بوی نفت در اقتصاد ایران در مصاحبه با دکتر قدیری ابیانه(قسمت سوم)

یارانه پنهان آفت اقتصاد نفتی

نفت در اقتصاد ایران بیش از آنکه یک مزیت باشد یک خسران است وجود یارانه های پنهان در اقتصاد نفتی و چندین مشکل دیگر را در گفتگو با دکتر محمد حسن قدیری ابیانه به گفتگو نشسته ایم
يکشنبه، 19 اسفند 1397
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: عبدالصالح شمس اللهی
موارد بیشتر برای شما
یارانه پنهان آفت اقتصاد نفتی
به بهانه بیانیه گام دوم انقلاب
 
یارانه پنهان آفت اقتصاد نفتی
 
راسخون: این یارانه پنهان که به تعبیر شما ثمره اقتصاد نفتی است در بودجه سالیانه محاسبه میشود یا خیر؟

دکتر قدیری ابیانه: متأسفانه یارانه‌های پنهان در بودجه‌ی کشور نمودی ندارد. یعنی ما در هیچ جای بودجه نمی‌بینیم که ما سالانه نهصد هزار میلیارد تومان یارانه بدهیم. صنایع ما هم مثل پالایشگاه‌ها و پتروشیمی‌ها، این‌ها نفتی را که دریافت می‌کنند، در حقیقت به قیمت صفر ریال نفت خام را آورده‌هایش را محاسبه می‌کنند. و لذا با هر تعداد پرسنل با هر ناکارآمدی سود ده جلوه می‌کنند. البته وزارت نفت گفته است که من در محاسبات داخلی خودم آن را لحاظ می‌کنم اما این محاسبات برای همه و در بودجه‌ی کل کشور باید تصویب بشود. حالا اگر ما به عنوان مثال، قیمت بنزین اگر لیتری 8 هزار تومان باشد، ما آن‌ وقت 1000 تومان می‌دهیم. یعنی لیتری 7 هزار تومان یارانه‌ی پنهان می‌دهیم. این در حالی است که  نفت خامی که در زمین هست، متعلق به همه‌ی ملت هست، با بودجه‌ی دولت استخراج شده، با بودجه‌ی دولت پالایشگاه ساخته شده، حقوقشان را به آن‌ها می‌دهد، حمل و نقلشان با دولت هست، پس فرآورده‌ها متعلق به دولت هست، یا دولت وکیل ملت هست و در حقیقت این اموال متعلق به همه‌ی ملت هست.
اگر بخواهیم مقایسه کنیم با کشورهای عربی مثل کویت و قطر و عمارات باید بگوییم صادرات نفت به ازای هر تبعه‌ی کویت و قطر و امارات در سال مساوی با حدود 60 سال صادرات نفت یک  ایرانی است. در حالیکه بسیاری از مردم خودشان را مقایسه می‌کنند، امکاناتی که در ایران دارند با امکاناتی که در آن کشورها هست، بدون توجه به این نکته‌ی بسیار مهم.
راسخون: یارانه پنهان بیشتر به نفع کدام قشر از جامعه است؟

دکتر قدیری ابیانه: قطعا به نفع انسان‌های بر خوردار‌تر است، دقت کنید اگر یک ماشین برود 50 لیتر بنزین بزند، 350 هزار تومان در حقیقت از بیت‌المال یارانه دریافت کرده است. در حالی‌که این بنزین متعلق به اقشار ضعیف جامعه هم هست. 150 هزار تومان یعنی معادل تقریباً یارانه‌ی 8 نفر در ماه ، یا معادل 30 کیلو برنج مصرفی که مصرف 10 ماه یک خانواده است به عنوان سرانه مصرف؛ ما در حقیقت سهم فقرا را از این بیت‌المال از فرآورده‌های سوختی به آن‌ها نمی‌دهیم، از آن‌ها می‌گیریم و این را صرف، ، اقشار برخوردارتر می‌کنیم. هر کس تعداد ماشین‌هایش بیشتر، مصرف سوختش بیشتر، یارانه‌ی بیشتری می‌گیرد. در حالیکه در کشورها، چه کشورهای ثروتمندی مثل آلمان و سوئیس، چه کشورهای فقیری مثل پاکستان و بنگلادش از سوخت مالیات می‌گیرند و خرج امور جاری جامعه می‌کنند.

راسخون : به نظر شما اگر این یارانه پنهان حذف بشود و سوخت گران بشود قشرهای آسیب پذیر به مشکل بر نمیخورند؟

دکتر قدیری ابیانه: در جامعه‌ی ما تصور بر این است که اگر سوخت گران بشود همه چیز گران می‌شود و فقرا زیر دست و پا له می‌شوند و با افزایش قیمت سوخت یا به عبارتی واقعی شدن قیمت سوخت مقاومت می‌کنند. در حالیکه این دو رو دارد و روی دیگر سکه این است که بجای اینکه از فقرا بگیریم و به ثروتمندها بدهیم، به نحوی که ده درصد جمعیت ثروتمندتر جامعه 30 برابر فقیرترین‌ها از این بیت‌المال استفاده کنند، این ظلم بزرگی است که دارد اتفاق می‌افتد. از ثروتمندها بگیریم و خرج فقرا جامعه بکنیم. که البته نیاز به مدیریت دارد.
تصور مردم از اندازه‌ی درآمدهای نفتی خیلی بالاتر از واقعیت است. که این یک فاجعه است به نظر من. و این یک نمره‌ی منفی برای آموزش و پرورش و دانشگاه‌های ما و برای کل رسانه‌های ما و مسئولین دولت ما هست. تصور مردم از اندازه‌ی درآمدهای نفتی صدها و هزاران برابر واقعیت است.
راسخون: ما درامد نفتی خیلی خوبی داریم؛ بهتر نیست با این درامد هزینه زندگی را پایین نگه داریم؟

دکتر قدیری ابیانه: این هم خود مشکلی است تصور مردم از اندازه‌ی درآمدهای نفتی خیلی بالاتر از واقعیت است. که این یک فاجعه است به نظر من. و این یک نمره‌ی منفی برای آموزش و پرورش و دانشگاه‌های ما و برای کل رسانه‌های ما و مسئولین دولت ما هست. تصور مردم از اندازه‌ی درآمدهای نفتی صدها و هزاران برابر واقعیت است. ما در شرایط قبل از تحریم روزی چهار میلیون بشکه تولید می‌کردیم. یعنی به ازای هر ایرانی ماهی یک و نیم لیتر. روزی دو میلیون و سیصد هزار بشکه نفت صادر می‌کردیم، یعنی به ازای هر ایرانی ماهانه کمتر از یک بشکه؛ 86 صدم بشکه؛ ریالیش امسال در بودجه‌ی 97 پیش‌بینی شده است، برای صادرات نفت، گاز و میعانات گازی 96 هزار میلیارد تومان ما صادرات نفت داشته باشیم. که این رقم هرچند نجومی بنظر می‌رسد اما یعنی به ازای هر ایرانی ماهانه فقط 100 هزار تومان. کل بودجه‌ی عمومی امسال است که باید با آن امورات قوه‌ی مجریه، مقننه، قضاییه اداره بشود، به ازای هر ایرانی ماهی 462 هزار تومان. و این بودجه، اگر اختلاس و حقوق نجومی و ریخت و پاش و حیف و میل و بی‌تدبیری نبود که متاسفانه در دولت آقای روحانی به طور بی‌سابقه بود، اصلاً قابل مقایسه با 40 سال گذشته نیست و بی‌سابقه است، اگر این‌ها نبود باز هم این مبلغ کفایت نمی‌کرد برای اداره‌ی امور قوه‌ی مجریه، مقننه، قضائیه، نیروهای نظامی و انتضامی و...؛ لذا دولت به استقراض رو آورده است و بدهی دولت به حدود 800 هزار میلیارد تومان رسیده است امروز به ازای هر ایرانی ده میلیون تومان می‌شود؛ در حالیکه مردم فکر می‌کنند به ازای هر ایرانی ما ده‌ها، یا صدها میلیون تومان ماهانه درآمد نفت داریم. همین تصور غلط در افکار عمومی باعث شده است مردم همه مطالبه‌گر باشند و بر این باور باشند که با درآمدهای نفتی می‌شود نیازهای مردم را برآورده کرد. در حالیکه اصلاً اینگونه نیست. در شرایط تحریم هم که آقای نوبخت اعلام کرده روزی ما یک میلیون بشکه صادر می‌کنیم. اگر این آمار صحت داشته باشد، با کسر چهارده و نیم درصد سهم شرکت نفت بابت هزینه‌ها و پروژه‌هایش،‌ یعنی هر سه ماه کم‌تر از یک بشکه به ازای هر ایرانی ما صادرات نفت داریم.
اختلاس و حقوق نجومی و ریخت و پاش و حیف و میل و بی‌تدبیری متاسفانه در دولت آقای روحانی به طور بی‌سابقه‌ای وجو دارد و اصلاً قابل مقایسه با 40 سال گذشته نیست و بی‌سابقه است، اگر این‌ها نبود باز هم این مبلغ درامد نفتی  برای اداره‌ی امور قوه‌ی مجریه، مقننه، قضائیه، نیروهای نظامی و انتضامی و...کفایت نمی‌کرد
یک مقایسه دردسر ساز
اگر بخواهیم مقایسه کنیم با کشورهای عربی مثل کویت و قطر و عمارات باید بگوییم صادرات نفت به ازای هر تبعه‌ی کویت و قطر و امارات در سال مساوی با حدود 60 سال صادرات نفت یک  ایرانی است. در حالیکه بسیاری از مردم خودشان را مقایسه می‌کنند، امکاناتی که در ایران دارند با امکاناتی که در آن کشورها هست، بدون توجه به این نکته‌ی بسیار مهم.
 
راسخون: این تصور چه تبعانی میتواند داشته باشد؟
 
دکتر قدیری ابیانه: این تصور که حکومت می‌تواند که با اتکاء به نفت، فراورده‌های نفتی این نیازها را برآورده کند موجب تنبلی اجتماعی شده است. بجای اینکه مردم به کار و تلاش به رفع نیازهای خود بپردازند فکر می‌کنند که دولت باید نیاز آن‌ها را تأمین کند. افکاری و باورهایی مثل اینکه دولت مسئول تأمین نیازهای مردم است در ایران شکل گرفته درحالیکه در دنیا مردم می‌دانند که باید هزینه‌های دولت را تأمین کنند. کار کنند، تولید ثروت کنند،‌ مالیات بدهند، از این طریق هزینه‌های دولت را تأمین کنند و دولت‌ها هم متناسب با مالیاتی که از مردم می‌گیرند بعد می‌توانند پس از پرداخت هزینه‌های مدیریتی خودشان، خدماتی را به جامعه ارائه بدهند. به هر حال ما مطابق با ملاک‌های تنبلی اجتماعی جزء تنبل‌ترین ملت‌های دنیا هستیم و علیرغم محاسن بسیار بزرگی که ملت ما دارد، تعطیلات ما جزء بالاترین‌ها هست در دنیا، ساعت روز کاری ما جزء پایین‌ترین‌ها هست، از عربستان و کویت و قطر و عمارات مردم ما دچار، بیش از دیگران دچار تنبلی اجتماعی شده‌اند. از زیر کار در رفتن زرنگی تلقی می‌شود. از آن طرف هم ما جزء مسرف‌ترین ملت‌ها هستیم. در زمینه‌ی سوخت که فاجعه هست... در زمینه‌ی مواد غذایی هم همینطور که اعلام کردند، دور ریز غذای ایرانی‌ها معادل غذای 15 میلیون نفر هست.

 
تهیه و تنظیم: عبدالصالح شمس اللهی 

ادامه دارد ...



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط