دو نفر نشسته بودند و با هم از یک کاسه غذا می خوردند. یکی از آن ها گفت: «پدر مرحوم شما چه طوری مرد؟»
او با آب و تاب مشغول شرح دادن بیماری و مرگ پدرش شد؛ اما متوجه شد که هنگام تعریف کردن او، رفیقش مقدار زیادی از غذا را خورده است. این بود که رو کرد به دوستش و گفت: «پدر مرحوم شما چه طوری فوت کرد؟»
دوستش که فهمید چرا این سوال از او پرسیده شده، توجهی نکرد و گفت: «یک شب تب کرد و مرد.»
کاربرد: وقتی کسی بخواهد از توضیح ماجرایی خودداری کند این مثل را می گویند. با گفتن این مثل می توانیم به دیگران یادآوری کنیم که حرفت را خلاصه کن.
او با آب و تاب مشغول شرح دادن بیماری و مرگ پدرش شد؛ اما متوجه شد که هنگام تعریف کردن او، رفیقش مقدار زیادی از غذا را خورده است. این بود که رو کرد به دوستش و گفت: «پدر مرحوم شما چه طوری فوت کرد؟»
دوستش که فهمید چرا این سوال از او پرسیده شده، توجهی نکرد و گفت: «یک شب تب کرد و مرد.»
کاربرد: وقتی کسی بخواهد از توضیح ماجرایی خودداری کند این مثل را می گویند. با گفتن این مثل می توانیم به دیگران یادآوری کنیم که حرفت را خلاصه کن.
نویسنده: مصطفی رحماندوست