روایت چند عکس از فکرها و کشف های دانشمندان
هنرمندها گاهی دانشمند می شوند و دانشمندها گاهی هنرمند. همیشه که علم و دانش را برای کارهای بزرگ و پیچیده استفاده نمی کنند. مثلا این ابر را ببینید. حتما یک روز دانشمندی با خودش فکر کرده که چه خوب می شد خیالم واقعی شود و ابری در اتاق داشته باشم. بعد خوب اطلاعات و دانشش را جمع کرده و با استفاده از تنظیم دما، رطوبت و نور ابری درون اتاق تولید کرده است. خالق این ابر یک دانشمند و هنرمند هلندی است.
اگر با دقت به رفتار و شیوه زندگی موجودات کره ی زمین نگاه کنیم، می فهمیم همه ی موجودات عاشق زیبایی اند و با استفاده از امکانات شان سعی می کنند زیبایی را برای خودشان خلق کنند. یکی مثل طاووس با باز کردن دم رنگینش و یکی مثل عنکبوت با گذاشتن یک قطره آب روی سرش یک کلاه رنگین کمانی و تجملی می سازد. این قطره ی زیبا، انعکاس دنیای اطراف عنکبوت است.
سال 1992 میلادی (ما الان در سال 2015 میلادی هستیم) در اقیانوس آرام یک کشتی حامل عروسک های پلاستیکی غرق شد. سی هزار عروسک که برخی از آن ها اردک های زرد پلاستیکی بودند درون اقیانوس شناور شدند. آن ها هفده هزار مایل را شنا کردند تا از یخ های قطب شمال به انگلستان برسند. دانشمندان اقیانوس شناس از بالا آن ها را زیر نظر دارند و برای مطالعات جریان های اقیانوسی از آن ها استفاده می کنند.
زیر ذره بین، چیزهای زیادی می شود دید یا چیزهای زیادی را جور دیگری نگاه کرد. این عکس، زبان انسان است. همینطور که در عکس دیده می شود زبان از زایده های نخ مانندی تشکیل شده است. آن ها کارهای زیادی را بر عهده دارند، مثل احساس کردن فشار برای حرکت بهتر غذا در دهان. با تصویربرداری دقیق، دانشمندان پی به اجزا و ساختارشان می برند، آن وقت تحقیق می کنند که این ساختار چرا و چگونه این چنین آفریده شده است.
جرج کارلین یک طنزپرداز و کُمدین است. او جمله ی معروفی دارد که می گوید: «به هر انسانی که می نگرید، می توانید جهان را در چشمانش ببینید؛ البته اگر واقعا به دنبالش باشید!» این عکس چیزهای زیادی می گوید. به چشم انسان ها نگاه کنید که چقدر با هم متفاوتند و به سیاره های آسمانی از مریخ تا زمین نگاه کنید که چقدر متنوع و جالبند. جالب است که چشم ها انگار بازتاب سیاره هایند.
یک دانشمند به نام کارل سگان وقتی دید که انسان ها علاقه ی زیادی به پیدا کردن شکل های انسانی در اجسام دارند شروع کرد به تحقیق. او پس از تحقیقات بسیار فهمید، این موضوع یکی از مزایای تکامل انسان است که آن ها را قادر می سازد همدیگر را بشناسند؛ حتی در شرایط خیلی نامساعد، مثلا در نور کم یا در یک جای شلوغ. این تئوری می گوید انسان ها با گذشت زمان و تغییر چهره باز هم قابلیت شناسایی همدیگر را دارند که از عهده ی کامپیوترها برنمی آید. مغزی که این پردازش ها را می کند حتی از دل اجسام هم باید شکل های انسانی دربیاورد. به دور و برتان نگاه کنید، شما چه می بینید؟
نویسنده: سیده افروز ارزه گر