دانشگاه ملی در «عصر جدید» (قسمت دوم)

در میان برنامه های مختلف به برنامه ای اشاره شد که توسط شبکه ان بی سی آمریکا ـ جهت کشف استعدادهای خوانندگان، رقاصان، شعبده بازان، کمدین ها و نوازندگان ـ سال هاست پخش می شود و برنامه عصر جدید نه تنها در...
پنجشنبه، 29 فروردين 1398
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: حسین سعدآبادی
موارد بیشتر برای شما
دانشگاه ملی در «عصر جدید» (قسمت دوم)
در شماره قبل بیان شده که برنامه پربینندۀ عصر جدید، نه تنها جدید نبوده که تقلیدی از سری برنامه های باصطلاح استعدادیابی است که در آمریکا، اروپا و ... اجرا می شود. در میان برنامه های مختلف به برنامه ای اشاره شد که توسط شبکه ان بی سی آمریکا ـ جهت کشف استعدادهای خوانندگان، رقاصان، شعبده بازان، کمدین ها و نوازندگان ـ سال هاست پخش می شود و برنامه عصر جدید نه تنها در بسیاری از مقررات بلکه حتی در دکور و میز داوران نیز سعی کرده تا کاملا مشابهت نسخه اصل و فرع را حفظ نماید. همچنین بیان شد که نفس تقلید در یک برنامه تلویزیونی امری ناپسند نیست اما اگر چنانکه برنامه تقلیدی (بلکه کاملا تولیدی) در خدمت آرمان ها، اهداف و سیاست های اصلی یک کشور نباشد به هیچ روی قابل توجیه نبوده و امری مذموم و قابل ملامت است. در شماره قبل به بازخوانی دیدگاه های بنیان گذار انقلاب اسلامی پرداختیم و بخشی از مطالب شامل: اهمیت رادیو و تلویزیون، نقش آموزشی رادیو و تلویزیون، دانشگاه عمومی بودن رادیو و تلویزیون، نقش رسانه های گروهی در تباهی و سرگرم کردن ملت ها به امور بی حاصل و در نهایت به مأموریت رسانه های گروهی در تهذیب جامعه، بیان شد. در این شماره به ادامه مطالب می پردازیم.
 

برخی دیدگاه های بنیان گذار انقلاب در رابطه با رسانه ملی

6. ضرورت اسلامی شدن رسانه ملی: « البته ما باید خیلی به فکر این باشیم که این دستگاهی که مهمترین دستگاه شاید باشد در تبلیغات ما، این دستگاه از حیث سیما و از حیث صدا هر دو اسلامی باشد؛ یعنی، کوشش بشود در اینکه هر قدمی که برمی دارید، یک قدمی باشد برای اسلام بردارید تا اینکه کارتان عبادت باشد. از اول که این جمهوری پیروز شد، من به اشخاصی که متکفل این امور بودند و در رأس این قضیه واقع شده بودند، هی این مطلب را سفارش می دادم، لکن بعضی از آنها که بعدها معلوم شد که مردم غیر صحیحی هستند، هی عذر می آوردند که ما مشغولیم و داریم درست می کنیم و نمی شود و چه وکذا... آن کسی که می خواهد فیلم درست کند، گاهی وقتها فیلم را، خب، بسیاریها متوجه نمی شوند چی است، لکن محتوایش روی هم رفته انسان یک وقت می بیند که یا طرف چپ است یا طرف راست است یا رو به فساد است. این باید خیلی دقت بشود؛ یعنی، ما همه موظفیم به اینکه کاری انجام بدهیم که موافق با مقصد جمهوری اسلامی، که همان مقصد اسلامی است، باشد. و هیچ خوفی از این نداشته باشیم که ما اگر-فرض کنید- فلان فیلم را درست کنیم، به ما می گویند که اینها چه هستند»؛[1]
 
  « من میل دارم که همۀ قشرهای ملت خصوصاً قشرهایی که در خدمت دولت هستند، همۀ ادارات مختلفه و از همه بالاتر رادیو و از آن بالاتر رادیو و تلویزیون، میل دارم که باورشان آمده باشد که جمهوری، اسلامی است. یک وقت انسان رأی می دهد به جمهوری اسلامی ـ که همه رأی دادیدـ یک وقت هم هست که محتوای جمهوری اسلامی را مطّلع نیست. این باید مطّلع بشود که جمهوری اسلامی معنایش این است که رأی عموم یا اکثر، برای نظام و محتوای نظام اسلام و احکام اسلام، برنامۀ اسلام است. یک وقت این را هم می داند، لکن باز باورش نیامده است که باید همه چیز اسلامی بشود.من میل دارم که همه باورشان آمده باشد که این نهضتی که از اول تا آخرش قریب پانزده شانزده سال طول کشید و زحمتها کشیده شد، خونها داده شد و جوانها از دست رفت، خانه ها از دست رفت، خانمانها خراب شد، و خصوصاً در این یکی دو سال آخر که همه شاهد بودید که چه شد، باورمان آمده باشد که این همه برای اسلام بود. هیچ من نمی توانم تصور کنم و هیچ عاقلی نمی تواند تصور کند که بگویند ما خونهایمان را دادیم که خربزه ارزان بشود! این معقول نیست. یا جوانهایشان را به کشتن بدهند که نان ارزان گیر بیاید! این یک چیز معقولی نیست. آنکه معقول است و عمل شد و همه دیدیم و همه دیدید، این است که همان طوری که در صدر اسلام پیغمبر اسلام صلی الله علیه و آله و اولیای اسلام همه چیزشان را فدای اسلام می کردند، برای اینکه در این فداکاری باخت نیست.من می خواهم که همۀ ما باورمان آمده باشد که جمهوری، اسلامی است و باید همه چیز ما اسلامی بشود.حالا ما می خواهیم که باورمان آمده باشد، چه شماها که در تلویزیون هستید، در رادیو هستید کار می کنید و چه ما که طلبه هستیم و آنجا هستیم، باورمان بیاید که ما یک رژیم فاسدی که همّش به این گماشته بود که جوان های ما را فاسد کند، تباه کند، بی تفاوت نسبت به مسائل اساسی خودش بکند، باورمان بیاید که آن رفته که یک رژیم اسلامی-انسانی بیاید که در همۀ امور جدّی است»؛[2]
 
  « از اولی که رادیو و تلویزیون در اختیار جمهوری اسلامی واقع شد، راجع به آن نگرانی داشتم. برای اینکه این سازمانی است که اگر خوب باشد، مملکت ما خوب می شود و اگر فاسد باشد، ممکن است که بسیار فساد ایجاد کند. از این جهت، تذکراتی باید به شما بدهم. یکی اینکه این دستگاه رادیو تلویزیون که در خانه های حتی روستاها، در همه جا نفوذ دارد، اگر صد درصد اسلامی نشود، معنایش این است که اسلام در ایران پیاده نشده است».[3] 
از اولی که رادیو و تلویزیون در اختیار جمهوری اسلامی واقع شد، راجع به آن نگرانی داشتم. برای اینکه این سازمانی است که اگر خوب باشد، مملکت ما خوب می شود و اگر فاسد باشد، ممکن است که بسیار فساد ایجاد کند. از این جهت، تذکراتی باید به شما بدهم. یکی اینکه این دستگاه رادیو تلویزیون که در خانه های حتی روستاها، در همه جا نفوذ دارد، اگر صد درصد اسلامی نشود، معنایش این است که اسلام در ایران پیاده نشده است7. هزل و لغو و لهو در رسانه ملی: «اسلام شوخی ندارد؛ همه اش جدّی است، هزل ندارد، لغویات ندارد؛ لهویّات ندارد، همه اش جدّی است؛ جدیّات است. هم در امور مادی، که اسلام هر دو جهت را دارد، هم امور مادی و هم معنوی، همه اش جِدّ است. لهو و لعب و لغو و آن چیزهایی که اسلام جلویش را گرفته همان هایی است که اینها دامن به آن می زنند. هر چیز را دیدید که اینها از آن ترویج می کنند، بدانید آنی است که اسلام جلویش را گرفته. آن چیزهایی که اسلام جلویش را گرفته است، همین هایی است که جوان های ما را به تباهی می کشد. اسلام رزمنده می خواهد، جنگجو می خواهد در مقابل کفّار، در مقابل آنهایی که هجوم می کنند به مملکت ما، اسلام مجاهد می خواهد درست کند. نمی خواهد یک نفر آدم عیّاش درست کند که این آدم عیّاش، عیاشی اش را بکند، و همه چیزش را از بین ببرند. همۀ شرافتش را از بین ببرند و این باز مشغول عیّاشی و رقصیدن باشد. اسلام جِدّ است. یک مسلک جدّی است، هزل در آن نیست، لغو در آن نیست، لهو در آن نیست، بازی در آن نیست. آن بازی ای که اسلام اجازه داده، تیراندازی است و اسب سواری. مسابقه در اسب سواری، مسابقه در تیراندازی. آنها هم جنگ است و آن را اجازه داده، حتی برایش«رِهان»هم قرار داده اند: یعنی شرط بندی هم بکنند، آن را اجازه داده اند. لکن مسأله جدّی است آنجا، تربیت [است].و اینها می خواهند که ما را به همان حالی که بودیم: اسم، جمهوری اسلامی و رسم و واقعیت، همان مسائل طاغوتی و همان مسائل باشد. ما باید جدّیت کنیم که همان طور که رأی دادیم به جمهوری اسلامی و اسم جمهوری اسلام الآن در ایران است، محتوایش را اسلامی کنیم. یعنی رادیو تلویزیون که شما هستید اسلامی باشد. لغویات و لهویات و نمی دانم صورتهای کذا نباشد. اصلاح باید بشود اینها .ما می خواهیم که رادیو تلویزیونمان که بیشتر در خدمت طاغوت بود، حالا در خدمت خدا باشد؛ در خدمت اسلام باشد و اسلام می خواهد که همۀ مسائل، جدّی باشد. مسائل مملکتی مسائل جدّی باشد؛ مسائل روحی مسائل جدّی باشد، جدّ است در آن حتی دراین امور تفریحی هم در اسلام یک جوری است که باز آن جدّ پیدا می شود... . برای اینکه برنامۀ همۀ مکتب های توحیدی، که اسلام در رأس آنهاست، برنامۀ آدم درست کردن است. می خواهند انسان درست کنند. قرآن اصلاً آمده است که یک انسان صحیح درست کند؛ انسان ساز است».[4]

نکته پایانی
در انتهای این نوشتار باز لازم است یادآوری شود که مطالب فوق الذکر، بیش از آنکه متوجه برنامه سازان عصر جدید باشد متوجه مسئولین ارشد صدا و سیما است و ضروری است تا با مطالعه دیدگاه های بنیان گذار انقلاب اسلامی، امام خمینی (ره) و رهبر حکیم انقلاب، حضرت آیت الله خامنه ای، در برخی سیاست ها تجدید نظر نمایند.

 اما برنامه عصر جدید: با نیم نگاهی به مطالب بیان شده، می توان سوالاتی را طرح کرد و پاسخ آن را بر عهدۀ خوانندگان گرامی گذاشت؛
* آیا برنامه تقلیدی عصر جدید، در خدمت ترویج اسلام و یا ارزش های انقلاب اسلامی است؟!
* آیا این برنامه در بستر ایجاد سرگرمی، اهداف تربیتی خاصی و ویژه ای را دنبال می کند؟!
* آیا این برنامۀ تقلیدی، در خدمت سیاست های کلان کشور و تسریع حرکت نظام و ملت به سمت آرمان ها و اهداف والای آن قابل ارزیابی است؟!
* آیا ظرفیت قابل تحسین مجری و برنامه سازان عصر جدید، را نمی توان در راستای تولید برنامه ای مفیدتر استفاده کرد؟!

:منابع

[1] . تبیان، آثار موضوعی امام، ج 23، سخنرانی در تاریخ 16/5/1361
[2] . صحیفه امام، ج 9، ص 454
[3] . همان، ج 12، ص 290 - 293
[4] . همان، ج 9، ص 454


مقالات مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
موارد بیشتر برای شما