است كه ما را پرهيز بدهد از تمام شهوات دنيوي... همه كساني كه دعوت شدند به اين ضيافت بدانند كه ضيافت خدالله چشم پوشي از شهوات است و ترك آن چيزي كه قلب انسان يعني روح طبيعي انسان بهش مايل است آنها را بايد ترك كند... آمال نفساني... عالم را به آتش كشيده. تمام اين جنگ ها و تمام اين نزاع هايي كه در اين عالم واقع مي شود... تمام اين ها از همين سركشي نفس است. و ضيافت الله... كه ما دعوت بر آن شديم اين است كه وارد بشويم در آنجا و ترك كنيم آن شهوات نفسانيه را و اين بسيار مشكل است. شهوات جسماني آسان تر است تا تركش شهوات بالاتر تا برسيد به شهوات نفساني. تا آن آخر انسان مبتلاست به اين شهوات نفساني... هواهاي نفساني سرچشمه تمام مفاسدي است كه در عالم هست اين مفاسدي كه دنيا را به آتش زده است و دنيا در آتش از دست آنها مي سوزد.” (1)
حضرت امام خميني ضمن آن كه اعلام مي كنند “ضيافت الله به ترك اين چيزهاست” (2) از مخاطبين عمومي و در سطح جهان به مخاطبين در داخل كشور برمي گردند و مي پرسند:
“آيا ما در اين ماه رمضان در اين ضيافت وارد شده ايم... محضر حق تعالي است كه دعوت كرده است ما را ما رفته ايم در اين محضر وارد شده ايم در اين محضر تا استفاده بكنيم يا وارد نشده ايم” (3)
موضوع مهم ديگري كه بايد مورد توجه و مداقه قرار گيرد اين است كه اين هواها و شهوات نفساني چيست داراي چه آفاتي مي باشند و عرصه هاي حضور آنها كجاست و چسان بايد به مهار آنها پرداخت
ترديدي وجود ندارد كه شهوات نفساني به همان دليل كه قابل مقايسه با شهوات جسماني نمي باشند و از همين لحاظ بسياري از خصال و صفات مذموم و رذايل اخلاقي را در بر مي گيرند داراي دامنه وسيع حضور مخرب و نقش آفريني خطرناك و زيانبار مي باشند.
در نگاه ژرف امام خميني اين عرصه ها فراوان هستند و آفات و آسيب هاي ناشي از تحرك شهوات نفساني نيز بي شمار مي باشند. به مهم ترين جلوه هاي اين تمايلات نفساني در عرصه هاي فعاليت هاي سياسي نظر اجمالي مي گستريم
1 ـ هر قيام و حركتي كه مبناي آن به دست آوردن حكومت و قدرت باشد و نه براي احياي دين و خدمت به جامعه و كشور از جلوه هاي هواها و شهوات نفساني است و به همين دليل در نظام مديريت اسلامي حكومت و قدرت در خدمت دين و جامعه است و نه اهرمي براي تمتعات نفساني.
حضرت امام خميني در تشريح نظريه سياسي ولايت فقيه با استناد به سيره و كلام امير مومنان حضرت علي (ع) اينگونه به نفي اين نوع هواي نفس در حوزه فعاليت هاي سياسي مي پردازد:
“فرمايش امام علي (ع) اين است كه خدايا تو مي داني ما براي به دست آوردن منصب و حكومت قيام نكرده ايم بلكه مقصود ما نجات مظلومين از دست ستمكاران است. آنچه مرا وادار كرد كه فرماندهي و حكومت بر مردم را قبول كنم اين بود كه “خداي تبارك و تعالي از علما تعهد گرفته و آنان را موظف كرده كه بر پرخوري و بهره مندي ظالمانه ستمگران و گرسنگي جانكاه ستمديدگان سكوت ننمايند” يا مي فرمايد: “خدايا تو خوب مي داني كه آنچه از ما سر زده و انجام شده رقابت براي به دست گرفتن قدرت سياسي يا جستجوي چيزي از تمتعات و درآمدهاي زائد نبوده است” (4)
2 ـ هياهوها و جنجال و كشمكش هاي سياسي در مسير به دست آوردن مسند و منصب يكي ديگر از جلوه هاي هواهاي نفساني در حوزه فعاليت هاي سياسي مي باشد به اين ترتيب كه وقتي ايمان ها ضعيف باشد و نه راسخ و تزكيه نفس صورت نگرفته و خودخواهي هاي فردي و گروهي و سياسي جايگزين خداخواهي شود اثر طبيعي آن ظهور و بروز هواهاي نفساني در عرصه هاي فعاليت هاي سياسي مي باشد چنان كه امام خميني به اين واقعيت تصريح مي نمايند:
“وقتي كه ايمان نباشد و همه توجه انسان به خودش باشد و هر چيز را براي خودش بخواهد هياهو از اين جا به پا مي شود. من براي خودم اين مسند را مي خواهم و شما هم براي خودتان مي خواهيد تعارض مي شود...” (5)
3 ـ مطبوعات يكي از عرصه هاي مهم و بزرگي است كه فعاليت هاي سياسي توسط نويسندگان در جلوه هاي گوناگون و به طور مكرر و پيوسته به ظهور و عينيت درمي آيد. اين فعاليت ها چنانچه توسط قلم هاي مهذب محقق نگردند به طور طبيعي هر روز در سطح جامعه زمينه هاي تنش و درگيري و جدل هاي فكري و سياسي مستمري را كه فرساينده جان و روح افراد جامعه است و هيچ ريشه و مبنايي ندارد متجلي مي سازند و در پي آن و به موازات ايجاد اختلاف و تفرقه از وحدت و انسجام جامعه مي كاهند و شگفت انگيز اين كه بنا بر تجربيات مكرر برخي از اين تحركات توسط نشريات و عناصر به ظاهر دلسوز و حتي به نام دين و ايمان صورت مي گيرد.
حضرت امام خميني ضمن اشاره به اين واقعيت كه نويسندگان مطبوعات بايد از توليد آثاري كه موجب انحراف مي شود بپرهيزند (6) به صراحت تمام اعلام مي كنند كه ضرر و زيان هاي ناشي از فعاليت مخرب مطبوعاتي عموم جامعه را دربرمي گيرد و در همه مردم آثار ناگوار برجاي مي نهد و چه بسا ملتي را بلغزاند و به فساد و تباهي بكشاند و بنابراين بايد قلمها نقش ارشادي و اصلاحي داشته باشند. (7)
4 ـ آزادي يكي از نعمت هاي بزرگ الهي است كه داراي وسعت موضوع و عرصه هاي گوناگون مي باشد. ترديدي نيست كه آزادي داراي محدوده هاي شرعي عقلي اجتماعي و امنيتي مي باشد و هرگز به طور مطلق و لجام گسيخته و بدون ضابطه و معيار مفيد و سازنده نخواهد بود و نمي توان به نام آزادي و به بهانه تامين اين نياز فطري و طبيعي حريم جان و مال و ناموس و آبروي انسان ها را مورد تعدي قرار داد و به فساد كاري و توطئه عليه ديگران پرداخت و در عين حال خود را محق دانست و هيچ گونه تعقيب قانوني و قضايي را برنتابيد! هرگونه مطلق انديشي درباره اين آزادي ها نه از روي عقل و خرد كه از هواهاي نفساني برمي خيزد و يكي از جلوه هاي پرورش هاي اخلاقي و تزكيه نفس اين است كه انسان به حقيقت آزادي هاي گوناگون واقف و در برابر معيارهاي شرعي و عقلي آن تسليم گردد.
حضرت امام خميني در برابر آزادي هاي مختلف ناشي از هواي نفس موضع گيري مي نمايد و اعلام مي كنند “آزادي به شكل غربي آن كه موجب تباهي جوانان و دختران و پسران مي شود از نظر اسلام و عقل محكوم است” (8) و “در مملكت ما آزادي انديشه هست آزادي قلم هست آزاد بيان هست ولي آزادي توطئه و آزادي فساد كاري نيست” (9)
5 ـ اختلافات سياسي از آفات بزرگ اسلام و انقلاب و نظام است و هميشه و در ابعاد مختلف خطرآفرين بوده است. اين اختلافات چه در ميان برخي از علماي دين چه در بين بعضي از دولتمردان و چه در بين جريان هاي فكري و جمعيت ها و جناح هاي وفادار به حكومت ديني و چه در ميان عناصر و شخصيت هاي فكري و فرهنگي متعهد به انقلاب آفت زا و آسيب رسان بوده و هست و خواهد بود.
همچنان كه بارها امام خميني تاكيد كرده اند اين اختلاف ها سوزاننده خرمن هستي يك ملت است و بايد آن را مهار كرد و به وحدت رسيد. امام خميني يكي از علل اساسي و مبنايي شكست نهضت مشروطه را اختلاف افكني استعمار توسط ايادي خود مي دانند كه به اين وسيله مردم را از روحانيت جدا كردند و تا آنجا پيش رفتند كه آنها را در مقابل علماي دين قرار دادند و به شادي و هلهله در پاي چوبه دار شهيد آيت الله شيخ فضل الله نوري ـ كه از رهبران اصلي مشروطه بود و پس از انحراف آن توسط انگليس به مخالفت پرداخت و طرح مشروطه مشروعه را ارائه داد ـ وادار كردند! (10)
بديهي است يكي از مهم ترين جلوه هاي پرورش هاي اخلاقي و بهره وري از ضيافت الله تلاش و مجاهدت فكري و عملي براي رفع كدورت ها و جدايي ها و تاليف قلوب و به هم نزديك شدن دلها و مواضع سياسي مي باشد كه بدون كوچك ترين ترديدي دشمنان اسلام كه به شدت از وحدت و صميميت نيروهاي جبهه حق معذب مي باشند و در خطر و آسيب تمام انرژي و تحركات خود را براي ايجاد اختلاف و تنازع بين آنها سامان دهي مي كنند و اين سخن صريح امام خميني است كه: “قدرت هاي بزرگ كه مايوس شدند از اين كه با جنگ و با حمله نظامي بتوانند كاري بكنند دست به شيطنت زده اند و مي خواهند شماها را از هم جدا كنند و اختلاف بين شما بيندازند.” (11)
نبايد اين واقعيت را از نظر دور داشت كه در مسائل فكري و سياسي و اجتماعي و فرهنگي و هر موضوع ديگر مرتبط با نظام حكومتي اسلام اختلاف در سلايق و ديدگاه ها اجتناب ناپذير است لكن هرگز به هيچ وجه اين گوناگوني افكار و سليقه ها نبايد به تنازع و تفرقه منتهي گردد و بي ترديد اين مسائل راه حلي دارد كه امام خميني به خوبي آن را در رهنمودهايشان ارائه داده اند و نمونه ذيل يكي از آنهاست:
“ما اگر اختلاف سليقه داريم اختلاف بينش داريم بايد بنشينيم و با هم در يك محيط آرام صحبت كنيم و مسائل خودمان را به ميان بگذاريم و حل كنيم.” (12)
و نيز مي فرمايند:
“اختلاف سليقه ها را در يك محيط خوب برادرانه حل كنيد.” (13)
و راستي آيا يكي از اين محيط هاي خوب و آرام و دلنشين براي زدودن زنگارهاي اختلاف و دلگيري ايام و ليالي پر فيض و بركت رمضان نمي باشد آيا نمي توان در محافل و مجالسي كه به مناسبت بهره گيري از انوار مقدس ضيافت الله برگزار مي شود به رفع اختلافات پرداخت و مواضع سياسي جبهه حق را بيشتر به اتقان و استحكام رساند؟
چه كسي است كه امروز نتواند اذعان و اعتراف نمايد كه از ديدگاه تعاليم و معارف اسلام يكي از اعمالي كه به شدت مورد رضوان و خشنودي خداوند متعال مي باشد و هرگز با خلوت هاي فردي و تلاش هاي عبادي در گوشه و كنار قابل مقايسه نمي باشد و آثار و ثمرات آن عظيم و وسيع و حتي با وحدت جهاني علماي اسلام و نيروهاي مبارز مسلمان پيوند و ارتباط مي يابد تلاش علمي و عملي براي نيل به هدف و مقصد بزرگ وحدت در ابعاد داخلي و خارجي مي باشد
اكنون اين پرسش امام خميني را بار ديگر تكرار مي كنيم كه: آيا ما در ماه مبارك رمضان در اين ضيافت وارد مي شويم و بهره هاي لازم در ابعاد مختلف را نصيب خويش مي كنيم؟
آيا مي توانيم از نفسانيت هاي فردي و گروهي و سياسي به خاطر خدا و اعتلاي اسلام و بقاي نظام و گسترش امواج انقلاب عبور كنيم و افق فكرمان را وسعت بخشيم و ديدگان طبيعي خود را بر نفسانيت ها فروخوابانيم تا ديدگان دل و جانمان به تماشاي انوار مقدس جمال و جلال الهي باز شود؟
خوشا به حال آنان كه در رمضان و رمضان ها و در هر ماه از سال ها در مسير تحقق همدلي و همبستگي اجتماعي و سياسي حركت مي كنند و هيچ گاه گام هاشان در اين راه نمي لغزد و وامانده از ادامه مسير نمي شود.
خوشا به حال آزادانديشاني كه سينه اي باز و گشوده دارند و افق افكارشان وسيع است و ذهن و فكر و جان و روحشان را از تصلب ها و تعصب هاي كور و بي بنيان رها كرده اند و با قلم و بيان تداوم دهنده وحدت امت اسلامي مي باشند و از اين كار رضاي حضرت محبوب مي طلبند و براي او تمام سختي ها و رنج هاي راه را مي پذيرند و مذمت ها و تخريب ها و مانع تراشي ها در اراده هاي استوارشان تاثير نمي نهد.
راستي چه فاصله و تفاوتي است بين عبادت و نماز و روزه كساني كه خار از سر راه “وحدت” برمي دارند تا پويندگان را نيازارد و سهل و سريع به مقصد برساند با كساني كه سنگ و تيغ و پاره هاي آتش فتنه در اين راه مي افكنند تا روندگان راه را از هم جدا كنند و به سراب تفرقه و تشتت برسانند

پى نوشت ها:

1 ـ صحيفه امام موسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني ج 20 ص 266 267 و 270
2 ـ همان مدرك ص 267
3 ـ همان مدرك ص 267 و 268
4 ـ آئين انقلاب اسلامي انديشه هاي امام خميني موسسه تنظيم و نشر آثار امام ص 142
5 ـ همان مدرك ص 202 و 203
6 ـ در جستجوي راه از كلام امام دفتر بيست و دوم فرهنگ و تعليم و تربيت انتشارات اميركبير ص 466
7 ـ همان مدرك ص 466 و 467
8 ـ وصيت نامه حضرت امام خميني موسسه تنظيم و نشر آثار امام ص 62
9 ـ آزادي در انديشه امام خميني تبيان (آثار موضوعي) دفتر بيست و هفتم موسسه تنظيم و نشر آثار امام ص 66
10 ـ تاريخ معاصر ايران از ديدگاه امام خميني تبيان دفتر بيستم موسسه تنظيم و نشر آثار امام ص 64 و 65
11 ـ كلمات قصار پندها و حكمت هاي امام خميني موسسه تنظيم و نشر آثار امام ص 110
12 ـ همان مدرك ص 111
13 ـ همان مدرك

منبع: http://www.bashgah.net




نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط