بوی نفت در اقتصاد ایران در مصاحبه با دکتر قدیری ابیانه (قسمت ششم)

منفعت شخصی و سیاسی مانع رهایی از اقتصاد نفتی

با همه مشکلاتی که اقتصاد نفتی دارد این سوال در نهایت پیش می آید که چرا دولتهای گذشته و دولت فعلی کاری در جهت رهایی از اقتصاد نفتی نمیکنند این سوال را از دکتر قدیری ابیانه پرسیده ایم.
يکشنبه، 19 اسفند 1397
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: عبدالصالح شمس اللهی
موارد بیشتر برای شما
منفعت شخصی و سیاسی مانع رهایی از اقتصاد نفتی
به بهانه بیانیه گام دوم انقلاب
 
منفعت شخصی و سیاسی مانع رهایی از اقتصاد نفتی

راسخون: چه عاملی باعث می‌شود که مسئولین در راستای جدایی اقتصاد ایران از نفت کاری نکنند، ما الآن یعنی می‌توانیم خیلی صریح بگوییم که هیچ کس کاری در راستای جدایی اقتصاد از نفت نمی‌کند. چرا؟
 
دکتر قدیری ابیانه: ببینید همه‌ی دولت‌ها قبل از اینکه بیایند سر کار، فقط از ضرورت شفاف‌سازی و ازجمله مثلاً ضرورت اینکه ارز شناور و آزاد باشد. اما وقتی می‌رسند به گذر، آن قلم طلایی و آن امضای طلایی دست خودشان می‌افتد دلشان نمی‌آید این کار را کنند.
 الآن اگر یک نفر بیاید مثل بنده بگوید آقا جان قیمت سوخت باید واقعی شود و این پول در جای بهتری هزینه شود، این آراء را نمی‌تواند به خودش جلب کند. اما یک نفر بیاید بگوید که آقا من اگر بشوم قیمت‌ها را تثبیت می‌کنم. تثبیت قیمت‌ها حرف از نظر اقتصادی مضخرفی است و غیر منطقی‌ است. ولی در افکار عمومی ما طرفدار زیاد دارد.
راسخون: یعنی پس منفعت شخصی است؟
 
دکتر قدیری ابیانه: منفعت شخصی در آن وارد می‌شود. چون آن قلم طلایی می‌افتد دست خودشان دیگر دلشان نمی آید که این کار را بکنند. مکرر پیش می‌آید که دولتمردان در معرض یک تصمیم و تصمیمات متعدد و مهمی قرار می‌گیرند؛ که اگر آن تصمیم درست را انتخاب کنند، ممکن است محبوبیتشان در افکار عمومی از دست برود. تصمیم غلط را انتخاب کنند، ممکن است محبوبیت کسب کنند. مدیری باید انتخاب شود که حاضر باشد محبوبیت خودش را فدای منفعت مردم کند. مثلاً من گفتم قیمت سوخت باید واقعی شود یعنی باید گران شود و این پول باید در جای بهتری هزینه شود. نه اینکهثروتمندان از روی بیت‌المال بیشتر سود ببرند و یارانه بیشتری بگیرند.. اما به محضی که صحبت از افزایش سوخت می‌شود فوری همه گارد می‌گیرند، در افکار عمومی مقاومت می‌شود، در مجلس مقاومت می‌شود، در تریبون‌ها و رسانه‌ها مقاومت می‌شود. اینجا باید دولتمرد یا نماینده‌ی مجلس مصلحت مردم را به محبوبیت خودش ترجیح دهد.

من یک مثال می‌زنم؛ ما بالاترین تعطیلات مناسبتی را در دنیا داریم. سؤال: اگر آقای روحانی می‌آمد می‌گفت من اگر رئیس جمهور شوم ده روز از این تعطیلات کم می‌کنم که کار درستی هم هست و باید انجام بدهد، آیا رأی می‌آورد؟
 
راسخون: بالآخره بخشی از رأی او می‌شکست.
 
دکتر قدیری ابیانه: ممکن بود رئیس جمهور نشود. یعنی ما باید افکار عمومی را آماده کنیم برای اینکه اگر دولتمردی خواست تصمیم درستی بگیرد، نه تنها مقاومت نکند بلکه حمایت هم کند. اما متأسفانه اینطور نیست. ما مواجه هستیم با مسئولینی که محبوبیت خودشان را ترجیح می‌دهند.
 ما بالاترین تعطیلات مناسبتی را در دنیا داریم. سؤال: اگر آقای روحانی می‌آمد می‌گفت من اگر رئیس جمهور شوم ده روز از این تعطیلات کم می‌کنم که کار درستی هم هست و باید انجام بدهد، آیا رأی می‌آورد؟
راسخون: یعنی لحاظ کردن منفعت سیاسی در مقابل منفعت مردم!.
 
دکتر قدیری ابیانه: منفعت سیاسی. مثلاً رئیس جمهور شده است می‌خواهد بار دوم هم بشود. مثل خود آقای روحانی؛ چهار سال قیمت سوخت را دست نزد. چهار سال ارز دولت و طلای دولت را از خزانه‌ی دولت هزینه کرد که ارز ثابت بماند که او بعد بگوید آقا من ارز را ثابت نگه داشتم، بعد رأی بیاورد برای دوره‌ی دوم. در حالیکه با فشار قیمت‌ها را غیر واقعی نگه داشتند. پولی که برای کشور ما زیان دارد.

در انتخابات اگر نامزدی بیاید حقایق را به مردم بگوید، قطعا امکان رأی آوری او کمتر است. یعنی من می‌توانم بگویم که اینجا کارکرد رسانه‌ها کارکرد درستی نبوده است، افکار عمومی را روشن نکرده‌اند.
الآن اگر یک نفر بیاید مثل بنده بگوید آقا جان قیمت سوخت باید واقعی شود و این پول در جای بهتری هزینه شود، این آراء را نمی‌تواند به خودش جلب کند. اما یک نفر بیاید بگوید که آقا من اگر بشوم قیمت‌ها را تثبیت می‌کنم. تثبیت قیمت‌ها حرف از نظر اقتصادی مضخرفی است و غیر منطقی‌ است. ولی در افکار عمومی ما طرفدار زیاد دارد.

راسخون: به عنوان آخرین سؤال در یک کلمه فقط بفرمایید که کدام دولت بهترین عملکرد را در جدایی نفت از اقتصاد داشته است؟ در دولت‌های بعد از انقلاب کدام دولت را، ما همه‌ی آن‌ها را بالآخره در این زمینه ناکارآمد می‌دانیم اما بالآخره ما چند دولت عوض کرده‌ایم. به نظرتان کدام دولت موفق تر عمل کرده است.
 
دکتر قدیری ابیانه: بنظرم بدترین دولت‌ها دولت خاتمی بود و روحانی. اگر ما ایام جنگ را نادیده بگیریم، یعنی زمان بنی‌صدر و موسوی را، که امور اجرایی دست او بود، بعدش بخواهیم نگاه کنیم، این بدترین دولت‌ها دولت خاتمی و روحانی بود.

در زمان آقای هاشمی و احمدی‌نژاد کارهای زیادی انجام شده بود. کارهای عمرانی زیادی انجام شد. هرچند در انجام آن هم خطاهایی رخ داد. این جدا از آن مواضع سیاسی و این‌ها است. مثلاً می‌گویند یکی اشتباهاتی که آقای هاشمی کرد بعد از جنگ گفت حالا وقت رفاه است. او باید می‌گفت حالا وقت کار است. البته بعداً گفت دولت من دولت کار است. هر وزارتخانه به کار خود بپردازد.
بنظرم بدترین دولت‌ها دولت خاتمی بود و روحانی. اگر ما ایام جنگ را نادیده بگیریم، یعنی زمان بنی‌صدر و موسوی را، که امور اجرایی دست او بود، بعدش بخواهیم نگاه کنیم، این بدترین دولت‌ها دولت خاتمی و روحانی بود.
زمان آقای احمدی‌نژاد هم دور اول نوبت پرکاری بود و کارهای خوبی انجام داد گرچه او هم بی خطا نبود. اما در دور دوم افتاد روی سیر نزولی.
 
راسخون: اگر بخواهید بین دولت آقای احمدی‌نژاد و دولت آقای هاشمی مقایسه بفرمایید در راستای جدا شدن اقتصاد از نفت در این راستا عرض می‌کنم، بین دولت آقای هاشمی و دولت آقای احمدی‌نژاد مقایسه بفرمایید در یک کلمه پون مثبت را به کدام می‌دهید؟
 
دکتر قدیری ابیانه:  دولت آقای احمدی نژاد و دولت آقای هاشمی را هر دوی آن‌ها را در این زمینه نسبتاً موفق می‌دانم. اما من این را بگویم هم دولت آقای هاشمی هم دولت آقای احمدی‌نژاد این‌ها تلاش کردند تا قیمت سوخت را واقعی کنند و این پول را در جای بهتری هزینه کنند. در هر دو دوره نمایندگان مجلس با این طرح را مخالف کردند و نگذاشتند این کار صورت بگیرد. ولی در مجموع کارها بی‌اشکال نبود. مداخله های سیاسی زیادی در انجام پروژه‌ها، آغاز پروژه‌ها، انتخاب پروژه‌ها  انجام میشد.
 
راسخون: این سؤال من را جواب نمی‌دهید که کدام را امتیاز مثبتی می‌دهید؟ یعنی اگر بخواهید بین او دو تا را مقایسه کنید، دست برتر با دولت آقای احمدی‌نژاد است یا دولت آقای هاشمی؟
 
دکتر قدیری ابیانه: دور دوم آقای هاشمی و دور اول آقای احمدی‌نژاد.
 
راسخون: نه، یکی از آن‌ها را من می‌خواهم این را از شما بگیرم که یکی از آن‌ها را اگر بخواهید مجموع عملکرد هشت ساله‌ی آقای هاشمی و عملکرد هشت ساله‌ی آقای احمدی‌نژاد را بخواهید مقایسه کنید کدامشان را موفق‌تر می‌دانید در جدا کردن اقتصاد از نفت؟
 
دکتر قدیری ابیانه: سکوت...
 
راسخون: کدامشان را؟ من فقط همین یک کلمه را می‌خواهم و مصاحبه را پایان دهم مزاحم شما نشوم. اگر مجموع دولت آقای هاشمی با دولت آقای احمدی‌نژاد را مقایسه کنید، کدامشان را در جدا کردن اقتصاد از نفت موفق‌تر می‌بینید؟ همین یک کلمه.
 
دکتر قدیری ابیانه: این که بین دولت آقای هاشمی و احمدی‌نژاد کدامش موفقند؟
 هم دولت آقای هاشمی هم دولت آقای احمدی‌نژاد این‌ها تلاش کردند تا قیمت سوخت را واقعی کنند و این پول را در جای بهتری هزینه کنند. در هر دو دوره نمایندگان مجلس با این طرح را مخالف کردند و نگذاشتند این کار صورت بگیرد.
راسخون: پاسخ نمی‌دهید این را؟
 
دکتر قدیری ابیانه: پاسخ، آخر پاسخ مشکل است راجع به این، باید بررسی شود. ببینید در یک زمینه‌هایی مثلاً در ساده‌زیستی آقای احمدی‌نژاد خوب بود.
 
راسخون: من اصلاً کاری به این‌ها ندارم. من فقط می‌خواهم در زمینه‌ی اقتصاد نفتی. بله ساده‌زیستیشان خوب بود، آن مثلاً سد سازی آقای هاشمی حالا یا خوب بود یا بد بود، مثلاً فرض کنید جسارت این در شروع پروژه‌ها یا مثلاً چیزهای مختلفی هست. فقط همین، در جداسازی اقتصاد از نفت کدامشان را بنظر شما می‌توانیم ما یک نمره‌ی بالاتری، یه یکی 18 بدهیم به یکی 20 بدهیم؟
 
دکتر قدیری ابیانه: من فکر می‌کنم چون که پروژه‌های اساسی‌ که در زمان آقای هاشمی شروع شد، سد سازی، کارخانجات سیمان، و خیلی از این کارخانجات، فکر می‌کنم که آقای هاشمی موفق‌تر از احمدی‌نژاد بود. اما متاسفانه بعدا دچار انحراف شده سیاسی شد.

 
تهیه تنظیم: عبدالصالح شمس اللهی
 
ادامه دارد....

 


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط