عرفان اسلامی (73) شب زنده داری

شب از اعظم نعمت‏هاى الهى است كه با تمام منافعش به بندگان عنايت شده است . خلوت شب براى عارفان و عاشقان و عابدان وساجدان از بهترين ساعات روزگار است . بسيارى از اوليا و عاشقان با مركب شب به مقام قرب و ميدان...
دوشنبه، 2 شهريور 1388
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
عرفان اسلامی (73) شب زنده داری
عرفان اسلامی (73) شب زنده داری
عرفان اسلامی (73) شب زنده داری

نویسنده : استاد حسین انصاریان



شرح كتاب مصباح الشريعة ومفتاح الحقيقة

شب زنده ‏دارى

نعمت با عظمت شب
شب از اعظم نعمت‏هاى الهى است كه با تمام منافعش به بندگان عنايت شده است .
خلوت شب براى عارفان و عاشقان و عابدان وساجدان از بهترين ساعات روزگار است .
بسيارى از اوليا و عاشقان با مركب شب به مقام قرب و ميدان وصال حضرت دوست رسيدند .
معراج بزرگ انسان روزگار ، عقل كل ، هادى سُبل ، حضرت محمد صلى‏الله‏عليه‏و‏آله در شب بود .
مهمانى خاص حضرت موسى در كوه طور ، در پيشگاه حضرت دوست در چهل شب بود .
نزول قرآن مجيد در شب قدر بود و بسيارى از اتفاقات الهيّه و ريزش فيوضات ربانيه در شب بود .
به قول عارف واله ، حافظ شيراز در معنويت شب :
دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند
وندر آن ظلمت شب آب حياتم دادند
بى خود از شعشعه پرتو ذاتم كردند
باده از جام تجلى صفاتم دادند
چه مبارك سحرى بود و چه فرخنده شبى
آن شب قدر كه اين تازه براتم دادند
اين همه شهد و شكر كز سخنم مى‏ريزد
اجر صبريست كز آن شاخ نباتم دادند
همت حافظ و انفاس سحر خيزان بود
كه زبند غم ايام نجاتم دادند
قرآن مجيد براى شب بيداران ارزشى بس بلند قائل است و بيدارى شب را براى عبادت از علائم عاشقان و والهان و عابدان و متصفان به محبت محبوب حقيقى عالم مى‏داند .
أَمَّنْ هُوَ قَانِتٌ آنَاءَ اللَّيْلِ سَاجِداً وَقَائِماً يَحْذَرُ الآخِرَةَ وَيَرْجُوا رَحْمَةَ رَبِّهِ قُلْ هَلْ يَسْتَوِى الَّذِينَ يَعْلَمُونَ وَالَّذِينَ لاَ يَعْلَمُونَ إِنَّمَا يَتَذَكَّرُ أُولُوا الأَلْبَابِ [141] .
[ آيا چنين انسان كفران‏كننده‏اى بهتر است ] يا كسى كه در ساعات شب به سجده و قيام و عبادتى خالصانه مشغول است ، از آخرت مى‏ترسد و به رحمت پروردگارش اميد دارد ؟ بگو : آيا كسانى كه معرفت و دانش دارند و كسانى كه بى‏بهره از معرفت و دانش‏اند ، يكسانند ؟ فقط خردمندان متذكّر مى‏شوند .
بسيارى از مفسران عقيده دارند ، اين آيت در شأن آنان كه شب را به عبادت دوست مشغولند ، نازل شده است .
إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِى جَنَّاتٍ وَعُيُونٍ * آخِذِينَ مَا آتَاهُمْ رَبُّهُمْ إِنَّهُمْ كَانُوا قَبْلَ ذلِكَ مُحْسِنِينَ * كَانُوا قَلِيلاً مِنَ اللَّيْلِ مَا يَهْجَعُونَ [142] .
بى‏ترديد پرهيزكاران در بهشت‏ها و چشمه سارهايند . * آنچه را پروردگارشان به آنان عطا كرده دريافت مى‏كنند ؛ زيرا كه آنان پيش از اين همواره نيكوكار بودند . * آنان اندكى از شب را مى‏خوابيدند [ و بيشتر آن را به عبادت و بندگى مى‏گذراندند . ]

شب زنده دارى ائمه اطهار عليهم‏السلام

انبياى الهى و ائمه طاهرين عليهم‏السلام و بيداران راه و عاشقان جمال و عارفان به حضرت مولا قسمت عمده‏اى از ساعات شب خود را به قيام و سجود و ركوع و قنوت و گريه مى‏گذراندند و بالاترين لذت را از اين برنامه عظمى و مسئله والا مى‏بردند .
بيدارى شب و عبادت و مناجات رسول عزيز اسلام صلى‏الله‏عليه‏و‏آله داستانى است كه هر انسانى از شنيدن آن تعجب مى‏كند و گاهى انسان ، طاقت استماع عبادات رسول مكرم الهى صلى‏الله‏عليه‏و‏آله را ندارد .
على عليه‏السلام اَعبد مردم و سيد عابدين و مصباح متهجدين بود ، نمازش از همه كس بيشتر و روزه‏اش فزون‏تر بود ، تمام بندگان الهى از آن جناب نماز شب و ملازمت در اقامت نوافل را آموختند و شمع يقين را در راه دين از مشعل او افروختند .
پيشانى نورانى‏اش از كثرت سجود پينه كرده بود و محافظت آن بزرگوار بر اداى نوافل به حدى بود كه نوشته‏اند :
در ليلة الهرير در جنگ صفين در بين دو لشكر نطعى برايش گسترده بودند و بر آن نماز مى‏كرد و تير از راست و چپ او مى‏گذشت و بر زمين مى‏آمد و ابدا آن حضرت را تزلزلى نبود و وحشتى در ساحت وجود مقدسش راه نداشت ؛ به هنگام شب آن چنان در عبادت و گريه غرق بود كه گاهى غش مى‏كرد و مهم‏تر از همه اين‏كه حضرت على بن الحسين عليه‏السلامبا آن كثرت عبادت و نماز مى‏فرمود :
وَمَنْ يَقْوى عَلى عِبادَةِ عَلِىِّ بْنِ أَبيطالِبٍ عَلَيْهِ السَّلامُ[143] ؟ !
چه انسانى را توانايى عبادت على بن ابيطالب عليه‏السلام است ؟ !
امام صادق عليه‏السلام مى‏فرمايد :
امام حسن عليه‏السلام در زمان خود از همه اهل زمان عبادت و زهدش بيشتر بود .
هرگاه ياد مرگ و قبر و بعث و نشور و گذشتن بر صراط مى‏كرد ، گريه مى‏كرد و چون عرض اعمال را بر حضرت حق توجه مى‏نمود ، نعره مى‏كشيد و مدهوش مى‏گشت و چون به نماز مى‏ايستاد ، بندهاى بدنش مى‏لرزيد ؛ براى اين‏كه خود را در برابر حضرت ذوالجلال مى‏ديد و چون ياد بهشت و دوزخ مى‏كرد ، مضطرب مى‏شد ، مانند اضطراب كسى كه دچار گزش مار و عقرب شده ، در آن حال از خداوند طلب بهشت مى‏كرد و به حضرت او از عذاب جهنم پناه مى‏برد .
ابن بابويه به سند معتبر از امام مجتبى عليه‏السلام روايت مى‏كند كه حضرت فرمود :
در شب جمعه مادرم فاطمه عليهاالسلام در محراب خود ايستاده و مشغول بندگى حق تعالى گرديد و پيوسته در ركوع و سجود و قيام و دعا بود تا صبح طالع شد[144] .
ابن‏عبد ربه - كه از علماى بزرگ اهل سنت است - در كتاب «عقد الفريد» روايت كرده كه :
خدمت حضرت على بن الحسين عرض شد : چرا اولاد پدر شما كم است ؟
فرمود : تعجب است كه چگونه مثل من اولادى از براى او باشد ؟ چه آن كه پدرم در هر شبانه روز هزار ركعت نماز مى‏گذارد، پس چه زمان فرصت رفتن پهلوى زن داشت[145] ؟
امام چهارم عليه‏السلام عابدترين مردم اهل روزگار بود و كسى از مردم عالم طاقت عبادت او را نداشت !!
آن حضرت در شبانه روز هزار ركعت نماز مى‏خواند و به وقت نماز بر بدنش لرزه مى‏افتاد و رنگش زرد مى‏شد و چون به نماز مى‏ايستاد ، مانند ساق درخت بى‏حركت بود و چون به مالك يوم الدين مى‏رسيد چندان آن را تكرار مى‏كرد كه نزديك بود قالب تهى كند و وقتى كه به سجده مى‏رفت ، سر بر نمى‏داشت تا عرق از جبين مباركش جارى شود و شب‏ها را به عبادت به روز مى‏آورد .
از حضرت صادق عليه‏السلام روايت شده كه پدرم امام باقر عليه‏السلام فرمود :
روزى كه بر پدرم على بن الحسين عليه‏السلام وارد شدم ، ديدم كه عبادت در آن حضرت بسيار تأثير كرده و رنگ مباركش از بيدارى زرد گرديده و ديده‏اش از بسيارى گريه مجروح گشته و پيشانى نورانيش از كثرت سجود پينه كرده و قدم شريفش از زيادى قيام در نماز ورم كرده ، چون او را بر اين حال مشاهده كردم ، خودم را نتوانستم از گريه حفظ كنم ، بسيار گريستم ، آن حضرت متوجه تفكر بودند ، بعد از زمانى به من نظر انداختند و فرمودند كه بعضى از كتاب ها كه عبادت على عليه‏السلام در آنجا نوشته شده به من ده ، چون بياوردم و پاره‏اى بخواندند ، بر زمين گذاشتند و فرمودند : چه كسى ياراى آن را دارد كه مانند على بن ابيطالب عبادت كند[146] .
براى هريك از ائمه عليهم‏السلام به همين‏گونه عباداتى به خصوص به وقت شب نوشته‏اند كه انسان از خواندن يك سطر آن ، از عبادات تمام عمرش خجالت مى‏كشد !
حالاتى كه براى شب عاشقان نوشته‏اند ، آدمى را به حيرت انداخته و گاهى تصورش براى انسان مشكل است ، چه رسد به تصديقش !
درباره ابو اسحاق سبيعى از اصحاب حضرت زين العابدين عليه‏السلامو اوثق ثقات و خواهر زاده برير كه يكى از شهداى كربلا بود ، نوشته‏اند :
در زمان وى عابدتر و صادق‏تر از او نبود و چهل سال تمام با وضوى شام نماز صبح را خواند[147] !!

عظمت نماز شب

عارف بزرگ ، مرحوم حاج ميرزا جواد آقا ملكى در « اسرار الصلاة » خود درباره تهجد و بيدراى شب مى‏فرمايد :
از جمله نوافلى كه خيلى بر انجام آن تأكيد شده نماز شب است و تو از بزرگى و عظمت اين حقيقت بى‏خبرى ؛ اين واقعيت نورى است در برابر تاريكى و انسى است از وحشت و خلوتى است از كثرت .
از امام صادق عليه ‏السلام رسيده :
نماز شب علت خشنودى حق و عشق ملائكه و سنت انبيا و نور معرفت و ريشه ايمان و راحت بدن و موجب تنفر شيطان و سلاح عليه دشمنان و موجب قبولى دعا و پذيرش اعمال و بركت در روزى و واسطه و شفيع بين انسان و ملك الموت و چراغ قبر و فرش گور و جواب منكر و نكير و مونس آدمى در قبر تا قيامت است و به وقت قيامت سايه بالا سر و تاج سر و لباس بدن و نورى است كه پيشاپيش انسان در حركت است .
و نماز شب ، پوششى بين انسان و آتش و حجتى بين آدمى و خداوند و مايه سنگينى ميزان و گذرنامه عبور از صراط و كليد بهشت است[148] .
و نيز در روايت آمده :
خانه‏هايى كه در آن نماز شب خوانده مى‏شود و قرآن تلاوت مى‏گردد ، به همان‏گونه كه ستارگان بر اهل زمين مى‏درخشند ، اين بيوت هم بر اهل آسمان مى‏درخشند[149] .
رسول خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله سه بار على عليه‏السلام را در يك مجلس سفارش به نماز شب كردند و فرمودند :
آيا به آنان كه نماز شب مى‏گزارند نمى‏نگريد ؟ اينان زيباترين مردم هستند ؛ زيرا كه آن‏ها در شب براى پروردگار نمازگزاردند و خداوند هم از نور خود بر آن‏ها پوشاند[150] .
غير آيات قرآن ، رواياتى كه در فضيلت نماز شب رسيده در حد تواتر است .
خداوند متعال در قرآن مجيد مى‏فرمايد :
وَمِنَ الَّيْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نَافِلَةً لَّكَ عَسَى أَن يَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقَاماً مَّحمُوداً [151] .
و پاسى از شب را براى عبادت و بندگى بيدار باش كه اين افزون [ بر واجب ] ويژه توست ، اميد است پروردگارت تو را [ به سبب اين عبادت ويژه ] به جايگاهى ستوده برانگيزد .
عبد براى آماده كردن خود جهت تهجد بايد مراقب وضع خود باشد و از وظايف و آداب آنچه را مناسب حال خود مى‏نگرد و تشخيص مى‏دهد عمل كند ؛ گذشتگان ما از اهل اللّه سعى و كوششان در تحصيل رقّت و نرم ساختن دل بود و براى دست يافتن به آن و ساير حالات عاليه به بعضى از حالات ، مثل پوشيدن لباس هاى زبر و خشن و ... و در خاك غلتيدن و اعضاى بدن را نزديك آتش بردن و پاشيدن خاك بر سر و روى خود و دخول در گورها و نداى مردگان و ملامت خويش و خطاب به خود به عقاب‏هاى قرآنى و اختيار دعاها و مناجات هايى كه به دل آتش مى‏زند ، متوسل مى‏شدند .
نماز شب ، آبروى عبد نزد مولا و مركب حركت به سوى مقام قرب و وصال حضرت دوست است ؛ شب را از خوراك و خواب كم كن تا بتوانى برخيزى و چون برخاستى با كمال خضوع و خشوع به پيشگاه مولايت بشتاب و از حضرت او آنچه مى‏خواهى بخواه كه اگر شرايط استجابت دعا در تو جمع باشد بدون شك دعايت مستجاب و به تمام خواسته‏هاى دنيوى و اخروى خود خواهى رسيد ، علاوه بر اين همان‏طور كه حضرت صادق عليه‏السلام در متن روايت فرموده‏اند : نماز شب علت پاكى و طهارت درون تو است .
... ادامه دارد.

پي نوشت :

[141] ـ زمر 39 : 9 .
[142] ـ ذاريات 51 : 15 ـ 17 .
[143] ـ وسائل الشيعة : 1/92 ، باب 20 ، حديث 215 .
[144] ـ علل الشرايع : 1/182 ، باب 145 ، حديث 1 .
[145] ـ وسائل الشيعة : 4/100 ، باب 30 ، حديث 4620 .
[146] ـ وسائل الشيعة :1/91 ـ 92 ، باب 20 ، حديث 215 .
[147] ـ بحار الأنوار : 46/117 ، باب 8 ، حديث 4 .
[148] ـ بحار الأنوار : 84/161 ، باب 6 ، حديث 52 ؛ ارشاد القلوب : 316 .
[149] ـ الكافى : 2/499 ، باب ذكر اللّه عزوجل ، حديث 1 .
[150] ـ وسائل الشيعة : 15/181 ، باب 4 ، حديث .
[151] ـ اسراء 17 : 79 .

منبع:http://erfan.ir




نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط